درخت حوزه‌های تخصصی

باستان شناسی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
۲۱۲۱.

شکسته شیشه ای یگانه با آرایه تراش کامئو از کاوش نیشاپور، فراموش شده در سرزمین مادری، قُرب یافته در دیار غربت

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: یشاپور سده ۳ ه.ق شکسته شیشه ای با تراش کامئو برجسته با آرایه جانور بالدار تخیلی موزه هنر متروپولیتن مقایسه و تجزیه و تحلیل شیمیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۶
نخستین کاوش های باستان شناسی در نیشاپور را موزه هنر متروپولیتن نیویورک بیش از 80 سال پیش انجام داد. بنابر قوانین آن بازه زمانی، یافته های کاوش، میان این موزه و موزه ایران باستان تقسیم شدند. در میان یافته های شیشه ای که به موزه هنر متروپولیتن منتقل شده اند، شیشه شکسته ای با آرایه یک جانور بالدار تخیلی برجسته، وجود داشت که در یکی از اتاق های تپه مدرسه در نیشاپور پیدا شده و متعلق به سده ۳ ه.ق است. 60 سال پس از کاوش های نیشاپور، یافته های شیشه ای موجود در دو موزه یاد شده، ازجمله این تکه شیشه منتشر شدند. این یافته، در میان شیشه های چرخ تراش نیشاپور، گونه شناسی و معرفی شد (Kröger, 1995: 140-143). سال ها پس از آن، ترکیبات آن، تجزیه وتحلیل شیمیایی شد و مشخص شد، این یافته از یک لایه شیشه آبی تیره یا لاژوردی تراشیده نشده بلکه برخلاف شیشه های کامئو دو لایه دوران اسلامی، دارای تراش کامئو سه لایه شامل یک لایه سفید مات بین دو لایه شیشه آبی تیره است که یافته نادرتری از تراش شناخته شده کامئو و البته یگانه در نیشاپور و هر مکان دیگر در سده های نخست دوران اسلامی است (Pilosi et al., 2012). این احتمال که کامئو نیشاپور تولید داخلی نبوده و وارداتی از مراکز شیشه گری دیگری باشد، از اهمیت آن برای شناخت صنعت و هنر شیشه گری و روابط بازرگانی-اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سده های نخست دوران اسلامی نمی کاهد. زیرا این تنها نمونه منحصربه فرد و غیرعادی از نوع خود است که تاکنون از یک کاوش روشمند نه تنها از ایران، بلکه در تمام جهان اسلام پیدا شده است. هدف از نگارش این مقاله، معرفی بیشتر این یگانه شیشه کامئو از کاوش های نیشاپور و مقایسه آن با نمونه های دیگر است، تا انگیزه ای برای جلب توجه باستان شناسان و کاوشگران ایرانی به این نکته باشد که مطالعه و تجزیه وتحلیل شیمیایی حتی یک تکه شیشه، می تواند باعث ارتقای دانش باستان شناسی در این زمینه بشود. 
۲۱۲۲.

تجلی مروارید به عنوان عنصری کارکردی یا مفهومی مقدس در هنر ساسانی

کلیدواژه‌ها: مروارید نماد هنر تزئینی ساسانی فره ایزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۵۶
نقش مروارید یکی از برجسته ترین و پرکاربردترین عنصر تزئینی در هنر دوره ساسانی به شمار می رود که بازتاب های متنوعی از آن در آثار فرهنگی و هنری این دوره مشاهده می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه و اهمیت این نقش در هنرهای تزئینی ساسانی، به تحلیل آن به عنوان یکی از شاخص ترین نقوش به کاررفته در زیورآلات شاهانه و نمادی مقدس یا معنادار می پردازد. پرسش های اصلی پژوهش عبارتنداز: مروارید در هنر دوره ساسانی چه نمادها و کاربردهایی را نمایان می سازد؟ شاخص ترین جلوه های بصری مروارید و ارتباط آن با ارزش های معنوی در دوره ساسانی چگونه تجلی یافته است؟ این پژوهش که از نوع بنیادی است، با رویکرد توصیفی، تحلیلی-تطبیقی انجام شده و اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کاربرد نقش مروارید در هنر ساسانی فراتر از جنبه های تزئینی بوده و به عنوان عنصری نمادین، معنوی و سلطنتی شناخته می شده است. تحلیل ها حاکی از آن است که استفاده از نقش مروارید در این دوره، علاوه بر اهداف زیبایی شناسانه، در پیوندی عمیق با باورهای زرتشتی قرار داشته و نمادی از فرّه ایزدی به شمار می رفته است. این نقش مایه نمادین در گستره ای از هنرهای تزئینی، ازجمله منسوجات ابریشمی، ظروف زرین و سیمین، سکه ها و تزئینات معماری نظیر گچ بری و نقاشی دیواری به کار رفته است. استفاده از این نقش در راستای تأکید بر مفاهیمی هم چون: مشروعیت سلطنتی، تقدس الهی، و با هدف دستیابی به فرّه افزون تر و درنتیجه سعادت و کامیابی بیشتر بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نقش مروارید، با تأکید بر پیوند میان ارزش های مذهبی و اجتماعی، به عنوان یکی از ارکان اصلی هنرهای تزئینی ساسانی، نمادی برجسته از ارتباط میان انسان، ایزدان و نظام سلطنتی در این دوره بوده است.
۲۱۲۳.

مسأله تجلی در خوشنویسیِ اسلامی؛ با تکیه بر اصول صفا و شأن

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجلی عرفان صفا شأن خوشنویسی اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۴۳
مفهوم «تجلی» یکی از مفاهیم بنیادین حکمت و عرفان اسلامی است که ریشه در قرآن کریم و روایات معصومین (ع) دارد و از همین معبر، وارد زبان ذوقی عرفای مسلمان، خصوصاً ابن عربی، هم اهتمام ویژه ای به آن پیدا می کنند. با وصف این، از آنجاکه مسأله تجلی در هنر، جایگاه خاصی در مباحث عرفانی می یابد و چون یکی از اصول اساسی هنر خوشنویسی همانا «صفا» است و تا زنگار از قلب زدوده نشود و صفا حاصل نگردد، نقشی در آن متجلی نخواهد شد؛ لذا به نظر می رسد که از معبر همین مفهوم تجلی، پیوند وثیقی میان عرفان و خوشنویسی برقرار می شود. برهمین مبنا، پژوهش حاضر کوشیده است تا به این دو پرسش پاسخ دهد؛ 1. تجلی چیست و چه جایگاهی در متون مقدس و عرفانی ما دارد؟ 2. رابطه تجلی با مبانی نظری خوشنویسی اسلامی، خصوصاً «صفا» و «شأن» چیست؟ روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است که براساس داده های کتابخانه ای انجام شده است؛ لذا برای رسیدن به پاسخ روشنِ این دو پرسش و برقراری پلی میان عرفان و خوشنویسی اسلامی و یافتن شأن عرفانیِ «تجلی» در آن، ابتدا به معنای تجلی در منابع دینی همچون آیات و روایات پرداخته شده و سپس در متون عرفانی (نزد ابن عربی و عرفای پیش از او) معنای آن را پی گرفته است. در ادامه، به مقوله تقدس در خوشنویسی پرداخته شده و از ثنای اصول دوازده گانه حاکم بر آن (طبق متن آداب المشق باباشاه اصفهانی) ارتباط «تجلی» با «صفا» و «شأن» در خوش نویسی اسلامی و نسبتش با حُسن یا زیبایی آن بررسی شده است.
۲۱۲۴.

پایش میکروبیولوژیکی هوای داخل چهار مخزن مجموعه میراث جهانی کاخ موزه گلستان در راستای حفاظت پیشگیرانه مجموعه های موزه ای

کلیدواژه‌ها: فرسودگی زیستی میکروارگانیسم ها حفاظت پیشگیرانه مدیریت تلفیقی آفات پایش محیطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۴۷
آثار با ارزش تاریخی فرهنگی همواره در معرض هجوم عوامل بیولوژیکی و تخریب ناشی از آن قرار دارند به ویژه وقتی که شرایط فیزیکی و شیمیایی اثر و محیط اطراف آن با خصوصیات یک ارگانیسم یا یک میکروارگانیسم سازگار باشد. بنابراین جلوگیری از وقوع چنین شرایطی و پیشگیری از هجوم عوامل بیولوژیکی باید از جمله اهداف اصلی و اولیه هر مرکزی باشد. طی سال ها روش های مختلفی مانند استفاده از مواد ضد عفونی کننده برای کنترل عوامل بیولوژیکی در مجموعه های مختلف تاریخی و فرهنگی به کار گرفته شده است. با گذشت زمان و با افزایش آگاهی از تأثیرات مخرب ناشی از استفاده این مواد روی آثار مورد درمان محیط زیست و کاربران امروزه استفاده از روش های جایگزین غیرسمی بیشتر توصیه می شود. تجربه نشان داده است روشی که کمترین آسیب را به مجموعه ها و کارکنان وارد میکند روش پیشگیرانه و کنترل منظم است که از طریق نظارت و اداره محیط امکان پذیر است. مدیریت تلفیقی آفات با هدف نهایی دور کردن عوامل بیولوژیکی مخرب از یک مکان از جمله روش های پیشگیری دراز مدت و غیرسمی کنترل عوامل بیولوژیکی است که امروزه در بسیاری از موزه ها بایگانی ها و کتابخانه ها به کار گرفته می شود. در این مقاله ضمن مروری کوتاه بر فرسودگی زیستی و راهبردهای پیشگیرانه و کنترل آن پایش میکروبیولوژیک هوای داخل چهار مخزن در مجموعه میراث جهانی کاخ موزه گلستان شامل مخازن پوشاک مردم شناسی کتابخانه نسخ خطی مخزن فرش و تابلوهای نقاشی انجام گرفت. برای این منظور نمونه برداری از هوا به روش رسوبی انجام گرفت و کلونی های میکروبی جداسازی شده بر روی محیط های کشت بررسی و شناسایی شدند. نتایج حاصل از پایش میکروبیولوژیک هوای داخل مخازن در این مطالعه نشان داد به جز مخزن فرش بقیه مخازن شامل مخزن پوشاک مردم شناسی مخزن نسخ خطی و مخزن تابلوهای نقاشی از نظر تعداد میکروارگانیسم های موجود در هوا در سطح قابل قبول می باشند.
۲۱۲۵.

بررسی باستان شناختی سلاح های گرم و فرآیند تولید، به کارگیری، بهره وری از آن در بستر سیاسی و اقتصادی دوره قاجار

کلیدواژه‌ها: باستان شناسی قاجار نظامی گری جنگ افزار قشون قاجاری سلاح گرم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۴۵
براساس مطالعات باستان شناختی، انسان همواره در تلاش برای تولید و تکامل ابزارهای جنگی بوده و تسلیحات جنگی همواره نقشی مهم در کسب موفقیت های نظامی داشته است. به رغم افزایش چشمگیر مطالعات باستان شناسی دوره قاجار، نوع تسلیحات نظامی مورداستفاده در این دوره کمتر موردتوجه قرار گرفته است و پژوهش های انجام شده در حوزه نظامی دوره قاجار بیشتر به بررسی سلاح های سرد و ساختار نظامی قشون پس از رفت و آمد هیأت های نظامی خارجی و تأثیرات آن ها اختصاص دارد؛ درصورتی که نقش سلاح گرم در دوره قاجار و تحولات ناشی از آن کمتر در مطالعات باستان شناسی موردتوجه قرار گرفته است. تمرکز این پژوهش بررسی چگونگی واردات و ساخت سلاح گرم و انواع مورداستفاده آن در طول دوره قاجار است. هدف از این پژوهش، مطالعه باستان شناسانه این سلاح ها و بررسی رفتار فرهنگی هر دوره در چگونگی مواجه با تولید و واردات سلاح ها در راستای پاسخ به این پرسش ها است؛ روش های دستیابی به این سلاح و تولید داخلی آن ها به چه صورت بوده؟ و تفاوت آن ها در چه جزئیاتی قابل تبیین است؟ هم چنین بسترهای سیاسی و اقتصادی دوره قاجار چگونه در توسعه و به کارگیری سلاح گرم مؤثر بوده اند؟ روش پژوهش به صورت یک بررسی جامع و همه جانبه نگر موادفرهنگی مکتوب و غیرمکتوب طراحی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آ ن هستند که استفاده قشون از سلاح های گرم به عنوان جنگ افزار محوری قشون در آغاز دوره پیشا ناصری و با آغاز مناسبات منطقه ای و فرامنطقه ای ایران با دیگر کشورها آغاز شده و تلاش برای تولید داخلی آن نیز از همان ابتدا مدنظر قرار گرفته است؛ هم چنین سلاح های تولید داخل دارای طول بیشتر و تزئینات کمتری در مقایسه با نمونه های وارداتی هستند، ازجمله تزئینات مورداستفاده در نمونه های داخلی نقوش تناوبی هندسی است.
۲۱۲۶.

مواجهه روایت شناسی و باستان شناسی (تحلیل الگوهای روایی دست ساخته هایِ تمدن جیرفت بر پایه گونه شناسی روایت دیداریِ فرانس ویکهاوف)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی دیداری دست ساخته های باستانی تمدن جیرفت نظام گونه شناختی روایی ویکهاوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۴۸
خوانش آثار باستانی، نخستین گام پس از عمل کاوش است؛ از این رو، پرداختن به اشیائ باستانی به عنوان رکن اساسی علم باستان شناسی، به ویژه توجه به مسائل روش شناختی جهت تحلیل دست ساخته های تاریخی امری ضروری می نماید؛ به عبارت دیگر، لزوم به کارگیریِ ظرفیت های روش شناختی نو، با تأکید بر رابطه میان رسانه بصری و دست ساخته باستانی به عنوان منابع اطلاعاتی ارزشمند، کانون بحث حاضر را تشکیل می دهد. در همین راستا، در سه دهه اخیر روایت شناسی دیداری نیز به مثابه روشی نوپدید در تاریخ هنر معاصر، در کنار دیگر حوزه های بینارشته ای، جهت تحلیل معانی متون بصری و شناخت ژرف تر اسناد مکشوف باستانی موردتوجه قرار گرفته است. روایت شناسی دیداری از -مکتب نخست ویَن- سربرآورد؛ مبانی نظری آن، عمدتاً بر محور ایجاد تاریخ هنرِ علمی، صرف نظر از هرگونه داوری زیبایی شناختی، هم چنین تدوین یک روش دقیق تحلیلی که به وسیله آن بتوان کلیه دست آفریده های فرهنگی را مورد خوانش قرار داد استوار بود. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز شناسایی شیوه های مختلفی است که ازطریق آن آفرینندگان این آثار به خلق انواع روایت ها ی داستانی و انتقال معانی، به واسطه سه شاخص: «شخصیت»، «مکان صحنه» و «حرکت» پرداخته اند؛ بنابراین با استفاده از نظام گونه شناختی روایت تصویری «فرانس ویکهاوف» در مکتب وین، گونه های بنیادین روایت برروی شش نمونه مطالعاتیِ تمدن باستانی جیرفت مورد بررسی قرار گرفت. درنتیجه، پس از بررسی بسامد یا بیشینه گونه های پرتکرار درمیان نمونه های تصویری تمدن جیرفت، نشان داده شد که الگوهای روایت دیداری در این تمدن باستانی هم چنان از گستره نظام گونه شناختی ویکهاوف تبعیت می کنند. درنهایت به کمک تحلیل گونه شناختی، نمونه های موردمطالعه منطبق بر الگوهای روایی منفرد، تداومی و تکاملی ویکهاوف، در قالب یک جدول صورت بندی شد.
۲۱۲۷.

تحلیل فلزباستان شناختی سرباره های آهن محوطه باستانی سیروان، استان ایلام، جنوب غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلزباستان شناسی سرباره آهن محوطه باستانی سیروان در جنوب غربی ایران XRD XRF

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۴
طی بررسی های باستان شناسی و انجام گمانه زنی به منظور مطالعات زمین باستان شناسی محوطه تاریخی سیروان در استان ایلام، قطعاتی به دست آمد که حاکی از بقایای فعالیت های عملیات حرارتی (Pyrometallurgy) در این سایت بوده است. پنج نمونه از این قطعات جهت انجام مطالعات آرکئومتریک و تعیین مشخصات شیمیایی و کانی شناسی آنها انتخاب شدند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی نوع فلز استحصال شده، تخمین دمای کوره، بررسی فرایند ذوب و میزان بهره وری این فرایند در نمونه های مطالعه شده است. ساختارشناسی نمونه ها با استفاده از روش های آنالیز XRD، XRF و میکروسکوپ نوری (متالوگرافی)، انجام شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد با توجه به شناسایی فازهای اصلی ووستیت، مگنتیت و هماتیت، این قطعات، سرباره های ذوب آهن هستند. حضور ووستیت و کلسیت در تمامی نمونه ها، حاکی از آن است که محدوده دمای کوره حداقل بین 570 درجه سانتی گراد تا حدود 900 درجه سانتی گراد بوده است. همچنین با توجه به مقادیر بالای اکسید آهن باقی مانده در سرباره، نوع فرایند از دسته کوره آهن خالص با بهره وری پایین بوده و از سنگ آهک به عنوان گدازآور استفاده شده است. حضور مقادیر متفاوتی از فازهای ووستیت، مگنتیت و هماتیت در این نمونه ها، حاکی از آن است که این سرباره ها در نقاط مختلفی از کوره تشکیل شده و همچنین شرایط اتمسفر کوره در محیط احیا به خوبی کنترل نشده است. با توجه به پژوهش های اندک انجام شده در حوزه فلزکاری باستان در مناطق غربی ایران و به ویژه سایت های تاریخی استان ایلام، این پژوهش سرآغازی بر انجام مطالعات تطبیقی در حوزه تکنولوژی ذوب و استحصال آهن در مناطق غربی زاگرس مرکزی است.
۲۱۲۸.

Research on the environmental quality of the western region of the country from an archaeological perspective and its role in the development of rural tourism(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Village Environmental quality archaeological tourism development Hamedan

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۶
One of the most important destinations that has affected the world's tourism trends over the past decades is rural centers. The growth of short-term trips has transformed these destinations into major tourist centers, and this phenomenon is evident in the decrease in the average length of stay of tourists in many destinations worldwide. Villages are multi-purpose tourist destinations and play a significant role as centers of tourism activity. Archaeology has made significant contributions to the understanding of past cultures and civilizations and has brought fresh perspectives to the social sciences and arts. The methods of conducting archaeological research and the process of reaching desired results are of considerable interest to the general public, especially those who are interested in sensory and tangible exploration; therefore, the best approach to popularize archaeology is to establish its connection with tourism. Tourism shares common fields of knowledge and activities with archaeology and has made significant efforts in the development, preservation, revitalization, and enhancement of structures and monuments resulting from archaeological activities. Now, due to the common issues between archaeology and tourism, they can establish a close relationship in the cultural field. This research aims to focus on ancient and historical works as tourist attractions and as factors generating income and long-term development needs in this sector, which leads to the necessary groundwork for the sustainable development of tourism based on a historical and cultural approach. This analysis is a mixed methodological approach based on observation, interviews, questionnaires, and statistical data
۲۱۲۹.

لزوم تحول بنیادین در نظام آموزش باستان شناسی ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظام آموزشی دانشگاه باستان شناسی ایران تخصص گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۰
جدا ماندن نظام آموزش باستان شناسی ایران از روند تحول و پیشرفت دانش باستان شناسی جهانی که طی چند دهه اخیر شتاب گرفته، فاصله عمیقی میان دانش ما نسبت به استانداردهای جهانی این علم را ایجاد کرده است. وجود محوطه های باستانی پرشمار، لشکری از مشتاقان فراگیری این تخصص و قرارگیری در خاستگاه شماری از تحولات بنیادین در تاریخ تحول جوامع انسانی، می توانست کشورمان را به یکی از کانون های اصلی آموزش، فعالیت میدانی و برونداد علمی باستان شناسی در سطح جهانی تبدیل کند. باوجوداین، همان گونه که در این نوشته خواهیم دید اکنون باستان شناسی ایران باوجود کمیت گرایی در انتشارات، رکود عمیقی در زمینه های مختلف علمی و عملی خود را تجربه می کند. این عقب ماندگی به ویژه در مقایسه شرایط ایران با برخی کشورهای همسایه که به ثبات سیاسی-اجتماعی رسیده و به اهمیت باستان شناسی پی برده اند، قابل لمس است. علاوه بر این، به دلیل نبود آموزش های مؤثر مفاهیم و اهمیت باستان شناسی برای اقشار مختلف جامعه و به ویژه در مقاطع پیش از دانشگاه، میراث فرهنگی ما را به عرصه ای برای یادگاری نویسی، تخریب و کسب ثروت تبدیل کرده است. در مقاله حاضر ضمن مروری بر پیشینه آموزش باستان شناسی و فراز و فرودهای آن در ایران به واکاوی دلایل این عقب ماندگی پرداخته و سپس می کوشیم راهکارهایی برای برون رفت از این رکود پیشنهاد دهیم. اگرچه می دانیم، در حال حاضر سطح اراده برای آغاز این تغییر و تحول فراتر از توان ما است یا تصمیمی برای آن وجود ندارد، بااین حال به وظیفه ملی و میهنی خود در قبال میراث فرهنگی سرزمین مان عمل کرده و در انتظار فرصتی برای بازیابی جایگاه واقعی ایران در مجامع مختلف علمی و فرهنگی جهان می مانیم.
۲۱۳۰.

پژوهشی بر سفالینه های چینی مکشوف از کاوش های باستان شناسی شهر تاریخی بلقیس

کلیدواژه‌ها: شهر بلقیس اسفراین دوران اسلامی سفالینه های چینی سلسله مینگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۵۹
شهر تاریخی اسفراین، معروف به «شهر بلقیس»، یکی از شهر های مهم و با شکوه دوران اسلامی است که بین راه تاریخی جرجان و نیشابور واقع شده است. اسفراین در دوران سامانیان و غزنویان از ولایات مهم نیشابور بود و مدت زمان اندکی پس از ایلغار مغول و نابودی نیشابور، با روی کار آمدن ایلخانیان احیا و بیش از پیش شکوفا شد. در ابتدای حکومت «تیمور»، این شهر به شدت تخریب و از اواخر دوره تیموری تا اواخر حکومت «شاه عباس صفویه» با فراز نشیب های سیاسی نسبتاً آرام روبه رشد بوده و با حمله «افغان »ها و تغییرات جمعیتی این شهر به صورت کامل متروک می شود. یکی از مهم ترین کالاهای با ارزش که از قرن سوم تا دوازدهم هجری قمری از چین به مناطق دیگر صادر می شده است، ظروف سفالی سلادن و دیگری ظروفی معروف به آبی-سفید است. از دوره صفویه علاوه بر واردات سفالینه های آبی-سفید، گونه های از همین نوع در داخل ایران تولید می شد؛ با توجه به 9 فصل کاوش باستان شناختی در شهر بلقیس، 5 قطعه سلادن و 2 قطعه سفال آبی-سفید به دست آمده است که درمورد آن ها تاکنون مطالعاتی صورت نگرفته و به همین منظور پژوهش ضرورت یافت. هدف این پژوهش علاوه بر معرفی سفالینه های چینی، مشخص نمودن ارتباطات فرهنگی درون منطقه ای و برون منطقه ای، بازخوانی خطوط نوشته شده در دو قطعه سفال آبی-سفید است. پرسش های اصلی این پژوهش این است که، اولاً این سلادن ها و چینی های آبی-سفید مربوط به چه دوره ای است؟ دوماً سفال های موردمطالعه با توجه به ساختار فنی و مقایسه گونه شناختی، تولید محلی یا فرامنطقه ای است و از چه طریقی وارد شهر اسفراین شده است؟ سومین این که، دلیل حضور این گونه از سفالینه ها در شهر تاریخی اسفراین براساس بافت باستان شناسی و اسناد تاریخی بیانگر چیست ؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات برپایه مطالعات میدانی و کتابخانه ای است. نتایج نشان داد که سلادن ها ازلحاظ دوره زمان بین قرن دوم تا هشتم هجری قمری مربوط است و سفالینه های آبی-سفید به اوایل قرن هشتم تا یازدهم هجری قمری تاریخ گذاری می شوند. سلادن ها و آبی-سفید های مورد بررسی تماماً غیربومی و ازطریق راه دریای و خشکی وارد شهر اسفراین شده است. با توجه به کیفیت و نایاب بودن، نوع نقوش و نوع خطوط و مضامین نوشتاری مربوط به طبقات اعیان نشین و ثروتمند شهر مربوط می باشد.
۲۱۳۱.

نقش گرجستان در امنیت مرزهای امپراتوری هخامنشیان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان گرجستان کلخیس مرز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۱
امپراتوری هخامنشی گستره وسیعی را در بر می گرفت که از شرق به هند، از غرب به مصر، از جنوب به خلیج فارس محدود می شد. منطقه قفقاز که با حمله داریوش اول به سکاها در 513-512 پ م ضمیمه امپراتوری هخامنشی شد در سراسر دوره هخامنشی مرزهای شمالی این امپراتوری را شکل می داد. مناطق امروزی گرجستان، آذربایجان و ارمنستان که به طورکلی شامل کشورهای قفقاز جنوبی است بخشی از ملل تابعه هخامنشیان بوده است. اهمیت قفقاز برای هخامنشیان از این جهت بود که مسیر مورد سکاها برای حمله به سرزمین های شرقی بود. بنابراین آنان نیاز به قدرتی در قفقاز داشتند تا مانع ورود سکاها به این سوی شوند و از مرزهای شمالی گستره امپراتوری محافظت کند. هدف از این پژوهش بررسی اهمیت منطقه قفقاز امروزی در ساختار امپراتوری هخامنشی است و به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که گرجستان چه نقشی در تأمین امنیت مرزهای شمالی امپراتوری هخامنشی داشته است؟ نتایج حاکی از آن است که هخامنشیان برای حفظ مرزهای شمالی خود با دولت کلخیس در گرجستان مراودات سیاسی برقرار کرد که تضمینی برای متوقف کردن تهاجمات از شمال بود. مقاله حاضر گردآوری داده ها را از طریق مطالعات کتابخانه ای به سرانجام رسانده و نتایج را از طریق تحلیل توصیف تاریخی ارائه می کند.
۲۱۳۲.

مقایسه تطبیقی دو مسجد جامع زواره و گناباد براساس تحلیل ساختار فضایی و عملکردی مساجد

کلیدواژه‌ها: مسجد زواره مسجد گناباد ساختار فضایی و عملکردی مقایسه تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۴۵
معماری مساجد در دوره های مختلف دستخوش تحولات گوناگونی بوده و هر دوره تاریخی ویژگی های خاص خود را نمایان کرده است. دوره خوارزمشاهی، دوره ای تاریخی است که محققان تاریخ معماری، به علت کوتاهی این دوره و حمله مغول، بعضاً ابنیه به جا مانده از آن را در شمار آثار سلجوقی یا ایلخانی آورده اند. با بررسی نمونه های دو دوره می توان دریافت، هرچند معماری خوارزمشاهی در استمرار معماری سلجوقی شکل گرفته، ولی پیروی کاملی از آن نداشته است. هدف پژوهش این است که با بررسی ویژگی های مسجد زواره و گناباد به عنوان بناهای شاخص دوران سلجوقی و خوارزمشاهی، به شباهت های معماری دو مسجد در دو دوره متوالی و تفاوت های معماری دو مسجد در دو اقلیم مختلف بپردازد. مسجد زواره به عنوان نمونه مطرح دوره سلجوقی در پایتخت سلجوقیان در شهر اصفهان واقع شده و مسجد گناباد همانند سایر مساجد خوارزمشاهی در منطقه خراسان قرار گرفته است. با مطالعه منابع کتابخانه ای، مبانی نظری به دست آمد و با استفاده از راهبرد توصیفی-تحلیلی به همراه روش مقایسه تطبیقی، ساختار فضایی و عملکردی دو مسجد موردتحلیل قرار گرفت. تحلیل تفاوت های موجود در دو مسجد، با مراجعه به منابع کتابخانه ای به روش استنباطی بررسی شد. براساس یافته های پژوهش، معماری دو مسجد، ویژگی های مشترکی هم چون: اهمیت جبهه جنوبی و ایوان های آن، نقش انتقال دهنده میانسرا از اتصال به وصول و استفاده از آجر دارند که در دوره سلجوقی و خوارزمشاهی دنبال شده است؛ اما این دو مسجد دارای تفاوت هایی در تعداد ایوان ها، نحوه جانمایی ورودی و شبستان و وجود و عدم وجود گنبدخانه و مناره، می باشند؛ در واقع، معماری مسجد گناباد به لحاظ فضایی و عملکردی، تشابهاتی با مسجد زواره دارد، اما در سازماندهی فضا دارای ویژگی های خاص خود است و باوجود مسجد زواره که با استفاده از گنبد و عناصر عمودی ابهتی کم نظیر دارد، از شیوه دو ایوانی و فاقد گنبدخانه که در اکثر مساجد خراسان رایج بوده، بهره برده است.
۲۱۳۳.

سال یابی درخت گاه شناختی مسجد قرمز شهر بناب، استان آذربایجان شرقی، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باستان درخت گاه شناسی درخت ارس درخت صنوبر دوره صفوی مسجد قرمز بناب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۴
از روش علمی باستان درخت گاه شناسی در باستان شناسی برای سال یابی مطلق آثار باستانی چوبی و نیز کاربست چوب در آثار معماری تاریخی استفاده می شود. پرسش اصلی پژوهش حاضر، تعیین قدمت مسجد تاریخی معروف به قرمز در شهرستان بناب استان آذربایجان شرقی است که علی رغم ثبت در فهرست آثار ملی ایران، اصالت تاریخی آن جای ابهام و پرسش داشته است. هرچند فرضیه سبک شناسی معماری پیشنهاد می کند که مسجد قرمز بناب در گروه بناهای ستون دار دوره صفوی، مانند مسجد ملارستم مراغه و کاخ چهل ستون اصفهان، قرار می گیرد؛ اما برای تأیید این فرضیه، هیچ کتیبه و سند تاریخی وجود ندارد. پس از تهیه مقطع از ستون های چوبی جنس صنوبر مسجد قرمز، الگوی رشد به دست آمده از آن، به روش درخت گاه شناختی با نمودار الگوی رشد درختان ارس شرق فلات آناتولی مقایسه شده است. الگوی رشد درختان پهنه آذربایجان – حوضه دریاچه ارومیه - با نمونه برداری و اندازه گیری پهنای حلقه های رشد درختان ارس منطقه جزیره شاهی دریاچه ارومیه تهیه شده است و مقایسه نمودار حاصل با منحنی رشد درختان ارس و بلوط در شرق فلات آناتولی، نشان دهنده انطباق بالای الگوی رشد هر دو منطقه همسایه است؛ بنابراین، برای سال های دورتر که منحنی رشد درختان منطقه جزیره شاهی را پوشش نمی دهد، منحنی درختان شرق فلات آناتولی – حوضه دریاچه وان - به عنوان مرجع قابل استفاده است. برمبنای اصل اعتبار واپسین تاریخ پس از ساخت اثر چوبی در روش باستان درخت گاه شناسی، قدمت سال های پایانی دوره صفوی و حدود سال 1706 م برای مسجد قرمز بناب پیشنهاد می شود.
۲۱۳۴.

بررسی و مطالعه شیشه های ساسانی بدست آمده در شهر تاریخی سیمره با رویکرد باستان سنجی و اندازه گیری ترکیبات عنصری با استفاده از روش میکروپیکسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیشه های ساسانی شهر تاریخی سیمره آنالیز عنصری میکروپیکسی شیشه سیلیکا- سودا- آهک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۷
در این طرح پژوهشی 38 نمونه از قطعات شیشه ای به دست آمده در شهر تاریخی سیمره که دوره تاریخی آنها به دوره ساسانی بر می گردد، با استفاده از روش میکروپیکسی آنالیز و ترکیبات عنصری آنها اندازه گیری شده است. هدف از انجام این طرح پژوهشی این است که با استفاده از اندازه گیری ترکیبات عنصری شیشه ها، پاسخ مناسبی به سؤالات مطرح در این زمینه ارائه شود. اولین سؤال اساسی این است که برای ساخت مصنوعات شیشه ای شهر تاریخی سیمره از چه مواد اولیه ای استفاده شده است. همچنین تعیین مواد گدازآور استفاده شده در این شیشه ها دارای اهمیت ویژه ای است، زیرا مشخص کردن نوع ماده گداز آور، می تواند نقش تعیین کننده ای در بررسی و مطالعه تولیدات بومی و فرایند تجارت و نقل و انتقالات مواد اولیه شیشه داشته باشد. پرسش دیگر در این زمینه، بررسی تنوع منابع سیلیس و ماده گدازآور استفاده شده در فرایند ساخت است. همچنین، مشخص کردن مواد رنگ زا و رنگ بر استفاده شده در این نمونه ها یکی دیگر از اهداف این پژوهش است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، تمام شیشه های آنالیز شده از محوطه شهر تاریخی سیمره در گروه شیشه های سیلیکا- سودا- آهک طبقه بندی می شوند و بر اساس درصد وزنی اکسید منیزیم و اکسید پتاسیم موجود در این شیشه ها که مقدار آن بیشتر از 5/2 درصد وزنی است، مشخص می شود که در ساخت آنها از خاکستر گیاهان به عنوان ماده گدازآور استفاده شده است. همچنین نتایج ترکیبات عنصری این شیشه ها نشان می دهد که بر اساس مواد اولیه استفاده شده در ساخت، شیشه های این محوطه به دو گروه عمده تقسیم بندی می شوند که هریک از این دو گروه با مواد اولیه متفاوتی تولید شده اند.
۲۱۳۵.

طبقه بندی و گونه شناسی سفال های ساسانی محوطه گوریه استان ایلام

کلیدواژه‌ها: طبقه بندی گونه شناسی سفال ساسانی محوطه گوریه ایلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۴۹
محوطه گوریه واقع در بخش زرنه شهرستان ایوان غرب، ازجمله محوطه های مهم ساسانی و اوایل اسلامی در مطالعات باستان شناسی غرب کشور محسوب می شود که در سال 1394ه .ش. مورد کاوش قرار گرفته است. طی یک فصل کاوش در این محوطه باستانی، آثار فرهنگی متنوعی ازجمله سفال به دست آمد و اهمیت سفال و نقش آن در مطالعات باستان شناختی سبب شد تا این ماده فرهنگی در این مقاله مورد مطالعه قرار گیرد؛ از همین رو، برای این پژوهش تعداد 127 قطعه سفال شاخص از دوره ساسانی، از میان 1500 قطعه سفال به دست آمده از کاوش برای مطالعه انتخاب گردید. در ابتدا این سفال ها برمبنای مشخصات فنی و شکل یا فرمشان مورد طبقه بندی و گونه شناسی قرار گرفتند. این پژوهش دارای ماهیت بنیادی با رویکردی توصیفی-تحلیلی است و روش اجرای این پژوهش دارای دو بخش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (سفال) است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه کمی و کیفی سفال های ساسانی در محوطه گوریه، سپس گونه شناسی، طبقه بندی و گاهنگاری نسبی آن هاست و گاهنگاری به صورت تطبیقی و تبیین ارتباطات فرهنگی با نواحی مجاور براساس مطالعات تطبیقی سفال صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان دادند که ازجمله اشکال شناسایی شده درمیان سفال های محوطه گوریه شامل: کوزه، خمره، کاسه، پیاله و بشقاب و متداول ترین نقوش تزئینی سفالینه ها نقوش کنده هستند. سفالینه ها اکثراً پخت مناسب دارند که نشان از کنترل حرارت کوره برای پخت سفال است و کیفیت ساختشان عموماً متوسط است؛ هم چنین مقایسه تطبیقی انجام شده نشان داد که به لحاظ گاهنگاری نسبی سفالینه های ساسانی گوریه با محوطه های اواخر این دوره همسانی نسبی دارند؛ بنابراین ضمن دارا بودن برخی ویژگی های بومی-محلی سفالینه های این محوطه با محوطه هایی هم چون قصرابونصر، حاجی آباد، سیرم شاه، محوطه های ساسانی شناسایی شده در بررسی های ماه نشان زنجان، شمال خوزستان، میاناب شوشتر، بوشهر و محوطه های تل ماهوز و ابوشریفه در عراق قابل مقایسه، و علاوه بر ویژگی های منطقه ای، بیشترین شباهت را با حوزه فرهنگی جنوب غربی ایران داراست.
۲۱۳۶.

