فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
سلامت اجتماعی زنان عاملی بسیار مهم در شکل گیری بسترها و فرصت های رشد و توسعه هر جامعه ای است. در واقع رشد و تعالی هر جامعه ای در گرو جنبه های گوناگون سلامت آن جامعه، به ویژه ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی می باشد. هدف این پژوهش تبیین جامعه شناختی تعیین کنندگان مؤثر بر سلامت اجتماعی زنان شهر بروجرد است. برای جمع آوری داده ها از روش تحقیق کمی، تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. از بین جامعه مورد مطالعه، 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. یا فته های پژوهش حاکی از آن است که بین احساس امنیت فرهنگی، احساس امنیت اجتماعی، احساس امنیت سیاسی، احساس امنیت اقتصادی، احساس امنیت فکری و احساس امنیت هویتی با سلامت اجتماعی زنان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان می دهد که احساس امنیت به میزان 56 درصد بر سلامت اجتماعی زنان اثر می گذارد؛ به این معنا که 56 درصد از متغیر سلامت اجتماعی زنان به عنوان متغیر وابسته به واسطه متغیرهای مستقل پژوهش قابل تبیین است. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت احساس امنیت به عنوان یک سازه جامعه شناختی مهم، اثری تعیین کننده بر سلامت اجتماعی زنان دارد. در واقع احساس امنیت جوهره و بستر اصلی سلامت اجتماعی است و بدون فراهم کردن بسترهای احساس امنیت در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، فکری، هویتی، اقتصادی و سیاسی ، سلامت اجتماعی محقق نخواهد شد .
پدیدارشناسی تجربه زنانه از بیماری مزمن در زنان مبتلا به ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری های مزمن هرچند منشاء پزشکی-زیستی دارند، اما، با توجه به تأثیرات طولانی مدت آن ها بر بدن و اختلالات عملکردی ناشی از این تأثیرات، ابعادی فراتر از یک پدیده زیستی پیدا کرده و جنبه های مختلف حیات فردی و اجتماعی فرد مبتلا و اطرافیان او را تحت تأثیر قرار می دهند. از جمله ؛ بیماری های مزمنی که به دلیل ابعاد جسمی و روانی متعدد و پایدارش، پیامدهای عمده و مداومی بر گستره وسیعی از جنبه های حیات فردی و اجتماعی بیمار دارد، ام اس است. افزایش میزان ابتلای زنان به بیماری ام اس در چند دهه اخیر و همچنین، افزایش نسبت ابتلا در بین زنان در مقایسه با مردان، باعث شده است که این بیماری چهره ای زنانه به خود بگیرد. در این مقاله از منظر جامعه شناسی بیماری های مزمن و با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی فمینیستی، تجربه زنان مشارکت کننده در تحقیق از بیماری ام اس به عنوان تجربه خاص زنانه که محصول تلاقی تجربه این بیماری با جنسیت، بدن و زمینه اجتماعی است، مورد توجه قرار گرفته است. تلاش شده است تا تجربه زیسته زنان از زندگی با بیماری ام اس و دلالت های معنایی این تجربه برای آنها، براساس داستان ها و روایت های خود این زنان فهم شود. براساس مصاحبه های صورت گرفته، پنج مضمون اصلی زندگی در تعلیق، شرم بی قدرتی، ناکنش ورزی جنسی، مخاطره مادری و دلهره همسری استخراج شد و با توجه به این مضامین، تجربه زنان مشارکت کنند ه در تحقیق از بیماری ام اس، ذیل فرامضمون «اضطراب هویتی» مفهوم پردازی شد. منظور از «اضطراب هویتی»، تجربه و احساس نگرانی ناشی از هویت جنسیتی تحقق نیافته توسط این زنان است.
