فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
نتایج مطالعات جمعیت شناختی حاکی از کاهش تمایل زوجین برای فرزندآوری است. این پدیده منجر به کاهش جمعیت می شود که آسیب های جبران ناپذیری برای آینده کشور به دنبال دارد. به همین دلیل هدف این پژوهش، تدوین الگوی انگیزش فرزندآوری مبتنی بر تجارب زیسته خانواده های تک فرزند و بیشتر از دو فرزند است. روش پژوهش در زمره پژوهش های کیفی قرار دارد و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. شرکت کنندگان در این پژوهش 32 زوج را شامل می شود که به روش نمونه گیری هدفمند از خانواده های دارای حداقل یک فرزند شهر مریوان در سال 1400 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و روش 7 مرحله ای کلایزی، جهت تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد الگوی انگیزش فرزندآوری شامل ارزش ها، نگرش، نیاز، تقویت و شایستگی مربوط به زوجین است. باتوجه به نتایج می توان گفت با مداخله و تغییر این عوامل، انگیزش فرزندآوری زوجین تغییر خواهد کرد.
ارزیابی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:این تحقیق با هدف ارزیابی ویژگیهای روان سنجی نسخه ی فارسی مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS) انجام گرفت.روش: نمونه این پژوهش شامل 285 نفر (131 مرد و 154 زن) مرد و زن متاهل شهر شیراز در سال 1401-1402 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش علاوه بر مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS) (فوران و همکاران، 2018)، پرسشنامه های طلاق عاطفی (گاتمن، 2008)، احساس مثبت به همسر (PFQ)(آلری و همکاران، 1975) و مقیاس سلامت روانی(بشارت، 1388) را به منظور بررسی روایی همزمان پرسشنامه مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS) تکمیل نمودند. یافتهها: داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS و با استفاده از روشهای آماری تحلیل عامل تاییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS) برای زوجین ایرانی از برازش قابل قبولی برخوردار است و شاخص برازش تطبیقی (40/0= RMSEA) و متوسط باقیمانده استاندارد شده (97/0= CFI) مطلوب ارزیابی شدند. همچنین ضریب آلفای کرونباخ 92/0 به دست آمد. پرسشنامه از روایی همگرا و واگرای قابل قبولی برخوردار بود (01/0>p). نتیجه گیری:یافته های پژوهش نشان داد که مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS)، برای مطالعات پژوهشی در حوزه خانواده از ویژگی های روانسنجی مناسبی برخوردار است و استفاده از آن در پژوهش های حوزه خانواده به روانشناسان و مشاوران خانواده توصیه می شود.
پیش بینی تعارضات زناشویی زوج های طلبه بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعارضات زناشویی زوج های طلبه براساس سبک های فرزندپروری ادراک شده ی دوران کودکی آنان انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است که در آن از شیوه های آماری برای استخراج مدل رگرسیونی بهره گرفته شد . نمونه پژوهش شامل 626 نفر (313 زوج) است که به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای از بین طلاب متأهل شهر قم انتخاب شدند و به پرسشنامه فرزندپروری ادراک شده یانگ (YPI ,1999) و تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنایی (MCQ-R ,1387) به طور همزمان پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که: الف) سبک های فرزندپروری ادراک شده از پدر و مادر با تعارضات بین زوجین جامعه هدف رابطه معنادار و مستقیم دارد. ب) سبک های فرزندپروری ادراک شده والدینی قابلیت پیش بینی تعارضات زناشویی خانواده طلاب را دارد. البته سبک فرزندپروری مادر در برآورد تعارضات زناشویی قوی تر از سبک فرزندپروری پدر بود. ج) مقایسه همسران با تعارضات و بدون تعارضات زناشویی حکایت از تفاوت سبک های فرزندپروی والدینی آنان داشت. بنابراین بهتر است تحلیل روان شناختی عوامل تعارضات زناشویی و برنامه ریزی برای پیشگیری و درمان، با توجه به این مؤلفه بنیادین انجام بگیرد و در برنامه های آموزش پیش از ازدواج به نقش عوامل زیربنایی و الگوهای اولیه زندگی پرداخته شود؛ همچنین با آگاه سازی و آموزش صحیح والدین از اثرات مخرب سبک های نامناسب در آینده فرزندان، از تعارضات زناشویی جلوگیری شود.
The Power Structure in the Family and Sexual Satisfaction of Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the most important factors in marital satisfaction and its stability is sexual satisfaction. This study aims to investigate the relationship between power structure in the family and sexual satisfaction of women. The study was conducted as a survey and the statistical population includes all married women in Tabriz of whom 400 women were selected using Cochran's formula and multi-stage cluster sampling method. A standard questionnaire was used to collect the required data and SPSS software was used to analyze the data. According to the descriptive results, the average sexual satisfaction is 244.40 (127-340) and the family power structure is 42.50 (18-68). Considering the dimensions of sexual satisfaction, the average sexual expression is 23.13 (13-48); Sexual partnership is 35.40 (14-48), sexual arousal is 22.45 (9-36); Sexual desire is 25.02 (12-36); Sexual fulfillment is 41.02 (15-60); Sexual attitude is 52.46 (32-66) and sexual awareness is 52.94 (31-66). Considering the dimensions of the power structure, the average participation in decision making is 9.54 (4-24); the persuasion is 17.67 (5-30); and the power symmetry is 15.33 (6-24). The results of the Pearson correlation test showed that there is a positive and significant relationship between power structure in the family and the women's sexual satisfaction. Also, the relationship between the dimensions of the power structure in the family and sexual satisfaction has been significant. According to the results, it can be said that the widespread presence of democratic and participatory structure in the family increases the women's sexual satisfaction in all its dimensions.
مقایسه ارزش های والدینی، رضایت والدینی و بهزیستی بر اساس سطح رفاه ادراک شده در والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
59 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ارزش های والدینی، رضایت والدینی و بهزیستی در والدین ساکن مناطق مختلف شهر تهران انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع علّی-مقایسه ای است. جامعه پژوهش حاضر دوگروه از پدران و مادران ساکن شهر تهران بودند که از آن میان تعداد 447 والد (225 مادر و 222 پدر) به روش دردسترس از نقاط مختلف شمال، جنوب، مرکز، شرق و غرب شهر تهران انتخاب شدند و از حیث سطح رفاه ادراک شده به سه گروه برخوردار، غیربرخوردار و متوسط دسته بندی شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه اهداف و ارزش ها در بزرگسالان (سوئیزو، 2007) با ضرایب همسانی درونی در دامنه 94/0-60/0، شاخص بهزیستی سازمان بهداشت جهانی (WHO-5) با ضرایب همسانی درونی در محدوده 94/0-92/0، مقیاس رضایت والدینی کانزاس (جیمز و همکاران، 1985) با آلفای کرونباخ در دامنه 85/0-82/0 بود.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد سه گروه غیربرخوردار، متوسط و برخوردار در پرورش ارزش های سنت و همنوایی، قدرت و پیشرفت، ارتباط با دیگران، سخاوتمندی و خیرخواهی، منحصربه فردبودن و دینداری در فرزندانشان و نیز میزان رضایت از نقش والدینی ِخود با یکدیگر تفاوت معنادار داشته، اما در بهزیستی با یکدیگر تفاوت آماری معناداری نداشتند (01/0>p). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد گروه برخوردار به پرورش ارزش های همنوایی، پیشرفت، خیرخواهی و منحصربه فردبودن اهمیت داده و رضایت والدینی بیش تری داشتند و گروه غیربرخوردار به پرورش ارزش دینداری در فرزندانشان اهمیت می دادند.
نتیجه گیری: سطح رفاه ادراک شده خانواده ها می تواند به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر اولویت دهی به ارزش های فرزندپروری و رضایت والدین از والدگری مورد توجه قرار گیرد.
ارائه الگوی مدیریت عملکرد توسعه دوچرخه سواری بانوان با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
119 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوه ی زندگی مردم به سوی سبک غیرفعال، شتابی تند گرفته و پیامدهایی از جمله چاقی، اضافه وزن و غیره را در پی دارد. حمل و نقل فعال که شامل دوچرخه سواری و پیاده روی است، روشی مناسب برای جدایی از این نوع سبک زندگی است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مدیریت عملکرد توسعه دوچرخه سواری بانوان با رویکرد ساختاری تفسیری است.
