فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
اینستاگرام نقش پررنگی در زندگی روزمره ایرانیان دارد و از این لحاظ از جمله متون رسانه ای است که از اهمیت وافری در مطالعه سبک زندگی زنان برخوردار است. این پژوهش به عنوان مطالعه ای اولیه در زمینه ابعاد شبکه های اجتماعی، با هدف کشف ارزش های محوری زنان در ارتباط با سبک زندگی به مثابه ترویح کنندگان شیوه های مطلوب تفکر و کنش در میان مخاطبان انجام شده است. بدین منظور صفحات زن نوشته ای برای مطالعه در نظر گرفته شدند که نویسندگان آن با دستمایه قراردادن زندگی شخصی و خانوادگی خود به بحث و نظر می پردازند. این صفحات از نظر تعداد پست، کمیت و کیفیت مطالب و تعداد دنبال کننده نیز متمایز هستند. با در نظر گرفتن این ویژگی ها، بالغ بر پانزده هزار پست از پنج زن کاربر حرفه ای اینستاگرام مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفت و ارزش های محوری آنان بر اساس مبانی پدیدارشناسی در سه ساحت احصا شد: بازاندیشی، زنانگی، اراده به تغییر و تلاش جهت برخورداری از سرمایه فرهنگی به عنوان ارزش های دنیای فردی آنان از سویی و از سوی دیگر همسرداری، باورهای برابرخواهانه شوهر و مادری به عنوان ارزش های دنیایی مایی و مشارکت پذیری و مدیریت مصرف به عنوان ارزش های دنیایی آن هایی این زنان شناخته شد.
پی جویی نشانه های نوشتار زنانه در سه خشتی های کرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
بومی سروده ها به سبب بیرون ماندن از دایره ادبیات فاخر و رسمی کمتر در حوزه مطالعات ادبی مورد پژوهش نظام مند قرار می گیرند. همچنین زنان اغلب به عنوان آفرینشگران اثر ادبی نادیده انگاشته شده اند و این کاستی جست وجوی فردیت زن در چارچوب گفتمان های ادبی را دشوار کرده است. بدین سبب، به سهم زنان در شکل دهی به مجموعه ادبیات کرمانجی نیز تاکنون پرداخته نشده است. این نوشتار یک موردکاوی در حوزه نقد ادبی فمنیستی، با رویکرد تحلیلی تفسیری و با هدف توسعه ای است که تلاش دارد با کشف نشانه های نوشتار زنانه در سه خشتی های کرمانجی، بسامد صدای زنان را در این آثار آشکار کند. در جست وجوی این نشانه ها، نگارندگان هزار و 386 سه خشتی را بررسی کردند که از این شمار، 269 سروده (یک چهارم از اشعار دارای شناسه جنسیتی) را می توان بارور از نشانه های بیان زنانه دانست. سه خشتی های سروده شده از سوی زنان، از دید موضوع در پنج گروه قابل بخش بندی اند: عشق و دلدادگی؛ ازدواج؛ مهاجرت، کوچ و جنگ؛ نقش پذیری اجتماعی؛ و اندرز، نفرین، معرفی خود و...؛ شناسه های بیان زنانه در این ترانه ها را می توان در دو گروه شناسه های صریح و شناسه های ضمنی بخش بندی کرد که هریک به چهار شیوه متفاوت به کار رفته اند. در این سروده ها روح زن کرمانج بدون پرده و نقاب آشکار می شود و با شنونده به گفت وگو در می آید. او دیگر زنی نیست که نویسندگان مرد گاه ستودنی همچون یک معشوق یا مادر و گاه نفرت بار همچون یک وسوسه گر یا ساحره برای ما وصف کرده باشند. به یاری نوشتار زنانه، او جهان پیرامون را با همه رخدادها و پدیده های شگفت آورش از دریچه چشم خود برای خوانشگرانش ترسیم می کند.
