فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۶٬۵۱۵ مورد.
منبع:
زن و جامعه سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
81 - 98
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی عوامل فرهنگی – اجتماعی مرتبط با فعالیت های ورزشی زنان انجام شده است. این پژوهش به روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه صورت گرفته است و در نمونه ی مورد مطالعه، 600 نفر از زنان 20 تا 65 سال شهر شیراز مورد سنجش قرار گرفتند. نظریه ی سرمایه های پیر بوردیو از نظریات جامعه شناسی به عنوان چهارچوب نظری انتخاب گردید. تحلیل داده ها نیز توسط برنامه ی نرم افزاری Spss انجام شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس و رگرسیون برای بررسی روابط و یا مقایسه ی متغیر ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که 3/58 درصد از زنان، هیچ گونه فعالیت ورزشی ندارند که چیزی بیش از نیمی از زنان می باشد. متغیرهای مورد بررسی شامل طبقه ی اجتماعی، تفکر قالبی، سرمایه ی بدنی، اعتماد اجتماعی و مشارکت فرهنگی است. آزمون فرضیات نشان داد که میان تمامی متغیرهای ذکر شده( طبقه ی اجتماعی، تفکر قالبی، سرمایه ی بدنی، اعتماد اجتماعی و مشارکت فرهنگی) و فعالیت های ورزشی زنان رابطه ی آماری معناداری وجود دارد.
طراحی و تبیین مدل پارادایمی کارآفرینی اجتماعی با رویکرد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار (مطالعه موردی: کمیته امداد امام خمینی (ره) استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
147 - 171
حوزههای تخصصی:
زنان و دختران بیشتر از مردان در معرض استثمار، فقر، خشونت و سوء تغذیه قرار دارند و فرصت تحصیل و آموزش برایشان کمتر فراهم است. کارآفرینی اجتماعی به زنان فرصت می دهد سرنوشت خویش را در دست گیرند. کارآفرینی اجتماعی در مقایسه با سرمایه گذاری سنتی و دولتی، دستیابی به استقلال، توانمندی و مشارکت اجتماعی بیشتری را برای زنان میسر می کند. این مطالعه درصدد است با استفاده از روش پژوهش کیفی و به کارگیری راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد به ارائه الگویی از کارآفرینی اجتماعی با رویکرد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در کمیته امداد امام خمینی(ره) بپردازد و عوامل مؤثر بر شکل گیری این فرایند و پیامدهای حاصل از آن را شناسایی و تشریح کند. در این زمینه، با هجده نفر از متخصصان دانشگاهی و مددکاران خانواده کمیته امداد امام خمینی(ره) در استان فارس به عنوان نمونه آماری به صورت نظری و هدفمند و به شیوه نیمه ساختاریافته مصاحبه شد و متن های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. نتایج نشان داد سیاست های توانمند ساز به منزله پدیده محوری و در تعامل با عوامل دیگر موجب شکل گیری کارآفرینی اجتماعی می شود. نحوه ارتباط این عوامل در مدل نهایی پژوهش نشان داده شده است. ظرفیت سازی، تقویت جسمی روانی و قوانین حمایتی در شکل گیری سیاست های توانمندساز تأثیر بسزایی دارند که درنهایت این نگرش پایه ای برای به وجود آمدن پدیده کارآفرینی اجتماعی می شود.
