مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
نشانگان افسردگی
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر به بررسی همبودی (Comorbidity) افسردگی و آشفتگی های روان شناختی کلی با افکار خودکشی و اقدام به خودکشی در دختران شهرهای کرمانشاه، همدان، ایلام و دره شهر اختصاص دارد. به همین منظور تعداد 2650 دانش آموز دختر به عنوان نمونه پژوهش در جامعه آماری دختران دانش آموز (65887 نفر)، نوجوان و جوان شهرهای مذکور (که دارای بالاترین نرخ خودکشی در بین کلیه شهرهای کشور در سال 1380 بودند)، طی دو مرحله با روش های نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شدند (دامنه سنی 14تا 21 سال با میانگین 27/16 و انحراف معیار 30/1). ابتدا آزمودنی ها به وسیله شاخص نشانگان افسردگی-خرده مقیاس خودکشی:
(Depressive Symptom Index-Suicidality Subscale (DIS-SS))
مجموعه آیتم های غربالگری خودکشی مرکز مطالعات شیوع شناسی افسردگی:
(The Center for Epidemiologic Studies-Depression (CED-D) Scale-Suicidality Screening Items)
و همچنین یک مجموعه محقق ساخته 4 آیتمی برای سنجش اقدام به خودکشی مورد سنجش قرار گرفتند و بر اساس نقاط برش تعیین شده گروه های انتحاری (دارای افکار خودکشی و سابقه اقدام به خودکشی) و غیر انتحاری (بدون افکار خودکشی یا افکار کم و بدون سابقه اقدام به خودکشی) شناسایی شدند. سپس بر مبنای مقیاس افسردگی از فهرست نشانگان تجدیدنظر شده 90 آیتمی (Symptom Checklist-Revised-90 (SCL-90)) همبودی نشانگان افسردگی و آشفتگی های روان شناختی کلی با افکار و اقدام به خودکشی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج نشان داد که افراد انتحاری در مقایسه با افراد غیرانتحاری به طور معناداری نشانگان افسردگی بیش تری داشتند، همچنین براساس آزمون های همواری، توازی برای همه مقیاس های SCL-90-R و آزمون سطوح (میانگین ها) برای سه شاخص آشفتگی روان شناختی کلی، تفاوت نیم رخ گروه ها معنادار بود. به این ترتیب با توجه به یافته های پژوهش نشانگان افسردگی و آشفتگی های روان شناختی کلی با افکار خودکشی و سابقه اقدام به خودکشی در افراد انتحاری همبودی داشتند."
رگه های شخصیتی پیش بینی کننده نشانگان افسردگی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در طول دهه گذشته پژوهش های بسیاری در مورد تحول شخصیت کودکان بر اساس مدل پنج عاملی شخصیت انجام شده است. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط میان رگه های شخصیتی و بروز نشانگان افسردگی در کودکان است.
روش: در این مطالعه، تعداد 268 دانش آموز (142 پسر و 126 دختر) دوره ابتدایی به همراه معلمان آنها بر اساس نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه افسردگی کودکان پاسخ دادند. برای ارزیابی شخصیت کودکان از پرسشنامه پنج بزرگ نسخه کودکان و تکمیل آن توسط معلمان آنها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که، نشانگان افسردگی در کودکان به جز گشودگی به تجربه، با چهار رگه شخصیتی دیگر، شامل روان رنجورخویی (به طور مثبت)، برونگرایی، توافق جویی و وظیفه شناسی (به طور منفی) رابطه معنی دار دارند. نتایج رگرسیون گام به گام مشخص کرد که تنها دو رگه روان رنجورخویی و برون گرایی توانستند حدود 26 درصد از واریانس نشانگان افسردگی را در کودکان پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: رگه های شخصیتی در کودکان می توانند پیش بینی کننده نشانگان افسردگی در آنان باشند. نتایج بر اساس نظریه رگه های شخصیتی مورد بحث قرار گرفت.
اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان و تأثیرآن بر سلامت روان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اینترنت ابزاری بی ضرر است، اما استفاده بیش از حد و نادرست، خطر اعتیاد به آن را به دنبال دارد. هدف این پژوهش، مقایسه میزان اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان و تأثیر آن بر سلامت روان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای (پس رویدادی) است. در این مطالعه 100 نفر از بین کل دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 90- 1389 انتخاب و با شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای مورد آزمون قرار گرفتند. با استفاده از آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (IAT)، دانشجویان به سه گروه (خفیف، متوسط، شدید) تقسیم شدند. برای مقایسه این سه گروه از لحاظ سلامت روان، از آزمون سلامت عمومی گلدبرگ (28 GHQ-) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA)، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج نشان داد که سلامت روان و مؤلفههای آن شامل نشانگان جسمانی، نشانگان اضطراب، نشانگان اختلال کارکرد اجتماعی و نشانگان افسردگی، در بین دانشجویان سه گروه (بر اساس میزان اعتیاد به اینترنت)، متفاوت بود. نتیجه این که اعتیاد به اینترنت می تواند سلامت روانی افراد را تهدید نماید. ضروری است در زمینه استفاده مناسب از اینترنت، فواید و مضرات دنیای مجازی اینترنت، فرهنگ سازی و آموزش صحیح در سطح خانواده و جامعه انجام شود.
