مطالب
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۱۷ مورد.
منبع:
رخسار زبان سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
27-43
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر سیر تاریخی و تحول مفهوم تصویر شهر از خوانایی تا برندشهر با تأکید بر سه دورهی مدرنیسم، پست مدرنیسم و جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
43 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: تصویر شهر از جمله مفاهیم مهم در محیط شهری است که مبنای هر گونه تصمیم، اقدام و واکنش عاطفی افراد می باشد این مفهوم بازنمایی عینی و ذهنی محیط شهر، احساسات و نگرش نسبت به آن و همچنین تصویر برند شده از شهر در ذهن مخاطبان را در بر میگیرد و در دوره های مختلف به واسطه پیشرفت علمی و شرایط اقتصادی، اجتماعی از زاویه خاصی نگریسته شده است. هدف: هدف این پژوهش بررسی تطبیقی سیر تکامل مفهوم تصویر شهر در سه دوره مدرن، پست مدرن و جهانی شدن با تشریح اقتضائات آنها و نگرش نسبت به شهر می باشد. روش:پژوهش حاضر یک مطالعه ی کیفی است که به صورت توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. یافته ها: بررسی ها نشان داد که مفهوم تصویر شهر در طی سه دوره ی مذکور تغییر و تحولاتی یافته است به طوری که در دوره ی مدرنیسم، و تحت تاثیر تفکرات این جنبش از جمله دستکاری مدرن فضا و توجه بیش از حد به ماشین و بتن موضوعاتی شبیه خوانایی و نمایانی با تاکید بر فاکتورهای کالبدی، در دوره ی پست مدرن، تصویر ارزیابانه از محیط شهری با نگاه پدیدارشناسانه در پی استخراج معنای محیطی و احساسات ناشی از آن بر اساس تجربه زیسته افراد بود، با شروع عصر ارتباطات و جهانی شدن و رقابت پذیر شدن شهرها، استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات به خصوص ابزارهای دیجیتال تصویر شهر با تکنولوژی عجین شده است. نتیجه گیری: تصویر شهر در حال حاضر نسبت به مفهوم اولیه خود در دوره مدرن که برگرفته از مسایل کالبدی بوده تا حدودی فاصله گرفته و مولفه ای مهم در بازاریابی و برندسازی در تلفیق با فناوری ارتباطات و اطلاعات تلقی می گردد.
پست مدرنیسم و چالش بحران معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
77 - 92
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو درصدد است نقش جریان فکری پست مدرن را −با هر تفسیر و برداشت و تحلیلی که ارائه شود− در ایجاد بحران معنای زندگی تبیین کند. مروری هرچند کوتاه بر انسان شناسی پست مدرن نشان می دهد که موضوع «انسان از ولادت تا مرگ» بیش از هر موضوع دیگری نظر فلاسفه پست مدرن را به خود جلب کرده است. در واقع، مسائل مربوط به قلمرو انسان شناسی از عمده مسائل مورد توجه نظریه پردازان پست مدرن به شمار می روند. این مقاله پس از مفهوم شناسی پست مدرنیسم و تبیین زوایایی از سلسله اصول و مواضع اندیشه پست مدرن به اختصار، دیدگاه برگرفته از این جریان فکری نسبت به انسان و نقش آن در ایجاد بحران معنا در زندگی را مورد نقد و بررسی قرار می دهد. از تحقیق حاضر به دست می آید که تنها راه برون رفت از بحران مزبور را باید در تغییر اساسی در نگرش به انسان و زندگی انسانی براساس جهان بینی معتبر و باورداشت های صحیح، اصیل و پایدار جستجو کرد.
