فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
اخلاق انتقال مفاهیم دینی با رویکرد کرامت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این نوشته تکاپویی است در شناسایی و شناساندن روش آموزش با رویکرد کرامت انسانی از دیدگاه متون وآثار اسلامی. روش: روش مقاله، تحلیل اسنادی است که با رجوع به متون اسلامی و آثار دانشمندان مسلمان تحقیق شده است. یافته ها: آموزش، یک رفتار دارای تأثیر مثبت یا منفی است؛ لذا نیازمند اخلاق است. اخلاق آموزش مفاهیم دینی، هدف، جهت و ابزار و منابع آن، با توجه به منابع اصلی معرفت دینی و لحاظ انسان با تعریف دین که مورد تکریم آفریدگاراست، حاصل می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که آموزش و انتقال مفاهیم با مهربانی، صداقت، آزادی و به دور از هر گونه اکراه و اجبار، توسط افراد متخصص و خیرخواه، در زمان و مکان مناسب، سازگار با اصل کرامت و شرافت انسان و تقدّس آموزش، موجب تعالی انسان در جهت نزدیکی به هدف خلقت و خداگونگی انسان می شود. نتیجه گیری: هر حوزه علمی، هندسه معرفتی خاص خود را دارد که برای دسترسی به هدف، باید آن را رعایت کند. از جمله نیازمندی های هر رشته علمی، تبیین هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی آن است. تبیین موضوعات سه گانه مذکور، به بیان هدف، ابزار، منابع و معیارهای آموزش با رویکرد کرامت انسانی کمک جدّی و اساسی می کند.
نقد و بررسی مبانی و پیش فرض های فنّاوری (از دیدگاه دین اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه فرهنگ دینی و فنّاوری، از جمله موضوعاتی است که برای تحقق جنبش نرم افزاری، نهضت تولید علم، معرفی سبک زندگی اسلامی و در نهایت، تمدن سازی ضرورت ویژه ای دارد. این مسئله که متأسفانه تاکنون ابعاد و زوایای آن به طور دقیق بررسی نشده است، مستلزم دانستن مبانی و پیش فرض های فنّاوری از یک سو و همچنین آثار، لوازم و پیامدهای آن از دیگر سو و سپس نقد دینی هر کدام است. هدف: هدف این مقاله با توجه به محدودیتی که نقد این مبانی و پیش فرض های فنّاوری تا مقدمه ای باشد بر تشریح تعامل و تأثیر متقابل دین و فنّاوری بر یکدیگر و سپس از خلال آن بتوان رابطه ابعاد مختلف دین مانند اخلاق، معنویت و .. را با دین بررسی نمود و فنّاوری را آسیب شناسی کرد، این پیش فرضها را می توان در سه گروه پیش فرض های فلسفی، اخلاقی، روانی (جمعاً 12 مورد) فهرست کرده که به نقد دینی هر یک اشاره شده است. روش: این تحقیق بنیادی است و نوع روش تحقیق آن تبیینی و تحلیلی می باشد و روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات آن هم با روش تحلیل اسنادی، سامان پذیرفته است. نتیجه گیری: از میان پیش فرض های فنّاوری، بعضی منطبق با دین، بعضی ضد دینی و اکثراً غیر دینی هستند. و نمی توان از این مبانی و پیش فرض ها ، توقع برآمدن یک فناوری اسلامی را داشت.
همکاری علمی بین المللی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در فاصله سال های 2005-2011 در پایگاه Web of Science(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همکاری علمی بین المللی یکی از زاویه های مهم همکاری علمی است که بررسی خصوصیات آن در میان محققان می تواند جنبه های تازه ای از رفتارهای ارتباط علمی آن ها را روشن نموده و در تدوین سیاست گذاری ها، مدیریت استراتژیک پژوهش و تسهیل همکاری به کار گرفته شود. در این راستا، هدف پژوهش حاضر تعیین همکاری علمی بین المللی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده است.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر تحلیل استنادی و نوع مطالعه کاربردی بوده است. این مطالعه بر روی مقالات جستجو شده در پایگاه استنادی Web of Science در بازه زمانی سال های 2011- 2005 میلادی انجام گرفته است. پس از بررسی و پالایش در برنامه Excel در نهایت تعداد 338 مقاله به دست آمد. یافته ها با استفاده از آمار توصیفی ( نمودارهای فراوانی) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی اسپیرمن) در نرم افزار Excel تحلیل شد.