تاثیر عوامل جامعه شناختی بر کنش های خشونت آمیز خانگی علیه زنان (مطالعه موردی زنان خشونت دیده مراجعه کننده به مراکز اورژانس اجتماعی بهزیستی استانهای سراسر کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
53 - 70
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان عامل عمده ای در ایجاد آسیب های جسمی، روحی و روانی بر زنان محسوب می شود. هدف شناخت تاثیر عوامل جامعه شناختی برکنش های خشونت آمیز خانگی بر روی زنان است. روش تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش زنان خشونت دیده مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی کشور به تعداد 15721هزار نفربودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 389 نفر تعیین و آزمودنی ها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود، ضمن این که از ابزار فیش برای جمع آوری آمار و اطلاعات موجود در آرشیو استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل آمار عملکرد اورژانس اجتماعی کشور، وجود فراوانی اعمال خشونت در گروه های سنی 30 تا 39 سال را نشان می دهد. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد خشونت علیه زنان با هنجار ها و ارزش های اجتماعی، ناکامی اجتماعی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی زوجین، نگرش های مردسالارانه، منزلت اجتماعی، بیکاری، فقر و اعتیاد رابطه دارد. بیشترین میزان همبستگی مربوط به متغیر مردسالاری با ضریب همبستگی 561 /0 و کمترین آن مربوط به متغیر منزلت اجتماعی با ضریب همبستگی 132/0- می باشد. خشونت علیه زنان عمدتا تحت تاثیر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی و بویژه جامعه پذیری جنسیتی صورت می گیرد لذا تغییر نگرش ها، خرده فرهنگ ها، عقاید و باورهای جنسیتی افراد جامعه در کنار آموزش و توانمند سازی زنان و همچنین بهبود وضعیت ساختاری جامعه در حوزه های اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی ، حقوقی و سیاسی موجبات پیشگیری، کنترل و کاهش خشونت های خانگی اهمیت دارد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت بر نگرانی و تاب آوری دختران آزار دیده جنسی (با تأکید بر فرهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
75 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت بر نگرانی و تاب آوری دختران آزار دیده جنسی با تاکید بر فرهنگ بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران آزاردیده جنسی بود که به مرکز استاد شهریار اردبیل در سال1401مراجعه کرده بودند. از جامعه مذکور 30 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. این پژوهش نیمه آزمایشی واز نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. و برای ابزار ارزشیابی از پرسشنامه نگرانی مایر و همکاران(1990) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد.گروه آزمایش طی 8 هفته تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت قرار گرفت، و پس از خاتمه جلسات مرحله پیگیری دو ماه بعد انجام شد و در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون دو گروه، حاکی از این است که نمرات پس آزمون نگرانی و تاب آوری گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری دارد (01/0=P). با توجه به نتایج به دست آمده می توان گزارش کرد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت بر نگرانی و تاب آوری دختران آزار دیده جنسی اثر بخش بود و این نتیجه تا مرحله پیگیری تدوام داشت.
تفاوت های شکلی و معنایی در پوشش زنان مجری شبکه های سیما در تلویزیون و اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
353 - 380
حوزههای تخصصی:
در میان شبکه های اجتماعی، محتواهای تولیدشده در اینستاگرام که یک شبکه تصویرمحور است، بیشترین تمرکز را بر نمایش زندگی روزمره دارد اما با افزایش دانش و مهارت های کاربران، این شبکه اجتماعی به عنوان یک رسانه برای انعکاس فعالیت های حرفه ای برخی کاربران نیز استفاده میشود که مجریان تلویزیونی از آن جمله هستند. این تحقیق با استفاده از روش کیفی مردم نگاری مجازی، صفحات اینستاگرامی 7 زن مشهور محجبه که به گویندگی و اجرا در تلویزیون اشتغال و به همین دلیل شهرت یافته اند، مطالعه کرده و به تحلیل چگونگی بازنمود پوشش این زنان مشهور محجبه در صفحات شخصی ایشان در اینستاگرام پرداخته است. در این تحقیق ضمن بهره گیری از نظریات گافمن و گیدنز در خصوص هویت و خودابرازی و نیز رویکرد نایار به فرهنگ شهرت، تلاش شده است به این سوال ها پاسخ داده شود که بازنمود پوشش این زنان مشهور در صفحات مذکور، چه تفاوت مشهودی با نمایش پوشش آنها در تلویزیون دارد؟ بدین منظور تصاویری از ایشان که در عرصه های مختلف زندگی شخصی و اجتماعی در اینستاگرام بوده، تحلیل شده است. نتایج نشان داد، بازنمود پوشش زنان در اینستاگرام، از نظر نوع پوشش، تنوع لباس و رنگ بندی، تفاوت بارز و چشمگیری با پوشش آنها در تلویزیون و فضای عمومی دارد. حتی برخی از این گویندگان از صفحه اینستاگرام خود برای تبلیغ گونه های خاصی از حجاب، با اهداف فرهنگی- تجاری استفاده کرده اند.
بررسی و تحلیل گفتمان حاکم بر رمانهای زنان اسلام گرا با تکیه بر نظریه فرکلاف (مطالعه موردی رمان "لن أموت سدى" اثر جهاد رجبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
381 - 399
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، شاخه ای مهم و رویکردی نو از نظریه تحلیل گفتمان به شمار می رود. این رویکرد به عنوان گرایشی میان رشته ای، در بررسی متون از سطح جمله و کلام فراتر رفته و به بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته است توجه می کند. نورمن فرکلاف یکی از نظریه پردازان این عرصه است که ارزیابی سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مولفه های اصلی نظریه او را تشکیل می دهد. این پژوهش سعی دارد تا سطوح سه گانه گفتمان انتقادی را در رمان "لن أموت سدى" اثر خانم جهاد رجبی، از نویسندگان اسلامگرای فلسطینی تبار، مورد واکاوی قرار دهد و ایدئولوژی حاکم بر متن او را تبیین کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلف با استفاده از کارکرد واژگان و روابط معنایی میان آنها و نیز بهره گیری از استعاره های متعدد یا کاربست افعال خبری دیدگاه خود را نسبت به اوضاع فلسطین بیان می کند. وی همچنین با فراخوانی شخصیتهای قرآنی، الهام از مفاهیم اسلامی و کارکرد روابط بینامتنی، خوانشگران خود را در مواجهه با بافت موقعیتی جامعه اشغالی قرار می دهد و به بیان مسائل حاکم بر جامعه می پردازد. در واقع نویسنده از این رهگذر به دنبال کسب ایدئولوژی مد نظر خود و تحقق مفاهیمی چون هویت بخشی، آزادی خواهی و مبارزه با اشغالگران است.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اعتیاد به اینترنت نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری سبک های دلبستگی انجام گرفت. روش پژوهش نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 6470 نفر بود که بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 398 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) (IAT)، سبک های تربیتی فرزندپروری شیفر نقاشیان (1358) (PSQ) و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (1987) (AASQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS استفاده شد.نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری محبت به طور مستقیم (01/0>p) و با میانجیگری سبک های دلبستگی ناایمن اضطرابی و اجتنابی (05/0>p) بر اعتیاد به اینترنت نوجوانان اثر معنادار دارد. از طرفی، اثر مستقیم سبک فرزندپروری کنترل و با میانجیگری سبک های ناایمن دلبستگی بر اعتیاد به اینترنت نوجوانان معنادار نبود (05/0<p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر مبنی بر رابطه سبک های فرزندپروری و اعتیاد به اینترنت نوجوانان و نقش واسطه ای سبک های دلبستگی، این یافته ها دارای تلویحات کاربردی برای روانشناسان جهت مداخله های پبشگیرانه – درمانی برای کاهش اعتیاد به اینترنت در نوجوانان است.
بررسی اثر مدیران مالی زن بر تجدید ارائه صورت های مالی و حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان نقش مهمی در ایجاد ارزش و افزایش سطح رفاه جامعه دارند.زیرا در روابط اجتماعی دقت نظر بیشتری داشته و بر انجام صحیح وظایف محوله و پیروی از قوانین حاکم اهتمام بیشتری می ورزند؛ بنابراین، حضور آنان در راس امور سازمان ها می تواند مفید واقع شود. در این پژوهش تأثیر جنسیت مدیران مالی بر تجدید ارائه صورت های مالی و حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. نمونه آماری شامل 154 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1392 تا 1399 میباشد. نتایج برآورد مدل اول پژوهش حاکی از آن است که جنسیت مدیران مالی اثر منفی و معناداری بر تجدید ارائه های مالی دارد. به سخن دیگر، مدیران مالی زن با افزایش کیفیت گزارشگری مالی از طریق کاهش در تجدید ارائه های مالی در ارتباط هستند. بعلاوه، نتایج برآورد مدل دوم پژوهش نشان داد،جنسیت مدیران مالی اثر مثبت و معناداری بر حق الزحمه حسابرسی دارد، به این معنی که شرکتهای دارای مدیران مالی زن حق الزحمه های حسابرسی بالاتری پرداخت می کنند. در مجموع، یافته-ها حاکی از آن است که مدیران مالی زن به دلیل ویژگی های ذاتی از قبیل ریسک گریزی و محافظه کاری، کیفیت گزارشگری مالی را افزایش و خواهان حسابرسیهای باکیفیت تری از سوی حسابرسان مستقل هستند.
