فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۰۱ تا ۶٬۵۲۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
189 - 209
حوزههای تخصصی:
هر حوزه ای از دانش مانند دانش تصمیم گیری راهبردی که در پی ورود به واقعیت تجربی برای ایجاد تغییر است، ریشه در جهان بینی حاکم بر آن دارد و نمی تواند بدون توجه به مبانی زاویه فکری خود طراحی و اجرا شود. بدین سان برای دستیابی به دانش تصمیم گیری راهبردی قرآن بنیان، چاره ای جز تنظیم معرفتی آن از سطح مبانی زاویه فکری تا سطح تجربی، مبتنی بر آموزه های وحیانی نیست. در این راستا، در پژوهش پیش رو، مبنی بر سازوکار ترکیبی روش دلالت پژوهی و منطق دلالت در پیشینه علم اصول، با استناد به سوره انفال کوشش شده است تا با استفاده از تحلیل تم و تحلیل محتوا در نرم افزار atlas.ti، نمونه هایی از دلالت های مبتنی بر مبانی معرفت شناسی مرتبط با موضوع تصمیم گیری راهبردی فهم و تبیین شود. حاصل این فرآیند استخراج 192 کد اولیه، 14 مضمون پایه و 6 مضمون سازمان دهنده شامل نقش و کیفیت پیوستگی ادراکات حقیقی، اعتباری و وجدانی در تصمیم گیری راهبردی، تبلور فاعل تصمیم گیرنده از جنبه نظری و کاربردی، دانش گفتمان آفرین تغییر و تحول در تصمیم گیری راهبردی، جایگاه ارزش ها در تصمیم گیری راهبردی، منابع معرفت در تصمیم گیری راهبردی و اعتبار منابع معرفت در تصمیم گیری راهبردی، در ذیل یک مضمون دلالی فراگیر، یعنی نمونه مبانی معرفت شناسی تصمیم گیری راهبردی بوده است. گفتنی است نتایج تحقیق در مبانی معرفت شناسی قرآن بنیان در حوزه تصمیم گیری راهبردی است و این مهم، زمینه ساز تولید، فرآوری تدوین جامع نظریه و دانش تصمیم گیری راهبردی قرآن بنیان از سوی پژوهشگران این حوزه و بدین سان ارائه مدل های کاربردی خودویژه برای مدیران راهبردی، از چشم انداز جریان فکر دینی (قرآنی) در عینیت تحقیق و توسعه ای است.
تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه فاکتورهای اجتماعی -اقتصادی مؤثر بر تصادفات رانندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۶۳-۱۴۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه تصادفات یکی از مشکلات قابل توجه بهداشت عمومی در جهان به ویژه در ایران است. هدف از انجام این مطالعه تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) پرسشنامه فاکتورهای اجتماعی-اقتصادی مؤثر بر تصادفات رانندگان مصدوم استان آذربایجان غربی بود. روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی بوده و جامعه آماری آن شامل 310 نفر از رانندگانی بود که در سال 1399 دچار حادثه ترافیکی شده و به دنبال آن بستری شده بودند. این پژوهش که به صورت تمام شماری انجام گرفت، مراحل شش گانه تحلیل عاملی اکتشافی (شناسایی متغیرها، شاخص های تبیین کننده موضوع، کنترل تناسب داده ها، تعیین روش و تعداد عواملی که باید استخراج کرد، انتخاب روش دوران عوامل، تفسیر و نام گذاری عوامل و محاسبه امتیازات عاملی) و تصمیمات تحلیلی را مطرح و توصیه هایی را برای دستیابی به نتایج مطلوب، ارائه می کند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS25 تحلیل شد. یافته ها: با توجه به آزمون هایKMO و بارتلت به ترتیب همبستگی و کفایت حجم نمونه نشان داد که شاخص ها توانایی عامل شدن را دارند. با استفاده از روش تحلیل حداکثر درست نمایی و روش چرخش عامل ها دو عامل با مقدار ویژه بیشتر از یک یافت شد که نمودار سنگریزه هم آن دو عامل را تأیید کرد. نتایج تحقیق در مجموع 64/24 درصد از واریانس تمامی متغیرها را تبیین می کند. از چرخش عاملی واریماکس نیز برای شناسایی گویه ها استفاده شد. این عامل ها عوامل مستقیم و غیرمستقیم بودند، که بر وقوع تصادفات تأثیر داشتند. علاوه براین، ضریب آلفای کرونباخ (0/84= آلفا) نشان دهنده اعتبار و صحت نتایج فوق بود. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده اعتبار سازه های این پرسشنامه بوده و می توان آن را در پژوهش های مربوط به حیطه ترافیک، ارتقای شغلی و افزایش درآمد، ارتقای ایمنی خودرو، آموزش و بهداشت عمومی به کار برد.
