مطالب
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۱۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تربیت تا بدان جا در تحول فرد و جامعه مؤثر است که می توان ادعا کرد ارزش هر مکتبی، از تربیت شدگان آن مکتب فهم می شود. ضرورت پژوهش روش مند در تربیت جنسی، دغدغه اصلی نگارنده متن پیشِ رو است که با روش تحلیل مضمون و با رویکرد فقهی به الگویی مناسب برای تربیت جنسی کودکان دست یافته است. در این پژوهش، تحلیل مضمون با مطالعه منابع فقهی و تفسیری آغازشده تا مراد آیات و روایات، مشخص و یقینی شود ، سپس، محتوای آیات و روایات کدگذاری شده است. ابزار به کاررفته در تحلیل مضمون شبکه مضامین است؛ به این بیان که نکات کلیدی متن با بیرون کشیدن واژه های پرتکرار، کلیدواژه ها و کشف واژه هایی که هم پوشانی یا رابطه علی دارند جدا می شوند و مضامین پایه را شکل می دهند. سپس، داده ها مکتوب و با صبر و حوصله بازبینی می شوند تا ایده های اولیه برای کشف کدهای مرتبط با هم و نحوه ارتباط آن ها کشف شود که مضامین سازمان دهنده را شکل می دهند. در ادامه، با تلخیص و تلفیق شبکه مضامین مشابه به مضامین فراگیر و کانونی دست می یابیم. پس از تحلیل مضمون آیات و روایات فقهی مرتبط با تربیت جنسی با نرم افزار maxqda و بررسی 24 مضمون پایه، 10 مضمون سازمان دهنده و دو مضمون فراگیر به الگوی اسلامی تربیت جنسی رسیده ایم.
تبیین حق جنسی زوجین در بستر متون فقهی و حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق جنسی از جمله حقوق مشروع زوجین می باشد که فقه اسلامی تدابیر قابل توجهی را برای رعایت آن و حفظ حدود زوجین و تمتع حداکثری و مطلوب آنان اندیشیده است. در همین راستا و به منظور تحکیم بنیان خانواده، شرع مقدس سرباز زدن هر یک از زوجین از این وظایف را نپذیرفته و با تشریع احکام کیفری و ضمانت اجراهای غیرکیفری و توصیه های اخلاقی، ضمانت اجرای رعایت حقوق هر یک از زوجین را فراهم آورده است. از جمله این موارد توجهی است که فقه شیعه به مسأله نشوز زوج کرده که البته در حقوق جمهوری اسلامی ایران منعکس نگردیده است. بدین ترتیب نه تنها در قانون مدنی، بلکه در قانون حمایت خانواده سال 1391 نیز ضمانت اجرایی برای نشوز زوج در نظر گرفته نشده، اساساً عنوان نشوز زوج هم در قوانین مربوطه مطرح نگردیده است. بنابراین عدم توجه قانون به حق جنسی زن، از سویی سبب حداکثر انگاری حقوق جنسی مرد، و از سوی دیگر موجب نادیده یا کمینه گرفتن حقوق جنسی زن در عرف شده است. قائل نشدن حق جنسی برای زن و نیز یکسان در نظر گرفتن تمام زنان در این مورد، در موارد دیگری نظیر حق قَسم و حق مواقعه هم مشکل آفرین خواهد بود. این مطالعه با روش تحلیل محتوای متون فقهی و حقوقی از طریق فرایندهای طبقه بندی، شناسه بندی و تم سازی به تبیین این مسئله می پردازد که نشوز اگرچه در متون فقهی برای هر دو جنس تعریف و ویژگیهای آن بیان شده است، در متون حقوقی به اشاره و تنها برای زنان به کار رفته است؛ و با اینکه با شواهدی از مواد قانونی یا ادله فقهی می توان به راحتی نیاز جنسی زن را اثبات کرد، ضمانت اجرایی برای برآورده شدن این نیاز که تأمین آن تنها از طریق همسر ممکن است در نظر گرفته نشده است.
