فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۶٬۵۱۵ مورد.
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
45 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه اجتماعی زنان در رمان های «شوهر آهوخانم» اثر علی محمد افغانی و «ذاکره الجسد» نوشته احلام مستغانمی است. جامعه پژوهش جایگاه اجتماعی زنان در ایران و الجزایر می باشد. نمونه مورد بررسی رمان های شوهر آهو خانم و ذاکره الجسد است. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی بود. گردآوری داده های پژوهش با روش مطالعه کتابخانه ای با بررسی اسناد و مدارک علمی، با تاکید بر دو اثر انجام شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس تحلیل کیفی و مبتنی بر توصیف بود. نتایج نشان داد، هر دو نویسنده با وجود تفاوت های جنسیتی، فرهنگی، اجتماعی، زبانی و... به خوبی توانسته اند تصویری واقعی از حقوق پایمال شده ی زنان ایرانی و الجزایری را به تصویر بکشند. در هر دو رمان مسائل مشترکی چون: ازدواج اجباری، کار خانگی طاقت فرسا، محرومیت از تحصیل و تحقیر زنان شناسایی شد. این مشکلات که تبدیل به دغدغه های اساسی زنان شده، با سنت شکنی برخی از زنان داستان رو به بهبودی نسبی می نهد و در بحث افتراقات به مسائلی چون آزار جسمی زنان توسط همسران شان، ایفای نقش های مردانه ی زنان و طلاق برای رهایی از همسرآزاری اشاره شده است.
سقط درمانی؛ تأملات فقهی و سیاست گذاری تقنینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۸
97 - 119
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بررسی مبانی فقهی ماده واحده سقط درمانی، با روش تحلیلی - توصیفی نشان داده که نظام تقنینی کشور، با توجه به جوانب فرهنگی- اجتماعی این موضوع، اشکالات فقهی این ماده واحده، و به خصوص در بعد سیاست های جمعیتی، نیازمند بازکاوی برای ساماندهی مسئله سقط جنین در جامعه می باشد تا از این رهگذر، موجبات افزایش سقط های غیر قانونی، فراهم نشود. از این رو، هدف پژوهش حاضر آن است که روشن نماید بسیاری از بیماری ها و نواقص جنینی که در اندیکاسیون های پزشکی، ملاک حرج شناخته شده قابل درمان است و یا برخی همانند کوتولگی اساسا یک ویژگی است نه یک بیماری که موجب حرج باشد و نیز با توجه به لزوم احراز قطعی حرج در فتاوا و احتمالات خطای تشخیصی در پاره ای از شیوه های غربالگری نمی توان همه این موارد را در سقط درمانی، مصداق حرج قطعی قبل از ولوج روح دانست؛ به ویژه آنکه ملاک حرج شخصی است و نسبت به توان تحمل مادران نیز متفاوت است و نمی توان برای همه مصادیق، یک ضابطه کلی تنظیم کرد و باید به موارد مسلم، روشن و قدر متیقن از دشواری غیر قابل تحمل در نگهداری کودک توجه کرد و روش آن نیز نه در تکثیر روزانه اندیکاسون های پزشکی به عنوان مصادیق جدید حرج است؛ زیرا سقط جنین به قدری در نزد شارع مقدس، مذموم و ناپسند است که حتی استناد به موارد حرجی نیز چه بسا قبح این عمل و مفسده آن را بر ندارد و لذا باید فقط از باب ناچاری و اضطرار انجام شود. بنابراین باید این موارد بسیار محدود شود و همراه با تشکیل جلسات کارشناسی دقیق برای هر یک از زنان باردار متقاضی باشد که مبتلا به این وضعیت شده اند تا به صورت موردی، میزان اختلال جنین و توانایی هر مادر در نگهداری وی احراز گردد و در صورتی که شرایط استناد به حرج که به صورت مفصل بیان شده، محرز نگردد، اصل اولی حرمت اسقاط جنین، حاکم خواهد بود و پزشک خطاکار مسئول عواقب این کار می باشد.