سخن سردبیر: چرا برخی از خط مشی های ملی تغییر نمی کنند؟
حوزههای تخصصی:
خط مشی های ملی ابزار اصلی اِعمال حکمرانی زمامداران هستند زیرا محمل اصلی شکل دهنده اندیشه ها، رفتارها و گفتارهای شهروندان و بازیگران سازمانی هر جامعه ای تلقی می شوند. ازاین رو در فرآیند کشورداری، خط مشی های عمومی به عنوان سازکارهای پیوند دهنده بخش حکمرانی و اداره امور عمومی و امور جاریه کشور موردتوجه دانش پژوهان مختلفی در سراسر عالم قرار گرفته است. این که چرا خط مشی های ملی در هر جامعه ای اقامه می شوند بر هر کسی واضح است، اما این که چرا وقتی چنین خط مشی هایی قد برافراشتند، دست بردار جامعه نیستند و بعضاً جاودانه می شوند کمتر در جامعه علمی کشور موردتوجه قرار گرفته است. هدف غایی این نوشته تحلیلی نظری در پاسخ به این دغدغه است. رهنمودهای این نوشته می تواند برای خط مشی گذاران، شهروندان و همین طور عالمان حوزه خط مشی گذاری عمومی مفید باشد.
بررسی کیفیت رابطه تأمین کننده - تولید کننده: یک رویکرد مبتنی بر تحلیل دوبعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to propose an approach for analyzing the supplier-producer relationship quality.Design/methodology/approach: A questionnaire has been compiled and distributed to two transportation and concrete producer companies. The relationship quality by its constituent dimensions has been investigated with the aid of gap analysis and quadrant analysis.Findings: Findings indicated that the most of relationship quality dimensions have been located in the main strength point and only three dimensions of dependency and power, relationship-specific adaptations and investments, and cooperation and coordination have been addressed as critical and required improvement.Practical implications: This article extends the application of quality management tools and techniques to a particular area of supply chain quality management, i.e., supplier-producer relationship quality management. The proposed approach enables suppliers and producers to evaluate their relationship quality faster and recognize the dimensions that are critical and need improvement.Research limitations/implications: the comprehensive list of dimensions together with the proposed integrative approach seems effective in facilitating the analysis of the relationship quality between producer and supplier. By the use of gap analysis and quadrant analysis, parties can evaluate the relationship quality faster and recognize the dimensions that need improvement and are critical in relationship quality.Originality/value: The proposed approach of the integration of gap and quadrant analysis is unique compared to the existing literature. Also, the dimensions of the relationship quality have been considered, comprehensively.
