روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)
روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران دوره 27 تابستان 1400 شماره 2 (پیاپی 105) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اهداف: علی رغم وجود مطالعاتی که اثر ورزش و مدیتیشن را بر کاهش افسردگی و اضطراب بررسی کرده اند، نتایج این مطالعات همسان نبوده و متناقض است. همچنین اثر این روش ها به تفکیک ورزش هوازی و جنس مؤنث انجام نشده است. مطالعه حاضر با هدف پاسخ به این ابهامات انجام شد. مواد و روش ها: پایگاه های اطلاعاتی عمده شامل PubMed ،Web of Knowledge و Embase تا جولای 2019 جست وجو شدند. معیارهای ورود مطالعات، بررسی تأثیر ورزش و مدیتیشن بر کاهش افسردگی و اضطراب بود و سایر مطالعات که این اثر را بررسی نکردند خارج شدند. ناهمگنی بین مطالعات توسط آزمون کای و آماره I2 بررسی شد. احتمال تورش انتشار توسط آزمون بگ و ایگر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج توسط اختلاف میانگین استاندارد در حدود اطمینان 95 درصد و توسط مدل اثر تصادفی بیان شد. تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار آماری stata 11 صورت گرفت. یافته ها: درمجموع 10015 منبع و 51 مطالعه 3594 در فراتحلیل شرکت کردند. اختلاف میانگین استاندارد اضطراب برای مدیتیشن برابر 0/7- (حدود اطمینان 95 درصد: 1/2-، 0/190-)، برای ورزش هوازی برابر 9/0- (حدود اطمینان 95 درصد: 1/24-، 0/57-) و برای سایر ورزش ها برابر 1/07- (حدود اطمینان 95 درصد: 1/67-، 0/46-) به دست آمد. همچنین مقدار اختلاف میانگین استاندارد افسردگی برای مدیتیشن برابر 0/84- (حدود اطمینان 95 درصد: 1/26-، 0/42-)، برای ورزش هوازی برابر 44/0- (حدود اطمینان 95 درصد: 0/72-، 0/17-) و برای سایر ورزش ها برابر 1/10- (حدود اطمینان 95 درصد: 1/55-، 0/65-) به دست آمد. نتیجه گیری: انجام ورزش و تمرینات مدیتیتشن به طور معنی داری با کاهش اضطراب و افسردگی در ارتباط بود. این ارتباط بر اساس جنس و همچنین نوع ورزش در جنس زن و ورزش هوازی به مراتب قوی تر و مؤثرتر بود. بنابراین به طور محتملی ورزش و مدیتیشن می توانند به عنوان دو روش مؤثر در کاهش اضطراب و مدیتیشن مطرح باشند.
اثربخشی درمان چشم انداز زمان بر ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت مادران و علائم اضطراب جدایی کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی درمان چشم انداز زمان بر ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت مادران و علائم اضطراب جدایی کودکان پیش دبستانی انجام شد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی است که با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و یک دوره پیگیری اجرا شد. از میان مادران همه کودکان پیش دبستانی دارای علائم اضطراب جدایی شهرستان کازرون در زمستان 1397، 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش در هشت جلسه 90دقیقه ای (یک بار در هفته) درمان چشم انداز زمان شرکت کردند. داده های پژوهش از طریق پرسش نامه دوجین کثیف، مقیاس کوتاه تکانش دیگرآزاری و پرسش نامه علائم مرضی کودکان جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان چشم انداز زمان مادران باعث کاهش معنی دار نمرات کودکان در علائم اضطراب جدایی (05/P≤0) در مرحله پس آزمون تا پیگیری یک ماهه شد. در مورد ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت مادران، فقط در بعد خودشیفتگی تفاوت معنی داری میان گروه آزمایش و کنترل مشاهده شد و در سه بعد ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و دیگرآزاری کاهش معنی داری دیده نشد (P≥0/05). نتیجه گیری: درمان چشم انداز زمان مادران، منجر به کاهش علائم اضطراب جدایی در کودکان می شود، اما بر همه ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت مادرها تأثیر معنی داری ندارد.
مقایسه حساسیت به پاداش و تنبیه، بازداری پاسخ و توجه پایدار کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و اختلال کندگامی شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مطالعات اخیر اختلالی به نام کندگامی شناختی را شناسایی کرده اند که در مشکلات توجه با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی شباهت هایی دارد و به همین دلیل افراد مبتلا اغلب به اشتباه برچسب ADHD می خورند. همچنین مشکلات توجه سبب نقص در کارکردهای اجرایی می شود که اغلب مدار اجرایی گرم و مدار اجرایی سرد را درگیر می کند. هدف پژوهش حاضر مقایسه حساسیت به پاداش و تنبیه، بازداری پاسخ و توجه پایدار در کودکان مبتلا به ADHD و SCT بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بوده و نمونه مورد نظر 100 نفر (50 نفر مبتلا به ADHD و 50 نفر مبتلا به SCT از کودکان پسر مقطع ابتدایی شهرستان تبریز در سال تحصیلی 99-1398 بودند که به شیوه غربالگری و با استفاده از مقیاس درجه بندی رفتار کودکان و مقیاس SCT انتخاب شدند. سپس آزمون خطرپذیری بادکنکی و آزمون عملکرد پیوسته روی افراد نمونه اجرا شد. درنهایت داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS 20 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد کودکان مبتلا به ADHD در حساسیت به پاداش و کودکان مبتلا به SCT در حساسیت به تنبیه نمره بالاتری دارند. از طرفی کودکان مبتلا به ADHD در بازداری پاسخ و کودکان مبتلا به SCT در توجه پایدار نقص دارند (0001/P<0). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کودکان مبتلا به اختلال کندگامی شناختی در مدار اجرایی گرم و کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی در مدار اجرایی سرد مشکل دارند.
بررسی ارتباط دلبستگی مکان و عملکرد اجتماعی در سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: جمعیت سالمندان در جهان رو به افزایش است. با توجه به اهمیت سالمندی در مکان و تأثیر آن در شیوه زندگی افراد، این مطالعه به بررسی ارتباط دلبستگی مکان و عملکرد اجتماعی در سالمندان می پردازد. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری در این تحقیق 400 سالمند جامعه شهر تهران هستند که از طریق نمونه گیری سهمیه ای وارد تحقیق شدند. داده ها از طریق مقیاس دلبستگی مکانی و مقیاس خود ارزیابی انطباق اجتماعی جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: شرکت کنندگان شامل 234 مرد (58/5 درصد) و 166 زن (41/5 درصد) بودند. میانگین سنی آنان 6/78± 66/31 سال بود. ابعاد هویت مکانی (β=0/23 ، P<0/001)، وابستگی مکانی (β=0/17 ، P=0/001) و پیوندهای اجتماعی در همسایگی (β=0/19 ، P=0/001) قادر به تبیین بعد کیفیت فعالیت های عملکرد اجتماعی و ابعاد وابستگی مکانی (β=0/31 ، P<0/001) و پیوندهای اجتماعی در همسایگی (β=0/22، P<0/001) قادر به تبیین بعد کیفیت روابط عملکرد اجتماعی بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، دلبستگی مکانی قادر به تبیین عملکرد اجتماعی است، بنابراین با بهبود دلبستگی مکانی می توان وضعیت عملکرد اجتماعی سالمندان را ارتقا داد.
ارزشیابی خارجی مراقبت های سلامت روان در مراکز جامعه نگر: قوت ها و چالش ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر ارائه خدمات سلامت روان در مراکز خدمات جامعه نگر (CMHC) با چشم انداز بررسی فرصت ها و چالش های موجود برای استمرار و ارتقای ارائه خدمات سلامت روان بود. مواد و روش ها: این مقاله بخش کیفی پژوهشی بزرگ تر است که با انجام 36 مصاحبه و 13 بحث گروهی متمرکز به اجرا درآمد. متن مصاحبه ها و بحث های گروهی پس از پیاده سازی چندین بار مطالعه شد. تحلیل محتوا به صورت متعارف انجام شد و داده ها طبقه بندی شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش در دو بخش شامل نیازها برای اجرای برنامه و دست یابی به اهداف و پیامدهای مورد انتظار طرح و نیز یافته های حاصل از ارزش یابی برنامه ارائه شده است. در بخش اول به نکات مربوط به تأمین زیرساخت ها و راه اندازی مراکز اشاره شده و در بخش دوم به ویژگی ها، نقاط قوت و چالش های پیش روی طرح پرداخته شده است. نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد در تأمین زیرساخت ها و اجرایی کردن طرح، موفقیت های قابل توجهی کسب شده است. از چالش های مطرح شده در اجرای طرح می توان به موانع موجود در جلب مشارکت بیشتر پزشکان عمومی و تأثیر فرهنگ و نگرش موجود در هر شهر برای اثربخشی برنامه اشاره کرد. برای بهبود اثربخشی و کارآمدی طرح ، توجه بیشتر به برنامه های آموزشی روان پزشکی و سلامت روان در کوریکولوم رشته پزشکی عمومی، آموزش های همگانی درباره سلامت روان و ارائه راهکارهایی برای اجرای بهتر برنامه از پیشنهادات حاصل از نتایج ارزش یابی بود.
چالش های سلامت جنسی ایران و فرصت های بهبود آن از دیدگاه سیاست گزاران و صاحب نظران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: اخیراً سلامت جنسی به جای جزئی از سلامت باروری، پایه گذار و شرط لازم برای دست یابی به سلامت باروری در نظر گرفته شده است. مطالعه حاضر با هدف تبیین دیدگاه های سیاست گزاران و صاحب نظران درباره چالش های سلامت جنسی در کشور و فرصت های بهبود آن انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوی، برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های فردی نیمه ساختارمند استفاده شد. انتخاب شرکت کنندگان به صورت هدفمند از بین متخصصین مرتبط صاحب تجربه صورت گرفت. ابتدا فهرست اولیه از متخصصین صاحب نظر تهیه شد و ادامه نمونه گیری به شیوه گلوله برفی صورت پذیرفت. پس از مصاحبه فردی با 16 نفر از صاحب نظران و اشباع نظری داده ها، تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای استقرایی انجام شد. یافته ها: در این مطالعه پنج مضمون اصلی تابو بودن مسائل جنسی و کمبود آگاهی عموم؛ رفتارهای جنسی غیرمتعارف و آسیب های اجتماعی نوپدید؛ انگ و تبعیض؛ عدم تعهد سیاسی حاکمیت؛ فقدان شاخص های آماری و عدم بهره برداری از ظرفیت های موجود به عنوان چالش های سلامت جنسی کشور پدیدار شده و فرصت ها و راهکارهای رسیدگی به آن ها شامل جلب حمایت سیاسی حاکمیت؛ اتخاذ سیاست ها و بازنگری قوانین مرتبط متناسب با تغییرات اجتماعی؛ جمع آوری شاخص ها و طراحی مداخلات با بهره برداری از منابع انسانی و ظرفیت های موجود؛ آموزش و توانمندسازی عموم با تمرکز ویژه بر نوجوانان و جوانان؛ ترویج اخلاق حرفه ای و عدالت جنسیتی شناسایی شد. نتیجه گیری: رسیدگی به چالش ها و دست یابی به شاخص های برتر سلامت جنسی کشور، مستلزم تعهد سیاسی حاکمیت، بازنگری قوانین و همکاری بین بخشی برای طراحی و اجرای مداخلات چندسطحی و چندگانه است.
رواسازی و اعتباریابی پرسش نامه نوموفوبیا در نمونه ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش، رواسازی و اعتباریابی پرسش نامه نوموفوبیا (NMP-Q) جهت استفاده از آن در ایران بود. مواد و روش ها: این پژوهش، مطالعه ای از نوع همبستگی آزمون بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 280 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های شهر مشهد درسال 96-1395 بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به ماده های نسخه ترجمه شده پرسش نامه نوموفوبیا (NMP-Q) و مقیاس استفاده آسیب زا از تلفن همراه (COS) پاسخ دادند. جهت بررسی اعتبار بازآزمون، 40 نفر از شرکت کنندگان دو هفته بعد دوباره به سؤالات پرسش نامه پاسخ دادند. در این پژوهش از روش همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. برای تحلیل داده ها، نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 و همچنین نرم افزار لیزرل نسخه 8/8 مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از اعتبار بالای پرسش نامه (آلفای کرونباخ برای کل ماده ها برابر 0/921 و برای خرده مقیاس ها بین 0/748 تا 0/885) بود. روایی هم زمان برابر با 0/51 و اعتبار بازآزمون برابر با 0/81 به دست آمد. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد همه چهار عامل پرسش نامه اصلی در نسخه فارسی تأیید شدند. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، نسخه فارسی پرسش نامه نوموفوبیا برای استفاده در ایران از روایی و اعتبار مطلوبی برخوردار است.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه نه آیتمی سلامت بیمار (PHQ-9)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف پرسش نامه 9 آیتمی سلامت بیمار (PHQ-9) از مقیاس های پرکاربرد در حوزه غربالگری، تشخیص و پایش درمان افسردگی است. تا کنون چهار مطالعه در ایران برخی ویژگی های روان سنجی آن را در جمعیت بیماران جسمی و روان پزشکی مورد بررسی قرار داده اند؛ با این وجود، برخی ابعاد روان سنجی آن هنوز به اندازه کافی ارزیابی نشده و در جمعیت دانشجویی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی جنبه های بیشتری از ویژگی های روان سنجی PHQ-9 در ایران با تمرکز بر جمعیت دانشجویی بود. مواد و روش ها در قالب یک مطالعه توصیفی، 463 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال تحصیلی 98-1397 از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس های پژوهش را تکمیل کردند. برای بررسی پایایی نسخه فارسی PHQ-9 از دو شیوه همسانی درونی و بازآزمایی با فاصله دو هفته استفاده شد. اعتبار سازه آن در نمونه دانشجویان، با استفاده از تحلیل های عاملی اکتشافی و تأییدی مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور بررسی اعتبار همگرا از ویراست دوم پرسش نامه افسردگی بک (BDI-II)، خرده مقیاس افسردگی مقیاس 21 آیتمی افسردگی، اضطراب، استرس (DASS-21)، خرده مقیاس روان رنجورخویی پرسش نامه پنج عاملی نئو (NEO-FFI) و خرده مقیاس عاطفه منفی مقیاس های عاطفه مثبت و عاطفه منفی (PANAS) استفاده شد. همچنین برای بررسی اعتبار افتراقی از خرده مقیاس گشودگی NEO-FFI و خرده مقیاس عاطفه مثبت PANAS استفاده شد. یافته ها طبق نتایج، ضریب آلفای کرونباخ 0/856 و ضریب همبستگی درون طبقه ای 0/869 به ترتیب نشان دهنده همسانی درونی و پایایی بازآزمایی بالای PHQ-9 بودند. تحلیل عاملی اکتشافی حاکی از آن بود که تمام سؤالات در یک عامل قرار گرفته و 47/59 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد همه سؤالات به یک عامل مربوط می شوند. همبستگی مثبت PHQ-9 با BDI-II (r=0/769)، خرده مقیاس روان رنجورخویی NEO-FFI (r=0/508)، خرده مقیاس افسردگی DASS-21 (r=0/647) و خرده مقیاس عاطفه منفی PANAS (r=0/430) نشان دهنده اعتبار همگرا و همبستگی منفی آن با خرده مقیاس عاطفه مثبت PANAS (r=-0/444) بیانگر اعتبار افتراقی اش بود، در حالی که با خرده مقیاس گشودگی NEO-FFI (r=0/116) رابطه معنی داری را نشان نداد. نتیجه گیری درمجموع، از یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که PHQ-9 به عنوان ابزاری کوتاه این قابلیت را دارد که در حوزه های بالینی و پژوهشی به منظور غربالگری، تشخیص و پایش درمان افسردگی بالینی و/یا زیربالینی در جمعیت دانشجویی مورد استفاده قرار گیرد.
عوامل اقتصادی-اجتماعی به عنوان عوامل تعیین کننده رفتارهای خودکشی در بزرگسالان در نیجریه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: رفتارهای خودکشی در انواع اختلالات روانی دیده می شود و اعتقاد بر این است که خودکشی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به یک مسئله جدی تبدیل شده است. این مطالعه به منظور بررسی عوامل مرتبط با افکار و اقدام به خودکشی در بزرگسالان نیجریه انجام شد. مواد و روش ها: داده ها از مرکز پزشکی فدرال بیرنین کبی و وزارت بهداشت و رفاه در ایالت کبی جمع آوری شد. یک نمونه به نمایندگی از کل جمعیت کشور اخذ شد و با استفاده از روش خوشه بندی چند مرحله ای به کار گرفته شد. یافته ها: جنسیت زن، مطلقه بودن/بیوه شدن، تحصیلات و سطح درآمد پایین با افکار و اقدام به خودکشی مرتبط بود. همچین، تأثیر سن بر افکار خودکشی یک الگوی معکوس بر اساس جنسیت ارائه می دهد. رابطه مثبتی در مردان و رابطه منفی در زنان وجود داشت. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تحصیلات و سطح درآمد پایین، وضعیت تاهل، و سن با شیوع افکار و اقدام به خودکشی در زنان نسبت به مردان ارتباط بیشتری دارد.