مطالب
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۱۷ مورد.
بررسی مراحل رشد و توسعه کالبدی شهرهای جهان حاکی از تأثیر دو پارادایم مدرنیسم و پست مدرنیسم بر سازمان و ساختار فضایی شهرها می باشد. به گونه ای که تأثیرات این دو پارادایم منجر به توسعه شهرها، ایجاد و توسعه شبکه ارتباطی و بزرگراه ها، ایجاد شهرک های اقماری و حومه شهرها شده و بیش ترین تأثیر را در حوزه فضایی و کالبدی شهرها برجای گذاشته است. مدرنیسم و اثر آن مدرنیته، تأثیراتی بنیادی در حوزه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی فضایی داشته است و بیش از همه، تحول جامعه شهری، آن هم در ابعاد کالبدی- فضایی شهر، را هدف قرار داده و مفاهیم کهن شهرسازی را به شدت دگرگون کرده است. از سویی دیگر پست مدرنیسم نیز در زمینه ی اقتصادی، اجتماعی، سیاست و درزمینه روش شناسی نیز تأثیراتی بر سازمان فضایی شهر داشته است. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ساختار فضایی کلان شهر تهران از دیدگاه مدرنیسم و پست مدرنیسم می باشد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی تدوین شده است. یافته ها حاکی از آن است که در مدرنیسم مؤلفه های دیدگاه کالبدی و شهرسازی تک بعدی، ایجاد فضاخورها نظیر؛ ایجاد بزرگراه ها، شبکه های هوایی و معماری و ساخت وساز بلند مرتبه و دانه دار به ترتیب در جایگاه های اول تا سوم و در پست مدرنیسم مؤلفه های؛ ترکیب کاربری ها و وجود تنوع در ساخت مسکن، وجود اصل اختیار در کالبد شهر و تراکم متوسط و کاربری ترکیبی اشاره کرد که در جایگاه های اول تا سوم ازلحاظ تأثیرگذاری بر ساختار فضایی بر کلان شهر تهران نقش داشته اند. بنابراین تلفیق دانش و تجربیات بومی، مدرن و پسامدرن می تواند ضمن حفظ هویت شهری، ایمنی، زیبایی، توسعه پایدار شهری را تحقق بخشد.
بررسی و طبقه بندی تبلیغات از نگاه رویکرد پست مدرنیسم
حوزههای تخصصی:
بحث تبلیغات یکی از مهمترین و پیچیده ترین مباحث دنیای امروز است که توجه بسیاری از دانشمندان حوزه-های محتلف علوم انسانی از جمله پژوهش گران حوزه های بازاریابی، فرهنگ، رسانه،جامعه شناسی، روانشناسی و مدیران شرکت های تجاری را به خود جلب نموده است. هدف تحقیق پیش رو بررسی تحقیقات موجود در حوزه-ی تبلیغات از دیدگاه پست مدرنیسم و ارائه ی یک طبقه بندی از مهمترین حوزه هایی که به تبلیغات از نگاه پست مدرنیسم توجه شده است. بدین منظور با مطالعه ی ادبیات موجود در زمینه های تبلیغات و پست مدرنیسم، تحقیقاتی که که به نظر بیشترین ارتباط را با موضوع مورد نظر داشتند بررسی شده و پس از بیان مهمترین مفاهیم مدنظر آنان، این تحقیقات در چهار دسته ی بینامتنیت(میان متنی)، فرهنگ، جنسیت و رفتار مصرف کننده دسته بندی می گردند، که این دسته بندی می تواند چارچوب ذهنی مناسبی به پژوهشگران علاقه مند در این حوزه ارائه نماید.
ضرورت و آینده دین از منظر مدرنیسم و پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۹
87 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مسیله ضرورت دین از منظر جامعه شناختی در دو دوره مدرن و پسامدرن است. برای پاسخ به این پرسش از روش «کتابخانه ای» که بخشی مبتنی بر نتایج «تجربه عینی اجتماعی» می باشد، استفاده شده است. ابتدا دیدگاه چند تن از شخصیت های برجسته ضد دین دوره مدرن ارایه گردیده، سپس دیدگاه برخی شخصیت های برجسته پست مدرن و سازمان های بین المللی مطرح شده است. یکی از دستاوردهای این تحقیق آن است که نشان می دهد با آنکه ایده سکولاریسم بیش از صد سال بر جهان مدرن حاکم شد و روبه رشد بود، با ورود به عصر پست مدرن، شاهد افول سکولاریسم و ظهور و رشد دسکولاریسم هستیم. علاوه بر این دستاورد معرفتی که موجب تقویت نگاه تاریخی- جهانی نسبت به تحولات کلان دینی می شود، دستاورد ملی این تحقیق، اصلاح نگره آن دسته از هم وطنان تجددزده نسبت به وضعیت گرایش به دین در جهان معاصر است که هنوز در فضای تیوری ها و تحلیل های عصر مدرن تنفس می کنند و به همین علت، انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن را حرکتی بر خلاف تحولات عصری و نسلی جهان معاصر و تاریخ آینده می پندارند؛ در حالی که انقلاب اسلامی بر خلاف این تلقی نادرست، می تواند نقطه کانونی و رهبر و راهبر تحولات فکری- دینی عصر پست مدرن باشد.
گوتیک - پست مدرنیسم در رمان «فرانکشتاین فی بغداد» احمد سعداوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوتیک پسامدرنیستی، با محوریت وحشت و مرگ، تعریف جدیدی برای این دو عنصر ارائه می دهد. این نوع درواقع تغییر گوتیک در پارادایم ادبیات پست مدرن است و تفاوت ریشه ای با گوتیک قبل از این دوره ندارد که درواقع تحت تأثیر فلسفه دریدا، بودریار، لیوتار و ژیژک قرار دارد. اصول گوتیک که بر اساس ترس و وحشت استوار است، در رمان پست مدرن تشدید می یابد و حاصل وحشت از حالت سرگرمی خارج می شود. نتیجه تجربه چنین ترس و دلهره ای اکتشاف هستی شناسانه و اثبات فردیت است. رمان «فرانکشتاین فی بغداد» اثر احمد سعداوی، رمان نویس عراقی نیز در ردیف رمان های گوتیک – پست مدرن قرار دارد؛ این رمان با مرکزیت دادن به ترس و مرگ، بحران هویت و سوژه ازهم گسیخته را توصیف می کند و با فضاسازی ترس به بازآفرینی وحشت می پردازد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به بررسی عناصر رمان گوتیک – پست مدرنیسم در رمان مذکور می پردازد. سعداوی در این رمان تجربه سیاهی، آشفتگی و بی معنایی حاکم بر سرزمین خود را به تصویر می کشد و دست به خلق شخصیتی(هیولایی) می زند که هویتی تکه پاره دارد و درواقع بخشی از خود انسان هاست که پس رانده شده است. خلق موجود تخیلی که سعی در اجرای عدالت دارد، خود باعث دامن زدن به ترس و وحشت بیشتر می گردد و از سویی بخش سرکوب شده از انسان هایی را به نمایش می گذارد که در عین بیزاری از خشونت، خود خالق خشونت و وحشت می گردند و به این ترتیب مرگ در آن حضوری برجسته می یابد. دستاوردکلی بررسی نشانه ها مبیّن آن است که تمامی عناصر پست مدرنیسم و گوتیک به صورت تشدید یافته در این رمان قابل مشاهده است که حضور فانتزی، وحشت والا و امر غیر قابل بازنمایی، مرگ نمادین، سوژه ناپایدار، سیالیت مکان و بازی واقعیت حاد با سوژه، اثر سعداوی را یکی را از مصادیق رمان گوتیک – پست مدرنیسم قرار می دهد.