زیبایی شناسی و خلاقیت در مکتب «پست مدرنیسم» با تأکید بر الگوی مونتاژ در هنر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
245 - 263
حوزههای تخصصی:
معماری پست مدرن مرز روشنی میان هنر و جامعه شناسی نمی شناسد. بنا بر اندیشه ی «فرهنگ جهانی» که با تولید روزافزون دانش و تکنولوژی همراه است، فاصله ی میان تجدد و سنت در گفتمان های آفرینش هنری دیگر چالشی بر سر راه خلاقیت نیست و بهره گیری از پارادایم تکثرگرایی و عدم قطعیت، اجتماع واژگان غیرهمسان را در فرهنگی مونتاژگونه ممکن می سازد. این پژوهش سعی دارد به درک الگوی مونتاژهای هنری و رابطه انکارناپذیر آن با هویت و سنت در جامعه ایرانی بپردازد. این الگوها، علی رغم اندیشه های نوجویانه، به گفتمان های دیرپای ملی و مذهبی نیز وابسته هستند و مسئله ی جایگاه خلاقیت هنری پست مدرن را با حفظ رهیافت های غرب و هویت ملی در هنر معاصر ایران طرح کرده اند. پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی-توصیفی است که داده های آن با شیوه سندکاوی جمع آوری شده و یافته های آن به روش تحلیل مضمون در روابط میان انگاشته ای اصلی، وابسته و واسطه مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تغییرات سریع امکانات جدید، فرصت پذیرش آراء متناقض با هویت ملی را برای مخاطبانشان کم می کند. چرا که از نشانه های جهانی جامعه ی پست مدرن، تولید و مصرف بی امان نشانه های فرهنگی است؛ نشانه هایی که روایات چندوجهی را پیش می کشند. در نتیجه بنا نمایشی آن حرکت کنند.حل ساخت آن.بر مسوولیت اخلاقی هنر پست مدرنیستی، با حفظ گفتمان های رایج محلی، می توان مفاهیم هنری معاصر را با الگوی مونتاژ، به شیوه ای خلاقانه بیان کرد تا مانند کالای پست مدرنیستی به اشاعه ی فرهنگ جهانی بپردازد. اهداف پژوهش: بررسی جایگاه خلاقیت پست مدرنیستی در هنر معاصر ایران. درک و تفسیر الگوهای تلفیق و مونتاژ در تصاویر هنری و رابطه انکارناپذیر آن با هویت و سنت در جامعه ایرانی. سؤالات پژوهش: آیا الگوهای واگرایانه مونتاژ قادر به ارائه ی راه حلی برای ورود به بستر خلاقانه ی زیبایی شناسی پست مدرن در هنر معاصر ایران است؟ مضامین کلیدی مشترک میان انگاشت های اصلی (جامعه شناسی پست مدرن)، وابسته (خلاقیت هنری) و واسطه (الگوی مونتاژ در هنر معاصر ایران) کدام است؟
بررسی مؤلفه های پست مدرنیسم در مجموعه داستان های «دوباره از همان خیابان ها»
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
131 - 153
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم جریانی با حوزه معنایی گسترده است که در ابتدا بیشتر برای توصیف داستان ها و رمان هایی استفاده می شد که در آن، سبک های مختلف نگارش تلفیق می گشت. در این جستار، نگارندگان برآن هستند تا با بهره گیری از شگردهای پُست مدرنیستی، مانند تغییر زاویه دید، به هم ریختگی زمان و مکان، ابهام، پارودی، بینامتنیت و ارتباط فرامتنی، تناقض، صنعت های ادبی و زبان شاعرانه، سلب اقتدار، سیلان روایت، کولاژ، تغییر کانون روایت و اسطوره زایی و... این رمان را بررسی و تحلیل کنند. در بحث زبان شاعرانه باید گفت که نجدی به سبک ویژه خود دست یافته است که این امر در نویسندگان دیگر این سبک در ایران کمتر دیده می شود. هنجارگریزی های زبانی، واژگانی، معنایی و آشنایی زدایی های او، نشان از جهان بینی خاص نویسنده دارد و تلاش و تقلای او را برای ایجاد تغییرات هم در فرم و هم در محتوا، آشکار می کند. همچنین هدف این مقاله پاسخ به این سؤال است که «مهم ترین مؤلفه های پسامدرن آثار بیژن نجدی کدام اند؟» روش پژوهش در این مقاله نیز از نظر هدف با توجه به ماهیت آن، از نوع تحقیق نظری است که بر پایه مطالعه کتابخانه ای انجام شده و از دیدگاه روش تحقیق، پژوهشی- توصیفی- تحلیلی است.