اثر بخشی برنامه تربیت جنسی درپیشگیری از سوء استفاده جنسی ( دانش و نگرش جنسی ) و جرأت ورزی دختران نوجوان مقیم مرکز نگهداری بهزیستی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین \" تأثیر برنامه تربیت جنسی در پیشگیری از سوء استفاده جنسی ( دانش و نگرش جنسی) وجرأت ورزی دختران نوجوان مقیم مرکز نگهداری بهزیستی \" بود . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و با گروه آزمایش وگواه بود . ﺟﺎﻣﻌه اﯾ ﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿه دختران 11-14 ساله ی مرکز نگهداری مؤسسه ی راه فرشتگان آسمانی تحت نظارت سازمان بهزیستی قزوین بود . در این پژوهش تعداد 14 دختر با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و 7 نفر به صورت تصادفی به گروه آزمایش و 7 نفر تصادفی به گروه گواه اختصاص یافتند . گروه آزمایش 8 جلسه و در هر جلسه به مدت 45 – 60 دقیقه با در نظر گرفتن اصول اخلاقی پژوهش تحت آموزش تربیت جنسی قرار گرفتند ، ﺿﻤﻨﺎ ﻫﺮ دو ﮔﺮوه در ﭘﯿﺶ آزﻣﻮن و ﭘﺲ آزﻣﻮن در پرسشنامه آگاهی از پیشگیری سوء استفاده جنسی کودکان A-CSA-P و مقیاس قاطعیت در نوجوانان ASA ﻣﻮرد ارزﯾﺎﺑﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ . یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه تربیت جنسی بر پیشگیری از سوء استفاده های جنسی مؤثر واقع نشد اما بر جرأت ورزی نوجوانان دختر در مراکز نگهداری در شهر قزوین تأثیر مثبت داشت .
کارکرد عنصر مصلحت در حل میان کنش اصل عفاف جنسی و اصل آزادی بیان
حوزههای تخصصی:
اصل آزادی بیان یکی از مهمترین حقوق و ارزش های اسلامی است بدین معنا که افراد حق دارند عقیده خود را ابراز کنند و برای اثبات و به دست آوردن همفکران دیگر درباره آن تبلیغ کنند، اما گاه میان استفاده از این حق با سایر آموزه های مسلم اسلام مانند صیانت از اصل عفاف جنسی، تزاحم ایجاد می شود. از جمله راهکارهای فقه برای حل تزاحمات در این گونه موارد استفاده از عناصر واسطه ای همچون عنصر مصلحت است. بنابراین، نوشتار حاضر با عنوان کارکرد عنصر مصلحت در حل میان کنش اصل عفاف جنسی و اصل آزادی بیان با هدف ارائه راهکار فقهی برای حل این مسئله براساس عنصر مصلحت تنظیم شده است. نگارندگان با رجوع به منابع فقهی و با روش تحلیلی – توصیفی بعد از جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای به نتایج ذیل دست یافتند: در فقه و حقوق مباحث کلی در مورد آزادی بیان و مصادیق محدودیت های آن بیان شده است، اما بدین موضوع به شکل کاربردی در جهت ارائه ضابطه فقهی پرداخته نشده است. درحالی که می توان برای حل تقابل دو اصل که بر هر یک مصالحی مترتب می شود و هر دو نزد شارع معتبر هستند راهکار و ضابطه ای را براساس عنصر مصلحت تعریف کرد. مفهوم مذکور در فقه اسلامی بر قواعدی چون حفظ نظام، ملازمت عقل با شرع، تقدیم اهم بر مهم و لاضرر استوار است که لازمه جریان هر یک، تقدیم لزوم اصل عفاف جنسی را نتیجه می دهد.