بررسی زمینه های تغییر و تحوّل در حقوق و جایگاه زنان در آغاز قرن چهاردهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
121 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تحولات جایگاه زنان در دوره های مختلف تاریخی و نیز بیان زمینه های تغییر در حقوق و جایگاه آنان در جوامع اسلامی در آغاز قرن چهاردهم هجری است که بر اساس روش تاریخی تحلیلی، از نوع تحلیل محتوا می باشد. ظهور دین اسلام سرآغاز تحولاتی عظیم در حقوق و جایگاه زنان بود. زنان در دوران پیامبر(ص) در تمامی عرصه های اجتماعی فعالیت و اظهارنظر می نمودند؛ اما این دوران عزّت، چندان به طول نینجامید و پس از وفات پیامبر(ص) عواملی همچون بازگشت به سنت های جاهلی، رواج فساد، آمیزش با فرهنگ های بیگانه، رواج اندیشه های مردسالارانه، ظهور دیدگاه های افراطی، نگاه ابزاری به زنان و بی توجهی به آموزش آنان، زمینه های انحطاط در جایگاه زنان را در جامعه فراهم نمود و زن ارزش، احترام و جایگاه اجتماعی اش را از دست داد. با آغاز قرن چهاردهم هجری عواملی همچون ظهور انقلاب صنعتی و فرانسه، رواج مباحث تجددگرایانه، استعمار و استبداد و مبارزه با آن، ظهور سرمایه داری و شهرنشینیِ زنان، پیشرفت های بشر در تکنولوژی های جدید، احتیاج مبرم به اصلاحات در امپراتوری عثمانی، علاوه بر ایجاد تحولات گسترده در جوامع اسلامی، بار دیگر زمینه های تحوّل در حقوق و جایگاه زنان را پس از دوره ی رکود فراهم نمودند و سبب ایجاد تغییرات گسترده ای در حقوق آنان گردید.
داوری قراردادی در حقوق خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیا سیاست کلی نظام حقوقی ج.ا. ایران تشویق به داوری و نهادینه سازی آن است. داوری در نظام حقوقی ایران کارکرد دوگانه دارد؛ در قانون آیین دادرسی مدنی، داوری مبنای قراردادی دارد و نهادی شبه قضایی است. این نهاد می تواند در عرض محاکم قضایی به حل و فصل دعاوی بپردازد. در حالی که داوری در قانون حمایت خانواده یک الزام قانونی در دعوای طلاق غیرتوافقی و نهادی غیرقضایی است و هدف آن صرفاً ایجاد صلح و سازش می باشد. به همین دلیل، داوری قراردادی از ظرفیت بیشتری برای حل و فصل دعاوی از جمله دعاوی خانواده برخوردار است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که داوری در قانون حمایت خانواده بسیار کم فایده و نقش آن در حل مسایل خانواده ناچیز است. بر این اساس، بهتر است از ظرفیت داوری قراردادی در حقوق خانواده استفاده شود. از طریق داوری قراردادی، زوجین به اختیار خود ملتزم می شوند که مسایل میان خود را از طریق داور توافقی حل و فصل نمایند و از مراجعه به دادگاه خودداری کنند. با وجود قرارداد داوری، زوجین حق دادخواهی در محاکم قضایی را از خود سلب کرده و جز با توافق نمی توانند موضوع داوری را در دادگاه مطرح نمایند. هرچند داوری قراردادی مسأله جدیدی نیست، ولی استفاده از این راهکار فقهی- حقوقی برای حل و فصل دعاوی خانواده، ایده جدیدی است که در این پژوهش بررسی شده است.
نقش عملکرد خانواده اصلی و روان رنجورخویی در باورهای ارتباطی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
155 - 174
حوزههای تخصصی:
اهمیت باورها و الگوهای ارتباطی در شکل دادن و تعیین کیفیت روابط زوجین غیر قابل انکار است. این باورها نیز مانند هر متغیر دیگری نشأت گرفته از عوامل بسیاری نظیر فرآیندهای درونی و ویژگی شخصیتی هر فرد و نیز عوامل محیطی و بافت اجتماعی است. از این رو هدف پژوهش حاضر، نقش عملکرد خانواده ی اصلی و روان رنجورخویی در باورهای ارتباطی زوجین متقاضی طلاق می باشد. در مطالعه ی حاضر که از نوع همبستگی می باشد، از بین زوج های متقاضی طلاق شهر اردبیل، 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از: خرده مقیاس روان رنجورخویی از پرسش نامه ی شخصیتی NEO-FFI (McCrae & Costa, 1985)، مقیاس خانواده ی اصلی (Hovestadt et al, 1985) و پرسش نامه ی باورهای ارتباطی (Eidelson and Epstein, 1982). داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که باورهای ارتباطی زوجین با روان رنجورخویی، رابطه ی مثبت و معنی داری دارد. از بین مؤلفه های عملکرد خانواده ی اصلی، مؤلفه ی صراحت بیان، احترام و حل تعارض با باورهای ارتباطی زوجین رابطه ی منفی و معنی داری دارند. نتایج روش رگرسیون نیز نشان داد که روان رنجورخویی و مؤلفه های صراحت بیان و اعتماد، بهترین پیش بینی کننده ی باورهای ارتباطی زوجین بوده اند. البته در این میان، روان رنجورخویی سهم بیشتری در تبیین تغییرات باورهای ارتباطی زوجین نسبت به مؤلفه های عملکرد خانواده ی اصلی دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که سطح پایین روان رنجور خویی و کارکرد بهنجار خانواده ی اصلی قادر به پیش بینی باورهای کارآمد ارتباطی می باشد که نتیجه ی این امر، کاهش تعارضات زناشویی می باشد.
نقش تربیتی زن در جامعه اسلامی
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
109-120
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تربیتی زن در جامعه اسلامی و بیان نظر اسلام نسبت به مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بود. طرح پژوهش مروری و از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. تحلیل مطالب براساس منابع قرآن، احادیث، کتب، مقالات در حوزه ی تربیت اسلامی، آیات قرآن کریم و روایات معصومین (ع) انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در آموزه های دینی ضمن تأکید بر مقام والای مادر و جایگاه زن، ضرورت احترام و تلاش برای برآوردن حقوق مادران، به سلامت جسمی و روانی آنان توجه بسیاری شده است و بر اساس اظهارات صاحب نظران در حوزه ی علوم اجتماعی، نقش محوری مادر در سازندگی کشور موثربوده، هم چنین دین مبین اسلام مانع مشارکت زنان در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشده، از این رو از نگاه قرآن زن نقشی مؤثر در اجتماع دارد و باید هم گام با مردان در مسایل مهم اجتماعی نقش آفرینی نماید. هم چنین مشخص شد که اسلام جامع ترین وکامل ترین نگرش را نسبت به شخصیت زن دارد.
حقوق ممتازه جامعه زنان نسبت به مردان، در فقه اسلام و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
73 - 96
حوزههای تخصصی:
بررسی مجموعه ی مقررات فقه اسلام و حقوق ایران روشنگر این است که نه تنها عدالت حقوقی میان جامعه ی زنان و مردانحکم فرما است؛ بلکه محقق در این راستا با احکامی مواجه می شود که قانونگذار، به صورت کاملاً جانبدارانه ای زنان جامعه را مورد حمایت ویژه قرار داده است . برخلاف رویکرد فمینیسم نسبت به تعامل اسلام با جامعه ی زنان، کمیّت و کیفیت این مقررات، تا حدی است که حتی احتمال تبعیض جنسیتی در اسلام به نفع زنان به ذهن متبادر می شود.بهره مندی از حقوقِ مطالبه ی نفقه، مهریه، جهیزیه، اجرت المثل ایام زوجیت، اجرتِ رضاع و شیردهی، نحله، متاع به معروف، اولویت در حضانت اطفال، امکان الزام مرد به داشتن فرزند، حق تقدم در دریافت مهریه و نفقه نسبت به سایر طلبکاران و عدم تکلیف درخصوص شرکت در جنگ، نمازجماعت، انجام وظایف خارج از منزل و انجام خدمت عمومی از جمله امتیازات ویژه ای هستند که در اسلام و حقوق ایران، صرفاً به زنان جامعه اختصاص یافته است.از دیگر نتایج تقریر چنین قواعد حمایتی،وضعِ تکالیف محدودترو سهل تر برای جنس مؤنث نسبت به جنس مذکر در حوزه ی قوانین است. مقاله ی حاضر، با روش توصیفی - تحلیلی، درصدد پاسخ گویی به انتقادات فمینیسم به رویکرد اسلام به جنس زن از بعد فقهی و حقوقی است و با ارائه ی مستندات، به نقد ادله ی مخالفان در خصوص موضوعات ارث، دیه، حق طلاق، قضاوت، شهادت، ولایت پدر بر دختر در ازدواج که از دیدگاه ایشان، به عنوان مهم ترین تبعیضات میان زن و مرد در حوزه ی مقررات شرعی و قانونی تلقی گردیده، پرداخته شده است.