هویت در پست مدرنیسم و حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
59 - 82
حوزههای تخصصی:
سنت فلسفی مسلمانان و اندیشه غربی، در دوران های مختلف به گونه ای در تقابل با یکدیگر به سر می بردند. با روی کار آمدن دوران مدرن و نمودار شدن دستاوردهای ملموس آن در صنعت و تکنولوژی، کم نبودند کسانی که نسبت به میراث فلسفی مسلمانان بدگمان شدند و موج غرب گرایی دامن گیر آن ها شد. اما این وضعیت خیلی به طول نکشید؛ به مرور در غرب اندیشمندانی ظهور کردند که سخن از بحران در علوم اروپایی راندند و موجی از مخالفت با مدرنیته را به راه انداختند. یکی از این جریان های مخالف، پست مدرنیسم است که می توان آن را از آخرین دستاوردهای فلسفی غرب به حساب آورد. از سوی دیگر، حکمت متعالیه در میان مسلمانان، به عنوان مقبول ترین و متقن ترین سنت فلسفی معاصر تلقی می گردد. در این تحقیق تلاش شده است، تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، یکی از مهمترین مسائل مطرح در مباحث فلسفی؛ یعنی مساله هویت انسانی را از منظر این دو گرایش فکری بررسی کنیم. هدف نویسنده از این نوشتار آن است که نشان دهد، غرب که روزگاری خود را داعیه دار انسان باوری می دانست، امروز برای انسان هویتی باقی نگذاشته و او را به دیده تحقیر می نگرد، در حالی که فلسفه ملاصدار، هویت انسانی را به دیده کرامت نگریسته و آن را دارای جنبه های متعالی و الهی می داند. در آخر به این جمع بندی خواهیم رسید که در تفکر غربی، هویت انسان، سرنوشتی جز یأس و سرگشتگی نخواهد داشت، اما در نگاه صدرایی، هویت الهی انسان در تکاپوی رسیدن به مقصد و مقصودی والا است
بررسی شباهت ها و تفاوتهای مبانی پست مدرنیسم و مبانی تربیت در اسلام و اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۸)
303 - 325
دوران معاصر، دوران پیچیدگی، تنوع، تناقض، ناهمنوایی، ناهمرایی و صداهای گوناگون است جامعه بشری در بستر زمان به شیوه های جدید تربیت می اندیشد یکی از این شیوه ها؛ الگو گرفتن از تربیت های جدید با در نظر داشتن تربیت اسلامی است. پست مدرنیسم از جمله جریان های فکری است که در دوران معاصر، بیشترین شهرت و تأثیرگذاری را در حوزه های مختلف، ازجمله در حوزه تعلیم و تربیت داشته است. با توجه به اینکه جامعه ما یک جامعه دینی و مذهبی است و وجه تربیتی آن نیز بر اساس دین و مذهب ترسیم و تعریف شده است، و ازآنجایی که موج های اندیشه های پست مدرنیستی به آن رسیده است، لازم است این اندیشه ها با دین اسلام مطابقت داده شود بر این اساس هدف اصلی تحقیق بررسی تفاوت ها و شباهت های دیدگاه تربیتی پست مدرنیسم با شاخص های مبانی فلسفی تربیت اسلامی می باشد که با استفاده از روش تحلیلی، استنتاجی و تطبیقی انجام شده است بر طبق یافته های بدست آمده، تنها در مبانی هستی شناسی میان مبانی پست مدرنیسم و تربیت اسلامی شباهت هایی وجود دارد این شباهت ها در خصوص اعتقاد به واقعیت و کثرت گرایی در هر دو مکتب است ضمن اینکه در بعد مبانی معرفت شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی پست مدرنیسم و تربیت اسلامی تفاوت های اساسی وجود دارد نتیجه تحقیق نشان می دهد که میان پست مدرنیسم و ت علیم و تربیت اسلامی، هیچ گ ونه س نخیتی نخواهیم یافت؛ چراکه این دو معنا، از نظر معرفت شناسی یکدیگر را نقض
دلوز - گتاری و پست مدرنیسم: رویکردی انتقادی به سیاست زیباشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۲
149-171
حوزههای تخصصی:
رسش پیش روی این مقاله ساده است: نسبت میان اندیشه ژیل دلوز- فلیکس گتاری و پست مدرنیسم چیست؟ پست مدرنیسم از این دو چه بهره ای برده یا می تواند ببرد؟ اگر تعریف فردریک جیمسون از پست مدرنیسم به عنوان منطق فرهنگی سرمایه داری متأخر را بپذیریم، آنگاه آیا دلوزیسم- به تعبیر اسلاوی ژیژک- یکی از ایدئولوژیهای سرمایه داری دیجیتالی است؟ و به چه معنا یک ایدئولوژی است؟ کوشش ما در این مقاله این است که نشان دهیم چگونه دلوزیسم ( سیاست زیباشناختی؛ سیاست شیزوفرنیک، یا همان اتیکواستتیک دلوز و گتاری) با جهان پست مدرنیستی امروز هماهنگ می شود و خصلت انقلابی خود را از دست می دهد. در این مقاله آشنایی قبلی خواننده با دلوز و گتاری را پیشفرض گرفته ایم و توجه مان بیشتر معطوف به نقدها بر دلوز و گتاری و بررسی آنهاست زیرا در اینجا مجال چندانی برای پرداخت مفصل به آراء آن دو وجود ندارد.