طراحی الگوی مفهومی هوش اجتماعی (مطالعه فراترکیب)
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
99 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی الگو و ابعاد هوش اجتماعی با رویکرد استقرایی فراترکیب روش کیفی است این روش هفت گام دارد که با توجه به آنها به ارزیابی نتایج یافته های مطالعات گذشته می پردازد. بر همین اساس نتایج پژوهش های گذشته از منابع داخلی طی سالهای ۱۴۰۱- ۱۳۹۲ جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است از ۵۰ مقاله استخراج شده ۲۴ مقاله برای تجزیه و تحلیل نهایی انتخاب شده است. از نظریه ها و پژوهش های مختلف در این حوزه را می توان به نظریه های گلمن ، گاردنر و ثورندایک و ... اشاره کرد همچنین این پژوهش روایی و اعتبار کاپای آن ۹۷/ . و رو به بالا است نتایج پژوهش با توجه به بررسی مقالات مستخرج شده به ۳ کد منجر شد و سپس با بررسی یافته های اولیه و با بررسی زمینه های فرعی موجود سه زمینه ابعاد اصلی پدید آمد نظیر : پردازش اطلاعات اجتماعی ، آگاهی اجتماعی ، مهارت اجتماعی
شناسایی شایستگی های رهبری دانشجویان: مطالعه ی کیفی
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
65 - 34
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی با فراهم ساختن بسترها و فرصت های مناسب جهت کسب و توسعه شایستگی های رهبری دانشجویان، نقش و مؤثری در تربیت نیروی انسانی جامعه ایفا می کند. در واقع بسیاری از مؤسسات آموزش عالی، به منظور آماده سازی فارغ التحصیلان برای رهبران آینده، پرورش شایستگی های رهبری دانشجویان را مأموریت مهم آموزش عالی تلقی می کنند. از این رو شناسایی شایستگی های اساسی رهبری دانشجویی گام اساسی و بنیادین برای حرکت در مسیر توسعه حرفه ای رهبری دانشجویی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های رهبری دانشجویان با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام پذیرفت. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 18 نفر از صاحب نظران حوزه رهبری و دانشجویانی که مسئولیت رهبری در تشکل ها و انجمن های علمی و دانشگاهی بر عهده داشتند بود که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختمند بود. مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه داشت. جهت اطمینان از اعتبار روایی داده های حاصل از مصاحبه از روش کدگذاری مجدد، دریافت بازخورد از مشارکت کنندگان استفاده شد. بعد از انجام تحلیل و کدگذاری داده ها و نرکیب و تعدیل داده ها، تعداد 54 شایستگی اصلی برای شایستگی های رهبری دانشجویی شناسایی شد. سپس شایستگی های شناسایی شده در 7 مقوله اصلی( شایستگی های فردی/ شخصیتی، شناختی، روان شناختی، مدیریتی، بین فردی، فنی و اخلاقی) طبقه بندی گردید. توجه دانشگاه ها به توسعه شایستگی های شناسایی شده در این پژوهش می تواند به توسعه بهتر استعداد و شایستگی های رهبری در بین دانشجویان کمک شایانی کند.
تدوین الگوی بومی - اسلامی سیستم حسابداری سرمایه انسانی
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
136 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش کنونی، شناسایی ابعاد و مؤلفه هایی است که نظام اسلامی حسابداری سرمایه انسانی را تشکیل می دهند. روش تحقیق از نوع آمیخته (ترکیبی) و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد (در بخش کیفی) و روش الگوی معادلات ساختاری (در بخش کمّی) انجام شده است. در این راستا، پژوهش کنونی که از نوع اکتشافی به شمار می رود، با بررسی اسنادی 397 مدرک از متون دینی و توزیع پرسش نامه در بین 88 نفر از کارکنان دانشکده مدیریت دانشگاه عالی دفاع ملّی (داعا) و بخش های اداری مؤسسه محک، انجام شده است. جمع آوری، تحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای Maxqda، SPSS و Smart-PLS انجام شده است و تمام مؤلفه ها دارای آلفای کرونباخ بیش از 0.7 برای سنجش پایایی پژوهش بوده است. برای سنجش روایی نیز از سه شاخص روایی همگرا، روایی تشخیصی در سطح معرف (بار عرضی) و معیار فورنل- لاکر استفاده شده است. برآیند نتایج پژوهش در بخش کیفی، پیشنهاددهنده الگویی از حسابداری سرمایه انسانی شامل 16 مؤلفه در ذیل ابعاد چهارگانه استخدام، جذب و انتخاب، آموزش و توسعه سرمایه انسانی بود که درنهایت به دستیابی سازمان به کارکرد نهایی نظام حسابداری سرمایه انسانی یعنی حفظ و نگهداری ذیل دو زیرمؤلفه (بهره وری و رضایت شغلی) منجر می شود. در بخش آزمون کمّی الگو نیز ضرایب مسیر برای ابعاد چهارگانه استخدام، جذب و انتخاب، آموزش و توسعه سرمایه انسانی به ترتیب 0.276، 0.559، 0.536 و0.580 به دست آمد که نشان دهنده تأثیرات متوسط تا قوی نظام حسابداری سرمایه انسانی بر عوامل برسازنده حفظ و نگهداری (بهره وری و رضایت شغلی) می باشد. همچنین این پژوهش نشان می دهد ارتباطی قوی بین متغیرهای استخدام، جذب و انتخاب، آموزش و توسعه منابع انسانی با نظام حسابداری سرمایه انسانی و نتایج حاصل از آن یعنی بهره وری و رضایت شغلی وجود دارد.