یافته ها: تعداد کل مقالات تألیف مشترک همکاری بین المللی در طول دوره مورد بررسی 338 عدد بوده است که برابر با 6/11 درصد کل مقالات نمایه شده در Web of Science (2893 عدد) بوده است. ضریب همبستگی اسپیرمن نشان دهنده رابطه ای مثبت میان نرخ رشد کل مقالات با مقالات تألیف مشترک بین المللی است (344/0rs= )0 بیشترین همکاری به ترتیب با ایالات متحده آمریکا، استرالیا و انگلستان بوده است. در مجموع 313 عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز در چرخه تألیف مشترک بین المللی فعالیت داشته اند.
نتیجه گیری:به طورکلی می توان گفت روند تألیفات مشترک بین المللی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در دوره مورد بررسی رو به افزایش بوده است. در عین حال، نسبت مقالات تألیف مشترک بین المللی در مقایسه با کل مقالات پایین است. از طرف دیگر، معنی دار نبودن رابطه میان افزایش تولیدات علمی و افزایش همکاری ها می تواند حاکی از آن باشد که رشد کل مقالات الزاماً معلول رشد مقالات تألیف مشترک بین المللی نیست. عکس این رابطه نیز می تواند صحیح باشد.
بازشناسی گزاره های هرمنوتیک فلسفی و بررسی و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابتناء مطالعات و پژوهش های انسانی و اجتماعی بر الگوهای روش شناختی یکی از ضرورت های حوزة علوم انسانی در حال حاضر شده است. مکاتب، نحله ها و متفکران مختلف و تأثیرگذاری در این حوزه با دغدغة یادشده به مطالعه و تحقیق اشتغال دارند. یکی از این الگوهای روشی، روش های کیفی، تفهمی و به طور خاص روش هرمنوتیک است. این روش که به انواع و اقسام مختلفی تقسیم می شود، طرفداران و قائلین زیادی در مطالعات اجتماعی و انسانی و حتی اعتقادی و دینی پیدا کرده است. در فضای فکری معرفتی ایران نیز برخی از نویسندگان کاربست این روش را در مطالعات دینی و کلامی مطرح نموده اند که البته با مناقشات و چالش های علمی معرفتی فراوان مواجه شده اند. در مقالة حاضر ضمن تبیین ادلة هرمنوتیک فلسفی، با نگاهی انتقادی به این روش امعان نظر خواهد شد. هرمنوتیک فلسفی از دو زاویه نقد شده است که عبارت اند از: نقدهای درون هرمنوتیکی و برون هرمنوتیکی. مقصود از نقد درون هرمنوتیکی، مجادلاتی است که برخی از نحله ها و اشخاص قائل به هرمنوتیک طرح نموده اند. نقدهای برون هرمنوتیکی، بیان ایرادات هرمنوتیک فلسفی از دیدگاه جریان ها و اشخاصی است که خارج از چهارچوب هرمنوتیک به ارزیابی این روش پرداخته اند.