رویکرد تطبیقی لیبرالیسم و پست مدرنیسم نسبت به بحران خشکسالی در خاورمیانه
محیط زیست امروزه از اهمیت ویژه ای در مطالعات روابط بین الملل برخوردار است. پیش بینی می شود جدی ترین بحران های آینده بشر در حوزه محیط زیست باشد و کشورهای درحال توسعه بیشترین آسیب را از بحران های زیست محیطی متوجه خواهند شد. در میان کشورهای درحال توسعه کشورهای منطقه خاورمیانه به علت ماهیت امنیتی و چالش برانگیز اختلافات و قرارگیری عمده ترین منابع انرژی جهان دارای اهمیت ویژه ای است. این منطقه برای اقتصاد جهانی و امنیت انرژی نقشی حیاتی دارد و مناقشات در آن به علت عدم همکاری های موثر در قالب هویت جمعی و عدم شکل گیری پیمان های چندجانبه بسیار بالا است. بحران خشکسالی یکی از جدی ترین تهدیدات منطقه خاورمیانه است که روند مدرنیزاسیون بدون توجه به الگوهای ظرفیت محیط زیست برای رشد به گسترش این چالش ها کمک کرده است در این مقاله بحران خشکسالی از منظر نظریه لیبرالیسم که تکیه بر مالکیت خصوصی و جنبه های سودآوری اقتصادی دارد در مقابل نظریه پست مدرنیسم که رویکردی انتقادی به مدرنیسم و تأثیرات منفی ناشی از آن دارد مورد بررسی قرار می گیرد هدف اصلی این پژوهش بررسی تفاوت های ماهوی از منظر هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی این دو نظریه است. تفاوت جایگاه محیط زیست در روابط بین الملل در دوره جنگ سرد و پس از آن بعنوان علت شیفت پارادایم قالب در بررسی مطالعات محیط زیست شرایط جدیدی برای نظریه پردازان انتقادی فراهم کرده است.
تحلیل مؤلفه های پست مدرنیسم در رمان «الهؤلاء» از مجید طوبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
198 - 214
حوزههای تخصصی:
با انقلاب پست مدرنیسم در ادبیات تغییر و تحولاتی صورت گرفت که از جمله آن ها می توان به داستان هایی اشاره کرد که بر طبق قاعده و اصول روایت نگارش نشده اند بلکه در طول روایت، به شیوه های مختلف بر داستانی بودن آن ها تأکید می شود. این نوع از ادبیات علاوه بر تثبیت جایگاه خود در بین نویسندگان غربی، به ادبیات داستانی عربی نیز راه یافته است و بسیاری از نویسندگان عرب توانسته اند در روایت های خود، آن مؤلفه ها را به خوبی به کار گیرند. از جمله آن نویسندگان، مجید اسحاق طوبیا نویسنده مصری با اثر خود، رمان «الهؤلاء» است. در این رمان، شیوه های به کار رفته است که آن را در زمره آثار پست مدرنیسم قرار می دهد. این پژوهش درصدد آن است با رویکرد توصیفی- تحلیلی به شگردهای مختلفی که طوبیا برای خلق داستان پست مدرن خود از آن ها بهره جسته، اشاره کند. یافته های پژوهش نشان می دهد طوبیا توانسته است مؤلفه هایی چون ساختگی و وهمی بودن شخصیت ها، تخیلی بودن راوی که در اصل خود نویسنده است، فرجام های چندگانه و فراواقعیت را در این رمان برای خواننده به معرض نمایش بگذارد. دیگر نکته مهم این رمان، ویژگی معکوس کردن است و این وارونگی را می توان در معکوس کردن اسم مجید طوبیا به صورت«أیبوط دیجم»و در طرح گردش زمین بر خلاف عقربه های ساعت و در پایان داستان، جهت مخالف حرکت قطارها مشاهده کرد.
