فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۳۶۱ تا ۱۰٬۳۸۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین مدیریت سود واقعی و مدیریت سود تعهدی با محافظه کاری حسابداری است. در این پژوهش محافظه کاری حسابداری با استفاده از مدل خان و واتس(2009) اندازه گیری شده است. مدیریت سود واقعی با استفاده از شاخص یکپارچه مدل روی چودهری(2006) مورد سنجش قرار گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی علی پس رویدادی می باشد. جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و با روش نمونه گیری هدفمند 130 شرکت در نمونه آماری قرار گرفته اند. دوره زمانی پژوهش سال های 94 تا 98 می باشد. برای آزمون فرضیه ها از تجزیه وتحلیل رگرسیون بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد که مدیریت سود واقعی با محافظه کاری حسابداری ارتباط معکوس دارد اما مدیریت سود تعهدی ارتباط معناداری با محافظه کاری حسابداری ندارد.
بیش اطمینانی مدیران و کارایی تصمیمات سرمایه گذاری و تأمین مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
137 - 167
حوزههای تخصصی:
مدیران بیش اطمینان احتمال و تأثیر رویدادهای مطلوب را بر جریان های نقدی شرکت بیشتر از واقعیت تخمین می زنند و آن را برای رویدادهای منفی کمتر از واقعیت ارزیابی می کنند. برخورداری از ویژگی بیش اطمینانی در مدیران بر نحوه شناسایی سود و زیان و مبلغ دفتری دارایی ها و بدهی ها تأثیر می گذارد. راهبردهای تامین مالی و سرمایه گذاری، دو راهبرد اساسی حوزه مدیریت مالی یک بنگاه است که مدیر در خصوص آنها بایدتصمیم گیری کند. لذا، هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین بیش اطمینانی مدیران، تأمین مالی داخلی و کارایی سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون خطی چندگانه بر اساس داده های تابلویی استفاده شده است. نتیجه بررسی 140 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1392 الی 1398 حاکی از آن است که بین بیش اطمینانی مدیران و کارایی سرمایه گذاری و تأمین مالی داخلی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در واقع، زمانی که مدیران بیش اطمینان بوده اند، سرمایه گذاری بیش از حد کمتر بوده است. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان می دهد که بین بیش اطمینانی مدیران و کم سرمایه گذاری رابطه معناداری وجود ندارد.
عوامل مؤثر بر بازده صندوق های سرمایه گذاری مشترک سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
169 - 204
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر بر بازده صندوق های سرمایه گذاری مشترک سهام در بورس اوراق بهادار تهران چکیده: صندوق های سرمایه گذاری مشترک به عنوان یکی از مهم ترین واسطه های مالی غیربانکی نقش انتقال سرمایه را از سوی دارندگان منابع (آحاد جامعه) به سمت مصرف کنندگان (شرکت های تولیدی و خدماتی و سایر) برعهده دارند. در ایران برای نخستین بار در قانون بازار اوراق بهادار مصوب سال 1384، این صندوق ها مورد توجه قرار گرفت و صندوق های سرمایه گذاری در سهام از ابتدای سال 1387 به عرصه بازار سرمایه گام نهادند. پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل مؤثر بر بازدهی صندوق های سرمایه گذاری مش ترک در ای ران انجام شده است؛ در این پ ژوهش اطلاع ات 30 ص ندوق سرمایه گذاری مش ترک در یک بازه زمانی 96 ماهه از اسفند ماه سال 1391 تا اسفند ماه سال 1399 بررسی شده است روش آماری استفاده شده جهت تحلیل داده ها، همبستگی و رگرسیون چند متغیره می باشد. نتایج حاص ل از آزم ون فرضیه ها نشان می دهد که بین تعداد واحدهای سرمایه گذاری، عمر صندوق و بازده بازار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین نسبت فعالیت های معاملاتی و بازده صندوق های سرمایه گذاری مشترک رابطه معناداری وجود ندارد. بین مقدار وجه نقد نگهداری شده و بازده صندوق های سرمایه گذاری مشترک رابطه منفی ومعناداری وجود دارد.
