چکیده

شناخت گذشته بدون بررسی نگاه های فرا فرهنگی و بیرونی به تاریخ و فرهنگ میسر نیست، هرچند تاکنون نگاه به گردشگران و نویسندگان غربی به ایران مورد توجه و بررسی مختلف قرار گرفته، اما نگاه های زنانه در این میان، اندک و کاوش حول آنها محدود بوده است. این جستار در پی واکاوی دو نگاه زنانه (ژان دیولافوا و تانیا گریشمن) به ایران در دو مقطع عهد ناصری و دوره پهلوی است. نگرشی که از قلم دو زن و همسران خانواده هایی باستان شناس تراویده است. زنانی که تعدادشان در میان سیاحان غربی در نوع خود اندک بوده و فرصت اقامت چند ساله در ایران را یافته و بنا به شغل و ضرورت باستان شناسی، نگاهی زمانمند برای تشریح اوضاع این برهه ایران داشته اند. به علاوه سرگذشت چاپ و نشر خاطرات شان به یک آموزه قابل توجه در رشد و اندیشه بر تاریخ و فرهنگ ایران قابل تبدیل است. در ادامه، رویکرد و مفاهم کلیدی و مهم و مورد توجه آنها و نوع نگاه و واکنششان به زمانه و زمینه اقامت آنها در ایران و جهان ذهنی و زنانه که در آثارشان تجلی یافته، تصویر شده است. در نهایت، آموزه های رشد و توسعه یافتگی برای کشور و مهمتر جنس دوم و در حاشیه مانده تاریخ، و حتی کل جامعه از این مطالعه استنتاج شده است.

تبلیغات