نسبیتِ زبانی و گفتمان در زندگینامه های خودنوشت از منظر پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقتی متن در یک بستر آشنا درک شود و برای خواننده کلیتی منسجم داشته باشد، یک «پاره کلامی» یا «گفتمان» خوانده می شود . قرائت یک گفتمان هم در گرو دانش زبانی و هم دانش غیرزبانی است . زندگینامه خودنوشت نیز در مقام یک روایت، جهان متنیِ خود را دارد . واقعیت آن، حاصل شیوه رمزگذاری زبانی، یعنی همان نسبیت زبانی و جبر زبانی از سوی نگارنده اش است که فعالانه جهان و خویشتن را برمی سازد . از این رو، از رهگذر تحلیل دامنه زبان به کار رفته در یک متن زندگینامۀ خودنوشت، به لحاظ معانی صریح و زنجیره ای از معانی ضمنی، می توان شناختی از جهان بینی مؤلف به دست آورد . به بیان دیگر، سوژه زندگینامه خودنوشت، محصول لحظه به لحظه، و از یک تجربه به تجربه دیگر است که در گستره ای از زبان، در موقعیت های چندگانه برخاسته از گفتار ایستا قرار می گیرد . اجرای همین خویشتن چندپاره به یک هنجار پست مدرن تبدیل شده است . حال باید پرسید، ارتباط میان زبان با واقعیت زندگینامه خودنوشت چیست و چه جنبه هایی از هویت فرهنگی خویشتن را بازنمایی می کند؟ با توجه به این مسئله، هدف از این مقاله، پاسخ به این پرسش است که در قرائت ما از سوژه پست مدرن در کانون زندگینامه خودنوشت، با درنظر گرفتن زبان به منزله واسطه بیان و نیز با توجه به فرازبان در مقام زبانی که برای توضیح درخصوص زبانِ چنین متنی به منظور بازنمود خویشتن به کار می رود، چگونه «من» چندگانه و مبهم و هم چنین «دیگران» برآمده از این متون، در زبان تحقق می یابند و در گقتمان های گوناگون شرکت می جویند .
نسبت میان پست مدرنیسم و امر سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم به مثابه جریانی که از دل تحولات دنیای مدرن و با بهره گیری از گفتمان انتقادی مدرنیته سر برآورده است، تاثیرات بسیاری در حوزه های مختلف و از جمله در عرصه سیاسی داشته است. در این مقاله با طرح این پرسش که چه نسبتی میان پست مدرنیسم و امر سیاسی وجود دارد؟ به صورت بندی این فرضیه پرداخته شده است که پست مدرنیسم به هنگام تطبیق در عالم سیاست، متاثر از نگرش های نسبی گرایانه در حوزه های هستی شناسانه، معرفت شناسانه و حوزه اخلاق، رویکردی بدبینانه و مبتنی بر شکاکیت نسبت به حوزه قدرت و حکومت را ارائه می دهد که امکان هر گونه قضاوت سیاسی و عمل یا کنش سیاسی را به تعلیق می کشاند. جهت آزمون این فرضیه با بهره گیری از یک چارچوب مفهومی منسجم، ابتدا به تبارشناسی این جریان بر اساس سیر تحولات و تطورات مدرنیته پرداخته شده و سپس با واکاوی وجوه مختلف اندیشه پست مدرن در ساحت های هستی شناسانه، معرفت شناسانه، حوزه اخلاق و سیاست، پیامدهای این رویکرد بر امر سیاسی و حوزه های مرتبط با قدرت و سیاست، تحلیل شده است.
نگاهی به تصمیم گیری سیاسی افراد از منظر پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۱
49 - 65
زمانی که جرج لیکاف مقاله علوم اجتماعی عصب شناسی را چاپ کرد و در آن با دلایل چهارده گانه ای اثبات نمود که استدلال یک امر عصب شناسی است، نگاهی نوین و جدید به دیگر شقوق جامعه شناسی از جمله علوم سیاسی به وجود آمده است. مطالعات علوم عصب شناسی در حوزه سیاست باعث شد که ابعاد پنهان علم سیاست در مغز بر کنش های سیاسی تا حدودی آشکار شود.این مطالعات اگرچه میزان شناخت ما را به فرایند عملکرد مغز در کنش های سیاسی بهبود می بخشید، امّا به صورت جزیره ای مفاهیم سیاسی را در مغزها بررسی کرده و نتوانسته است قدرت پیش بینی به سیاسیون در پیش بینی رفتار مردم بدهد. بنابراین، لزوم مطالعات جدید براساس رویکرد شناختی حس می شود تا بتوان روش های تصمیم گیری های سیاسی افراد را شناخته و کنشگران سیاسی توان پیش بینی افراد را پیدا کنند.در این پژوهش پژوهشگران به دنبال ارائه الگوی تصمیم گیری افراد با رویکرد شناختی، در کنش های سیاسی بوده و با انجام مطالعات میدانی و به روش دلفی ابتدا مؤلفه های الگوی بازاریابی سیاسی شناختی را شناسایی و سپس مورد ارزیابی قرار داده اند و معتقدند به آن دست پیدا کرده اند.