شناسایی عوامل مرتبط با الگوی مدیریت منابع انسانی پایدار و تبیین رابطه آن با توانمند سازی ساختاری و آوای کارکنان در شرکت ملی صنایع مس ایران با روش تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
89 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی عوامل مرتبط با الگوی مدیریت منابع انسانی پایدار و تبیین رابطه آن با توانمند سازی ساختاری و آوای کارکنان در شرکت ملی مس با روش تحلیل مضمون است. این پژوهش دارای رویکردی آمیخته (کیفی و کمی) است که از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی و از حیث ماهیت و روش، پیمایشی است.روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است و ابزار گردآوری اطلاعات مراجعه به اسناد، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه بود که روایی و پایایی مصاحبه و پرسشنامه با درصد بالایی به تائید رسید.جامعه آماری این پژوهش شامل 22 نفر از اساتید دانشگاه مدیران و متخصصان منابع انسانی صنایع مس می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند؛ همچنین با استفاده از روش تحلیل مضمون، به بررسی و کدگذاری مصاحبه ها پرداخته شد. در این پژوهش در بخش کیفی به منظور استخراج و تحلیل کدهای مربوط به مصاحبه با خبرگان از نرم افزار NVIVO و به منظور بررسی اعتبار مدل از نرم افزارهای SPSS استفاده گردید. نتایج حاصل از کدگذاری باز داده های کیفی گردآوری شده منجر به استخراج 115 کد اولیه، 39 مضمون پایه و 14 مضمون سازمان دهنده شامل هدف گذاری پایدار منابع انسانی، رفتار و نگرش پایدار منابع انسانی، پایداری زیست محیطی، بهره وری اقتصادی ، تأمین نیروی انسانی مستعد پایداری، همراهی مدیریت، ایجاد فرصت های برابر، تسهیم اطلاعات در سازمان، تخصیص اثربخش منابع، کنترل تصمیمات سازمان، مخالفت فردی باهدف بهره مندی، اعتراض های جمعی و سازنده، مشارکت در تصمیم گیری و تلاش در جهت ارتقا روابط متقابل گردید؛ که 98 کد از متغیرهای پژوهش در فرایند دلفی مورد تائید خبرگان قرار گرفت.
