فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴۶۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة بین میزان استفاده از رسانه ها و گرایش دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا به حجاب در سال تحصیلی 92-1391 انجام گرفته است. سئوال اصلی این پژوهش آن است که آیا بین میزان استفاده از رسانه های ارتباطی (اینترنت، ماهواره و تلفن همراه) و گرایش دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا به حجاب رابطه وجود دارد؟ روش تحقیق، پیمایشی و همبستگی بوده است. از 4436 نفر جامعة آماری، با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی و جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان، نمونه ای به حجم 354 نفر انتخاب شده است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامة محقق ساختة میزان استفاده از رسانه و گرایش به حجاب بوده است. روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی محتوایی مورد سنجش قرار گرفت و از منظر صاحب نظران مورد تأیید واقع شد و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 85/0 و 93/0 محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص های آمار توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین) و از آزمون های آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون مرکب) برای تبیین داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که میزان گرایش به حجاب دانشجویان را می توان از روی میزان استفاده از اینترنت، موبایل و ماهواره پیش بینی کرد. هم چنین نتایج گویای آن است که بین میزان استفاده از اینترنت، ماهواره و موبایل با گرایش به حجاب، رابطه ای منفی و معنی دار وجود دارد؛ یعنی هر چه میزان استفاده از هر کدام از این رسانه ها بیشتر باشد، گرایش به حجاب کمتر است.
بررسی سطح تحصیلات و سن بر رفتار دینی زنان جنوب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر سطح تحصیلات و سن بر رفتار دینی زنان جنوب کشور می باشد. جامعه آماری این پژوهش زمینه یابی تمامی دختران محصل سال اول دوره تحصیلات راهنمایی تا دانشجویان سال آخر دانشگاه بود و آزمودنی ها، با روش نمونه گیری خوشه ای750 آزمودنی، از 5 شهر جنوب کشور که در دسترس بودند، انتخاب گردیدند. برای سنجش رفتار دینی از آزمون اصلاح شده نزارالعانی (1384)، با روایی و پایایی قابل قبول استفاده گردید. نتایج تحلیل واریانس عاملی و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که رفتار دینی زنان با تحصیلات بالاتر از دیپلم به گونه معنی داری کمتر از زنان با تحصیلات دیپلم و پایین تر (گروه سیکل و پایین تر و گروه بالتر از سیکل تا دیپلم) بود. هم چنین بین رفتار دینی با سن آزمودنی ها رابطه منفی معنی دار وجود داشت. نتایج بحث انگیز این پژوهش در کنار محدودیت های آن لزوم تحقیقات بیش تر در این زمینه را پیشنهاد می نماید.
نقش زنان در جنگ های عصر حکومت امام علی (ع)
حوزههای تخصصی:
هنجارهای عفاف و حجاب اسلامی در سیما وسینما (تحلیل تطبیقی سیاست ها))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام حجاب و عفاف
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه زنان حضور زن در اجتماع و سیاست و مساله حجاب
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی رادیو
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
در این مقاله با توجه به نظریه های هنجاری رسانه ها به عنوان چارچوب نظری رابط ارزش ها و رسانه ها به بازشناسی عفاف اسلامی در ارتباطات انسانی و به خصوص ارتباطات جمعی با گردآوری کتابخانه ای پرداخته و سپس سیاست های اعلامی در موضوع عفاف و حجاب در رسانة ملی و معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را با توجه به معیارهای اسلامی عفاف با روش نظریة بنیادی در حد مقوله بندی، مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج برآمده از مقوله بندی آموزة عفاف اسلامی و روش تحلیل درونی و مقایسه ای سیاست ها، نشان می دهد در رسانة ملی هر چند سیاست ها به طور جزئی تر به این موضوع پرداخته اند اما به طور جامع به همة آموزه های عفاف اسلامی توجه نشده و سیاست های سینما نیز، فاقد بسیاری از مقوله های عفاف اسلامی است. در پایان به راهبردهایی در جهت تدوین سیاست های کارا و جامع اشاره می شود.