روش : در این تحقیق کاربردی، داده ها به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کیفی و کمی) جمع آوری شد. جامعه آماری در بخش کیفی 18 نفر از خبرگان و در بخش کمّی، مدیران فدراسیون در بخش بانوان، مدیران باشگاه های سطح اول دوچرخه سواری و نواب رئیس های بانوان هیأت های دوچرخه سواری استان ها، برابر با 74 نفر بودند. به دلیل محدود بودن اعضا، جامعه با نمونه برابر شد. ابزار تحقیق در بخش اول، پرسشنامه محقق ساخته، شامل 35 شاخص مدیریت عملکرد فدراسیون دوچرخه سواری و در بخش دوم، پرسشنامه خودتعاملی ساختاری بود. روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی دانشگاه و پایایی آن، با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (88/0=α)؛ جهت ساختاردهی مؤلفه های مدیریت عملکرد دوچرخه سواری بانوان از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد.
یافته ها: مدیریت عملکرد فدراسیون در توسعه دوچرخه سواری بانوان، دارای 9 مؤلفه و 35 شاخص است و مؤلفه ها در شش سطح، ساختاردهی شدند. مؤلفه های منابع مالی و نظام رشد آفرین و انگیزشی در سطح زیربنایی و فرایندهای اجرایی در سطح اول مدل قرار گرفتند. ساز وکارهای تشویقی، توسعه ظرفیت های یادگیری و بازاریابی، درآمدزایی و جذب حامیان مالی، ایجاد و یا تقویت دیگر مؤلفه های مدیریت عملکرد فدراسیون دوچرخه سواری، توسعه این رشته ورزشی در بانوان را تسهیل و به توسعه این رشته ورزشی کمک خواهد کرد.
تجارب زیسته زنان مبتلا به اختلال میل/ برانگیختگی جنسی؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
145-167
حوزههای تخصصی:
درک بیشتر از اختلال میل/ برانگیختگی جنسی با استفاده از بررسی تجارب این بیماران سرنخ های زیادی را برای پیدا کردن آنچه این اختلال را به وجود می آورد و آنچه برای درمان به آن نیاز است، در اختیار می گذارد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته زنان مبتلا به اختلال میل/ برانگیختگی جنسی انجام شد. طرح پژوهش کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی صورت گرفت. مشارکت کنندگان شامل 30 نفر از زنان مبتلا به اختلال میل/ برانگیختگی جنسی مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی شهر اصفهان بودند که به روش مبتنی بر هدف و بر اساس قانون اشباع داده انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه حضوری نیمه ساختاریافته بود. بر حسب نتایج، تجارب این بیماران در 5 مقوله محوری عوامل فردی با مضامین اصلی (ویژگی های روان شناختی، نگرش های ناکارآمد و فقدان مهارت)، ناکارآمدی زندگی زناشویی با مضامین اصلی (فرایند ازدواج، تعارضات زناشویی، همسر بازدارنده و ناهخوانی جنسی)، عوامل محیطی اجتماعی با مضامین اصلی (عوامل فرهنگی اجتماعی، تاریخچه رشدی و سبک زندگی ناسالم)، پیامدها و ملاحظات درمانی (با مضامین اصلی موانع و محدودیت های درمان، عوامل تسهیل گر و انتظارات و خواسته های درمانی) به دست آمد.
بررسی چالش های روان شناختی زنان ایرانی ازدواج کرده با مردان افغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
145 - 163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی چالش های روان شناختی زنان ایرانی ازدواج کرده با مردان افغان به شیوه کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی (تجربه زیسته) انجام شد. جامعه آماری شامل زنان ازدواج کرده با مردان افغان در استان فارس بود که تعداد 20 نفر از ایشان به شیوه هدفمند و با ملاک رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه نیمه ساختارمند، انتخاب شدند. اعتبار داده ها براساس قابلیت اطمینان و انتقال پذیری بررسی و تحلیل آن به روش تحلیل مضون انجام شد. نتایج نشان دهنده دو طبقه کلی چالش های روان شناختی شامل آسیب های انتخاب همسر و آسیب های امنیت روانی بود. آسیب های انتخاب همسر شامل نه مضمون پایه (شامل فقر، عدم اطلاع و آگاهی، بی سوادی دختران، بی سوادی والدین، افزایش سن، تعداد دختران و احتیاج مالی، سرباربودن، افزایش ازدواج های مشابه)، سه مضمون سازمان دهنده (شامل شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) و یک مضمون فراگیر سطح دوم (شامل ناگزیربودن از انتخاب) بود. همچنین آسیب های امنیت روانی شامل 22 مضمون پایه (شامل زندانی شدن در خانه، حمله شبانه، خشونت جسمی، عشق، همدلی و همدردی، استقلال، رها شدن، شایستگی، حق انتخاب، فردیت، زنانگی، پیشرفت، اجبار در رابطه، افسردگی، اعتمادبه نفس پایین، دردهای جسمانی، دوست داشته شدن، درآمدزایی، رفع احتیاجات اولیه، عدم توجه به شرایط روحی، عصبی بودن، اجبار به رابطه جنسی غیرمتعارف)، 9 مضمون سازمان دهنده (شامل امنیت جانی، امنیت عاطفی، قدرت، آزادی، شناخت خود، نیازهای اقتصادی، اختلالات روانی، اختلالات جسمی، نیازهای جنسی) و 4 مضمون فراگیر سطح دوم (شامل احساس امنیت، هویت یابی، نیازهای اولیه، اختلالات جسمی و روانی) بود. با توجه به این نتایج، ضرورت توجه و تمهیدات قانونی برای ازدواج بانوان ایرانی با مردان افغان اجتناب ناپذیر است و می توان با پیشگیری های مناسب از آسیب های فردی و به دنبال آن آسیب های اجتماعی جلوگیری نمود.
فراتحلیل عوامل روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، گرایش به جراحی زیبایی در ایران افزایش پیدا کرده است. پژوهش هایِ فراوانی در حوزه روانشناختی- اجتماعی در رابطه با گرایش به جراحی زیبایی در بین گروه های مختلف و با روش های متفاوت انجام شده است. هدف پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایجِ مطالعات صورت گرفته پیرامون عوامل روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران است. به منظور انجام فراتحلیل، 55 مقاله «علمی-پژوهشی» و «علمی-ترویجی» که در بینِ سالهای (1380- 1399 شمسی) در این زمینه در ایران منتشر شده بودند، انتخاب و تحلیل شدند. این مقاله ها شرایط و معیارهای مطالعه فراتحلیل را دربرداشتند. اندازه اثرها نشان دادند که «طرح واره ناسازگار خودگردانی» بیشترین تاثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی (80/0= r) داشته است. به طوری که، میانگین اندازه اثر آن مثبت و زیاد است. بعد از آن، بیشترین عوامل تاثیرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی «اختلال بدشکلی بدن»، «اختلال شخصیت نمایشی»، «خودکم بینی»، «ترس مرضی» و «مدیریت بدن» با اندازه اثر مثبت و زیاد و «عزت نفس» با اندازه اثر منفی و زیاد هستند. یافته ها نشاندهنده آسیب های روانی و اجتماعی در افراد متقاضی جراحی زیبایی است که منتج از فضای فرهنگی جامعه می باشد.
مفهوم حریم خصوصی از دیدگاه زوجین: یک مطالعه پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی دیدگاه زوجین نسبت به مفهوم حریم خصوصی انجام شد. در این پژوهش از روش کیفی و طرح پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه زوجین ساکن شهر تهران در سال 1399 که حداقل 1 و حداکثر 10 سال از ازدواجشان گذشته باشد بود. نمونه گیری به صورت هدفمند، تا حد اشباع اطلاعاتی (12 زن و6 مرد) ادامه یافت. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته صورت گرفت و تجزیه وتحلیل اطلاعات از طریق روش تحلیل تفسیری کلایزی و کدگذاری آن ها در حوزه دیدگاه زوجین به حریم خصوصی، منجر به 4 مضمون اصلی و 31 مضمون فرعی شد. مضامین اصلی شامل موارد زیر هستند: مفهوم بندی حریم خصوصی، عوامل مؤثر در حریم خصوصی بین زوجین، پیامدهای حریم خصوصی با مرز های خشک ( گسسته) و مصادیق حریم خصوصی. بر اساس یافته ها، هر فردی برای خود حریمی در نظر می گیرد. همچنین حریم خصوصی مفهومی نسبی است. مصادیق حریم خصوصی شامل برخی عوامل از جمله مسائل خانوادگی، موبایل، ارتباط با دوستان، پوشش، مسائل کاری، افکار و احساسات افراد و مواردی از این دست هستند. رابطه زن وشوهری از پیچیدگی بیشتری برخوردار است، به همین دلیل نمی توان حریمی با مرزهای خشک را برای آن در نظر گرفت و در نظر گرفتن حریم خصوصی با مرز های نفوذ ناپذیر در رابطه ی زن وشوهری می تواند به کاهش اعتماد بین زوجین و تزلزل پایداری رابطه منجر شود.
بررسی فقهی جشن طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جشن طلاق پدیده ای نوظهور بوده که در جامعه کنونی خصوصا کلان شهرها در حال گسترش است؛ این نوع وقایع علاوه بر اینکه به لحاظ آثار اجتماعی و روانشناختی مورد بررسی قرار می گیرد، باید به جهت شرعی نیز مورد کندوکاو قرار گیرد. بویژه که اکثریت مراجع عظام تقلید نیز متذکر حکم آن نشده اند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده نشان می دهد، ادله ی مثبت جواز یا نفی این پدیده نوظهور واکاوی نشده؛ لذا هر چند به جهت اصل اباحه شاید جواز چنین پدیده ای به ذهن خطور کند؛ لکن با توجه به اهمیت این مقوله و وجود مفاسد و تبعات غیر قابل انکار ناشی از ترویج آن ضرورت اقتضا می کند؛ ادله مورد بررسی قرار گیرد. اما از سه دیدگاه تصور شده، جواز،حرمت و قول به تفصیل، براساس نقد وبررسی ادله هرکدام، بنظر می رسد، مبتنی بردلالت برخی ادله نظیر تشبه به کفار و قاعده نفی سبیل، حکم به عدم جواز از قوت بیشتری برخوردار می باشد.
کلیشه های جنسیتی در گلستان و بوستان سعدی «براساس الگوی ترکیبی ماکیونس (2001) و تایلور (2003)»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
141 - 167
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های کشف و فهم گفتمان های مسلط بر جامعه، دوره تاریخی یا گروهی خاص، بررسی و واکاوی کلیشه های جنسیتی است. کلیشه های جنسیتی تصاویری یکنواخت و قالبی درباره رفتارهای خاص زنان و مردان است که بدون بررسی و آزمون، ارائه و پذیرفته می شوند. ماکیونس (2001) و تایلور (2003) در این راستا الگویی ارائه داده اند که شامل هفت گویه اصلی و بنیادی راجع به کلیشه های جنسیتی است. ازآنجاکه سعدی یکی از ادیبان و اندیشمندان در حوزه های فرهنگی و اجتماعی قرن هفتم است،بررسی آثار او از منظر بازنمایی کلیشه های جنسیتی، دربستر ادبی، تاریخی و اجتماعی اهمیت دارد. بدین منظور در این پژوهش با توجه به الگوی مذکور، دو اثر مهم سعدی، گلستان و بوستان، مورد بررسی و تحلیل قرارمی گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد شش گویه از هفت گویه این الگو در گلستان و بوستان در قالب عبارات و حکایات مختلف بازنمایی شده اند و سعدی و جامعه او به این گویه ها نگرش مثبت دارند. زنان از این منظر ترسو، ضعیف، منفعل، مشارکتی، مطیع، وابسته، عاطفی، زیبا، ظریف، کم هوش و کم استعداد هستند. در مقابل مردان شجاع، قدرتمند، فعال، رقابتی، مستقل، زمخت، بی احساس، عقلانی، باهوش و زیرک هستند. نکته قابل توجه این است که این الگو برای قرن های متمادی در گفتمان جامعه ایرانی بازتولید شده است.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس انعطاف پذیری خانواده با نقش میانجی مرزهای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت زناشویی براساس انعطاف پذیری خانواده با نقش میانجی مرزهای خانواده به روش پیمایشی از نوع همبستگی انجام شد. بدین منظور 366 نفر از زوجین منطقه 19 شهر تهران باروش نمونه گیری در دسترس انتخاب و وارد پژوهش شدند. اطلاعات پژوهش بااستفاده از پرسش نامه رضایت زناشویی با رویکرد اسلامی، مقیاس ارزیابی انسجام و انعطاف پذیری خانوادگی و پرسش نامه مرزهای خانواده جمع آوری و داده ها بااستفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. برای طبقه بندی، پردازش، تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. ارزیابی مدل فرضی پژوهش بااستفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (95/0=CFI، 92/0=NFI، 07/0=(RMSEA. نتایج نشان داد که رابطه انعطاف پذیری خانواده با واسطه گری مرزهای خانواده بر رضایت زناشویی در سطح 0/05< P معنادار است و مرزهای خانواده در رابطه بین انعطاف پذیری خانواده با رضایت زناشویی زوجین نقش میانجی ایفا می کند. براین اساس برای بهبود رضایت زناشویی، مداخله در انعطاف پذیری خانواده و مرزهای خانواده در زوجین اهمیت ویژه ای دارد.
تحلیل تطبیقی سقط جنین ناشی از تجاوز جنسی در حقوق ایران، اندونزی و مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سقط جنین ناشی از تجاوز جنسی در کشورهای ایران، اندونزی و مالزی به یکی از مشکلات اجتماعی تبدیل شده است و از طرف دیگر عدم تعیین تکلیف قوانین برخی از این کشورها، دشواری های این حوزه را دو چندان کرده است. در حقوق ایران قانونگذار در خصوص سقط جنین ناشی از تجاوز جنسی صراحتاً تعیین تکلیف ننموده است و تنها در بندهای «الف»، «ب» و «ج» ماده 56 قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مصوب 1400، سقط جنین را تحت وجود شرایطی جایز دانسته است. به طور کلی باید باید اذعان داشت سقط جنین ناشی از تجاوز جنسی حتی اگر در قوانین ایران امکانپذیر باشد تنها در حیطه ماده 56 قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، ممکن خواهد بود. ولیکن قانونگذار کشور اندونزی در قوانین خود صراحتاً به سقط جنین ناشی از تجاوز جنسی پرداخته است و در صورت وجود شرایطی امکان سقط جنین تا روز چهلم یا چهل و دوم بارداری حسب اقوال فقهای شافعی وجود دارد. در قوانین کشور مالزی نیز تصریحی به جواز سقط جنین ناشی از تجاوز جنسی نشده است لیکن با توجه به معیارهای تعیینی موجود از سوی قانونگذار این کشور، می توان قائل بر وجود چنین جوازی بود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی زنان دارای همسر جانباز (با تاکید برفرهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
79 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی زنان دارای همسر جانباز با تاکید بر فرهنگ بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان دارای همسر جانباز شهر قم در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 32 زن دارای همسر جانباز بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دوگروه آزمایش(16نفر) و کنترل (16نفر)جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جهت گردآوری داده ها از ابزار اندازه گیری مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر(2005) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت- فرم کوتاه (2002) استفاده شد. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. پس از خاتمه روش مداخله ای پس آزمون انجام شد. مرحله پیگیری بعد از یک ماه صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره و یک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی زندگی زنان دارای همسر جانباز اثربخش است. این نتیجه در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت. هم چنین تأثیرات فرهنگی می توانند در چگونگی تفسیر و معنا دادن به تجربیات، حل مسائل و تصمیم گیری ها، و در واکنش های هیجانی و تنظیم آن ها در شرایط خاص مانند زمان جنگ و پس از آن برای سربازان و خانواده های آن ها نمایان شوند.فرهنگ یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده رفتارها به لحاظ فردی و خانوادگی است.