فراترکیب مطالعات حجاب در ایران بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
143 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، فراترکیب مطالعات کیفی مرتبط با حجاب درایران بعد از انقلاب اسلامی است. قلمرو مطالعاتی پژوهش، جستجوی تعداد 811 منبع طی سال های 1357 تا 1399 در دو سایت "پرتال جامع علوم انسانی" و "پایگاه علمی جهاد دانشگاهی" بوده که درمرحله اول، 76 منبع و در مرحله دوم و نهایی 53 منبع بر اساس تطابق محتوا و کیفیت منابع و نیز اعتبار(باورپذیری) و اعتماد(اطمینان پذیری) یافته ها، گزینش و مورد بررسی قرار گرفت. در نتایج پژوهش، دو مضمون کلی «حجاب سنتی» و «حجاب مدرن» استخراج شد. در حجاب سنتی، ویژگی حجاب، کارکرد حجاب، راهکارهای تقویت حجاب، استدلالهای پشتیبان برآمده از آموزه های دینی، علل گرایش به حجاب، نحوه مواجهه با عدم رعایت حجاب در راستای تقویت تمایل به حجاب، پیامدهای بدحجابی و نحوه تصویرسازی آن در سایت های داخلی در مقابل حجاب مدرن با ابتنا بر محورهای معنابخشی چون معنای حجاب، شکل حجاب، گونه های حجاب، استدلالهای پشتیبان (نظری و تاریخی)، علل و زمینه های بدحجابی و نحوه مواجهه با آن، وضعیت حجاب و چگونگی تصویرسازی حجاب در سایت های خارجی، در دو سر یک طیف قرار گرفت. در پیوند با این مقولات، شبکه معنایی متفاوتی به تصویر کشیده شد که در پرتو روابط موجود میان سطوح مختلف آن ها «الگوی مفهومی حجاب» انتزاع شد.
پیوند دورکاری با تعادل کار و خانواده در دوران همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه شناخت رابطه دورکاری با تعادل کار و خانواده در دوران همه گیری کووید 19 با رویکرد کیفی بود. افراد مورد مطالعه شامل 27 زن دارای فرزند زیر 12 سال شاغل در شهرداری تهران بود که از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع به لحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت و نوع قرارداد انتخاب و بر اساس سطح اشباع نظری تعیین شدند. داده ها به شیوه مصاحبه عمیق به صورت انفرادی و حضوری در بهمن سال 1399 تا اردیبهشت 1400 گردآوری شد. روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمون براون و کلارک بود. یافته ها نشان داد زنان بیشتر از همسران خود دورکار بودند، لذا بیشترین بار مسئولیت کارهای خانه به عهده آنها بوده است. مطابق با یافته ها، ارتباط دورکاری دوران همه گیری کرونا با تعادل کار و خانواده در نه خرده مضمون و دو مضمون اصلی «شکاف بین انتظارات و واقعیت های دورکاری» و «پتانسیل بهبود تعادل کار- خانواده در شرایط فراتر از دوران کرونا» قرار می گیرد که نشان می دهد در شرایط همه گیری کرونا به دلیل نبود زیرساخت ها و ملزومات، دورکاری به عنوان گزینه تعادل کار- خانواده چالش برانگیز بوده، به نحوی که بسته به ویژگی های فردی، خانوادگی و نوع شغل، تقویت کننده تعادل کار خانواده و یا عدم تعادل کار خانواده بوده است. علی رغم محدودیت ها و چالش های متعدد مادران شاغل، تداوم دورکاری پس از دوران کرونا و انعطاف پذیری کار هم به لحاظ زمانی و هم مکانی در ایجاد تعادل کار خانواده ضروری است.