پدیدارشناسی سرمایه جنسی: بررسی کیفی در تجربه زیسته زنان جوان قشر متوسط در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه جنسی همچون دیگر انواع سرمایه، ابزاری برای مبادله یا هدفی برای انباشت دارایی های مطلوب انگاشته شده است. به طور خاص انتظار می رود سرمایه جنسی برای زنان که تبعیض ها و محدودیت هایی برای دست یابی به انواع دیگر سرمایه دارند، قدرت چانه زنی در زندگی اجتماعی شان را فراهم آورد. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا مبتنی بر رویکردی پدیدارشناسی، برساخت سرمایه جنسی در تجربه زیسته زنان جوان را واکاوی کند. بدین منظور با 15 نفر از زنان جوان در شهر مشهد که تجربه های متنوعی از انواع مختلف رسیدگی و مداخله در مدیریت بدنشان داشته اند و به صورت هدفمند انتخاب شده اند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهند سرمایه جنسی در فضای بین الاذهانی عاملان اجتماعی مدنظر، مشتمل بر مجموعه ای از ویژگی ها ازجمله جذابیت جنسی به منزله بنیان ارزش گذاری، جریان یابی بر محمل بدن، قابلیت تبدیل شوندگی به صور دیگر سرمایه، مبادله پذیری، استهلاک و فرسایش، پیروی از پدیده عرضه و تقاضا، خردشوندگی، تجمیع پذیری و استانداردیابی نسبی و بازآفرینی (مجدد و مضاعف) ازطریق سرمایه گذاری است. افتراق در تجربه عاملان اجتماعی از شکل گیری، انباشت و مبادله سرمایه جنسی، محصول ترکیب بندی ها با شدت و حدت متفاوت از ویژگی های ذکرشده است.
رابطه باورهای جنسی و عملکرد جنسی با رضایت زناشویی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای جنسی و عملکرد جنسی با رضایت زناشویی در زنان متاهل انجام شد .مواد و روش: روش پژوهش توصیفی – همبستگی و حجم نمونه شامل ۱۸۸ زن متاهل در شهر گرگان با روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه شاخص رضایت زناشویی ، پرسشنامه سنجش عملکرد جنسی زنان و پرسشنامه باورهای ناکارآمد جنسی توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS - نسخه ۱۶ به کمک ضریب همبستگی پیرسون و نیز تحلیل رگرسیون چندگانه بررسی شد .یافته ها : بین متغیر های باورهای جنسی و نیز عملکرد جنسی با رضایت زناشویی رابطه معنی دار برقرار بود و نیز مشخص شد که دو متغیر پیش بین در این پژوهش، حدود ۴۳/۵ درصد از تغییرات رضایت زناشویی را توضیح می دهند . نتیجه گیری : ارتباط باورهای جنسی و عملکرد جنسی با رضایت زناشویی زنان متاهل می تواند در راستای اصلاح باورهای ناکارآمد و افزایش دانش جنسی ، برای زنان ضرورتی جدی باشد .
مقایسه اثربخشی زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی و زوج درمانی سیستمی-رفتاری بر عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۳
395 - 412
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رابطه جنسی، کارکرد طبیعی بین زوجین است که احساس رضایت از آن در حفظ نظام خانواده موثر است و عامل اصلی در پیشگیری از عدم تعهد و رابطه فرازناشویی می باشد. هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی و سیستمی-رفتاری بر عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری 68 زن دارای رابطه فرازناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره ویژه زنان در شهرستان سنندج در سال 1398 بود. با نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (15نفره) گمارده شدند. پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و هایمن (2004) استفاده شد. برای گروه اول برنامه زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی 8 جلسه، و گروه دوم برنامه سیستمی-رفتاری 10 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مدل زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی و سیستمی-رفتاری بر بهبود عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی اثربخشی معناداری داشتند (001/0>P). نتایج پیگیری نشان داد این نتایج بعد از سه ماه پایدار ماند. بین گروه های زوج درمانی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: می توان از این دو رویکرد به عنوان مداخله ای موثر در روابط زوجین استفاده کرد.
