سیده آمنه میرخوشخو

سیده آمنه میرخوشخو

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

مدل های تربیت سیاسی در زنان سیاستمدار و تأثیر آن بر رقابت سیاسی در سطوح کلان (هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه ی زیسته زنان سیاستمدار تربیت سیاسی رقابت سیاسی مطالعه کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۴
یکی از راه های انتقال تجارب و مهارت های کنشگری سیاسی در نسل های مختلف، آگاهی به تجارب زیسته سیاستمداران است. تجربه بازیگری سیاسی به اقتضای نوع نظام سیاسی در هر جامعه ای متفاوت است چرا که ساختارهای نهادی، قانونی و سازمانی نظام های سیاسی و از سوی دیگر ویژگی های فرهنگی، تاریخی، دینی و فکری بر شیوه های بازیگری سیاسی، قواعد و نیز نتایج و دستاوردهای آن تاثیر می گذارد. تربیت سیاسی، به عنوان اولین و مهم ترین مرحله در شیوه های سیاست ورزی حایز اهمیت است؛ به طوری که اقسام تربیت سیاسی بر ویژگی های بازیگری سیاسی تاثیر به سزایی دارد که مهم ترین نمود آن در رقابت سیاسی آشکار می شود. در پژوهش حاضر، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و به کارگیری روش کیفی تحلیل داده ها از طریق کدگذاری به روش استراوس و کوربین، مقوله های مرکزی دو مفهوم تربیت سیاسی و رقابت سیاسی در ارتباط با تجارب زیسته زنان سیاستمدار ایرانی استخراج شد. در مجموع سه مدل تربیت سیاسی پیرو، تربیت سیاسی مبارزاتی، تربیت سیاسی شهروندی مفهوم بندی و با دو مدل رقابت سیاسی پنهان و رقابت در اقتدار سیاسی مورد مطالعه قرار گرفتند. سرانجام ارتباط مدل های تربیت سیاسی بر نوع رقابت سیاسی جمع بندی و تحلیل شد.
۲.

تحلیل کیفی موانع و محدودیت های سیاست ورزی زنان در مناصب سیاسی (مورد مطالعه: هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصول گرا و اصلاح طلب تحلیل کیفی زنان مجلس و هیئت دولت مدیریت سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۷۳
یکی از مهم ترین مؤلفه ها در افزایش مشارکت زنان در تصمیم گیری و سیاست گذاری، بررسی موانع و محدودیت های حضور آن ها در مدیریت سطوح کلان کشور است. پرسش اصلی این است که چه عوامل و ویژگی هایی موجب وضعیت کنونی عدم اقبال به حضور زنان در سیاست گذاری و تصمیم گیری های کلان کشور می شود. در پاسخ به این پرسش، پژوهش های متعددی به بررسی وضعیت موجود حضور زنان در دستگاه های حکومتی و قوای سه گانه به ویژه هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی پرداخته اند، اما عموم این مطالعات با تمرکز بیش ازحد بر شناسایی موانع لحظه ورود زنان به مناصب سیاسی کلان، نتوانسته اند تأثیر روندهای سیاسی را با توجه به ساختار سیاسی کشور و پیچیدگی ابعاد سیاسی و فرهنگی آن آشکار سازند. پژوهش حاضر به بررسی علل و عوامل مؤثر در محدودیت های کنشگری زنان پس از ورود و تصدی مدیریت سیاسی سطوح کلان، در دو طیف سیاسی اصلاح طلب و اصول گرا می پردازد. برای ایضاح مطلب، از دیدگاه و نظرات بانوانی که تجربه مستقیم حضور در پست های کلان مدیریت سیاسی از جمله هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی داشته اند، استفاده شد. با اتخاذ روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل کیفی داده ها از طریق تحلیل تماتیک، عوامل و محدودیت های کنشگری سیاسی-مدیریتی شناسایی و تبیین شدند.
۳.

ارزش و عینیت، کاربرد روش شناسی ماکس وبر در سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۱۴۷
از مهم ترین پرسش های مطرح در روش شناسی علوم اجتماعی در تمایز با روش شناسی علوم طبیعی، رابطه بین عینیت و واقعیت است. پرسش اصلی این است که چگونه می توان بدون استفاده از روش های اثبات گرایانه (پوزیتویستی) از عینیت علوم فرهنگی و اجتماعی دفاع کرد؟ ماکس وبر از مهم ترین افرادی است که سعی داشت رویکرد روشی علوم اجتماعی را بازیابی کند تا ضمن حفظ منحصربودگی آن، بتواند پاسخگوی علمی بودن و عینیت در این علوم باشد. مهم ترین ادعای او درباره ایجاد روشی متمایز برای علوم اجتماعی، ورود ارزش ها به سامان پژوهش ها و واقعیت های اجتماعی بود. یکی از بارزترین ارزش هایی که پژوهشگر علوم اجتماعی درگیر آن است، ارزش های سیاسی یا علائق مربوط به سیاست است. در پژوهش های وبر، استدلال شده که جدایی قضاوت های ارزشی عملی (نگرش های سیاسی، اخلاقی، زیباشناسی، فرهنگی و غیره) از برداشت های منطقی یا واقعیت های مشاهده شده تجربی ممکن و مطلوب است. در این پژوهش با رویکردی تحلیلی- تبیینی، از روش تحلیل متون استفاده شده است تا آثار مربوط به مباحث روش شناسی ماکس وبر با تمرکز بر دو مفهوم ارزش و عینیت بررسی شود. به عنوان مهم ترین دستاورد این پژوهش، ارتباط دو مفهوم ارزش و عینیت در مطالعه سیاست و به طور ویژه ارزش ها و مواضع سیاسی در شکل گیری و فرایند پژوهش نشان داده می شود. با تفکیک ربط ارزشی سیاسی عالمان از مواضع سیاسی آنها، می توان به تبیین علمی دست یافت که عینیت در پژوهش های اجتماعی-سیاسی را محقق سازد
۴.