هنر و سیاست؛ زمینه های تعامل و تقابل سیاست و هنر در پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
1025 - 1043
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم با مطرح شدن در چند دهه گذشته، مباحث و پرسش های گسترده فلسفی، ایدئولوژیک و زیبایی شناختی بسیاری را گسترش داد. یکی از این پرسش های جدی که نظر بسیاری از متفکران علوم اجتماعی و نظریه سیاسی را به خود معطوف کرده، نسبت میان پست مدرنیسم به مثابه یک مکتب هنری و زیبایی شناختی است که بعد از مدرنیسم سر برآورده و امر سیاسی است. مقاله حاضر با ابتنا به دیدگاه های متفکران برجسته پست مدرن در پی بررسی این پرسش است که آیا برخلاف نظر کانت که از استقلال و غیرهدفمند بودن هنر سخن گفته بود، در موقعیت کنونی می توان از زیبایی شناسی سیاسی و امکان سیاسی شدن هنر سخن گفت؟ به منظور پاسخ به این پرسش نویسندگان مقاله حاضر برای اثبات دعوی خود از سیاسی شدن هنر و الگوی زیبایی شناسی سیاسی پست مدرنیستی، چند مفهوم را به بررسی و نقد می گذارند. این مقوله ها عبارت اند از: مصرف زدگی در سرمایه داری متأخر، نقد سیاست اقلیت و زیبایی شناسی سیاسی در سخن پسااستعماری. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده و از چارچوب نظریه انتقادی متفکرانی چون لئوتار، فردیک جیمسون و میشل فوکو بهره برده است.
مدل تدوین خط مشی گذاری سازمان تامین اجتماعی با رویکرد پست مدرنیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل تدوین خط مشی گذاری سازمان تأمین اجتماعی با رویکرد پست مدرنیسم است. روش تحقیق آمیخته اکتشافی است؛ جامعه آماری شامل متخصصان سازمان تامین اجتماعی و اساتید دانشگاه آشنا به ادبیات رفاه اجتماعی بودند که در فاز کیفی با نمونه گیری هدفمند و تکنیک گوله برفی به تعداد 23 نفر و در فاز کمی با رویکرد نمونه گیری هدفمند و تکنیک نمونه گیری قضاوتی به تعداد 30 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در فاز کیفی با مصاحبه نیمه سختار یافته و در فاز کمی با پرسشنامه نیمه باز 61 سوالی بود. فاز اول داده ها به روش کد گذاری برگرفته از نظریه داده بنیان و به کمک نرم افزار Atlasti و در فاز کمی با کمک نرم افزار Pls مدل برآمده از فاز نخست تحقیق به روش مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که 93/0 از مشارکت کنندگان بر مدل مفهومی تحقیق اجماع داشتند و تمامی ابعاد مدل داده بنیاد استخراجی تبیین گردید. برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها در فاز کیفی از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور نخبگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 95/0بدست آمد. مقوله محوری پژوهش حاضر، تدوین خط مشی گذاری با رویکرد پست مدرن است که با توجه به شرایط علی و زمینه ای و میانجی، ابعاد آن تبیین و راهبردهای تحقق آن تدوین شد و سپس مدل نهایی ارائه شد.
نهادینه سازی فرهنگ نقد در جامعة علمی با کدام پارادایم یا بنیان علمی: مدرنیسم، پست مدرنیسم، یا آشوب پیچیدگی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
اگرچه نقد زیربنای رشد، توسعه، و بالندگی فردی و اجتماعی است، اما این امر به فرهنگ مسلط و فرایند منطقی جامعة علمی تبدیل نشده است. چنین وضعیتی دلایل گوناگونی دارد. یکی از این دلایل مفروضات زیربنایی یا پارادایم حاکم بر جامعة علمی است. بنابراین، هدف از نگارش این مقاله تحلیل فرهنگ نقد و تبیین این فرهنگ براساس سه پارادایم مسلط علمی، یعنی مدرنیسم، پست مدرنسیم، و آشوب و پیچیدگی است. بنابراین، از روش پژوهش استدلال استنتاجی استفاده شد. جامعة آماری دربرگیرندة کلیة کتاب ها، مقالات، مطالعات، و پژوهش های مرتبط با موضوع بود که حداکثر ممکن منابع به روش نمونه گیری هدف مند برای نمونه انتخاب شدند. اطلاعات ازطریق سیاهة یادداشت برداری گردآوری و سپس به روش کلامی و تحلیل محتوای کیفی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که مدرنیسم فقط نقد به منزلة قطعیت نظریه ای را ممکن می کند که برداشتی منفی، سطحی، و ناسازگار با روح نقد محسوب می شود. بنابراین، فرهنگ نقد در این پارادایم شکل نگرفته و نهادینه نخواهد شد. پست مدرنیسم نیز بستر یا فرصت چندانی برای نقد مهیا نمی کند. اما آشوب و پیچیدگی بستری بسیار مناسب برای شکل گیری، ترویج، و نهادینه شدن فرهنگ نقد است؛ زیرا، ویژگی ها و مفروضات آن تبیین مناسبی از مفهوم ویژگی ها و انواع سنت های نقد ارائه می کنند. بنابراین، شکل گیری، ترویج، و نهادینه سازی فرهنگ نقد نیازمند گذار پارادایمی از مدرنیسم و پست مدرنیسم به آشوب و پیچیدگی است.
