مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه یادگیری


۱.

پارادایم های علمی معاصر و نظریه های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پست مدرنیسم مدرنیسم پیچیدگی پارادایم های علمی نظریه یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰۱ تعداد دانلود : ۱۵۲۸
مقاله حاضر که از بُعد روش شناسی تحقیق، تحلیلی، از منظرِ هدف، نظری، و از منظرِ پارادایم زیربنایی، از نوع کیفی به شمار می رود، به دنبال بررسی و طبقه بندی فلسفی و معرفت شناختی نظریه های یادگیری غالب و همچنین نظریه های نوظهور و کمترشناخته شده است. نظریه های علمی از جمله نظریه های یادگیری، همواره توسط رویکردهای بنیادی تری از جمله رویکردهای فلسفی و معرفت شناسی، و در کلان ترین سطح، توسط پارادایم های علمی هدایت می شوند. تحلیل و شناسایی پارادایم هایی که نظریه های یادگیری در بستر آنها رشد کرده اند، امکان شناخت عمیق تر و جامع تر آنها را فراهم می آورد و راه استفاده مؤثرتر و آگاهانه تر آنها را در عرصه تعلیم و تربیت هموار می کند. این امر در آنجا اهمیت بیشتری دارد که نظام تربیتی، و به عبارت دقیق تر، فلسفه تربیتی اقتباس کننده، از مختصات فلسفی، معرفتی، انسان شناختی و ارزشی متفاوتی نسبت به پارادایم های مذکور، برخوردار باشد. در مقاله پیش رو پارادایم های علمی معاصر یعنی مدرنیسم، پست مدرنیسم و پیچیدگی در مقایسه با یکدیگر مورد مطالعه قرار گرفته و نسبت آنها با رویکردهای فلسفی و معرفت شناختی و در نهایت با نظریه های یادگیری رفتارگرایی، شناخت گرایی، سازنده گرایی و ارتباط گرایی روشن شده است. ضمن این بررسی این مقاله سعی کرده است نشان دهد که سازگاری بیشتر پارادایم پیچیدگی-به نسبت دیگر پارادایم ها- با واقع گرایی اسلامی، از برخی جنبه های اصلی هستی شناسی و معرفت شناسی، می تواند راه را برای بهره گیری مؤثرتر از نظریه های یادگیری که در سایه آن رشد کرده اند، هموار کند.
۲.

شباهت ها و تفاوت های نظریه های یادگیری رفتارگرایی، شناخت گرایی و برساخت گرایی از دیدگاه شانک

کلیدواژه‌ها: نظریه یادگیری آموزش علوم فیزیک رفتارگرایی شناخت گرایی و برساخت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۲۹۳
هدف این مقاله، شناسایی شباهت ها و تفاوت های سه رویکرد رفتارگرایی، شناخت گرایی، و برساخت گرایی از دیدگاه شانک است. روش این پژوهش، توصیفی، تحلیلی و کیفی است. ارتباط بین طرح درس و نظریه های یادگیری همیشه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مقاله سه نظریه رفتارگرایی، شناخت گرایی و برساخت گرایی از دیدگاه شانک مورد بررسی قرار گرفته است و کاربرد هر نظریه در آموزش علوم با ذکر نمونه طرح درس بیان شده است. روش گردآوری اطلاعات، تحلیل اسنادی بوده است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که هر نظریه از دیدگاه خاصی به تبیین و توصیف یادگیری پرداخته است و در توصیف و عوامل مؤثر بر یادگیری اشتراکات زیادی دارند؛ ولی میزان تأکید و توجه آن ها متفاوت است. به عنوان مثال هر سه رویکرد به دانش پیشین به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر یادگیری تأکید می کنند؛ ولی نظریه برساخت گرایی، توجه بیشتری نسبت به دانش پیشین دارد. معلم باید با توجه به نوع محتوایی که تدریس می کند از این نظریه ها استفاده کند به عنوان مثال تدریس رویکرد رفتارگرایی برای موضوعی که دانش آموز هیچ آشنایی قبلی از آن ندارد مناسب است و برای تدریس دروسی مانند ریاضیات و فیزیک دو رویکرد دیگر مناسب است.
۳.

تدوین و اعتباریابی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریه یادگیری سازنده گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی آموزشی سازنده گرایی نظریه یادگیری اعتباریابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۶۱
پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریه یادگیری سازنده گرایی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه کیفی می باشد که از روش تحلیل محتوای Braun, V., & Clarke, V. (2006) بهره جسته است. شرکت کنندگان این پژوهش را 22 نفر از متخصصان موضوعی تشکیل می داد که به صورت روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. استراتژی انتخاب این محققان بر اساس میزان ارتباط مقالات و پژوهش های چاپ شده این محققان در راستای موضوع تحقیق بود. یعنی محققانی انتخاب شدند که بیشترین ارتباط را از لحاظ نظری و پژوهشی با موضوع داشتند. قاعده اشباع نظری هم به عنوان مبنای تعیین تعداد شرکت کنندگان پژوهش تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. نرم افزار مورد استفاده برای تحلیل MAXQDA2018 بوده است. روایی یافته ها بر اساس مؤلفه روایی محتوا (CVI) و پایایی یافته ها بر اساس آزمون ضریب کاپا مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش منجر به شناسایی ده مؤلفه شد که عبارت بودند از: موضوع، مشارکت، یادگیرنده محوری، فعال سازی، بافت یادگیری، پشتیبانی، دانش و تجربه، ارائه، کاربست و ارزشیابی که در کنار هم الگوی آموزشی مبتنی بر سازنده گرایی را تشکیل می دهند. بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود از الگوی حاضر به منظور افزایش میزان مشارکت و تعامل دانش آموزان در کلاس درس استفاده شود.
۴.

ماهیت شناسی عناصر و ابزار یادگیری و چگونگی استخدام آنها بر اساس مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۴
از آن جا که سنخ وجودیِ علم براساس مبانی هستی شناسی حکمت متعالیه، مُجرد (غیر مادی) است، در فرایند ادراک مادیات، باید این امور را به ساحت تجردیِ نفس، نزدیک تر نمود تا دریافت علم آسان تر و در عین حال دقیق تر صورت پذیرد. برای نزدیک تر نمودنِ امور مادی به ساحت تجردیِ نفس، وجود پدیده هایی که نقش اعدادی برای تجرید امور مادی دارند، ضرورت دارد؛ همچنان که وجود اندام هاى حسى، مانند گوش و چشم، و بخش هاى گوناگون مغز، برای ادراک امور مادی ضرورت دارد. چه اینکه این امور، زمینه تحقق ادراک را که امری مجرد است، فراهم می کنند. بنابراین ضروری است، تمام اموری که در دریافتِ واقعیِ محتوای آموزش نقش ایفا می کنند، شناخته شوند و براساس شناخت این امور، ابزار لازم برای مسانخت (متناسب سازی) حداکثری بین محتوای آموزشی (مُدرَک) و یاد گیرنده (مُدرِک) فراهم شود، تا از این رهگذر، فرایند یادگیری تسهیل پیدا کند.