هنر و سیاست؛ زمینه های تعامل و تقابل سیاست و هنر در پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسااستعمارگرایی پست مدرنیسم سرمایه داری متأخر سیاست زیبایی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۲ تعداد دانلود : ۴۴۷
پست مدرنیسم با مطرح شدن در چند دهه گذشته، مباحث و پرسش های گسترده فلسفی، ایدئولوژیک و زیبایی شناختی بسیاری را گسترش داد. یکی از این پرسش های جدی که نظر بسیاری از متفکران علوم اجتماعی و نظریه سیاسی را به خود معطوف کرده، نسبت میان پست مدرنیسم به مثابه یک مکتب هنری و زیبایی شناختی است که بعد از مدرنیسم سر برآورده و امر سیاسی است. مقاله حاضر با ابتنا به دیدگاه های متفکران برجسته پست مدرن در پی بررسی این پرسش است که آیا برخلاف نظر کانت که از استقلال و غیرهدفمند بودن هنر سخن گفته بود، در موقعیت کنونی می توان از زیبایی شناسی سیاسی و امکان سیاسی شدن هنر سخن گفت؟ به منظور پاسخ به این پرسش نویسندگان مقاله حاضر برای اثبات دعوی خود از سیاسی شدن هنر و الگوی زیبایی شناسی سیاسی پست مدرنیستی، چند مفهوم را به بررسی و نقد می گذارند. این مقوله ها عبارت اند از: مصرف زدگی در سرمایه داری متأخر، نقد سیاست اقلیت و زیبایی شناسی سیاسی در سخن پسااستعماری. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده و از چارچوب نظریه انتقادی متفکرانی چون لئوتار، فردیک جیمسون و میشل فوکو بهره برده است.
۵.

بررسی اسطوره شناختی جایگاه ایزدبانوان در جهان فکری- معنوی ایرانیان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره معنویت ایران باستان ایزدبانو مادرسالاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۴ تعداد دانلود : ۲۲۵۲
ایزدبانوان در زمره ایزدان تأثیرگذار و معنابخش در زندگی مردم روزگار باستان بوده اند. آن ها نه تنها در بیشتر تمدن های باستانی همچون یونان، بین النهرین و... مورد توجه بوده اند، بلکه به طور خاص، با اندیشه ایرانیان باستان ارتباط داشته اند؛ از این رو، درک جهان معنوی باستان بدون توجه به زنانگیِ آشکار این الهگان نارسا و ناقص خواهد بود. نگارندگان این پژوهش کوشیده اند با به کارگیری روش تحلیل محتوا با نظر به منابع تاریخی و اسطوره ای به بررسی دوره مادرسالاری و پرستش ایزدبانوان، جایگاه زن در اسطوره خلقت، و اسطوره های مادینه اهورایی بپردازند. به نظر می رسد که پرستش ایزدبانوان از نظر تاریخی و قوم شناسی همزمان با عصر مادرسالاری و یا مرکزیت گروه بر مدار مادر- زن بوده است. همزمانی این دو در زمانی پیش تر و بسیار جلوتر از عصر پدرسالاری گواهی است بر اینکه ایزدان تأثیرگذار در گذشته مؤنث بوده اند، اما به مرور، در جریان تحولات اجتماعی و تحت تأثیر انتقال قدرت از زنان- مادران به مردان- پدران از نقش آن ها کاسته شده است و با عبور از عصر مادرسالاری، اهمیت معنوی و ایزدگونگی خود را نیز از دست دادند.
۶.

هایدگر و مسئله جنسیت، در آثار لوس ایریگاری و ژاک دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۸۷ تعداد دانلود : ۸۰۸
از دهه هشتاد میلادی، نظرات هایدگر، از مهم ترین فیلسوفانِ حوزه پدیدارشناسی، مورد توجه برخی از  نظریه پردازانی قرار گرفت که رویکرد جنسیتی را وارد فلسفه می کردند و یا از منظر جنسیت به فلسفه می پرداختند. متفکران اروپایی و به ویژه شاخه فرانسوی آن، از پیشگامان این رویکرد بودند. ژاک دریدا، فیلسوف ساختارشکن پست مدرن، و لوس ایریگاری، فمینیست معروف در حوزه فلسفه و روانکاوی، آثار هایدگر را با ابتنا به دغدغه های نظری و فکری خویش بازخوانی کردند. اولی با رویکرد ساختارشکنی با تمرکز بر مفهوم دازاین و عدم توجه به ویژگی های جنسیتی آن، «فاقد جنسیت بودن» دازاین را کانون نقد خود از فلسفه هایدگر قرار داد و دیگری با تمسک به فلسفه هوا و «فراموشی هوا» در تفاسیر خود از هایدگر، بنیان تفسیری جنسیت مدار بر فلسفه هایدگر نهاد. در این مقاله، ضمن شرح و بیان نظرات فلسفی این دو با استفاده از رویکرد تشریحی، به دنبال پاسخ برای این پرسش هستیم که چه نسبتی میان اندیشه فلسفی هایدگر با فراموشی جنسیت برقرار است؟ و رابطه میان جنسیت و اندیشه هایدگر در جریان فرانسوی چیست؟ این نوشته، بازنمایی تفسیری جنسیت مدار از اندیشه هایدگر با استفاده از نظریه دریدا و لوس ایریگاری است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان