فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۶٬۰۰۰ مورد.
سطوح توانمندی روان شناختی تعاونی زنان تفیهان در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی روان شناختی به گونه ای گسترده به عنوان یک هدف مهم در توسعه اجتماعی شناخته شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی سطوح توانمندی روان شناختی اعضای تعاونی زنان روستایی تفیهان بود. جمعیت این مطالعه تمام اعضای تعاونی تفیهان بود (418) عضو که تعداد 200 نفر از ایشان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده برای گرد آوری داده ها پرسش نامه بود که روایی صوری آن به وسیله پانلی از متخصصان تأیید و برای بررسی پایایی آن نیز آزمون راهنما اجرا شد که آلفای کرونباخ بین 82/0 79/0 بود. برای مقایسه ابعاد توانمندی روان شناختی از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بعد شایستگی توانمندی روان شناختی اعضای تعاونی نسبت به دیگر ابعاد بیش ترین میانگین را داراست. هم چنین، میانگین سه بعد شایستگی، معنی داری و اعتماد در بین اعضای تعاونی به گونه ای معنی دار از حد بهینه بیش تر بوده است. در پایان با توجه به نتایج بدست آمده از این مطالعه پیشنهادهایی ارایه شد.
بازخوانی مفاهیم خدا و هبوط در الهیات فمینیستی مری دیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مری دیلی در کتاب فراتر از خدای پدر : به سوی فلسفۀ آزادی زنان [i] مفاهیم نهادینه شده مردبنیان ادیان، به ویژه مسیحیت را درباره خدا به چالش می کشد و نشان می دهد تصویر خدایی که در نهادهای مذهبی ترسیم شده است با نگاه مردسالارانه، غلبه جویانه، و استیلاگر تطابق دارد. وی تلاش می کند براساس مفاهیم فمینیستی و آموزه های صلح طلبانه و نظریات مربوط به "گوش سپردن" و "مراقبت" تصویری نو از خدا و امکانات جدیدی برای رابطه دیگرگونه میان انسان و خدا ترسیم کند. تصویر جدید از خدا و انسان براساس دیدگاههای اگزیستانسیالیستی و اخلاق فمینیستی به نحوی بیان می شود که به جای رابطه یک سویه و غالب-مغلوب در تصویر سنتی مذاهب از خدا و انسان آنها با یکدیگر در تعامل و همدلی به سر می برند. این مقاله با بررسی این کتاب و دیدگاه های نو و تأمل برانگیز آن در مورد بازمعنابخشی به مؤلفه های الهیات مسیحی در بستر تجربۀ زنان گزارشی از دو مفهوم خدا و هبوط ارائه می کند. [i] Beyond God the Father : Toward a Philosophy of Women’s Liberation
میزان دینداری زنان دانشجو و عوامل اجتماعی مؤثر در آن (مطالعه ی موردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان دینداری دانشجویان زن و عوامل اجتماعی مؤثر در آن است. چارچوب نظری پژوهش حاضر بر اساس نظریات گلاک و استارک و پیتر برگر و تامس لاکمن و روش آن پیمایشی و از نوع توصیفی و تبیینی است که با تکنیک «پرسش نامه توأم با مصاحبه و مشاهده» در بین 375 نفر از دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران که با روش نمونه گیری سهمیه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند، انجام شده است. یافته های پژوهش نشانگر این بودند که میانگین دینداری کلی دانشجویان متوسط رو به بالاست. دینداری در بعد اعتقادی بالا و در بعد مناسکی (اعمال جمعی) پایین است. میزان دینداری دانشجویان زن بر حسب سن، وضعیت تأهل و پایگاه اقتصادی و اجتماعی تفاوت معناداری را نشان داد و نیز متغیرهای استفاده از رسانه های جدید، رضایت از زندگی و نوگرایی با میزان دینداری دانشجویان رابطه دارند. همچنین، یافته های مستخرج از مدل رگرسیون چندگانه نشان داد که 6 متغیر استفاده از رسانه های جدید، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، رضایت از زندگی، نوگرایی، سن و وضعیت تأهل توانستند متغیر دینداری را تبیین کنند.
عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر در مشارکت زنان در رسانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه و مدیریت مسالمت آمیز و خردمندانه تغییرات در جهت به حداکثر رساندن میزان بهره گیری از تمام انرژی های قابل استفاده جامعه برای پاسخگویی به نیازهای مردم و کمک به رشد و شکوفایی استعدادهایی جسمانی، روانی و اجتماعی آنان فقط از طریق خود مردم و با مشارکت آنان قابل تحقق است. بنابراین، باید گفت که بدون مشارکت زنان که نیمی از جمعیت هر کشوری را تشکیل می دهند، هیچ جامعه ای نمی تواند به اهداف توسعه خود دست یابد.
نقش تغافل در تحکیم روابط زوجین
حوزه های تخصصی:
اصل تغافل یکی از راهکارهای قرآنی و اسلامی برای تحکیم روابط زناشویی است. تغافل بدین معناست که انسان علیرغم اینکه از خطای شخص دیگر آگاهی یافته است، عمدا خود را به غفلت بزند و وانمود کند که عیب دیگری را مشاهده نکرده و از آن مطلع نگردیده است. تغافل عاملی است که در محیط خانواده و زندگی مشترک موجب تحکیم روابط زوجین می شود و شادکامی و زندگی همراه با آرامش و به دور از تنش را به ارمغان می آورد. در آیات و روایات، تاکید فراوانی بر مسئله چشم پوشی از خطاهای دیگران شده است و فوائد و آثار شگفت انگیز آن بر شخص خطاکار، شخص تغافل کننده و جامعه مورد توجه قرار گرفته است.
تحلیلی جامعه مدار از سیاست اصلاح و درمان محکومان (زن و مرد) و روش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
227 - 255
حوزه های تخصصی:
قابلیتِ اصلاح و بازپروری زندانیان اعم از زن و مرد پیش فرض غالب جرم شناسی اصلاح زندانیان و لزوم پی ریزی یک برنامه روشمند برای بازگرداندنِ هنجارمند آنها به اجتماع پیشنهاد اصلی آن است. هدف مقاله حاضر بررسی و تحلیلی جامعه مدارانه و مبتنی بر بینش جامعه شناسانه-جرم شناسانه از برنامه و سیاست اصلاح و درمان و قلمرو روش های قابل اجرای آن می باشد. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مراجعه به جدیدترین آموزه ها در حوزه جرم شناسی اصلاح و درمان انجام شده است. یافته های این تحقیق نشان داد که برنامه اصلاح و درمان زندانیان بالذات متأثر از واقعیات و انتظارات جامعه آزاد بوده و متناسب با تفاوت های فردی و اجتماعی میان زنان و مردان علاوه بر یکسری طرح ها و روش های اجراییِ مشترک، تدابیری مستقل و منحصر به فرد نیز دارد. نتایج تحقیق نشان داد که اجرای یک روش خاص و محدود و نیز اجرای روش های سنتی اصلاحی-درمانی نمی تواند موجبات تغییر رفتار زندانیان را اعم از زن و مرد فراهم آورد. لذا قواعد و مقررات ناظر بر گفتمان اصلاح و درمان در محیط کیفری بایستی متناسب با شرایط و ویژگی های خاص دسته های مختلف زندانیانِ زن و مرد دچار تحول و دگردیسی گردد. باید ضمن بهره گیری از آموزه های اصلاحی عام و مشترک، رویکردها و الگوهایی افتراقی و ویژه نیز در قبال زنان و مردان محکوم مدنظر قرار گیرد تا بتوان بر قابلیت های اصلاحی محیط کیفری و نظام زندانبانی و نیز احتمال بازگشت موفقیت آمیز و هنجارمندانه محکومان به اجتماعِ آزاد افزود.
تدوین مدل بومی عوامل فرهنگی بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد کشور ایران درسال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
199-229
حوزه های تخصصی:
زنان (25 درصد کمتر از نرم جهانی)، هدف این پژوهش تدوین و بررسی برازش مدل بومی عوامل فرهنگی بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار بود جامعه آماری زنان سرپرست خانوار مددجوی کمیته امداد در سال 1395 و متخصصان ازدواج بود که نمونه گیری در بخش کیفی تا سرحد اشباع و در بخش کمی بر اساس فرمول20-10 برابری معادلات ساختاری برای زنان (مطلقه،860 و بیوه،740 )نفر تعیین شد و به روش سهمیه طبقه ای متناسب با حجم بصورت تصادفی انتخاب و جایگزین شدند. پژوهش در مرحله کیفی با روش تحلیلی کد گذاری باز و در مرحله کمّی از نوع مطالعات توصیفی– تحلیلی با نرم افزارSpss24 وجAmos22 و با روش های تحلیل معادلات مدل ساختاری انجام گرفت. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه عوامل بومی بازدارنده ازدواج مجدد بود با روایی(0.90 p>)و پایایی (آلفای کرنباخ، 0.70 p>) بود. یافته ها: اطلاعات بدست آمده از زنان، متخصصان و مقالات مثلث سازی شد و با کدگذاری سیستماتیک نظریه برخاسته از داده ها دسته بندی و تحلیل شد و مدل بومی بر اساس نتایج فوق و استنباط محقق و مشورت با متخصصین ذیربط تدوین گردید. یافته های کمی پژوهش موید برازش مدل بود میانگین میزان تاثیر در ازدواج مجدد بالاتر از متوسط است شاخص تعصبات قومی مانع ازدواج مجدد و آداب و رسوم ازدواجی بترتیب یشترین بازدارندگی ازدواج مجدد زنان بود (05/0 ≥Sig).