کارآفرینی در صنعت دانش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۵
11 - 37
حوزههای تخصصی:
صنعت دانش، یکی از صنایع مهم و کلیدی در عصر حاضر است که جایگاه برجسته ای در کشورهای پیشرفته دارد. کارآفرینی در این صنعت، مقدمه کارآفرینی در صنایع دیگر است. در مقاله حاضر، ضمن بررسی اکتشافی ادبیات نظری و تجربی «کارآفرینی مبتنی بر دانش»، کارآفرینی در صنعت دانش ایران در دروه 80 ساله «1305-1385» بررسی شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که کارآفرینی دانش و مبتنی بر دانش، در ایران بسیار ضعیف و ناپایدار بوده است. با مراجعه به نتایج بررسی های اکتشافی می توان دریافت که «عدم انگیزه کافی»، «دخالت بی قاعده، بی رویه و بیش از اندازه دولت در صنایع دانش و مبتنی بر دانش»، «سیاست های نامناسب»، «کمبود سرمایه انسانی کارآفرینی، سرمایه خطرپذیر و سرمایه اجتماعی»، «شرایط اقتصادی و اجتماعی نامناسب»، «ضعف فرهنگ کارآفرینی آکادمیک» و «زیر ساخت های کارآفرینی آکادمیک» از جمله عواملی هستند که موجب ضعف کارآفرینی در صنعت دانش شده اند. بدیهی است که برای توسعه کارآفرینی در این صنعت، لازم است که عوامل بازدارنده یاد شده از میان بر داشته شود و عوامل محرک تقویت شود.
دسته بندی موضوعی پایان نامه های تئاتر دفاع مقدس در سه دهه فعالیت دانشکده های هنرهای نمایشی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توان جهت دهی موضوعات آینده پایان نامه ها در دانشکده های تئاتر کشور و همچنین تبیین وضعیت کنونی شاخه های فکری موجود در رساله های دانشجویی، روشنگر اهمیت و از اهداف پژوهش حاضر است. روش: این مقاله که در حیطه مطالعات کتابخانه ای قرار دارد، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به جریان شناسی پایان نامه های تئاتر دفاع مقدس پرداخته است. نقاط تمرکز تحقیق از لحاظ مکانی، شهرهای دارای دانشکده تئاتر و از لحاظ زمانی، یک بازه 30 ساله از 1359 تا 1388 را در بر می گیرد. یافته ها: از جمله نتایج مطالعه حاضر، شناخت موضوعات و جریانها بوده که به ترتیب عبارتند از: «بررسی نمایشنامه نویسی»، «مطالعات تطبیقی»، «مطالعات تاریخی»، «جریان بررسی و آسیب شناسی جشنواره ها» و «تئاتردرمانی». نتیجه گیری: تعداد 49 پایان نامه در کشور در موضوع مذکور یافت شد که ضمن جریان یابی، نقاط آغاز، عطف و تلاقی هر کدام از جریانها، دلایل قوّت و ضعف، وضعیت کنونی و عوامل مؤثر بر هر کدام از جریانها روشن و تبیین شده است.
مقایسه هوش بهر دانشجویان بر اساس رشته تحصیلی و جنسیت در دانشگاه سلمان فارسی کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۷
141 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تجربی تصورات قالبی رایج، مبنی بر تفاوت هوش بهر دانشجویان دختر و پسر و تفاوت هوش بهر افراد شاغل به تحصیل در رشته های کم محبوبیت در مقابل شاغلین به تحصیل در رشته های محبوب تر است. از طریق نمونه گیری هدف مند، پس از مشورت با برخی دانشجویان و اساتید دانشگاه سلمان فارسی کازرون و بررسی رتبه های قبولی دانشجویان، رشته ادبیات فارسی به عنوان رشته ای کمتر محبوب و رشته فن آوری اطلاعات به عنوان رشته ای محبوب در این دانشگاه شناخته شد. از دانشجویان هر 4 پایه این دو رشته دعوت به همکاری شد. 123 تن از دانشجویان کارشناسی شاغل به تحصیل در این دو رشته در دانشگاه سلمان فارسی کازرون با طرح حاضر همکاری نمودند. فرم A مقیاس 3 آزمون هوش نابسته به فرهنگ کتل به طور گروهی بر این دانشجویان اجرا شد. نتایج دو اجرای آزمون T برای گروه های مستقل تفاوت هوش بهر دانشجویان دختر و پسر را رد کرد اما تفاوت در نتایج هوش بهر حاصله از آزمون کتل را در دو رشته تحصیلی تأیید نمود.
تأثیرآموزش «تفکر در نعمت و قدرت الهی» بر زنگارزدایی فطرت در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، شناسایی میزان تأثیر «تفکر در قدرت و نعمت الهی» بر زنگارزدایی فطرت الهی و ارتقای معنوی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان بود. روش: در این پژوهش، از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل103 دانشجو (73 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) بود. مداخله مبتنی بر تفکر هر هفته قبل از آموزش کلاسی طی 12 جلسه اجرا و به مدت 10 دقیقه تفکر در نعمت و قدرت پروردگار در برنامه روزانه دانشجویان گروه آزمایش گنجانده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل آماری داده ها از طریق تحلیل کوواریانس، نشان داد که بین میانگین نمره های پس آزمون زنگارزدایی فطرت گروه آزمایش و کنترل، تفاوت معناداری وجود دارد؛ به نحوی که مداخله آموزشی «تفکر در قدرت و نعمت الهی» می تواند در زنگارزدایی فطرت و ارتقای معنویت تأثیرگذار باشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد با وجود اینکه فطرت آدمی بر وجوب تعظیم عظیم، احترام حاضر و شکر منعم مفطور است، ولی زنگار فطرت این امور را کم رنگ یا انسان را در انتخاب مصداق آن به خطا می کشاند که انسان با تفکر در عالم هستی می تواند آن را بزداید تا ایمان پایدار، عمل صالح، صفات حمیده و اعتقادات صحیح نمود یابد.
سه تفاوت مبنایی در علم دینی و علم سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تبیین سه سؤال مبنایی در خصوص 1) رابطه معرفت نفس با علم دینی، 2) نسبت بین علم انسان، علم خدا و جهان، و 3) مزیت نسبی علوم انسانی- اسلامی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است که با نگرشی تحلیلی- تطبیقی به منابع دینی و علوم انسانی رایج صورت گرفته است. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که: 1) توجه به معرفت نفس یکی از زمینه های لازم برای تحول در علوم انسانی است. 2) در تدوین نظریه علوم انسانی- اسلامی باید آموزه های وحیانی به عنوان دانش درجه اول قلمداد شود. 3) مزیت نسبی علم دینی، توانایی عبور از ظاهر به باطن امور است که از طریق درک جوهر اشیا حاصل می شود. نتیجه گیری: به دلیل تفاوتهای مبنایی در علم دینی و سکولار، رویکردهای تذهیبی و ترکیبی نمی توانند منتهی به تحول اساسی در علم رایج شوند و تنها یک فلسفه علم جدید می تواند کارساز واقع شود
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، انگیزش پیشرفت و سبک های یادگیری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۵
145 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، انگیزش پیشرفت و سبک های یادگیری بوده و طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 440 دانشجوی دانشگاه کاشان است که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای مورد نظر از آزمون شخصیتی نئو (NEO)، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمانز (AMQ) و پرسشنامه سبک های یادگیری (LSI) استفاده شد. از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نیز به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. از یافته های پژوهش حاضر این بود که بین ویژگی های شخصیتی، انگیزش پیشرفت و سبک های یادگیری رابطه وجود دارد؛ به این صورت که مفهوم سازی انتزاعی با روان رنجوری رابطه منفی، و با برون گرایی و گشودگی رابطه مثبت دارد. همچنین تجربه عینی و مشاهده تأملی با روان رنجوری رابطه مثبت دارند. آزمایشگری فعال با توافق پذیری رابطه منفی و با وظیفه مداری رابطه مثبت دارد و انگیزش پیشرفت تنها با مفهوم سازی انتزاعی رابطه معنی دار دارد. از دیگر یافته های پژوهش حاضر این بود که ویژگی های شخصیتی، پیش بینی کننده شیوه های یادگیری هستند، اما انگیزش پیشرفت، پیش بینی کننده شیوه های یادگیری نیست.