خشونت نسبت به زنان از منظر تفاسیر قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود آن که اسلام به عنوان کامل ترین دین راهکارهایی در قرآن برای تنظیم روابط خانوادگی توصیه می کند، اما امروزه به دلیل داشتن برخی واژگان و عبارات متهم به تجویزخشونت علیه زنان شده است . یکی از این عبارات واژه «وَاضرِبُوهُنَّ » در آیه 34 سوره نساء است. به این دلیل مقاله حاضر باذکر نظرات جامعه شناسان در باب خانواده و خشونت خانوادگی و کج رفتاری اجتماعی به بررسی این عبارت با استفاده از واژه شناسی و ایجاد شبکه مفاهیم قرآنی و آیات و روایات تفسیری مربوطه اقدام کرده است . این مقاله با روش تحلیل محتوا و در راستای چارچوب نظری اسنادی به بررسی دیدگاه قرآن نسبت به زن و خانواده و قرینه های لفظی موجود در آیه و روایات تفسیری به تحلیل شرایط ضرب و نمادهای مخالفت قرآن با خشنوت علیه زنان اقدام کرده است. همچنین مغایرت واژه « وَاضرِبُوهُنَّ »را با بنیادهای نظریات جامعه شناسی در باب خشونت علیه زنان به اثبات رسانده و از نشوز مد نظر در این آیه با توجه به نظریات کج رفتاری اجتماعی تبیین جامعه شناسانه کرده است. نتایج نشان داد که گفتمان آیه متفاوت از گفتمانی است که در انتقادات از آن استفاده شده است؛ واژه مذکور به عنوان یک امر ارشادی، درپی تنظیم زندگی خانوادگی مخدوش شده بر اثر فقدان رعایت حدود خانواده است؛ و در فرآیندی ترتیبی بعد از دو مرحله «فعظوهن»و« واهجروهن فی المضاجع »و فقدان پاسخگویی آن ها و در شرایط بسیار محدود و مشخص اجرایی است؛ تعبیر مبارک« فلا تبغوا علیهن سبیلا » و روایات مفسر واژه «وَاضرِبُوهُنَّ » ، ازمخالفت قرآن با خشونت علیه زنان حکایت می کند.
به کارگیری الگوی ساخت گرا در راستای بازیافت پاسخ های فطرت درباره ی حجاب (مبتنی بر مبانی فلسفی علامه جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی ساخت گرا، از الگوهای نوین یادگیری است و برای تنظیم ساختار اطلاعات پراکنده ی ذهنی فرد و یافتن پاسخ توسط خود او به کار می رود، ولی می توان بر اساس نگرش های بنیادینی که در حوزه های معرفتی وجود دارد، کاربرد این الگو را توسعه داد و آن را برای بازیافت مشهودات فطری هم به کار گرفت. در این مقاله با تأکید بر مبانی علامه جوادی آملی نخست تحلیلی درباره ی هویت الگوی ساخت گرا و مشابهت آن با روش سقراطی ارائه شده و آن گاه با بیان کم و کیف فطری بودن حکم حجاب با تکیه بر دیدگاه های این اندیشمند، پیشنهاد راهبردی توسعه در کاربست این الگو در راستای یافتن پاسخ های فطرت درباره ی حجاب ارائه شده است. در این تحقیق، بر اساس مبانی فلسفی نشان داده شده است که چگونه طی مجموعه سؤالاتی که به مقتضای این الگو به سبک روش سقراطی در سه گام قابل طرح است، به فرد متربی می توان کمک نمود تا بتواند حکم فطرت و حکمت آن را درباره ی حجاب در مشهودات فطری خود بازیافت نماید. با به کار گیری این الگو که مبانی فلسفی و مزایای مهم و اصول ویژه ای دارد، فرد مترّبی به مشهودات فطری خود بازگشته و حجاب را نه به عنوان مانعی برای پوشاندن زیبایی بلکه به مثابه راهی برای رسیدن به زیبایی مطلق و کشش های فطری وجودی بر می گزیند.
