فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
امروزه در چگونگی بهره گرفتن از میراث بلاغت قدیم در محافل علمی، میان پژوهشگران اختلاف نظر است. گروهی براین باورند که باید این میراث بلاغی را کناری نهاد و با بلاغت جدید غربی همگام شد. گروهی دیگر بر این باورند که باید بلاغت قدیم را اصل قرار داد و از یافته های زبانشناسی و سبک شناسی کمک گرفت و بین این دو ارتباط برقرار کرد. کتاب«البِنیَهُ المُتِحَوِّلَهُ فی البَلاغهِ العَربیهِ» نوشته أسامه البُحَیری تلاش می کند تا دیدگاه دوم را اساس کار خود قرار دهد تا پلی بین بلاغت قدیم و یافته های جدید زبانی و بلاغی ایجاد کند. این مقاله با کمک گرفتن از روش توصیفی تحلیلی در پی آن است تا پس از نقد شکلی کتاب، دیدگاه های نویسنده را استخراج و سپس به تحلیل آن ها بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تغییر در تقسیم بندی سکاکی، توجه به مساله خروج از مقتضای ظاهر در علم بدیع، توجه به ساختار داخلی متن، پرداختن به نقش خواننده در هنجارگریزی و پر رنگ شدن هنجارگریزی در گفتمان ادبی معاصر از مهمترین ویژگی های کتاب است. اشکال های تایپی فراوان، انتخاب فونت نامناسب، نداشتن فهرست اعلام و ابیات و اشعار، از مهمترین کاستی های کتاب است. نویسنده در مقدمه کتاب تاکید دارد که در تحلیل بلاغی خود متن را اساس قرار داده، اما در کتاب اثری از اساس قرار دادن متن به عنوان یک واحد تحلیل بلاغی نیست.
کاربست معرفت فطری در شناخت اوصاف الهی از منظر دکارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کاربست معرفت فطری در شناخت صفات خدا از دیدگاه صدرا و دکارت با نظامهای فلسفی مختلف، تلاش برای بازنمایی نقش فطرت در کسب معرفت یقین بخش و استخراج وجوه اشتراک و افتراق خداشناسی فطری در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب با هدف دستیابی به معیار و مبنایی مستحکم در اثبات معناداری گزاره های الهیاتی و تکامل مباحث خداشناسی است. روش: در این پژوهش عقلی، به نگرش این دو اندیشمند به شناخت صفات خدا مبتنی بر ادراک فطری با روش توصیفی، تحلیلی پرداخته شد. یافته ها: مهم ترین وجوه اشتراک صدرا و دکارت در این زمینه، ابتنای شناخت اوصاف الهی بر معرفت فطری و بهره مندی از عقل و شهود در شناخت صفات خدا؛ و از جمله وجوه افتراق این دو اندیشمند، تفاوت در تعیین مصادیق اوصاف الهی و اقسام و گستره صفات خدا می باشد. نتیجه گیری: وجود اختلاف در مبانی فلسفی و معرفت شناختی نظیر اصالت وجود، اعتقاد به علم حضوری و به کار گیری ابزار وحی و شهود عرفانی در کنار عقل در فلسفه صدرا و نیز اصالت مفهوم، عدم شناخت علم حضوری و به کارگیری صرف عقل یا شهود عقلانی از جانب دکارت، در کنار رویکرد عرفانی صدرالمتألهین نسبت به صفات خدا در مقابل نگاه فلسفی و مقیاس صرفاً ریاضی دکارت در حوزه مباحث خداشناسی، این دو دیدگاه را متمایز گردانده است؛ اما اتفاق در برخی مبانی، موجب آرای مشترک و مشابهی در امکان شناخت فطری خدا و صفات او شده است.
طراحی الگوی یاددهی و یادگیری در ابعاد گوناگون نظری و عملی بر اساس آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی یاددهی و یادگیری در ابعاد گوناگون نظری و عملی شامل نقش معلم، نقش یادگیرنده، فرایند یادگیری، فرایند آموزش، ارزشیابی آموخته ها و محیط یادگیری بر اساس آیات قرآن کریم به منظور ارائه مدلی کاربردی و مطرح انجام شد. روش: این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی در قالب استخراج، تبیین و تحلیل آیات مرتبط با هر یک از هفت مؤلفه مهم سیستم آموزشی انجام شده است. یافته ها: برخی از دیدگاهها مانند دیدگاه رفتاری، موضوعی/دیسیپلینی، اجتماعی، رشدگرا، شناختی، انسان گرایانه، ماورای فردی، در خصوص این مؤلفه ها موضع گیری مشخصی دارند. نتیجه گیری: مهم ترین آرمان تربیتی، محوریت خداوند و حضور او در متن زندگی و در تمام اعمال و رفتار آدمی است. معلم نقش راهنمایی مهربان، آگاه و آگاه کننده دارد و یادگیرندگان را به تفکر وا می دارد. یادگیرنده نیز عنصری فعال، پرسشگر و تربیت پذیر است که از ظرفیت وجودی خود آگاه است و فرایند یادگیری، احساس کرامت و ارزشمندی وی را تقویت می کند. فرایند آموزش گام به گام، ساده و قابل فهم و به دور از اطاله کلام است. فرایند ارزشیابی، یادگیرنده را به نقاط ضعف و قوّت خویش آگاه می کند تا درصدد اصلاح و جبران برآید و به خودارزیابی برسد. محیط یادگیری باز و منعطف است، اما قوانین و مقرراتی دارد که تخطی از آنها، عقوبت دارد.