بررسی اثربخشی آموزش با رویکرد هیجان مدار بر صمیمیت جنسی و بخشودگی بین فردی زوجین متعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اثربخشی آموزش با رویکرد هیجان مدار بر متغیرهای متعدد روانشناختی نشان داده شده است، اما بررسی تأثیر آن بر صمیمت جنسی و بخشودگی بین فردی زوجین دارای تعارض زناشویی مغفول مانده است؛ بنابراین آیا آموزش با رویکرد هیجان مدار بر صمیمت جنسی و بخشودگی بین فردی زوجین تأثیر دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش با رویکرد هیجان مدار بر صمیمیت جنسی و بخشودگی بین فردی زوجین دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. از جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به کلینیک های روانشناختی منطقه 1 تهران، 30 زوج انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه 15 زوجی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه بخشودگی بین فردی پولارد و همکاران (1998)، صمیمت جنسی بطلانی و همکاران (1389) بود. یافته های پژوهش در نهایت با استفاده از آزمون کواریانس تک متغیره تحلیل شدند. آموزش با رویکرد هیجان مدار جانسون (2012) به مدت 8 جلسه برای زوجین گروه آزمایشی اجرا شد. یافته ها : نتایج کواریانس نشان داد که آموزش با رویکرد هیجان مدار بر افزایش صمیمیت جنسی و بخشودگی بین فردی زوجین دارای تعارض زناشویی تأثیر مثبت دارد (0/001 p≤ ). نتیجه گیری : بر این اساس می توان گفت که آموزش با رویکرد هیجان مدار اثربخش واقع شده و می تواند راه گشای مشاورین و روان درمانگران در بهبود صمیمت جنسی و بخشودگی بین فردی زوجین باشد.
تحلیل گفتمان داستان های جنسی در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۷, Issue ۲۱, spring ۲۰۲۰
123 - 135
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش اینترنت و سهولت دسترسی به طیف وسیعی از محتوا، جوامع با خیل عظیمی از محتوا و بازنمایی ها مواجه شده اند که یکی از مؤثرترین راه های انتقال، ایدئولوژی متن و به ویژه داستان های جنسی است. کاربران و مخاطبان این داستان ها در فضای مجازی می توانند در معرض این فضا قرار گیرند که تأثیرات سوئی نه تنها بر روابط درون خانوادگی، بلکه بر ذهنیت و دیدگاه شخص نسبت به اطرافیان خواهد داشت مقاله حاضر در صدد است با استفاده از روش تحلیل گفتمان، رویکرد جامعه شناختی- معنایی ون لیوون، داستانی با مضمون رابطه جنسی با محارم (پدر و دختر) را مورد بررسی و سوگیری های ایدئولوژیک آن را نشان دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد راوی در بستری داستان را پرورانده که از دید مخاطب امری واقعی پنداشته شده؛ در صورتی که با واکاوی آن مشخص می شود در پی رنگ روایت، ارزش ها و روابط درون خانوادگی استحاله یافته و سبک زندگی غیر مؤمنانه بسترسازی شده است.
تأثیر توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی روی رفتارهای پرخطر و بهبود خویشتن داری جنسی نوجوانان دختر واجد سرپرست ناکارآمد بهزیستی استان آذربایجان شرقی
حوزههای تخصصی:
دوران نوجوانی به دلیل نمویافتگی جنسی یکی از حساس ترین دوران زندگی است؛ که نیازمند آموزش و توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی روی رفتارهای پرخطر و بهبود خویشتن داری جنسی نوجوانان دختر 12-18 سال واجد سرپرست ناکارآمد بهزیستی استان آذربایجان شرقی صورت گرفت. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش همه نوجوانان دختر 12-18 سال واجد سرپرست ناکارآمد اداره بهزیستی شهرستان تبریز در سال 1397 بودند که شمار آن ها 82 نفر بود که از میان مراکز نگه داری کودکان و نوجوانان دو مرکز گزینش و سپس 30 دختر نوجوان به شیوه هدفمند گزینش و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند، به این صورت که نخست پرسشنامه ها میان نوجوانان دختر توزیع شده و آزمودنی های گروه آزمایش، تحت آموزش توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی، به مدت هشت جلسه قرارگرفته و در برابر، گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خویشتن داری جنسی (جعفری، 1386)، پرسشنامه رفتارهای پرخطر (گولون و مور، 2000) و پرسشنامه سیستم کنترل رفتار پرخطر جوانان (زاده محمدی و احمدآبادی، 2008) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. برآمدهای پژوهش نشان داد که آموزش توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی بر رفتارهای پرخطر و مؤلفه های آن ( F=25/774 ) و خویشتن داری جنسی ( F=5/08 ) نوجوانان تأثیر معنادار داشت (05/0> P ). بر پایه یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش سلامت جنسی در نوجوانان واجد سرپرست ناکارآمد به دلیل مشکلات روان شناختی که در مراکز بهزیستی دارند، می تواند نقش برجسته ای در زمینه کاهش رفتارهای پرخطر و افزایش خویشتن داری در برابر مشکلات جنسی داشته باشد.
تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مزاج بر عملکرد جنسی زنان متأهل شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
زنان تشکیل دهنده رکن اصلی خانواده در هر جامعه ای بوده و سلامت جسم و روان آن ها بر سلامت جسم و روان خانواده و فرزندان تأثیرات غیرقابل انکاری دارد. سلامت جنسی و برقراری یک رابطه ی جنسی مؤثر و کارآمد نه تنها نشانه ای از سلامت روانی است بلکه اختلال در آن سلامت جسمی و اجتماعی افراد را نیز تحت تأثیر خود قرار می دهد. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مزاج بر عملکرد جنسی زنان انجام شد. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش زنان متأهل شهر اصفهان در سال 1399-1400 هستند. از میان آن ها 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) گمارده شدند، به این صورت که نخست پرسشنامه عملکرد جنسی Rozen et al (2000) میان زنان متأهل توزیع شده و آزمودنی های گروه آزمایش، تحت مداخله آموزشی متمرکز بر مزاج به مدت هشت جلسه قرارگرفته و در برابر، گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته های این پژوهش نشان دهنده ی تفاوت معنادار میان دو گروه آزمایش و کنترل در عملکرد جنسی و مؤلفه های آن: میل جنسی، تحریک روانی، رطوبت، ارگاسم، رضایتمندی و درد (P<0/ 05 48/61- 92/8)؛ بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که مداخله آموزشی متمرکز بر مزاج باعث افزایش و بهبود عملکرد جنسی در زنان متأهل شهر اصفهان شده است و زوج درمانگران می توانند ازاین رویکرد در بهبود روابط زوجین و افزایش کیفیت عملکرد جنسی زنان استفاده نمایند.
جبران خسارت بزه دیده مدعی تجاوز جنسی پس از تبرئه متهم در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال هشتاد و چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۰
189 - 217
حوزههای تخصصی:
جبران خسارت ناشی از تجاوز جنسی، از حقوق اساسی بزه دیدگان در فرایند رسیدگی کیفری تلقی شده و دارای جلوه های مختلفی در قوانین می باشد که مهرالمثل و ارش البکاره از جمله مهم ترین جلوه های جبران خسارت به شمار می رود. بررسی رویه قضایی نشان می دهد که ادعای تجاوز جنسی از سوی زنان، به لحاظ سختگیری در اثبات، اغلب منجر به تبرئه متهمان می گردد. بنابراین در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، امکان مطالبه خسارت بزه دیده مدعی تجاوز جنسی، پس از تبرئه متهم در قانون مجازات اسلامی و رویه قضایی، در رابطه با جلوه های مختلف جبران خسارت مورد بررسی قرار گرفته است و با آوردن نمونه هایی از آراء قضایی، فروض مختلفی که دادگاه ها در جبران خسارت ناشی از ادعای تجاوز جنسی داشته اند، واکاوی شده است که با بررسی قوانین و رویه قضایی مشخص گردید در رویه قضایی ایران، استحقاق بزه دیده به دریافت خسارت، لزوماً منوط به محکومیت متهم به تجاوز جنسی نیست؛ زیرا در موارد متعدد، دادگاه ها با وجود برائت متهم، زن را مستحق مهرالمثل و ارش البکاره دانسته اند و محاکم، بین رضایتی که در حد قتل مدنظر قانون گذار است با رضایتی که بزه دیده را مستحق جبران خسارت می داند، تمایز قائل شده اند. بنابراین این مقاله ضمن بیان مفهوم رضایت واقعی و ظاهری و شاخصه های آن از دیدگاه فقهی و حقوقی، موضوع دوگانه بودن این مفاهیم را اثبات می کند که این امر موجب می گردد که نه تنها تبرئه از اتهام تجاوز جنسی، به معنای محروم شدن بزه دیده از خسارت نباشد، بلکه در مواردی که عدم رضایت واقعی احراز شود، زن مستحق دریافت خسارت باشد.
بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی، هیجان طلبی جنسی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی در شهر بجنورد در سال 1399
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی، هیجان طلبی جنسی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی در شهر بجنورد در سال 1399 می باشد. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه اجرا جزو تحقیقات توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی به تعداد 180 نفر بودند. که طبق فرمول مورگان تعداد 118 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسش نامه ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، و جهت اندازه گیری هیجان طلبی جنسی در زنان از پرسش نامه محقق ساخته استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل آماری از آنالیز واریانس، رگرسیون گام به گام چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین ناگویی هیجانی، هیجان طلبی جنسی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. یافته های این پژوهش می تواند توجه متولیان نظام آموزشی خانواده را در راستای تهیه برنامه های آموزشی مناسب جهت حل تعارضات زناشویی و آموزش مهارت های زندگی معطوف می سازد.
مقایسه ی اثربخشی رویکردهای مشاوره ای زوج درمانی شناختی- رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نیازهای عاطفی- جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نیازهای عاطفی-جنسی به عنوان نیروی انگیزشی مهم تلقی می شوند که در پایداری و افزایش کیفیت زندگی زناشویی نقش مهم دارند. از همین رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکردهای مشاوره ای CBCT و ACT بر ارتقای نیازهای عاطفی-جنسی زوجین غیربالینی شهر بندرعباس انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ۱۴۶ نفر از زوجین غیربالینی شهر بندرعباس بودند که در دوره ی آموزشی مهارت های زندگی و فضای مجازی شرکت داشتند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس بود. ۴۸ نفر (۲۴ زوج) در گروه های مداخله ای CBCT و ACT و گروه کنترل به صورت تصادفی گمارش شدند. از پرسشنامه نیازهای عاطفی-جنسی زوجین ایرانی (۱۳۹۹) برای جمع آوری داده های پژوهش استفاده شد. شیوه انجام مداخله به صورت ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای زوجی بود. از مقیاس نیازهای عاطفی-جنسی زوجین ایرانی (۱۳۹۹) برای جمع آوری اطلاعات در پژوهش استفاده شد. اطلاعات پژوهش با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با سنجش مکرر و به وسیله ی نرم افزار SPSS ۱۹ مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که هر دو نوع مداخله CBCT و ACT در ارتقای نیازهای زناشویی زوجین مؤثر هستند. مقایسه اثربخشی این دو رویکرد نشان داد که رویکرد زوج درمانی ACT در سه بعد نیازهای پرهیز از رفتارهای دلسرد کننده، احساسی-جنسی و جسمانی-جنسی اثربخشی بالاتری برخودار بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد بهره گیری از رویکردهای مشاوره ای CBCT و ACT در ارتقای نیازهای عاطفی-جنسی زوجین مفید است. این امر می تواند در سایر ابعاد زندگی زناشویی زوجین نظیر رضایت زناشویی و کیفیت زناشویی آنان نیز مؤثر باشد.