بررسی میزان تناسب رشته قبولی با رشته تحصیلی در آزمون کارشناسی ارشد (نمونه موردی: آزمون سال 1388 - گروه علوم انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۵
69 - 100
حوزههای تخصصی:
آزمون تحصیلات تکمیلی در مقطع کارشناسی ارشد، مهم ترین و گسترده ترین آزمون ناپیوسته داخل است که از سال 1367 به صورت متمرکز و سراسری برگزار می شود. از سال 1384، در آزمون کارشناسی ارشد، شرط تناسب رشته امتحانی با رشته تحصیلی برداشته شد و به داوطلبان اجازه داده شد تا با هر عنوان مدرک تحصیلی بتوانند در آزمون گروه های مختلف آموزشی (به جز گروه پزشکی و دامپزشکی و رشته هایی که شرط عنوان مدرک تحصیلی دارند) متقاضی شوند؛ بر این اساس، بررسی های آماری آزمون سال 1388 با روش تحلیل مستندات نشان داد که عمده پذیرفته شدگان رشته های مختلف این آزمون را فارغ التحصیلان رشته های نزدیک و متجانس تشکیل می دهند. فارغ التصحیلان رشته های مختلف ترجیح دادند که در آزمون رشته خودشان یا در کدرشته های نزدیک و یا هم سنخ شرکت کنند. فارغ التحصیلان رشته های غیر هم سنخ عمدتاً اندک و کمتر از 10 درصد کل داوطلبان هر رشته بوده اند که معمولاً هیچ پذیرفته شده ای ندارند. در گروه علوم انسانی به استثنای مدیریت اجرایی، در تمام رشته ها، بالاترین میزان پذیرش مربوط به فارغ التحصیلان همان رشته بوده است. در تمام کدرشته های امتحانی، حدود 70 درصد از متقاضیان رشته های نامرتبط، پذیرفته نمی شوند. میزان موفقیت فارغ التحصیلان رشته های فنی در سایر گروه های آموزشی به ویژه علوم انسانی بیشتر، ولی میزان موفقیت فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی در گروه های علوم پایه، فنی و مهندسی، کشاورزی و هنر کمتر است. در بین متقاضیان رشته های علوم انسانی و هنر، پراکندگی و تنوع رشته های فارغ التحصیلی بیشتر است، ولی این پراکندگی در بین متقاضیان رشته های مختلف گروه های علوم پایه و فنی و مهندسی محدود می شود.
مقایسه قابلیت های سواد اطلاعاتی دانشجویان حضوری و مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۸
141 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه دانشجویان دانشگاه های حضوری و مجازی در برخورداری از مهارت های سواد اطلاعاتی است. روش این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری آن را دانشجویان دوره کارشناسی ارشد حضوری و مجازی دانشگاه تهران تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان 327 دانشجوی حضوری و 205 دانشجوی مجازی به عنوان نمونه انتخاب شدند و داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته سنجش سواد اطلاعاتی جمع آوری شد. ضمناً روایی آن از طریق نظرات اصلاحی پنج نفر از متخصصان و پایایی آن با محاسبه آلفای کرانباخ به مقدار 89/0 دست آمد. تحلیل داده های به دست آمده نشان می دهد که میزان سواد اطلاعاتی هر دو گروه دانشجویان حضوری و مجازی، بالاتر از متوسط است و بین دانشجویان حضوری و مجازی، از حیث توان تشخیص ماهیت و گستره اطلاعات، استفاده مؤثر از اطلاعات، درک مباحث اخلاقی – اجتماعی مرتبط با کاربرد و ارزیابی منابع اطلاعاتی، تفاوتی وجود ندارد.