بررسی و نقد کتاب شرق شناسی، پست مدرنیسم و جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
« شرق شناسی» ، «پست مدرنیسم» و«جهانی شدن» موضوعات مهمی هستند که هر یک به تنهایی تاملات و مطالعات جدی عده ای از اندیشمندان معاصر را در حوزه های مختلف علوم انسانی به دنبال داشته اند . «برایان ترنر» از جمله متفکرانی است که این مباحث را در کتابی تحت همین عنوان بررسی و تلاش کرده است که ارتباط آن ها را با یکدیگر روشن سازد. وی در این سلسله مباحث نشان می دهد که جهانی شدن و پست مدرنیسم نه تنها مفهوم «جامعه» را بغرنج کرده و لذا مشروعیت اندیشه و انسجام خود «جامعه شناسی» را به چالش کشانده، بلکه همه ی حوزه ها از جمله شرق شناسی را نیز تحت تاثیر قرار داده است. وی هم چنین با تاکید بر این که، تهدید اصلی برای ایمان مذهبی در یک جامعه پست مدرن کالایی شدن زندگی روزمره است، روشنفکران را ترغیب می کند تا با نظر به تغییرات به وجود آمده در ماهیت جهانی مصرف گرایی، در آن دسته از روش های سنتی که بحث شرق شناسی در آن ها صورت بندی شده است، باز اندیشی کنند. مقاله حاضر بر آن است که با ارائه شرحی محتوایی از کتاب ترنر، تحلیلی نقادانه از آراء وی، ارائه دهد
خوانش تطبیقی مؤلفه های پست مدرنیسم در رمان های پستی و فرانکشتاین فی بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های پست مدرن از دیدگاه های بسیاری با داستان های مدرن و کلاسیک متفاوت است و توجه به مؤلفه های این نوع داستان به خواننده کمک می کند تا آن ها را بهتر درک کند و بستر و فضای فرهنگی و اجتماعی را که این آثار در آن ها شکل گرفته، بهتر بشناسد. این مقاله تلاشی است برای خوانش تطبیقی دو رمان پست مدرن عربی و فارسی با نام های فرانکشتاین فی بغداداثر احمد سعداوی و پستیاثر محمدرضا کاتب. این تحقیق با روش تحلیلی- توصیفی، برخی مؤلفه های پست مدرنیسم مانند بینامتنیت، جابه جایی، روش چندصدایی، بی نظمی زمانی و مکانی در روایت رویدادها، فقدان قاعده در مضمون، عدم قطعیت و تک گویی را در این دو رمان نشان می دهد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که وجوه اشتراک میان داستان فرانکشتاین فی بغداد و درون مایه های رمان پستی در پاره ای موارد، ماهیت تقلیدی پیدا کرده و در عین حال عناصری از مدرنیسم را نیز در خود جای داده است. همچنین این رمان ها، آثاری ساختارشکن و چندپاره است که بخش های متفاوتشان از نظر زمانی، مکانی و روایی، فاقد تسلسل خطی و توالی منطقی است.