پیامدهای روانی خشونت علیه زنان و دختران
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان و دختران در تمامی جوامع بشری علی رغم تفاوت در میان مذهب و دیگر تفاوت های فکری، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی وجود داشته و پدیده ای است جهانی، فراتاریخی و فرافرهنگی که عمری به قدمت تاریخ بشریت دارد. این پیامد از مشارکت کامل زنان در جامعه جلوگیری می کند و تهدیدی جدی برای حقوق انسانی و سلامت به شمار می رود. خشونت تأثیرات قابل توجهی بر سلامت جسمی و روانی زنان دارد. علی رغم تحقیقات فراوان در مورد پیامدهای خشونت بر سلامت روانی زنان، میزان خشونت در دوران قرنطینه بیماری کرونا افزایش پیدا کرده است که این تحقیق به بررسی میزان خشونت علیه زنان و دختران و پیامدهای روانی آن در دوران قرنطینه می پردازد. این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه جمعیت شناختی، پرسش نامه استاندارد سنجش خشونت علیه زنان و فهرست نشانه ای هاپکینز (HSCL) است. درنهایت داده های حاصل از پژوهش توسط نرم افزار SPSS 26 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته است.( P<0/01). بر اساس همبستگی پیرسون مشخص شد، بین تمامی ابعاد سلامت روان و خشونت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و قرار گرفتن در معرض انواع خشونت منجر به کاهش سطح سلامت روان در ابعاد مختلف می شود. خشونت پیش بینی کننده قوی سلامت روان در ابعاد مختلف است و با توجه به نقش مهم زنان در خانواده و تأثیر سلامت آنان بر سطح سلامت خانواده و جامعه، لازم است اقداماتی به منظور کاهش میزان خشونت و ارتقا سطح سلامت روان زنان به عمل آید.
ارزیابی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I (زنان زیر 50 سال)
حوزههای تخصصی:
اختلال دوقطبی که قبلاً به عنوان افسردگی- شیدایی شناخته می شد، یک اختلال خلقی است که با دوره های افسردگی و دوره های شادی غیرطبیعی مشخص می شود. با توجه به شیوع بالای این بیماری در زنان، تحقیق حاضر با هدف ارزیابی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I در زنان زیر پنجاه سال انجام شد. جهت انجام تحقیق، ابتدا ویژگی های فردی شرکت کنندگان موردبررسی قرار گرفت، سپس جهت ارزیابی کیفیت زندگی، از پرسشنامه WHOQOL-BREF استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، 50 زن بیمار بود که بر پایه معیارهای DSM-IV-TR مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I بوده و به مراکز مشاوره و درمانی شهر تهران در سال 1402 مراجعه کرده بودند و به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. همچنین جهت مقایسه ی این گروه با افراد سالم جامعه، یک گروه (50 نفر) از بین همراهان بیماران و کارکنان مراکز مشاوره انتخاب و نتایج با استفاده از آزمون T مستقل در نرم افزار SPSS تحلیل شد. بر اساس یافته های تحقیق حاضر، امتیاز کیفیت زندگی برای گروه سالم معادل 78 و بالاتر از سطح متوسط (µ=50) بود که نشان می دهد درمجموع گروه سالم، از کیفیت زندگی بهتری برخوردار هستند. در مقابل در گروه بیمار امتیاز کیفیت زندگی معادل 36 به دست آمد که کمتر از سطح متوسط بوده و حاکی از کیفیت زندگی نامطلوب گروه بیمار است. این اختلاف ازنظر آماری نیز معنی دار بود.
سیر تطور سرجامه های اندرونی و بیرونی زنان بر اساس روان شناسی فرهنگی در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
37 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سیر تطور سرجامه های اندرونی و بیرونی زنان بر اساس روان شناسی فرهنگی در عصر قاجار بود. جامعه پژوهش، کلیه متون روان شناسی فرهنگی و تاریخ نگاری مربوط به سرجامگان زنان عصر قاجار بود. نمونه پژوهش، انواع سرجامه زنانه عصر قاجار بود که به صورت هدفمند بر تاج، تاج کلاه، سربند، عرقچین، لچک و چارقد، چادر، چادر گل دار، روبنده و پیچه مشتمل شد. روش پژوهش کیفی به شیوه توصیفی تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، به صورت فیش برداری و بررسی تصاویر ازمیان منابع روان شناسی فرهنگی و تاریخ نگاری موجود، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در طول تاریخ حکومت قاجاریان، در باب سرجامگان زنانه فضای اندرونی؛ تاج و تاج کلاه در طبقات فرادست جای خود را به چارقد و لچک سپرد؛ اما درمقابل پوشش سر در فضای بیرونی تقریباً ثابت باقی ماند و سرجامه اندرونی در مرور ایام، کامل تر و کم تکلف تر شد. از سوی دیگر؛ در برابر این دگرگونی در فضای داخلی، سرجامه بیرونی یعنی چادر، روبنده و پیچه بود که تقریباً به سنت پیشین خود وفاداری نشان داد و در طول حیات خود، با تغییر جزیی در جنس، پیچه های بافته شده از موی اسب جایگزین روبنده های پارچه ای شد. درمجموع می توان نتیجه گرفت درمقابل تنوع و دیگرگونی در انواع سرجامگان زنانه اندرونی در عصر قاجار ازیک سو و منسوجات کاربردی در تهیه آن ها از سوی دیگر؛ پوشش سر در بیرون، محدود و ثابت ماند.