تأثیر هوش تجاری در بازاریابی بر افزایش فروش در شرکت های تولیدی
حوزههای تخصصی:
هدف از این بررسی تأثیر هوش تجاری در بازاریابی بر افزایش فروش در شرکت های تولیدی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به این خاطر که به بررسی و تحلیل وضع موجود پرداخته است، روش بکار گرفته شده در این پژوهش توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه مورد مطالعه کارشناسان و مدیران شرکت پوپک صنعت بادرود بود که تعداد آنان 180نفر است. با توجه به تعداد معلوم کارکنان برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران به صورت تصادفی 120 نفر انتخاب شد و پرسشنامه میان این افراد توزیع گردید. برای جمع آور ی داده های مربوط به مبانی نظری و استخراج عوامل و شاخص های اولیه از منابع کتابخانه ای و اینترنتی شامل کتب، مقالات و مطالعات موردی استفاده شد. در آمار استنباطی پس از بررسی پایایی و روایی پرسشنامه، نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف بررسی شد، سپس با استفاده از آزمون مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart pls به بررسی فرضیات پرداخته شد. بر اساس نتایج به دست آمده تمام فرضیات پذیرفته شدند. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد که یکپارچگی، کیفیت محتوا، دسترسی و استفاده از اطلاعات بر افزایش فروش و عمکلرد تاثر معناداری دارند.
طراحی و تحلیل انتقال دانش در فرآیند نوآوری مشارکتی دانشگاه - صنعت بر اساس نظریه شبکه اجتماعی
حوزههای تخصصی:
فعالیت های نوآوری مشارکتی را نمی توان از پشتیبانی شبکه های اجتماعی جدا کرد. عوامل زیادی در شبکه اجتماعی بر فعالیت های انتقال دانش تأثیر می گذارند. علاوه بر این، اثربخشی انتقال دانش عملکرد نوآوری مشارکتی را تعیین می کند. از نظر ارتباط بین رفتار نوآوری مشارکتی و شبکه اجتماعی، این مقاله تأثیر برخی از عوامل شبکه اجتماعی در انتقال دانش از نوآوری هم افزایی دانشگاه و صنعت را تحلیل می کند. هدف از این مقاله، کشف قوانین انتقال دانش در فرآیند نوآوری مشارکتی دانشگاه - صنعت (U-I) و بررسی نقش این قوانین از طریق شبیه سازی پویایی سیستم است. در وهله اول، این مقاله دیدگاه های قبلی در مورد نوآوری مشارکتی و انتقال دانش U-I را خلاصه می کند. بر اساس تجزیه و تحلیل متون مدل فرایند انتقال دانش در نوآوری مشارکتی U-I را ارائه می دهد و عوامل موثر بر این روند را تجزیه و تحلیل می کند. ثانیا مقاله از یک روش پویایی سیستم برای تحلیل علیت انتقال دانش در روند U-I استفاده می کند. نوآوری مشارکتی مدل نمودا رهای جریان سیستم را ارائه می دهد و از Vensim برای آزمایش اعتباری مدل استفاده می کند. علاوه بر این، نتایج تجربی نشان می دهد که این مدل می تواند به خوبی متناسب با فعالیت های واقعی انتقال دانش در روند نوآوری مشارکتی U-I باشد. نتایج به دست آمده از این مقاله نشان می دهد که برخی از عوامل در شبکه های اجتماعی (اعتماد، قابلیت انتقال دانش، ظرفیت جذب دانش و سازوکارهای قرارداد) با درجات مختلف بر انتقال دانش U-I تأثیر می گذارند. در آخر برخی پیشنهادات مربوط به ارتقا انتقال دانش با توجه به شبیه سازی ارائه شده است.