مدل سازی توانمندسازهای صنعت 4.0 در پیاده سازی زنجیره تأمین پایدار با رویکرد دیمتل-فرآیند تحلیل شبکه ای فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
141 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی توانمندسازهای صنعت ۴.۰ پایداری زنجیره تأمین و تلاش بیشتر برای پیشنهاد یک چارچوب پژوهشی برای پل زدن به شکاف های نظری است. ابتدا توانمندسازهایی که بر اتخاذ قابلیت پایداری تأثیر می گذارند از طریق مرور مقاله های داخلی و خارجی به وسیله روش فراترکیب شناسایی شد و پس از شناسایی، توانمندسازها به صورت پرسشنامه مقایسه زوجی درآمد و در اختیار 12 نفر از خبرگان حوزه صنایع تولیدی کاشی در استان یزد قرار گرفت. با اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه و تحلیل آن با استفاده از روش ترکیبی دیمتل فرایند تحلیل شبکه ای فازی درنهایت مدلی ارائه شد. از نتایج پژوهش بخش فراترکیب 114 کُد باز، 26 کُد محوری و درنهایت 7 کُد انتخابی استخراج شد که کُدهای انتخابی شامل عوامل سازمانی، سیستم تولید، محیط زیست، محصول، اقتصادی، فناوری و اجتماعی است که در روش ترکیبی دیمتل فرایند تحلیل شبکه ای فازی، روابط و اهمیت این توانمندسازها بررسی و مشخص شد که بُعد «فناوری» تأثیرگذارترین، بُعد «محصول» تأثیرپذیرترین و بُعد «اقتصادی» مهم ترین ابعاد محسوب می شوند.
طراحی الگوی شایستگی های بنیادی مدیران منابع انسانی کسب وکارهای نوپای خدماتی در بخش حمل ونقل درون شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شایستگی بنیادی مدیران منابع انسانی و شناسایی ابعاد و مؤلفه های آن و همچنین عوامل موثر بر شایستگی بنیادی مدیران منابع انسانی انجام شده است.روش پژوهش حاضر از حیث اجرا از نوع پژوهش های آمیخته(کیفی-کمی) و به لحاظ هدف، کاربردی و از لح اظ روش اکتشافی از نوع تحلیل محتوا محسوب میشود.با توجه به روش تحلیل محتوا، فرایند کدگذاری و طبقه بندی در نزم افزار MAXQDA 2018 پیاده شد سپس جهت اعتبار سنجی با روش دلفی فاری کدها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و در مرحله کمی در قالب نرم افزار PLS اندازه گیری شد.در این پژوهش ضمن دسته بندی ابعاد شایستگی بنیادی مدیران منابع انسانی سعی شده است که عوامل موثر بر آن نیز شناسایی گردد. یافته ها نشان داد در مرحله اول با رویکرد کیفی هشت بعد شایستگی های بنیادی شامل شایستگی شناختی- بینشی، شایستگی کارافرینانه، شایستگی های رهبری، شایستگی ارتباطی، شایستگی های فردی، شایستگی های فنی و تخصصی، شایستگی اخلاقی و شایستگی روان شناختی و شش عامل تاثیر گذار صورتبندی گردید در مرحله دوم، با رویکرد کمی تاثیر شش عامل بر شایستگی بنیادی مدیران منابع انسانی مورد سنجش و تایید قرار گرفت.
ارائه مدل ساختاری تأثیر فعالیت های مدیریت منابع انسانی سبز بر عملکرد زیست محیطی با رویکرد(توانایی-انگیزش-فرصت) (مورد مطالعه: شرکت معادن زغال سنگ کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
25 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه مدل و بررسی تأثیر فعالیت های مدیریت منابع انسانی سبز بر عملکرد زیست محیطی با رویکرد AMO در شرکت معادن زغال سنگ کرمان است. روش تحقیق توصیفی، پیمایشی، همبستگی و برای آزمون فرضیات از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری، شامل مدیران و سرپرستان و اعضای شوراهای کارگری و کارشناسان فنی و پشتیبانی شرکت معادن زغال سنگ به تعداد 600 می باشد. حجم نمونه براساس جدول گرجسی و مورگان، 234 نفر تعیین شد. ابزارهای مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها دو پرسشنامه می باشد. پرسشنامه اول فعالیت های مدیریت منابع انسانی سبز که بر اساس مصاحبه با خبرگان طراحی شد و پرسشنامه دوم عملکرد زیست محیطی شرکت برگرفته از شاخص های زیست محیطی استاندارد ایزو14001 می باشد. روایی محتوایی و سازه دو پرسشنامه به ترتیب 87/0 و84/0 و همچنین پایایی آن 88/0 و 86/0 به تأیید رسیده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS23 و روش الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS23 انجام گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تأثیر متغیر توانایی سبز بر عملکرد زیست محیطی معنادار نیست ولی متغیرهای انگیزش سبز و ارائه فرصت های سبز بر عملکرد زیست محیطی مثبت و معنادار می باشد. بنابراین پیشنهاد می گردد که با بکارگیری مدیریت منابع انسانی سبز اقدامات و سازو کارهای لازم جهت بهسازی توانایی سبز در شرکت معادن زغالسنگ کرمان انجام گیرد.