بررسی زمینه های تغییر و تحوّل در حقوق و جایگاه زنان در آغاز قرن چهاردهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
121 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تحولات جایگاه زنان در دوره های مختلف تاریخی و نیز بیان زمینه های تغییر در حقوق و جایگاه آنان در جوامع اسلامی در آغاز قرن چهاردهم هجری است که بر اساس روش تاریخی تحلیلی، از نوع تحلیل محتوا می باشد. ظهور دین اسلام سرآغاز تحولاتی عظیم در حقوق و جایگاه زنان بود. زنان در دوران پیامبر(ص) در تمامی عرصه های اجتماعی فعالیت و اظهارنظر می نمودند؛ اما این دوران عزّت، چندان به طول نینجامید و پس از وفات پیامبر(ص) عواملی همچون بازگشت به سنت های جاهلی، رواج فساد، آمیزش با فرهنگ های بیگانه، رواج اندیشه های مردسالارانه، ظهور دیدگاه های افراطی، نگاه ابزاری به زنان و بی توجهی به آموزش آنان، زمینه های انحطاط در جایگاه زنان را در جامعه فراهم نمود و زن ارزش، احترام و جایگاه اجتماعی اش را از دست داد. با آغاز قرن چهاردهم هجری عواملی همچون ظهور انقلاب صنعتی و فرانسه، رواج مباحث تجددگرایانه، استعمار و استبداد و مبارزه با آن، ظهور سرمایه داری و شهرنشینیِ زنان، پیشرفت های بشر در تکنولوژی های جدید، احتیاج مبرم به اصلاحات در امپراتوری عثمانی، علاوه بر ایجاد تحولات گسترده در جوامع اسلامی، بار دیگر زمینه های تحوّل در حقوق و جایگاه زنان را پس از دوره ی رکود فراهم نمودند و سبب ایجاد تغییرات گسترده ای در حقوق آنان گردید.
ارزیابی نمود نقش اجتماعی زن در سینمای ایران (سال های 1390- 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
309 - 324
حوزههای تخصصی:
سینما به منزله رسانه ای که به کسب پایگاهی مستحکم در میان مردم موفق شده، علاوه بر جنبه های هنری از مناظر دیگری نظیر جامعه شناسی نیز قابل تحلیل و بررسی است. نظریه بازتاب یکی از نظریاتی است که زیرمجموعه جامعه شناسی سینما قرار می گیرد و از دیدگاهی به مقوله سینما می نگرد که وجود ارتباط تنگاتنگ و گسست ناپذیر بین فیلم های تولیدشده در یک بافتار اجتماعی با خود آن بافتار، به طور عام، و نهادهای سازنده آن، به طور خاص، را اجتناب ناپذیر می داند. در این پژوهش، سعی بر این است تا با تکیه بر این موضع فکری نقش اجتماعی کاراکترهای زن موجود در فیلم های ساخته شده بین سال های 1390 1396 به روش تحلیل محتوای کیفی واکاوی شود. انتخاب این بازه زمانی به دلیل نزدیکی به زمان نگارش مقاله (1397) و به تبع آن نزدیکی به بافت جامعه امروز مخاطبان است. جامعه آماری مورد نظر به طور هدفمند از بین فیلم های برنده شده در بخش های بهترین فیلم، بهترین فیلم نامه و بهترین فیلم از دید تماشاگران جشنواره فجر این دوره انتخاب شده است. در بخش اصلی نیز، تحلیل نقش اجتماعی شخصیت ها براساس پنج شاخصه، که به باور نگارندگان جوانب مختلف نقش اجتماعی زن در سینما را مورد پوشش قرار می دهد، صورت می پذیرد: 1. ژانر فیلم ها، 2. طبقه اجتماعی شخصیت ها، 3. نوع شغل شخصیت ها، 4. خودکارآمدی اجتماعی شخصیت ها و 5. کنشگری شخصیت ها؛ تا از این طریق جایگاه اجتماعی زنان، به عنوان تشکیل دهندگان نیمی از جمعیت ایران به واسطه تشریح تصویر ارائه شده در سینمای این شش سال مشخص شود.