شهرنشینی مفرط، عاملی در ایجاد بحران عصر مفرغ پایانی در شرق ایران

کلیدواژه‌ها: بحران عصر مفرغ مفرغ پایانی شهرنشینی مفرط شرق ایران افول استقرارها و تمدن ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۴۰
یکی از واقعیت هایی که در بافت های باستان شناختی مربوط به اواخر عصر مفرغ دیده می شود، ترک و یا کوچک شدن بیش از اندازه محوطه ها است. بسیاری از محوطه ها و سکونتگاه های فلات ایران و خارج از فلات ایران در پایان عصر مفرغ به صورت ناگهانی و غیرمنتظره دچار فروپاشی شدند و یا روند رو به رشد این جوامع متوقف شده است. پژوهشگران عوامل متعددی ازجمله: سیل، زلزله، مهاجرت اقوام تازه وارد و... را برای این رخداد درنظر گرفته اند که به این عوامل می توان تأثیر عاملی چون «شهرنشینی مفرط» را نیز اضافه کرد که چندان به آن پرداخته نشده است. متعاقب شهرنشینی مفرط چالش هایی از قبیل: تغییرات گرمایی منطقه ای، تخریب زیستگاه و تنوع زیستی و اکوسیستم به عنوان عواملی شتاب دهنده در بحران های این دوره، می توانسته وخامت شرایط را بیشتر کند و پرسش اصلی این پژوهش بررسی شواهد و میزان و چگونگی اثرگذاری این عوامل در ایجاد بحران های عصر مفرغ پایانی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که پس از افزایش جمعیت در مراکز شهری با توجه به عدم برنامه ریزی اداری برای کنترل شرایط ناشی از شهرنشینی متراکم و درنتیجه برهم خوردن نظم محیطی و توازن طبیعی، جامعه به صورت یک سیستم پایدار سعی در بازگرداندن شرایط طبیعی کرده که این سعی، در برگشتن به توازن به صورت های مختلف هم چون تصمیم به ترک استقرارگاه های بزرگ و حرکت به سمت نواحی حاشیه ای و پیرامونی دارای منابع غذایی و آبی کافی بروز کرده است. شواهد این رخداد در مناطقی مانند: مرو، بلخ شمالی و جنوبی و نواحی دوآب در شرق سند دیده می شود؛ در برخی موارد نیز بحران در جوامع بیشتر شده و به صورت مشکلات جدیدتر هم چون قحطی و بیماری های همه گیر و جدال های بین منطقه ای و مواردی از این دست بروز کرده که منجر به فروپاشی جوامع شده است.
۲۱۳۷.

مطالعه باستان شناسی غرب کرمانشاه و کردستان عراق بر اساس داده های سنجش ازدور با نگاه کاربردی دورسنجی در علم باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنجش ازدور پوشش گیاهی کاربری اراضی کشاورزی دوران ساسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
مطالعه مبحث دورسنجی درواقع علمی است که درباره محدوده و یا یک پدیده اطلاعات جامع و کاملی درباره شی یا پدیده مورد نظر بدون تماس فیزیکی با آن به ما می دهد. درواقع علم سنجش از دور شامل مشاهده زمین از بالا به پایین (Earth observation systems) می شود. دورسنجی در کنار دیگر علوم به صورت یک ابزار کمک کننده و به عنوان یک دانش قوی با دیدگاهی میان رشته ای به دیگر علوم ازجمله باستان شناسی کمک می کند. زاگرس مرکزی خصوصاً منطقه کرمانشاه و کردستان عراق به دلیل پتانسیل های محیطی از دیرباز خصوصاً در زمان ساسانیان برای زندگی و تشکیل استقرار انتخاب شده است . در این مناطق بر اساس مطالعات سنجش از دور و استفاده از آن، مطالعه کاربری اراضی و تشخیص ارزش های خاکی و پوشش گیاهی، در راستای بررسی توسعه کشاورزی در دوران ساسانی و یافتن بقایای مادی ای که این ادعا را ثابت کند، انجام شده است . در زاگرس مرکزی از زمان ساسانیان بقایای باستانی بسیاری مربوط به تأسیسات کشاورزی اعم از سیستم های آب رسانی برجای مانده است؛ که با ماهواره کرونا در لندسکیپ گذشته منطقه قابل تشخیص است . این نوشتار در تلاش است با نگاهی نو به کاربرد انواع سنجنده های راداری و حرارتی در باستان شناسی، زاگرس مرکزی (غرب کرمانشاه) و زاگرس شمالی (کردستان عراق) را برای شناخت باستان شناسانه محیط زیست و پوشش گیاهی مورد مطالعه قرار دهد و با استفاده از سنجش از دور و شناخت کاربری اراضی ، چنین نتیجه گیری کند که در منطقه مذکور با توجه به تحلیل های جغرافیایی در دوران ساسانی کشاورزی، هم به صورت دیم انجام می شده و هم به صورت آبی . درواقع این دو روش در یک منطقه مکمل یکدیگر بوده اند. روش مطالعه این مقاله بر اساس سنجش از دور و تحلیل های مبتنی بر آن در جغرافیای کردستان عراق و کرمانشاه انجام گرفته است .
۲۱۳۸.

پژوهشی درباره سنگ نگاره شکار شیر فتحعلی شاه در شهرری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سنگ نگاره نقش برجسته فتحعلی شاه شهرری کتیبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۴۰
در گذشته، سنگ نگاره ای موسوم به «شکار شیر» از فتحعلی شاه در شهرری وجودداشته که بر اثر کوه بری کارخانه سیمان ری از بین رفته است. از این سنگ نگاره امروزه تنها قطعه ای کوچک باقی مانده است. از آنجا که قسمت اعظم این سنگ نگاره از بین رفته درمورد آن ابهامات زیادی وجود دارد؛ به طورمثال، موقعیت دقیق آن مشخص نیست و در پژوهش ها، سال ساختِ 1246ه .ق. به این سنگ نگاره نسبت داده شده، اما درستی آن معلوم نیست؛ هم چنین پیرامون نقش برجسته، کتیبه ای شامل اشعاری به نستعلیق وجودداشته که تاکنون خوانده نشده است. ازسوی دیگر، به دلیل نزدیکی این نقش برجسته به سنگ نگاره چشمه علی اطلاعات مربوط به این دو، گاهی به اشتباه به دیگری نسبت داده می شود و محققان را دچار خطا می کند. هدف این پژوهش آن است که تصویر روشنی از این سنگ نگاره به دست دهد و ابهامات درباره آن را برطرف کند. این پژوهش سعی در پاسخ به این پرسش ها دارد که، موقعیت این سنگ نگاره بر کدام بخش کوه سرسره بوده و سال ساخت آن چه زمانی است؟ محتوای متن اشعار کتیبه پیرامونی آن چیست؟ چه تغییراتی در طول زمان بر این سنگ نگاره وارد شده و سرنوشت آن درنهایت چگونه بوده است؟ این پژوهش دارای ماهیت تاریخی-تحلیلی است و از آنجا که قسمت اعظم سنگ نگاره از بین رفته متون تاریخی و تصاویر به عنوان منابع دست اول، راهگشای پرسش های این پژوهش است؛ درنهایت به کمک منابع دست اول، موقعیت این سنگ نگاره بر کوه سرسره شهرری مشخص می شود. نتایج نشان می دهد اشعار کتیبه در مدح و تمجید از فتحعلی شاه است و ماده تاریخ کتیبه، سال ساخت آن را 1246ه .ق. مشخص می کند؛ سرانجام زمانی بین سال های 1340 تا 1345ه .ش. در اثر انفجارهای کارخانه سیمان ری این سنگ نگاره تخریب شده و تنها قطعه ای از آن شامل دُم شیر و کتیبه های اطرافش باقی می ماند که در محوطه موزه کارخانه سیمان ری نگه داری می شود.
۲۱۳۹.