سنجش عوامل مؤثر بر موفقیت تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، سنجش عوامل موثر بر موفقیت تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی با رویکرد آمیخته است. از نظر هدف کاربردی است. در بخش کیفی جامعه آماری، اعضای هیأت علمی حوزه علوم انسانی، موسسات و بنیان گذاران شرکت های دانش بنیان، صاحب نظران و متخصصان حوزه تجاری بودند که 10 نفر بعد از اشباع نظری به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه بود که به روش داده بنیاد تحلیل شدند. استراتژی تحقیق در بخش کمی، به صورت پیمایشی صورت گرفت. جامعه آماری، شامل 257 از اعضای هیات علمی گروه علوم انسانی بودند که 154 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار Smart PLS، نشان داد که عواملی همچون ساختار دولت، ساختار کشور، ساختار دانشگاه های کشور، دیدگاه پژوهشگران حوزه علوم انسانی، ماهیت تحقیقات علوم انسانی و زیرساخت های کشور بر تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی تاثیر معنی داری دارند. تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی بر رویکرد دانشگاه های کشور و بهره گیری شرکت های زایشی پژوهشی تاثیر معنی داری دارد. همچنین رویکرد دانشگاه های کشور و بهره گیری شرکت های زایشی پژوهشی بر بهره-وری تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی تاثیر معنی داری دارد. نقش تعدیلگری ارتباط دانشگاه با صنعت و بازار، سیاست گذاری دولت، آموزش تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی، سیاست گذاری دولت و آموزش تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی تأیید شد.
ارایه الگوی مناسب ارزشگذاری شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
253 - 282
حوزههای تخصصی:
ارزشگذاری داراییها اعم از اوراق بهادار و داراییهای واقعی یکی از ارکان موثر بر تصمیمات سرمایه گذاری است، ارزشگذاری منصفانه منجر به تخصیص بهینه منابع سرمایه ای می شود و تخصیص بهینه سرمایه در اقتصاد نقش بی بدیلی را در رشد و توسعه اقتصادی ایفا می کند. در حال حاضر فقدان چارچوب مدون و مشخصی که بتواند برآورد دقیقی از ارزش تبیین نماید اهمیت دو چندان یافته است. بنابراین ارائه چارچوبی که بتواند فارغ از قضاوتهای شخصی و سلایق مختلف به صورت علمی و مستدل جهت ارائه الگوی مناسب به منظور ارزشگذاری شرکتها مورد استفاده قرار گیرد، اهمیت یافته است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از مصاحبه با خبرگان به انتخاب الگوی مناسب ارزشگذاری سهام در 14 گونه شرکت مختلف خواهیم پرداخت بدین صورت که ابتدا با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و براساس نظر خبرگان وزن معیارها محاسبه شده و درنهایت الگویی جامع برای ارزشگذاری اقسام گوناگون شرکتها پیشنهاد شده است. در انتها هم آسیب شناسی جامعی از محیط ارزشگذاری ارائه شده است.معیارهای به کارگرفته شده در این پژوهش در 4 دسته رویکرد سودآوری گذشته (شامل میانگینEBIT، سود به قیمت گذشته)، رویکرد مبتنی بر دارایی(شامل ارزش اسمی، ارزش دفتری، ارزش جایگزینی، ارزش خالص دارایی ها و ارزش تصفیه)، رویکرد تنزیل جریانهای نقدی(شامل fcff،fcfe،apv،eva و ddm) و رویکرد بازار(p/s،p/nav، p/e به جزگذشته، ev/ebit،p/c،ev/s،p/b،p/cf و p/dps) قرار گرفتند. این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی است و از نظر ماهیت و روش جمع اوری داده ها، از نوع توصیفی و از شاخه مطالعه موردی می باشد.
