فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۳
47 - 73
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی و کیفیت آموزش از مسائل مهم و مورد توجه نظریه پردازان از یکسو، و دست اندرکاران نظام های آموزشی از سویی دیگر است. هدف مقاله حاضر، بررسی رویکردهای مختلف ارزشیابی آموزشی و الگوهای کیفیت آموزشی می باشد. این تحقیق به روش بررسی اسنادی انجام شده است. جامعه آماری آن، منابع و اسناد موجود در مقوله ارزشیابی و الگوهای کیفیت آموزشی بود که نمونه به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند و بر اساس روش تحلیلی – تفسیری نقاط کانونی هریک از رویکردهای ارزشیابی و الگوهای کیفیت آموزشی مورد شناسایی و پیوندهای بین آنها تبیین شده است. یافته های تحقیق نشان داد که رویکرد ارزشیابی هدف محور با الگوی کیفیت هدف محور، رویکرد مدیریت محور با الگوی رضایت مندی و رویکرد ارزشیابی طبیعت گرایانه یا مشارکت کننده محور با الگوی یادگیری سازمانی ارتباط دارند. افزون بر این نتایج تحقیق، بیانگر آن است که رویکرد ارزشیابی متخصص محور از این حیث که متخصصان همواره درگیر ارزشیابی هستند، با تمامی الگوهای کیفیت آموزشی پیوند دارد. بر این اساس، برای تحقق و تضمین کیفیت نظام آموزشی باید به پیوندهای میان رویکردهای ارزشیابی و الگوهای کیفیت توجه کرد.
تناسب آموزش عالی با تأکید بر نقش اجتماعی دانشگاه در جامعه دانش محور
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۳
121 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تبیین ابعاد مفهوم تناسب آموزش عالی با تأکید بر درک مفهوم نقش اجتماعی دانشگاه در گفتمان جامعه دانشی است. تعریف کارکرد خدمت به جامعه در کنار دو کارکرد اصلی نظام آموزش عالی یعنی آموزش و پژوهش بر نقش اجتماعی دانشگاه ها در پاسخگویی به نیازها و انتظارات جامعه در سطوح مختلف آن دلالت دارد. عنصر کلیدی در ارزیابی اثربخشی و کارایی این نظام، «تناسب» می باشد که به عنوان معیاری در کنار سایر معیارهای کیفیت و شفافیت، مطرح است. بنابراین، در پاسخ به این سوال اساسی که کارکرد جدید دانشگاه در جامعه دانشی چگونه معنا می شود و با مدنظر قرار دادن چه معیارهایی می توان با چالش هایی که دانشگاه ها در هزاره سوم با آن روبه رو هستند، مقابله کرد. در این خصوص، دیدگاه های مُطلّعان کلیدی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این مصاحبه ها، «تناسب» را به عنوان یک مقوله کانونی در ارتباط با چهار مقوله فرعی دیگر شناسایی کرد. تناسب آموزش، تناسب پژوهش، تناسب تخصص، تناسب دانش و تناسب رشته تحصیلی از جمله ملاک های اصلی در تعریف و اندازه گیری تناسب در آموزش عالی به شمار می آیند. علاوه بر این، با تقویت و ارتقای فرهنگ دانشگاهی، ساختار و مدیریت، جنبه های مالی و اقتصادی، سیاست های آموزشی و پژوهشی و نظام سنجش و ثبت حقوقی مناسب می توان بسترهای لازم برای ایجاد تناسب را فراهم نمود.
تأمین مالی کسب و کارهای جدید در نظام های مالی رابطه مدار و قانون مدار
منبع:
مجلس و راهبرد سال هجدهم بهار ۱۳۹۰ شماره ۶۵
105 - 134
حوزههای تخصصی:
انقلاب فرهنگی
منبع:
حضور بهار ۱۳۹۰ شماره ۷۶
چشم انداز و مأموریت مؤسسه های آموزش عالی غیردولتی (غیرانتفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۵
115 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تحلیل و بررسی چشم انداز، مأموریت و عوامل مؤثر در موفقیت اجرایی برنامه راهبردی مؤسسات آموزش عالی غیردولتی غیرانتفاعی در ایران است.
جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیئت علمی و مدیران 85 دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی غیردولتی (غیرانتفاعی) فعال در کشور می باشد. نمونه های آماری پژوهش بر اساس جدول مورگان شامل 108 نفر از اعضای هیئت علمی و مدیران است. ابزار آزمون شامل 2 پرسشنامه محقق ساخته، یکی پاسخ باز و دیگری پاسخ بسته می باشد. روایی درونی (محتوی) بر اساس نظر خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفا کرونباخ 86/. برآورد و مورد تأیید قرار گرفت. نمونه ها برای پرسشنامه پاسخ باز بصورت تصادفی سهمیه ای و برای پرسشنامه پاسخ بسته بصورت تصادفی ساده انتخاب گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی از قبیل فراوانی، درصد، نمودار و جداول استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی غیردولتی غیرانتفاعی، معتقدند که این دانشگاه ها و مؤسسات از لحاظ توجه به چشم انداز (با کسب امتیاز میانگین 56/3) و انجام رسالت و مأموریت ها (با کسب امتیاز میانگین 67/4) موفق بوده اند و همچنین در زمینه اجرای برنامه راهبردی (با کسب امتیاز میانگین 56/3) در سطح بالاتر از متوسط و در حد مطلوب عمل نموده اند. بر این اساس تدوین، اجرا و نظارت بر اجرای برنامه راهبردی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی، زمینه ارتقای کیفیت عملکرد آنها را ارتقا می بخشد.
میان رشته گرایی و ظهور علم جلودارِ سرحدّی بررسی خاستگاه، ظرفیت ها و بایسته های میان رشته ای شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان رشته گرایی، علامتی از بحران رویکرد های سنتی به علم ورزی و مدل های متعارف برنامه ریزی آموزشی و درسی و ساختارهای معمول دپارتمان ها و تخصصهای دانشگاهی است. هدف از این مقاله شناخت زمینه های پیدایی و برآمدن میان رشته ای شدن، پیشران های آن، ظرفیت ها ومحدودیت ها و آسیب پذیری ها، و سرانجام الزامات وبایسته های آن است. روش تحقیق فراتحلیل کیفی تحقیقات قبلی به منظور افق گشایی برای فعالیتها و برنامه های دانشگاه وآموزش عالی در ایران به کار رفته است. هشت دسته عوامل مؤثر به شرح 1. تحولات ساختی –کارکردی در علم، 2. تحولات کلان پارادیمی، 3. تحولات فناوری اطلاعات وارتباطات، 4. تحولات انتظارات بیرونی از علم، 5. تحولات ناشی از کشش تقاضا، 6. عامل جهانی شدن، 7. تحولات نهادی و8. عامل فناوری شناسایی شد. ظرفیت ها و محدودیتهای هر یک از رویکردهای رشته ای و میان رشته ای هم سنجی شد. علم جلودار سرحدی، علمی پیشرو در کران های نوپدید دانش بشری، رهیافتی پیشرو برای توسعه جهان اجتماعی با مرجعیت علم است وبدون پارادایم میان رشته ای و رویکرد شبکه ای قابل پی جویی نیست. با وجود کارایی های فراوان فعالیت میان رشته ای به دلیل معرض ها و آسیب پذیری ها، لازم است در این فعالیت ها احتیاط کرد. هفت گروه از بایسته های راهبردی فعالیت های آموزشی وپژوهشی میان رشته ای به همراه سازوکارهای اجرایی به دست آمد. میان رشته ای شدن مستلزم رویکرد فلسفه علم پیچیده ای است که تمایزات علم را با تشابهاتشان تألیف می کند
موج چهارم تحول در فضای علمی دانشگاه (نگاهی میان رشته ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسوولیت دانشگاه ها در امر توسعه سرمایه های انسانی با هدف حل مسایل روز، با مشکل روبرو شده و دانش آموختگان آموزش عالی در چارچوب تقسیم کار موجود، پاسخگوی نیازهای جامعه ایدئولوژیک ایران نیستند. این مقاله با هدف تبیین تحول در دانشگاه ها و ضرورت توجه به مطالعات میان رشته ای در جهت پاسخگویی به عدم کارآمدی ساختار اقتصادی به تحریر درآمده است. پوشش منطقی پیوند میان رشته ای به منظور انسجام تخصص های جدید، می تواند ساختار اقتصادی ایران را، که با عدم تعادل روبرو می باشد، از بحران خارج نموده، شرایط پویایی را در نظام سیاسی ـ اجتماعی، در جهت افزایش بهره وری، نوید دهد.
