مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
نقش های مدیریتی
حوزه های تخصصی:
این مقاله نتیجته یک پژوهش کاربردی است در این مقاله ابتدا به تبیین ابعاد توانائی های مورد نیاز مدیران پرداخته سپس در قالب الگوی مفهومی 4 دسته مولفه توانایی های مدیریتی و زیر مولفه های آن را مورد شناسائی قرار داده و به تشریح هر یک پرداخته می شود گزارههای اصلی تحقیق در قالب چند پرسش پژوهشی مطرح و سپس از طریق شاخص های آمار توصیفی آزمون های اماری تحلیلی از جمله آزمون همبستگی پیرسون آزمون تحلیل و اریانس و آزمون های تعقیبی توکی HSD و تحلیل رگرسیون مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است نتایج تحقیق در قالب نگاره های شاخص های آماری اولویت بندی مولفه های توانایی های مدیریتی نتایج آزمون همبستگی و نتایج آزمون تحلیل و اریانس و تعقیبی توکی ارائه شده است بخش پایانی مقاله به بحث و نتیجه گیری درباره پرسش های مورد بررسی پژوهش می پردازد
نقش مدیریتی رؤسای کلانتری در نگهداشت کارکنان پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به کارگیری و استفاده مناسب از نقش های مدیریتی ضمن صیانت و نگهداشت و دلگرم نمودن کارکنان کلانتری ها به تداوم خدمت انتظامی، می تواند موجب ارتقاء انگیزه و بهبود عملکرد کارکنان و مجموعه کلانتری را فراهم ساخته و از آسیب پذیری کارکنان بکاهد. هدف این تحقیق شناسایی و معرفی نقش های مدیریتی رؤسای کلانتری و چگونگی تأثیر ایفای این نقش ها بر نگهداشت کارکنان کلانتری می باشد.
روش: روش پژوهش توصیفی و پیمایشی است. در این تحقیق نقش های مدیریت رؤسای کلانتری ها بر اساس نقش های مدیریتی میتنزبرگ (ارتباطی، اطلاعاتی و تصمیم گیری) تحت عنوان متغیر مستقل و نگهداشت کارکنان به عنوان متغیر وابسته مطرح است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته که برای روایی محتوایی از نظرات خبرگان و اساتید استفاده گردید؛ پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ عدد (9/0=) به دست آمد. جامعه آماری آن، کارکنان کلانتری های استان همدان در سال 1378 بوده که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه با نمونه گیری طبقه ای ساده 171 نفر تعیین شد. برای تجزیه وتحلیل داده های این تحقیق از آزمون رگرسیون تک متغیره استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد که نقش های مدیریتی رؤسای کلانتری بر نگهداشت کارکنان موثر است. در بین سه نقش ارتباطی، اطلاعاتی و تصمیم گیری در نگهداشت کارکنان، نقش تصمیم گیری بیشترین تأثیر را داشته است.
نتیجه گیری: رؤسای کلانتری باید پیرامون نقش های مدیریتی آموزش کافی ببینند و به نقش تصمیم گیری در نگهداشت کارکنان توجه ویژه داشته باشند.
نقش آفرینی زنان در مدیریت ورزش کشور با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۳۹۸ شماره ۵۸
17-38
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارائة نقش آفرینی زنان در مدیریت ورزش کشور با رویکرد آینده پژوهی بود. روش پژوهش ازنظر سطح، راهبردی، ازلحاظ نوع، کیفی، ازحیث راهبردی، فرایندی، ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث زمان، آینده نگر بود. جامعة آماری شامل دو بخش جامعه انسانی (18 نفر) و جامعة اطلاعاتی (39 نسخه) بود. ابزار پژوهش شامل سه روش مطالعة کتابخانه ای، مصاحبه و تکنیک دلفی بود. روایی ابزارها براساس اعتبار علمی و حقوقی نمونة آماری، ارزیابی محتوایی متخصصان و ضرایب توافق بین خبرگان مطلوب ارزیابی شد. از روش های کدگذاری و تحلیل سیستمی مفهومی برای تحلیل یافته ها استفاده شد. نتایج نشان داد که چارچوب کلی آینده پژوهی مدیریت زنان در ورزش، مشتمل بر چهار لایة فرصت یابی آینده، تحلیل گلوگاه ها، راه یابی آینده نگر و اجرا و بازنگری بود که هر لایه، خروجی جدایی به ترتیبِ موضوع ها، عوامل کلیدی، نقشة راه و عملکرد دارد. منظرهای آینده پژوهی مدیریت زنان در ورزش کشور در سه منظر زمانی گذشته، حال و آینده و دو بخش نظری و اجرایی بررسی شدند. درنهایت، الگوی آینده نگری مبتنی بر اقدام ها و ملاحظات لازم برای بهبود جایگاه زنان در مدیریت ورزش کشور، در پنج سطح چالش، قابلیت، راهبرد، عملکرد و پیامد ترسیم شد. براساس یافته ها می توان گفت که آیندة نقش آفرینی زنان در مدیریت ورزش کشور هم زمان متأثر از عوامل و جریان های درون و برون سیستمی ورزش است. این چارچوب نگاهی کلی گرا، سیستمی و بلندمدت به مقولة مدیریت زنان در بخش ورزش دارد و می کوشد تا راهنمای عمل مدیران درافق های زمانی دورتر و حیطه های وسیع تر اجرایی باشد.
طراحی الگوی نقش های وزیر علوم، تحقیقات و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
139 - 170
حوزه های تخصصی:
با گسترش اثرگذاری مدیران در موفقیت سازمانها و ضرورت ارتقای عملکرد آنها، نیاز به طراحی نظامهای توسعه مدیران بیشازپیش احساس میشود که یکی از راهکارهای آن، شناخت و تحلیل نقشهای آنهاست. ازنظر جامعهشناسان، نظریه نقش از مقایسه زندگی اجتماعی با نمایش نشئت میگیرد؛ یعنی همانطورکه از بازیگران روی صحنه، انتظار میرود نقششان را بهخوبی ایفا کنند نقش، بهسادگی، رفتاری است که باتوجهبه موقعیت اجتماعی از افراد انتظار میرود. دراینمیان، اهمیت نقشهای وزیران بر کسی پوشیده نیست. وزیران- در قله سیاست و مدیریت- مدیران سازمانهای بزرگی به نام وزارتخانهها هستند که کوچکترین تصمیماتشان میتواند آثار بزرگی درپی داشته باشد. لذا فقدان الگوی نقشها برای وزیران، نهتنها آنها را از عملکرد بهینه، دور و با ابهامات و کشمکشهای زیادی مواجه میکند، بلکه پیشرفت سازمانها را نیز کند میکند. نظر به خلأ یادشده، این پژوهش، طراحی الگوی نقشهای وزیر علوم، تحقیقات و فناوری را هدف خود قرار داد. بدینمنظور با 42 نفر از صاحبنظران، مصاحبه و نظرات آنها با روش تحلیل مضمونی تحلیل شد که به 15 مضمون سازماندهنده و پنج مضمون فراگیر به شرح ذیل منتج شد: نقش سیاستگذاری، نقش مدیریتی، نقش سیاسی، نقش روابط عمومی و نقش بینالمللی.
رابطه نقش های مدیریتی با ویژگی های شخصیتی زنان در آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر کنونی نادیده گرفتن مشکلات مربوط به زنان در واقع انحراف از مسیر توسعه ی همه جانبه و پایدار است. زنان به عنوان بخشی از سرمایه انسانی و پرورش دهندگان نسل امروز و آینده عامل مؤثری در پیشبرد اهداف توسعه در یک جامعه محسوب می شوند و لذا باید ضمن تقویت مشارکت زنان در همه سطوح جامعه از توان آن ها در همه سطوح مدیریتی و برنامه ریزی در جامعه استفاده شود. از این رو هدف از انجام این پژوهش شناخت رابطه بین نقش های مدیریتی با ویژگی های شخصیتی زنان بر اساس آموزه های اسلامی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را 200 نفر از زنان مدیر در سازمان های دولتی استان خراسان رضوی تشکیل می دهند. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده در نهایت 143 نفر موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از طریق مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های این پژوهش نشان داد که تمامی ویژگی های شخصیتی زنان شامل ایمان به خدا، مهربانی، احساسی بودن ، تحمل بالا، روابط عمومی بالا، انعطاف پذیری، ریسک پذیری و اعتماد به نفس با نقش های مدیریتی رابطه مثبت و معنادار دارند.
