مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
سیاست عشایری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشش شده است با نگاهی به اوضاع ایران در سال های پس از جنگ جهانی و نیز سیاست قدرت های بزرگ در قبال این کشور، زمینه های قرارداد 1919 بررسی شود. سپس، متن قرارداد و اهداف نهان و آشکار آن تفسیر و تحلیل می شود؛ درباره طراحان و امضاکنندگان قرارداد و روش های تصویب و اجرای آن بحث می شود؛ واکنش های داخلی و خارجی در برابر قرارداد باز شناسی و مواضع احمدشاه با تامل بیشتری تبیین می شود و اثر تصویب قرارداد بر بی ثباتی سیاسی ایران تشریح می شود.
بازخوانی نظری ماهیت دولت پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرشت دولت پهلوی اول، همواره مورد بررسی و مجادله کلامی از سوی پژوهشگران قرار داشته، اما اجماعی درباره صفت قطعی یا صفت اعظم این دولت حاصل نشده است . در این پژوهش نیز تلاش شده است با ارائه یک الگوی مطالعاتی و فقط از طریق کنکاش در یکی از سیاست های کلان دولت، یعنی سیاست عشایری به فهم و توصیف درون مایه و ماهیت دولت پهلوی اول پرداخته شود . پرسش اصلی این تحقیق این است که با توجه به برنامه ریزی دولت پهلوی اول برای جامعه عشایری، ماهیت این دولت را با چه مؤلفه ای می توان شناساند؟ فرضیه حاضر دلالت بر این دارد که بر پایه عملکرد دولت در قبال جامعه عشایری، صفت ترکیبی نوعی از «دولت مطلقه مدرن» با ماهیت این دولت سنخیت بیشتری را نشان می دهد . در این نوشتار با استناد به اسناد و مدارک و شواهد مرتبط با سیاست عشایری آن دوره، انطباق یا عدم انطباق هایی که تاکنون برای دولت پهلوی به کار برده شده مثل دولت بناپارتی، بزرگ، تأخیری، مطلقه و مدرن و شبه مدرن و به خصوص شباهت و تفاوت های دولت پهلوی اول با دولت های مطلقه و مدرن اروپایی به شیوه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است . یافته های این پژوهش نشان می دهد، از میان نظریات گوناگون مطرح شده بررسی نظریه جیمز اسکات انطباق بیشتری با ماهیت دولت پهلوی اول دارد. همچنین از آن جایی که مطلق دانستن دولت پهلوی با معیار ویژگی های دولت های مطلقه اروپایی، که تشکیل نوعی از دولت مطلقه را سرآغازی بر پیدایش دولت ملی مدرن می دانند جای تأمل دارد . بنابراین، چنین دولت مطلقه ای را مقدمه ای برای پیدایش دولت ملی مدرن در ایران دانستن، نیز محل تردید خواهد بود .
اهداف و روند سیاست فرهنگی دولت پهلوی اول برای ایلات و عشایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تکاپویی که در آستانه به قدرت رسیدن پهلوی اول،برای چاره اندیشی توسعه نایافتگی ایران صورت گرفت،ایلات و عشایر ایران در معرض اتهام قرار گرفتند که با مرکزگریزی،تمرد،غارت و ستیزه های مداوم ایلی و عشیره ای ایران بر پایه سه اندیشه دولت سازی،ملت سازی و مدون سازی اقدام به خط مشی گذاری برای ایلات و عشایر نمودند و پس از آرام سازی و خلع سلاح،اسکان و سلب قدرت از روسای آنان برای ساماندهی فرهنگی ایلات و عشایر چاره جویی هایی کردند. این پژوهش قصد بررسی این موضوع را دارد که دولت پهلوی اول چه برنامه ریزی های فرهنگی ای برای ایلات و عشایر کرده و این برنامه ها و با چه مقاصدی بوده است؟ اساس فرضیه پژوهش حاضر به این قرار است که در تکمیل سیاست عشایری،سیاست فرهنگی برای ایلات و عشایر بر محور سیاست سلبی،متحدالشکل ساختن لباس مردان و تغییر پوشش زنان که از آن به نام فرهنگ زدایی یاد شده و سیاست ایجابی،ایجاد مدارس و دارالتربیت های عشایری،که از آن به فرهنگ سازی تعبیر شده،قرار گرفت. از دید این پژوهش اهداف اساسی سیاست فرهنگ زدایی عبارت بود از: 1.القای قدرت دولت مرکزی. 2.از میان بردن مظاهر تکثر و تنوع.3.مدرن سازی و ستیز با سنت گرایی. انگیزه های دولت از اجرای سیاست فرهنگ سازی به قرار زیر توصیف و تحلیل شده است:1.تربیت فرزندان ایلات و عشایر و تقویت خوی شهر نشینی در آنان. 2.تربیت نیروی مبلغ و هوادار حکومت در بین ایلات و عشایر. 3.گروگان گیری خوانین زادگان در مدارس عشایری. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین سیاست گفتناری و سیاست کرداری دولت در این زمینه تفاوت وجودداشت و به علل نارسایی برنامه به ویژه عدم توجه به عامل زمان و شتابزدگی از سیاست فرهنگی دولت استقبال نشد،همچنین برنامه ریزی های فرهنگی دولت برای ایلات و عشایر اهداف دولت را تامین نکرد و به دلیل،تصورات قالبی سیاست گذاران درباره زندگی ایلی و عشیره ای،کمبود اعتبارات،ریشه داری سنت های ایلی و خشونت مجریان به سیاست ناکام و غیرموثری تبدیل شد
آخرین تلاش ها برای احیای حکومت اردلان در پایان دورة قاجار و اوایل پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بعد ازسقوط حکومت محلی (امارت) اردلان ها، که از زمان زمان ناصر الدین شاه، حکومت کردستان را در دست داشتند، دوره ای از هرج ومرج و بی نظمی آغاز شد. عباس خان،معروف به سرداررشیداردلان، از شاخة اردلان های روانسر و جوانرود و قرین جاف ها، خواست در رأس حکومت کردستان قرار گیرد و حکومت اردلان ها را احیا کند.این پژوهش اقدامات و تلاش های عباس خان، معروف به سرداررشید ، آخرین بازماندة خاندان اردلان، را برای احیای امارت اردلان ها در اواخر دورة قاجاریه و اوایل پهلوی گزارش می کند.
روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله با بررسی منابع کتابخانه ای و اسناد آرشیوی انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: نشناختن تحولات سیاسی و ناتوانی در برقرار کردن مناسبات کارآمد با ایلات و طوایف منطقه و عدم به کارگیری ناتوانی در رهبری سواران مسلح ایلات، محبوبیت اندیشة دولت مرکزی و سیاست رضا شاه برای پایان دادن به قدرت ایل ها موجب ناکامی عباس خان شد و دورانی طولانی از جنگ، فرار، و در نهایت تسلیم و تبعید و مرگ دور از کردستان را برای او در پی داشت.
بازتاب سیاست عشایری رضاشاه در اشعار و سروده های بومی بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست عشایری رضاشاه که بر تحقق رؤیای ناپختة پیدایش دولت مدرن در ایران استوار شده بود، بر استبداد، سرکوب و حذف از صحنه اجتماع، بنیاد نهاده شده بود. عشایر، قشر مولدی بودند که بنا به ذات زندگی خویش، می بایست کوچ رو باشند تا دام های خود را پرورش دهند و با ییلاق و قشلاق مستمر و مشقت آمیز زیست خود را تضمین نمایند. رضاشاه و حامیان فکری و عملی حکومت وی – در داخل و خارج – نه تنها در اندیشة رفع مشکلات و سختی های زندگی عشایر نبودند؛ که تمام هستی عشایر را هدف قرار دادند و از بین بردند. اسکان اجباری (تخته قاپو)، تغییر لباس و به تبع آن تغییر شکل و هویت، مسئله خدمت وظیفه یا همان اجباری، گرفتن و پاره کردن و سوختن سیاه چادرهای عشایر و مواردی از این دست، مردم را به ستوه آورده بود. بازتاب این سیاست ستمگرانه و متعدیانه، در ادبیات عامیانة بویراحمد متجلی و منعکس گردید و در اشعار و سروده های این قوم خود را نشان داد. با این حال بخش اعظم ادبیات و سروده های قوم به دلیل عدم کتابت و نیز وفات کسانی که دورة صعب رضاشاه را به چشم دیده بودند، از بین رفته است. به رغم این نقیصه، بخشی از اشعار و سروده های بویراحمد در باب سیاست عشایری رضاشاه، که هم زمان با رخدادها نقل و نشر شده، گردآوری و بررسی گردیده است. از آنچه تا امروز در مکتوبات و منقولات محلی بر جای مانده، برمی آید که وقایع مهم و شخصیت های مؤثر در ذهن و زبان عامه و شاعران این قوم محف وظ و بازتاب داشته است؛ اشعاری دربارة شخصیت های جنگجو و شجاع، نبردهای مهم و مؤثر، تغییر لباس و تغییر شکل و هویت، طرح اجباری (= سربازی). سروده های موجود، هم به زبان فارسی است و هم به گویش محلی. این مقاله که بر مبنای روش کتابخانه ای و جمع آوری میدانی و شیوه تحقیق تاریخی، توصیف و تحلیل گردیده، به گوشه ای از ادبیات و سروده های بومی بویراحمد در باب رخدادها، اقدامات و سیاست عشایری رضاشاه پرداخته است.
بازنمایی عشایر به عنوان یاغی در دوره پهلوی اول (بررسی اشعار زندان آغاعنایت جوانرویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران دوره جدید زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰ (پیاپی ۱۳۰)
127 - 148
حوزه های تخصصی:
سازوکارهای سلطه، محصول و مول ّ د دانش و روایت های تاریخی اند. فرودستان به عنوان ابژه های کنترل و اعمال ِ قدرت، اگرچه بازنمایی می شوند اما خود صدا و تاریخی ندارند. تاریخِ فرودستان را نمی توان از طریق اسناد و آرشیوهای دولتی بازسازی کرد، چراکه این اسناد خود به شیوه ای گزینش شده اند که روایتی را فراهم کنند. بازنمایی های صورت گرفته امکان تفکر به شقوق و روایت های دیگر را مسدود می کنند. از این رو برای بازسازی روایتی ورای بازنمایی ها باید به جستجوی ردپاها و آثار پراکنده از فرودستان گشت. در دوره پهلوی اول، عشایر ایران با سیاست های سرکوب و اسکان روبه رو شدند. اما این رنج و آزار تحمیل شده بر بیش از یک چهارم جمعیت ایران در تاریخ های ملی گرا بازتاب نیافته و تحت عنوان برقراری امنیت خلاصه و مسکوت گذاشته می شود. نخبگان ملی گرایِ شهری و ایدئولوژی دولتی با بازنمایی عشایر به عنوان یاغی، سرکوب خشن آنان را مشروعیت بخشیده اند. این پژوهش اشعار یکی از زندانیان این دوره، آغاعنایت جوانرویی، را همچون پاره ای پراکنده از تاریخ فرودستان بررسی می کند. پژوهش با تحلیل بازنمایی های صورت گرفته از عشایر ایران و روایت مسلطِ برآمده از آن، با رویکردی تفسیری به بازسازی روایتی ورای بازنمایی ها دست می زند.