تأثیر رهبری تحول گرا بر عملکرد کارکنان با نقش میانجی جو سازمانی (مورد مطالعه: شرکت پتروشیمی بوعلی سینا ماهشهر)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تاثیر رهبری تحول گرا بر عملکرد کارکنان با نقش میانجی جو سازمانی در شرکت پتروشیمی بوعلی سینا ماهشهر می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده جامعه آماری تحقیق، کارکنان پتروشیمی بوعلی سینا ماهشهر به تعداد 325 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران 176 نفر به طور تصادفی از جامعه آماری انتخاب خواهد شد. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده خواهد شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه عملکرد کارکنان لائو و ساردسی (2012)، پرسشنامه رهبری تحول پورصادق (1392) و پرسشنامه جو سازمانی هالپین و کرافت (۱۹۶۳) استفاده شد. برای تعیین روایی از روایی صوری و سازه استفاده شد و برای سنجش پایایی پرسشنامه ها ضریب آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت. داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از فنون آمار توصیفی با نرم افزار SPSS22 و فنون آمار استنباطی به کمک نرم افزار آماری Smart PLS3 از طریق روش مدل یابی معادلات ساختاری تکمیل و جمع آوری گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد بین رهبری تحولی و عملکرد کارکنان و جو سازمانی رابطه معناداری وجود دارد همچنین رهبری تحول گرا بر عملکرد کارکنان با نقش میانجی جو سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.
نقش حاکمیت شرکتی و اثرات منفی کووید 19
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کووید-19 تقریباً تمامی کشورهای جهان را در برگرفته است و علاوه بر این در پی شیوع ویروس کرونا، بورس های جهانی بی سابقه ترین سقوط های سالیان اخیر خود را تجربه کرده اند. با این وجود پیامدهای این بیماری برای اقتصاد ایران که با تحریم های ظالمانه آمریکا نیز مواجه است، شدیدتر و پیچیده تر است. لذا وجود یک سازوکارهای اساسی حاکمیت شرکتی در شرکت ها بسیار نقش بااهمیتی در این دوره از بحران کرونا دارد. هرچه شرکت ها از سازوکارهای قوی تری برخوردار باشند، نیز در برابر این بحران مستحکم تر خواهند بود. بنابراین در پژوهش حاضر سعی گردید به مروری بر مبانی نظری حاکمیت شرکتی و نقش های آن در یک سیستم مالی و سپس به بحران کووید-19 در سطح جهان و ایران و تاثیر آن بر ابعاد مختلف نیز پرداخته شود.
Identification and Prioritization of Measures to Reduce the Failure of Safety Policies Based on the Technique of FMEA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Safety policies are implemented in the organizations to reduce occupational accidents and prevent waste of resources. Numerous measures will reduce the failure to implement occupational safety policies. In this research, these factors are identified and ranked.This research is applied and adopts survey as its strategy. The research population consists of 15 Safety managers in Kerman province who are selected through non-random and purposive sampling. Data collection tools are interviews and questionnaires and FMEA technique and integrated approach of AHP and fuzzy TOPSIS are used to analyze the data. Based on the findings, important and effective measures to reduce the failure of safety policies implementation include reducing the change of managers and requiring new managers to implement safety policies, developing scientific programs in accordance with the organization's capabilities.According to the research findings, it is necessary for organizations to pay more attention to creating and strengthening the structure of safety units by carefully planning and changing the approach of managers.
فراترکیب و فراروش تحقیقات رفتارهای انحرافی در سازمان های ایرانی: بررسی پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
321 - 351
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش برجسته کردن مفهوم رفتار انحرافی سازمانی از طریق بررسی مطالعات پیشین و ارائه تصویری جامع از این روند و فراهم آوردن بینشی ارزشمند از وضعیت پژوهش رفتارهای انحرافی در ایران و کمک به هدایت پژوهش های آتی به منظور پوشش شکاف های تحقیقاتی موجود این حوزه است. با استفاده از روش فراترکیب، یافته های پژوهش های کیفی و کمّی مرتبط ترکیب و الگوی نهایی طراحی شد. بر این اساس 95 پژوهش در حوزه رفتارهای انحرافی سازمانی، مرتبط با اهداف مطالعه حاضر، با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو بررسی و با تحلیل محتوای آن ها و تجمیع و ترکیب و تفسیر یافته های این پژوهش ها ابعاد و کدهای مربوطه استخراج شد تا با بسط مدل جدید مبتنی بر پیامدها تصویر جامع و بدیعی از رفتارهای انحرافی سازمانی ارائه شود. الگوی رفتارهای انحرافی در این پژوهش 118 شاخص را در قالب 13 بعد فرعی و 5 بعد اصلی شناسایی کرده است. مدل یادشده دارای ابعاد اصلی خودتخریبی، تخریب همکاران، تخریب مدیران، تخریب سازمان، و پدیده محوری است. رفتارهای انحرافی سازمانی در اکثر پژوهش ها به عنوان متغیر وابسته و در قالب دسته بندی رابینسون و بنت بررسی شده است. پژوهش حاضر با نگاهی دقیق این رفتارها را بررسی کرده و دسته بندی جدیدی از این رفتارها و الگویی جامع از پیامدهای آن در کشور ارائه داده است.