تبیین نگرش به حقوق شهروندی زنان شهر تهران مبتنی بر سرمایه های اجتماعی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف تبیین نگرش به حقوق شهروندی زنان شهر تهران مبتنی بر سرمایه های اجتماعی و فرهنگی شان انجام شد. روش تحقیق پیمایش از نوع تحلیلی است. جامعه ی آماری شامل زنان بالای 18 سال شهر تهران در سال 1395 است که به صورت تصادفی طبقه ای، از بین مناطق 22گانه ی شهر تهران و با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بوده است. چارچوب نظری برای سرمایه ی اجتماعی؛ نظریه ی بوردیو با دو رویکرد عینیت گرایی(مشارکت- تعهدات و تعامل اجتماعی) و ذهنیت گرایی (آگاهی- اعتماد و- احساس انسجام اجتماعی) که برآیند دیالکتیکی میان ملکه(ذهن) و میدان (عین) است؛ برای سرمایه ی فرهنگی نیز طبق نظریه ی بوردیو شامل سرمایه ی فرهنگی تجسدیافته- عینیت یافته و نهادینه شده است و برای نگرش به حقوق شهروندی نیز از مدل ژانوسکی در ابعاد سیاسی و مشارکتی- مدنی- اجتماعی استفاده شد. وضعیت نگرش به حقوق شهروندی زنان 55% بود. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که در مجموع شاخصهای ششگانه ی سرمایه ی اجتماعی، 17درصد نگرش به حقوق شهروندی زنان را تبیین می کند که بیشترین سهم و اهمیت را اعتماد اجتماعی و تعاملات اجتماعی دارند. همچنین شاخصهای سه گانه ی سرمایه ی فرهنگی نیز به میزان 27 درصد نگرش به حقوق شهروندی زنان را تبیین می کند که بیشترین سهم مربوط به سرمایه ی تجسدیافته است.
اهمیت حقوق خانواده در ادبیات سنّتی فارسی با رویکرد حقوق زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
127 - 148
حوزه های تخصصی:
خانواده دیرینه ترین و باهویّت ترین نهاد اجتماعی است. در ایران و به ویژه با ظهور اسلام به این نهاد اجتماعی توجّه ویژه ای شده است. حقوق خانواده شعبه ای از علم حقوق با هدف تنظیم روابط خانوادگی و تعیین حقوق و تکالیف مربوط به خانواده است. از جمله نمودهای حقوق خانواده، حقوق زوجین در قبال همدیگر است. از گذشته های دور اندیشه رعایت حقوق زن و مرد از باورداشت های مردمان ایران زمین بوده است. ادبیات به عنوان زبان گویای مردمان آن روزگاران، این اندیشه ها را در قالب نظم و نثر برای آیندگان به میراث گذاشته است. اندیشمندان و سخنوران فارسی زبان تحت تأثیر آموزه های ایرانی اسلامی بسیاری از مظاهر حقوق خانواده را در آثار خود بازنموده اند. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی، حقوق خانواده را در ادبیّات فارسی بررسی و این فرضیه را اثبات نمود که سخنوران فارسی زبان با توجه به اشراف و احاطه ای که بر مبادی حقوق بشری مندرج در فقه و حقوق اسلامی داشته اند، در سطحی بسیار گسترده این مبادی و مظاهر آن را در کلام خویش منعکس نموده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سخنوران فارسی زبان به حقوق زوجین هم از نظر روحی روانی و اخلاقی و هم از نظر مادی توجه ویژه ای داشته اند.
