مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
مبانی جامعه شناختی
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی یافتن مبانی عدالت در اندیشه مقام معظم رهبری میباشد. در بسیاری از جنبش ها، انقلاب ها و اصلاحات صورت گرفته در سطح جهان، عدالت همواره به عنوان یکی از شعارهای اصلی مطرح بوده است، اما اکثر آنها به لحاظ عملی نتوانسته اند آن را محقق کنند. برای تحقق عدالت ابتدا باید به دنبال یافتن مبانی عدالت باشیم. با آشکار شدن مبانی، نوع نگرش و زاویه دید ما نسبت به ارزش عدالت مشخص، و حدود و ثغور آن بر اساس اندیشه های اسلام معین میشود. آن گاه میتوانیم بر اساس همین مبانی، راهکارهای عملی برای پیاده شدن این ارزش اساسی را ارائه دهیم. مشخص کردن مبانی عدالت برای ما، که عدالت محوری از شعارهای اساسی و مهم برنامه های ماست، بسیار مهم و اساسی میباشد.
روش پژوهش حاضر، عمدتا از طریق جست وجو و بررسی سخنان رهبری با استفاده از نرم افزارهای موجود و سایت پایگاه مقام معظم رهبری است و به دنبال تبیین مبانی نظری عدالت در اندیشه رهبری است.
مبانی جامعه شناختی مسئولیت اخلاقی در اخلاق اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئولیتِ اخلاقی، که در معرض بازخواست بودن نسبت به وظایفِ اخلاقی است، در مکتب اسلام، در برابر خداوند معنا پیدا می کند. مهمترین بحث مرتبط با این موضوع، بحث از مبانی نظری آن است. این مبانی شامل مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی، ارزش شناختی و جامعه شناختی است.
هدف این تحقیق، بررسی خاستگاه جامعه شناختی مسئولیت اخلاقی انسان است. از جمله این مبانی، می توان به اجتماعی بودن انسان، اصالت فرد و اعتباریت جامعه، رابطه متقابل فرد و جامعه و قانون مندی امور اجتماعی اشاره نمود. با بهره گیری از مبانی جامعه شناختی و مباحثی چون تکلیف اخلاقی، حق اخلاقی و تلازم آن با تکلیف، همچنین تلازم میان تکلیف و مسئولیت، می توان اصل مسئولیت اخلاقی انسان را برهانی و بر اساس آن تبیین نمود. ابتدا مبانی مرتبط با بحث مسئولیت را استخراج نموده، سپس بر اساس آنها برهانی تنظیم خواهد شد. روش بحث در این پژوهش، روش کتابخانه ای و تحلیلی ـ عقلی به همراه استدلالِ برهانی است.
مبانی جامعه شناختی و اقتضائات فرهنگی تکوین دولت در جامعة ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت مدرن پدیده ای تکاملی و تجدیدشونده است و نمی توان آن را به طور تک عاملی و تک ساحتی ارزیابی کرد، لذا هیچ یک از حوزه های متکثر علوم انسانی به تنهایی و بی کنشگری متقابل با حوزه های دیگر، نمی تواند پیدایش دولت مدرن را به طور کامل توضیح دهد.
روبنای سیاسی دولت در کشورهای مختلف، در وهلة نخست تابعی از ساختار اجتماعی و فرهنگی آن جوامع به مثابة سنگ بنای ساختار حکمرانی است، و در مرحلة بعد، بر اندیشة خاص سیاسی، حقوقی، اقتصادی، نظامی و جز آن بنا نهاده شده است. بر این اساس، فقدان آمادگی لازم بافت اجتماعی و فرهنگی برای ایجاد نهاد دولت- ملت، استقرار معیوب اندام واره های اقتدار نظام سیاسی را به دنبال خواهد داشت. خصیصه های جامعه شناختی و فرهنگی مردم هر جامعه در تلفیق با ساختارهای اقتصادی، سیاسی، حقوقی و اجرایی، نقشی مهم در روند تکوین دولت ملی ایفا می کند و تأثیری بسزا دارد. به بیان دیگر، شکل و محتوای نظام حکمرانی در هر کشور با خصلت های جامعه شناختی و فرهنگی مردم آن کشور و نحوة نگرش تاریخی آنان به مفاهیمی مانند قدرت، حکومت، مبنای مشروعیت و جز آن ارتباط معنادار دارد.
در این نوشتار پس از تحلیل مفهومی پدیدة دولت و تشریح روند تکوین و تکامل آن در جامعة ایرانی، تطور و تحول دولت مدرن از منظر بارز ترین خصیصه های اجتماعی، مقوله های فرهنگی و مؤلفه های فکری و نظری مردم ایران زمین بررسی و تجزیه وتحلیل شده است.