بررسی فقهی مقررات جدید قوانین موضوعه در خصوص ارث زوجه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث فقهی حقوقی حوزه مدنی خانواده که دارای اهمیت و جایگاه ویژه ای است، مسائل مرتبط با ارث است. بحث ارث زن و شوهر از یکدیگر، دارای برجستگی حقوقی و فقهی ممتازی است و میزان و چگونگی ارث بردن زوجه از زوج، چالش های مختص به خود را دارد. از جمله مواردی که زوجه از زوج ارث می برد، بنا بر نظر مشهور فقها و بر اساس ماده 861 قانون مدنی، اموال منقول زوج و قیمت عرصه و اشجار است. لیکن با توجه تحولات اجتماعی و مطالعات مختلف انجام شده، جهت گیری ارث بردن زوجه از اموال غیرمنقول زوج، تقویت و نظر غیرمشهور فقهی در این جهت، برجسته نمایش داده شده است تا جایی که دو ماده 946 و 947 قانون مدنی، در سال 1387 اصلاح شد و زمینه ارث بردن زوجه از تمام اموال زوج (منقول و غیرمنقول) فراهم گردید و عنوان شد که زن از اموال شوهر، به صورت کلی ارث می برد. البته در قسمت اموال غیرمنقول، از قیمت آن و در صورت امتناع ورثه از ادای قیمت، زن می تواند حق خود را از عین اموال نیز استیفا کند. در پژوهش پیش رو، بررسی فقهی این مقررات، به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوایی، با ابزار کتابخانه ای و داده های مطالعاتی مورد نظر صورت گرفته و به ابهامات و سوالات متعدد دراین زمینه پاسخ داده شده است.
پدیدار شناسی کیفیت زندگی زناشویی کودک همسری با رویکرد کودک آزاری و راه های مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
91 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: کودک همسری پدیده ای اجتماعی- فرهنگی است که در نقاطی از کشور، زندگی دختران را متأثر نموده و منجر به بروز مشکلات و آسیب های فردی و اجتماعی بسیار می شود. هدف پژوهش حاضر پدیدار شناسی کیفیت زندگی زناشویی کودک همسری با رویکرد کودک آزاری و راه های مقابله با آن در شهر شیراز است.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر به شیوه کیفی، بر اساس تجزیه زیسته زنانی که این پدیده را تجربه کرده اند انجام شده است. تحقیق در جامعه زنان بین 18 تا 39 سال که اولین بار در سن کمتر از 18 سال ازدواج کرده اند انجام شد. پاسخگویان پس از آگاهی از اهداف پژوهش به صورت داوطلبانه در مصاحبه شرکت کرده اند و نمونه گیری تا اشباع نظری داده ها ادامه یافته است. نمونه گیری به صورت هدفمند و از طریق روش گلوله برفی انجام پذیرفت. متن مصاحبه ها از روش تجزیه کدگذاری نظری تحلیل شد.
یافته های پژوهش:
یافته های پژوهش که حاصل استخراج از مصاحبه هاست، شامل شرایط علّی (کلیشه ای جنسیتی، عدم گزینش همسر، عدم آگاهی) است که مقوله بی قدرتی زناشویی به منزله پدیده اصلی ظهور یافت.
نتیجه گیری:
نتایج نشان می دهد که ازدواج در سنین پایین، زنان را با بی قدرتی در زمینه فردی و تعاملی در روابط زناشویی روبرو می کند. کنش آنان در مقابل مسئله بی قدرتی به شکل پنهان کاری، طلاق، سازگاری و سکوت اجباری رخ می دهد که از پیامدهای آن نیز می توان به دلزدگی زناشویی، عدم رضایت از زندگی، سرخوردگی، انزوای اجتماعی و طلاق عاطفی اشاره کرد.