آزادسازی، فعال نمودن و انعکاس پذیری، سه اصل برای پویایی امر آموزش عالی است. ادغام دانش موجود با هدف ایجاد تخصص های جدید، ساختار دانشگاه ها را با تعییر روبرو خواهد کرد. این تغییر می بایست در یک چارچوب منطقی، اعتماد دانش پژوهان را به رشته های تحصیلی جدید بدنبال داشته باشد. آماده سازی جامعه برای کنش های پیش رو باید بهره وری نظام سیاسی ـ اجتماعی را افزایش دهد، تا پویایی به ساختار اقتصادی برگردد.
فرصت های نابرابر اقتصادی و چالش های توسعه رقابت در اقتصاد ایران
منبع:
مجلس و راهبرد سال هجدهم بهار ۱۳۹۰ شماره ۶۵
67 - 104
حوزههای تخصصی:
نگرش اعضای هیئت علمی و آموزش های مورد نیاز برای پاسخگویی به چالش های آموزش عالی در اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
129 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی جریان بلونیا[1] ایجاد حوزه آموزش عالی در منطقه اروپاست که شرایط لازم را برای سنجش، مقایسه و یکپارچه سازی نظام های آموزش عالی موجود در سراسر اروپا، فراهم می آورد. این هدف سپس به «حوزه آموزش عالی اروپا» به رسمیت شناخته شد. پیوستن دانشگاه های اروپا به «حوزه آموزش عالی اروپا» و از آن جمله دانشگاه های اسپانیا، رویارویی چالشی جدید را در پی داشته است. برای اجرای تغییرات ضروری در تربیت و ارتقای اعضای هیئت علمی، مدیران و سیاست گذاران دانشگاهی باید در طراحی برنامه های تربیتی، دانش، علایق و نیازهای اعضای هیئت علمی را مدنظر قرار دهند. پژوهش حاضر با توجه به مسائل فوق در دانشگاه مادرید اسپانیا اجرا شد. نمونه آماری تحقیق شامل 257 استاد، از ده دانشکده مختلف پردیس دانشگاه مادرید است. هدف این تحقیق بررسی میزان آگاهی و علایق اعضای هیئت علمی در خصوص تغییر در نظام آموزش عالی اروپا و همچنین کمک به اعضای هیئت علمی برای رویارویی با چالش های ایجاد شده ناشی از تشکیل حوزه آموزش عالی اروپا، می باشد. این مطالعه تلاش می کند تا اهمیت و جایگاه اعضای هیئت علمی را در ارتقای حرفه ای مورد بررسی قرار داده و در یابد چگونه می توان رویکردهای موجود ارتقای حرفه ای در سطح دانشگاه ها را، ارتقا بخشید. نتایج حاصل نشان می دهد که در کنار مقاومت اعضای هیئت علمی دانشگاه در برابر تغییرات ساختاری، بسیاری از اثرات حاصل از این تغییرات بر آموزش عالی اروپا از نظر دور مانده و مورد بررسی قرار نگرفته است. در این زمینه بسیاری از اعضای هیئت علمی بیان می کنند آگاهی کامل از فرایند و میزان سازگاری این تغییرات از جمله متغیرهای کمّی مهم در این فرایند است. پاسخ های اعضای هیئت علمی همچنین نیاز به راهنمایی و یا آموزش هایی برای بکارگیری روش تدریس نوین در دانشگاه و بکارگیری راهبردهای مناسب در فعالیت های حوزه آموزش عالی را روشن می سازد.
<br clear="all" />
[1]. Bologna
نقش و عملکرد قانون نحوه تأمین هیئت علمی طرح سربازی در تأمین هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۳
75 - 91
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی نیروی انسانی، برای تأمین هیئت علمی مورد نیاز دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی تلاشی هدفمند برای پیش بینی، بکارگیری، حفظ و اعتلای نیروی انسانی در نظام آموزش عالی کشور است. دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور به طرق مختلف از جمله از طریق قانون نحوه تأمین هیئت علمی (طرح سربازی) مصوب 1/3/1365 مجلس شورای اسلامی، هیئت علمی مورد نیاز خود را در بخش آموزشی و تحقیقاتی تأمین می کنند.
در این مقاله، تاریخچه شکل گیری ، اهمیت و ضرورت، اهداف و فرایند انجام قانون نحوه تأمین هیئت علمی (طرح سربازی)، عملکرد وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری و نتایج حاصل از آن مورد بررسی قرار می گیرد.