بررسی تحلیلی مبانی رویکرد برساخت گرایی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۳
39 - 55
این پژوهش با هدف دستیابی به مبانی رویکرد برساخت گرایی اجتماعی صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی−تحلیلی است. برای رسیدن به این هدف، نخست به تعریف برساخت گرایی اجتماعی، تفاوت آن با سازنده گرایی، انواع برساخت گرایی و مشخصه ها و سرچشمه های آن پرداخته شد. سپس تحلیل مبانی این رویکرد مدنظر قرار گرفت. یافته ها نشانگر آن است که گرچه برساخت گرایی در زمینه هستی شناسی واقع گراست، امّا باور دارد که به محض سخن گفتن درباره واقعیت، آن به امری برساخته مبدل می شود. در نتیجه، موضعی انتقادی و تکثرگرایانه نسبت به واقعیت اتخاذ می کند. در این رویکرد، معرفت امری برساخته و محصول تعاملات اجتماعی است. در حوزه اخلاق و ارزش ها، به احترام برای ارزش های سایر فرهنگ ها (نسبیت گروی فرهنگی) و مدارا کردن با آنها باور دارد. ازاین رو، برساخت گرایی اجتماعی مبتنی بر یک هستی شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی نسبی گرا و تکثرگراست. برساخت گرایی اجتماعی در زمینه انسان شناسی ضد ذات باور و ضد فرد باور می باشد. دست آخر اینکه در این رویکرد فرد و جامعه هر دو منشأ اثر هستند.
مبانی جامعه شناختی فقه تمدنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تمدن، بزرگ ترین مقیاس حیات اجتماعی است که تمامی ابعاد زندگی انسان ها را تحت تدبیر و تأثیر خویش قرار می دهد؛ بنابراین رسیدن به تمدن اسلامی، می تواند بالاترین آرمان جوامع و دولت های اسلامی باشد. تمدن اسلامی، تمدنی است که از پایگاه شریعت اسلامی و از معبر استنباط فقهی سیاست گذاری شده باشد. بنابراین توجه حداکثری به فقه تمدنی، از ضرورت های حوزه های علمیه در دوران کنونی است. متن پیش رو با روش تحلیلی کتابخانه ای، درپی پاسخ به این پرسش است که «مبانی جامعه شناختی فقه تمدنی چیست»؟ به نظر می رسد برای پاسخ به این پرسش، حداقل پنج شاخصه اصلی که می توانند در روش اجتهاد مؤثر باشند، باید مورد مطالعه و توجه قرار گیرند: نظام وارگی، تحمیلگری، جهت دار بودن، موقعیت مندی و مشکک بودن. این مقاله، از سویی با ترسیم تمدن به عنوان پدیده ای شامل در زندگی بشر، از رویکردهای حداقلی فقه پرهیز دارد و از سوی دیگر، با ترسیم تمدن به عنوان پدیده ای سیّال و موقعیت مند، تفاوت خود را با رویکردهایی که سعی دارند فارغ از مواجهه با واقعیت های اجتماعی، به طراحی تفصیلی ساختارهای تمدنی بپردازند، برجسته می کند. فقهی که امکان و بستر تمدن اسلامی را فراهم می کند، با تکیه بر نظریه های فقهی، ساختارهای اجتماعی را در تناسب با موقعیت های سیاسی و نیازها و اقتضائات اجتماعی شکل می دهد.