نقش سبک های حل تعارض در پیش بینی کیفیت زندگی زنان متأهل با میانجی گری خودکنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
71 - 92
حوزههای تخصصی:
ازدواج یکی از مهم ترین رویدادهایی است که در زندگی رخ می دهد، بعضی ازدواج ها موجب رشد و شکوفایی زوجین است درحالی که بسیاری از زن و شوهرها نیز می توانند مشکلاتی را برابر هم اتخاذ کنند و زندگی را تحت تأثیر قرار دهند. از این رو هدف این پژوهش بررسی نقش سبک های حل تعارض در پیش بینی کیفیت زندگی زنان متأهل با میانجی گری خودکنترلی می باشد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل زنان متأهل شهر مشهد بود که تعداد 200 نفر به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های حل تعارض رحیم (ROCI-II)، پرسشنامه ی کیفیت زندگی (WHOQOL-26) و پرسشنامه ی خودکنترلی تانجی (TSCS) بودند. داده ها نیز با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سبک های حل تعارض و خودکنترلی با کیفیت زندگی همبستگی معناداری وجود دارد و آن ها می توانند کیفیت زندگی و خرده مقیاس های آن را پیش بینی کند (001/0 p
زنان و اصلاح الگوی مصرف در سبک زندگی اسلامی
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد لجام گسیخته مصرف گرایى از معضلات بسیارى از کشورهاست. جامعه و کشور مصرف زده کمتر به خودکفایى می رسد. این گرایش در تمام اقشار جامعه نفوذ کرده است و زنان نیز با آن رابطه اى دوسویه دارند. از سویى جمعیت انبوهى از مصرف کنندگان، زنان هستند و از دیگرسو زنان بر الگوى مصرف دیگران به ویژه افراد خانواده تأثیر می گذارند، پس اصلاح الگوهاى مصرف در هرآنچه نگهدارى و حفظ آن اثر مثبت در اقتصاد فرد و جامعه دارد، ضرورى به نظر مى رسد. در این ارتباط زنان مى توانند فرهنگ صرفه جویى را درون خانواده نهادینه کنند که این خود به فرهنگ سازى در کل جامعه منجر می شود. بخش مهمى از آموزه هاى دینى در رابطه با مسائل اقتصادى ناظر به بیان الگوهاى مصرفى مطلوب از نظر شرع مقدس در سبک زندگی است. در نوشتار حاضر در ابتدا معیار کلى اسلام در این زمینه معرفى شده است، سپس با طرح مباحث اجتماعى مرتبط با بحث مصرف گرایى تأثیر تبلیغات بر مصرف گرایى زنان بررسى می شود. آسیب هاى مصرف گرایى در جامعه زنان نیز از نکات مورد توجه نگارنده است که در قالب دو آسیب تجمل گرایى و مدگرایى آمده است. از آنجا که شناخت مصادیق زهد، قناعت، ساده زیستى و دورى از تجمل گرایى در زندگى حضرت زهرا (س) مى تواند انگیزه کافى به ویژه در زنان مسلمان ایجاد کند ذیل هر بخش نمونه هایى از ساده زیستى و پرهیز از مصرف زدگى در زندگانى آن بزرگوار پرداخته شده است.