نقش عزت نفس آشکار و ناآشکار در پیش بینی نشانگان افسردگی، افکار خودکشی و احساس تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
91 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی ارتباط و ناهمخوانی عزت نفس آشکار و ناآشکار با نشانگان افسردگی، افکار خودکشی و احساس تنهایی بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان در سال تحصیلی 97-96 بودند. 95 نفر دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه در این پژوهش به عنوان نمونه شرکت کردند. ابزارهای اندازه گیری شامل مقیاس عزت نفس روزنبرگ، مقیاس ترجیحِ حروف الفبای نام، پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس افکار خودکشی بک و مقیاس احساس تنهایی بود. با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی، نتایج نشان داد، عزت نفس آشکار رابطه معکوسی با نشانگان افسردگی، افکار خودکشی و احساس تنهایی دارد. عزت نفس آشکار و ناآشکار به طور همزمان، ارتباط معناداری با افکار خودکشی نشان دادند. به علاوه، ناهمخوانی بین عزت نفس آشکار و ناآشکار، ارتباط مثبت معناداری با نشانگان افسردگی و افکار خودکشی نشان داد. جهت ناهمخوانی نیز پیش بینی کننده مهمی بود. بر این اساس، عزت نفس آسیب دیده، ارتباط معنادارِ پایایی با افزایش سطح نشانگان افسردگی، افکار خودکشی و احساس تنهایی داشت، درحالی که عزت نفس دفاعی یا شکننده، فاقد چنین ارتباطی بود. درمجموع، یافته های این تحقیق، بینش جدیدی به ارتباط عزت نفس آشکار و ناآشکار با نشانگان افسردگی، افکار خودکشی و احساس تنهایی فراهم آورد. ازاین رو مدل هایی که در سبب شناسی نشانگان درونی سازی تنها عزت نفس آشکار را در نظر می گیرند و اثرات عزت نفس ناآشکار را نادیده گرفته اند بایستی مورد بازنگری قرار گیرند.
رابطه پنج صفت بزرگ شخصیت با افسردگی: نقش میانجی گر عزت نفس و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
114-137
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین پنج صفت بزرگ شخصیت با نشانه های افسردگی و نقش میانجی گر عزت نفس و خودکارآمدی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. به منظور انتخاب نمونه 400 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه آزاد و دولتی شهرستان گنبدکاووس به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های افسردگی، پنج عاملی شخصیت، عزت نفس و خودکارآمدی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که روان آزردگی به عنوان قوی ترین پیش بین افسردگی، اثر مثبت معناداری بر آن داشت. درحالی که برونگرایی، توافق گرایی، عزت نفس، خودکارآمدی اثر منفی معناداری بر افسردگی داشتند. هم چنین نتایج تحلیل مسیر حاکی از این بوده که متغیرهای عزت نفس و خودکارآمدی به طور همزمان در پیش بینی افسردگی براساس صفات شخصیت (برون گرایی، توافق گرایی و روان آزردگی) نقش واسطه را ایفا می کنند. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش و نقش واسطه ای عزت نفس و خودکارآمدی در ارتباط صفات شخصیت و افسردگی، برنامه ریزی جهت ارتقای سطح عزت نفس و خودکارآمدی می تواند نقش مهمی در کاهش افسردگی به واسطه تقویت صفات شخصیتی برون گرایی و توافق گرایی و کاهش روان آزردگی داشته باشد.
اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنش پذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی بوده که همه گروه های جامعه در هر رده سنی را شامل می گردد و شیوع آن نسبت به سن و جنس در جوامع مختلف متفاوت می باشد. لذا هدف از پژوهش حاضر اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنش پذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران افسرده مراجعه کننده به مراکز درمان روان پزشکی و روان شناختی شهرستان ارومیه در زمستان و بهار 1400-1401 بود که از این جامعه تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه به صورت تصادفی گمارده شدند. همه افراد در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مقیاس افسردگی بک (1961) و شاخص حساسیت به افسردگی لیندن (2003) را تکمیل کردند. درنهایت داده ها به روش های تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با کمک نرم افزار SPSS24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنی داری در هر دو متغیر واکنش پذیری شناختی و نشانگان افسردگی بین گروه های آزمایش و کنترل وجود داشت (01/0>P). به این معنی که سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنش پذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم اثربخش بود (05/0>P). نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیانگر این است که سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنش پذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم مؤثر است و ازاین رو می تواند در مداخلات بالینی برای درمان افسردگی مداوم بکار گرفته شود.