الگوی راهبردی پیشگیری از فساد اداری با تأکید بر عامل شفافیت اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۳
133 - 157
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر در بروز فساد اداری و ارائه الگوی پیشگیری نگاشته شده است. در این پژوهش، بر اساس مطالعه اکتشافی مبتنی بر مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان و با استفاده ازروش کدگذاری(باز، محوری و انتخابی) عوامل موثر در بروز فساد و شفافیت اداری شناسایی گردید و به منظور اعتبارسنجی کدگذاری های انجام شده نیز از روش دلفی استفاده شد. درنهایت، الگوی موردنظر طراحی و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی و معادلات ساختاری، الگو آزموده و درنهایت، تأیید گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که عناصر و عواملی که موجب ایجاد فساد اداری در یک سازمان می شوند، مولفه ها و عواملی هستند که با اصلاح و مدیریت بهینه آنها، می توان ضمن ارتقای سلامت اداری، موجب رشد و تعالی سازمان شد. شاخص های ضعف نظارتی و ضعف راه های ارتباطی، هم رنگ جماعت شدن و ترجیح منافع فردی به منافع عمومی، دوری از معنویت(مادی گرایی و تجمل گرایی افراطی)، بیکاری و ضعف معیشت عمومی ازجمله عواملی هستند که در بروز فساد اداری نقش زیادی دارند.
"سفرهای چهارگانه ی تربیتی" با توجه به الگوی تربیتیِ شخصیِ ملاصدرا: نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه ی نظریه ی "سفرهای چهارگانه ی تربیتی" با توجه به الگوی سفرهای تربیتیِ شخصیِ ملاصدرا است. در این پژوهش از رویکرد ویژه ی نظریه ی داده بنیاد ، از نوع فراترکیب نظریه سازاستفاده شده است. در گام اول، سوالات پژوهش برای استخراج مدل داده بنیادِ سفرهای چهارگانه ی تربیتی، تنظیم و معیارهای انتخاب و گزینش اسنادِ مورد مطالعه مشخص شدند. در گام دوم، به جستجوی نظام مند منابع در پایگاه های اطلاعاتی پرداخته شد. در گام سوم ارزیابی کیفیت اسنادِ مورد مطالعه انجام و درنهایت با توجه به معیار، متونِ اصیل انتخاب شدند. در گام چهارم با تکنیک دسته بندی یافته ها، کدهای باز استخراج شدند. در گام پنجم نیز ابتدا 8کد باز(جهت خلقی سفرها، جهت حقی سفرها، همسفری مربی و متربی به مثابه روش ، تناظر رشد مربی و متربی ، محتوای آموزشی سفر اول، دوم، سوم و سفر چهارم) استخراج گردیدند و سپس داده ها، مفهوم پردازی، مقوله بندی و سپس براساس مشابهت ها ارتباط مفهومی و خصوصیات مشترک بین کدهای باز، 3 کد محوری (ساختار کلی سفرهای چهارگانه تربیتی، روش کلی سفرهای چهارگانه تربیتی و محتوای آموزشی سفرهای چهارگانه تربیتی) مشخص شدند
شناخت جایگاه علوم تربیتی در ارائه نظام نیاز و ارضا (بر مبنای فلسفه چگونگی اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف فهم و سنجش پتانسیلهای فلسفه چگونگی اسلامی در مسیر کاربردی شدن انجام شده است. روش: این پژوهش کیفی با روش اسنادی انجام شده و طرح پژوهش از نوع حدوثی و پیدایشی است. یافته ها: با توجه به قرار گرفتن مفاهیم نیاز و ارضا ذیل رفتار انسان و در قالب مفاهیم مرتبط با انگیزش، ابتدا جایگاه نسبی علوم تربیتی با نظر به تحلیل حرکت و رفتار انسان، در دو حوزه جامعه شناسی و روان شناسی تشریح شده؛ سپس ابعاد فلسفی فلسفه چگونگی اسلامی معرفی شده و با استفاده از حد اولیه فلسفه(اصالت فاعلیت) و سه مسئله اصلی آن(وحدت و کثرت، زمان و مکان، اختیار و آگاهی)، تعریف نیاز وارضا و همچنین قواعد اولیه طراحی نظام نیاز و ارضا(نظام مندی و سطح بندی نیازها و سازوکار نیاز و ارضا) بر اساس تحلیل فلسفه از حرکت انسان ارائه شده است. نتیجه گیری: جایگاه علوم تربیتی به عنوان فاعل مادون نسبت به فلسفه مضاف خود(تعلیم و تربیت) و فاعل مافوق نسبت به سطوح کاربردی خود (برنامه ریزی تربیتی) در ارائه نظام نیاز و ارضا تشریح و سه مسئله اصلی فلسفه چگونگی اسلامی به عنوان مسائل اصلی علوم تربیتی برخاسته از این فلسفه مطرح شد. از دستاوردهای مهم پژوهش این است که بر خلاف معمول که حرکت و فاعلیت انسان ذیل نیازها و قوه های او به عنوان علت حرکت تحلیل می شود، جریان و نظام نیاز و ارضا ذیل قواعد فاعلیت و حرکت انسان تحلیل شده که بی سابقه بوده است و می توان علوم تربیتی برخاسته از فلسفه شدن اسلامی را متکفل تحلیلهایی از نوع تحلیلهای متکی بر فاعلیت دانست.
ماهیت نظم تمدنی در اسلام
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
47 - 63
حوزههای تخصصی:
هرچند در قرآن کریم لفظ «نظم» به کار نرفته، اما از مفاهیم دیگری استفاده شده است که هر یک از آنها بُعدی از ابعاد «نظم کلان» را در دو سطح تکوین (آفرینش) و تشریع (قانون) نشان می دهند. «ظلم»، «عدل»، «تفاوت»، «قدر»، «صف»، «وقت» و «حد» از مفاهیم قابل اعتنا در ترسیم الگوی نظم اسلامی هستند. آنچه جایگاه هر یک از این مقوله ها را در تعریف نظم اسلامی معلوم می کند، غایت و هدفی است که از برقراری نظم توقع می رود. اگر ایجاد سلسله مراتب در نظام اجتماعی یا امت اسلام غایت نظم باشد، می توان در مفهوم نظم بر مفهوم «ترتیب» و «صف» تأکید کرد. اگر تحفظ بر زمان و صرفه جویی در وقت در سطح کلان جهان اسلام مد نظر باشد، بالطبع مفاهیمی مانند «وقت» و «الساعه» اهمیت پیدا می کنند. اگر ایجاد آشتی و دوستی از برقراری نظم منظور باشد، مفاهیمی مانند «عفو» و «احسان» و پرهیز از «اختلاف» و «تنازع» باید مورد تأکید قرار گیرند و اگر غایت از ایجاد نظم، ایجاد جامعه یا تمدنی مبتنی بر حدود و حقوق باشد، آنگاه مفاهیمی مانند «قدر»، «عدل» و «حد» را می توان در نظر گرفت. در این مقاله مفهوم «قدر» در قرآن به عنوان مفهوم پایه در ایجاد نظم در جامعه و «نظم جامع» در امت اسلام مورد تأکید قرار می گیرد. در تحلیل خاستگاه نظم، علاوه بر «نظم قراردادی» در اندیشه هابز و «نظم اخلاقی» در اندیشه دورکیم، بر «نظم معنوی» در اندیشه اسلامی تأکید شده است و آورده های نظام بخش معنویت را در تمدن اسلامی و امت مسلمان، ممتاز و متمایز نشان می دهد.
بهره گیری از ابزارهای سایبری در اشراف اطلاعاتی با تأکید بر قلمرو امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۵
85 - 111
حوزههای تخصصی:
فضای سایبری به عنوان پدیده ای نوظهور در زندگی بشر، محصول عملکرد شبکه جهانی اینترنت است که امکان گردآوری، تمرکز، جابه جایی، پردازش و کاربری اطلاعات را با استفاده از فناوری اطلاعات بین کاربران اینترنت و بازیگران فضای مجازی در سراسر جهان فراهم می کند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی، تدوین، رتبه بندی و ارائه راهبردهای اشراف اطلاعاتی با استفاده از ابزارهای سایبری انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل مشاهده و پرسش نامه محقق ساخته می باشد که روایی پرسشنامه با مصاحبه خبرگان و صاحب نظران و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS نسخه 22 برابر 832/0 محاسبه و تأیید شده است. این تحقیق از نوع کاربردی است و با روش توصیفی پیمایشی در قلمرو زمانی سال 1398 انجام پذیرفته است و در پی پاسخ به این سوال اصلی است که «راهبردهای اشراف اطلاعات با استفاده از ابزارهای سایبری چیست؟». محاسبات آماری و توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار و درصد فراوانی است و روش تجزیه و تحلیل یافته ها با آزمون ماتریس و سطح معنی داری متغیرها انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان مطالعات راهبردی و کارشناسان اشراف اطلاعاتی، پدافند غیرعامل و جنگ سایبری می باشند که حجم نمونه با توجه به جدول مورگان برابر با 79 نفر است و نمونه گیری نیز به روش تمام شمار انجام پذیرفته است. نتایج نشان می دهد که راهبردهای تحلیل اشراف اطلاعاتی بر اساس ابزار فضای سایبری وابسته به دو عنصر نیروی انسانی با تعداد 9 مؤلفه و عنصر تجهیزات و امکانات با تعداد 5 مؤلفه است. تحلیل ماتریس مؤلفه ها ضمن تأیید فرضیه تحقیق، نشان می دهد که بین اشراف اطلاعات و عنصر نیروی انسانی و عنصر تجهیزات و امکانات با اقدام اطلاعاتی توسط ابزار فضای سایبری رابطه معناداری وجود دارد.
تبیین بعد فرهنگی اجتماعی تهدید نرم با رویکرد انتظامی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۲ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵
69 - 94
حوزههای تخصصی:
ماهیت پیچیده و سیال تهدید نرم و نفوذ نامحسوس آن بر افکار موجب می شود چنین پدیده هایی با تأخیر، دریافت و باور شوند و اگر با غفلت همراه شود، این پیچیدگی مضاعف می شود و شناخت برای مقابله با آن را مشکل تر می سازد. هدف تحقیق حاضر شناخت دقیق تهدید نرم در بعد فرهنگی اجتماعی است تا کاربران انتظامی بتوانند از ابزارها و شیوه های مناسب تری برای پیشگیری، مقابله یا کاهش اثر تهدید نرم بهره گیری کنند. روش پژوهش حاضر ترکیبی یا آمیخته (کیفی و کمی) است. در روش کیفی از تحلیل محتوا استفاده شده و داده های آن با استفاده از مصاحبه عمیق به دست آمده است. جامعه مورد مطالعه برای این مرحله 10 نفر از صاحب نظران این حوزه و دارای سابقه خدمت در نیروی انتظامی هستند. در مرحله دوم برای تعیین اولویت مؤلفه ها با رویکرد انتظامی، اطلاعات مد نظر از طریق پرسشنامه جمع آوری شد و معاونان و مدیران کل معاونت عملیات، پلیس اطلاعات و امنیت عمومی و معاونت اجتماعی ناجا به تعداد ۲۳ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در پردازش و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و برای تعیین اولویت مؤلفه ها از دیدگاه انتظامی از آزمون های فریدمن استفاده شد. از جمله یافته های تحقیق شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های تهدید نرم با دیدگاه انتظامی شامل مشروعیت، مشارکت ملی، مطالبات عمومی، هویت سازی ، ارزش های اساسی، هنجارهای عمومی، الگوهای مرجع، عدالت اجتماعی، الگوهای تقاضا و تولید اطلاعات و... است. براساس نتایج تحقیق، کاهش حضور فعال مردمی در حوزه های تصمیم گیری فرهنگی اجتماعی، شکاف و بروز اختلال در عوامل یکپارچه ساز اجتماعی و روابط برخاسته از آن، عدم تمکین و شیوع آن در قبال هنجارهای عامه و توجه به هنجارهای غیرحمایتی از جمله تهدیدهای نرم بعد فرهنگی اجتماعی هستند که از دیدگاه انتظامی، گسترش آنها موجب کاهش نظم و امنیت خواهد شد.
الگوی تحلیل داده های راهبردی در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۳
83 - 104
حوزههای تخصصی:
امروزه، اینترنت با ایجاد و توسعه پلتفرم های ارتباطی جهانی توانسته است نقش اساسی و راهبردی را در حکمرانی فضای مجازی بازی کند و یکی از این فضا ها که مخاطبان زیادی را جذب نموده است، شبکه های اجتماعی است. این شبکه ها، فضایی ایجاد کرده اند که کاربران می توانند محدودیت ها و موانع فضای واقعی زندگی خود را جبران کرده و از فرصتی که برای تعاملات، ارتباطات و انتقال پیام آنها فراهم شده است، به خوبی بهره ببرند؛ از این رو، توانایی تحلیل شبکه های اجتماعی در مقیاس وسیع، یک توانمندی خاص فنی است که هر سازمان به تناسب مأموریت خود باید آن را پیاده سازی کند. در حوزه اقدامات پلیس نیز برای آنکه ساختار مدیریتی پلیس بتواند تأثیر اقدامات خود را بر افکار عمومی بسنجد، باید از نظر عموم جامعه آگاه شود؛ بنابراین، در این پژوهش، به منظور نشان دادن چگونگی تحلیل داده های راهبردی شبکه های اجتماعی، الگوی جمع آوری و پردازش داده ها ترسیم شده است و به منظور تبدیل الگوی انتزاعی ذهنی به الگوی کاربردی ملموس، با استفاده از تحلیل محتوا و متن کاوی به بررسی دیدگاه کاربران ایرانی در توییتر نسبت به پلیس فتا پرداخته شده است. درمجموع، پس از حذف توییت های اضافی، تعداد 39000 نمونه برای متن کاوی استفاده شدند. به منظور تحلیل توییت ها، نمونه ها بر اساس دیدگاه کاربران انجام پذیرفت. مدت زمان تحلیل اطلاعات در یک بازه زمانی 3 ساله(1397 تا 1400) انجام شد و در طی تشریح مطالب، به ساختار داده کاوی و تحلیل متن اشاره شد تا تمایز و تشابه الگوهای تحلیلی درک شود.
الگوی پیاده سازی اسناد راهبردی در سازمان ها و نهادهای انقلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۶
5 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تدوین الگوی پیاده سازی اسناد راهبردی در سازمان ها و نهادهای انقلابی با مطالعه موردی سند راهبردی تصویر مطلوب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، آمیخته از نوع اکتشافی به شمار می آید. پس از مرور مبانی نظری، پیشینه شناسی و مطالعات اکتشافی، الگوی مفهومی تحقیق تدوین گردید و با انجام مصاحبه (داده های کیفی) و تکمیل پرسش نامه (داده های کمی) توسط 72 نفر از خبرگان حوزه مدیریت راهبردی بخش دفاعی و امنیتی، داده های تحقیق گردآوری شد و با روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل و مدل نهایی تکمیل و ارائه گردید. الگوی پیاده سازی اسناد راهبردی از 5 بُعد محتوایی، فرآیندی، رفتاری، زمینه سازمانی و زمینه محیطی تشکیل شده است و هر یک از ابعاد دارای مولفه ها و شاخص هایی می باشند که در مجموع، 15 مولفه و 48 شاخص است. الگوی ارائه شده در این تحقیق می تواند به عنوان مبنایی برای پیاده سازی و تحقق اهداف و انتظارات اسناد راهبردی در سازمان ها و نهادهای انقلابی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی چالش های دین شناختی درباره امکان تولید علوم انسانی اسلامی براساس دیدگاه های آیت الله مصباح یزدی
حوزههای تخصصی:
علوم انسانی نرم افزار هر تمدنی است. علوم انسانی موجود متناسب با بافت فرهنگی و ایدئولوژی جهان غرب است. با وجود نیاز منطقی تمدن نوین اسلامی به اسلامی سازی علوم انسانی، برخی همچنان در امکان علوم انسانی اسلامی تشکیک می کنند. بدین روی، لازم است چالش های نظری اسلامی سازی علوم انسانی شناسایی، تحلیل و ارزیابی گردد. پژوهش حاضر با محوریت دیدگاه های فیلسوف برجسته جهان اسلام، علامه مصباح یزدی درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، چالش های دین شناختی امکان علوم انسانی اسلامی را بررسی کند. گرایش به دین حداقلی یا به تعبیر دیگر سکولاریسم و ادعای عدم کفایت داده های متون دینی برای تولید علم از مهم ترین چالش های دین شناختی امکان علوم انسانی اسلامی است. آیت الله مصباح یزدی با تبیین مبانی لازم برای اسلامی سازی علوم انسانی، از جمله مبانی دین شناختی، هم به این چالش های یادشده پاسخ گفته و هم با تأکید بر ضرورت علم دینی، راه را برای ارائه نمونه های عینی علوم انسانی اسلامی نشان داده است.
نسبت قضایای خارجیه و شخصیه: تاریخ یک اشتباه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
23 - 52
حوزههای تخصصی:
در دو سده اخیر، بسیاری از اصولیان، فیلسوفان و منطق دانان ایرانی بر این گمان رفته اند که قضایای خارجیه چهار حکم زیر را دارند: (1) قضایای خارجیه مجموع چند قضیه شخصیه و از این رو، (2) در حکم قضیه جزئیه هستند و بنا بر این، (3) در کبرای قیاس قرار نمی گیرند و (4) در علوم کاربردی ندارند. در این مقاله نشان می دهم که همه این دعاوی نادرست اند و ریشه در آن حکم نخست دارند که «قضایای خارجیه مجموع چند قضیه شخصیه هستند». نادرستی این حکم از این رو است که مجموع هر تعداد از قضایای شخصیه، از دیدگاه منطقی صرف، هرگز مستلزم یک قضیه خارجیه کلیه نیست. مجموع چند قضیه شخصیه در صورتی مستلزم یک قضیه خارجیه کلیه است که یک مقدمه خارجیه کلیه پنهان، که در آغاز به هیچ وجه آشکار نیست، به مجموع آن قضایای شخصیه افزوده شود. اما با افزودن آن مقدمه پنهان، در واقع از یک خارجیه کلیه - به همراه قضایای شخصیه - به یک خارجیه کلیه رسیده ایم و نه صرفا از قضایای شخصیه. این نشان می دهد که قضایای خارجیه نه مجموع چند قضیه شخصیه هستند و نه در حکم قضایای جزئیه؛ و نه کاربرد آنها در قیاس مانعی دارد و نه کاربرد آنها در علوم
عراق؛ ادیان، طوایف و اقوام، چالش های سیاسی و امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷
5 - 24
حوزههای تخصصی:
پس از شکست دولت عثمانی در جنگ جهانی اول، کشور عراق با مرزهای کنونی ایجاد شد و از آن پس، به جهت ساخت قومی و طایفه ای و امتداد این اقوام به خارج از مرزهای سیاسی، عراق همواره با چالش های سیاسی و امنیتی مواجه بوده است؛ تا جایی که حتی در دوران حکومت مستبد بعث و به خصوص صدام حسین و با وجود سرکوب های خشن، این چالش ها همچنان باقی ماند و پس از حمله صدام به کویت و حادثه 11 سپتامبر و حمله امریکا به عراق در عملیات طوفان صحرا و برکناری حکومت صدام حسین نیز این مشکلات نه تنها حل نشد بلکه با مداخله تفرقه افکنانه امریکایی ها پیچیده تر گردید و نظام طایفه ای در قانون اساسی عراق، شکلی رسمی یافت. از آغاز ورود اشغالگران، این کشور همواره صحنه چالش های سیاسی، امنیتی و نظامی بود و ناکارآمدی دولت و ساختارهای رسمی برآمده از نظام سهم خواهی طایفه ای، وحدت ملی، اقتصاد و خدمات عمومی را به چالش کشید و تبعاتی طولانی مدتی نظیر فساد در حکومت و تشدید نارضایتی در مردم را برجای نهاد. مقاله حاضر، با هدف تلاش برای شناخت و تبیین دلایل، عوامل، ریشه ها و پیامدهای نظام طایفه ای در عراق، به دنبال ارائه راهبرد هایی برای برون رفت از این چالش هاست. روش تحقیق حاضر، کتابخانه ای از نوع اکتشافی و توصیفی با رویکرد کیفی است و تحلیل تجارب میدانی محققان در زمانی متمادی نیز منبع دیگری برای غنای مقاله می باشد. طبق نظر محققان، چالش های اصلی قابل بررسی در این زمینه، ساخت طایفه ای کشور از ابتدای تشکیل پس از جنگ جهانی اول، فقدان هویت ملی، امتداد طوایف به خارج از مرزهای سیاسی، اشغال، تجاوز و دخالت های بیگانگان، ناامنی ها و حضور گروه های افراطی خشن، دولت ضعیف و ناکارآمد و فساد اداری می باشند و راهبردهای برون رفت از این چالش ها نیز عبارتند از تمرکز بر بهینه سازی دولت عراق، تحول اقتصادی، کارآمدی نیروهای امنیتی، میانجی گری میان بغداد و اقلیم کردستان، عبور از فرقه گرایی و ادغام هویت ها در هویت ملی و نیز وضع قانونی قاطع برای تعقیب فتنه گران.
طراحی و اعتبار یابی مدل "رهبری نوکیش" در مدیریت مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
72 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبار یابی مدل "رهبری نوکیش" در مدیریت مراکز آموزش عالی بودروش پژوهش: روش پژوهش حاضر، به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا ، با رویکرد ترکیبی( کمی-کیفی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی مدیران مراکز آموز عالی در استان های غربی ایران می باشد. که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی مراکز آموز عالی در استان های غربی ایران( کرمانشاه، کردستان، همدان و ایلام) بود، و تعداد 335نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش کیفی کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام گردید و در بخش کمی برازش مدل با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزارPLS انجام شدیافته ها: یافته های تحقیق با استفاده از فرایند کد گذاری مصاحبه های انجام شده نشان داد که 15 مقوله اصلی و 46 مقوله فرعی ا بنیادی برای تبیین الگوی رهبری نوکیش در مدیریت مراکز آموزش عالی شناسایی شد همچنین مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی نشان از تأیید برازش مدل مذکور دارد. نتیجه گیری: با طراحی مدل رهبری نوکیش در مدیریت مراکز آموزش عالی، رهبران نظام آموزش عالی که بصورت هدفمند و نظام یافته خواهان ورود به مسیر نوآوری و تحولات علمی هستند، می توانند حرکت خود را با چوب خط راهنمای پیشنهادی در این پژوهش آغاز نمایند.