نقش زنان دانشگاهی در توسعه ی پایدار و همه جانبه
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
97 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش زنان دانشگاهی در توسعه ی پایدار و همه جانبه است. جامعه ی پژوهش مقالات مرتبط با موضوع نقش زنان دانشگاهی در توسعه می باشد. نمونه ی پژوهش، مقالات نمایه شده در پایگاه های داده های داخلی در فاصله زمانی 1370 تا 1399 بود که از میان 317 پژوهش انجام گرفته در این حوزه، مقالات غیرمرتبط حذف گردید و سرانجام 14 مقاله بر اساس موضوع و هدف دسته بندی گردید. طرح پژوهش از نوع تحلیل – توصیفی است. برای گردآوری اطلاعات از روش استنادی و کتابخانه ای استفاده شد. بر اساس اطلاعات گردآوری شده، نقش زنان دانشگاهی در توسعه پایدار و همه جانبه ی کشور بررسی و تحلیل شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که زنان دانشگاهی در توسعه ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و سیاسی کشور نقش مهمی را ایفا می کنند. بیشترین و کمترین نقش زنان دانشگاهی به ترتیب در توسعه ی اقتصادی و توسعه ی سیاسی عنوان شده است. از نتایج این پژوهش در تدوین برنامه های آتی توسعه کشور می توان استفاده نمود.
پیش بینی سلامت و بیماری روانی بر اساس رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت دینی و صبر در دختران دانشجو در دوران پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی علائمی بود که سلامت و بیماری روانی را بر اساس رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت دینی و صبر در دوران پاندمی کرونا پیش بینی می کنند. تعداد ۳۹۵ نفر از دانشجویان مقیاس سلامت روانی (MHI-28)، مقیاس رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت دینی (RHPBI) و مقیاس صبر (PS) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که رابطه مثبت معنادار بین رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت دینی و صبر با علائم سلامت روانی وجود دارد. همچنین رابطه منفی معنادار بین رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت دینی و صبر با علائم بیماری روانی وجود دارد. نتایج نقش پیش بینی کننده رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت دینی و صبر را برای علائم سلامت و بیماری روانی تأیید کرد. در نتیجه رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت دینی و صبر می توانند به عنوان متغیرهای مؤثر در سلامت روانی مورد توجه قرار گیرند. تقویت این متغیرها می تواند اقدامی پیشگیرانه در حوزه ارتقاء سلامت روانی باشد.
رابطه روان بنه های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی با تعارض زناشویی، نقش تعدیل کننده دینداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات شایع در دنیای امروز خانواده ها، تعارضهای زناشویی است. هدف این پژوهش توصیفی همبستگی، بررسی رابطه روان بنه های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی با تعارض زناشویی با توجه به نقش تعدیل کننده دینداری است. جامعه آماری این پژوهش را متأهلان استان سمنان تشکیل می دادند که 782 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای به عنوان شرکت کنندگان پژوهش انتخاب شدند. شرکت کنندگان ضمن ارائه برخی مشخصات جمعیت شناختی، پرسشنامه های پایبندی دینی (JRAQ)، تعارض زناشویی (MCQ-R)، روان بنه های ناسازگار اولیه (YSQ-SF) و باورهای غیرمنطقی (IBT) را پاسخ گفتند. داده ها با استفاده از روشهای همبستگی پیرسون و آزمون Z فیشر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج، نقش چالشی دینداری در رابطه نمره کل و پنج حوزه روان بنه های ناسازگار اولیه و نمره کل و باورهای غیرمنطقی با تعارض زناشویی را مورد تأیید قرار داد؛ بدین صورت که رابطه روان بنه های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی با تعارض زناشویی در گروه متأهلان با سطح دینداری بالا به میزان معناداری قویتر است. در نتیجه، دینداری متغیری است که تحت تأثیر روان بنه های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی، کنشی متفاوت و گاهی منفی به خود می گیرد. بنابراین تقویت دینداری، لزوما به ناکارامدی روان بنه های ناسازگار و کاهش باورهای غیرمنطقی منجر نخواهد شد.
تولید و بازتولید سلطه نمادین علیه زنان در دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از رویکرد جامعه شناسی انتقادی به نحوه تولید سلطه نمادین علیه زنان در سطح تعاملات فردی، خانوادگی، اجتماعی و بازتولید سلطه نمادین در سطح خانواده، ساختارها و نهادهای اجتماعی می پردازد که زمینه ناتوانمندی زنان و جامعه پذیری جنسیتی را فراهم کردند. بدین منظور، از روش مردم نگاری انتقادی جهت انجام عملیات تحقیق، از تکنیک مصاحبه عمیق برای گردآوری اطلاعات و از روش تحلیل مضمون جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. مصاحبه شونده ها شامل 50 زن ساکن دهدشت می باشد که بر اساس نمونه گیری هدف مند و مطابق با منطق اشباع نظری انتخاب شده اند. یافته های تحقیق، شامل شبکه های مضمونی: تولید کلیشه های جنسیتی و بازتولید سلطه نمادین می باشد. نتایج نشان می دهد که سلطه نمادین علیه زنان از ساختار اجتماعی پدرسالاری و کلیشه های جنسیتی متاثراز آن برساخته می شوند که در تعاملات فردی (خودسانسوری زنان، خودپنداره منفی و تمرکز بر مدیریت بدن)، تعاملات خانوادگی (تجربه زیسته ازدواج، کنترل، اعتبار اجتماعی و تقسیم کار خانگی) و تعاملات اجتماعی (طرد اجتماعی زنان و تبعیض تحصیلی و شغلی) تداعی می شود. شبکه مضمونی بازتولید سلطه نمادین در سه تم سازمان دهنده پذیرش سلطه، موانع ساختاری سلطه و حاشیه نشینی فرهنگی زنان نشان داده می شود. . «نقش عصبیت های عشیره ای و پدر سالاری تاریخی در تولید و بازتولید سلطه نمادین علیه زنان» مقوله هسته می باشد.
پیش بینی میزان رضایت زناشویی زنان در مقایسه با مردان بر اساس هوش معنوی در دو گروه طلاب و دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی میزان رضایت زناشویی زنان در مقایسه با مردان براساس هوش معنوی در دو گروه طلاب و دانشجویان در شهر کرمان بود. نمونه ی این پژوهش شامل 160 نفر که 80 نفر آنها، طلاب متاهل حوزه ی علمیه شهر کرمان و 80 نفر دیگر، دانشجویان متأهل دانشگاه شهید باهنر کرمان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه هوش معنوی کینگ و پرسش نامه رضایت زناشویی اینریچ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، آزمون T دو گروه مستقل، رگرسیون خطی استفاده گردید، و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 23 استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین هوش معنوی و میزان رضایت زناشویی دو گروه طلاب و دانشجویان تفاوت معناداری وجود دارد و همچنین گروه طلاب نسبت به گروه دانشجویان از رضایت زناشویی بیشتری برخوردار هستند (p<./001)، لازم به ذکر است بین هوش معنوی زنان و مردان تفاوت معناداری مشاهده نشد. با توجه به اینکه هوش معنوی شکل دهنده رفتارهای فرد در اجتماع است و در حل مشکلات زندگی تأثیرگذار می باشد، هدف از این پژوهش، روشن ساختن اهمیت معنویت و هوش معنوی برمیزان رضایت زناشویی می باشد. بنابراین می توان با تقویت هوش معنوی در این دو گروه تاثیرگذار در جامعه، به افزایش رضایت زناشویی و توانمندسازی آنها کمک نمود.
کارکرد زنان در اقتصاد مقاومتی
حوزههای تخصصی:
کارکرد زنان در اقتصاد مقاومتی از دلایل مهم و تأثیرگذار بر جامعه و خانواده و به خصوص اقتصاد جامعه و خانواده هستند و توجه به اصول حاکم بر شخصیت زن، خاستگاه و منشأ تمایز بین کارکرد در اقتصاد مقاومتی زن و مرد نیز تفاوت های زیستی، رفتاری و اقتصادی و هم چنین تفاوت های تشریعی سبب می شود که در اندیشه دینی با وجود آنکه اشتغال به عنوان یک حق برای زنان محسوب می گردد، ولی هرگز به عنوان یک تکلیف اقتصادی بر ایشان تحمیل نمی شود. آن ها با ایجاد نگرش های اقتصاد مقاومتی می توانند زمینه ساز خانواده و جامعه سالم و پرطراوت و به دور از بدی ها باشند در این مقاله با استفاده از شیوه اسنادی تلاش داریم، به پیامدهای کنش های اقتصادی، در محقق شدن سبک زندگی اسلامی و نیل به اقتصاد مقاومتی و دگرگونی در خانواده، پرداخته شود که نخست زن و خانواده و جامعه و اقتصاد مقاومتی را تعریف کرده و در ادامه به آثار غیرقابل انکار زنان چه از نگاه مثبت و چه از نگاه منفی موضوع توجه می شود و درنهایت با توجه به یافته ها تلاش می شود که روند تغییرات در آینده با تأکید بر اقتصاد مقاومتی احصاء گردد.
دوآلیته تبعیض و امید، نظریه ای زمینه ای از تراژکتوری شکل گیری تبعیض جنسیتی میان زنان طبقه متوسط شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
55 - 79
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه تراژکتوری شکل گیری تبعیض جنسیتی در زندگی زنان طبقه متوسط شهر تبریز پرداخته است. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری تعدادی از زنان شهر تبریز انتخاب و مطالعه شدند. فرایند نمونه گیری نظری تا اشباع داده ها ادامه یافت. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند و یافته ها در قالب خط داستان (شامل 15 مقوله اصلی و یک مقوله هسته)، مدل پارادایمی ارائه شدند. به طور کلی، نتایج تحقیق نشان دادند که زنان به واسطه فرهنگ با دوآلیته تبعیض و امید مواجه اند. این دوآلیته علاوه بر حاکمیت محدودیت های جنسیتی، از فرودست انگاری اجتماعی روانی زنان و... نیز منتج می شود. در چنین موقعیتی، استراتژی های مقابله (اتوپیای بازاندیشانه/ فرودست انگاری اجتماعی روانی/ بیش فعالی) در زنان فعال می شود. اما این استراتژی ها مخاطراتی نیز برای این زنان به همراه دارند. در واقع، زنان در کنار همه تبعیض ها و مبارزه برای زدودن آن ها به امید رسیدن به جایگاه واقعی شان زندگی خودشان را با دوآلیته تبعیض و امید پیش می برند.
نقد و بررسی تطبیقی دیدگاه های موافق و مخالف کنترل جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی ادله برون دینی و درون دینی در مورد کثرت جمعیت انجام شد و با تشریح و تبیین آیات و روایات، مبانی نظری افرادی که معتقد به ضرورت کاهش و کنترل جمعیت هستند مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.یافته های نشان داد که بسیاری از ادلّه برون دینی مثل اصل سودگرایی، آرمان گرایی، حقوق طبیعی وغیره فقط بر بعد مادی انسان به طور ناقص تکیه کرده و از آرمان های حقیقی و سودهای حداکثری غفلت نموده اند، به طوری که آیات و روایات موافق کنترل جمعیت را بدون توجه به آیات و روایات مشوق و مؤید تکثر جمعیت و ازدیاد نسل تفسیر نموده اند.
روایت زنان از موانع آرامش در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اهداف مهم ازدواج و تشکیل خانواده، رسیدن به آرامش است؛ اما بررسی وضعیت موجود خانواده ها بر اساس پرونده های مراجعین به مراکز مشاوره و دادگاه های خانواده و نیز افزایش آمار طلاق نشان می دهد زندگی زناشویی برای بسیاری از افراد آرامش آفرین نیست. بنابراین با توجه به این که اختلال در آرامش در زندگی زناشویی از چالش هایی است که خانواده ایرانی امروزه با آن روبروست و از سویی آرامش زنان به دلیل نقش تربیتی آنان در خانواده اهمیتی خاص دارد، مسئله پژوهش حاضر شناسایی موانع آرامش زنان در زندگی زناشویی بوده است. در این راستا با استفاده از روش کیفی، با مصاحبه عمیق با 60 نفر از زنان متأهل ساکن شهر تهران و تحلیل محتوای مصاحبه ها، عوامل اختلال در آرامش زنان در زندگی زناشویی را در پنج مقوله اصلی استخراج نموده است. شرایط زمینه ای «گزینش اختلال گر»، «نگرش اختلال گر»، «عملکرد اختلال گر» و «ساختار اختلال گر» زمینه ساز تحقق شرایط علّی اختلال در احساس آرامش یعنی «شکاف بین هست ها و خواست ها» بوده است. درون مایه استخراج شده از مقولات نیز، «اختلال در تأمین امنیت مدار نیازهای اعضای خانواده» بوده است که عامل اختلال در احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی است.
بررسی رابطه مشکلات رفتاری کودکان با خشونت مادران دارای کودکان نقص توجه همراه با بیش فعالی در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
31 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اختلالات رفتاری کودکان با خشونت مادران دارای کودکان نقص توجه همراه با بیش فعالی بر روی 250 نفر از مادران مراجعه کننده به روانشناسان و مشاوران شهرستان شیراز که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند انجام شد. روش این پژوهش توصیفی – همبستگی است، جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه نشانه های بیماری ساخته ی دراگاتیس و سیاهه رفتاری کودک که توسط آخنباخ و همکاران ساخته شده است، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که مشکلات رفتاری کودکان رابطه مثبت و معنی داری با خشونت مادر دارد . همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که اختلالات رفتاری کودکان قادر به پیش بینی خشونت در مادران دارای کودکان نقص توجه همراه با بیش فعالی می باشد. کلید واژها: خشونت مادر، مشکلات رفتاری کودک ، نقص توجه همراه با بیش فعالی
نقش خودکارآمدی و هوش هیجانی در پیش بینی حل تعارض زناشویی در زنان دانشجو
حوزههای تخصصی:
از مهمترین عواملی که بر رضایت زناشویی اثر می گذارد و باعث کاهش آن می شود تعارضات زناشویی است و از مهمترین مؤالفه های مؤثر بر حل تعارض زناشویی، خودکارآمدی و هوش هیجانی است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی حل تعارض براساس دو متغیر خودکارآمدی و هوش هیجانی است. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آمار شامل کلیه زنان دانشجوی متأهل دانشگاه فردوسی مشهد بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای،150 خانم از دو دانشکده ادبیات و الهیات انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ(صفاری نیا و سلگی،1390)، خودکارآمدی شرر(شرر و مادوکس، 1982) و مقیاس تعارض زناشویی کنزاس(کورکوران، فیشر، 2000) بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 21 و روش رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که هوش هیجانی6/ 24 و هوش هیجانی به همراه خودکارآمدی 5/32 در پیش بینی حل تعارض تآثیر دارد (P<0/01). نتایج تجریه و تحلیل نشان می دهد که هوش هیجانی به همراه خودکارآمدی قادر به پیش بینی حل تعارض در زنان هستند. بنابراین می توان گفت که هوش هیجانی و خودکارآمدی در حل تعارض مؤثر هستند. کلید واژه ها: تعارض زناشویی، هوش هیجانی، خودکارآمدی.
تأثیر جنسیت مدیران ارشد بر نگه داشت وجه نقد شرکت: آزمون تجربی نظریه های ذخیره احتیاطی و نمایندگی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
131 - 150
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر بر نگه داشت وجه نقد اهمیت زیادی دارد، زیرا کسری یا مازاد در نگه داشت وجه نقد می تواند شرکت ها را با مشکلات زیادی رو به رو کند. نتایج پژوهش های اخیر نشان داد که یکی از عوامل تأثیرگذار بر نگه داشت وجه نقد، جنسیت مدیران است که در خصوص چگونگی این تأثیر دو نظریه رقیب در ادبیات مالی و حسابداری مطرح شده است. بر اساس نظریه ذخیره احتیاطی، مدیران ارشد زن به دلیل محافظه کار بودن، اعتماد به نفس کمتر و خطرگریزی وجه نقد بیشتری را نگه داری می کنند. در مقابل، بر اساس نظریه نمایندگی، مدیران ارشد زن اخلاقی تر بوده و هزینه نمایندگی را کاهش می دهند و در نتیجه وجه نقدی کمتری را نگه داری می کنند. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جنسیت مدیران ارشد بر میزان نگه داشت وجه نقد، با توجه به نظریه های ذخیره احتیاطی و نمایندگی است. فرضیه های تحقیق نیز با استفاده از نمونه ای متشکل از 170 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1397 و با بهره گیری از مدل رگرسیون چندمتغیره بررسی شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مطابق با نظریه ذخیره احتیاطی بین جنسیت مدیران ارشد و نگه داشت وجه نقد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، شرکت های دارایی مدیران ارشد زن وجه نقد بیشتری نسبت به سایر شرکت ها نگه داری می کنند.
زنانه نگاری در نسخه مصوّر حمله حیدری (مقایسه تطبیقی جایگاه زن در نگاره های نسخ مصوّر حمله حیدری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
543 - 566
حوزههای تخصصی:
مردان در حماسه ها عهده دار نقش های اصلی هستند و حضور زنان در سایه قرار می گیرد. اگر این حماسه موضوع دینی داشته باشد، منع حضور زنان دوچندان می شود. پژوهش حاضر جایگاه زن را در نگاره های نسخه حمله حیدری باذل مشهدی (مورخ۱۲۲۲ ه.ق، محفوظ در کتابخانه ملی فرانسه) از منظر موضوع، ارتباط متن و تصویر، شاخصه های تصویری و... بررسی می کند. برای نشان دادن اهمیت جایگاه زن در این نسخه، نگاره های آن را با یکی از نسخ هم عصر، یعنی چاپ سنگی مصور حمله حیدری راجی کرمانی، مقایسه می کنیم. این دو نسخه تقریباً در یک دوره زمانی (عصر قاجار) اما در دو مکان مختلف (هند و ایران) مصور شده اند. این مقایسه تطبیقی نشان می دهد که حمله باذل، زن را در نقش های متنوع و گوناگونی به تصویر درآورده است؛ از زن در جایگاه قدیس یا فرشته گرفته تا زنانی در نقش نوازنده و رقصنده. اما تصویر زن در نگاره های حمله راجی به فرشته و قدیس محدود می شود. نگارگر این نسخه با ابداع شیوه ای نوین و خلاقانه، نه تنها بر حضور زنان چشم نپوشیده، بلکه آنان را دوشادوش یا حتی پیشاپیش مردان ترسیم کرده است. این موارد سبب می شود که زن در نگاره های حمله حیدری باذل از چارچوب های فکری و فرهنگیِ سنتی فراتر رود و نقش هایی را عهده دار شود که در تصاویر کمتر حماسه ای می توان نظیر آن را پیدا کرد.
تحلیل روایت جنسیتی از جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
81 - 104
حوزههای تخصصی:
تحلیل روایت جنسیتی از جدایی در پی بررسی مسئله جدایی از منظری سه گانه شامل روایت داوطلبان ورود به خانواده، ساختار جنسیت و نهاد خانواده است. برآیند این سه منظر، جایگاه و نقش مؤثر ساختار جنسیت در هویت تجویزی خود و نهاد خانواده در قاعده های جنسیتی و کارکردهای خاص آن را نشان می دهد. جهت نیل به این هدف از رویکرد تحلیل روایت و از مشارکت 30 زن و مرد دارای تجربه حداقل یک بار ازدواج و جدایی استفاده شد. نتایج بیانگر تأثیر جنسیت و تحولات متأخر آن در ذهنیت کنشگران و همچنین تقابل ناشی از این تحولات با نهاد قاعده مند خانواده است. کنشگران اجتماعی، به ویژه زنان، در تعبیر جدید خود از جنسیت و تجویزات آن با نهاد خانواده روبه رو می شوند و زمانی که قادر به ایجاد تطابق میان خواست خود و نهاد خانواده نباشند از آن خارج می شوند. بر این اساس، رویارویی جنسیت تحول یافته و نهاد خانواده عامل مؤثر بر جدایی در سطح میانه و نیازمند بررسی های دقیق تر تشخیص داده شد.
ارتباط سرمایه های روان شناختی و فرهنگی با خشونت خانگی در زنان متأهل (مورد مطالعه: فرهنگیان بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
189 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط سرمایه روان شناختی و سرمایه فرهنگی با خشونت خانگی علیه زنان در زنان متأهل بود. این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع همبستگی و نمونه آماری آن 156 زن متأهل بود که از بین جامعه ی کارمندان زن متأهل و شاغل در آموزش و پرورش شهرستان بهبهان با روش نمونه گیری تصادفی ساده گزینش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ)، سرمایه فرهنگی (CCQ) و پرسشنامه خشونت خانگی بودند و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون و کاننی انجام شد. نتایج نشان داد که مولفه های سرمایه روانشناختی و سرمایه فرهنگی پیش بین های منفی خشونت خانگی عله زنان بودند. نتایج تحلیل همبستگی کاننی نشان داد که چهار متغیر بنیادی برای درک روابط بین مجموعه متغیرهای ملاک و پیش بین مورد نیاز است و هر چهار بعد از خرده مقیاس هایی از مجموعه پیش بین و ملاک تشکیل شده اند. ضرایب بنیادی برای چهار بعد اول به ترتیب 87/0، 64/0، 58/0 و 31/0 به دست آمد. کمبود سرمایه های روان شناختی و فرهنگی با دریافت خشونت خانگی بیشتر در زنان همبسته است، از این رو برنامه های آموزشی برای ارتقای این مهارت ها در زنان متاهل پیشنهاد می شود.
ارزیابی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در توانمند سازی زنان(مطالعه موردی؛ شهر باغملک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
193 - 222
حوزههای تخصصی:
امروزه شبکه های اجتماعی به محلی برای حضور اقشار مختلف جامعه، به ویژه زنان و مکان تبادل آرا و افکار آنان جهت تأمین نیازهای مناسب با زندگی اجتماعی زنان و توانمندسازی آنان تبدیل شده است. درواقع، افزایش اطلاعات مجازی کاربران زن و آگاهی آن ها از نقش اطلاعات در توانمندسازی و نقش آفرینی بالاتر، آن ها را به مشارکت بیشتر در دنیای مجازی واداشته است. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در توانمندسازی زنان شهر باغملک تدوین شده است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، به لحاظ هدف، کاربردی - نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای از طریق کتب موجود و مقالات جمع آوری شد. همچنین اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه، گردآوری و به وسیله نرم افزار SPSS.22 تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش بیانگر این است که مدل مفروض تدوین شده توسط داده های پژوهش حمایت می شوند، به عبارت دیگر برازش داده ها به مدل برقرار و همگی شاخص ها دلالت بر مطلوبیت مدل معادله ساختاری دارند. همچنین نتایج پژوهش نشان دهنده تأثیر مستقیم و بالای متغیر شبکه های اجتماعی مجازی بر توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و اطلاعاتی زنان است. برآوردهای مربوط به آزمون فریدمن بیانگر این است که در حوزه ی توانمندسازی اقتصادی، متغیر ارتقاء روحیه کارآفرینی؛ در حوزه ی توانمندسازی اجتماعی– فرهنگی، متغیر بهبود نظرات و ایده ها و در حوزه ی توانمندسازی اطلاعاتی، متغیر اخبار و حوادث در رتبه اول قرار دارند.