زنان سالمند و تجربۀ طرد اجتماعی (مورد مطالعه: زنان ساکن سرای سالمندان در شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
999 - 1027
حوزههای تخصصی:
تلاش این پژوهش مطالعه کیفی تجارب زیسته زنان سالمند از طرد اجتماعی در سرای سالمندان شهر خرم آباد است. برای نیل به این هدف، از نظریه زمینه ای استفاده شده تا علل، شرایط مداخله گر و پیامدهای تجربه طرد اجتماعیِ زنانِ سالمند به شیوه ای ژرف نگرانه واکاوی شود. سوژه ها به شیوه نمونه گیری هدفمند از میان ساکنین سرای سالمندان حاج صدیق و فرزانگان شهر خرم-آباد انتخاب شده اند و با آن ها مصاحبه عمیق فردی انجام شده است. نتایج تحلیل مصاحبه ها بیانگر آن است که نابرخورداری زنان از پایگاه اقتصادیِ مستقل (نداشتن پشتوانه مالی و ازدست دادن توان کار)، افول همبستگی های سنتی در خانواده (زوال اقتدار مادرانگی، شکاف نسلی و رشد فردگرایی) و دگردیسی سبک های زندگی (تغییر نوع و چیدمان وسایل خانگی، تغییر معنای کار خانگی و سیطره مناسبات جنسیتی) اصلی ترین شرایطی اند که خانواده ها در بستر آن ها تصمیم می گیرند زنان سالمند را به سرای سالمندان تحویل بدهند. این شرایط علی، به موازات تداوم سکونت و زیست زنان در سرای سالمندان، به میانجی برخی شرایط مداخله گر به عوامل شکل دهنده تجربه طردشدگی زنان سالمند بدل می شوند. بدبینی مفرط (کاهش اعتماد به جامعه، حالت شکنندگی درونی) و احساس تنهایی (حسرت روابط گذشته، احساس فراموش شدگی) دو مورد از مهم ترین شرایط مداخله گری هستند که مجرای اثرگذاری شرایط علی بوده و زنان سالمند را به تدریج در وضعیتی ذهنی روانی فرو می برند که پیامدهایی اساسی برای آن ها و تأثیر عمیقی بر شخصیت شان دارد. بدین معنا که در پی اثرگذاری این دو نوع شرایط آن چه در سرای سالمندان عاید زنان می شود احساس کنده شدن از جهان زندگی و افتادن در فرایند مرگ تدریحی است.
مراتب تحقق جوهر نبوت و ارزیابی وجود مولفه های آن در حضرت مریم از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
137 - 155
حوزههای تخصصی:
از آنجا که مساله زنان یکی از مباحث روز محسوب میشود، کمتر در کانون مباحث فلسفی قرار گرفته است. یکی از این مباحث مسأله نبوت زنان است. این مسأله گرچه به یک معنا تاریخی است و ثمره عملی بر آن مترتب نمی گردد، لیک در نشان دادن تلقی دین و عقل از زن، بسی سودمند است و از این راه، می توان به کشف نگرش دین و عقل نسبت به زن پی برد و توان و استعداد زنان را از این منظر آشکار ساخت. صدرالمتالهین برای مبحث نبوت به دو جنبه جوهر نبوت و به فعلیت رسیدن آن جوهر (همان وظیفه ابلاغ رسالت) اشاره میکند؛ جوهر نبوت یا نبوت باطنی را با تبیین منازل نفس انسانی تحلیل میکند و برای آن درجات و مقامات و منازلی (حس، خیال و عقل) بر حسب مرتبه وجود قائل میشود که برای هر یک از منازل نفس نبی مختصات و ویژگیهایی برمیشمرد. مقاله پیش رو با روش تحلیلی توصیفی در پی پاسخ به این سوال بوده است که با توجه به اینکه حضرت مریم نیز در هر سه قوای نفسانی عقلی، خیال و حس به کمال رسیده است آیا ایشان، به نبوت باطنی دست یافتند؟ طبق مبانی ملاصدرا پاسخ مثبت است گرچه وی به نبوت ظاهری مبعوث نشدند.
پیش بینی اختلال سندروم پیش از قاعدگی بر اساس شیوه های رویارویی با استرس و سبک زندگی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی اختلال سندروم پیش از قاعدگی بر اساس شیوه های رویارویی با استرس و سبک زندگی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، جزء مطالعات توصیفی نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان متوسطه دوم پایه یازدهم شهر آمل در نیمسال تحصیلی دوم 1400-1399 تشکیل دادند که بر اساس جدول کرجسی مورگان 269 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه-های اختلال سندروم پیش از قاعدگی (PSST) استینر (2003)، شیوه های رویارویی با استرس (CISS) اندلر و پارکر (1990) و سبک زندگی (LSQ) لعلی و همکاران (1391) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ماتریس همبستگی و ضریب رگرسیون گام به گام با استفاده از نزم افزار 23spss استفاده شد. نتایج تشان داد شیوه های رویارویی با استرس و سبک زندگی از توان تبیین و پیش بینی اختلال سندروم پیش از قاعدگی برخوردارند. از این رو به ترتیب، شیوه های رویارویی هیجان مدار با استرس و سپس ورزش و تندرستی و سلامت معنوی از مولفه های سبک زندگی، در سه گام توانسته اند میزان 13 درصد از واریانس علای م اختلال س ندرم پ یش از قاع دگی را تبیین و پیش بینی کنند. از این رو پیشنهاد می شود مشاوران و مربیان تربیتی در مدارس ش ناخت صحی ح سبک زندگی و آم وزش رویایی با استرس را جهت پیشگیری از بروز اختلال سندروم پیش از قاعدگی در برنامه آموزشی و جلسات آموزشی مدارس دخترانه مورد توجه قرار دهند.