نقش زلزله در پراکنش محوطه های استقراری عصر مفرغ و آهن در شرق زاگرس مرکزی - ایران

کلیدواژه‌ها: زمین لرزه های باستانی باستان شناسی شرق زاگرس مرکزی گودین تپه تپه باباکمال الگوی استقراری ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ عصر آهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۵۹
زمین لرزه های باستانی همواره تهدیدی بالقوه برای سکونتگاه های نه چندان مقاوم در مناطق لرزه خیز محسوب شده اند؛ طبق نتایج مطالعات باستان شناسی یکی از الگوهای رفتاری بشر در مقابل این پدیده غیرقابل پیش بینی، تغییر دائمی محل سکونت خود بوده است. نظر به واقع شدن بخش عمده فلات ایران در یکی از پهنه های لرزه خیز کره زمین موجب می شود تا تحقیق و بررسی راجع به تأثیر این رخداد های طبیعی بر شیوه زیست انسان خصوصاً در دوران پیش ازتاریخ مورد مطالعه بیشتر قرار گیرد. در این راستا و با هدف میزان تأثیر این پدیده طبیعی در زاگرس مرکزی و به منظور آگاهی از نحوه واکنش انسان ها به این پدیده پرداخته شده است؛ پرسش اصلی در این پژوهش حول این محور است که، اساساً زمین لرزه های کهن در بافتارهای باستان شناسی چگونه و براساس چه شواهدی قابل شناسایی است ؟ و تأثیرات این پدیده مخرب بر تغییر الگوهای زیستی مردم در دوران پس از رخداد چگونه بوده است؟ برای گردآوری اطلاعات در این زمینه به یافته های مستند باستان شناسی حاصله از دو کاوش گودین تپه، کنگاور و تپه باباکمال تویسرکان از دوران مفرغ و تا پایان عصر آهن III پ.م. استناد شده است. در ادامه برمبنای شواهد ناشی از شدت تخریب ناشی از زمین لرزه سعی شده است تا نسبت به بازسازی مقیاس شدت زمین لرزه ها براساس مقیاس مرکالی اقدام گردد و در نتیجه نهایی مشخص گردید که وقوع زمین لرزه های مخرب با شدت بیش از 6 درجه در مقیاس ریشتر در منطقه مورد بررسی خصوصاً در عصر مفرغ و آهن بی ارتباط با تأثیر تغییرات اقلیمی ناشی از شدت ذوب یخچال ها و تغییر شرایط هیدرولوژی کره زمین نبوده است، ولی نهایتاً پس از دوره مفرغ متأخر عملا حوداث ناشی از این رخداد موجب فروپاشی نسبی بسیاری از استقرارها تا دوره آهن III گردیده است و عملاً در این برهه زمانی میزان جمعیت منطقه به حداقل ممکن کاهش یافته بود.
۲۱۴۰.

شکل گیری، توسعه و اضمحلال شهر تاریخی دهدشت

کلیدواژه‌ها: بلادشاپور کهگیلویه شهر دهدشت شهر جومه دوره صفوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۵۳
«دهدشت» یکی از شاخص ترین شهر های تاریخی جنوب غرب ایران است که در دوره شکوفایی خود، مرکز ناحیه ای به حساب می آمد که از دوره ساسانی و بعد از آن با نام های «بلادشاپور» و «کهگیلویه» از اهمیت به سزایی برخوردار بود. این شهر جزو معدود شهر های تاریخی ایران است که با وجود تحولات تاریخی متعدد، هنوز می توان آن را سالم ترین شهر تاریخی با معماری سنگی کشور دانست. دهدشت در دوران شکوفایی خود، دارای تمام مؤلفه های یک شهر، شامل: ارگ حکومتی، برج و بارو، مسجد جامع، مدرسه، کاروانسرا، حمام، بازار، میدان و سایر بنا های عام المنفعه و بیش از هزار درب خانه مسکونی بوده است. هدف از پژوهش پیشِ رو، درک و تبیین تاریخ و چگونگی شکل گیری، توسعه و زوال این شهر ارزشمند تاریخی است. در این پژوهش که به روش تاریخی- تحلیلی انجام گرفت، تلاش بر آن بود تا با مقایسه نتایج مطالعات میدانی، مواد فرهنگی (سکه، معماری، یافته های سفالی، کتیبه و نوشته های سنگ قبر ها) و داده های اسنادی (منابع مکتوب) به این پرسش پاسخ گفته شود که، سیر تاریخی و نحوه شکل گیری، توسعه و اضمحلال شهر تاریخی دهدشت چگونه بوده است؟ نتایج به دست آمده، حکایت از روند رو به رشد دهدشت از سده های میانه اسلامی و اوج ترقی و شکوفایی آن در دوره صفویه و زوال تدریجی شهر پس از این دوره دارد. نتایج مطالعات میدانی هم چنین مشخص ساخت که احتمالاً استقرار اولیه شهر ابتدا در محله ای که امروزه «محله رواق» نام دارد، شکل گرفته و بعداً در دوره صفوی تمرکز و رونق شهر در بخش شرقی (اصلی) بیشتر می شود و بخش غربی آن (محله رواق) از رونق اولیه خود می افتد. امروزه شهر تاریخی دهدشت باوجود وسعت و عظمت بقایای معماری آن، خالی از سکنه و متروک باقی مانده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان