فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۷٬۹۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
دریاچهٔ هامون در روایات ملی ایران و بخصوص در ارتباط با رروایات مرتبط به آخرالزمان شناسی زردشتی رابطهٔ تنگاتنگی دارد. نام این دریاچه در عصر اوستایی متآخر بطور فزاینده ای به همراه رود هیرمند و منطقهٔ سیستان تکرار می شود. در این تحقیق کوشیده شده است نقش و اهمیت هامون در روایات ملی ایران از جنبه های مختلف مذهبی، سیاسی و آخرالزمان شناسی زردشتی پرداخته شود. وعدهٔ ظهور سه منجی زردشتی در آب کیانسه (صورت پهلوی دریاچهٔ هامون) داده شده است و پیروان دین زردشتی برای این دریاچه احترام خاصی قائل بوده اند، همچنین در متون اوستایی و پهلوی به نذز شاهان و مردمان برای اناهیتا/اناهید اشاراتی شده است. این روایات تا سالیان متمادی در بین مردم سیستان رواج داشته اند، همچنین رسم اوشیدر در بین مردم این منطقه و اطلاق نام هامون به دریاچه می تواند ریشهٔ زردشتی داشته باشد.
چرا تاریخچه باستان شناسی اهمیت دارد؟ پاسخی به «Mees» By Gabriel Moshenska
حوزههای تخصصی:
مقدمه مترجم: گابریل موشنسکا تحصیلات خود را در رشته ی باستان شناسی تا دوره ی دکتری (ph.D) در دانشگاه UCL لندن ادامه داده است. وی بیشتر در زمینه های باستان شناسی، انسان شناسی، تاریخ جنگ های مدرن، باستان-شناسی عمومی و همچنین در زمینه ی باستان شناسی جامعه شناختی با تعدادی از مدارس و طرح های میراث جامعه در لندن همکاری می کند. وی متعهد به یک رویکرد قابل دسترس و دموکراتیک برای مطالعه گذشته است که توانایی و امکان یافتن گروه ها یا افراد علاقه مند به انجام باستان شناسی را دارد. همچنین به پژوهش در زمینه ی تاریخ و فلسفه باستان شناسی نیز پرداخته است. وی در این تحقیقات به ارائه یک زمینه ی تاریخی برای توسعه باستان شناسی عمومی در بریتانیا طی 200 سال گذشته پرداخته است. این تحقیق برای بررسی روابط عامه پسند با فرایندهای باستان شناسی و مواد از قرن 19 میلادی تا قرن بیست ویکم در حفاری ها تمرکز خواهد کرد. هدف وسیع وی در این تحقیقات این بود که توسعه باستان شناسی عمومی را در رابطه با تغییر دیدگاه های شاهد و مخاطبان در تاریخ علوم طبیعی پیدا کند. بحث اصلی مقاله تاریخچه باستان شناسی او در مورد اهمیت و نقش تاریخچه ی باستان شناسی برای باستان-شناسان و دیگران است. گابریل موشنسکا بر این اعتقاد دارد که با توجه به مطالعات صورت گرفته در چند دهه-ی اخیر توسط باستان شناسان در مورد تاریخچه باستان شناسی، یک پیشرفت در این گونه تحقیقات روی داده است. بنابراین نویسنده در این مقاله بحث اصلی خود را در ارتباط با جایگاه تاریخچه باستان شناسی و بحث این مسئله که چرا باستان شناسان باید به یک دوره و عصر خاصی علاقه و تخصص داشته باشند و به آن گرایش علاقه داشته باشند و همچنین این که چرا باید باستان شناسی برای ما اهمیت داشته باشد، به پیش می برد.