بررسی جامعه شناس بودن ابن خلدون با تاکید بر قواعد روش شناختی امیل دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از نگارش این مقاله، بررسی جامعه شناس بودن یا نبودن ابن خلدون است که علاوه بر روشن کردن یک حقیقت تاریخی، از حیث چیستی علم و روش دستیابی به آن، اسلوب درستی را برای قضاوت در مورد اینگونه مسائل به دست می دهد که از این منظر هم حائز اهمیت است. روش: در این تحقیق با رجوع به نظریات روش شناختی دورکیم، چارچوب مفهومی در تبیین نظری سؤال تحقیق ارائه شده است. ملاکها و معیارهای جامعه شناس بودن (موضوع، روش، سؤالات)، با توجه به این چارچوب مفهومی استخراج و سپس به روش کتابخانه ای در جهت یک تحقیق توصیفی- تحلیلی به طور اکتشافی داده ها را در جهت پاسخگویی به سؤال تحقیق، جمع آوری و به صورت کیفی تجزیه و تحلیل کرده ایم. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از این واقعیتند که سه معیار و ملاکِ جامعه شناس بودن(موضوع، روش و پاسخگویی به سؤالات اساسی مد نظر در علم جامعه شناسی/تغییر و نظم) در مطالعات ابن خلدون موجود است. نتیجه گیری: جامعه شناس بودن ابن خلدون بر اساس معیارهای طراحی شده بر اساس قواعد روش شناختی امیل دورکیم اثبات می شود.
بررسی نسبت فطرت بشری با نظام تکنیکیبررسی نسبت فطرت بشری با نظام تکنیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از میان تأثیراتی که فنّاوری بر انسان دارد، این پژوهش در صدد بحث از جایگاه فطرت انسانی در نظام فنّاورانه است. روش: روش مقاله تحلیلی است. یافته ها: در جامعه صنعتی، انسان در محضر تکنیک است و فنّاوری از یک ابزار، به عاملی برای تعیّن و تشخّص هویت انسان تبدیل می شود که نتیجه آن، تضعیف فطرت توحیدی است. نظام تکنیکی دارای مجموعه ای از فرهنگها و ارزشهای اجتناب ناپذیر است که سبب گسترش فرهنگ دنیاگروی، غفلت انسان از خودآگاهی و معنویت، غلبه ابعاد مادی بر سایر جنبه ها می شود. نتیجه گیری: صنعتی کردن محیط پیرامون و تکنیکی کردن زندگی، سبب تضعیف فطرت الهی انسان می شود. برای خروج از بحران تضعیف فطرت، باید نسبت خود را با فنّاوری بر اساس جهان بینی الهی بازبینی کنیم.
نقد و بررسی کتاب رویکرد استاد مطهری به علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم مطرح در فلسفه علم و فلسفه دین، نسبت میان علم و دین است. این نسبت در دو حوزه مورد توجه قرارمی گیرد: نیاز انسان به هر دو و تقابل میان گزاره های آن دو در توصیف قوانین طبیعت. این مسئله از حوزه بررسی عمیق استاد مطهری بیرون نبوده است؛ چنان که می توان اشتغال بدان را در آثار ایشان ردیابی کرد و این کاری است که در کتاب رویکرد استاد مطهری به علم و دین انجام شده است. نویسنده در این اثر کوشیده است با استفاده از آثار استاد، دیدگاه ایشان را در باب نسبت میان علم و دین بیان کند. این مسئله در اندیشه استاد به دو صورت بحث شده است: یکی نسبت علم و ایمان و تأکید بر نیاز انسان به هر دو و دیگری مسئله نزاع علم و دین. از نظر استاد، دین ثابت و قطعی، و علم متغیّر و نسبی است. در این مقاله، هدف نقد و بررسی این کتاب و طرح برخی نکات پیشنهادی برای اصلاح آن است.
عناصر فلسفیِ بازی و نظریه بازی تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی به عنوان بخش مهمی از زندگی روزمره، هزاران سال در زندگی بشر تداوم داشته است، اما کمتر از هفتاد سال است که نظریه بازی به صورت جدّی موضوع بررسی های نظری و صورت بندی های فنی قرار گرفته است. این مقاله، در نگرشی فلسفی، به عناصر بازی و نظریه بازی – که صورت بندی ریاضیاتی کنش های بازیگران در موقعیّت های راهبردی است – می پردازد.