تحقق توسعه براى زنان افغان با حضور در کابینه
حوزه های تخصصی:
بررسی آموزش زنان در جامعه با رویکرد آموزش از راه دور بر ارتقاء سطح دانش (مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آموزش برای خدمت به جهان صنعتی و با هدف کاریابی در جوامع و توسعه مهارت ها طراحی شده است. با تغییرات فناوری که دنیا را در برگرفته، مشاغل به زودی تغییر خواهند کرد. آنچه می خواهیم، نظام آموزشی بسیار فراگیری است که بین شکاف های عمیقی که در گذر زمان پدید آمده، پل بزند. نیاز اساسی این است که بگذاریم تا انسان ها با سرعت خودشان یاد بگیرند. در این میان سرمایه گذاری در آموزش زنان نه تنها شکاف جنسیتی در جوامع را کاهش می دهد بلکه موجب ارتقای سطح بهره وری، تولید بیش تر و درآمد بالاتر خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه و تاثیر آموزش از راه دور (مجازی) بر ارتقا سطح دانش زنان شاغل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام شده و طی آن با استفاده از روش های آماری استنباطی و بهره گیری از نتایج بدست آمده از توزیع پرسش نامه و انجام تحلیل های آماری به تایید فرضیه های فرعی پژوهش پرداخته شده، جامعه آماری شامل تمامی اساتید و کارکنان زن شاغل و نمونه آماری شامل 50 نفر می باشد. براساس نتایج بدست آمده ساختارهای تکنولوژیکی(فناوری)، توسعه منابع انسانی بویژه توسعه آموزش زنان، در ارتباط با آموزش از راه دور هم چنین، ساختار نوین مدیریتی عوامل اصلی در بهبود روند کارکرد آموزش زنان به شکل مجازی خواهد بود.
فراتحلیل علل جامعه شناختی گرایش به طلاق در ایران در بازه زمانی سال های 1386-1396(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۸
97 - 128
حوزه های تخصصی:
طبق احادیث، پدیده طلاق منفورترین حلال خداوند است. با رشد فزاینده طلاق از اواسط دهه 80 شمسی، نظر کارشناسان علوم اجتماعی به سوی این مسئله اجتماعی و فرهنگی جلب شد و تحقیقات زیادی در این مورد صورت گرفت. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل جامعه شناختی گرایش به طلاق در ایران در تحقیقاتی که در این زمینه در بازه زمانی سالهای1386 تا 1396 صورت گرفته است، انجام شد. پس از بررسی شرایط 100 مقاله علمی _ پژوهشی و 50 پایان نامه علمی معتبر، جهت فراتحلیل علل طلاق در ایران 55 پژوهش بین سال های 1386 تا 1396 برای ورود به پژوهش انتخاب شد. نتایج فراتحلیل به روی 260 آزمون استخراجی از این منابع نشان داد که میانگین اندازه اثر علل فردی، علل ساختاری، علل انتخابی، علل وارده از سوی خانواده و دوستان، علل اجتماعی و علل ارتباطی میان زوجین به ترتیب 423/0، 392/0، 353/، 258/0، 393/0، 382/0 است. با تحلیل مدل خروجی با استفاده از نظریه رشد چهار بُعدی تأثیرات، این نتیجه حاصل شد که همبستگی هرچند از ناحیه فرد یا زوجین یا خانوادها و یا اجتماع وارد می شود، اما زمانی به علتی برای طلاق تبدیل می شود که تمام تأثیرات فردی، زوجینی، خانوادگی و اجتماعی را به همراه داشته باشد و اگر این تأثیرات توسط این همبستگی به وجود نیاید یا شدت آن کم و ناچیز باشد، این همبستگی سبب طلاق نمی شود.