چالش های پست مدرنیسم برای آموزه های اسلامی شیعی و راهکار مقابله با آن چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۹
61 - 86
حوزههای تخصصی:
دوران پست مدرن، دورانی است که عدم قطعیت، شاخصه اصلی معرفت شناسی آن است. مواجهه جامعه اسلامی شیعی با این عدم قطعیت ها در قالب های مختلفی بروز می کند. بر این اساس، چالش های ایجاد شده از سوی پست مدرنیسم برای اسلام و راهکارهای مقابله با آن چالش ها، موضوع اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. در این خصوص، ضمن برشمردن چالش هایی چون نفی روایت برتر، نسبیت معرفت، پلورالیسم، تاریخ مندی معنا و مفهوم حقیقت، رابطه زبان با متن و به متن آمدن، حاشیه رانده شده ها با بیان وجوه مثبت و منفی هر چالش، به بررسی این چالش ها و رابطه آن با اندیشه اسلامی پرداخته شده و در نهایت پیشنهادهایی برای نقش آفرینی در این دوره ارائه می شود. مقاله حاضر با بررسی چالش های برآمده از این جریان، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که مزیت ها و معایب اندیشه پست مدرن برای اسلام چیست و نقش آفرینی ما در جهان معاصری که به حاشیه رانده شده های فرهنگی و دینی نضج یافته اند، چسان باید باشد؟نتیجه مشخص آنکه وجوه مثبت اندیشه پست مدرنیسم که تا حدودی در اندیشه ما مغفول مانده و یا کمتر بدان بها داده می شد می تواند در حکم یک کاتالیزور برای اسلام در دنیای پست مدرن ایفای نقش کند. آنچه در ادامه بدان دست یافتم حاکی از آن است که با نوفهمی و نوآوری در ساحات دین پژوهی، توجه به بینشی با جوهری معنوی تازه برای رهایی بشر از هیچ انگاری مثبت و منفی، توجه به تحولات جهان و باور به ظرفیت خود، و با اعتباربخشیدن به دیگری ها و تغییر خواست خود از روان شناسانه به تاریخی، می توان امیدوار به ارائه نقشی شایسته در دوران پست مدرن شد.
هم سنجی امنیت با عیار نئورئالیسم و پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هشتم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۷
101 - 125
حوزههای تخصصی:
امنیت شافت هسته ای و منسوب به اصل علم روابط بین الملل است. نظریه های روابط بین الملل، بینش های متفاوتی را در باره چیستی، چرایی و چگونگی ایجاد وضعیت ایمن یا بروز ناامنی عرضه می کند. بدین سبب، طرح پرسمان امنیت مقوله ای است که ذهن بسیاری از اندیشه ورزان امنیت پژوه را به خود مشغول ساخته است. در تحقیق حاضر، این سؤال به بوته آزمون گذاشته می شود که: چه همگونی ها و ناهمگونی هایی بین پست مدرنیسم و نئورئالیسم در حیطه امنیت وجود دارد؟ در پاسخ به این سؤال، این فرضیه مطرح می شود که نئورئالیسم و پست مدرنیسم با صبغه به ترتیب اثباتی و پسااثباتی خویش سیما و شمایل به نسبت متفاوتی از امنیت نمودار می سازند. جستار کنونی بر آن است تا با روش شناسی تطبیقی به بحث درباره امنیت از منظر نئورئالیسم و پست مدرنیسم پرداخته و از گزاره های همسان و ناهمسان ایشان پرده برداری نماید. یافته های تحقیق، گویای این حقیقت است که نئورئالیسم درصدد تحکیم منزلت -ابر- دولت در عرصه امنیت برآمده است. این در حالی است که محور مشترک کلیه اقوال پست مدرنیسم، در نقد دولت به مثابه بازیگری اصلی و انحصارگر گفتمان امنیتی اثبات گرایی شکل داده؛ هیچ چارچوب مشخصی را ارائه نمی دهد؛ همچنین، خواهان بازتعریف امنیت می شود
پست مدرنیسم و فراهم آوری و مدیریت مجموعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های جدید پست مدرن و تأثیر آنها بر فرایند فراهم آوری و مدیریت مجموعه در کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی است.
روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش سندی- تحلیلی است.