پیش بینی نشانگان افسردگی بر اساس ویژگی های شخصیتی و کمال گرایی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی نشانگان افسردگی بر اساس ویژگی های شخصیتی و کمال گرایی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم بود. این پژوهش یک مطالعه مقطعی-توصیفی بوده و جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر رشت در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از میان آنان تعداد 368 دانش آموز از ده مدرسه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه پنج عامل شخصیت کاستا و مک کری (FPQ، 2004)، پرسشنامه افسردگی بک (BDI، 1996) و مقیاس کمال گرایی هویت و فلت (MPS، 1991) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد از ویژگی های شخصیتی، روان رنجورخویی و باوجدان بودن و از میان مولفه های کمال گرایی نیز، دیگرمدار و جامعه مدار با نشانگان افسردگی دارای رابطه مثبت و معنادار با بودند. همچنین ویژگی های شخصیتی 1/30 درصد و کمالگرایی 14 درصد از واریانس نشانگان افسردگی را تبیین و پیش بینی نمودند (001/. P<). با توجه به نتایج به دست آمده درنظرگرفتن ویژگی های شخصیتی و کمال گرایی در زمینه ی پیشگیری، تشخیص و درمان نشانه های افسردگی مؤثر بوده و لازم است در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی و مقایسه شیوه های تربیتی ادراک شده والدین با صمیمیت و بخشودگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عدم درمان افسردگی با اختلال در عملکرد تحصیلی، افزایش شدت افسردگی، سردردهای میگرنی، سوء مصرف الکل و مواد، استرس زیاد، حمایت اجتماعی پایین، احساس حقارت در مدرسه، احساس پوچی و بی ارزشی، نشانه های جسمانی و کشمکش با والدین و خطر خودکشی، بار اقتصادی هنگفت برای دولت ها همراه خواهد بود بنابراین دستیابی به راه های مؤثر جهت درمان این بیماری بیش از پیش ضروری می نماید. لذا این مطالعه با هدف اثر بخشی رفتار درمانی گفتگویی بر میزان نگرانی از تصویر بدنی زنان دارای نشانگان افسردگی در سال 1402 انجام شد. روش و مواد: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ جمع آوری داده ها از جمله مطالعات کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، کمّی (پرسشنامه) و مبتنی بر رویکرد تجربی و آزمایشی با استفاده از تحلیل واریانس بوده است. یافته ها: یافته های آماری حاکی از آن است که رفتار درمانی گفتگویی حداقل از لحاظ یکی از متغیرهای وابسته (افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی) میانگین گروه آزمایشی را نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون افزایش داده است و بین دو گروه پژوهش در ترکیب خطی متغیرهای افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی در مرحله پس آزمون تفاوت معنادای وجود دارد. همچنین یافته های آماری بیانگر آن است که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر افسردگی تف اوت معنی داری وج ود دارد. علاوه بر این یافته ها نشان داد که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر نگرانی از تصویر بدنی تف اوت معنی داری وج ود دارد. نتیجه گیری: علاوه بر یافته های ذکر شده مهم ترین نتیجه مطالعه حاضر این بود که مشخص شد تاثیر مداخله رفتار درمانی گفتگویی بر افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی به ترتیب 53 درصد و 47 درصد است که این میزان تاثیرگذاری، مثبت و بالا می باشد.
اثربخشی رفتار درمانی گفتگویی بر نگرانی از تصویر بدنی در زنان دارای نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
124 - 138
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عدم درمان افسردگی با اختلال در عملکرد تحصیلی، افزایش شدت افسردگی، سردردهای میگرنی، سوء مصرف الکل و مواد، استرس زیاد، حمایت اجتماعی پایین، احساس حقارت در مدرسه، احساس پوچی و بی ارزشی، نشانه های جسمانی و کشمکش با والدین و خطر خودکشی، بار اقتصادی هنگفت برای دولت ها همراه خواهد بود بنابراین دستیابی به راه های مؤثر جهت درمان این بیماری بیش از پیش ضروری می نماید. لذا این مطالعه با هدف اثر بخشی رفتار درمانی گفتگویی بر میزان نگرانی از تصویر بدنی زنان دارای نشانگان افسردگی در سال 1402 انجام شد. روش و مواد: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ جمع آوری داده ها از جمله مطالعات کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، کمّی (پرسشنامه) و مبتنی بر رویکرد تجربی و آزمایشی با استفاده از تحلیل واریانس بوده است. یافته ها: یافته های آماری حاکی از آن است که رفتار درمانی گفتگویی حداقل از لحاظ یکی از متغیرهای وابسته (افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی) میانگین گروه آزمایشی را نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون افزایش داده است و بین دو گروه پژوهش در ترکیب خطی متغیرهای افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی در مرحله پس آزمون تفاوت معنادای وجود دارد. همچنین یافته های آماری بیانگر آن است که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر افسردگی تف اوت معنی داری وج ود دارد. علاوه بر این یافته ها نشان داد که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر نگرانی از تصویر بدنی تف اوت معنی داری وج ود دارد. نتیجه گیری: علاوه بر یافته های ذکر شده مهم ترین نتیجه مطالعه حاضر این بود که مشخص شد تاثیر مداخله رفتار درمانی گفتگویی بر افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی به ترتیب 53 درصد و 47 درصد است که این میزان تاثیرگذاری، مثبت و بالا می باشد.