کاوشی کیفی در عوامل سوق دهنده دختران نوجوان به خودارضایی از منظر الگوی تربیت جنسی خانواده محور مبتنی بر رشد
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانی دوره پرمخاطره ای در رشد جنسی است و احتمال بروز خودارضایی یا عادت آسیب زای پیش روی دختران و خانواده هاست که گاه زیست زناشویی آنها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد لیکن مطالعات ایرانی اندکی در خصوص خودارضایی دختران در دست است، لذا این مطالعه با جهت گیری پیشگیرانه و تربیتی برای کاوش در خودارضایی دختران نوجوانان انجام شد. روش: این مطالعه به روش کیفی و در بستر تعامل مشاوره ای با خانواده ها و دختران دارای شکایت خودارضایی طی سال 1397 تا 1399 انجام شد. در این مطالعه از روش نمونه گیری در دسترس 4 نوجوان دختر 14تا17 ساله وارد مطالعه شدند. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند گردآوری شدند. یافته ها: یافته های این مطالعه 3 مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی را در پاسخ به سؤال عوامل سوق دهنده به خودارضایی، نشان داد که به ترتیب اولویت عوامل محیطی-ارتباطی (نظیر چالش های ارتباطی با والدین، استرسورهای خانوادگی ، ارتباطات نامحدود با جنس مخالف)، عوامل روان شناختی (مانند تخیلات جنسی، و باروهای نادرست در مورد خودارضایی ، آسیب دیدگی در فضای مجازی و اعتیاد به پورنو گرافی) و عوامل اجتماعی( نظیر محیط اجتماعی آسیب رسان، سطح تحصیلات و رفاه مادی) می شوند. نتیجه گیری: واکاوی تجارب شرکت کنندگان حکایت از آن دارد که به ترتیب عوامل ارتباطی-خانوادگی، روانشناختی و اجتماعی بر سوق دادن دختر نوجوان به خودارضایی مؤثر بوده است و به نظر می رسد توانمندسازی خانواده می تواند نقش محوری و تعیین کننده در این عوامل داشته باشد، بدین جهت پیشگیری از ابتلا به خودارضایی یا ترک آن نیازمند الگوی تربیت جنسی خانواده محور برگرفته از مبانی علمی در چهارچوب وسیع و غنی آموزه های دینی و فرهنگی است تا در قالب برنامه های آموزش خانواده در مدارس، رسانه ملی و کلینیک های مشاوره بتواند به سلامت جنسی نوجوانان کمک نماید.
تأثیر درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی- رفتاری و آموزش مدیریت والدین بر نشانگان اختلال استرس پس از سانحه در نوجوانان پسر آزاردیده از سوء رفتار جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سوء رفتار جنسی کودکان و نوجوانان پدیده های جهانی محسوب می شوند. این رفتارها تأثیرات مخربی بر سلامت روان نوجوانان به جای می گذارند. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر بسته درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری ( ACT-CBT ) و آموزش مدیریت والدین ( PMT ) بر علائم اختلال استرس پس از سانحه در نوجوانان پسر آزاردیده از سوء رفتار جنسی اجرا شد . مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش سه گروهی (یک گروه درمان ACT-CBT ، یک گروه آموزش مدیریت والدین ( PMT ) و یک گروه شاهد) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر ۱۴ تا ۱۸ ساله آزاردیده از سوء رفتار جنسی در شهر اصفهان بود که از بین آن ها ۴۵ نفر بر پایه ملاک های ورود انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند . ابزار سنجش متغیر وابسته پرسشنامه نشانگان اختلال استرس پس از سانحه ودرز و همکاران (۱۹۹۴) بود . گروه درمان ACT-CBT و گروه آموزش مدیریت والدین ( PMT ) هر یک به مدت ۱۰ جلسه تحت درمان قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان تلفیقی ACT-CBT بر کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه در میان نوجوانان ۱۴ تا ۱۸ ساله آزاردیده از سوء رفتار جنسی مؤثر است (۰۰۱/۰> P )، ولی آموزش مدیریت والدین بر کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه تأثیری نداشت (۰۵/۰< P ) . نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که درمان تلفیقی ACT-CBT برای درمان نوجوانان پسر آزاردیده از سوء رفتار جنسی برای کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه قابل استفاده است .