پست مدرنیسم و سرمایه داری متاخر: واکاوی چالش های نظری منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر فردریک جیمسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل چالش های نظری منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر فردریک جیمسون می باشد. بدین منظور ابتدا زمینه ی فکری و اجتماعی تاثیر گذار در تئوری پست مدرن جیسمون طرح می گردد. سپس مفهوم منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر و چالش های نظریه وی با توسل به معیارهای سنجش معرفت اجتماعی (نقد درونی، نقد بیرونی، اعتبار زمانی، وضعی، محلی و اعتبار کارکردی) تعقیب می گردد. کوشش این مقاله معطوف به یافتن پاسخ به این پرسش اساسی است که چالش های نظری منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر کدام است؟ در مسیر یافتن پاسخ علمی به سوال یادشده نتیجه ای که با بهره گیری از روش اسنادی بدست آمد؛ عبارت از این است که نظریه ی جیمسون به دلایلی چون عدم توجه به تفاوت های فرهنگی، فقدان تعمیم پذیری، عدم توجه به مفهوم مقاومت و کنشگران ماهر، انتزاعی بودن نقشه های شناختی ، تناقض ذاتی پیش فرض های نظریه و... فاقد قدرت تبیین کافی از منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر است.
پست مدرنیسم و طراحی مدل سازمان هوشمند مدیریت گردشگری (مورد مطالعه: دفاتر ارائه خدمات گردشگری و هتل های سه ستاره شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت در گردشگری در دنیای پیشرفته امروز به سمت مدیریت پویای گردشگری حرکت کرده وعده ای از نظریه پردازان مکتب پست مدرن گردشگری سفر به صورت جابه جایی فیزیکی را به چالش کشیدند و عنوان کردند که با استفاده از فناوری نوین و تغییرات ایجادشده در گردشگری و گسترش واقعیت مجازی می توان در کنار سفر فیزیکی به صورت غیر فیزیکی به سفر پرداخت. با توجه به تغییرات صنعت گردشگری در دنیا این سؤال ایجاد می شود که پیشرفت های گردشگری در هزاره جدید، ساختار سازمان های ارائه دهنده خدمات گردشگری در مناطق کمتر توسعه یافته چه تغییری کرده است؟ پژوهش حاضر با بهره گیری از ادبیات پژوهش و نظرات خبرگان حوزه سازمان و گردشگری با استفاده از روش دلفی خبرگان در پی طراحی مدل سازمان هوشمند مدیریت گردشگری مطابق با نظریات مکتب پست مدرن است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارشناسان شاغل در دفاتر ارائه خدمات گردشگری و هتل های سه ستاره شهر بیرجند است که با توجه به محدود بودن جامعه آماری، جمعاً بین 130 نفر از کارشناسان پرسشنامه توزیع شد. سرانجام برای تحلیل کمی داده ها از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. ارائه مدل سازمان هوشمند مدیریت گردشگری مطابق با نظریات مکتب پست مدرن و اهمیت آن برای یک سازمان گردشگری مهم ترین دستاورد پژوهش حاضر است.
