فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۲٬۲۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
شکار از جمله سنن رایج در بین اکثر اقوام گذشته است که با انگیزه های متفاوت بدان می پرداختند. اقوام ترک و مغول شکار را با هدف تأمین غذا و مایحتاج زندگی و همچنین تمرین فنون رزمی انجام می دادند. چنگیز خان و تیمور در فواصل جنگ ها و یا فصولی از سال، با برگزاری شکار در مناطق مختلف، سپاهیان خود را به تیر اندازی و شیوة فریب، اغفال، محاصره و صید حیوانات شکاری عادت می دادند تا آنان همین فنون را در میادین جنگ علیه دشمن به کار گیرند. در واقع، شکار نه تنها به منظور تأمین بخشی از آذوقه اقوام ترک و مغول انجام می پذیرفت، بلکه صحنه شکار مانند مانور نظامی بود که در آن فنون جنگی از جمله اسب سواری، تیر اندازی، شیوة محاصره و به دام انداختن دشمن تمرین می شد. این شیوة تمرین نظامی برای شاهزادگان و جوانان میدانِ جنگ ندیده، اهمیت بسیاری داشت. در این مقاله، علل و انگیزه های فرمانروایان ترک و مغول از شکار و چگونگی انجام آن در دورة ایلخانان و تیموریان به شیوة تحلیلی و توصیفی بررسی شده و همچنین به منظور بیان چگونگی فنون رزمی اقوام ترک و مغول (الهام گرفته از سنن اجتماعی)، به روش هایی مانند برگزاری مراسم جشن و بخشش هدایا اشاره می شود که فرمانروایان برای تقویت روحیه سپاهیان انجام می دادند.
تحلیل جامعه شناختی توسعه نیافتگی ملل مسلمان و راه های برون رفت از آن از منظر علامه اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه اقبال لاهوری (1317 1256) تحت تأثیر اوضاع نابهنجاری که گریبانگیر جهان اسلام شده بود و نیز با آگاهی و درک عمیقی که از مبانی فکری دنیای شرق و غرب داشت خود را متعهد به سرنوشت انسان مسلمان می دانست. مهم ترین سؤالاتی که این مقاله بر آن است تا بدانها پاسخ دهد، عبارتند از: علامه اقبال چه عواملی را موجب توسعه نیافتگی مسلمانان می داند؟ راهکارهای وی برای برون رفت مسلمانان از این توسعه نیافتگی چیست؟ آیا می توان واقعیت های موجود در کشورهای مسلمان عصر حاضر را با اندیشه های اقبال تفسیر کرد و آیا می توان جامعه ایده آل اقبال را در شرق یافت؟ چارچوب نظری تحقیق ملهم از مکتب وابستگی به خصوص نظریات پل باران است. روش پژوهش کتابخانه ای است. در این مقاله عوامل توسعه نیافتگی مسلمانان در قالب دو بخش درونی و بیرونی و راهکارهای رهایی در دو سطح کلان و خرد تقسیم بندی شده اند.
تبیین و تحلیل فرّه ایزدی در آثار منثور دوره اسلامی؛ تاریخی، حکمت اشراقی و اندرزنامه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است تا دیدگاه مؤلفان دوره اسلامی را در بارة فرّه ایزدی با تأکید بر آثار منثور این دوره تحلیل نماید. بنابراین، این آثار؛ به سه حوزة تاریخی، حکمتِ اشراقی و اندرزنامه ای دسته بندی و مورد بررسی قرار گرفته و با تحلیل داده های آثار منتخبِ این سه حوزه، سعی دارد به این پرسش ها پاسخ دهد که قرائت اندرزنامه نویسان، مورخان و حکیم اشراق، از این مفهوم باستانی چگونه است و با اصل آن چه نسبتی برقرار می سازد؟ نتایج پژوهش مشخص می کند که شاخصه های فرّه ایزدی در حکمتِ خسروانی شیخ شهاب الدین سهروردی، عرفانی ترین تفسیر را از این مفهوم ارائه کرده، و بیشترین شباهت ماهوی و ظاهری را با نمونة اصلی آن داراست. مؤلفانِ آثار تاریخی نیز نزدیک به مؤلفه های الگوی باستانی و از منظر قدسی آن را به نگارش درآورده اند. در حالی که در خوانش اندرزنامه نویسانِ دوره اسلامی، تمایز مهمی نسبت به این مفهوم وجود دارد که کاربرد آن را با نمونة واقعی آن متفاوت می سازد. در واقع تصویری که اندرزنامه نویسان، از فره ایزدی ترسیم کرده اند، نه بر اساس شاخصه های نمونة اصلی؛ بلکه برپایة قرائتی است که آنان از مفاهیم دوره باستان، در حوزه سیاسی، خطاب به حاکمان خود نیاز داشته اند. این پژوهش با استناد به منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی به بیان این تمایز پرداخته است.