آموزش از دور و توسعه انسانی (مورد دانشگاه پیام نور)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۴
123 - 140
حوزههای تخصصی:
توسعه آموزش عالی از منابع اصلی توسعه انسانی کشورها به حساب می آید. دو دهه از زمانی که برای اولین بار از شاخص توسعه انسانی توسط برنامه توسعه سازمان ملل برای طبقه بندی کشورها با رویکرد توسعه انسانی استفاده شده، می گذرد. بر اساس این شاخص میزان تحصیلات، متوسط درآمد و متوسط طول عمر تعیین کننده رتبه کشورها در توسعه انسانی است. هدف از این مقاله بررسی تأثیر آموزش از دور در آموزش عالی بر توسعه انسانی است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به شیوه بررسی تحلیل روندها به بررسی اثر آموزش از دور بر توسعه انسانی ایران پرداخته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که آموزش عالی با استفاده از روش های جدید آموزش از دور و حذف بسیاری از محدودیت های مکانی و زمانی در آموزش های متداول، توانسته است بخشی از افرادی را که دانشگاه های رسمی و سنتی قادر به ارائه خدمات آموزشی به آنها نیستند، پوشش دهد و کمک شایان توجهی را از طریق انباشت سرمایه انسانی، افزایش نرخ پوشش تحصیلی، افزایش دسترسی و برابری آموزشی، مشارکت بیشتر زنان، کاهش هزینه تحصیل و استفاده از روش های نوین آموزشی به توسعه انسانی در کشور بنماید. افزون بر این نتایج پژوهش نشان می دهد که از سال 2000 تا سال 2007 اثر آموزش از دور بر شاخص توسعه انسانی افزایش داشته است و به 003/0 رسیده است.
ارزشیابی تعلق و تعهد سازمانی دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۵
59 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این تحقیق ارزشیابی تعلق و تعهد سازمانی دانشجویان دانشگاه شیراز بر اساس عوامل جمعیت شناختی بود. جامعه آماری شامل 2708 نفر دانشجوی ورودی سال 1388 دانشگاه در دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای و فرمول کوکران تعداد 337 نفر انتخاب و پرسشنامه تعلق و تعهد سازمانی دمیرای[1] (2008) که روایی و پایایی آن محاسبه شده است بین آنان توزیع و گردآوری شد. داده ها با استفاده از برخی روش های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. که نتایج نشان داد:
1) میزان تعلق و تعهد سازمانی دانشجویان دانشگاه شیراز کمتر از سطح کفایت مطلوب (75%) و بالاتر از حداقل قابل قبول (50%) می باشد. 2) میانگین تعلق و تعهد سازمانی دانشجویان زن بالاتر از مردان می باشد. 3) بالاترین میانگین تعلق سازمانی مربوط به دانشجویان مهندسی و کمترین میانگین مربوط به دانشجویان علوم پایه می باشد ولی تفاوت بین دو گروه معنی دار نیست. 4) دانشجویان رشته های علوم انسانی از بیشترین و دانشجویان رشته های مهندسی از کمترین میزان تعهد سازمانی به دانشگاه برخوردار هستند. 5) میانگین تعلق و تعهد سازمانی دانشجویان کارشناسی ارشد به طور معنی داری بیشتر از دانشجویان کارشناسی است.
<br clear="all" />
5. Demiray
بررسی خودکارآمدی رایانه ای و نگرش دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان نسبت به استفاده از رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
63 - 84
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی خودکارآمدی رایانه ای و نگرش دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان نسبت به استفاده از رایانه انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان در نیمسال دوم سال تحصیلی 89-88 می باشد؛ نمونه این پژوهش از 372 نفر از دانشجویان انتخاب شده است. روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی، ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده و برای تحلیل آماری داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و f استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که سطح نگرش نسبت به رایانه و خودکارآمدی رایانه ای دانشجویان در حد متوسطی می باشد و از متغیرهای نگرش نسبت به رایانه، میل و رغبت، اعتماد و اضطراب در نگرش دانشجویان نسبت به رایانه تأثیر داشته، اما متغیر سودمندی تأثیری نداشته است. همچنین خرده مقیاس های خودکارآمدی رایانه ای در خودکارآمدی دانشجویان تأثیر داشته است. شرکت در دوره های مربوط به آشنایی با رایانه در نگرش نسبت به رایانه و خودکارآمدی رایانه ای مؤثر بوده است و بین خودکارآمدی رایانه ای و جنسیت، خودکارآمدی رایانه ای و مقطع تحصیلی و نگرش نسبت به رایانه و خودکارآمدی رایانه ای بر حسب دانشکده تفاوت معنی دار می باشد.