یافته ها: پست مدرنیسم به عنوان یک وضعیت نوین، بر همه ارکان کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی و مدیریت آن تأثیر گذاشته است. در این پژوهش تأثیر آن بر فراهم آوری و مدیریت مجموعه مورد بررسی قرار گرفته و ابعاد این تأثیرگذاری نمایان شده است.
نتیجه گیری: تغییرات بسیاری در تولید، توزیع، و روش های دسترسی به اطلاعات و در نتیجه مجموعه کتابخانه ها، فراهم آوری و مدیریت مجموعه، و سیاست های مجموعه سازی مشاهده می شود. از مؤلفه های پست مدرن می توان به عنوان ابزار بازاندیشی در پیاده سازی خط مشی های نوین فراهم آوری و مدیریت مجموعه بهره برد.
بررسی ارتباط مرگ با کلام و گفتمان پسامرگی در پست مدرنیسم در روایت های داستانی محمدرضا کاتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درون مایه مرگ یکی از موضوعات مهم برای بازنمایی در ادبیات جهان است. نوشتار پسامدرنیستی با شبیه سازی مرگ و مواجهه خواننده با دنیاهای متعدد و گذار از مرزهای هستی شناسانه این مضمون را به رویه و سطح روایت سوق داده و بر نقش غیرقابل انکار آن در شکل گیری قصه های بشری تأکید ورزیده است. اندیشمند پسامدرنیست برایان مک هیل، به ارتباط محتوایی مرگ و گفتمان در ادوار مختلف به ویژه در حوزه ادبیات پسامدرنیستی اشاره کرده است. در این پژوهش با بازخوانی روایت های داستانی محمدرضا کاتب به این سؤال مقدر پاسخ می دهیم که آیا اندیشه پیوند میان مرگ و کلام در متون داستانی محمدرضا کاتب به چشم می خورد؟ و سپس در بازنمایی مضمون مرگ این ارتباط با پسامدرنیسم محفوظ مانده است؟ در این جستار تلاش شده است پیوند محتوایی مرگ با کلام و گفتار پسامرگی در پسامدرنیسم و تلازم و همبستگی محوری این مضامین در روایت های داستانی این داستان نویس معاصر نشان داده شود.
بررسی تطبیقی مرثیه ای برای ژاله و قاتلش اثر ابوتراب خسروی و درون مایه خائن قهرمان اثر بورخس، از دیدگاه پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاشی برای خوانش تطبیقی داستان مرثیه ای برای ژاله و قاتلش،اثر ابوتراب خسروی، نویسنده معاصر ایرانی و درون مایه خائن قهرمان، اثر خورخه لوئیس بورخس، نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژانتینی است. این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی و براساس مؤلفه های چارچوب گریز پست مدرنیسم انجام شده است که از مهم ترین جریانات فکری عصر جدید به شمار می رود. در این پژوهش، به دنبال اثبات این فرضیه هستیم که وجوه اشتراک بین داستانِ درون مایه خائن قهرمان و مرثیه ای برای ژاله و قاتلش که در پاره ای موارد ماهیت تقلیدی پیدا می کند، اتفاقی نیست و نشان دهندة تأثیرپذیری ابوتراب خسروی از بورخس در خلق این اثر است. استفاده از رویکرد پست مدرن، همسانی پیرنگ، شیوه روایی یکسان، استفاده از نماد های مشترک و ...، گزاره های مشترک این دو متن هستند. بررسی و تحلیل این اشتراک ها برای اثبات تشابهات این دو متن، از مهم ترین اهداف این مقاله به شمار می رود.