الگوی اکتشافی گرایش دانشجویان ایرانی به تحصیل و اشتغال در خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
159 - 190
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی ارائه الگوی اکتشافی برای بررسی گرایش دانش پژوهان جوان به تحصیل و اشتغال در خارج از کشور با روش داده بنیاد اجرا شده است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی است و داده های لازم از طریق مصاحبه ژرف نگر، گرد آوری و متن مصاحبه ها به روش کلایزی، بررسی شده گرفته است. مشارکت کنندگان مورد نظر این پژوهش 16 نفر از دانش پژوهان بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نتایج پ ژوهش حاضر، نشان دهنده استخراج 67 نشانگر، احصاء 12 مفهوم و 6 مقوله از مصاحبه ها بود که در قالب الگوی پارادیمی شامل شرایط اقتصادی به عنوان مقوله محوری و دافعه های داخلی و جذابیت های کشورهای مقصد از منظر دانشجویان به عنوان شرایط علی، ویژگی های فرد مهاجر به عنوان عوامل زمینه ای، مشکلات کشور به عنوان شرایط میانجی، جریانات روند مهاجرت به عنوان راهبردها و سود فردی و ضرر اجتماعی به عنوان پیامدها، جایگاه های اساسی را در این الگو به خود اختصاص داده اند.
تلفیق دیدگاه های وبر و دورکیم برای مطالعه باورهای دینی سازنده نظم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: نظم اجتماعی جامعه پیشامدرن، نظمی مرتبط با امر قدسی بود؛ به این معنا که این نظم می توانست مبتنی بر شریعت آسمانی، تحریف شده و یا از اساس غیرآسمانی باشد؛ اما درهرصورت با امر قدسی بی ارتباط نبود. بنابراین، بزرگان جامعه شناسی کوشیدند تا از طریق مطالعه جوامع پیشامدرن اولاً، منطق اجتماعی حاکم بر آنها را استخراج کنند و ثانیاً، در قبال مقایسه جامعه معاصر خویش با آنها، نسبت به شناسایی و برجسته سازی خصوصیات جامعه جدید اقدام نمایند. از این منظر، تبیین باورهای دینی جایگاهی ویژه در نظریه اجتماعی مدرن داشته و تعیین تکلیف دین، مهم ترین دغدغه جامعه شناسی قلمداد می شد. بدین ترتیب، در دیدگاه های آگوست کنت، به عنوان بنیان گذار جامعه شناسی، موضوعاتی مانند فلسفه، حکومت، مذهب، روحانیت، تعلیم وتربیت و... همگی با صفت اثباتی به چشم می خورد که نشانگر جهد وی برای جایگزینی امر اثباتی با امر دینی است. در میان جامعه شناسان کلاسیک، دیدگاه های وبر و دورکیم درباره جامعه شناسی دین از شهرت و اعتبار بالایی برخوردار است. وبر در مطالعات خود بر انواع عقلانیت، لزوم فهم کنش اجتماعی، اختیار و انتخاب انسان، و نقش تعیین کننده کاریزما تأکید می کند؛ درحالی که دورکیم بر عواطف و احساسات، لزوم مطالعه ظاهر رفتارها و پدیده ها، فشار هنجاری و اجبار اجتماعی، و نقش تعیین کننده مناسک متمرکز است. با توجه به ظرفیت ها و البته تفاوت های چشمگیر دیدگاه های وبر و دورکیم، ترکیب دیدگاه های آنها دستاوردهای بسیاری خواهد داشت و به عنوان مثال، اولاً، می تواند سبب رهایی جامعه شناسی از دیدگاه عاطفه گرایانی می شود که ضمن ارجاع به برخی دیدگاه های روان شناسی، مردم شناسی و روان کاوی معتقدند تفکر و باورهای مذهبی از حالات عاطفی ذهن سرچشمه می گیرند و ثانیاً، قادر است چهارچوب کارآمدی برای بررسی جایگاه دین در نظم اجتماعی پیشامدرن فراهم نماید. با این مقدمات، در ادامه این نوشتار می کوشیم ضمن طرح چهارچوب های روشی و بینشی وبر و دورکیم در زمینه تبیین باورهای دینی به دو سؤال زیر پاسخ بدهیم:
الف) چگونه می توان دیدگاه های کاملاً متفاوت وبر و دورکیم را پیوند داد؟
ب) پیوند دیدگاه های وبر و دورکیم چه نتایج تحلیلی خواهد داشت؟
روش: در این مقاله از روش کتابخانه ای بهره برده شده است و ضمن رجوع به آثار اصلی وبر و دورکیم، کوشیده ایم تا هم زمان آثار مفسران قدیمی تر و عمدتاً آمریکایی، و نیز دیدگاه های نویسندگان جدیدتر و عمدتاً اروپایی را مورد توجه قرار دهیم؛ زیرا به نظر می رسد تصویر ساخته شده توسط نویسندگانی مانند هانس گرث و رایت میلز یا تالکوت پارسونز با نویسندگان کتاب «وبر؛ راهنمای کیمبریج» یا ریمون بودن تفاوت های قابل توجهی را نشان می دهد.
نتایج: مطابق مطالعه صورت گرفته مهم ترین ظرفیت های مغفول بهره برداری از نظریه وبر عبارت اند از: 1. تأکید بر عقلانیت پذیری نامشهود در بستر تکامل گرایی پیچیده؛ 2. اخذ معنا به عنوان جوهره عقلانیت، کنش، خودآگاهی، آزادی و اخلاق انسانی. همچنین، اصلی ترین محدودیت های موجود در دیدگاه وبر را می توان در موارد زیر خلاصه کرد: 1. گرایش به فردگرایی روش شناختی و درنتیجه، غلبه نوعی نظرگاه شبه روان شناختی؛ 2. کانونی شدن معانی ذهنی و لاجرم، کم توجهی به کنش های سنتی مانند عادات، عرف و رفتارهای تقلیدی؛ 3. تبیین مجمل کاریزما در جامعه شناسی دین، در کنار حاکمیت نتیجه گرایی در تعریف رهبری سیاسی؛ 4. تقدم بخشی به اقتصاد در مطالعه تغییرات اجتماعی و عدم ارائه فرآیندی واحد پیرامون آن.
در مقابل، چالش های بنیادی استفاده از نظریه دورکیم شامل موارد زیر است: 1. تفکیک امر ناسوتی و لاهوتی، به عنوان زمینه ساز خداپنداری جامعه؛ 2. نگرش منفی به عاملیت فردی، محوریت یابی مناسک جمعی و نادیده انگاری اختیار و عقلانیت انسان. به علاوه، کلیدی ترین امکان ترمیمی در دیدگاه دورکیم را می توان، برجسته سازی نمادها و مناسک مذهبی و نسبت آن با ظهور فرق انحرافی و سازوکارهای کنترلی دانست. بدین ترتیب، ایجاد پیوند میان دیدگاه های وبر و دورکیم مستلزم توجه به این مؤلفه ها می باشد: 1. گذر از تکامل گرایی تک خطی و پیامدهای روشی و بینشی آن در مطالعه ادیان گوناگون؛ 2. تخفیف ابعاد تنش آفرین تلفیق دو رویکرد، با میانجیگری نظریه های روان شناختی؛ 3. ترسیم زوایای عقلانی و غیرعقلانی کنش های عاطفی و سنتی. با چنین مقدماتی، نتایج تحلیلی پیوند دیدگاه های وبر و دورکیم عبارت است از: 1. امکان مطالعه عقلانی باورها و رفتارها بدون ارجاع به نفع باوری و وهم گرایی؛ 2. ایجاد توازن در مطالعه دین به مثابه منبع تغییر و ثبات جوامع؛ 3. برقراری تناسب میان ایده های ساخت مناسک و پرورش شخصیت (سیاستمدار و تیپ های شخصیتی) در امتدادیابی ادیان؛ 4. بسط اخلاق اعتقادی و بازشناسی دوگانه فعال ثابت قدم (اخلاق قهرمانی) و منفعل سؤال کننده (اخلاق نفع طلبی).
بحث و نتیجه گیری: نظر به آنچه پیرامون چگونگی پیوند دیدگاه های وبر و دورکیم و نیز نتایج تحلیلی چنین پیوندی گفته شد بصیرت های بینشی و روشی وبر عبارت اند از: 1. کاریزما و ایده های او مهم ترین منشأ پیدایش دین است؛ 2. امکان حفظ، انتقال، انحراف و... قدرت کاریزمایی متصور است؛ 3. چنانچه ایده های کاریزما تبدیل به عنصر اصلی سازنده سبک زندگی جامعه نشود، نمی توان از پیدایش یک دین جدید سخن گفت؛ 4. یکی از عمده ترین راه های حفظ، انتقال یا انحراف ایده های کاریزمایی مربوط به افرادی است که در فرآیندهای اقتصادی - سیاسی پساکاریزما نقش داشته و منتفع می شوند؛ 5. در لحظه پیدایش کاریزمای عقلانیت، جایگاه تعیین کننده ای در گسترش ایده های کاریزمایی دارد؛ اما به تدریج عقلانیت ارزشی ناب و نوآورانه تبدیل به نوعی عقلانیت ارزشی گاه سنتی یا تقلیدی می شود؛ 6. عقلانیت ارزش شناختی که برانگیزنده کنش عقلانی - ارزشی است، مبدأ ترسیم اخلاق اعتقادی - ارزشی می شود؛ 7. در فقدان کاریزما و چه بسا در موقعیت های تعارض آمیز، امکان خلق اخلاق قهرمانی و نیز ظهور شخصیت - به مثابه کسی که کلیت زندگی اش را براساس عقاید خاصی بنا کرده و در لحظات ویژه ای این ارزش ها را به تمامیت می رساند - مهیا می شود؛ 8. کنش های سنتی و عاطفی، کنش هایی متکی بر رسوم، عادات و تقلید هستند که اگرچه دارای سطوح پایین تر عقلانیت هستند، اما قابل مطالعه اند؛ 9. تحول ادیان برپایه نوعی تکامل گرایی پیچیده در عقلانیت ارزشی- اعتقادی صورت می پذیرد؛ اما این امر، نافی تأثیرگذاری احتمالی ذی نفعان و شرایط اقتصادی و سیاسی نیست.
بصیرت های ترمیمی دورکیم نیز عبارت اند از: 1. ریشه امور الزام آور فردی و جمعی (نظم اجتماعی) در نیرویی فراتر از تک تک انسان ها (امر قدسی) است؛ 2. در دوره های ثبات که از لحظه پیدایش عقاید مذهبی فاصله بسیاری پدید آمده است، عواطف و احساسات نقش مهمی در حفظ دین دارند و به واسطه نمادها و مناسک جمعی دینی، تقویت و بازتولید می شوند؛ 3. چنانچه نمادها و مناسک، دستخوش تعابیر و تفاسیر دلخواهانه قرار گیرند، امکان شکل گیری فرقه های جدید افزایش می یابد و چه بسا بدعت در اصول دین سبب زیر سؤال رفتن اساس عقاید دینی بشود؛ 4. هر دینی، سازوکارهای ویژه ای برای کنترل درونی و بیرونی (حفظ) عقاید و مناسک خویش دارد و نمی تواند نسبت به تضعیف و انکار آراء و آیین های خود بی تفاوت باشد؛ 5. همواره صورت هایی از ایجاد دین فردی، دهری گری (افراد زندیق) و قانون گذاری (بدعت آوری) شخصی وجود دارد که بی ارتباط با دین جمعی نیست؛ 6. تقاضای مردم از جادوگر بیش از آنکه در چهارچوب رهاوردهای مرسوم دین جمعی باشد، ناظر به رفع نیازها و خواسته های شخصی است.
بدین ترتیب، می توان گفت: اگر رویکرد بینشی و روشی وبر به واسطه طرح مفاهیم عقلانیت، کاریزما و اختیار، ظرفیت قابل قبولی برای شناخت پویایی شناسی دین دارد، دیدگاه دورکیم ازطریق طرح مفاهیم احساسات، مناسک و اجبار، ظرفیت بالایی به منظور مطالعه ایستایی شناسی دین دارد.
بررسی تطبیقی ارزیابی کیفیت تدریس در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۵
55 - 75
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش عالی ایران با مسائل و چالش هایی در سطح جهانی و ملی، روبرو است. چنانچه کیفیت مؤلفه های دانشگاه مد نظر قرار نگیرد، موجب اتلاف منابع می شود. کیفیت تدریس استادان در آموزش عالی نیز از ملاک هایی است که در ارزیابی کیفیت فرآیندها می تواند مورد توجه قرار گیرد. کیفیت آموزش و تدریس می تواند آثار ارزشمندی را به جای گذارد و ارزش و شایستگی های نیروی انسانی را بالا ببرد. این پژوهش با روش بررسی تطبیقی انجام شده است و در آن روند ارزیابی کیفیت تدریس در ایران و شش کشور (فرانسه، آمریکا، انگلستان، استرالیا، هند و ژاپن) مورد بررسی قرار گرفته است. روش نمونه گیری کشورها در این پژوهش بر اساس انتخاب راهبردی نمونه ها و با شیوه نمونه گیری هدف مند انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که در بسیاری از کشورهای مورد مقایسه، ارزیابی از کیفیت تدریس استادان توسط منابع و گروه های داخلی و خارجی گوناگون انجام می شود و نیز مؤلفه های زیادی را در بردارد. درحالی که در ایران، ارزیابی کیفیت تدریس استادان بیشتر از سوی دانشجویان انجام می گیرد. درنهایت برای بهبود ارزیابی کیفیت تدریس در آموزش عالی ایران پیشنهاد هایی ارائه شد.
مدل ساختاری تأثیر هوش سازمانی و مهارت های مدیریت کوانتومی بر قابلیت چابکی سازمانی (مطالعه ای در آموزش عالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
163 - 189
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر هوش سازمانی و مهارت های مدیریت کوانتومی بر قابلیت چابکی سازمانی اجرا شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی، مبتنی بر معادلات ساختاری است و جامعه آماری شامل همه مدیران دانشگاه های منتخب شهر اصفهان بودند و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم 165 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها سه پرسشنامه (هوش سازمانی (آلبرشت)، مهارت های مدیریت کوانتومی محقق ساخته، قابلیت های چابکی سازمانی (شریفی وژانگ)) بود که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 97/0 ، 92/0 و 93/0 برآورد شد و روایی محتوایی و سازه و تحلیل عاملی آنها (پرسشنامه ها) تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی، رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد: الف) هوش سازمانی بر قابلیت چابکی سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری دارد (001/0=P)؛ ب) هوش سازمانی بر مهارت های مدیریت کوانتومی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری دارد (001/0=P)؛ ج) مهارت های مدیریت کوانتومی بر قابلیت چابکی سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری دارد (001/0=P)؛ د) هوش سازمانی و مهارت های مدیریت کوانتومی بر قابلیت های چابکی سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری دارند (001/0=P).
تأثیر آموزش محتوای درس دانش خانواده و جمعیت بر میزان نگرش به زندگی دانشجویان دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق، بررسی تأثیر آموزش درس دانش خانواده و جمعیت بر میزان نگرش به زندگی دانشجویان دختر بوده است. روش : پژوهش حاضر، تحقیقی شبه آزمایشی است. برای دسترسی به اهداف از طرح پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه استفاده شد. جامعه آماری، دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان به تعداد 5067 نفر بودند که در نیمسال اول 95-94 مشغول تحصیل بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 356 نفر برآورد شد. منتخبان به پرسشنامه نگرش به زندگی پاسخ دادند. با در نظر گرفتن نمره کمتر از 56 در آزمون، 50 نفر شرایط ورود به تحقیق را پیدا کردند. پس از 14 جلسه آموزش، مجدداً آزمون گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفته است. یافته ها : بین نتایج پیش آزمون و پس آزمون به لحاظ میانگین نمرات خرده مقیاس چارچوب و تکمیل و در نهایت شاخصِ نگرش به زندگی؛ قبل و بعد از آموزش تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری : محتوای مناسب و آموزش صحیح از عوامل مهم تأثیرگذار بر تغییر نگرشها و دیدگاههای افراد است، به خصوص اگر این محتوای مناسب به صورت فراگیر و نظام مند در برنامه درسی دانشگاه گنجانده شود. الزام درس دو واحدی دانش خانواده و جمعیت، تأثیر معناداری بر میزان نگرش به زندگی دانشجویان داشت