مقایسه رویکرد معروف گرا و حقوق گرا در انعطاف بخشی به روابط همسران و حقوق زنان (با تأکید بر آیه 228 سوره بقره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تبیین و مقایسه دو رویکرد معرو ف گرا و حقوق گرا و تأثیر آن بر انعطاف روابط همسران و حقوق زنان، به بررسی «اصل معاشرت به معروف» در آیه 228 سوره بقره پرداخته و نگرش قرآن پژوهان را واکاوی، مقایسه و ارزیابی کرده است. نتایج بررسی این دو رویکرد نشان می دهد که در برداشت های حقوق گرا، جایگاه اساسی قاعده معروف، به حاشیه رفته، یا اصلاً مورد توجه قرار نگرفته و تبیین آیه، بیشتر به جنبه حقوق ثابت و خشک در روابط همسران اختصاص یافته است. برخلاف برداشت های معروف گرا که در آن ها، لفظ معروف، کاربردی گشته و در کانون توجه قرآن پژوهان قرار گرفته است و نیز به عنوان یک اصل در روابط همسران، به چگونگی روابط آن ها و حقوق زنان انعطاف بخشیده است. نگاه معروف گرا به اصل معاشرت به معروف را می توان به دو شاخه معروف گرایی الزامی و غیر الزامی تقسیم کرد. معروف گرایی الزامی، برخلاف معروف گرایی غیر الزامی، به اصل مزبور به عنوان اصلی اخلاقی-حقوقی می نگرد و به آن ضمانت اجرایی می دهد که در پرتوی آن، روابط همسران در کنار معیارهای ثابت دینی- بر پایه عرف متدینین، از انعطاف برخوردار گشته و به حقوق اجتماعی زنان از جنبه های مختلف جریان بخشیده است. این نوع نگرش در آثار برخی از مفسّران و حقوقدانان معاصر، جایگاه برجسته ای را به خود اختصاص داده است.
ارائه مدل رفتار انتخابی مصرف کنندگان لوازم آرایشی لوکس: تحلیلی بر رفتار زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 25
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر و محرک خرید و تحلیل فرایند انتخاب زنان مصرف کننده کالای لوکس آرایشی در ایران در قالب یک مدل است. تحقیق حاضر با استفاده از روش آمیخته انجام گرفته است. در فاز اول، به روش کیفی با مصاحبه های نیمه ساختار یافته با گروه های کانون مصرف کننده اطلاعات جمع آوری و با روش تحلیل تم بررسی شد. این داده ها از مصاحبه با 23 نفر به دست آمده است. به منظور رتبه بندی مقوله های به دست آمده از تکنیک آنتروپی شانون استفاده شده است. در فاز دوم، عوامل شناسایی شده با جمع آوری داده از متخصصان صنعت آرایشی به روش مدل سازی ساختاری تفسیری به مدل نهایی رفتار مصرف کننده تبدیل شده است. در این پژوهش، طی تحلیل تم 12 مقوله اصلی شناسایی شده است. این 12 مقوله با استفاده از تکنیک انتروپی شانون وزن دهی و رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد محرک های خارجی، ارزش گذاری حین خرید، گروه های تأثیر گذار و محرک های داخلی به ترتیب بیشترین وزن را در تصمیم به خرید و انتخاب مصرف کننده دارند. خروجی روش مدل سازی ساختاری تفسیری یک مدل چهار سطحی است که ترتیب اثرگذاری مقوله ها و روابط بین آن ها را به صورت شفاف نشان می دهد.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری گروهی بر بهبود علائم پسآسیبی، کیفیت زندگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زنان مواجهشده با خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر کاهش علائم پس آسیبی، افزایش رضایت زناشویی، افزایش کیفیت زندگی و افزایش عزت نفس زنان موردخیانت واقع شده صورت گرفت. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرحپیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه موردمطالعه، همه زنان خیانت دیده مراجعه کننده به کلینیک درمانی شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ نفر که بیشترین نمره را در آزمون تشخیصی PTSD(پرسش نامه مقیاس می سی سی پی) داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر (۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه، تحت درمان شناختی رفتاری قرارگرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد نشانه های اختلال پس از سانحه کاهش و رضایت زناشویی، کیفیت زندگی و عزت نفس در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت (001/0p
آثار وضعی اکراه در عقد نکاح از منظر فقه اهل بیت (ع)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، اثر وضعی اکراه در عقد نکاح، از منظر فقه اهل بیت (ع) در محدوده آراء برخی از معروفترین فقهای شیعه و با هدف پاسخگویی به نیاز منطقهای نویسنده و تأثیرگذاری بر قوانین، بررسی میشود. این تحقیق از نوع نظری-توصیفی بوده و با روش کتابخانهای گردآوری شده است. دستاوردهای این پژوهش این است که اکراه در عقد نکاح، منافی با اراده و قصد نیست. در نظریه مورد قبول عقد مکره اگرچه محقق میشود، ولی نافذ نیست و در اثر لحوق رضایت بعدی نافذ شده و همه آثار وضعی و تکلیفی عقد صحیح بر آن مترتب میشود، مانند زوجیت، حلیت استمتاع، تحقق نسب، حق میراث، صحت مهر و ... .
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرش های ناکارآمد زنان متقاضی طلاق
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
21-32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرش های ناکارآمد زنان متقاضی طلاق شهر تهران انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز دفاتر رسمی طلاق شهر تهران در پاییز 1397 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. از پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994) و نگرش های ناکارآمد ویسمن و بک (1979) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.گروه آموزش، مداخله شناختی- رفتاری را در 9جلسه 90دقیقه ای در هر هفته دو جلسه (به صورت گروهی) دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان شناختی – رفتاری بر کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرش های ناکارآمد زنان متقاضی طلاق مؤثر است.
تجربه ی زیسته ی تنهایی در بین زنان سالمند شهر بوکان(مطالعه پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش امید به زندگی و تغییرات ساختی-کارکردی در حوزه ی خانواده همگام با دگرگونی در ارزش های اجتماعی به شکل گیری قشر جدیدی از زنان سالمند تنها منجرشده است. پیچیدگی و چندبعدی بودن مسئله ی سالمندی به روشن سازی بیشتر با بهره گیری از مطالعات کیفی نیازمند است. این تحقیق، با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری اسمیت، فلاور و لارکین، فهم و تفسیر زنان سالمند تنها از تجربه ی زیسته ی خود را مطالعه کرده است. جامعه ی آماری 10 نفر از زنان سالمند تنهای بیش از 60 سال با توانایی های جسمی و روحی لازم از شهر بوکان در استان آذربایجان غربی است. داده ها با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته به دست آمد. از مجموع 64 مقوله ی استخراج شده ی اولیه، چهار خرده مقوله با عناوین کناره گیری از دیگران، گزینش مصلحت آمیز تنهایی، گزینش مصلحتی تجرد و لذت تنهایی به دست آمد که مقوله ی اصلی تنهایی مصلحت آمیز از آن انتزاع شده است. مقوله ی اصلی دوم با عنوان حفظ/ بازآفرینی روابط اجتماعی، از انتزاع سه خرده مقوله با عناوین دل خوشی به روابط موجود، دلگرمی به حمایت های همسایگی و داشتن روزنه های امیدبخش/ چشم انتظاری به دست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد که تجربه ی تنهایی برای بسیاری از زنان مشارکت کننده ناراحت کننده است، ولی آنان برای جلوگیری از بروز اختلافات خانوادگی، حفظ عزت نفس خویش، سربارنبودن دیگران، تمایل نداشتن به زندگی در کنار دیگران و ازدواج مجدد زندگی تنهایی را برمی گزینند. این تحقیق پیشنهاد می کند که سیاست های سالمندی در کشور برای ماندن سالمندان در منزل شخصی هماهنگ شود.
پیش بینی ناپایداری ازدواج بر اساس متغیرهای هوش هیجانی و هوش معنوی در یک جمعیت غیر بالینی از زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی ناپایداری ازدواج بر اساس متغیرهای هوش هیجانی و هوش معنوی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل کلیه مربیان زن متاهل مهدهای کودک منطقه 3 تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، 93 نفر انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﺎر-آن، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻫﻮش ﻣﻌﻨﻮی ﮐﯿﻨﮓ (2008) و ﺷﺎﺧﺺ ﻧﺎﭘﺎﯾﺪاری ازدواج (ادواردز و ﻫﻤﮑﺎران، 1987) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS اﺳﺘﻔﺎده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که رابطه معنادار و معکوسی بین ابعاد هوش هیجانی و ناپایداری ازدواج، همچنین وجود رابطه معنادار و معکوس بین ابعاد هوش معنوی و ناپایداری ازدواج وجود دارد همچنین نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که هوش هیجانی و هوش معنوی توان پیش بینی ناپایداری ازدواج را دارند. یافته های این پژوهش از اهمیت متغیرهای هوش هیجانی و هوش معنویی در پیش بینی ناپایداری ازدواج حمایت می کند، یعنی بالا بودن هوش هیجانی و هوش معنوی، ناپایداری ازدواج کاهش می یابد.
تحلیل فرایند معنازایی در پوستری اجتماعی از پریسا تشکری براساس آرای کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
199 - 231
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شرحِ چگونگی بهره پریسا تشکری، به عنوان طراح زن، از امکانات بصری پوستر برای القای معانی و پیام های خاص است. روشن کردن معنا و پیام پوستر متکی به مشاهده، توصیف و تفسیر ویژگی ها و کیفیت بصری و تجسمی با اتکا به مؤلفه های فرایند معنازایی در نظریه زبان کریستواست. مؤلفه های ذکرشده را تبادل امر نمادین، امر نشانه ای و بینامتنیت تشکیل می دهند. بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و رویکرد هرمنوتیکی نشان می دهد دو امر نشانه ای و نمادین در این پوستر در حال تبادلی بی وقفه اند و به فرایند معنازایی جهت می دهند. جابه جایی های عناصر مفهومی و بصری زن و گل، گلبرگ گل و دهان، گلدان گل و بستر پرورش، آب و مواد لازم برای پرورش، اشاره به وجه دوگانه نوشتار روی گلدان ، تبادل امر نشانه ای و نمادین را نشان می دهد. مطالعه بینامتنیت با تأکید بر تکنیک گلدوزی پرورش سه جنبه خلاقه وجودی زنان یعنی نوشتار، احیای گلدوزی و صداپروری آنان را برجسته می کند.
تأملی بر رویکرد مقنن نسبت به اخلال در نظام اقتصادی کشور و تقابل آن با حقوق اساسی شهروندان
حوزههای تخصصی:
قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور همان طور که از نام آن پیداست از قوانینی است که اصولاً انتظار می رود به استناد آن بتوان مبارزه مؤثری با اشخاص مخل نظام اقتصادی کشور صورت داد؛ لذا تبیین سیاست جنایی تقنینی، مبنای آن از مباحثی است که هم می تواند در شرایط فعلی و اجرای قانون موجود راهگشا باشد و هم زمینه آسیب شناسی قانون و موارد نیازمند اصلاح را فراهم کند. مطالعه مصادیق اخلال در نظام اقتصادی کشور در این قانون نشان می دهد، مقنن سعی داشته با احصای مصادیق مخل نظام اقتصادی کشور و تبیین ضمانت اجراهای نسبتاً شدید برای آن ها یک سیاست جنایی سختگیرانه و سرکوبگر را اتخاذ نماید؛ لیکن در این زمینه با توجه به شرایط زمان تصویب این قانون و فشار افکار عمومی و نیز عدم انجام کار کارشناسانه به میزان کافی، از جهات مختلف مبارزه خود را با نقص مواجه ساخته که برخی از وجوه آن عبارت است از: جامع و مانع نبودن مصادیق اخلال در نظام اقتصادی کشور، مشخص نبودن ارکان جرم در برخی مصادیق اخلال در نظام اقتصادی کشور، مقید به نتیجه بودن مصادیق اخلال در نظام اقصادی کشور و نیز فقدان ملاک برای احراز عمده بودن اخلال در نظام اقتصادی کشور و مجموع این نقایص باعث شده که از زمان تصویب این قانون تا به حال نتوان مبارزه مؤثری با اشخاص مخل نظام اقتصادی کشور صورت داد.
پیش بینی دین داری زنان متأهل براساس نمرات طرح واره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی در پیش بینی دین داری زنان متأهل استان سمنان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل استان سمنان بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 391 نفر از ایشان برای گروه نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش حاضر با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته برای جمع آوری مشخصات جمعیت شناختی و پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار اولیه (YSQ-SF)، باورهای غیرمنطقی (IBT) و دین داری (JRAQ) جمع آوری و با روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که همبستگی معناداری بین متغیرهای پژوهش وجود دارد و متغیرهای طرح واره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی، توان پیش بینی دین داری را دارند. بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان برای تغییر در دین داری بر تغییر در متغیرهای طرح واره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی متمرکز شد.
ضعف یادگیری و عملکرد تحصیلی دختران دانش آموز مقطع متوسطه؛ واکاوی تجارب دبیران زن
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
7-31
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و کاوش مهم ترین عوامل موثر بر ضعف یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم کاشان با استناد به تجارب و روایت های دبیران زن این دوره بود. رویکرد کلی حاکم بر این تحقیق با توجه به ماهیت و هدف آن، رویکرد کیفی است که طی آن با استناد به نظریه داده بنیاد و بهره گیری از سنت پژوهشی تجربه زیسته و شیوه مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته تلاش گردید تا ادراکات واقعی دبیران در زمینه موضوع وارسی و مستندسازی گردد. در این راستا، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل اشباع نظری تجارب 19 دبیر مقطع متوسطه دوم جمع آوری، بررسی و از طریق فرآیند کد گذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی سازماندهی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج و یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که برمبنای تجارب و دیدگاههای دبیران مهم ترین عوامل ضعف یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر شامل نحوه کارکرد معلمان، فضای مجازی، خانواده، کتب درسی، ساختار و نحوه برنامه ریزی نظام آموزشی، کمبود امکانات، تجهیزات و فضای آموزشی، شیوه های ارزشیابی، زمان و واقعیات کلان اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه می باشند. در عین حال، پژوهشگران از طریق تمرکز و تامل بر روی عوامل مذکور دو مضمون اصلی یا پدیده هسته ای تحقیق یعنی عوامل مدرسه ای یا آموزشگاهی( درون سازمانی) وعوامل اجتماعی یا فرا مدرسه ای ( برون سازمانی) را استنتاج و انتزاع نمودند که از نطر آنان عوامل اصلی توضیح دهنده ضعف یادگیری و کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم هستند.بدیهی است به کارگیری راهکارهای لازم جهت مقابله علمی با مشکلات مرتبط با عوامل یاد شده مستلزم تلاش سازمان یافته و منسجم نظام آموزشی کشور به ویژه در مقطع متوسطه می باشد.