نگاهی تطبیقی به مبانی جامعه شناختی تربیت رسمی و عمومی سند تحوّل بنیادین آموزش و پرورش با رویکرد آدلری
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
51 - 63
حوزه های تخصصی:
آلفرد آدلر یکی از نظریه پردازان برجسته حوزه روان درمانی است که رویکرد وی در زمینه علاقه اجتماعی، مورد توجّه بسیاری از علاقه مندان این حوزه است. هدف درمان آدلری، کمک به افراد در زمینه هدایت آن ها از سمت هدف های خودخواهانه، به سوی اهداف اجتماعی است. از سوی دیگر، تدوین مبانی نظری سند تحوّل بنیادین آموزش و پرورش یکی از اقدامات مهمّی است که در طی سال های اخیر، توسط وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است؛ لذا بررسی مبانی جامعه شناختی آن، که نقش ویژه ای در تربیت شهروندانی صالح و جامعه ای سالم دارد، دارای اهمیّت فراوان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی مبانی جامعه شناختی تربیّت رسمی و عمومی از منظر رویکرد آدلری، با روش تحقیق تطبیقی بردی، به بررسی وجوه مشترک و تفاوت میان مبانی جامعه شناختی تربیّت رسمی و عمومی و رویکرد آدلری پرداخته است. نتایج، حاکی از آن است که وجوه اشتراک متعددی میان این دو دیدگاه وجود دارد؛ از جمله اینکه در هر دو دیدگاه، جامعه جزو جدایی ناپذیر زندگی انسان هاست. همچنین افراد ضمن بی همتا بودن، در قبال جامعه مسئولیّت خاص خود را دارند اهمیّت و نقش بسیار مهمّ خانواده، از دیگروجوه اشتراک هر دو است. اما در مقابل، وجوه افتراقی چون تفاوت در نگاه به انسان، گرایش فطری اجتماعی اولیه و ثانویه و نوع نگاه به خانواد،ه در این دو دیدگاه، به چشم می خورد. نتایج مطالعه حاضر و پژوهش های مشابه که به تطبیق اسناد تعلیم و تربیت با نظریه های مقبول روان درمانی -که نقش مهمّی در سلامت روانی انسان ها دارند پرداخته اند- می تواند موجب تقویّت پایه های علمی و کاربردی سازی این اسناد گردد و افق های تازه ای را پیش روی صاحب نظران تعلیم و تربیت قرار دهد.
بررسی و تحلیل مبانی تربیت اجتماعی با تکیه بر منابع اسلامی
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۲۷
95 - 120
حوزه های تخصصی:
انسان در طول زندگی، پیوسته نیازمند تعامل با دیگران است و برای تحقق هر چه بهتر اهداف خود در روابط میان فردی، ناگزیر از توجه به تربیت اجتماعی است؛ از این رو، ضرورت دارد درباره طراحی نظام تربیتی در ساحت اجتماعی به طور جدی اندیشه کرد. در میان ارکان نظام تربیت اجتماعی، مبانی به عنوان منبع استخراج اهداف، اصول و روش ها، اهمیت بالایی دارد؛ به گونه ای که قوت و ضعف هر نظام تربیتی به میزان اتقان و صحت مبانی آن بستگی دارد. پژوهش حاضر درصدد است تا با روش اِسنادی و از طریق توصیف و تحلیل داده ها، مبانی تربیت اجتماعی را با نگرش به آموزه های اسلامی، اعم از آیات، روایات و منابع تفسیری به دست آورد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مبانی تربیت اجتماعی را می توان ذیل چند مبنای کلی با عناوین «مبانی جامعه شناختی»، «مبانی انسان شناختی» و «مبانی روان شناختی» گنجاند. مبانی جامعه شناختی مواردی از قبیل اجتماعی بودن انسان، تأثیر و تأثر متقابل انسان و محیط اجتماعی، فرهنگ پذیری و مسئولیت اجتماعی انسان را در برمی گیرد. از جمله مبانی انسان شناختی می توان به برخورداری انسان ها از فطرت مشترک و کرامت ذاتی اشاره کرد. ذیل مبانی روان شناختی نیز دو مبنای هیجانی بودن و مهرورز بودن انسان قرار می گیرد.
استلزامات نظریه «ماهیت استرشادی فطری زندگی اجتماعی» در تمدن سازی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مسئله اصلی این است که مبنای زندگی اجتماعی چیست و چه استلزاماتی بر تمدن سازی اسلامی دارد؟ نوشتار حاضر کوشیده است با بررسی نظریه های قدیمی و رایج مدنی بالطبع بودن آدمی در دیدگاه حکمای گذشته، با ارائه نظریه جدید «ماهیت استرشادی» حیات اجتماعی آدمی، استلزامات آن را در تمدن سازی اسلامی بررسی نماید. روش: مقاله حاضر بر روش نظریه بنیادین است و معتقد است نظریه ها همراه با زمینه های فرهنگی، بر مبانی نظری خاصی استوار بوده و استلزاماتی خاص دارند. یافته ها: بر اساس این نظریه، اقتضای حکمت الهی تجهیز و آماده سازی فطری بشر برای هدایت جویی و رشد است و چنین غایتی به مثابه غایت فعل الهی در خلقت آدمی و زندگی اجتماعی وی نیز بازتاب دارد. چنین نگاهی به ماهیت زندگی اجتماعی، مستلزم آن است که تمدن سازی مطلوب می بایست مبتنی بر هدایت و رشد بوده، با محوریت هادیان الهی و مشارکت متعهدانه شهروندان در این امر صورت پذیرد و چنین تمدنی، در تمدن سازی موعود الهی نیز رقم خواهد خورد. نتیجه گیری: تمدن سازی اسلامی بر اساس مبنای جامعه شناختی می بایست امام محور باشد.