ظرفیت گسترده حقوق بشر امامیه برای حمایت از حقوق جنسی زوجه؛ مطالعه تطبیقی فقه امامیه، حقوق ایران و انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرم انگاری برخی از روابط جنسی، بخشی از قوانین کیفری است و حتی پس از انقلاب کبیر فرانسه و گسترش آزادیهای فردی، با آن که بسیاری از کشور ها در راستای محدود ساختن جرایم جنسی تلاش کرده اند با این وصف اصل جرم تجاوز در روابط زناشویی زوجین در بسیاری از کشور ها مانند انگلستان و بیشتر ایالت های آمریکا مقرر شده است امری که در شرع و فقه امامیه نیز مسلم و ریشه تاریخی چند برابر غرب دارد اما در قوانین ایران مغفول واقع شده و اکنون تنها زمانی میتوان قائل به صدق عنوان جرم جنسی بود که علقه زوجیت یا شبهه آن نباشد. هرچند تجاوز به حق، قطعا متفاوت از عنوان زناست اما با عنایت به اصل 167 قانون اساسی و نیز به استناد اصل 4 قانون اساسی به عنوان منبع حقوق ایران، این امکان جرم انگاری این رفتار در قالب جرم تعزیری قابل ملاحظه است؛ با تحقق ایذاء روحی یا جسمی یا هریک از دیگر موانع عقلی و شرعی، زوجه حق دارد از ایفای تمکین استنکاف نماید که در واقع این امر میتواند بسترهای جرم انگاری «تحمیل زناشویی زوج علیه زوجه» را با لحاظ شرایط شرعی در حقوق ایران فراهم کند.
رهیافتی فقهی بر چیستی حکم تربیت جنسی بر اساس ادله عام و خاص تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از تتبع در متون دینی و آداب و آموزه های مختلف در زمینه تربیت جنسی، اهتمام و توجه خاص شارع مقدس به این مسئله نمود می یابد. بیشتر آموزه های تربیتی جنسی در کتب حدیثی و فقهی، در ذیل ابوابی همچون نکاح و ولادت و حضانت و ولایت و لباس نمازگزار و پوشش و نگاه آورده شده است. وجود چنین مسائلی بیانگر اهمیت این مسئله در شریعت است. در مواجه با این آداب دینی این سؤال مطرح می شود که آیا تربیت جنسی فرزندان، جایز و راجح است؟ یا اهتمام و توجه شارع به مقوله تربیت جنسی چنان است که می توان گفت انجام این مقوله تربیتی بر متولیان آن یک واجب شرعی است؟ برای پاسخ دادن به این سؤال ها، دو دسته ادله نقلی به همراه آراء فقها بررسی می شوند: اول ادله عامّی که ناظر بر اصل تربیت است، دوم ادله خاصّی که مستقیماً ناظر به تربیت جنسی است. لازم به ذکر است روش تحقیق در این نوشتار تحلیلی توصیفی و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای است.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی برصمیمیت جنسی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
24-47
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، هم سنجی اثربخشی دو رویکرد زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر صمیمیت جنسی زوج ها بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 45 زوج بطورت داوطلبانه از میان زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1397 در این پژوهش شرکت کردند و در سه گروه 15 زوجی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ایماگوتراپی و کنترل، به صورت تصادفی جایگزین شدند. در 8 جلسه 90 دقیقه ای یکی از گروه های آزمایش در معرض آموزش گروهی زوج درمانی مبتنی بر اکت و گروه دیگر در معرض آموزش گروهی ایماگوتراپی قرار گرفتند. داده ها بوسیله پرسشنامه صمیمیت جنسی برگرفته از مقیاس اینریچ جمع آوری شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد(در سطح معنی داری پنج درصد) زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و تکنیک های ایماگوتراپی در بهبود صمیمیت جنسی زوج ها مؤثر بود و از میان این دو زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد مؤثرتر بود. این یافته ها نشان داد، بکارگیری تکنیک های زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، باعث پذیرش روانی فرد در مورد تجارب ذهنی و کاهش اعمال کنترل ناموثر می گردد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
105 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و یک دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره روان شناسی منطقه 1 شهر تهران در نیمه اول سال 1397 تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرگروه 15 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه احقاق جنسی هالبرت را تکمیل کردند. برای گروه آزمایش، برنامه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان احقاق جنسی گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است و این افزایش در مرحله پیگیری پایدار مانده است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی را افزایش دهد و درمانگران می توانند از این رویکرد برای بهبود رابطه زوجین و کاهش طلاق عاطفی استفاده کنند.