بررسی مضامین تربیتی و روان شناسی لالایی های زنان در فرهنگ منطقه جویم فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
113 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مضامین تربیتی و روان شناسی لالایی های زنان در فرهنگ منطقه جویم فارس بود.جامعه پژوهش شامل کلیه زنان منطقه جویم بود. نمونه پژوهش 23 نفر از زنان مسن (سن بیش از 50 سال) از جامعه مذکور بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بود. برای گردآوری داده ها از روش میدانی و کتابخانه ای استفاده شد. در ابتدا، مفاهیم تربیتی و روان شناختی لالایی های مرتبط با فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گرفت. سپس به مضامین لالایی های زنان منطقه جویم پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد: براساس روان شناسی کودک، لالایی ها فقط برای به خواب بردن نوزادان نیست، بلکه لالایی ها بر پیشرفت و میزان رشد کودک، افزایش روابط محبت آمیز بین والدین و کودک در بین خانواده ها تاثیر دارد. استفاده از لالایی ها بر رفع نگرانی ها، درمان اختلالات روانی و بهدشت روانی مادران اثرگذار است. از منظر روان شناختی لالایی ها از لحاظ روانی، عاطفی و عقلانی موقعیتی را فراهم می کنند که درآن مادر امید و آرزوهایش را بیان می کند. هم چنین در منطقه کهن جویم ، لالایی ها برای زنان فقط آوازی که کودک را با آن بخوابانند نیست بلکه لالایی ها مانند رسانه ای هستند که زنان به وسیله آن خواسته ها، آرزوها، دعا ها، نفرین ها و اعتراضات خود را بیان می کنند. در واقع لالایی ها علاوه بر کارکرد آشکار که آوازی مادرانه برای خواباندن کودک است، کارکرد پنهانی هم دارند. لالایی های. منطقه جویم سرشار از وجه عاطفی و احساسی مادرانه اند که این موضوع در سطوح مختلف لالایی ها نمایان است.
تحلیلی فقهی از لزوم اذن زوج در خصوص جراحی های زیبایی زوجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
114 - 139
حوزههای تخصصی:
فقه نظام خانواده از اقسام فقه کلان است که با نگاه کل نگر به مسائل خانواده نظر دارد و عقد نکاح به عنوان یکی از ارکان مهم این نظام، مانند عقود دیگر برای طرفین تعهداتی را به وجود می آورد. یکی از مسائلی که در این حیطه، چالش برانگیز است، مشروعیت اعمال زیبایی بدون اذن زوج می باشد. این مقاله به شیوه توصیفی - تحلیلی درصدد بررسی حدود و ثغور اذن زوج در جراحی زیبایی است و اینکه آیا عقد نکاح سبب می شود که زوجه هیچ گونه مالکیتی بر جسم خویش نداشته باشد؟ و یا هرگونه تصرفی که زوجه می خواهد بر جسم خویش انجام دهد باید از زوج اذن بگیرد؟ یافته های این تحقیق که مطالعه ای بر اساس فقه کلان نظام خانواده است، بیانگر آن است که با تأمل در فواید جراحی زیبایی در ترمیم و اصلاح معایب جسمانی و ظاهری و نظرات فقهای معاصر در جواز عمل های جراحی که به قصد زیباسازی انجام می گیرد، تردیدهای اساسی راجع به مشروعیت جراحی زیبایی را برطرف می نماید و نمی توان در فقه نظام خانواده به لزوم اذن زوج به طور مطلق دست یافت؛ بلکه لزوم اذن در فقه نظام خانواده تنها در حیطه مصالح خانوادگی است.