ویتگنشتاین مدعی شد که عرضه تعریفی از بازی ممکن نیست. ما با بررسی اندیشه های ویتگنشتاین، به ارائه و ارزیابی دیدگاه های منتقدان او دربارﮤ بازی خواهیم پرداخت. سپس با اشاره به مؤلفه های شناختی بازی مانند نقش شاخص اطلاعات در بازی و حذف استراتژی های مسلط اکید، نشان می دهیم که در بررسی این دو موضوع مسئله ارائه ملاکی برای تعیین میزان معقولیّت بازیگران رخ می نماید. پس از بیان پاسخ نظریه بازی تکاملی به این معضل، نقدهای وارد بر تفسیر تکاملی نیز بررسی خواهد شد.
تحلیل اکتشافی مسائل دانشجویان دکتری در ایران ( مطالعه موردی: رشته علوم تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۸
11 - 35
حوزههای تخصصی:
دکتری تخصصی، یکی از بالاترین درجات دانشگاهی است که معیار صلاحیت منحصر به فرد آموزشی، پژوهشی و اجرایی محسوب می شود. با وجود گسترش کمّی، کسب اطلاع در مورد کیفیت دوره ها، از طریق به دست دادن اطلاعاتی در مورد وضعیت کنونی آنها، می تواند در ترسیم مسیر آتی کارگر افتد. در این راستا مطالعه حاضر با هدف اکتشاف مسائل دانشجویان دکتری رشته علوم تربیتی و با استفاده از داده های کیفی حاصل از انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 نفر از دانشجویان دکتری این رشته انجام گرفته است. تحلیل ادراکات دانشجویان با استفاده از روش تحلیلی اشتراوس و کربین نشان می دهد که دانشجویان دکتری رشته علوم تربیتی، خودشان را از جهت برنامه دوره، گروه های آموزشی و شرایط دانشگاهی با مسائل گوناگونی روبرو می بینند. در کنار چنین مسائلی، آنها دارای محدودیت های اقتصادی – شخصی هستند که در نهایت، در قالب «عدم مشارکت و درگیری» کافی از طرف آنان در دوره بروز می یابد.
رابطه نفس و بدن از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و تأثیر آن بر تربیت اخلاقی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اعتقاد خواجه نصیر به تباین کامل نفس و بدن و عرضی دانستن رابطه بین این دو، تبیین رابطه نفس و بدن و بررسی تأثیر دیدگاه علم النفسی خواجه نصیرالدین طوسی بر دیدگاه اخلاقی وی شایان توجه است. روش: روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. یافته ها: خواجه به تأثیر دوسویه بدن و قوای فیزیکی در کسب ملکات اخلاقی و نیز تأثیر کسب ملکات نفسانی بر بدن و کنترل قوای بدنی اعتقاد دارد. تأثیرگذاری نفس بر بدن از طریق روح بخاری است. روح بخاری از ترکیب اخلاط اربعه در بدن پدید می آید و سرچشمه نفس بهیمی و سبعی است. او قائل به دو نوع خلق یا ملکه(طبیعی و اکتسابی) در افراد است و معتقد است ترکیب اخلاط اربعه سبب تعیّن نوعی خلق طبعی در روح بخاری است که زمینه کسب ملکات خلق اکتسابی است. نتیجه گیری: برای تربیت اخلاقی فرد، در مرحله اول، کنترل خلق طبعی از طریق اعتدال مزاج و اخلاط اربعه مهم است. در مرحله دوم باید نفس ناطقه، تفکر در شناخت مقصد و توجه به اهمیت تربیت اخلاقی نماید؛ زیرا فعلیت نفس به آن چیزی است که به سوی آن توجه کرده است. مرحله سوم، به کارگیری اراده نفسانی در تدبیر و کنترل قواست که با تصور و تصدّق به فایده و ایجاد شوق مؤکّد و با تسلط قوه نفس ناطقه بر قوای فیزیکی حاصل می شود. مرحله چهارم، تکرار و تمرین در کسب ملکات فاضله و ترک رذایل است.