مفهوم رنگ در کتاب سوم دینکرد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۱
125 - 138
حوزههای تخصصی:
واژه رنگ در دو معنای حقیقی و مجازی به کار رفته است. کاربرد واژه رنگ در معنای مجازی نزد عوام در داستان ها، امثال و افسانه ها به فراوانی به کار رفته و موجب افزایش معانی این واژه گردیده است. در این پژوهش، واژه رنگ در ترکیبات «رنگ زمانه» و «رنگ ایرانشهر» در سه فصل ۲۷، ۲۸ و ۲۹ کتاب سوم دینکرد مورد بررسی قرار می گیرد. این سه فصل از پیچیده ترین متنهای فلسفی در دوره میانه است. متنها به صورت آوانویسی شده و برگردان فارسی ارائه می گردند. در پایان به این نتیجه دست می یابیم که نویسنده کتاب سوم دینکرد در اینجا واژه رنگ را به مفهوم نمادین بکار برده تا کلام برای خوانندگان دلنشین گردد.
کول خزینه: محوطه مهم آغاز تاریخی در آبدانان ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۱
19 - 40
حوزههای تخصصی:
در این مقاله یافته های گردآوری شده در جریان بررسی های باستان شناختی محوطه کول خزینه مورد مطالعه گونه شناسی و تحلیل قرار گرفته اند. این محوطه در جنوب شهرستان آبدانان در جنوب شرق استان ایلام و در مجاورت دشت خوزستان قرار دارد. کول خزینه در برگیرنده نهشته های فرهنگی دوره های مختلفی است. قدیمی ترین یافته های فرهنگی که در این محل شناسایی شده مربوط به دوره پیش از تاریخ است که به علت محدود بودن یافته های شناسایی شده، تعیین دوره دقیق آن مشکل است. بر اساس مطالعات انجام شده کول خزینه بار دیگر، و این بار در دوره شوش IVB مورد توجه قرار می گیرد. به دنبال دوره اخیر، استقرار در این محل نزدیک به یک هزاره تداوم می یابد تا این که در نهایت در پایان دوره ایلام میانه I، استقرار در این محل برای همیشه پایان می یابد. در واقع، این محوطه علاوه بر دوره پیش از تاریخ، در برگیرنده انباشت های فرهنگی دوره های شوش VI ،V ،IVB و VII نیز هست. به نظر می رسد که دوره های اخیر به شکل پیاپی و متوالی شکل گرفته اند.
شمال غرب ایران در دوره هخامنشی در پرتو یافته های باستان شناختی قلعه قوناق قیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۱
71 - 91
حوزههای تخصصی:
منطقه شمال غرب ایران در هزاره اول پ.م نقش مهمی در انجام مراوادت، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایران با سرزمینهای پیرامونی ایفا می کرده است. با توجه به اهمیت بالای منطقه، ابهامات زیادی در شناخت ویژگی ها و تعاملات فرهنگی این منطقه به ویژه در دوران هخامنشی و اشکانی وجود دارد. معرفی و تحلیل باستان شناختی هر چه بیشتر یافته های فرهنگی گذشته و جدید می تواند سهم زیادی در روشن ساختن ابهامات فرهنگی منطقه داشته باشد. قلعه قوناق قیران از معدود محوطه های مربوط به دوره هخامنشی در استان اردبیل است. این قلعه بزرگترین استقرار دارای ظروف منقوش مثلثی مربوط به دوره هخامنشی در دشت اردبیل است که تا کنون بررسی و کاوش نشده است. بررسی باستان شناختی قلعه قوناق قیران به شیوه روشمند و با اجرای عملیات نقشه برداری نمونه برداری مستندسازی و تحلیل یافته ها انجام شد. هدف، مطالعه ۲۵٪ داده های فرهنگی داخل کارگاه های سطح قلعه بود. از آنجایی که هدف اصلی این پروژه شناخت ویژگی های ظروف منقوش مثلثی بود، پس از طبقه بندی سفال ها و گزینش نمونه های شاخص مطالعه و مقایسه تطبیقی آن ها با دیگر محوطه های هم زمان در داخل و خارج ایران انجام شد از این قلعه همچنین سفال های منقوش سبک اردبیل و سفالهای لعاب دار با لعاب سبز متعلق به دوره سلجوقی به دست آمد که نشانگر توالى استقرار در آن است. ویژگی های بارز معماری دفاعی قلعه قوناق قیران و شرایط محیطی و توپوگرافیک آن نشان از اهمیت و جایگاه سیاسی این محوطه دارد.