«فهم انتقادی»، پیش شرط روش شناختی مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار، مشکل عمدة اجرای طرح ها و پژوهش های میان رشته ای در این نکته دیده شده است که در این گونه طرح ها در نهایت دو نوع الگوی روش شناختی در برابر هم صف آرایی می کنند که همانا روش شناسی کمیِ مورد استفاده در علوم طبیعی و روش شناسی کیفیِ مورد استفاده در علوم انسانی و اجتماعی است. این مشکل، کار را به جایی رسانده است که گفت وگوی سودمند و سازنده میان متخصصان وابسته به هر یک از این دو الگو در یافتن زبانی مشترک برای رسیدن به چشم اندازهایی درخور که راهگشای حل مسائل و مشکلات انسانی و اجتماعی باشد، به بن بست رسیده است. مسألة ترجمه پذیری نیز در سایة همین مشکل سر برمی آورد و ازاین رو توجه به زبان و معیارهای ارتباطیِ آن در کانون توجه قرار می گیرد. در این جستار نخست به بیان ریشه های چنین مشکلی پرداخته شده و ضمن برشمردن ویژگی ها و نیز بنیان های نظری هر دو الگو، بن بست ارتباط میان این دو الگو واکاوی و تحلیل می شود. سپس با بهره گیری از نظریة کنش ارتباطی و کاربردشناسی جهانی و بر پایة معیارهای نظریة انتقادی، راه برون رفت از این بن بست، در کاربست روش «فهم انتقادی» دیده شده است. روشن است که الگوی روش شناختی خود این جستار همانا روش شناسی ارتباطیِ برآمده از آرا و اندیشه های هابرماس است.
عدم صداقت علمی تهدیدی برای شرافت نظام آموزش عالی: مروری بر عوامل فردی و زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
9 - 30
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از کشورها، پژوهش های زیادی به منظور تعیین عوامل مؤثر بر عدم صداقت علمی انجام گرفته است. با این وجود، در ایران پژوهش جامعی برای تعیین عوامل وابسته با این پدیده انجام نشده است. هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل فردی و زمینه ای مرتبط با عدم صداقت علمی است. روش پژوهش کتابخانه ای بوده و تعدادی از مهم ترین واژه های مرتبط با موضوع مانند: اخلاق علمی، کمال علمی، عدم صداقت علمی، تقلب علمی و سوءرفتار علمی در پایگاه های اطلاعات علمی داخلی و خارجی جستجو شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عدم صداقت علمی باید عملی فراتر از تقلب در آزمون در نظر گرفته شود. به علاوه، متغیرهای فردی (مانند سن، جنس، رشته تحصیلی و ویژگی های شخصیتی) و زمینه ای (مانند: اساتید، قوانین شرافت علمی، شدت مجازات ها و تأثیر هم سالان) زیادی وجود دارد که می تواند بر عدم صداقت علمی تأثیرگذار باشد. این عوامل برمبنای پژوهش های موجود دسته بندی و منابع پژوهشی آن ارائه شده است. راهکارهایی نیز برای جلوگیری از عدم صداقت علمی ارائه شده است.