روایت زنان عضو هیأت علمی مراکز عالی آموزشی و پژوهشی (در تعادل بین کار و زندگی در ایام کرونا)
حوزههای تخصصی:
کار و زندگی، دو نهاد مهم برای فرد و جامعه به شمار می آیند، و برقراری تعادل میان نقش های شغلی و خانوادگی، اهمیتی به سزا در پیشبرد موفق اهداف دارد. همه گیری جهانی کووید-19 در سال 2020 میلادی، زندگی تمام مردم را به گونه های مختلف تحت تاثیر قرار داد و با چالش هایی مختلف روبه رو کرد. زنان که همواره محور و نقطه کانونی خانواده به شمار می روند، نقش مهمی در این بحران برعهده داشتند. در این میان، زنان اعضای هیأت علمی مراکز عالی آموزشی و پژوهشی، به علت حجم فراوان وظایف حرفه ای، با دشواری هایی بیشتر برای برقراری تعادل بین نقش های شغلی و خانوادگی به ویژه در بحران کرونا مواجه بودند؛ بنابراین لزوم ثبت و ضبط خاطرات و تجربه زیسته آن ها، راهی مناسب به منظور تبیین تجربیات زنان طی زندگی در این بحران جهانی است. بحران کوید-19 این فرصت را فراهم آورد تا به تجربه زیسته زنان عضو هیأت علمی در همه گیری این بیماری پرداخت تا راهگشای آیندگان باشد. این پژوهش به روش کیفی و با انجام مصاحبه با 30 نفر از زنان عضو هیأت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه های تهران در ایام کرونا انجام شده، و به تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها پرداخته است. یافته های این پژوهش در بخش کار و زندگی ارائه گردید، به طوری که حوزه کار شامل «مدیریت زمان»، «محو شدن مرز بین خودِ شاغل و خودِ خانه دار»، «چند نقشی بودن هم زمان و فشار نقش ها»، «رسیدگی به امور عقب افتاده پژوهشی»، «اختلال در روند انجام وظایف»، و حوزه زندگی شامل «خانه نشینی ناگزیر»، «فرهنگ قرنطینه و شیوه تنها زیستن»، «رویداد تروماتیک شده»، «ترومای فرهنگی یا شوک فرهنگی»، «بازآفرینی در معنای خانه»، «تغییر شکل اوقات فراغت در خانه و فراغت آشفته مادران»، «انباشت فرسودگی ناشی از نگرانی سلامت اعضای خانواده» ظهور پیدا کرده است.
گردشنامه های زنانه: روزن به توسعه
حوزههای تخصصی:
شناخت گذشته بدون بررسی نگاه های فرا فرهنگی و بیرونی به تاریخ و فرهنگ میسر نیست، هرچند تاکنون نگاه به گردشگران و نویسندگان غربی به ایران مورد توجه و بررسی مختلف قرار گرفته، اما نگاه های زنانه در این میان، اندک و کاوش حول آنها محدود بوده است. این جستار در پی واکاوی دو نگاه زنانه (ژان دیولافوا و تانیا گریشمن) به ایران در دو مقطع عهد ناصری و دوره پهلوی است. نگرشی که از قلم دو زن و همسران خانواده هایی باستان شناس تراویده است. زنانی که تعدادشان در میان سیاحان غربی در نوع خود اندک بوده و فرصت اقامت چند ساله در ایران را یافته و بنا به شغل و ضرورت باستان شناسی، نگاهی زمانمند برای تشریح اوضاع این برهه ایران داشته اند. به علاوه سرگذشت چاپ و نشر خاطرات شان به یک آموزه قابل توجه در رشد و اندیشه بر تاریخ و فرهنگ ایران قابل تبدیل است. در ادامه، رویکرد و مفاهم کلیدی و مهم و مورد توجه آنها و نوع نگاه و واکنششان به زمانه و زمینه اقامت آنها در ایران و جهان ذهنی و زنانه که در آثارشان تجلی یافته، تصویر شده است. در نهایت، آموزه های رشد و توسعه یافتگی برای کشور و مهمتر جنس دوم و در حاشیه مانده تاریخ، و حتی کل جامعه از این مطالعه استنتاج شده است.
نقدی بر مصادیق و ضمامنت اجرای مدنی حق معاشرت زوجه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در قانون ایران به تبعیت از فقه اسلامی علاوه بر حقوق مالی، حقوق غیرمالی نیز برای زوجه مقرر شده که مهمترین آنها حق برخورداری از حسن معاشرت، معاضدت و حق برقراری رابطه جنسی با زوج است. در خصوص حقوق غیرمالی زوجه، ابهامات فراوانی وجود دارد به عنوان مثال حدود، مصادیق و ضمانت اجرای نقض این حقوق توسط زوج به روشنی در قانون تبیین نشده است. برخی از مصادیق عرفی حسن معاشرت یا مواردی که در فقه به عنوان حق زوجه شناخته شده در قانون لحاظ نشده و در صورت نقض این حقوق توسط زوج، هیچ ضمانت اجرایی مقرر نشده است. مهمترین ضمانت اجرای قانونی برای تضمین حقوق زوجه، جواز طلاق به تقاضای زوج است درحالیکه این ضمانت اجرا مناسب نبوده و پیشنهاد می شود راهکاری مقرر شود که درکنار تضمین حق زوجه، بنیان خانواده حفظ شده و زوج ملزم به اجرای تکالیف زوجیت خود شود. به عنوان مثال دادگاه می تواند زوج را به شرکت در جلسات مشاوره، حفظ حریم امن فیزیکی و پرداخت خسارت به زوجه ملزم نماید. در این مقاله حقوق غیرمالی زوجه و ضمانت اجرای آنها بررسی شده و راهکارهایی برای اصلاح مقررات موجود با هدف حفظ بنیان خانواده و حمایت از زوجه ارائه می شود.
تأثیر توانمندسازی شغلی بر امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 35
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تأثیر توانمندسازی شغلی بر امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام شد. تحقیق کاربردی و توصیفی است و در استان تهران در طول سال های 1398-1400 انجام گرفت. جامعه آماری این مطالعه شامل زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران است که براساس فرمول کوکران 216 نفر انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته برای پنج متغیر مهارت های ارتباطی و کار گروهی (7 گویه)، خلاقیت و حل مسئله (6 گویه)، تعهد و احساس مسئولیت (6 گویه)، اطلاعات و دانش تخصصی (5 گویه) و مهارت های فنی و کار عملی (5 گویه) طراحی شد. همچنین پرسشنامه استاندارد برای امنیت غذایی با ابعاد فراهمی و دسترسی، ثبات و استفاده از مواد غذایی استفاده شد. تحلیل داده ها به کمک مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS24 صورت گرفت. براساس نتایج مطالعه، زنان روستایی سرپرست خانوار وضعیت متوسطی برای توانمندسازی شغلی و وضعیت ضعیفی برای امنیت غذایی دارند. نتایج حاکی از آن است که توانمندسازی شغلی 50/57 درصد از امنیت غذایی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی را تبیین می کند. درمجموع توصیه می شود برای بهبود امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی، توجه ویژه ای به توانمندسازی شغلی صورت گیرد.
ریشه های طلاق در دو دهه 1380 و 1390 با تأکید بر روش کیفی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
15 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییرات دهه های گذشته ، خانواده را با چالش های جدیدی روبه رو کرده و مفاهیم سنتی زندگی خانوادگی در معرض تهدید قرار گرفته است. جامعه ایران نیز از این تغییرات مستثنی نبوده و در سالهای اخیر بر میزان طلاق افزوده شده است؛ اما به دلیل سرعت تغییرات، ریشه های طلاق با دهه های گذشته تا حدودی متفاوت است.
روش : روش منتخب شیوه ی کیفی - تطبیقی است و با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته با 32 زوج در حال جدایی در هر دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ اطلاعات جمع اوری شد . اطلاعات در دهه 1380 از زوجینی که به دادگاه خانواده ونک تهران مراجعه کرده بودند و اطلاعات جامعه مشارکت کننده در دهه 1390 از مراجعان به دفتر یکی از وکلای پایه یک دادگستری به دست آمد.
یافته ها: ۴ مقوله اصلی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و شخصیتی ، فردی و تعدادی مقوله فرعی در هر دهه شناسایی شدند.
مقولات اصلی در هر دو دهه 1380 و 1390 یکسان است ؛ ولی در دهه1390، بعضی از مقولات فرعی مثل خیانت زنان مطرح است که در دهه 1380 وجود نداشت و بعضی از مقولات فرعی مهم در دهه1380 به دلیل فرسایش اهمیت خانواده و کاهش نقش میانجیگری خانواده های ریشه ای، در دهه 1390 از رواج افتاده است، مثل دخالت های خانواده های ریشه ای .
نتیجه گیری: نتایج حاصل گویای آنست که فردگرایی رو به افزایش است، دوری از اعتقادات مذهبی، کاهش اهمیت و کارکرد خانواده در همه ابعاد از جمله موارد تغییرات است.