شناسایی ابعاد سختی ها و چالش های کار در صنعت رسانه: یک مطالعه فراترکیب
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
231 - 255
حوزههای تخصصی:
تهدیدها و چالش های نیروی انسانی با محوریت ابعاد سختی کار در رسانه، اهمیت زیادی دارد. هدف اصلی این پژوهش تحلیلِ نتایج پژوهش های مرتبط با ابعاد سختی کار در صنعت رسانه با رویکرد فراترکیب است تا از این طریق به سازمان های رسانه ای در برنامه ریزی و مدیریت منابع انسانی کمک شود. روش: استراتژی پژوهش حاضر کیفی، از نظر هدف، بنیادی و از نگاه ماهیت و روش، توصیفی است. در این پژوهش 163 منبع مرتبط با موضوع پژوهش بین سال های 2010 تا 2022 با روش فراترکیب بررسی شده است. یافته ها: در بخش یافته ها، 35 مفهوم، 11 بُعد و 5 چالش اصلی سختی کار در صنعت رسانه شناسایی، استخراج و تبیین و تحلیل شد، نتیجه حاصل از یافته ها به تببین 5 تم اصلی منتهی شد.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مهم ترین چالش سختی کار در صنعت رسانه «چالش های ماهیت شغل» است. پس از آن، ابعاد سختی کار به ترتیب اهمیت از نظر فراوانی و تأکید در منابع، به «چالش های فرهنگی اجتماعی»، «چالش های اقتصادی»، «چالش های سلامت و بهداشت» و «چالش های استراتژیک» دسته بندی می شود.
الگوی مهارت های ارتباطی فرماندهان در تعامل اثربخش با سربازان وظیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱شماره ۱
39 - 69
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارتباطات مبنای تمام زمینه های زندگی ازجمله فعالیت های آموزشی است؛ بنابراین رابطه متقابل و پیچیده ای بین ارتباطات و آموزش وجود دارد. از این رو برخورداری فرماندهان نیروهای مسلح از مهارت های ارتباطی، می تواند نقش قابل توجهی در بهبود آموزش ها داشته باشد. هدف این پژوهش، طراحی الگوی مهارت های ارتباطی فرماندهان صف برای تعامل مؤثر با سربازان در حال آموزش است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی است. جامعه آماری پژوهش را فرماندهان صف و مدیران مراکز آموزش عمومی ناجا و سربازان این مراکز تشکیل داده اند و به طور هدفمند، نمونه 17 نفری با مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد پرسش قرار گرفتند. داده ها با تکنیک تحلیل مضمونی، بررسی و الگوی پژوهش طراحی شده است. پایایی پژوهش با روش توافق درون موضوعی (توافق 25/83 درصدی) تأیید و اعتبار پژوهش در همه مراحل قابل دفاع است. یافته ها: پژوهش نشان داد که الگوی مهارت های ارتباطی فرماندهان صف، 12 قابلیت «احترام و تکریم افراد، وضعیت ظاهری، شخصیت، تجربه، تخصص، هوش هیجانی، وقت گذاشتن، عدالت، حمایت گری، قدرشناسی، درک تفاوت های فردی و در نظر داشتن شرایط هر موقعیت» را در برمی گیرد. نتیجه گیری : قابلیت های فرماندهان، در چهار بُعد «نگرش، صفات، رفتارها و اقتضائات»، الگوی مهارت های ارتباطی فرماندهان صف مراکز تربیت و آموزش عمومی ناجا را تشکیل می دهند. این ابعاد می توانند مبنای برنامه ریزی های منابع انسانی برای گزینش و آموزش فرماندهان صف قرار گیرد.
الگوی اندیشه دفاعی و امنیّتی مقام معظم فرماندهی کلّ قوا (مدظله العالی) با محوریت نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
9 - 40
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: منویات مقام معظم رهبری در حوزه نیروی انتظامی هنگامی برآورده می شود که در قاموس علم و روش شناسی پیشرفته، استخراج و در اختیار مردم و به ویژه فرماندهان و کارشناسان قرار گیرد. پژوهش حاضر به منظور تدوین الگوی اندیشه دفاعی و امنیّتی مقام معظم رهبری ( مدظله العالی) با محوریت نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، از نوع کیفی و اکتشافی است. در این راستا، کلیه بیانات و مکتوبات مقام معظم فرماندهی کلّ قوا در نرم افزار حدیث ولایت از سال 1368 تا 1396 بر اساس روش داده بنیاد مطالعه شد. همچنین خبرگان این تحقیق نیز به تعداد 8 نفر (4 نفر استادان مرتبط با طرح و 4 نفر از متخصصان مطالعات راهبردی در دانشگاه افسری امام علی ( ع) و دافوس آجا) می باشند که روایی مطالعه را در حین اجرا و پس از آن کنترل و تأیید کرده اند. در خصوص پایایی هم از فن توافق درون موضوعی استفاده شده است. یافته ها : 794 مفهوم و کد به دست آمد که در قالب 16 مقوله و 52 بُعد در قالب پارادایم نظریه داده بنیاد مطابق نظریه پیاده سازی شد. برابر یافته ها این پژوهش، «برقراری و حفظ آرامش و امنیّت اجتماعی (ملی) و نظم ارزشی در جامعه» به عنوان مقوله محوری اندیشه دفاعی و امنیّتی ایشان است که تمام مقولات دیگر در پیوند با آن معنا و مفهوم پیدا می کنند. نتیجه گیری: پیاده سازی الگوی شناسایی شده در این مطالعه می تواند به برپایی تمدن نوین اسلامی، کارآمدی مطلوب جامعه و قدرت و اقتدار ملی کشور کمک نماید.
تأثیر معنویت محیط کار بر عملکرد کارکنان با نقش میانجی رضایت شغلی و رفتار انحرافی محیط کار
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
72 - 48
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کارکنان شاغل دردانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) به تعداد660 نفر تشکیل دادند که از طریق فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 244 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه استاندارد رفتار های انحرافی در محیط کار رابینسون و بنت (2000(، پرسش نامه استاندارد عملکرد کارکنان کوپمنز و همکاران(2014)، پرسش نامه استاندارد رضایت شغلی ویس و همکاران (1967)و پرسشنامه استاندارد معنویت محیط کار اشموس و دوچون (2000)بود که روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی محتوایی، صوری و سازه مورد بررسی قرار گرفتند و پس از اصطلاحات لازم روایی مورد تائید قرار گرفت و از سوی دیگرپایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0 ، 90/0 ، 88 /0 و 90/0 برآورد شد و تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که معنویت در محیط کار از طریق رضایت شغلی بر عملکرد کارکنان تاثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 65/0 می باشد و معنویت در محیط کار از طریق رفتار های انحرافی بر عملکرد کارکنان تاثیر منفی و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 25/0- است و همچنین معنویت در محیط کار از طریق رضایت شغلی بر رفتار های انحرافی تاثیر منفی و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 85/0- است
رابطه پرخاشگری مشتری و تمایل به ترک شغل کارکنان هتل ها، نقش میانجیگری خستگی عاطفی و تعدیل کنندگی عدالت توزیعی و غرور سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
177 - 207
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی نقش میانجی خستگی عاطفی و تعدیل کنندگی عدالت توزیعی و غرور سازمانی در رابطه بین پرخاشگری مشتری و تمایل به ترک شغل انجام شد. جامعه آماری پژوهش کارکنان هتل های پنج ستاره مشهد در سال 1400 بود. باتوجه به حجم جامعه، با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده 110 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پرخاشگری مشتری بارون و نیمون (1996)، غرور سازمانی گودرزی و همکاران (2011)، خستگی عاطفی، تمایل به ترک شغل و رضایت شغلی پودار و مادوپالی (2012)، و عدالت توزیعی تانک و بلد وین (1996)، استفاده شد. نتایج نشان دادبین پرخاشگری مشتری و تمایل به ترک شغل رابطه معناداری وجود دارد، از سویی نتایج نشان داد خستگی عاطفی رابطه بین پرخاشگری مشتری و رضایت شغلی را میانجیگری می نماید .
تأثیر ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر عملکرد بازار و مالی، بررسی نقش میانجی عملکرد مشتری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
115 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر عملکرد مالی و عملکرد بازار از طریق نقش میانجی عملکرد مشتری بوده است. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث روش، پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، مدیران شرکت های صنایع غذایی واقع در شهرک های صنعتی مشهد می باشد که تعداد آن ها 340 نفرمدیر فعال بوده است. بر اساس جدول مورگان 181 نمونه به روش نمونه گیری در دسترس در نظر گرفته شده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه باتوکایا، لیونچ و آرسلون (2021) بوده است. جهت سنجش روایی صوری از نظر خبرگان و روایی همگرا و واگرا و تحلیل عاملی استفاده شده است. جهت سنجش پایایی، از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ کل 931/0 برآورد گردید که در محدوده قابل پذیرش قرار دارد. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 انجام شده است. نتایج نشان داد ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر عملکرد بازار، عملکرد مشتری و عملکرد مالی شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. به علاوه، تأثیر ارتباطات یکپارچه بازاریابی از طریق نقش میانجی عملکرد مشتری بر عملکرد مالی و عملکرد بازار نیز مثبت و معنادار گزارش شده است. همچنین، عملکرد مشتری بر عملکرد بازار و عملکرد مالی تأثیر مثبت و معنادار بوده است.
طراحی مدل تقویت برندهای ایرانی با تأکید بر رویکرد نوآوری باز در صنعت لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختن یک برند جدید به تنهایی کفایت نمی کند و اینکه چگونه باید آن را نگه داشت و با چه تدابیری می توان همواره آن را تقویت کرد نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل تقویت برندهای ایرانی با تأکید بر رویکرد نوآوری باز در صنعت لوازم خانگی است. پژوهش حاضر ازحیث هدفْ کاربردی و ازنظر شیوه اجرا از نوع پژوهش های آمیخته (کیفی کمّی) است. ابزار جمع آوری داده در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمّی پرسشنامه است که روایی و پایایی آنها مطلوب ارزیابی شد. به منظور جمع آوری داده ها، پس از بررسی پیشینه پژوهش، پروتکل مصاحبه نیمه ساختاریافته تدوین شد و در ادامه، مشارکت کنندگان از میان کارشناسان و خبرگان علمی و اجرایی فعال در صنعت لوازم خانگی با روش نمونه گیری هدفمند «گلوله برفی» انتخاب شدند. همچنین، نمونه آماری پژوهش در بخش کمّی را 386 نفر از مشتریان لوازم خانگی در شهر تهران تشکیل می دهند. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی، از راهبرد مفهوم سازی بنیادی با کمک نرم افزار MAXQDAو در بخش کمّی از تحلیل عاملی (FA) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل مبتنی بر تمرکز بر طرف عرضه و تقاضا باعث تقویت برند لوازم خانگی ایرانی می شود. این پژوهش همچنین، راهبردهای ذهنی، ارتباطی و انطباقی را معرفی می کند که خود تحت تأثیر شرایط مداخله گر (عوامل انسانی و سازمانی) و زمینه ای (فاکتورهای کلان و خرد) قرار می گیرند. پیامدهای اجرای راهبردها نیز شامل پیامدهای مرتبط با مشتریان و جامعه و مرتبط با سازمان است. تحلیل داده های بخش کمّی پس از اعمال روش داده بنیاد به ارائه مدل براساس روش تحلیل عاملی منجر شد.
تأثیر سرمایه اجتماعی بیرونی بر عملکرد صادراتی با تبیین نقش میانجی قابلیت های پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه گذشته، صادرات به عنوان یک فعالیت بازرگانی حیاتی در اقتصاد ملی کشورها رشد سریعی داشته و روند جهانی شدن بازارها، اهمیت زیربنایی درک رفتار و عملکرد شرکت ها را در بازارهای صادراتی بیشتر کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بیرونی بر عملکرد صادراتی با در نظر گرفتن نقش میانجی قابلیت های پویا است. این پژوهش کاربردی، به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران ارشد و صادرات شرکت های صادراتی استان اصفهان است که در سال های 1395 و 1396 به عنوان نمونه یا برگزیده انتخاب شده اند. به دلیل محدود بودن اندازه جامعه، نمونه گیری انجام نشده و جامعه آماری به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و به شیوه مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS3 تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد سرمایه اجتماعی بیرونی بر عملکرد صادراتی و قابلیت های پویای اکتشاف و بهره برداری بازار صادراتی، پژوهش و توسعه، کارآفرینی گرایی صادراتی و انعطاف پذیری در تولید اثر مثبت دارد. علاوه براین، قابلیت های اکتشاف بازار صادراتی و کارآفرینی گرایی صادراتی بر عملکرد صادراتی تأثیر مثبت می گذارد. برخلاف انتظار، در پژوهش حاضر، قابلیت بهره برداری بازار صادراتی تأثیر منفی بر عملکرد صادراتی داشته است. تأثیر قابلیت های پژوهش و توسعه و انعطاف پذیری در تولید نیز بر عملکرد صادراتی مورد تأیید قرار نگرفته است.
تعیین روش ورود شرکت های دانش بنیان به بازار خارجی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت های دانش بنیان با دارا بودن مزیت فناورانه ، ظرفیت خوبی برای ورود به بازارهای خارجی دارند. هدف این پژوهش ارائه چارچوبی برای اولویت دهی به روشهای ورود به بازارهای خارجی توسط این شرکتهاست. روش این پژوهش ترکیبی است. در بخش شناسایی معیارها از رویکرد کیفی و در بخش اولویت بندی از رویکرد کمی استفاده شده است. ابتدا با مرور پیشینه تحقیق، مولفه های تاثیر گذار بر انتخاب روش ورود شامل عوامل داخلی (سازمان و محصولات آن) و عوامل خارجی (بازار داخلی و بازار خارجی) شناسایی شده است. سپس با استفاده از روش بهترین-بدترین معیارهای موثر بر حضور در بازارهای خارجی برای شرکتهای دانش بنیان رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد «تمایز محصول» و «شبکه سازی با شرکای خارجی» مهمترین معیارها برای این شرکتها هستند. این موضوع با فناورانه بودن محصولات این شرکتها و از سوی دیگر محدودیت منابع شرکتهای کوچک و متوسط برای سرمایه گذاری خارجی و لزوم جبران فقدان منابع با شبکه سازی همخوان است. در گام دوم، روش های ورود از منظر یک شرکت دانش بنیانِ دارای فعالیت گسترده بین المللی با استفاده از روش تاپسیس اولویت بندی شده است. نتایج نشان داد ایجاد شرکت تابعه با مالکیت کامل رتبه اول را دارد؛ در واقع این روش برای شرکتی که مراحل اولیه بین المللی شدن را طی نموده است، علاوه براینکه امکان محافظت از تکنولوژی اختصاصی شرکت را فراهم می کند، زمینه را برای صادرات به کشورهای مجاور شرکت تابعه فراهم می کند و البته می تواند حاکی از آن باشد که محدودیتهای صادرات از مبدا ایران، مطلوبیت روشهای ورود با ریسک بیشتر را افزایش می دهد.
تبیین نقش شش سیگما در مدیریت کیفیت
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
317 - 302
حوزههای تخصصی:
شش سیگما یک رویکرد قدرتمند برای بهبود کارآیی و کیفیت فرآیند است که شامل مجموعه ای از ابزارها، مبانی و اصول خاص بوده و سیستمهای مدیریتی توانمندی برای ارائه محصولات و خدمات کیفی و مبتنی بر خواست مشتری و مخاطب از طریق حذف خطاهای فرآیندها و اتلاف ها و ارزش آفرینی در سازمان می باشد.متدولوژی شش سیگما یک روش کمی و جامع در بهبود اثر بخش سازمان است. در دنیای رقابتی امروز شش سیگما می تواند برگ برنده شرکت ها برای بهبود کیفیت و کاهش هزینه ها باشد؛ اما نکته مهم این است که این ابزار باید در سازمان هایی به کار گرفته شود که آمادگی لازم را برای اجرای آن داشته باشند. آماده نبودن برای اجرای شش سیگما به ناامیدی کارکنان، مقاومت و مخالفت در سطوح مختلف سازمانی و درنهایت شکست پروژه منجر می شود. شش سیگما یک رویکرد سیستماتیک برای بهبود فرایندهای کاری بر پایه نیاز مشتری و تجزیه و تحلیل واقعی فرایندهای در حال انجام در هر موسسه ارائه می کند. پیاده سازی هر رویکردی به بسترسازی و پذیرش فرهنگ کیفیت در آن سازمان نیاز دارد. همچنین، بهبود کیفیت فرایندی مستمر است که با همکاری و تعامل گروه های کاری و استفاده از ابزارها و متدولوژی مناسب برای حل مشکل خاص انجام می شود.در این مقاله بعد از بیان مقدمه به ادبیات تحقیق و توضیحاتی پیرامون عنوان تحقیق پرداخته سپس پیشینه ی پژوهش داخلی و خارجی و در آخر نتیجه گیری تحقیق ارائه شد.
نقش تعدیلی نوع مؤسسه حسابرس در رابطه بین رویکردهای تدوین استانداردهای حسابداری و ویژگی های روان شناختی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۹
۱۴۴-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
اهمیت رویکردهای تدوین استانداردهای حسابداری (رویکرد مبتنی بر اصول و رویکرد مبتنی بر قواعد) از زمان بروز تقلب های بزرگ دو دهه اخیر بیش از پیش نمایان شده است. در پژوهش حاضر به بررسی نقش تعدیلی نوع مؤسسه حسابرس در رابطه بین رویکردهای تدوین استانداردهای حسابداری و ویژگی های روان شناختی وی پرداخته می شود. منظور از ویژگی های روان شناختی حسابرس، پاسخ گویی فرآیندی و انگیزش شناختی وی است. در راستای هدف های پژوهش، از یک سناریوی شبه آزمایشی و 149 عضو جامعه حسابداران رسمی ایران به عنوان آزمودنی های پژوهش استفاده شده است. هم چنین، فرضیه های پژوهش با استفاده از الگوسازی معادلات ساختاری و رویکرد مرحله ای آزمون شده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که علی رغم تأثیرگذاری مثبت و معنادار استانداردهای اصول محور بر پاسخ گویی فرآیندی و انگیزش شناختی حسابرس، نوع مؤسسه ای که حسابرس در آن شاغل است، تأثیر معناداری بر این رابطه ندارد. به عبارت دیگر، نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که نوع (کیفیت) مؤسسه حسابرس رابطه بین نوع استانداردهای حسابداری و ویژگی های روان شناختی وی را تقویت یا تضعیف نمی کند. بی توجهی یا ضعف در سیاست های کنترل کیفی مؤسسه حسابرسی و هم چنین عدم تفاوت بین کیفیت سازمان حسابرسی با کیفیت سایر مؤسسات عضو جامعه حسابداران رسمی ایران را می توان از جمله دلایل احتمالی نتایج پژوهش برشمرد.