رابطه نقش های مدیریتی با ویژگی های شخصیتی زنان در آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی نادیده گرفتن مشکلات مربوط به زنان در واقع انحراف از مسیر توسعه ی همه جانبه و پایدار است. زنان به عنوان بخشی از سرمایه انسانی و پرورش دهندگان نسل امروز و آینده عامل مؤثری در پیشبرد اهداف توسعه در یک جامعه محسوب می شوند و لذا باید ضمن تقویت مشارکت زنان در همه سطوح جامعه از توان آن ها در همه سطوح مدیریتی و برنامه ریزی در جامعه استفاده شود. از این رو هدف از انجام این پژوهش شناخت رابطه بین نقش های مدیریتی با ویژگی های شخصیتی زنان بر اساس آموزه های اسلامی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را 200 نفر از زنان مدیر در سازمان های دولتی استان خراسان رضوی تشکیل می دهند. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده در نهایت 143 نفر موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از طریق مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های این پژوهش نشان داد که تمامی ویژگی های شخصیتی زنان شامل ایمان به خدا، مهربانی، احساسی بودن ، تحمل بالا، روابط عمومی بالا، انعطاف پذیری، ریسک پذیری و اعتماد به نفس با نقش های مدیریتی رابطه مثبت و معنادار دارند.
بررسی تأثیر یوگای خنده بر تاب آوری و امید به زندگی در بحران کرونا در میان زنان منطقه 9 مشهد
حوزههای تخصصی:
بحران کرونا پیامدهای روانشناختی مهمی به دنبال داشته است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر یوگای خنده بر تاب آوری و امید به زندگی با توجه به بحران کرونا در میان زنان منطقه 9 مشهد بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده تمامی زنان ساکن منطقه 9 مشهد بود که 20 نفر از آنان به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاک های ورود انتخاب شدند و سپس در گروه آزمایش قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش در مرحله پیش آزمون به مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون و امیدواری اسنایدر پاسخ دادند، سپس به مدت 16 جلسه دوساعته در معرض برنامه آموزشی یوگای خنده قرار گرفتند. در مرحله پس آزمون گروه مجدداً به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها جمع آوری و با روش آزمون تی نمونه های وابسته تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد که یوگای خنده باعث افزایش تاب آوری و مولفه های آن شامل تصور از شایستگی فردی، اعتماد به غرایز فردی، تحمل عاطفه منفی، پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن، کنترل تأثیرات معنوی، و همچنین افزایش امید به زندگی در میان زنان منطقه 9 شده است. تمرین ه ای یوگای خنده یک درمان منحصر به فرد با تمرکز ب ر خنده شبیه سازی شده و تنفس عمیق است که با راه های مختلفی می تواند از طریق خندیدن، انرژی ذخیره شده ناشی از شرایط مختلف مثل بحران کرونا و حوادث ناگوار زندگی را از ذهن فرد تخلیه کند و باع ث کاهش تنش های فیزیکی، افزایش سطح سلامت و امید به زندگی شود.
تاثیر آموزش طرح امید (مدیریت مهارت و دانش رفتار) بر خودکنترلی زنان دستگیرشده با مساله حجاب: مطالعه موردی دستگیرشدگان با جرائم بدحجابی در دادگستری فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
139 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی آموزش"مدیریت مهارت ودانش رفتار" بر خودکنترلی دستگیر شدگان جرایم اخلاقی بود.جامعه آماری شامل تعداد 150 تن از دختران و زنانی بود که در ظرف زمانی فروردین ماه۱۳۹۷ تا پایان خرداد ماه۱۳۹۷توسط پلیس به مرجع قضایی معرفی و بدون تشکیل پرونده برای حضور درکلاس های مورد نظر هدایت شده و شامل آموزش های فوق گردیده اند که از این میان یک کلاس به تعداد۲۰ نفر مرکب از دختران و بانوانی که می بایست دراین طرح حضور پیداکنند به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و در گروه آزمایش قرار گرفتند همچنین یک کلاس۲۰ نفره نیز از این افراد، توام با ثبت نام اولیه بدون ارایه آموزش های مذکور به صورت نمونه گیری داوطلبانه در گروه گواه قرار گرفتند، ابزار سنجش مقیاس خود کنترلی (تانگی ، ۲۰۰۴ ) بود، این طرح پژوهشی شبه آزمایشی بود، در این راستا برای دوگروه دریک مرحله پیش آزمون انجام وبرنامه آموزشی"مدیریت دانش رفتار"دریک دوره زمانی یک هفته ای به مدت۸ ساعت به گروه آزمایش ارایه گردید، پس از پایان دوره ودرمرحله بعدپس آزمون برای هر دو گروه انجام شد. برای برای تحلیل داده ها آز آزمون آماری تحلیل چند متغیره (ANCOVA) استفاده شد، نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش مدیریت مهارت و دانش رفتار در خودکنترلی دستگیر شدگان جرایم اخلاقی مؤثر و میزان تأثیر آن ۳۰/۰ بوده است؛ یعنی ۳۰ درصد واریانس نمره های خودکنترلی دستگیر شدگان جرایم اخلاقی، ناشی از عضویت گروهی (تاثیر متغیر مستقل) است.
بررسی تاثیر عوامل اجتماعی بر توسعه کارگروهی با نقش تعدیل گر تعهد عام( مورد مطالعه: زنان 20 سال به بالای شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
237 - 270
حوزههای تخصصی:
کار گروهی شامل همکاری در قالب و تحت سازماندهی نظام دموکراتیک گروه است؛ این یک شکل از عضویت داوطلبانه اعضاء است که مجموع خروجی فعالیت را، نسبت به زمانی که فعالیت به صورت فردی، انجام شود، به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر کار گروهی زنان با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر تعهد عام پرداخته است. در این تحقیق هدف تعیین تأثیر عوامل اجتماعی با مؤلفه هایش بر کارگروهی با ابعاد «هدف مشترک، احساس مشترک، ارزش مشترک و تعامل مشترک» است. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان بالای 20 سال شهر تهران در سال 1398 با جمعیت 2817308 نفر تشکیل داده است؛ حجم نمونه با استفاده از نرم افزار SPSS Sample Power بدون نیاز به جمعیت آماری و تنها با در نظر گرفتن متغیرهای مستقل پژوهش با در نظر گرفتن وضعیت مطلوب 520 نفر برآورد شده است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. یافته های به دست آمده از تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و SMART PLSS حاکی از آن است که فرضیه ها مبنی بر تأثیر متغیرهای کنش ارتباطی، مدارای اجتماعی و سلامت اجتماعی بر کارگروهی و ابعاد آن تأیید شده است ولی فرضیه تأثیر اعتماد اجتماعی بر کار گروهی رد شده است؛ نقش تعهد عام در رابطه تأثیر مدارای اجتماعی در افزایش کار گروهی مؤثر واقع شده است؛ به عبارتی تعهد عام تقویت کننده رابطه بین دو متغیر کارگروهی و مدارای اجتماعی است.
خشونت در روابط عاشقانه: مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
155 - 176
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناخت علل خشونت در روابط عاشقانه با بهره گیری از روش مرور سیستماتیک انجام شد. این موضوع از آن جایی اهمیت پیدا می کند که خشونت در روابط زناشویی اگرچه تاثیرات مخرب و بلند مدتی دارد، معمولا از سوی زوجین نادیده گرفته می شود. این مطالعه از نوع مطالعات ثانویه است و با توجه به روش اجرا مرور سیستماتیک تلقی می شود. جامعه آماری پایگاه های اطلاعاتی و مطالعاتی است که از جوانب مختلف به موضوع پرخاشگری زوجین در بازه ی زمانی 1978 ت ا 2018 میلادی پرداخته اند. بر اساس معیار جداد، مطالعاتی که نمره 3 و یا بیشتر گرفتند وارد مطالعه شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی انجام شد .در نهایت64 کارآزمایی شامل 25 مقاله ایرانی و 39 مقاله خارجی که دارای معیار ورود به مطالعه بودند، بررسی شدند. نتایج چهار گروه عامل اصلی را نشان داد، که عبارتند از: عوامل «فردی» که افراد با خود به رابطه می آورند (مانند، مشاهده ی پرخاشگری در دوران کودکی)، عوامل مربوط به «بافت تعاملی زوجین» و یا «عوامل بین فردی» (مانند، اختلاف در قدرت، جنسیت گرایی، الگوهای ارتباطی ، دلبستگی و سلطهطلبی)، سوم، عوامل « غیرفردی» هستند (مانند سطح تحصیلات، سن و مشکلات مالی و اقتصادی، روابط فرا زناشویی، چندهمسری)، که بیشتر مورد توجه پژوهشگران ایرانی بوده است. مطابق با نتایح، مطالعه حاضر با روش مرور سیستماتیک به سه دسته از عوامل «فردی»، «بین فردی»، و « غیرفردی» اشاره کرد که مقالات مختلف در تبیین پرخاشگری به آن پرداخته اند، در نتیجه می توان گفت نقش عوامل ساختاری و کارکردی در تبیین پرخاشگری زوجین در مطالعات خالی است و نیاز به تلاش آتی دارد.
تأثیر حمایت قانونی از زنان شاغل در دوره بارداری و شیردهی بر تمایل ایشان به فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
117 - 132
حوزههای تخصصی:
بررسی سن ازدواج، فاصله موالید و تعداد فرزندان از جمله شاخص های مهم در مسئله جمعیت است و کاهش باروری موضوعی نگران کننده در برخی کشورهاست. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر حمایت های قانونی بر تمایل زنان شاغل به فرزندآوری به شیوه توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان شاغل کادر پزشکی شهرستان فسا بود که تعداد هشتاد نفر از ایشان به شیوه نمونه گیری تصادفی برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه های محقق ساخته فرزندآوری و حمایت های قانونی و امکانات موجود جمع آوری شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریاس یک راهه تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین حمایت قانونی و تمایل زنان شاغل به باروری رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین درآمد و تمایل زنان شاغل به باروری رابطه معناداری وجود ندارد و وضعیت استخدامی و سطح تحصیلات زنان بر دیدگاه ایشان نسبت به باروری تأثیری ندارد.
کودک همسری از نظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
141-163
حوزههای تخصصی:
در قانون مدنی ایران «کودک همسری» یا «ازدواج صغار» علیرغم آسیب های فردی، خانوادگی و اجتماعی آن، پذیرفته شده است. با استناد به دو آیه در قرآن، پاره ای از احادیث و سنت فقها حکم به جواز آن داده اند. در مقاله حاضر که پژوهشی است کتابخانه ای، موضوع «کودک همسری» در «قرآن» از منظر مطالعات زنان، که متعهد به بهبود و ارتقای وضعیت زنان است، با تمرکز بر آموزه های قرآن و با استفاده از روش تحلیلی -تفسیری قرآن به قرآن مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله استدلال شده است که کودک همسری در قرآن تجویز نشده و حتی به آن اشاره ای نرفته است و آموزه های قرآنی درباره ازدواج و ارتباط شوهران با زنانشان با آن سازگاری ندارد. بنابر این، به نظر می رسد که ماده 1041 قانون مدنی درباره ازدواج کودکان هیچ دلیل قرآنی ندارد. این پدیده از احکام تأسیسی اسلام نبوده و حکم به جواز آن در فقه باید در بافت فرهنگی، اجتماعی و تاریخی فهمیده شود. با توجه به آثار و تبعات ناگوار آن برای کودکان و جامعه، بازنگری در ماده قانونی مذکور و اصلاح آن ضروری و ممکن به نظر می رسد.
فرهنگ رحم اجاره ای در جامعه ی ایرانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان در این پژوهش از طریق روش پدیدارشناسی و با استفاده از نظریه کارکردگرایی به بررسی تجربه زیسته زنان درگیر در پدیده رحم اجاره ای دست زده اند. مشارکت کنندگان در این تحقیق، از طریق حضور در مراکز درمان ناباروری انتخاب شده اند. به نظر می رسد با توجه به نرخ بالای ناباروری در ایران، فاصله شدید طبقاتی و سیطره نظم جنسی مردانه، شاهد گسترش رشد سریع این روش جدید بارداری در کشور خواهیم بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که گرچه زنان با استفاده از این روش دارای فرزند می شوند، اما داغ ناباروری در آنها از بین نمی رود. همچنین زنانی که از طریق مادری جایگزین دارای فرزند می شوند احساس می کنند که تجربه آنها از مادر بودن کامل نیست و یک تیپ از مادری ناقص را تجربه می کنند، به همین سبب آنها با استفاده از برخی تمهیدات، به مشارکتِ پرستارانه از مادرجایگزین دست می زنند تا از این طریق، در فرایند بارداری و مادرشدن سهیم شوند. ما در این تحقیق نشان دادیم که چگونه این روش از فرزندآوری موجب کالایی شدن فرایندهای فرزندآوری و مادری شده است.
تحلیل جامعه شناختی نقش و جایگاه سرمایه اجتماعی در سبک زندگی زنان کارمند: ارائه یک نظریه زمینه ای در شرایط بحران کرونا در شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
امروزه در مواجه با بحران ویروس کرونا، از یک سو مسئله سبک زندگی زنانی که مستقیماً با بیماران کرونایی در ارتباط هستند مورد توجه قرار گرفته است و از سوی دیگر کیفیت روابط اجتماعی زنان کارمند در تعامل با سرمایه اجتماعی (اعتماد، شبکه های ارتباطی و مشارکت) شهروندان با برنامه های بهداشتی ستاد مبارزه با کرونا قرار دارد. هدف اصلی تحقیق بررسی نقش و جایگاه سرمایه اجتماعی در سبک زندگی زنان کارمند دانشگاه علوم پزشکی کرمان در دوران کرونا است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی و از نظر نوع مطالعه از نوع تحقیقات کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1399 می باشد. روش نمونه گیری هدفمند در دسترس می باشد. مشارکت کنندگان در پژوهش را 28 نفر از کارکنان زن در این مرکز می باشند. از مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شده است. برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از سه روش: کنترل یا اعتباریابی توسط اعضا، مقایسه های تحلیلی واستفاده از تکنیک ممیزی بهره گرفته شده است. داده ها بر طبق رویه مبتنی بر نظریه زمینه ای در سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و گزینشی (محوری) تجزیه و تحلیل شده اند. براساس یافته های به دست آمده عواملی ازجمله: ساختار زمینه ای مشارکت، کیفیت شبکه های ارتباطی، اعتماد و ترس از امنیت شغلی به عنوان مهم ترین عوامل علی، سبک زندگی در دوران کرونا (تقویت شبکه های مجازی، تماشای فیلم و سریال مجازی، پیدایی آگاهی سیاسی، خرید اینترنتی و ...) به عنوان شرایط زمینه ای، بی تفاوتی اجتماعی و سرمایه اجتماعی درون گروهی به عنوان شرایط مداخله گر، کیفیت بخشی به خدمات بهداشتی، ارتقای سلامت روانی و بهداشت محیطی به عنوان مهم ترین راهبردها و نابسامانی اقتصادی، بهداشت و درمان، حمایت اجتماعی ضعیف و از خود بیگانگی اجتماعی به عنوان پیامدها معرفی می شوند. نتایج بررسی نشان می دهد که می توان از طریق بهره گیری از فضای مجازی، سرمایه اجتماعی سلامت محور را در زنان کارمند تقویت کرد که در آن آموزش های لازم جهت رعایت پروتکل های بهداشتی از طریق شبکه های مجازی ایجاد و اعتماد اجتماعی مجازی به آن دامن زده و مشارکت های فعالانه ای را به دنبال داشته باشد.
مطالعه ی پدیدارشناختی مضامین شادکامی بانوان اعضای هیأت علمی دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
177 - 206
حوزههای تخصصی:
شادی، گمشده انسان معاصر و هدف نهایی و مشترک همه انسان هاست و در دنیای امروز، به یکی از چالش های فراروی انسان تبدیل شده است که عوامل مختلفی بر آن اثرگذار است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی مضامین شادکامی بانوان هیأت علمی می باشد. طرح پژوهش حاضر کیفی و روش مورد استفاده پدیدار شناسی است. جامعه آماری شامل بانوان هیأت علمی دانشگاه مازندران که روی هم 71 عضو هستند. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از 24 نفر جمع آوری گردید. اعتبار و روایی پژوهش بر اساس اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و قابلیت تأیید بررسی و تأیید گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش حاضر، تحلیل مضمون (فراگیر، سازمان دهنده و فراگیر) بود. نتایج نشان داد مضمون های مختلفی شادکامی بانوان هیأت علمی را به دنبال دارد که مضمون های سازمان دهنده ی برابری جنسیتی، ارجحیت نگاه حرفه گرایانه، توجه به بسترهای رفاهی و معیشتی، وجود روابط صمیمانه، پرداخت های مالی به موقع و استقلال آکادمیک استخراج گردید.
مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر علائم اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
37-46
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر علائم اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر اردبیل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود که به مراکز جامع سلامت شهر اردبیل در پاییز سال 1398 مراجعه کرده بودند و45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به طور تصادفی در سه گروه برابر آزمایش و کنترل قرار گرفتند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. گروه های آزمایشی درمان هیپوونتیلاسیون (12 جلسه و هر جلسه 17 دقیقه) و آموزش تنظیم هیجان (8 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه) طی 4 هفته تحت مداخله قرار گرفتند. و در این مدت بر گروه کنترل مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه های علائم اضطراب بک (1986) به عنوان ابزار سنجش مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در نمرات علائم اضطراب گروه های مداخله و کنترل وجود دارد. هم چنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که درمان هیپووینتلاسیون در مقایسه با آموزش تنظیم هیجان در کاهش علائم اضطراب زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر موثرتر است.
رابطه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت در زنان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
215 - 254
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه مشارکت اجتماعی زنان با احساس امنیت آنان در شهر ایلام انجام شده است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی، به روش ترکیبی (کیفی – کمی) صورت گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه زنان 18 سال به بالای ساکن شهر ایلام بوده و حجم نمونه در مرحله کیفی (20 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی) و کمی (400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای) است. داده ها در مرحله اول (کیفی) با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختاریافته و در مرحله دوم (کمی) با تدوین پرسشنامه به کمک استخراج گویه از مصاحبه های مرحله کیفی گردآوری شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از اعتبار محتوایی و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 92/0 و 72/0 به ترتیب برای پرسشنامه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. یافته ها نشان داد که بین دو متغیر مشارکت اجتماعی و احساس امنیت رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین ابعاد مختلف مشارکت اجتماعی ( مشارکت عمومی، مشارکت سیاسی، مشارکت انجمنی) و احساس امنیت رابطه معنادار یافت شد.
نقش میانجی گری تفکر خلاق در رابطه تمایزیافتگی خود و خودشکوفایی زوجین مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش تمایزیافتگی خود در پیش بینی خودشکوفایی زوجین با میانجی گری تفکر خلاق است. این پژوهش به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد و جامعه آماری آن تمام زوجین شهر مشهد بودند که از این جمعیت، 75 زوج (150 نفر) به روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های خودشکوفایی اهواز (ASAI)، تفکر خلاق و تمایزیافتگی خود (DSI) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار 24spss- تحلیل، و از آزمونهای آماری متناسب با نوع متغیرها شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تمایزیافتگی خود و خودشکوفایی، همبستگی مثبت معناداری وجود دارد (001/0=P) و تفکر خلاق می تواند نقش میانجی گری را در رابطه این دو متغیر ایفا کند به طوری که تمایزیافتگی خود در مسیر مستقیم (21/0=b) و تفکر خلاق در مسیر غیرمستقیم (31/0=b) پیش بینی کننده خودشکوفایی زوجین است.
بررسی ارتباط افسردگی و وسواس فکری با رضایت زناشویی در زنان باردار شهرستان ملکان در سال 1397
حوزههای تخصصی:
رضایت زناشویی از عوامل پیشرفت و دستیابی به اهداف زندگی است؛ از طرف دیگر داشتن مشکلات روانی از قبیل افسردگی و وسواس فکری می تواند از موانع رسیدن به این اهداف باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط افسردگی و وسواس فکری با رضایت زناشویی در زنان باردار شهرستان ملکان انجام گرفت. این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شد. جامعه آماری شامل زنان نخست زا و باردار شهرستان ملکان در سال 1397 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعین به مراکز بهداشتی تعداد 100 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بک جهت تعیین میزان افسردگی، پرسش نامه وسواس فکری مادزلی و پرسش نامه انریچ جهت تعیین میزان رضایت زناشویی بود که با انجام مصاحبه تکمیل شد. داده ها با آزمون آماری مجذور کای، فیشر، پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج رگرسیون خطی چندگانه اثر افسردگی بر رضایت زناشویی نشان داد که افسردگی با خرده مقیاس های رضایت زناشویی، ارتباط، حل تعارض و تحریف آرمانی ارتباط آماری معنی داری داشتند. هم چنین نتایج رگرسیون خطی چندگانه اثر وسواس فکری بر رضایت زناشویی نشان داد که وسواس فکری با خرده مقیاس های ارتباط و تحریف آرمانی ارتباط آماری معنی داری داشتند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ارتباط بین افسردگی و وسواس فکری با رضایت زناشویی به صورت معکوس می باشد. به صورتی که میزان رضایت زناشویی در زنان باردار مبتلا به افسردگی و وسواس فکری کمتر از افراد سالم بود. بنابراین باید به عنوان یکی از الویت های مهم در جهت کاهش این مشکلات اقدام شود.
نقض حقوق زن در نقش همسری: مواجهه ی واقع گرایانه زنان با مسئله تضییع حقوق خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
111-139
حوزههای تخصصی:
تأمل در مصادیق شرعی حقوق زن در نقش همسری، معرف مصادیقی از حقوق زن است که در جامعه کمتر شناخته شده است. به طوری که به نظر می رسد در ارتباط با این مسئله، در منابع سه گانه شرع، عرف و قانون، نوعی ناهمسازی و شکاف وجود دارد. مقاله حاضر با اذعان به پیچیدگی و ذو ابعاد بودن دلایل این تعارض، در نظر دارد از منظر رویکرد روانشناسی اجتماعی، نقش زنان را در این زمینه مورد مطالعه قرار دهد. به این منظور 30 زن ساکن استان تهران که سابقه زندگی زناشویی داشت ند، از حیث چگونگی مواجهه با تضییع حقوق خویش مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل تماتیک، به استخراج پنج تم محوری خودخاموشی، درماندگی آموخته شده، زنانگی فراشرعی، خانواده مداری و اخلاق مداری انجامید که مانع مطالبه گری زنان شده بود. براین اساس زنان با ادراک توانایی های فردی خویش، خُلقیات شوهر و شرایط فرهنگی- اجتماعی جامعه، با اتخاذ رویکرد واقع گرایی از مطالبه حقوق شناخته شده خود ممانعت کرده و در تضییع حقوق زن و تثبیت وضعیت موجود مشارکت می ورزند.
بررسی جایگاه حجاب در حقوق بشر از دیدگاه نظریه جهانشمولی و نسبی گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهی ژرف به آنچه جهان غرب پیرامون عدم تکریم به دیگر ادیان در دهه های گذشته داشته است و بویژه محدودیتها و موانعی که در باب حجاب زنان مسلمان اتخاذ کرده است اهمیت وافر آشنایی با قوانین حقوق بشری را در این زمینه دوچندان می کند. تردیدی نیست که این کشورها با تنویر افکار عمومی از طریق رسانه ها سعی در مشروع سازی این اعمال خلاف حقوق بشری خود دارند. در عصر حاضر رعایت حجاب در برخی کشورها به صورت تدوین قوانین، مشروعیت یافته و در مقابل در برخی دیگر از کشورها، سیاست دولتها در پیشبرد زوال لزوم رعایت پوشش در اجتماع است و حتی در برخی کشورهای غربی، سیاست منع حجاب و مجازات افراد محجبه مشاهده می شود که سعی در گسترش این سیاست و بین المللی کردن آن به عنوان یکی از موازین حقوق بشری دارند. نمونه آشکار اعمال این گونه سیاست ها را می توان در کشور فرانسه شاهد بود که با تصویب قانون منع استفاده از علایم مذهبی عملاً منع استفاده از حجاب اسلامی را هدفگذاری کرده است. از این رو تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان به بهانه رعایت موازین حقوق بشری ابتدایی ترین حقوق بخشی از جامعه که همانا پایبندی به پوشش مذهبی شان است را از آنها سلب کرد؟ استفاده از پوشش و بحث حجاب را می توان از زوایای متعددی در حقوق بشر مورد مطالعه و کنکاش قرار داد، اما این تحقیق در صدد است این موضوع را از زاویه دو دیدگاه جهانشمولی و نسبی گرایی بررسی و به تحلیل برخی پرونده ها در سطح بین الملل بپردازد.
بررسی تفاوت های درون، بین و فراجنسیتی فلات زدگی شغلی اعضای هیأت علمی (مورد مطالعه دانشگاه های تهران و اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
137 - 162
حوزههای تخصصی:
سازه فلات زدگی شغلی سازه ای عینی- ذهنی است، میزان و نوع آن در بین گروه های مختلف درون جامعه متفاوت است و تحت تأثیر توانایی های فردی، ویژگی های فراسازمانی و فرصت های عینی و ذهنیِ در دسترس افراد قرار دارد. بدون شک یکی از مهمترین تفکیک های درون هر جامعه ای، تفکیک جنسیتی و تمایزات مبتنی بر جنسیت است. براین اساس، هدف پژوهش حاضر این است که با بررسی میزانِ و گونه هایِ فلات زدگیِ شغلیِ زنان و مردان و اعضای هیأت علمیِ دانشگاه های تهران و اهواز، به این سؤال پاسخ دهد که تأثیر جنس در میزان و گونه های فلات زدگی شغلی مهمتر است یا تأثیر جنسیت؟ روش مطالعه پیمایشی، و جمع آوری داده ها ابزار پرسش نامه بوده است. براساس یافته های بدست آمده؛ شرایط ساختاری دانشگاه در تعیین فلات زدگی شغلی تأثیری تعیین کننده تر از جنس افراد دارد؛ این تأثیر در دانشگاه اهواز و تهران به ترتیب بیشتر در بعد ساختاری و محتوایی می باشد. همچنین براساس مقایسه میانگین ها، زنان عضوهیأت علمی به لحاظ فلات زدگی زیستی و مردان به لحاظ فلات زدگی حرفه ای به تفکیک دانشگاه محل خدمت با یکدیگر تفاوت معناداری دارند. بدین لحاظ تأثیر دانشگاه محل خدمت، عدالت سازمانی، شیوه مدیریت و فرهنگ سازمانی بر انواع فلات زدگی تعیین کننده تر از جنس بوده است.
پیش بینی روابط فرا زناشوئی براساس ویژگی های شخصیتی، رضایت جنسی و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی روابط فرازناشوئی براساس ویژگی های شخصیتی، رضایت جنسی و سبک های دلبستگی بود. روش تحقیق برمبنای مفروضه های تحقیقات غیرآزمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و مردان خیانت دیده شهر تهران در سالهای 1396 و 1395 بود. به روش نمونه گیری در دسترس 200 انتخاب شدند. گروه نمونه، پرسشنامه های خیانت زناشویی مرامی و خادمی (1392)، رضایت جنسی هادسون، هریسون و کروسکاپ(1981)، پرسشنامه شخصیت 5 عامل بزرگ و سبک های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990) را تکمیل کردند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد، بین ویژگی های شخصیتی، رضایت جنسی و سبک های دلبستگی و متغیر روابط فرازناشویی زوجین همبستگی معنادار وجود دارد که از بین متغیرهای مذکور متغیرهای روان رنجورخویی(P