بررسی نمودهای پست مدرنیسم در ما هیچ ما نگاه سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
65 - 82
حوزههای تخصصی:
یکی از آخرین مجموعه های سهراب سپهری، «ما هیچ ما نگاه» است که از نظر زبان، بیان، ساختار و تصاویر شعری، با دیگر مجموعه های شعری او تفاوت آشکاری دارد. در دیگر آثارش، او از آموزه های ادیان مشرق زمین، مکاتب غربی همچون: رمانتیسم، امپرسیونیزم و سوررئالیسم بهره گرفته است. در کتاب اخیر، اندیشه های پست مدرنیسم و تأثیرپذیری او از این نحله فکری کاملا نمود یافته است از جمله: بیهوده انگاری علم آموزی برای رفاه و سعادت بشر، آشفتگی دز تخیل و ستیز با نظم و خردورزی، ترسیم شعر و روایت به شکلی از هم گسیخته و جدا از هم، کنار زدن طبیعت واقعی اشیا در راستای بیان مفاهیم گنگ، کاربرد زبانی پیچیده و مشوش، چینش واژه ها بدون هیچ گونه ارتباط منطقی، حذف محتوا، از میان برداشتن موازین شعر سنتی، سرکوب واقعیت و معنا و بلاخره پارانویا ، که شیوه ای در اندیشه و احساس است و در قالب های هذیان گویی و شالوده شکنانه خود را آشکار می سازد. در این پژوهش قصد بر آن است تا به روش تحلیل محتوای کیفی و رویکرد توصیفی - تحلیلی به بازتاب مؤلفه های پست مدرنیسم در مجموعه « ما هیچ ما نگاه » سهراب سپهری بپردازیم.
رادیکالیسم تکفیری، هویت و پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
129 - 144
رادیکالیسم به عنوان عارضه ای در مواجهه با دستاوردهای بنیاد افکن مدرنیسم در عصر حاضر تلقی می شود که گاه منجر به پناه جستن گروه های رادیکال به شیوه های تروریستی و تلاش برای تحقق آرمانشهر برآمده از دوران سلف صالح شده است. در راستای فهم این پدیده، سؤال اصلی مقاله این است آیا می توان این گروه ها را در رسته جریان های پسامدرن قرار داد یا بنا به نظرات رایج، متعلق به عصر مدرن و یا حتی برآمده از نظم سنتی هستند؟ این تحقیق با روشی توصیفی تحلیلی، در ضمن مطالعه ای اسنادی ملهم از دیدگاه های والتر لاکوئر و شانتال موفه نشان می دهد که در تبیین افراطی گری کنونی، قالب های تنگ مدرن نارسا بوده و مهم تر ازآن خود آنها برآمده از استلزامات دنیای مدرن هستند، طوری که حتی احیای خلافت در رادیکالیسم دینی از منظر مؤمنانِ بدان، وسیله ای برای هدف غایی تغییر نظم جهانی مدرن است، و از آنجا که پدیده های تندروانه فعلی پدیده هایی هویتی، دگرساز و غیریت پرور هستند که با دشمن سازی و با برداشتی دیگرگونه از هویت، در صدد تعریف و اثبات خویش از راه های خشونت آمیز برآمده اند، بنابراین تحلیل رادیکالیسم تکفیری در دامان پست مدرنیسم قابل فهم تر است.
ارزیابی صدق و کذب ادعاهای پست مدرنیسم در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
215 - 242
نظریه های مختلفی در روابط بین الملل ساخته و پرداخته شده اند که هر کدام از آنها ادعا دارند که از قدرت تبیینی بیشتری برخوردارند و در واقع اغلب آنها ادعای صدق و حقیقت و تبیین بهتر و کاملتر روابط بین الملل و پدیده های بین المللی را دارند. پست مدرنیسم نیز به عنوان یکی از نظریات روابط بین الملل، دیسیپیلین روابط بین الملل را مورد تردید قرار داده و متفکران آن با تبارشکنی و ساختارشکنی به سراغ پدیده های بین المللی رفتند، قائل به امکان شناخت بهتر روابط بین الملل می باشد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که چگونه می توان صحت و کذب نظریه پست مدرنیسم در روابط بین الملل را که مدعی شناخت بهتر روابط بین الملل است، اثبات کرد؟ در پاسخ، این فرضیه را به بوته آزمون می گذارد که پست مدرنیسم به عنوان یک نظریه روابط بین الملل هر چند توانسته است افق های فکری جدیدی را پیش روی اندیشمندان این حوزه بگشاید و به فهم نظری روابط بین الملل کمک زیادی کند، اما به واسطه اینکه از ناسازگاری، اغتشاش و عدم ارتباط منطقی بین مفاهیم و مقولات مطرح در ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی رنج می برد، در نتیجه از قابلیت توضیح و تحلیل اندکی برای تبیین پدیده ها و موضوعات روابط بین الملل برخوردار شده است. در نتیجه، نتوانسته است به گفته برخی از متفکران روابط بین الملل امور جهان را آن طور که پیش بینی می کرد، پیش ببرد.