وضعیت حوزه های علمی معاصر، نهضت ترجمه و زمینه ها و عناصر شکل گیری نهضت
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله اهداف سه گانه ذیل را پیگیری کرده است: نخست، شناسایی حوزه های علمی معاصر نهضت ترجمه (از اواخر قرن اول تا اواخر قرن سوم)؛ دوم، بررسی فرایند ترجمه و نقل علوم از حوزه های علمی وقت دنیا؛ سوم، بررسی عوامل و زمینه های راه اندازی و تقویت نهضت ترجمه. روش: برای تحقق این سه هدف با روش مطالعه کتابخانه ای، نخست گزارشی اجمالی از وضعیت فرهنگی و علمی اعراب جاهلی ارائه و به دنبال آن، مراکز علمی معاصر صدر اسلام (حوزه علمی اسکندریه، حوزه علمی سریانی و بلاد شرق ادنی، حوزه علمی ایرانی، حوزه علمی هندی) شناسایی و به صورت اجمالی وضعیت تاریخی- علمی آنها بررسی و گزارشی از نحوه و موارد ترجمه شده و دانشمندان مترجم هر حوزه، ارائه شده است. یافته: عوامل و زمینه های شکل گیری ترجمه علوم حوزه های علمی مذکور و همچنین موارد تاثیرگذار در گسترش فرایند نهضت ترجمه، شناسایی و معرفی شده است. نتیجه گیری: دین اسلام به دلیل جهان بینی و مبانی معرفتی و ارزشی خود، با علومی که مبتنی بر منابع معرفت عقلی، تجربی و شهودی حاصل شده اند، برخورد مثبت دارد؛ حتی اگر این علوم در فرهنگ ها و تمدن های غیر دینی متولد شده باشند. حوزه های علمی ایرانی، هندی، سریانی و بلاد شرق ادنی و اسکندریه، مهم ترین مراکزی بودند که علومی از قبیل فلسفه، منطق، پزشکی، نجوم، ریاضیات، موسیقی و گاه ادبیات، از آنها به زبان عربی ترجمه شد و مورد استفاده مسلمین قرار گرفت.
مدل سازی روابط هستی شناختی و معرفت شناختی علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاوش در چیستی و چگونگی رابطة علم و دین و مدل سازی این رابطه هدف اصلی این مقاله است. دیدگاه هایی که درصدد تبیین رابطة علم و دین برآمده اند (دیدگاه های تمایز، تعارض، تلاقی و تأیید، و دیدگاه مکملیت) هریک فقط به یک جنبه از این ارتباط پرداخته اند و همگی در این نقص سهیم اند که عمدتاً بر جنبه های عملی و کاربردی تعامل میان علم و دین تأکید می کنند و مدل نظری مشخصی را، در خصوص رویارویی گزاره های علمی و گزاره های الاهیاتی و نحوة رابطة آن ها با یک دیگر، ارائه نمی دهند. در مسیر ارائة چنین مدلی و با نگاهی دقیق به دو مقولة علم و دین و به تبع آن، رابطة میان آن ها، می توان چهار رویکرد متمایز، هرچند مرتبط با هم، را در این خصوص از یک دیگر تمییز داد: رویکردهای هستی شناسانه، معرفت شناسانه، معناشناسانه، و تکوینی. در این مقاله ضمن تبیین رابطة علم و دین در دو حوزة هستی شناسی و معرفت شناسی، دو مدل در خصوص تبیین این رابطه در دو حوزة مذکور ارائه می شود. برای مدل سازی و تبیین رابطة هستی شناختی علم و دین، از نمای مکانیکی مولکول DNA بهره می گیریم و سپس مدل را بر اساس سه مفهوم حقایق دینی، حقایق طبیعی، و نقاط انطباق ارائه می کنیم؛ مدلی که برای تبیین رابطة معرفت شناختی گزاره های علمی و گزاره های الاهیاتی ارائه می شود بر مبنای تفکیک میان هستة سخت نظریات علمی و الاهیات دینی از کمربند محافظ آن ها استوار است. پس از ارائة مدل های مذکور، سعی می کنیم تا انسجام منطقی آن ها را نشان دهیم.
بررسی رابطه میان مهندسی فرهنگی و سند چشم انداز ایران 1404
حوزههای تخصصی:
باربور و یکپارچگی علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایان باربور، استاد فیزیک و صاحب کرسی ادیان، بی گمان یکی از شخصیت های برجسته و تأثیرگذار در بحث های جدید دربارة روابط علم و دین است و انتشار کتاب مسائلی چند در زمینة علم و دین به قلم او، در سال 1996، نقطة تحول و حتی سرآغاز گفتمان امروزی علم و دین به حساب می آید. او دیدگاه ها یا مدل های پیشنهادشده دربارة نسبت میان علم و دین را در چهار گونة عمده دسته بندی می کند: تعارض، استقلال، گفت وگو، و یکپارچگی. تحلیل های شخصی وی از این موضوع در راستای رویکرد گفت وگو با گرایش آشکار به دیدگاه یکپارچگی و وحدت است که در بستر اندیشة پویشی و واقع گرایی انتقادی اش پرورانده شده است.