گفتمان پست مدرنیسم؛ تاویل ناپایداری هویتی و انگاره های معنایی
منبع:
پژوهش های سیاسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۳
150 - 160
حوزههای تخصصی:
هویت از معماهای پیچیده بشری از قدیم الایام تا زمان حاضر بوده است. در سنت های فکری مختلف از جمله سنت فکری مدرن و پست مدرن هویت معناهای متفاوت یافته است. به نظر می رسد؛ یکی از مهم ترین دلایل این تفاوت معنایی، رویکردهای متفاوت این سنت های فکری به مساله هویت و دال های معنایی بوده چه این که سنت فکری پست مدرن از منظر هستی شناختی با مساله هویت مواجه شده بر این اساس، هدف مقاله حاضر آن است تا با کنکاش در سنت فکری پست مدرن، سرنوشت هویت را مورد بررسی قرار دهد. رویکرد مقاله حاضر برای واکاوی این سنت فکری، برساخت گرائی است. بدین معنا که مقوله هویت را بر اساس مبانی تعامل دوسویه ساختار- عامل تبیین می کند. با استناد به روش توصیفی-تحلیلی تلاش می شود، سوژه انسانی در مرکز ثقل مطالعه حاضر قرار داده شود به گونه ای که این سوژه به عنوان حامل و دریافت کننده اصلی پیامدهای هویتی و معناشناختی در گفتمان پست مدرنیستی مطرح است. فرضیه مقاله نیز بدین قرار است؛ در سنت فکری پست مدرن، سوژه درون وضعیتی پرتاب شده که محاط بر وی و شکل دهنده آن است. به نظر می رسد؛ مهم ترین ویژگی چنین وضعیتی ناپایداری مداوم و چندپارگی معنایی و هویتی باشد.
پست مدرنیسم و باز- اندیشی مفهوم جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقطه آغاز مسیرِ اندیشه کیفری است. درواقع ، تصویری که از جرم « جرم » ترسیم مفهوم
اختیار می شود، سایر مفاهیم بنیادین جرمشناختی (نظیر مجرم و علت شناسی) و نیز مفاهیم
بنیادین نظام سیاست گذاری کیفری (نظیر عدالت، جرمانگاری و پیشگیری) را صورت بند ی
می کند. به این دلیل، مقاله حاضر درصدد است مفهوم جرم را در چارچوب دو پارادایم متمایز
مدرنیسم و پست مدرنیسم به بحث گزارد. در این راستا، ایده محوری مقاله این است که اگر در
پنداشت مدرنیستی جرم با پیش فرض ماهیت عینی یا معنای ذاتی (از درون ) تصویر م ی شود ،
خوانش پست مدرن آن را با ماهیت ذهنی یا معنای اکتسابی (از بیرون) جایگزین می کند. جهت
شرح این ایده، ابتدا انگاره های پست مدرنیسم معرفی می شود. سپس پنداشت مدرنیستی از جرم
ارائه « جرم شناسی تأسیس ی » نقد و آسیب شناسی می شود و نهایتاً تعریف نوینی از جرم از منظر
می شود. به رغم اهمیت پیش گفته، این تقابل مفهومی جرم، ه یچ گاه در ادبیات جرم شناس ی
پارسی موردبررسی قرار نگرفته است.
چیدمان نقد هنری: درباره پست مدرنیسم (6) واژگان پست مدرنیسم
حوزههای تخصصی:
چیدمان نقد هنری: درباره پست مدرنیسم (4)؛ بخش اول؛ هرمنوتیک چیست؟
حوزههای تخصصی:
من این تعریف را، عجالتاً تعریف کارآمدی برای هرمنوتیک تلقی می کنم: هرمنوتیک نظریه عمل فهم است در جریان روابطی با تفسیر متون» (ریلکور،1371:9). «به طور سنتی علم هرمنوتیک را نظریه یا علم تفسیر و تأویل دانسته اند. البته امروز این معنا چندان دقیق به نظر نمی آید. اصطلاح هرمنوتیک به لفظ یونانی hermeneueinباز می گردد که به معنای تأویل یا بازگرداندن گفته ای به زبانی قابل فهم برای مخاطب، چیزی را روشن و قابل فهم کردن بود» (احمدی،1377:4). واژه یونانی «هرمنیا» از نام هرمس آمده است و هرمس رسول و پیام آور خدایان بود (احمدی،1382:496). در رساله کراتیلوس افلاطون، تأکید شده است که هرمس خدایی است که زبان و گفتار را آفریده است، هم تأویل کننده است و هم پیام آور. ارسطو «هرمنیا» را صرفاً گشودن رمز تمثیل های کهن نمی دانست، بل تمامی سخن و دلالت معنا را در این عنوان جای می داد(همان). همچنین در جاهای دیگر از کلمه تفسیر استفاده شده است که آن را «اصطلاحی مأخوذ از فعل یونانی hermeneuein که خود دو معنای اساسی دارد: فن بیان (اظهر کردن، گفتن، تأکیدکردن به چیزی) و تفسیر (یا ترجمه) (گروندن،1391:16) می دانند. در هر دو مورد سر وکار ما با انتقال معناست که خود می تواند در دو جهت عمل کند:1-گذار از تفکر به کلام، 2-رجعت از کلام به تفکر. امروزه تفسیر را برای اشاره به فرآیند دوم به کار می بریم که همانا رجعت از کلام به تفکری است که پشت کلام جای دارد. همچنین هرمنوتیک «در فارسی امروز گاه آن را به «علم تفسیر»، «علم تأویل»، «روش تأویل» و« هنر تأویل» برگردانده اند، اماکار درست آن است که ما نیز از اصطلاح هرمنوتیک استفاده کنیم، چرا که آن برابرها رساننده تمامی معنا نیستند، و حتی موجب برخی بدفهمی ها می شوند» (احمدی،1377:6) و باید در نظر داشت «نخستین عرصه ای که هرمنوتیک وظیفه اش را برعهده می گیرد یقیناً زبان، خاصه زبان مکتوب است»(ریکور،1371: 11و10).
آموزش عالی، رویکرد پست مدرنیسم و توسعه خوشه های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج موفقیت آمیز استفاده از خوشه های صنعتی در کشورهای صنعتی توجه بسیاری از مدیران و برنامه ریزان آموزشی و اقتصادی را به خود جلب کرده است. ازآنجایی که این رویکرد تحت تأثیر آموزه های پست مدرن می باشد، آموزه های که حتی سیستم های آموزشی ازجمله نحوه تربیت نیروی انسانی در آموزش عالی را تحت تأثیر قرار داده است٬ به گونه ای که تلاش در جهت اصلاحات برنامه آموزشی و درسی جزو لاینفک سیاست گذاران آموزشی است. ویژگی های این رویکرد را می توان به مانند مدل اوربیتالی در نظر گرفت که در هسته آن نفی فراروایت ها قرار داشته و بقیه ی ویژگی ها در اطراف آن بسته به میزان تأثیری که از ویژگی نفی فراروایت خواهند داشت به هسته نزدیک اند. دلیل این است که قبلاً˝ در فیزیک نیوتنی این طور تصور می شد که هر اتم ساختاری شبیه یک منظومه شمسی دارد و الکترون ها در مدارهای ثابت و مشخصی به دور هسته می چرخند؛ اما در نظریه کوانتوم چنین برداشتی را از اتم نداشته و از این دیدگاه الکترون ها در یک مدار ثابت و مشخصی حرکت نمی کنند بلکه لحظه ای در این نقطه و لحظه ی دیگر در نقطه ی دیگر قرار دارند. به عبارتی مکان الکترون را نمی توان پیش بینی کرد. البته این پیش بینی ناپذیری نه تنها در مورد الکترون بلکه در مورد سایر ذرات اتمی صدق می کند. لذا در این مقاله تحلیل شده است که در دیدگاه پست مدرن نیز ویژگی نفی فرا روایت در مرکز و بقیه ویژگی های همانند الکترون ها در اطراف هسته قرار دارند و نمی توان مکان آن را به طور دقیق پیش بینی کرد و بسته به شرایط و موقعیت در جامعه ویژگی مکان متفاوتی خواهد داشت. حال با توجه به اهمیت خوشه های صنعتی در دنیای صنعتی معاصر به بررسی ارتباط این رویکرد و رشد و گسترش خوشه های صنعتی با ویژگی های جدید مصرف کننده مدرن پرداخته شده است. سرانجام نتیجه گرفته شده است که این ویژگی ها بر عرضه و تقاضای کالا و خدمات و به دنبال آن بر عرضه و تقاضای انسانی و حتی نوع مهارت (مهارت های خلاقیت٬ نوآوری، انعطاف پذیری٬ توانای کار تیمی و مهارت حل مسئله) موردنیاز در صنعت برای پاسخ گویی به نیازها نیز اثر گذاشته است.