تحقیق و تاریخ: مکتب نخبه گرایی
حوزههای تخصصی:
رساله تنباکوئیه
حوزههای تخصصی:
دوسوگرایی جامعه شناختی در دوران ناصرالدین شاه قاجار از منظر سفرنامه ی «ایران و قیضه ی ایران» لرد کرزن با رویکرد شرق شناسی
حوزههای تخصصی:
«خود» و «دیگری» یک مفهوم دائمی است که همواره «خود» برای درک پیرامون با ایجاد یک «دیگری» سعی دارد که «هستی» را معنی کند؛ با چنین منظری در این مقاله می کوشیم به ناسازگاری انتظارات هنجاری در قالب مفهوم دوسوگرایی جامعه شناختی بپردازیم که منشاء بسیاری از مشکلات اجتماعی است و ریشه در شرایط تاریخی جامعه دارد. به رغم دیدگاه های استعماری سفرنامه نویسان و شرق شناسان انگلیسی از دوران قاجار، شناسایی و دسته بندی رفتارهای اجتماعی از منظر یک بیگانه، زمینه ی نسبتاً مناسبی برای دریافت خاستگاه اجتماعی ناسازگاری های هنجاری در اختیار پژوهش های جامعه شناسی- تاریخی قرار می دهد.در این میان از نگاه یک شرق شناس و سفرنامه نویس به نام جورج کرزن به ریشه یابی این مسئله در دوره ای از سلطنت ناصرالدین شاه قاجار می پردازیم. جامعه ی آماری مشتمل بر ده سفرنامه ی انگلیسی است که در دوره ناصرالدین شاه قاجار به نگارش درآمده است.در این میان سفرنامه ی جورج کرزن با نام ایران و قضیه ی ایران برای نمونه بررسی شده است.بر اساس دیدگاه مرتون و با بهره برداری از رویکرد روشی نوع شناسی و فنون بررسی تاریخی و تحلیل محتوای کیفی، انواع دوسوگرایی جامعه شناسی و روان شناسی در سفرنامه ی مذکور مورد شناسایی قرار گرفته و بستر اجتماعی آن بررسی شده است. نتایج بیانگر آن است که رفتار منحرفانه (دو سوگرایی روان شناختی) که برخاسته از نوع پنجم دوسوگرایی جامعه شناختی(تعارض میان ساختار فرهنگی و اجتماعی) است، بیشتر از انواع دیگر آن در سفرنامه کرزن مورد اشاره قرار گرفته است.همچنین، شیوع رفتار مقلدانه، به ویژه از سبک زندگی غربی که به نوع ششم دوسوگرایی جامعه شناختی نسبت داده می شود، بیشتر در میان طبقات بالا و در عرصه ی فرهنگی- سیاسی، در این سفرنامه دیده شده است.
نفوذ غرب در نقّاشی ایران از ابتدای حکومت قاجار تا پایان عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ی قاجار یکی از مهم ترین مقاطع هنری ایران محسوب می گردد، چراکه تأثیر پذیری از هنر غرب به ویژه در نقّاشی به صورت محسوسی بروز یافت. با وجود اینکه هنر نقّاشی در دوره ی قاجار تا حد زیادی بر اساس بنیادهای هنری عصر صفوی استوار شده بود، در برابر وجوه متنوع هنر غرب که تا حد بسیار زیادی به صورت ظاهری دریافت می گردید، تحت تاثیر قرار گرفت. در این بین تلاش هم زمان و درعین حال متناقض برای تقلید از سنت های درباری و متعاقبا دستاوردهای غربی آغاز شد که نتیجه آن نه تنها بازگشت صحیح و مستقل به روش های سنتی نبود، بلکه هنرمندان و حامیان آنان نیز در فراگیری صحیح و کامل دستاوردهای غربی نیز چندان موفقیتی به دست نیاوردند و صرفا نمود بصریِ آن به صورت التقاطی سطحی در آثار هنری و ثمره ی آن کاهش تدریجیِ اسلوب ایرانی و گرته برداری از آثار نقاشّان رنسانس از سوی هنرمندان ایرانی و ایجاد سبک هایی تلفیقی به ویژه در عصر ناصری بود. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر تحقیقات جدید به بررسی روند نفوذ سبک های غربی در نقّاشی ایران از ابتدای دوره قاجار (1210ق/ 1795م.) تا پایان عصر حکومت ناصرالدین شاه (1313ق/ 1895م.) و متعاقبا رویکرد پادشاهان قاجار و نقّاشان درباری پرداخته و آن را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
تاریخ نگاری منقش و مصور در عهد ساسانیان(پژوهشی در ماهیت و شناخت کتاب الصور یا صور ملوک بنی ساسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازشناسی بینش و اندیشه ی تاریخنگاری ایرانیان از خلال منابع تاریخ نگاری اسلامی در قرون نخستین نشان می دهد که تاریخنگاری در ایران باستان از جایگاه برجسته ای برخوردار بوده و به ابتکارات و نوآوریهایی دست یافته که در نوع خود در آن زمان بی نظیر بوده است.یکی از این گونه اندیشه ها تلفیق تفکر تاریخنگاری با هنر نگارگری و نقاشی در خلق آثار تاریخی مصور و منقش بوده است که طی فرآیندی طولانی در ایران باستان در عهد ساسانیان به اوج و کمال رسیده است.یکی از مهمترین نمونه های آن تاریخ نگار گرایانه ی «کتاب الصور» یا تاریخ«صور ملک بنی ساسان» بوده است.در این جستار تلاش می شود ضمن بررسی متون و منابع اسلامی به بازشناسی مضامین، هویت و سرشت چنین گونه ای از تاریخنگاری تصویری و کشف ابعاد و زوایا و اهمیت آن را در فهم تاریخ آل ساسان تحلیل نموده و با رمزگشایی از ویژگیهای منحصر به فرد آن جایگاه این نوع از بینش تاریخنگاری را در تفکر تاریخنگاری و نگارگری ایران در عهد ساسانیان را روشن نماید
ورزش باستانی ایران و ریشه های تاریخی آن
منبع:
چیستا مهر ۱۳۶۰ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
خندیدن در نوع ادبی طنز و تاریخ اجتماعی فرهنگی ایران قرون میانه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خندیدن کنشی انسانی است که در نظام های اجتماعی و فرهنگی مختلف معنا، مصداق و شکل های بیانی و عملی متفاوتی دارد. معنای خندیدن در صورت بندی اجتماعی و فرهنگی جامعه اسلامی در قرون میانه در قالب ادبی طنز مفهوم پردازی شده و سبک بیانی معینی یافت. بررسی مبانی و تحول این نظام معنایی در فرهنگ ادبی طنز می تواند سبب شناسایی وضعیت اجتماعی- فرهنگی جامعه اسلامی شود. از اینرو روند ساخت یابی و نظام مند شدن مفاهیم، معانی، موضوعات و مصداق های نوع ادبی طنز در زمینه تاریخ فرهنگی- اجتماعی متون تاریخی مساله مقاله است. پرسش اصلی این است که روند شکل یابی نوع ادبی طنز که کنش انسانی،اجتماعی، فرهنگی خندیدن را در بافت تاریخی ایران اسلامی به فرم های مختلف هزل، هجو، مطایبه و طنز و غیره معنادار می ساخت، چگونه بود ؟یافته ها نشان می دهد که نوع ادبی طنز در ادب فارسی، در معنای خاص و جدیدی که به عنوان شوخ طبعی انتقادی فهمیده می شود، در تاریخ ادبیات فارسی نخستین جایگاه معینی نداشت و شامل مجموعه ای از مفاهیم و مصادیق مشابه و بیشتر بین فردی و معطوف به کنش خندیدن یا خنداندن می شد که طی شش قرن، بنا به زمینه تاریخی پیچیده اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی در ایران، از حالت میان فردی و درون گروهی عربی خارج و در معنای شوخ طبعی اجتماعی در جوامع جدید اسلامی چندقومیتی/چندفرهنگی تثبیت شده است.
بابا رتن هندی و مأثورات أخلاقی ما
حوزههای تخصصی:
ایقاع و اصول در رساله موسیقی کلیات یوسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رساله موسیقی موسوم به کلیات یوسفی منسوب به ضیاالدین یوسف، در دوره فتحعلی شاه قاجار(حک: 1212- 1250ه.) نوشته شده است. این رساله کوتاه، با وجود تکراری بودن برخی مطالب آن، از آن رو که تداوم نگارش رسالات موسیقی را در دوران قاجار نشان می دهد، اهمیت دارد. اشاره به نام دوازده دستگاه در این رساله نیز نکته مهمی را در روند تاریخی مفهوم دستگاه روشن می کند. مفهوم وزن در موسیقی (ایقاع) که در این رساله، چون بیشتر رسالات موسیقی دوران صفوی و پس از آن، با نام “اصول” شناخته می شود، آخرین فصل این رساله است. بخش اول این فصل که با تاثیر از رساله موسیقی میرصدرالدین قزوینی (د. 1008 ه.) نوشته شده، با تعریف اصول و نقره آغاز، و در ادامه از 5 دور متقدم و سپس هفده دور متاخر یاد می شود، سپس مولف به اصناف تصانیف (انواع یا ژانرهای موزون موسیقی) می پردازد؛ در بخش دوم که احتمالا تاثیر گرفته از رساله بهجت الروح است، بیست و چهار دور ایقاعی شرح داده شده است.
بدان چه طور ببینی
حوزههای تخصصی:
اطلاعات تاریخی و جغرافیایی در آثار و احیاء خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
سفال های پیش از تاریخی دروغین از جنوب ایران
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر تاریخ نگاری اقتصادی
حوزههای تخصصی:
آنگاه که تاریخ نگاری اقتصادی در حوزه مطالعات تاریخی مفهوم پیدا کند و حدود و ثغور منطقی بحث تحدید شود، شناخت و تحلیل بخشی از کنش های جمعی انسان هاست که در راستای تامین معیشت آنها در اعصار گذشته صورت گرفته است. چنین مفهومی هنگامی موضوعیت می یابد که با رویکرد میان رشته ای به تاریخ پرداخته شود و در راستای فهم ساختاری جامعه در ادوار گذشته، وجه اقتصادی کنش انسان ها مورد مطالعه قرار گیرد. مورخین هنگامی که تاریخ را در وجه ساختاری آن که همانا با حکمت در مفهوم عملی آن برابری می کند و سه وجه سیاست مدن، اخلاق و تدبیر منزل و یا همانا اقتصاد را در بر می گیرد در نظر داشته باشند، از گذشته های دور به وجه اقتصادی حیات انسانی توجه داشته اما عنوان مستقلی که بتوان آن را تاریخ نگاری اقتصادی نام نهاد برای کار خود به کار نبرده اند. به کار بردن چنین مفهومی حتی در شرایط کنونی گفتمان علمی حاکم بر محافل تاریخی نیز جای تامل دارد، اما با در نظر داشتن تلاش آن دسته از مورخینی که از دوران گذشتـه اهتمام ویژه ای بـه وجه اقتصادی حیات انسان داشته اند و مهمتر رویکرد فیلسوف مورخانی که از سده 18م به بعد نوعی درک ساختاری را از گذشته انسان مورد ملاحظه قرار داده اند می توان چنین مفهومی را با تسامح به کار برد و در جهت هرچه بیشتر تخصصی و دقیق تر شدن مطالعات تاریخی از آن استفاده نمود. در همین جهت مقاله حاضر در پی آن است که با بررسی سیر تحول مطالعات تاریخی که رویکرد اقتصادی به موضوع داشته و زمینه های تکوین چنین رهیافتی را فراهم کرده اند، به تاریخ نگاری اقتصادی و سهم آن در ارتقای سطوح کیفی و معرفتی دانش تاریخ بپردازد.
بررسی و نقد تاریخ نگاری محلی اصفهان از آغاز تا سده هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصفهان در دوره اسلامی تا سدهی هفتم از مراکز تمدنی است که از سنت محلی نگاری قابل توجهی برخوردار بوده است. در این مقاله مکتوبات محلی نگاری اصفهان در دو شاخهی تاریخ نگاری محلی؛ یعنی نگاشتن کتب تاریخ محلی دنیوی و دینی، به لحاظ کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. کتب بازمانده از دستبرد حوادث و همچنین اشارات و نقل قول هایی که از کتب مفقوده، در کتاب های دیگر باقی مانده است، روی هم رفته، مجموعه ای است از آنچه از تاریخنگاری محلی باقی مانده است. با مطالعه و تحلیل این مجموعه، الگوواره ای شکلی و محتوای در هر کدام از دو گونه ی محلی نگاری جلوه گر می شود. با مقایسه مجموعه موجودِ محلی نگاری اصفهان با مجموعه محلی نگاری موجودِ سایر نقاط ایران و با بهره گیری از مدل های مستخرج از آن، می توان به تحلیل چارچوبه محتوایی و ساختاری کتب تاریخ محلی اصفهان اقدام نمود. با استفاده از این تحلیل مشخص شده که هر یک از دو گونه تاریخنگاری محلی اصفهان، ضمن برخورداری از ممیزات و ویژگی های خاص خود، تا حد زیادی تابع سنت محلی نگاری رایج در سایر نقاط ایران است.
وجه اشتقاق و کاربرد معنای واژه زندیق در متون گوناگون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه زندیق نخستین بار در کتیبه کرتیر به کار برده شد و منظور از آن پیروان دین مانی بود، پس از آن برای پیروان جنبش مزدک نیز استفاده شد.این واژه در دوره اسلامی کاربرد بسیار گسترده ای پیدا کرد؛ تا جایی که حربه ای شد برای بیرون راندن رقیبان از صحنه سیاست.بنابراین معنای دقیق این واژه همیشه در هاله ای از ابهام و مورد بحث دانشمندان ایرانی و غربی بوده است.در این مقاله نخست بحث وجه اشتقاق واژه زندیق و نظراتی که در این باره آمده، مطرح شده و سپس به بحث معناشناسی و بسامد آن در متون گوناگون تاریخی و حدیثی پرداخته شده است.لازم به ذکر است، رد یا قبول گفته های افراد دیگر که در این باره نظر داده اند، از اهداف دیگر این مقاله است.