بازتولید الگوهای حجاب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی این پژوهش معطوف به بررسی و تجزیه و تحلیل ابعاد و ویژگی های مرتبط با فرآیند جامعه پذیری حجاب و پوشش اسلامی بود. در این پژوهش، با استفاده از مدل نظری عناصر چهارگانه فرآیند جامعه پذیری میچنر و همکاران (1990) و سایر صاحب نظران معاصر تئوری جامعه پذیری (اونس و داویس، 2000؛ تایلور، 2003)، فرآیند جامعه پذیری حجاب از طریق سیستم آموزشی تجزیه و تحلیل شد. بر همین اساس، مهم ترین الگوها و ویژگی های مرتبط با چگونگی بازنمایی حجاب و پوشش زنان در متون آموزشی مدارس ایران بر پایه روش تحلیل محتوا بررسی شد. مطابق نتایج این پژوهش، اگرچه الگوهای کمابیش عمومی در زمینه چگونگی بازنمایی حجاب و پوشش زنان از طریق سیستم آموزشی وجود دارد، اما تجزیه و تحلیل های تفصیلی این پژوهش نشان می دهد که این الگوهای کلی به طور معناداری تابعی از دوره های تحصیلی و عنوان متون درسی است.
تحلیل تطبیقی شکل و رنگ چادر زنان ایران
حوزههای تخصصی:
چادر زنان که امروزه به عنوان حجابی کامل در اکثر جوامع اسلامی مورد قبول واقع شده است، در ایران دارای پیشینه ای سه هزار ساله است . بنابر شواهد تاریخی، این نوع پوشش در ایران برای اولین بار در میان زنان پارسی استفاده می شده است. زنان ایرانی در دوره باستان پوشیدگی کامل را نشانه تشخص و ادب ، نهایت آراستگی و متانت می دانستند. پس از اسلام آوردن ایرانیان، در قرون اولیه اسلامی، اکثر زنان ایرانی ، چه آنان که مسلمان شده بودند و چه زنان معتقد به ادیان الهی دیگر، برای پوشاندن خود از چادری استفاده می کردند که در ابتدا به رنگ سفید بود. در ایران، به تدریج با توجه به دوره های تاریخی، این چادر سفید به رنگهای آبی نیلی ، چهارخانه و در اواسط قاجاریه به رنگ سیاه درآمد. استفاده از چادر سیاه تا دوره پهلوی اول، عمده ترین حجاب بیرونی زنان محسوب می شد که در آن تغییراتی نیز به وجود آمده بود. با کشف حجاب اجباری توسط رضا شاه، زنان مجبور به کنار گذاردن آن شدند و با کناره گیری رضا شاه، در دوره پهلوی دوم، بعضی از زنان دوباره به چادر رو آوردند اما مانند گذشته استفاده از آن رایج نشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، چادر، مانند دوره های تاریخی پیش از پهلوی در میان همه زنان ایرانی باز هم چندان مورد استقبال قرار نگرفت، اما امروزه در عرصه های سیاسی و اجتماعی، چادر همچنان حجابی کامل قلمداد می شود.
این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع ، توصیفی و تحلیلی است. از روش و ابزار تحقیقات اسنادی و کتابخانه ای در جهت جمع آوری داده ها، استفاده شده است.
حاصل این تحقیق گواهی می دهد که چادر، در طول تاریخ از نظر شکل و رنگ متناسب با فرهنگ دوران خود شکل های متفاوتی گرفته است؛ و نکته قابل توجه دیگری که از این تحقیق می توان استنباط کرد این است که ، چادر، پوششی که زنان ایرانی از دوره باستان از آن استفاده می کردند، بعد ها ، الگوی مناسبی برای حجاب زنان مسلمان شده است.
نگاهی به شخصیت حقیقی زن از منظر آیات و روایات (با تأکید بر بحث تعارض دلیل ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مباحث مربوط به زن، پیوسته یکی از موضوعات جذاب و پر هیاهو بوده است، شخصیت زن را می توان از دو منظر حقوقی و حقیقی واکاوی کرد. از زاویه حقوقی، ابعادی مانند مبانی حقوق زن، تفاوت ها و اشتراکات حقوقی دو جنس، راز تفاوت ها و... کنکاش پذیر است که بررسی آن مجالی دیگر می طلبد. هدف از نوشتار حاضر بررسی «شخصیت حقیقی» زن است تا با تبیین و جمع عرفی میان روایاتِ به ظاهر معارض مربوط به زن و تشخیص احادیث صحیح از سقیم به رفع شبهات اقدام کند. این پژوهش با روش کیفی و تحلیلی به این نتیجه دست یافت که روایات واحدی که در مباحث غیرفقهی زنان وارد شده از نظر بسیاری از علما، فاقد حجیت است، حتی در صورت حجیت خبر واحد نادیده گرفتن ضعف سند، بسیاری از اخبار مربوط به سندیت و نکوهش زنان، باز هم تعارض محتوای این اخبار با آیات قرآن کریم، سیره پیامبر(ص)، اصول عقلی، سایر روایات و... نشانه مردود بودن آن هاست.