بررسی تأثیر نقش های مدیریتی پلیس بر مدیریت دانش در تحقیقات جنایی نیروی انتظامی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال نهم پاییز ۱۳۹۳ ویژه نامه
171 - 192
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحولات شتابان، سریع و شگرف کنونی در محیط سازمان ها و تلاش آنها به منظور اعمال مدیریت صحیح و کارآمد تغییرات، بیانگر این مطالب است که برای برخورد با چالش ها که تهدیدی برای بقای سازمان تلقی می شود و تبدیل آن به فرصت های رشد و توسعه و افزایش بهره وری سازمان ها، به تجهیز سازمان به دانش و مدیریت درست نیاز است تا بتوان از مسیر پرپیچ و خم تحولات دنیای کنونی، روند رشد سازمانی را به شکل مناسبی تکامل بخشید. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر نقش های مدیریتی پلیس (نقش انگیزشی، نقش تخصیص منابع، نقش های شبکه ای، نقش حل مسئله، نقش ارتباطی و نقش حفاظتی) بر مدیریت دانش (اکتساب دانش، ایجاد دانش، ذخیره کردن دانش، انتقال و تسهیم دانش، نگهداری از دانش) درتحقیقات جنایی نیروی انتظامی استان خوزستان انجام شده است. روش: روش تحقیق توصیفی – علی است. جامعه آماری شامل افسران ارشد و افسران جزء با سوابق مدیریتی به تعداد 500 نفر هستند که از بین آنها 217 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته نقش های مدیریتی و پرسشنامه فرآیندهای مدیریت دانش پاتریک و سونیا (2009) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (معادلات ساختاری، تحلیل عاملی تأییدی) استفاده شد. یافته ها: مدیریت دانش عامل تعیین کننده ای در نیروهای پلیس محسوب می شود. مدیریت دانش موجب بهبود و تسهیل فرآیند اشتراک، خلق، ذخیره و نگهداری می گردد و سازمان پلیس را از سازمانی دیوانسالار(بوروکراتیک) به سازمانی دانش مدار تبدیل می کند که با ایفای هر چه بهتر نقش های مدیریتی مینتزبرگ توسط افسران پلیس، توسعه فرآیندهای مدیریت دانش در سازمان های پلیسی شتاب بیشتری به خود می گیرد و راه پیشرفت و تحول سازمان های پلیس هموار خواهد شد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها حاکی از تأیید هر هفت فرضیه پژوهش است. این امر بیان کننده این واقعیت است که نقش های مدیریتی پلیس بر مدیریت دانش اثر مثبت و معنادار دارند. به عبارت دیگر، با ایفای هر چه بهتر نقش های مدیریتی توسط افسران، مدیریت دانش در سازمان های دولتی ارتقا می یابد
عوامل مؤثر بر شفافیت سازمانی و نقش های مدیریتی در راستای تحقق فرصت های اقتصادی شهری در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۰
۱۱۸-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، تحلیل عوامل مؤثر بر شفافیت سازمانی و نقش های مدیریتی جهت تحقق فرصت های اقتصاد شهری بوده است. این تحقیق از منظر هدف، کاربردی- توسعه ای و از از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، پیمایش مقطعی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران ارشد شهرداری تهران می باشد که با روش هدفمند، نمونه گیری انجام شد و با ۱۳ نفر به اشباع نظری دست یافته شد. جامعه آماری بخش کمی نیز شامل مدیران و سرپرستان شهرداری است که با روش اندازه اثر ۲۰۰ نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیم ساختارمند و پرسشنامه با طیف لیکرت پنج درجه است. تحلیل داده های کیفی با روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا انجام شد. تحلیل کمی و اعتبارسنجی الگو نیز با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل صورت گرفت. نتایج نشان دادند اسناد فرادستی نظام بر عوامل قانونی و عوامل سازمانی مؤثر است. این عوامل نیز بر شفافیت سازمانی و نقش های مدیران شهرداری تأثیرگذار هستند. در سایه شفافیت سازمانی و نقش آفرینی مدیران شهرداری امکان بهره برداری از فرصت های اقتصادی شهری وجود دارد و در نهایت، به توسعه پایدار شهری منجر می شود.
بررسی تأثیر نقش های مدیریتی بر شفافیت سازمانی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و مدیریت سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
247 - 270
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر نقش های مدیریتی بر شفافیت سازمانی با رویکرد اسلامی است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی−همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شد. روش گردآوری اطلاعات ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. ابتدا نقش های مدیریتی مینزبرگ از طریق مطالعات کتابخانه ای شناسایی شد و سپس براساس آموزه های دینی، یک نقش به نقش های فوق اضافه گردید تحت عنوان «مسئولیت اجتماعی». در گام بعد این نقش ها در جامعه آماری مورد نظر به آزمون گذاشته شد و تفاوت نقش ها در دو جامعه آماری (مؤسسه های تحقیقاتی ومؤسسه های تولیدی استان کرمان) مورد آزمون قرار گرفت. جهت سنجش متغیرها در مؤسسه های تحقیقاتی 186 نفر و در مؤسسه های تولیدی 372 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسش نامه بود. برای بررسی فرضیه ها از آزمون t تک نمونه ای، مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss ویراست 23 و Amos استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین نقش های مدیریتی در مؤسسه های تحقیقاتی و تولیدی تفاوت وجود دارد. همچنین این نتیجه حاصل آمد که نقش های مدیریتی بر شفافیت سازمانی در مؤسسه های تحقیقاتی و تولیدی استان کرمان تأثیر مستقیم دارد.