کارکرد اجتماعی مسجد در ایران عصر آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد به عنوان کارآمدترین نهاد عبادی سیاسی در اسلام، با کارکردها و تأثیرات سیاسی و اجتماعی بسیار در جامعه عصر آل بویه (320 - 447 ق)، عملاً به عنوان نهادی تأثیرگذار در ساخت قدرت عمل می کرد. در این میان، کارکردهای اجتماعی مسجد غالباً مثبت و سازنده و در یک عبارت، همگرا و تعاملی بود که خود به رشد و تعالی جامعه ایرانی اسلامی این دوره یاری رساند. در این راستا، پرسش اساسی این است که مهم ترین کارکردهای اجتماعی مسجد در دوره مورد اشاره کدام است؟ بنابراین، توصیف کارکردهای اجتماعی مسجد در عصر مذکور، همراه با بیان علت ها و تبیین چرایی ها و چگونگی ها و در نتیجه شناخت کامل تر از یک تحول تاریخی، مورد توجه بوده است.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که این بنای الهی با توجه به فقدان دانشگاه به مفهوم امروزی، بار اصلی رشد علمی جامعه را به دوش می کشید. علاوه بر آن، مسجد محل اسکان و سرپناه مستمندان و یا مسافران بود. به لحاظ تبلیغی نیز مسجد در اجتماع عصر بویهی به عنوان مهم ترین کانون اطلاع رسانی حکومتی و مردمی و نیز محل اعتراضات عمومی بسیار مؤثر عمل می کرد. کارکردهای متعدد دیگری چون کارکرد قضایی با نمونه های بسیار از این دوره، همگی بر اهمیت و جایگاه والای این نماد معماری اسلامی در سرنوشت و زندگی مسلمانان دلالت دارد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی تبیینی و از جنس تبیین های کارکردی است.
داستان یک داستان: بررسی شکل گیری و تحول افسانه ارینب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان مشهور ارینب را اگرچه اصلی درست نیست، اما نویسندگان و بخصوص ادیبان دوره های مختلف در آثار خود روایت کرده اند. در این مقاله روایت این داستان، دوره به دوره دنبال و آشکار شده که افسانه ارینب همانند دیگر افسانه ها از این سده تا آن سده و از این کتاب تا آن کتاب تغییر کرده و شاخ و برگ هایی تازه یافته است. آنچه عرضه خواهد شد، تحول داستان ارینب است؛ از روایت چند صفحه ای الامامه و السیاسه تا تبدیل آن به دفترهای مستقل داستان و دیوان های مفصل شعر و نقش مهم و برجسته ادیبان و شاعران در این زمینه.
باستان شناسی مسیرهای ارتباطی عصر مفرغ و عصر آهن حوزه بیرانوند و زاغه لرستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۱
41 - 58
حوزههای تخصصی:
شرایط مساعد جغرافیایی بخش های بیرانوند و زاغه لرستان طی ادوار مختلف عصر مفرغ و عصر آهن زمینه ساز شکل گیری محوطه های باستانی در این خطه گردید. این محوطه ها به واسطه راه مواصلاتی شمال به جنوب (شوش - هگمتانه) و شاخه های فرعیش توانستند با یکدیگر و دیگر محوطه های همجوار تبادلات فرهنگی اجتماعی و اقتصادی درون و برون منطقه ای برقرار کنند. بر اساس موقعیت قرارگیری محوطه ها نسبت به راه ها در هر مرحله از عصر مفرغ و عصر آهن که با کمک روش تجزیه و تحلیل GIS و مطالعه نقشه راه ها و پراکنش محوطه ها انجام پذیرفت گروه بندی چهارگانه ای حاصل گردید. این چهار گروه شامل قرارگیری محوطه ها در مسیر راه های فرامنطقه ای قرارگیری محوطه ها در حاشیه راههای فرامنطقه ای قرارگیری محوطه ها در مسیر راه های اصلی منطقه ای و قرارگیری محوطه ها در مسیر کوره راه ها یا راه های فرعی است. نتایج مطالعه این گروه بندی چهارگانه طی اعصار مفرغ و آهن، تأثیرات متقابل و دو سویه میان راه ها و محوطه های این محدوده را به اثبات رسانید.