بررسی تأثیر زوج درمانی اسلامی بر رضایت زناشویی زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ه هدف این پژوهش بررسی تأثیر زوج درمانی اسلامی بر رضایت زناشویی بوده است. روش این پژوهش نیمه تجربی با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. نمونه این پژوهش، 20 زوج از زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره اصفهان در سال 1388 بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) جایگزین شدند. فرضیه اصلی پژوهش این بود که: زوج درمانی اسلامی رضایت زناشویی همسران را افزایش می دهد. متغیروابسته این پژوهش، رضایت زناشویی بوده است که با پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ ارزیابی شده است. متغیر مستقل نیز زوج درمانی اسلامی بوده است که در نه جلسه تنظیم و آموزش داده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS تحلیل شده است. نتایج نشان داد که آموزه های اسلامی رضایت زناشویی (01/0P<) را افزایش داده است. همچنین آموزه های اسلامی ابعاد رضایت زناشویی (مسائل شخصیتی، ارتباط، حل تعارض، مدیریت مالی، رابطه جنسی، فرزندان و فرزند پروری و رابطه با فامیل و دوستان) را افزایش داده است (01/0P<). تأثیر آموزه های اسلامی بر رضایت زناشویی زنان و مردان یکسان بوده است.
نقش جهت گیری مذهبی و مناسبات سالم زوجین در پیش بینی سازگاری زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
گفتمان های پوشش ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمولاً نخستین چیزی که فرایند نوگرایی در جامعههای سنتی نابود میکند، لباس سنتی است. امروزه غرب با تکیه بر رسانههای فراگیر و صنعتِ فرهنگ، دنیا را به سوی همسان سازی پیش میبرد که یکی از تجلیهای آن، پوشش مردم است. در جامعه امروزی از یک سو جهانی شدن و گسترش فرهنگ مصرفی و فرهنگ عامه پسند به دلیل ورود فرهنگ بیگانه، از سوی دیگر ورود زنان به عرصههای عمومی ، مسئله پوشش را مسئلهای غامض و مجادله برانگیز میکند. پوشش زنان در ایران همزمان امری فرهنگی، مذهبی، ایدئولوژیکی و گفتمانی است. ما در این مقاله به پوششِ ملی و پوششِ زنان به طور خاص در قالبِ گفتمانیِ آن میپردازیم . نگاه به پوشش و تلاش برای درک گفتمانی آنها به ما کمک میکند که به زاویه جدیدی از این مسئله حاشیه ساز پی ببریم. گفتمانها بر اساس اهداف و ارزشهایی معین انتخابهایی را در اختیار فرد میگذارند که بتواند خود را با پوشش به دیگران معرفی کند. این مقاله ضمن بررسی پوشش در سه دوره تاریخی بر ورود فرهنگ غربی درباره پوشش به ایران ، تکیه دادهاست. در این دوره، گفتمان دینی با تأکید بر حجاب با گفتمان لیبرال مبنی برآزادی در نوع پوشش درگیرند، هر چند گفتمان مذهبی غالب است، اما لازم است که مراکز تربیتی برای گسترش هرچه بیشتر حجاب اسلامی، به رغم تأکید بر نوع پوشش، بر محور ""عفت"" تأکید کنند.
