مطالب مرتبط با کلیدواژه

قاعده گریزی


۱.

بررسی تطبیقی مرثیه ای برای ژاله و قاتلش اثر ابوتراب خسروی و درون مایه خائن قهرمان اثر بورخس، از دیدگاه پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پست مدرنیسم بررسی تطبیقی عدم قطعیت قاعده گریزی خسروی بورخس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳۵ تعداد دانلود : ۸۵۷
این مقاله تلاشی برای خوانش تطبیقی داستان مرثیه ای برای ژاله و قاتلش،اثر ابوتراب خسروی، نویسنده معاصر ایرانی و درون مایه خائن قهرمان، اثر خورخه لوئیس بورخس، نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژانتینی است. این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی و براساس مؤلفه های چارچوب گریز پست مدرنیسم انجام شده است که از مهم ترین جریانات فکری عصر جدید به شمار می رود. در این پژوهش، به دنبال اثبات این فرضیه هستیم که وجوه اشتراک بین داستانِ درون مایه خائن قهرمان و مرثیه ای برای ژاله و قاتلش که در پاره ای موارد ماهیت تقلیدی پیدا می کند، اتفاقی نیست و نشان دهندة تأثیرپذیری ابوتراب خسروی از بورخس در خلق این اثر است. استفاده از رویکرد پست مدرن، همسانی پیرنگ، شیوه روایی یکسان، استفاده از نماد های مشترک و ...، گزاره های مشترک این دو متن هستند. بررسی و تحلیل این اشتراک ها برای اثبات تشابهات این دو متن، از مهم ترین اهداف این مقاله به شمار می رود.
۲.

تحلیل مدل تدریس ویتگنشتاین بر اساس رویکرد دانش ضمنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش ضمنی تدریس ضمنی بیان ناپذیری قاعده گریزی متن محوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۶
هدف پژوهش حاضر بررسی رویکرد ضمنی ویتگنشتاین دوم در فلسفه تدریس او می باشد. ویتگنشتاین در نیمه دوم حیات فکری خویش از رویکرد کارکردی زبان سخن گفته است. در این تغییر نگرش زبان صریح گزاره ای توصیف کننده امور واقع جهان جای خود را به زبان کاربردی و ضمنی در مواجه با موقعیت های جهان داده است. از سوی دیگر حوزه تدریس و یادگیری به طور سنتی مبتنی بر آموزه های دانش صریح بوده و بر نقش مهم دانش گزاره ای برای بیان و انتقال صریح و همگانی دانش تأکید داشته است. یافته پژوهش حکایت از آن دارد که تلفیق رویکرد کارکردی به زبان با نظریه دانش ضمنی در امر تدریس و آموزش منجر به شکل گیری مدلی از آموزش تحت عنوان تدریس ضمنی برای ویتگنشتاین شده است که دارای ابعاد و کاربردهای متفاوتی نسبت به رویکرد پیشین است و حاصل تجریه زیسته او در فضای کلاس درس و هدایت شاگردانشان می باشد. سه مشخصه اصلی این رویکرد جدید بیان ناپذیری، قاعده گریزی و متن محوری تدریس است. این رویکرد متاسفانه در سایه روایت پوزیتویستی در فضای تعلیم و تربیت و مدل های تدریس کاملا نادیده انگاشته شده است. روش پژوهش حاضر تحلیل کیفی با رویکرد تحلیل زبانی در بررسی آثار ویتگنشتاین متأخر و نظریه های مطرح در خصوص دانش ضمنی بر اهمیت این مدل از تدریس است.