بررسی تجربی تاثیر رسانه های ارتباط جمعی در گسترش عناصر فرهنگی پست مدرنیسم (مورد مطالعه جوانان شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذر از دوران سنتی به دوران مدرن و پس از آن جامعه پست مدرن، شاهد جلوه های نوینی از زندگی اجتماعی هستیم. طی گذر از هر یک از این دوران ها، به راحتی می توان تغییر در نوع تفکر، نگرش و رفتار انسانی را مشاهده کرد. یکی از عناصری که نقش اساسی در تغییر نگرش و رفتار انسان های عصر جدید دارد، رسانه ها می باشد. در این بین اما تلویزیون به عنوان یکی از عناصر اصلی رسانه در دنیای جدید، تاثیر بسزایی در جهان بینی های افراد دارد لذا این تحقیق درصدد بررسی تاثیر رسانه ی ارتباط جمعی با تاکید بر (تلویزیون) و عناصر فرهنگی پست مدرنیسم می باشد.این تحقیق از طریق روش کمی در بین 384 نفر از جوانان شهر یزد صورت گرفت. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و ابزار سنجش پرسشنامه محقق ساخته میباشد. نتایج تحقیق نشان داد که بین جنس و فرانوگرایی فرهنگی رابطه ی معنی داری وجود نداشت هر چند برخی از مولفه های پست مدرنیسم با جنس رابطه ی معنی داری برقرار کرده اند. بین استفاده از ماهواره و پست مدرنیسم فرهنگی رابطه معنی دار و مثبتی وجود داشت. ولی بین استفاده از تلویزیون داخلی و پستمدرنیسم فرهنگی رابطه ی معنی داری وجود نداشت و فقط بعد نسبی گرایی فرهنگی با استفاده از تلویزیون داخلی رابطه مثبت و معنی داری برقرار کرد. نتایج رگرسیون نشان داد که متغیر استفاده از ماهواره قادر به تبیین 17/0 از واریانس پست مدرنیسم فرهنگی می باشد.
سوژه زندگینامه خودنوشت از منظر پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگینامه خودنوشت را معمولاً به شکل یک داستان یا روایت در نظر می گیریم که رُخدادها و تجارب زندگی نویسنده را بازگو می کند. چنین روایاتی می توانند در قالب داستان خیالی، شعر، یا شرحی صریح و صادقانه از زندگی باشند. این روایات در هر شکل یا قالبی، اتکای شدیدی به حافظه ما از تجاربی دارند که به ترتیب زمانی رخ می دهند؛ هرچند شاید این تجارب نه به صورت زمان خطی، بلکه به صورت تکه تکه و نامنسجم در متن بازنمایی شوند. مفهومی که نویسنده از هویت یا خویشتن در ذهن دارد، معمولاً از ارتباط تنگاتنگی با آن رخدادها و تأثیر شکل دهنده ای که در زندگی اش بر جا گذاشته اند، برخوردار است. به طور خلاصه، سوژه زندگینامه خودنوشت، محصول لحظه به لحظه و از یک تجربه به تجربه دیگر است. این چندگانگی موقعیت سوژه که منجر به خویشتن چندپاره می گردد، زمانی یک ناهنجاری به شمار می آمد. اما، اکنون به یک هنجار پست مدرن تبدیل شده است. از این رو، با ابهام زدایی از مفهوم نوگرای سوژه مقتدر عصر روشنگری و جایگزین سازی واقعیت واحد با برساخته های ذهنی حاصل از میل مؤلف زندگینامه خودنوشت به دیگری بودن، مفهوم سوژه به منزله «اجرای» خویشتن چندپاره درمی آید، تا آنجا که چه بسا «خویشتن» حتی به جای «دیگری» گرفته می شود. هدف این مقاله، پاسخ به این پرسش ها است که در قرائت ما از سوژه پست مدرن در کانون زندگینامه خودنوشت، «من» چندگانه و مبهم چه نقشی ایفاء می کند؟ چگونه «دیگران» برآمده از این متن می توانند خود را از وضیعت غیربودگی رها سازند و در مقام منِ مؤلف، به لحاظ تاریخی، جایگاهی در جهان را از آن خود کنند و در گفتمان های مختلف نیز شرکت جویند؟