فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۲۱ تا ۶٬۶۴۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی (AI)، یادگیری ماشین (ML)، و یادگیری عمیق (DL) تأثیر به سزایی روی بانکداری (فناوری مالی یا فین تک)، سلامت و بهداشت (فناوری سلامت)، قانون (فناوری مقررات گذاری)، و سایر بخش هایی مثل جمع آوری کمک های مالی برای خیریه (فناوری خیریه) دارند. سرعت نوآوری مرتبط با فناوری و توانایی سیستم های هوش مصنوعی برای فکر کردن درست شبیه به انسان ها (شبیه سازی هوش انسان)، انجام وظایف و کارها به صورت مستقل، توسعه و بسط هوش براساس تجارب خود، و پردازش لایه های اطلاعاتی برای یادگیری بازنمایی های همواره پیچیده از داده ها (ML/DL) به این معناست که ارتقا و پیشرفت در نرخ هایی که در آن ها این فناوری می تواند وظایف پیچیده، فنی، و زمان بر را انجام دهد، مردم، اشیاء، صداها، الگوها و غیره را شناسایی کند، مشکلات را زودتر بررسی کند، و راه حل ها را ارائه نماید، سودهای خیره کننده ای را در شرایط اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی فراهم نماید. هدف از انجام این مقاله بررسی دقیق اختراعات و پیدایش های جدید در هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، و یادگیری عمیق در بستر چالش تطبیق مقرراتی است که مؤسسات مالی در بریتانیا (UK) با آن مواجه می شوند.
ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
506 - 530
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه پیچی دگی و دگرگونی های فزاینده فضای کسب وکار که از توسعه فناوری اطلاعات و ظهور ابزارهای تع املی تحت وب 2 نشئت گرفته است، به شکل گیری بسترهایی همچون شبکه و رسانه اجتماعی منجر شده است که علاوه بر تغییر دادن فرایندهای حوزه بازاریابی و تجارت الکترونیک، باعث شده است تا بنگاه ها برای سازگاری با این محیط و کسب مزیت رقابتی، به انتخاب ابزارها و استراتژی های تهاجمی تر تمایل بیشتری داشته باشند. در این بین، انتخاب و توسعه تجارت اجتماعی که در بستر همین تحولات گسترده رخ داده است، برای انتخاب یکی از این ابزارها سودمند است. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فراترکیب است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است، از لحاظ ماهیت و روش توصیفی به شمار می رود و از نگاه هدف توسعه ای محسوب می شود. برای جمع آوری و غربالگری منابع، در یک دوره ده ساله، بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، از روش فراترکیب استفاده شد و در این بین، از مجموع ۲۲۱ سند مرتبط با موضوع، ۷۶ مقاله بررسی شد.
یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش با روش تحلیل مضمون، در نهایت 33 مضمون پایه، 9 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی با عنوان «ارزش آفرینی اجتماعی»، «هم افزایی فناورانه» و «هنجارسازی اجتماعی» کشف و برچسب گذاری شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که برای توسعه تجارت اجتماعی، می بایست به این عوامل توجه ویژه ای کرد: اعتمادسازی اجتماعی، بازاریابی شبکه ای، ارزش آفرینی مشترک، ریسک کنترل شده، تعاملات محتوا محور، حمایت اجتماعی، ارتباط اجتماعی و ارزشی با مشتری، تبادل تجربه های شناختی عاطفی، پشتیبانی پلتفرمی، تولید تعاملی محتوا و اشتراک گذاری اجتماعی، بازتولید سرمایه اجتماعی و توسعه تعاملات اجتماعی.
نظام پرداخت های بازنشستگی کارکنان نهادهای حاکمیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
271 - 290
حوزههای تخصصی:
یکی از مراحل فرآیند برنامه ریزی نیروی انسانی، برنامه ریزی برای دوران بازنشستگی سرمایه های انسانی است که در بیشتر سازمان ها از جایگاه والایی برخوردار نبوده و کمتر به آن توجه می شود. نظام پرداخت های بازنشستگی نهادهای حاکمیتی هم مستثنی از مدل عام کشوری نبوده و دارای مشکلاتی هستند، لذا باید در جهت رفع اشکالات و ارائه راهکار تلاش شود. از این رو هدف این مقاله طراحی و ارائه مدلی برای نظام پرداخت های بازنشستگی کارکنان نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران می باشد. برای انجام این پژوهش عوامل مؤثر در بهبود نظام پرداخت بازنشستگی و مدل های موجود در منابع کتابخانه ای شامل کتب و مقالات به صورت جامع استخراج گردیدند. موارد به دست آمده طی پرسشنامه ای در اختیار جامعه خبرگی (شامل 30 نفر از مدیران باسابقه و موفق اجرایی و عملیاتی واحدهای نیروی انسانی نمونه آماری قرار گرفت و نظرات آنان گردآوری گردید. با تأیید مدل با شش متغیر «لایه های بازنشستگی»، «طرح های بازنشستگی»، «عوامل مرتبط با نظام پرداخت بازنشستگی»، «برنامه های بازنشستگی» و «انواع بازنشستگی» و «نظام جبران خدمت» گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و در نهایت مدل معادلات ساختاری مطلوب نظام پرداخت های بازنشستگی در سازمان های امنیتی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران ارائه شد.
بررسی تاثیر رهبری، فرهنگ سازمانی، تعارض و اخلاق کاری بر عملکرد شغلی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیررهبری، فرهنگ سازمانی، تعارض و اخلاق کاری بر عملکرد شغلی (مطالعه موردی: اداره برق شهر ساری) می باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش در زمره پژوهش های توصیفی – پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان اداره برق در سطح شمال شهرساری درسال 1401 می باشد. برای محاسبه تعداد نمونه در جامعه محدود از جدول مورگان استفاده شده است که بر اساس جدول مورگان حجم نمونه برای تعداد 160 کارکنان اداره برق 113 تعیین شده است. روش نمونه گیری در این پژوهش، تصادفی ساده می باشد. ابزار گردآوری در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد می باشد که پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 0.7 تائید شد. برای تجزیه وتحلیل آماری یافته ها، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در بخش نخست، تجزیه وتحلیل توصیفی یافته ها به صورت ترسیم جداول و نمودارهای فراوانی ارائه شده است. در بخش دوم برای استنباط آماری و آزمون فرضیات از نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و مدل سازی معادلات ساختاری Smart PLS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رهبری، فرهنگ سازمانی تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد شغلی دارند و تعارض و اخلاق کاری نیز تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد شغلی دارند.
تأثیر ساختار نظارتی و عوامل فنی بر استقرار بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در بخش عمومی
حوزههای تخصصی:
سیستم بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد، یک سیستم مدیریتی برای بهبود اثربخشی بهینه و افزایش شفافیت نحوه استفاده از منابع سازمانی است که اعتبارات بودجه ای واحدهای سازمانی را در راستای اهداف کوتاه و بلندمدت، تخصیص می دهد و منجر به مسئولیت پذیری بیشتر می شود. هدف از این مطالعه شناسایی تأثیر ساختار نظارتی و عوامل فنی بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد است. این پژوهش به روش توصیفی - پیمایشی می باشد. با توجه به کاربردی بودن نتایج، در گروه پژوهشی کاربردی است. این پژوهش در سال 1400 با استفاده از پرسشنامه در جامعه آماری 66 نفر از کارشناسان اداری، مالی و بودجه بخش عمومی انجام گردید. در بخش آمار توصیفی مشخصات پاسخگویان، در آمار استنباطی آزمون فرضیه پژوهش یعنی رابطه بین متغیرهای پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه برای دستیابی به سهم متغیر مستقل (86 درصد) در توضیح میزان واریانس متغیر وابسته، مورد بحث قرار گرفته است. همچنین تفاوت میانگین متغیرهای مستقل و وابسته با میانگین فرضی 2 از آزمونT Student استفاده شده است. این پژوهش نشان داد که میانگین تمامی متغیرهای مورد بررسی بالاتر از حد متوسط می باشد و از نظر آماری معنی دار است.
مدیریت هزینه های شهری
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم شهرداریها در سراسر جهان، ایجاد منابع کافی درآمد و تامین هزینه خدمات شهری است. از این رو از جمله مسئولیتهای اساسی شهردار این است که همواره در تلاش برای تهیه طرحها و برنامه هایی برای افزایش منابع درآمدی شهرداری باشد. از آنجا که اداره مطلوب شهرها و ارائه خدمات مناسب و کنترل و هدایت پروژه های عمرانی علاوه بر اعمال مدیریت صحیح، مستلزم کسب اعتبارات کافی و هزینه صحیح آن میباشد، لذا شهرداریها جهت انجام وظایف خود بایستی از مدیریت مالی قویای برخوردار باشند. منابع درآمد پایدار، عنصر و حلقه مفقوده ای است که فقدان آن عملکرد مدیریت شهری را به شدت تحت تأثیر منفی قرار می دهد و این مدیریت را از برنامه ریزی حتّی میان مدت، خلع سلاح خواهد کرد. مدیریت مالی نیازمند به حرکت انداختن و منظم کردن ابزارهای پولی لازم برای مقاصد توسعه شهری است که محدود به بودجه شهرداری نمیگردد بلکه تمامی منابع مالی راکد و فعال موجود در شهر را در بر میگیرد. همچنین از آنجا که شهرداریها برای اداره مطلوب امور شهر و ساختن شهری زیبا و سالم برای شهروندان، هزینه های گزافی را متحمل میشوند بنابراین همواره بایستی در جستجوی ایجاد منابع کافی درآمد و خلق راهکارهای افزایش منابع مالی، علاوه بر منابع درآمد موجود داخلی و خارجی باشند.
طبقه بندی عوامل کلیدی موفقیت در استقرار تولید هوشمند از منظر ذی نفعان و اجزای تکنولوژی مرور سیستماتیک ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
180 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان ها برای دستیابی به بهترین سطح عملکرد و کسب موفقیت، باید به متغیرها و شرایطی که به آن ها عوامل کلیدی موفقیت می گویند، توجه مستمری داشته باشند. عوامل کلیدی موفقیت در تمامی فرایندها و پروژه ها نقش دارند. استقرار تولید هوشمند نیز مانند تمامی پروژه ها، به شناسایی عوامل کلیدی موفقیت نیاز دارد تا به صورت اثربخش اجرا شود. از سوی دیگر، بهتر است مدیران بدانند این عوامل با کدام جزء تکنولوژی ارتباط دارند و از کدام یک از ذی نفعان اثر می پذیرند یا بر آن اثر می گذارند. با توجه به آنچه بیان شد، هدف از اجرای پژوهش حاضر این است که عوامل کلیدی موفقیت در استقرار تولید هوشمند گردآوری شود و بر اساس پژوهش های موجود، ارتباط عوامل گردآوری شده با اجزای تکنولوژی و ذی نفعان سازمان بررسی شود.
روش: گردآوری تمامی عوامل کلیدی موفقیت، از طریق مروری جامع و سیستماتیک میسر خواهد بود. در مرور نظام مند ادبیات، علاوه بر پاسخ به سؤال های پژوهشی، می توان شکاف های موجود در یک حوزه را شناسایی و به محققان معرفی کرد. بنابراین برای انجام مرور سیستماتیک با انتخاب پایگاه ها، کلمات کلیدی و استراتژی های جست وجو، پژوهش های مرتبط با هدف پژوهش حاضر شناسایی شدند. پس از تحلیل و بررسی محتوای مطالعات منتخب، پاسخ سؤال های پژوهش استخراج شد.
یافته ها: طی مرور پژوهش ها، در نهایت 62 پژوهش مرتبط انتخاب و بر اساس آن ها، 22 عامل کلیدی موفقیت شناسایی شد. سپس این عوامل در طبقه بندی تکنولوژی سازمان محیط جای گرفتند. با تحلیل محتوای پژوهش های منتخب، ارتباط بین عوامل کلیدی موفقیت با ذی نفعان و اجزای تکنولوژی بررسی شد.
نتیجه گیری: انجام پژوهش حاضر به محققان کمک خواهد کرد که شکاف های موجود را شناخته و به آن ها بپردازند. از سوی دیگر، پاسخ پرسش های پژوهش، به مدیران کمک خواهد کرد تا در استقرار تولید هوشمند بتوانند به شکل اثربخشی، از عوامل کلیدی موفقیت استفاده کنند.
بررسی تاثیر تیپ های شخصیتی حسابرس بر ابعاد سکوت سازمانی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
207 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تیپ های شخصیتی حسابرس بر ابعاد سکوت سازمانی حسابرسان می باشد.
روش : این پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی پیمایشی می باشد. روش گردآوری داده ها از نوع میدانی کتابخانه ای است. از پرسشنامه وین داین (2003) برای اندازه گیری سکوت سازمانی، از پرسش نامه بلومنتال (1985) جهت سنجش تیپ های شخصیتی حسابرسان دووجهی (A و B) و از آزمون نئو جهت سنجش تیپ های شخصیتی پنج وجهی حسابرسان بهره گرفته شد. به منظور پایایی پرسش نامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده و تمامی آن ها تائید شد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران عضو جامعه حسابداران رسمی ایران شامل می باشد. تعداد نمونه با توجه به کمینه مشاهدات لازم برای الگوی موردبررسی در الگوسازی معادلات ساختاری معادل بیش از 200 مشاهده برآورد گردید.
یافته ها : نتایج نشان داد که تیپ های شخصیتی حسابرس (A و B) بر ابعاد سکوت سازمانی (مطیع، تدافعی و نوع دوستانه) مؤثر می باشند؛ لازم به ذکر است که اثر تیپ شخصیتی A نسبت به تیپ شخصیتی B بر روی تمامی ابعاد سکوت سازمانی بیشتر می باشد. نتایج نشان داد که تیپ های شخصیتی پنج وجهی حسابرس بر سکوت سازمانی تدافعی مؤثر می باشد.
نتیجه گیری : نتایج نشان داد که تیپ های شخصیتی پنج وجهی حسابرس بر سکوت سازمانی مطیع مؤثر می باشد. اثر روان رنجوری و برونگرایی بر روی سکوت سازمانی منفی می باشد.
ارتباط بین قابلیت مقایسه صورت های مالی و رفتار نامتقارن هزینه ها با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی مالکیت سرمایه گذاران نهادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رفتار نامتقارن هزینه ها یکی از پدیده هایی است که از تضاد منافع بین مدیران و مالکان نشات می گیرد. قابلیت مقایسه صورت های مالی با تعیین سطح هماهنگی بین رویه های حسابداری شرکت های مختلف، موجب شفافیت محیط اطلاعاتی می شود و امکان ارزیابی صحیح عملکرد و تخصیص بهینه منابع را فراهم می آورد. مالکان نهادی نیز به عنوان یکی از ارکان نظام راهبری شرکتی، نقش با اهمیتی را در نظارت بر مدیریت ایفا می کنند. بر این اساس، پژوهش حاضر به مطالعه ارتباط بین قابلیت مقایسه صورت های مالی و رفتار نامتقارن هزینه ها با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی مالکیت سرمایه گذاران نهادی می پردازد. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1392 تا 1399 است که با استفاده از روش حذف سیستماتیک، تعداد 139 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. روش پژوهش از نوع علی پس رویدادی و روش تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع رگرسیون خطی چند متغیره است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین قابلیت مقایسه صورت های مالی و رفتار نامتقارن هزینه ها ارتباط منفی وجود دارد؛ همچنین مالکیت سرمایه گذاران نهادی ارتباط منفی بین قابلیت مقایسه صورت های مالی و رفتار نامتقارن هزینه ها را تشدید می کند. بنابراین، قابلیت مقایسه صورت های مالی و مالکیت سرمایه گذاران نهادی در کاهش پیامد منفی تضاد منافع بین مدیران و مالکان و تامین هدف استفاده بهینه از منابع، نقش مکمل هم را ایفا می کنند.
ارائه مدل نوآوری مبتنی بر داده های دولتی باز با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
111 - 132
حوزههای تخصصی:
داده های دولتی با بودجه عمومی جمع آوری می شوند و در برگیرنده داده های ارزشمندی هستند که در صورت باز شدن آن ها، قابل بهره برداری در حوزه های مختلف بوده و می توانند منشأ شکل گیری نوآوری باشند، ازاین رو، لازم است زمینه ها و عوامل مؤثر بر شکل گیری نوآوری مبتنی بر داده های دولتی باز (OGD) بررسی شود. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از: «داده های دولتی باز چگونه منجر به خلق نوآوری می شوند؟»؛ به طوری که تلاش شده به 6 سؤال فرعی پژوهش در قالب: شرایط علّی، شرایط زمینه ای، پدیده اصلی، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها جهت شکل گیری نوآوری مبتنی بر OGD پاسخ داده شود. در پژوهش حاضر براساس روش آمیخته (کیفی–کمّی) ابتدا نظریه داده بنیاد مبتنی بر روش اشتراوس-کوربین استفاده شد و برای تحلیل کیفی داده های حاصل از مصاحبه ها کدگذاری سه مرحله ای به کار برده شد، سپس به کمک روش آنتروپی شانون، ارزیابی کمّی شده است. در مصاحبه با خبرگان براساس اصل کفایت داده ها تا رسیدن به اشباع نظری، تعداد 11 مصاحبه نیمه ساختاریافته به صورت تعاملی انجام پذیرفت. براساس نتایج به دست آمده از روش مصاحبه و یافته های مراحل کیفی و کمّی، با کدگذاری سه مرحله ای، تعداد 6 مقوله اصلی منطبق با سؤالات فرعی پژوهش و 20 مقوله فرعی دربردارنده 95 مفهوم استخراج شد. به ازای هر مقوله اصلی، مقوله های فرعی و مفاهیم مستلزم توجه برای پژوهش های آتی پیشنهاد شد. الگوی نظری پیشنهادی نشان می دهد در صورتی که در گام اول، تدوین قوانین حمایتی این حوزه و مطالبه ذی نفعان برون سازمانی (شرایط علّی) به درستی انجام پذیرد؛ و در گام دوم چنانچه به صورت هم زمان توسعه بازار و سرمایه گذاری (شرایط زمینه ای)، تدوین سند حکمرانی داده (پدیده اصلی) و بهره مندی از ظرفیت بخش خصوصی در قالب PPP (شرط مداخله گر) به درستی استفاده شود؛ در نتیجه در گام سوم، با به کارگیری انواع نوآوری ها (راهبردها)، تحقق پیامدهایی نظیر حل مشکلات «رکود کسب وکارهای خصوصی» و «بیکاری در جامعه»، همچنین شفافیت در سازمان حاصل می شود.
رویکرد یکپارچه برای انتخاب تأمین کننده پایدار بر اساس روش بهترین بدترین و نظریه مجموعه های راف (مورد مطالعه: شرکت ایران خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
9 - 38
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مطالعات زیادی در خصوص چگونگی انتخاب تأمین کننده پایدار صورت گرفته است و برای این منظور، مدل ها و روش های مختلفی در محیط های فازی و قطعی پیشنهاد شده است. در این پژوهش برای انتخاب تأمین کننده پایدار، یک مدل جدید بر اساس روش بهترین - بدترین که با تئوری مجموعه های راف بهبود یافته است، ارائه می شود. یکی از مزایای روش پیشنهادی، مدل کردن عدم قطعیت مربوط به ارزیابی های شخصی و صفر کردن خطای قضاوت ذهنی تصمیم گیرنده، با استفاده از رویکرد جدول تصمیم گیری می باشد. همچنین با استفاده از مفهوم آنتروپی شرطی در مجموعه های راف، معناداری (اهمیت) معیارها محاسبه می گردد و انتخاب بهترین و بدترین معیار و نیز انجام مقایسات زوجی در روش بهترین - بدترین، بر این اساس صورت می گیرد. با بهره گیری از این رویکرد، نرخ ناسازگاری روش بهترین - بدترین در تمامی مراحل صفر می شود. در ادامه از دو روش TOPSIS و SAW برای تعیین وزن تأمین کنندگان استفاده شده است و نتایج با هم مقایسه گردیده است. برای اثبات قابلیت مدل، شرکت ایران خودرو به عنوان مطالعه موردی، برای مسأله انتخاب تأمین کنندگان پایدار، در نظر گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که در رتبه بندی تأمین کنندگان شرکت ایران خودرو بر اساس شاخص های پایداری، شرکت ایساکو در رتبه اول قرار دارد.
آموزش کارکنان با استفاده از هوش مصنوعی (ارائه یک مدل سیستمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
248 - 281
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل سیستمی آموزش کارکنان با استفاده از هوش مصنوعی انجام شده است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های کیفی و کمّی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان آشنا به موضوع با تعداد نامحدود می باشد و نمونه آماری در این بخش به تعداد ۲۰ نفر با روش گلوله برفی انتخاب شده است. جامعه آماری در بخش کمّی شامل کلیه متخصصین و کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق به تعداد نامحدود می باشند که ۳۸۴ نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای جمع آوری داده های این پژوهش از پرسش نامه های محقق ساخته استفاده شده که روایی و پایایی آنها به تأیید رسیده است. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. برای تکمیل فرآیند دلفی در این پژوهش از ضریب کندال به کمک نرم افزار SPSS استفاده شده است. جهت آزمون مدل تحقیق، از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Smart-PLS استفاده شده و نتایج نشان دهنده برازش مناسب مدل است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ورودی های مدل شامل ۱- داده های آموزشی، ۲- اطلاعات شخصی، ۳- نیازهای آموزشی، ۴- بازخورد کاربران، و ۵- داده های محیط کاری می باشد. فرآیند مدل نیز شامل ۱- تعیین نیازها و هدف، ۲- جمع آوری داده ها، ۳- پیش پردازش داده ها، ۴- آموزش مدل هوش مصنوعی، ۵- ارزیابی و بهبود مدل، ۶- پیاده سازی و استقرار، و ۷- پایش و بروزرسانی می باشد. در نهایت، خروجی های مدل شامل ۱- بازخورد فردی، ۲- پیشنهادات آموزشی، ۳- پایش و پیگیری، و ۴- پشتیبانی و راهنمایی است.
ارائه الگوریتم قاعده محور برای شناسایی رژیم ها در بازارهای افتان وخیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
51 - 78
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ضمن توسعه ادبیات مالی مرتبط با شناسایی رژیم های بازارها مالی، شیوه قاعده محور جدیدی را برای انتخاب نقاط تغییر در چرخه های کسب وکار پیشنهاد می کند که در آن ذهنیت گرایی را در فرآیند طبقه بندی رژیم های بازار حذف می کند. الگوریتم پیشنهادشده از یک رویکرد اکتشافی برخوردار بوده و هیچ شرطی برای تعیین دوره رژیم ها یا دامنه بازدهی آن ها اعمال نمی شود. همچنین برای مقایسه بین الگوریتم پیشنهادی و الگوریتم های پاگان، لیونه از آزمون بوت استرپ وایت در دارایی های مختلف شامل شاخص بورس اوراق بهادار تهران، فلزات مس و طلا و کالای نفت از نسبت شارپ به عنوان اندازه گیری عملکرد در داده های برون نمونه ای استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد الگوریتم پیشنهادی در شناسایی رژیم های برون نمونه ای به خصوص در سری های زمانی که متفاوت از داده های شاخص بازار سرمایه باشد، عملکردی بهتر یا مساوی با سایر روش های شناسایی دارد. نتایج به دست آمده توفیق الگوریتم پیشنهادی را نسبت به سایر الگوریتم ها نشان می دهد. ساختار صرفه جو الگوریتم پیشنهادی با ارائه روشی مشخص از نوسان های بالقوه ای که در بهینه سازی پارامتر ایجاد می شود اجتناب کرده و در شناسایی رژیم های متفاوت در مجموعه های گوناگونی ازسری های زمانی بدون تغییر در پارامترها مفید و کاربردی است.
پیش بینی تعارض کار-خانواده بر اساس کمالگرایی و تاب آوری در پرسنل تامین اجتماعی شهر تهران
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
73 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی تعارض کار-خانواده بر اساس کمال گرایی و تاب آوری در کارکنان تأمین اجتماعی شهر تهران است،روش: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش در گروه پژوهش های توصیفی همبستگی است و ابزارهای موردپژوهش شامل: 1 پرسشنامه تاب آوری کانور و دیوید سون،2- کمال گرایی اهواز و 3- تعارض کار- خانواده استیفنز و سامر است، جامعه آماری تحقیق را کارکنان اداره کل تأمین اجتماعی شرق تهران بزرگ (شعبه 8 و شعبه 21 تهران) تشکیل می دهند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تعداد 140 مورد برگزیده شدند و 135 مورد از این پرسشنامه ها بازگشت شدند که درنهایت 125 مورد دارای اعتبار شناخته شدند.یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که که با بالا رفتن کمال گرایی در فرد تعارض کار-خانواده افزایش و با بالا رفتن تاب آوری میزان تعارض کار-خانواده در فرد کاهش پیدا می کند، به عبارتی بین تعارض کار- خانواده و کمال گرایی همبستگی مثبت و همبستگی بین تعارض کار-خانواده با تاب آوری و مؤلفه های آن در سطح P<0.01 معنادار است.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تعارض کار – خانواده با تاب آوری و زیر مولفه های آن شامل: شایستگی های فردی، غرایز فردی، پذیرش مثبت تغییر تأثیرات معنوی رابطه مثبت و با کنترل رابطه معکوس دارد. برنامه ریزی صحیح، آموزش سرمایه های روان شناختی تاب آوری که یک فاکتور محافظتی برای مقابله با سختی است سبب استحکام خانواده و جلوگیری از هم پاشیدگی است.
بررسی نظریات شفافیت مالی و کیفیت نهادی در صنعت بانکداری
حوزههای تخصصی:
ادبیات مالی نشان می دهد که شفافیت در بازار مالی، علاقه و رفاه سرمایه گذاران بازار مالی و سیستم مالی را در کل ارتقا می دهد .به طور تجربی بیان شده است که شفافیت در بخش مالی باعث افزایش اعتماد سرمایه گذاران به سیستم مالی، کاهش هزینه های مالی، کاهش محدودیت های تخصیص اعتبار می شود. و با کاهش ریسک اعتباری، ثبات سیستم مالی را افزایش می دهند.شفافیت اطلاعات، رکن اساسی اعتماد سرمایه گذاران محسوب می شود. هر چه قدر شفافیت اطلاعات بیشتر شود، میزان اعتماد سرمایه گذاران بیشتر شده و سرمایه گذاران به بانک هایی اعتماد بیشتری خواهند کرد که اطلاعات بیشتری در ارتباط با نوسانات سرمایه انتشار دهند. افشای اطلاعات بانکی، شفافیت اطلاعاتی را افزایش داده و در گذر زمان باعث افزایش میانگین شاخص قیمت و در نهایت باعث افزایش، حاشیه سود مثبت بانکها خواهد شد.
مؤلفه های اخلاق حکمرانی در مکتب شهید سلیمانی
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
35 - 66
حوزههای تخصصی:
حکمرانی، الگوهای مختلف آن و مباحث متعدد ذیل آن، از جمله موضوعات پر بحث در مدیریت دولتی عصر حاضر است. از 1980 و با ارائه مفهوم حکمرانی خوب توسط بانک جهانی تا به امروز، شاهد تلاش های فراوان و روایت های گوناگونی در رابطه با حکمرانی و الگوهای آن بوده ایم. تعدد الگوهای مختلف حکمرانی، خود در این چند سال اخیر نشان از این فضا و شرایط پیچیده دارد. به موازات بحث بر سر الگوهای حکمرانی، موضوع اخلاق حکمرانی نیز مطرح گردیده است و شاید بتوان گفت که اخلاق حکمرانی روح حاکم بر الگوهای حکمرانی و وجه تمایز آنها با هم است. پس از شهادت شهید سلیمانی بی شک، مهمترین گزاره و توصیف درباره ایشان را رهبر معظم انقلاب(مدظله) فرمودند که از ایشان به «مکتب» یاد کردند. با لحاظ این توصیف، ضروری است تا محققان ابعاد مختلف این مکتب را تبیین نمایند؛ یکی از این ابعاد اخلاق حکمرانی شهید سلیمانی است که در این پژوهش سعی شده است مؤلفه های اخلاق حکمرانی در مکتب شهید سلیمانی احصاء و تدوین گردد. این مقاله، با مراجعه به مقالات و پژوهش های مختلف و نیز مبانی اندیشه اسلامی به تبیین کلی نظریات اخلاق حکمرانی پرداخته است. سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون مؤلفه های اخلاق حکمرانی مکتب شهید سلیمانی با استفاده از متن سخنرانی ها، مصاحبه و وصیت نامه شهید بزرگوار و سایر منابع معتبر استخراج و ارائه شده است. در این تحقیق مجموعاً 267 مفهوم پایه، 93 مفهوم سازمان دهنده و 24 مفهوم عالی شناسایی و ارائه گردیده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که شهید سلیمانی را می توان الگو و مصداقی برای گزاره «حکمران مسلمان انقلابی» دانست و مؤلفه های اخلاق حکمرانی شهید سلیمانی که در این پژوهش ارائه شده اند از قبیل ارزش گرا و اصول مدار، استکبار ستیز، اما باور و امام یاور، پاسدار انقلاب و نظام، تواضع و احترام، خادم، شخصیت جامع، شهادت طلب، فساد ستیز و ساده زیست، شاکر، مخلص، مجاهد، مشرف و آینده نگر، مدیریت پدرانه و مشفقانه، مردم دار و مردم باور، نفوذ و محبوبیت شخصیتی، هدفمند و هدف گرا و... مؤید وجوه حکمرانی، تقید و تشرع اسلامی و دینی و روحیه انقلابی و جهادی این شهید بزرگوار می باشند.
افزایش بهره وری و کارآمدی کیفیت درمان از طریق بهبود مدیریت بازرسی و بازخورد
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری عملکرد و مدیریت بازرسی در بخش درمان در سال های اخیر به طور قابل توجهی مراقبت های پیشگیرانه و مزمن و همچنین کیفیت کلی را بهبود بخشیده است. با این حال، هنوز تنوع زیادی در روش های اندازه گیری سطوح عملکرد در مقیاس ها و امکانات بخش درمان وجود دارد.
بازرسی و بازخورد (A&F)، از اجزای مهم اندازه گیری عملکرد موثر و کارآمد است و می تواند به کاهش این تنوع و بهبود عملکرد کلی کمک کند. تحقیقات قبلی نشان می دهد که مراکز پزشکی VA (VAMC) با نمرات عملکرد بالای EPRP (برنامه بازبینی خارجی) تمایل دارند از داده های EPRP به عنوان منبع بازخورد استفاده کنند. با این حال، نحوه استفاده از داده های EPRP به عنوان منبع بازخورد توسط ارائه دهندگان فردی و همچنین خط خدمات، تسهیلات و رهبری شبکه به خوبی درک نشده است. بنابراین، درک عمیق مدل های ذهنی، استراتژی ها و ویژگی های فرآیند بازخورد و بازرسی های مستمر که توسط امکانات با عملکرد بالا اتخاذ شده اند، ضروری است. این تحقیق نحوه استفاده رهبران VAMC های با عملکرد بالا، پایین و متوسط را از داده های عملکرد بالینی از EPRP (برنامه بازبینی خارجی) به عنوان ابزار بازخورد برای حفظ و بهبود کیفیت مراقبت و درمان مقایسه می کند.
شناسایی فرصتهای مشارکت دانشجویان در اداره امور دانشگاه و ارائه مدلی برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف شناسایی فرصتهای مشارکت دانشجویان برای به کارگیری آنان در اداره امور دانشگاه انجام شد. روش: این مطالعه از نوع کیفی به روش تحلیل محتوا و بر اساس مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با صاحب نظران مدیریت آموزشی و آموزش عالی در حوزه های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی دانشجویی دانشگاههای دولتی استان قم به روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری به تعداد 17 نفر بود. یافته ها: با توجه به مصاحبه های انجام شده و تجزیه و تحلیل آنها، فرصتهای مشارکت دانشجویان در اداره امور دانشگاه در چهار مقوله آموزشی، پژوهشی، فرهنگی دانشجویی و راهنمایی و مطالبه گری تقسیم شدند و طبق آن، مدل پژوهش طراحی شد. نتیجه گیری: با توجه به مدل طراحی شده و همچنین وضعیت ساختاری و محدودیتهای آیین نامه ای، می توان در حوزه های مختلف از مشارکت دانشجویان در اداره امور دانشگاهها استفاده کرد.
مدل مدیریت استراتژیک هوشمند پرتفوی در راستای بهینه سازی سبد سهام در فضای حباب بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
51 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدلی جامع برای بهینه سازی سبد سهام در شرایط حباب بازار سرمایه با استفاده از مدیریت استراتژیک هوشمند است؛ الگویی که بتواند به کاهش ریسک های ناشی از نوسانات شدید بازار و ارتقای بازدهی بلندمدت سرمایه گذاری ها منجر شود. در فضای پرتلاطم بازارهای مالی و حضور فزاینده فناوری های نوین، سرمایه گذاران و مدیران سرمایه نیازمند نگاهی فراتر از روش های سنتی مدیریت پرتفوی هستند و باید با اتکا بر مفاهیم هوشمند، داده محور و تحلیل های پیشرفته، استراتژی های سرمایه گذاری خود را شکل دهند. در این راستا، پژوهش حاضر با تمرکز بر توسعه ابزارها و روش های هوشمند، سعی دارد تا ساختار و فرآیندهایی را شناسایی کند که با کمک فناوری های پیشرفته و تحلیل داده، امکان شکل دهی رویکردی نظام مند و مقاوم در مواجهه با حباب های بازار سرمایه را فراهم آورد. این تحقیق از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون است و از طریق مصاحبه های هدفمند با مدیران سرمایه، کارشناسان خبره مالی و اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت مالی و سرمایه گذاری انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد که طراحی یک مدل هوشمند برای مدیریت پرتفوی در شرایط حباب بازار، ضمن ایجاد همگرایی در فرآیند تصمیم گیری سرمایه گذاری و بهره مندی اثربخش از اطلاعات محیطی، می تواند رفتار مشارکتی را در تیم های سرمایه گذاری ارتقا دهد و ساختارهای انگیزشی نوینی را تعریف کند. بدین ترتیب، سرمایه گذاران قادر خواهند بود، همگام با کاهش ریسک های سرمایه گذاری و افزایش بازدهی، سبدهای سرمایه گذاری خود را در بلندمدت بهینه سازی کرده و از قابلیت های رقابتی خود بهره مند شوند.
بررسی نقش آگاهی زیست محیطی بر مدیریت منابع انسانی سبز با نقش میانجی رفتارهای سبز کارکنان و نوآوری سبز و تبیین نقش تعدیل گری رهبری خدمتگزار (کارکنان شرکت های فعال پتروشیمی منطقه پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آگاهی زیست محیطی به میزان اطلاعات افراد درمورد مسائل محیط زیست و عوامل مؤثر در گسترش آن و شناخت از چگونگی رفتار برای بهبود معضلات تعریف شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آگاهی زیست محیطی بر مدیریت منابع انسانی سبز با نقش میانجی رفتارهای سبز کارکنان و نوآوری سبز و تعدیل گری رهبری خدمتگزار است. روش شناسی: پژوهش از نوع هدف کاربردی و از حیث جمع آوری داده، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری 8000 نفر از کارکنان شرکت های فعال پتروشیمی منطقه پارس جنوبی و نمونه آماری 370 نفر بود. برای به دست آوردن پایایی متغیرهای پژوهش از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای سنجش برازش مدل مفهومی پژوهش و فرضیه ها از روش حداقل مربعات جزئی (Smart pls) استفاده شد. یافته های پژوهش: نتیجه پژوهش نشان می دهد که آگاهی زیست محیطی بر رفتار سبز کارکنان، نوآوری سبز و مدیریت منابع انسانی سبز تأثیر معناداری دارد. رفتار سبز کارکنان بر مدیریت منابع انسانی سبز تأثیر معناداری دارد، اما تأثیر نوآوری سبز بر مدیریت منابع انسانی سبز تأیید نشد. رفتار سبز کارکنان نقش میانجی میان مدیریت منابع انسانی سبز و آگاهی زیست محیطی دارد، اما نقش میانجی نوآوری سبز و تعدیلگر رهبری خدمتگزار میان مدیریت منابع انسانی سبز و آگاهی زیست محیطی تأیید نشد. نوآوری پژوهش: پژوهش بررسی شده به مدیران یاری می رساند تا فرایند انتخاب، استخدام و آموزش سبز را در دستور کار قرار دهند و آگاهی منابع انسانی را در حوزه زیست محیطی تقویت کنند سپس با به کارگیری نقش میانجی رفتار سبز کارکنان، نوآوری سبز و تعدیلگر رهبری خدمتگزار، به شکل گیری فضای دوست دار محیط زیست کمک کنند.