مبانی متافیزیکی علوم طبیعی در تمدن اسلامی؛ بررسی موردی تأثیر آموزه های قرآنی بر دانش جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری علم از مبانی متافیزیکی از مسائل بنیادین فلسفه علم است که ارتباط نزدیکی با مسئله اسلامی سازی علوم دارد. مقالة حاضر با تکیه بر دیدگاه های فیلسوفان جدید علم مانند پوپر، لاکاتوش، کوهن و برت و با الهام از آرای سید حسین نصر درباره ابتنای علوم اسلامی بر اصول دین اسلام، در بررسی موردی دانش جغرافیا کوشیده است بخشی از این اصول را که ملهم از قرآن است، شناسایی کند. با توجه به فراوانی چشمگیر منابع جغرافیایی در گسترة تمدن اسلامی، در این مقاله سه کتاب صوره الأرض، معجم البلدان و تقویم البلدان واکاوی شده اند. افزون بر نگاه خاص قرآن به سودمندی علم که بر کارکردهای دینی و اجتماعی دانش جغرافیا اثر گذاشت، به نظر می رسد این آموزه ها نیز بر دانش جغرافیا تأثیرگذار بوده اند: سلسله مراتب هفت گانه هستی، پیوند جغرافیا با تاریخ و وجه عبرت آموزی آن، اماکن مقدس مذکور در قرآن و مؤلفه های جغرافیایی این جهانی قرآن مانند آب، گیاهان، حیوانات، کوه ها و راه ها.
اعتراضات مردم به نوسازی شهری در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت پهلوی اول موجد تغییرات در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی ایران شد؛ از جمله این تغییرات، دگرگونی هایی بود که در عرصه شهری رخ نمود. دولت پهلوی اول بر اساس ایده نوسازی منطبق با الگوهای غربی، به تغییر شهرها همت گمارد. در این نوسازی، زندگی شهری با وسایل و ابزار مدرن که از جمله آنها ورود اتومبیل به شکل گسترده در شهرها بود، تأثیر خود را بر بافت و فضای شهری از طریق خیابان سازی گذاشت؛ یعنی، مهم ترین وجه نوسازی شهری، خود را در احداث خیابان های جدید و وسعت دادن به خیابان های موجود نمودار کرد. اما، این وجه از نوسازی شهری، مستلزم تخریب املاک شهروندان بود و اعتراضاتی را در پی داشت. بخشی از اعتراضاتِ مربوط به تخریب املاک، در عریضه هایی منعکس شده است که به مجلس شورای ملی واصل می شد. از این رو، مقاله حاضر به بررسی نوسازی شهری در دوره پهلوی اول از دریچه نگاه شاکیانی پرداخته است که شکایات خود را به مجلس شورای ملی ارائه دادند. این عریضه ها مربوط به سه دوره مجلس ششم، هفتم و هشتم یعنی مصادف با نیمه اول دوره پهلوی اول است. بررسی این عرایض به شیوه توصیفی تحلیلی و با اتکا به دیگر اسناد و منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.
این نوشتار درصدد است تا علل نارضایتی عارضان را از برنامه نوسازی شهری دولت دریابد و به این پرسش پاسخ دهد آیا نوسازی شهری برنامه اجرایی مناسبی داشت؟ با توجه به شکایات عارضان از جمله در خصوص تأخیر در پرداخت قیمت ها، ترسیم نقشه های متعدد و گاه غیراصولی، اعمال نفوذ در ترسیم نقشه ها، عدم تدوین قوانین و مقررات لازم، فرض بر این است دولت دارای برنامه اجرایی مناسبی در سیاست نوسازی شهری نبود. نتیجه نشان می دهد دولت به آسیب های روانی ناشی از تخریب سرپناه و آسیب های شغلی معیشتی ناشی از تخریب مستغلات توجه چندانی معطوف نکرده بود، در صورتی که شهروندان از هر دو حیث متحمل آسیب شدند.