مطالعه ی جرم شناختی خشونت علیه زنان در شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان در طول تاریخ به دلایل گوناگون در تمام جوامع بشری، مورد خشونت های گوناگون واقع شده اند. نظر به نقش سازنده ی زنان، خشونت علیه آنان پیامدهای غیرقابل جبرانی برای هر جامعه خواهد داشت. هدف کلی این پژوهش، شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت مردان علیه زنان از منظر جرم شناسی، در شهر زاهدان است. مطالعه ی حاضر از نوع پیمایشی است که بر روی 160 نفر از زنان 65-19 ساله در مناطق مختلف شهر و با نمونه گیری غیر احتمالی و سهمیه ای انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده و روایی مفاهیم موجود در پرسشنامه پس از آزمون مقدماتی بر اساس ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شده است. در این پژوهش خشونت علیه زنان به صورت پنج بُعد فیزیکی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و جنسی تعریف شده است که میانگین کل خشونت در دامنه 4-1، 49/2 می باشد به طوری که میانگین خشونت روانی بیشترین مقدار و میانگین خشونت جنسی دارای کم ترین مقدار بوده است. همچنین یافته های تحلیلی نشان می دهند مردانی که به مواد مخدر اعتیاد داشته اند نسبت به مردان غیر معتاد بیش تر به خشونت علیه زنان اقدام می کنند. همچنین افزایش پذیرش کلیشه ها و قالب های جنسیتی که به نفع مردان است از سوی زنان، خشونت علیه آنان را افزایش می دهد و نیز به هر میزان که پایگاه اقتصادی- اجتماعی مردان کاهش یابد، خشونت علیه زنان نیز افزایش می یابد.
بازنمایی خانواده نابسامان از نگاه زنان درگیر طلاق در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده معمولا به عنوان فضایی امن برای رشد و ارتقای زندگی فردی و اجتماعی کنشگران اجتماعی به حساب می آید. با وجود این، در دوره اخیر این نهاد اجتماعی با چالش های جدی مواجه شده است. هدف این پژوهش، کشف زمینه های شکل گیری خانواده نابسامان از طریق تفسیر و معنای ذهنی زنانی است که همین نابسامانی آن ها را درگیر طلاق کرده است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه موردمطالعه زنان متقاضی طلاق در شهر یزد هستند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 33 نفر از زنان درگیر طلاق مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت گرفت. داده های به دست آمده از مصاحبه ها با شیوه کدگذاری نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بدسرپرستی، ضعف حمایت خانوادگی، خشونت و تعارض والدین، فقر، خشونت زناشویی، اعتیاد و طلاق زمینه های شکل گیری خانواده نابسامان را فراهم می کند.
پیش بینی عملکرد خانواده و شادکامی زناشویی بر اساس سرمایه روان شناختی زن در خانواده های کارمندان زن متاهل شهرداری شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی عملکرد خانواده و شادکامی زناشویی بر اساس سرمایه روان شناختی زن در خانواده های کارمندان زن متاهل شهرداری شهر شیراز بود .روش پژوهش از نوع امار توصیفی- ضریب همبستگی بود و نمونه مورد مطالعه 120 نفر از کارمندان زن متاهل شهرداری شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه شادمانی زناشویی، سرمایه روان شناختی لوتانز و سنجش عملکرد خانواده استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که از بین ابعاد سرمایه روان شناختی( تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی و امید)،تاب آوری به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی شادکامی زناشویی بود. خودکارآمدی به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی عملکرد خانواده بود و در حیطه پیش بینی ابعاد عملکرد خانواده بر اساس ابعاد سرمایه روان شناختی، امید به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی بعد آمیختگی عاطفی بود. خودکارآمدی به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی بعد عملکرد کلی و حل مشکل بود. خوش بینی به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی بعد همراهی عاطفی بود و امید و خوش بینی به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی بعد کنترل رفتار بود. هم چنین، پش بینی بعد ارتباط و ایفای نقش از روی سرمایه های روان شناختی زنان معنادار نبود.
اثربخشی مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی بر مهارت های کارآفرینی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی بر مهارت های کارآفرینی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی مدرسه شاهد ناحیه 3 شیراز در سال تحصیلی 93- 92 بودند. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شد. به این صورت که پس از اجرای پرسش نامه مهارت های کارآفرینی فکری، شفیع آبادی، نورانی پور و احقر (1391) و پرسش نامه مهارت های اجتماعی TISS از بین دانش آموزانی که نمره ای کم تر در پرسش نامه گرفته بودند، 40 نفر به تصادف انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل 20 نفری جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش بر اساس الگوی چند محوری به مدت 8 جلسه 5/1 ساعته آموزش مهارت های کارآفرینی و مهارت های اجتماعی دریافت کردند و در گروه گواه هیچ مداخله ای انجام نگرفت. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که بین مهارت های کارآفرینی (خرده مقیاس های مهارت های فردی، مهارت های بین فردی، مهارت های کاربردی، مهارت های تفکر انتقادی و خلاقانه) و مهارت های اجتماعی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنا دار وجود دارد، یعنی مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی موجب افزایش مهارت های کارآفرینی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان شده است.