تحلیل جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش به حجاب مطالعه موردی: گرایش به حجاب در بین دانشجویان دختر دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نگاه جامعه شناختی، حجاب در بستری از روابط اجتماعی شکل می گیرد که در آن چهارچوب، مسائل زنان دارای ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و همچنین مؤلفه های مذهبی، معنوی، منزلتی، شخصیتی و رفتاری است که از پارادایم و منظرهای مختلف قابل بررسی است. هدف از این تحقیق، بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش دانشجویان دختر نسبت به حجاب است. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه مازندران تشکیل می دهند که تعداد آنها در سال 1390، برابر با 13000 نفر بوده است. پرسش نامه محقق ساخته با پایایی 74/0 به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در اختیار 560 نفر از آنها قرار داده شد. نتایج تحلیل مسیر و رگرسیون چندمتغیره نشان داد که مهم ترین متغیر مؤثر بر گرایش به حجاب، متغیر گرایش به فمینیسم بوده است. سایر متغیرهای مؤثر به ترتیب عبارتند از: عوامل محرک اجتماعی، پایگاه اقتصادی اجتماعی، سبک زندگی و محل سکونت. مدل تحلیلی، تنها 33 درصد عوامل مؤثر بر حجاب را تبیین کرده است. در ضمن، گرایش به حجاب و فمینیسم به عنوان دو گرایش متعارض، در حد متوسط به بالا و تا حد قوی در بین جامعه آماری مشاهده شده است
کنش های اجتماعی زنان و دختران نسبت به حجاب و رابطه آن با مصرف اینترنت و ماهواره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی بر نامه درمانی خود بخشودگی بر مبنای مفاهیم قرآنی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر بخشی بر نامه ی درمانی خود بخشودگی مبتنی برمبانی قرآنی بر کاهش افسردگی در زنان مطلقه، انجام گرفت. ابتدا در مرکز بهزیستی شهر زنجان، از 65 زن طلاق گرفته که بواسطه فراخوان اطلاع یافته بودند، آزمون افسردگی بک (2) اجرا شد. سپس برای 20 نفر از شرکت کنندگان که نمرات افسردگی 10-30 (خفیف تا متوسط) کسب کرده بودند، آزمون خودبخشودگی موگر اجرا شد و سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایشی و کنترل (در هر گروه 10 نفر) جایگزین شدند. طی 2 ماه، 8 جلسه مشاوره ی گروهی خود بخشودگی بر مبنای مفاهیم قرآنی بر گروه آزمایشی انجام شد .پس از اتمام جلسات، پرسشنامه افسردگی بک(2) و آزمون خود بخشودگی موگر مجددا برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان دادند که نمرات خود بخشودگی در گروه آزمایشی افزایش یافته و به تبع آن نمره ی افسردگی نیز در این گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته بود
بازار تن فروشی خیابانی زنان در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی اجتماعی
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی جنسی
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام حجاب و عفاف
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد اشتغال
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن، تفریحات و سلامت بهداشت جسمی و جنسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
شناخت کامل بازار فعالیت های غیرقانونی از جمله تن فروشی دشوار و در مواردی ناممکن است. در عین حال، بدون شناخت ویژگی های بازار پدیده ای مثل تن فروشی نمی توان سیاست های مداخله ای برای پیشگیری، کنترل، یا کاهش آن را طراحی کرد. جامعة آماری پژوهش زنانی هستند که در مناطق 22گانة شهر تهران تن فروشی می کردند. یافته های پژوهش نشان می دهد در بازار تن فروشی تقریباً مثل هر بازار دیگری قواعد عرضه و تقاضا تأثیرگذار و تعیین کنندة بسیاری از عوامل اند، اگرچه توضیح دهندة اصلی ترین علت ها و آثار نیستند. بررسی اجزای درآمد و نوبت های کار روسپیان نشان داد عواملی مثل 1. هزینه ها 2. سن فعلی 3. محل جلب مشتری 4. نرخ هرنوبت رابطة جنسی (عادی) 5. شمار مشتریان و 6. تجربه بر درآمد حاصل از تن فروشی آثار معناداری دارند.