منصب داروغه در دوره قاجار (1212 تا 1313ق/1۷96 تا 1۸96م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داروغه از مناصب حکومتی است که از دوره تیموری تا پایان عصر قاجار، در قالب اشکال مختلف چون داروغه دفترخانه، داروغه ایلات و داروغه شهر وجود داشت. این منصب از دوره تیموری تا قاجار، به تناوب دارای اختیارات سیاسی و قضایی شد. داروغه به عنوان حاکم شهر یا ایالت، معمولاً با مقوله نظم و امنیت عمومی جامعه در ارتباط بود. این منصب در دوره قاجار تا پایان عصر ناصری (1212 تا 1313ق/1۷96 تا 1۸96م) همچنان نقش اساسی، در تامین نظم و امنیت عمومی جامعه داشت. در این مقاله برآنیم تا به این پرسش بپردازیم که در این دوره، داروغه از چه ساختاری برخوردار بود؟ کارکردهای این منصب، تا چه اندازه در تداوم کارکردهای پیشین بود و تا چه میزان این کارکردها دچار دگرگونی شد؟برای پاسخ به پرسش های فوق تلاش کرده ایم به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و آرشیوی، به بررسی تحولات منصب داروغه در دوره قاجار بپردازیم. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد در این دوره در مقایسه با ادوار پیش، منصب داروغه از نظر ساختار و محتوا دچار تغییر شد و تا حد چشمگیری تنزل یافت؛ اما اهمیت و نفوذ خود را در امور عمومی نظم و امنیت جامعه که مهم ترین کارکرد آن بود، حفظ کرد. داروغه از اواخر دوره ناصری به تدریج با تنزل جایگاه مواجه شد. علت این امر شتاب گیری روند نوسازی و تجدد متاثر از غرب و ورود برخی نهادهای نظامی جدید تامین کننده نظم عمومی بود؛ سرانجام نیز در سال های پایانی دوره قاجار و آغاز عصر پهلوی به کلی از میان رفت.
بازتاب سیاست عشایری رضاشاه در اشعار و سروده های بومی بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست عشایری رضاشاه که بر تحقق رؤیای ناپختة پیدایش دولت مدرن در ایران استوار شده بود، بر استبداد، سرکوب و حذف از صحنه اجتماع، بنیاد نهاده شده بود. عشایر، قشر مولدی بودند که بنا به ذات زندگی خویش، می بایست کوچ رو باشند تا دام های خود را پرورش دهند و با ییلاق و قشلاق مستمر و مشقت آمیز زیست خود را تضمین نمایند. رضاشاه و حامیان فکری و عملی حکومت وی – در داخل و خارج – نه تنها در اندیشة رفع مشکلات و سختی های زندگی عشایر نبودند؛ که تمام هستی عشایر را هدف قرار دادند و از بین بردند. اسکان اجباری (تخته قاپو)، تغییر لباس و به تبع آن تغییر شکل و هویت، مسئله خدمت وظیفه یا همان اجباری، گرفتن و پاره کردن و سوختن سیاه چادرهای عشایر و مواردی از این دست، مردم را به ستوه آورده بود. بازتاب این سیاست ستمگرانه و متعدیانه، در ادبیات عامیانة بویراحمد متجلی و منعکس گردید و در اشعار و سروده های این قوم خود را نشان داد. با این حال بخش اعظم ادبیات و سروده های قوم به دلیل عدم کتابت و نیز وفات کسانی که دورة صعب رضاشاه را به چشم دیده بودند، از بین رفته است. به رغم این نقیصه، بخشی از اشعار و سروده های بویراحمد در باب سیاست عشایری رضاشاه، که هم زمان با رخدادها نقل و نشر شده، گردآوری و بررسی گردیده است. از آنچه تا امروز در مکتوبات و منقولات محلی بر جای مانده، برمی آید که وقایع مهم و شخصیت های مؤثر در ذهن و زبان عامه و شاعران این قوم محف وظ و بازتاب داشته است؛ اشعاری دربارة شخصیت های جنگجو و شجاع، نبردهای مهم و مؤثر، تغییر لباس و تغییر شکل و هویت، طرح اجباری (= سربازی). سروده های موجود، هم به زبان فارسی است و هم به گویش محلی. این مقاله که بر مبنای روش کتابخانه ای و جمع آوری میدانی و شیوه تحقیق تاریخی، توصیف و تحلیل گردیده، به گوشه ای از ادبیات و سروده های بومی بویراحمد در باب رخدادها، اقدامات و سیاست عشایری رضاشاه پرداخته است.
فرایند اسلامی شدن الگوی فرهنگی تطهیر در ایران تا پایان سدة چهارم با رویکرد تاریخ فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه مردم در تاریخ سیاسی قدیم و جدید ایران بر اساس رویکرد «دوران» محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ سیاسی هر کشوری جلوه گاه عملی آن است. این حوزه سرشار از اطلاعاتی است که می تواند روشمند مورد شناسایی قرارگیرد. یکی از موضوعات مهم آن، تبلور مردم در عرصه سیاست است. تبلور مردم یعنی نوع نگاه سیاست و سیاستمداران به مردم و نوع نگاه و رویکرد مردم به سیاست و اصحاب قدرت که خود را در نحوه فعالیت و تعامل آن ها با یکدیگر در حوزه قدرت سیاسی نشان می دهد.
امروزه، موضوع تعامل مردم با قدرت سیاسی از تنوّع بسیاری برخوردار شده و یکی از موضوعات «در حال شدن» به حساب می آید؛ یعنی، روزبه روز بر ابعاد جدید آن افزوده و تعمیق و تکمیل می شود. با توجه به رویکرد «دوران محور» با نگاهی به منابع تاریخی می توان به نمود مردم در تاریخ سیاسی پرداخت. شناسایی جایگاه مردم در تاریخ سیاسی در حوزه دانش تاریخ از پیچیدگی و ظرافت خاصی برخوردار است که بحث روش از الزامات مهم آن است. پرداختن به روش و بررسی موردی آن در این مقاله صورت می گیرد. از یافته های این پژوهش آن است که در منابع تاریخی و دیگر منابع اندیشه ای اجتماعی و سیاسی، در یک تقسیم بندی، دو دوران متفاوت قدیم و جدید در تاریخ سیاسی و اجتماعی مطرح است که مردم در دو جایگاه متفاوت با یکدیگر قرار دارند. جلوه ها و نمودهای اجتماعی و سیاسی آن ها با توجه به ویژگی هایی چون «آگاهی»، «اراده» و «کنشگری» در دوران جدید نسبت به دوران قدیم، از گستردگی، عمق و تنوّع بیشتری برخوردار است.
جستاری در فلسفه آرکئولوژی (باستان شناسی - دیرینه شناسی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
هیچ دانشی مستغنی از فلسفه، فکر و فهم فلسفی و نظری و معرفت شناختی نیست. این که بدرستی و راستی یک رشته و دانش یا یک علم چگونه دانش و دانایی یا نظام معرفتی و رشته علمیست این که چه جایگاهی را در میان دیگر رشته های علمی وسپهرهای معرفتی اشغال کرده است، این که منابع و مواد و مصالح موضوعی اش از چه جنسی هستند، این که به لحاظ روش شناختی و نوع روش ها و راهکارها و ابزارهای به خدمت گرفته شده در آن در چه موقعیتی قرار گرفته و مناسبتش با ابزارهای پژوهشی و روش شناسی دیگر رشته ها و دانش ها چگونه است و کوتاه سخن آن که مسأله های ریز و درشت مطرح شده از سوی عالمان آن از چه نوع مسأله هایی هستند و فرضیه ها و نظریه هایش از چه جنس اند و روی به قبله و کعبه چه نیت و هدف و غایتی دارند و به دنبال چه می گردند و چه می جویند و چه می کاوند و چه می یابند و چه باده ای از معرفت را به کف می آورند و در کام آدمیان می ریزند و منزلت و مصلحت و منفعتشان برای مردمان چگونه است و شمار متعدد مسأله های خرد و کلان دیگر از این جنس هم سرشتی فلسفی دارند هم نقد و تحلیل هم فکر و فهم فلسفی و نظری و معرفت شناختی را می طلبند. در نوشتاری که پیش روست برای پرهیز از افتادن در دام خلط مباحث، سعی شده سه نحوه نگاه درون دانشی و اولیه علمی عالمان و بینادانشی و روایی و تاریخی مورخان و برون دانشی و ثانویه و فلسفی فیلسوفان علم از هم تفکیک و تحدید شود. در ادامه طرح مسأله ها و مباحث دانشی درافکنده و دامن زده می شود که بی اغراق می توان گفت یکی از سئوال خیز و مناقشه انگیز و پیچیده و عمرخوار و شکننده و دلرباترین دانش های مطرح در دوره جدید بوده است.
تغییر و تحول شهر بیشاپور در گذار از دوره ساسانی به دوره اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
103 - 121
حوزههای تخصصی:
با ظهور اسلام و فتح شهرهای ساسانی توسط مسلمانان سرنوشت، سیاسی، اقتصادی، مذهبی و ساختار کالبدی آنها تا حد زیادی دچار تغییر شد. در این مقاله تغییر و تحولات فضایی که با ظهور اسلام در شهرهای ساسانی صورت می گیرد بر اساس مطالعه موردی شهر بیشاپور بیان می گردد. نتایج نشانگر در هم شکستن نظام طبقاتی ساسانیان در ساختار اجتماعی این شهر است. به این معنی که در قرون اولیه اسلامی در نتیجه شعار برابری و برادری اسلامی، بافت و فضای شهر بیشاپور دچار دگرگونی می گردد و از لحاظ کمی رشد زیادی در خانه سازی طبقه تهیدست به وجود می آید و طبقات اجتماعی پایین دست به فضاهای ممتازی که پیشتر در اختیار طبقه مرفه شهر دوره ساسانی بود راه پیدا می کند و تا حد زیادی تبعیضات اجتماعی منبعث از جهان بینی زردشتی در بیشاپور دوره اسلامی از بین می رود با افزایش جمعیت مسلمانان و قدرت یافت حاکمان محلی و تثبیت اسلام در کشور و امنیت نسبی، تفکر و جهان بینی اسلامی به وضوح در اواخر قرن سوم و چهارم خود را در ساختار فضایی شهرها نشان می دهد و چیدمان ابنیه در فضاهای شهری و ساختار فضایی شهر در دوران اسلامی بر اساس جهان بینی اسلامی و رفع احتیاجات کلیه مردم تغییر می کند و در همین دوران بناهایی مانند مسجد جامع، مدرسه و کاروانسرا و بازار گسترده وارد بافتهای شهری می گردد. در یک جمع بندی باید گفت شهرسازی در دوره اسلامی، از دگرگونی ساخت و سازمان فضاهای شهری دوره ساسانی تحت تأثیر تفکر اسلامی به وجود می آید.
گزارش مقدماتی بررسی و شناسایی باستان شناختی حوضه آبریز قزل اوزن در محدوده شمال شرقی استان زنجان، دهستان های آب بر و درام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۱
59 - 70
حوزههای تخصصی:
دره طارم علیا واقع در شمال استان زنجان با جریان رودخانه قزل اوزن در میانه آن توسط دو رشته کوه موازی از رشته کوه های البرز محدود شده که جهت امتداد آنها شرق به غرب است. در این پژوهش، با تلفیق نتایج حاصل از معدود پژوهش های باستان شناختی و مطالعات جدید می توان تصویری از وضعیت فرهنگی منطقه در دوران مختلف ارائه نمود و با تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از این پژوهش، ارتباطات و برهم کنش های منطقه ای و فرامنطقه ای این ناحیه با نواحی همجوار و غیرهم جوار را مشخص کرد. به این منظور دهستان های آب بر و درام از بخش مرکزی شهرستان طارم علیا مورد بررسی قرار گرفتند. طی این بررسی تعداد ۳۹ محوطه و مکان باستانی شناسایی و ثبت شد که در این پژوهش معرفی و مطالعه گردیده اند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش و با استناد به شناسایی تعداد زیادی محوطه عصر آهن (۱۶ مورد) و دوران تاریخی (۱۲) مورد شاهد گسترش کمی و کیفی شواهد سکونت و استقرار جوامع بشری در منطقه از هزاره دوم قبل از میلاد تا نیمه نخست هزاره اول پس از میلاد هستیم. رونقی که به نظر می رسد، با توجه به حجم انبوه مکان ها و محوطه ها و آثار فرهنگی ادوار مختلف اسلامی (۱۹) مورد در طول دوران اسلامی همچنان تداوم داشته است.