یافته ها نشان می دهد الگوی غالب فعالیت روسپیگری خیابانی در ایران، کار فردی است و به معنای اقتصادی ""بازار"" روسپیگری در این بخش کاملاً شکل نگرفته است. پایین بودن نرخ رشد درآمدها به نسبت تورم، عدم توسعه و سازماندهی و تنوع بخشی به فعالیت ها، پایین بودن قاچاق انسان (زنان خارجی) برای روسپیگری به ایران و عدم امکان و اطمینان سرمایه گذاری مانع شکل گیری بازار تن فروشی مشابه دیگر کشورها شده است. سن ورود به روسپیگری در ایران بین 16 تا 22 سال و بالاتر از معیار جهانی است. همچنین بررسی برخی عوامل بازار از جمله توزیع مکانی و زمانی فعالیت، تعداد متقاضیان، درآمد و هزینه ها و دیگر موارد و مقایسة آن ها با یافته های مطالعات جهانی نشان می دهند که به لحاظ جغرافیایی بازار روسپیگری در شهر تهران در محل های فعالیت تقریباً متمرکز و در مسیر خیابان های اصلی شهر است و از این لحاظ با الگوهای جهانی مشابهت دارد. روزهای پرکار هفته در ایران هم مثل بیشتر تحقیقات مشابه در دیگر کشورها، روزهای پایانی هفته عنوان شده است. اما میزان تقاضا، درآمدها و هزینه ها الگوی متفاوتی دارند. یافته های این تحقیق بر فقرزدایی، به عنوان راهبردی پایدار در کنترل آسیب های اجتماعی و از جمله روسپیگری، تأکید دارد و غفلت از آن را تهدیدی برای شکل گیری و توسعة بازارهای غیرقانونی می داند.
پوشش زن در ایران باستان
حوزههای تخصصی:
این مقاله با عنوان «پوشش زن در ایران باستان» سعی در بررسی سیر تحول پوشش زن در ایران باستان دارد. آنچه درخواهیم یافت این است که در دوره ماد، هخامنشی و اشکانی یکسانی خاصی در پوشش زنان مشاهده می شود؛ به طوری که نوع پوشش مادها در پوشش چین دار هخامنشیان بروز کرده بود و سپس پوشش زنان اشکانی تحت تأثیر سنن هلنیستی و هخامنشی شکل تازه ای به خود گرفت. اما در دوره ساسانی، این پوشش در طرح های متنوعی شکل گرفت و در طراحی لباس، تأثیر هنر یونان پایان پذیرفته و بازگشت به عصر هخامنشی احیاء شده بود.
بررسی انتقادی دگردیسی «حجاب چادر» در بازنمایی تلویزیونی: مطالعه معناشناختی دو سریال «آخرین گناه» و «بی صدا فریاد کن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات عارض شده بر «حجاب» بانوان در ایران پس از انقلاب اسلامی و مطالعه ابعاد و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن یکی از مسائل مهم و جذاب حوزه «مطالعات فرهنگی حجاب در جمهوری اسلامی ایران» است. «چادر» نیز به عنوان یکی از گونه های برجسته و چشمگیر حجاب بانوان در ایران از روند عمومی این تغییرات مستثنی نبوده و بخش های قابل توجهی از فرهنگ عمومی و نیز فضای رسانه ای ایران به ویژه در تلویزیون و سینما، نمایشگاه این دگرگونی های متأخر است. اگرچه بخش اعظم کنش های چادرمدار بانوان امروز ایران در همان زمینه های سنتی و اصیل آن روی می دهد اما ملاحظه تغییراتی در نشانه و کارکرد چادر نزد بخش هایی از بدنه اجتماعی و نیز بازنمایی های رسانه ای کافی است تا این پدیده را در شمار مسائل مهم و حساس مطالعات فرهنگی لباس و حجاب در ایران قرار دهد. نوشتار پیش رو به دنبال مطالعه سطوحی از تغییرات نشانه شناختی، کارکردی و در نهایت معنی شناختی حجاب چادر در سریال های تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. این مطالعه از طریق مصاحبة گروهی با چهار گروه پانزده نفره از بانوان حوزوی و دانشگاهی حامل چادر سنتی و اصیل ایرانی در مورد برساخته های متأخر تلویزیون از «زن و دختر چادری»، در نهایت توضیح می دهد که چادر در بسیاری از تولیدات نمایشی صدا و سیما دچار دگردیسی های کارکردی و معنایی همه جانبه ای شده و در نوعی نقض غرض رسانه ای و فرهنگی به یک «شنل» خیره کننده و جذاب تقلیل یافته است