بهینه سازی شبکه زنجیره تامین زیست توده در چهار سطح(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آلایندگی بر اثر دفن زیست توده ها، امکان تولید انرژی پاک از زیست تودهها و تقاضای زیاد برای دریافت انرژی، بهینه سازی شبکه زنجیره تامین زیست توده را مهم و ضروری ساخته است. هدف این مقاله، بهینه سازی شبکه زنجیره تامین زیست توده در چهار سطح به منظور کاهش هزینه های اقتصادی و زیست محیطی است. مهم ترین شکاف پژوهشی برطرف شده در این مقاله، تعیین خروجیهای مطلوب و نامطلوب زیست توده ها در مراکز تفکیک سازی و در نظرگرفتن حالت چند دوره ای، چندمحصولی با وسایل حمل و نقل ناهمگن است. مدل پژوهش، دو هدفه برنامهریزی خطی عدد صحیح مختلط با عدم قطعیت و اختلال است بدین منظور چهار سناریو، طراحی گردید. مدل با روش الگوریتم ژنتیک و MOPSO و با نرم افزار پایتون حل گردید.اعتبارسنجی مدل، در یک مورد مطالعه ای واقعی در استان فارس بررسی شده است. مدل پیشنهادی توانسته است پایداری و تاب آوری را همزمان، پیاده سازی نماید که موجب کاهش هزینه ها، کاهش انتشار کربن و افزایش تجاری شدن تولید انرژی از زیست توده ها شده است از اینرو سبب افزایش تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در این شبکه از زنجیره تامین میشود مدل پیشنهادی میزان تولید انرژی را 1/2 درصد نسبت به زمانی که خروجیهای مطلوب و نامطلوب در نظر گرفته نشوند کمتر تشان می دهد یعنی به واقعیت بسیار نزدیکتر می کند. با انجام تحلیل حساسیت بر روی داده های واقعی، کارایی مدل اثبات گردید.
شناسایی و اولویت بندی تقلب ها و تخلف های بیمه ای و پیشایندهای مؤثر بر آنها در حوزۀ بیمه های تکمیلی درمان: مطالعه در بیمۀ دانا استان سیستان و بلوچستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
باوجود پیشرفت های فراوان در شناسایی تقلب های بیمه ای، هزینه ایجاد شده در اثر این کلاهبرداری ها، برای شرکت های بیمه ای هم چنان درحال افزایش است. این پژوهش درپی شناسایی و اولویت بندی تقلبات و تخلفات بیمه ای و پیشایندهای مؤثر بر آنها در حوزه بیمه های تکمیلی درمان (بیمه دانا استان سیستان و بلوچستان) است. روش مطالعه حاضر، در مرحله اول جمع آوری داده ها، اکتشافی و در مرحله دوم جمع آوری داده ها، پیمایشی می باشد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه و در ادامه از طریق پرسشنامه های متناسب با هر قسمت جمع آوری گردیده است. پرسشنامه ها براساس روش دلفی فازی سنتی تحلیل گردید. در جهت شناسایی تقلبات و تخلفات بیمه های تکمیلی درمان و پیشایندهای مرتبط با آن تعداد 16 نفر از خبرگان این حوزه به صورت غیر تصادفی مشخص شده و از آنها نظرخواهی انجام گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Excell تحلیل شد. نتایج این تحقیق نشان داد که شرکت های بیمه به منظور جلوگیری از بروز تقلبات و تخلفات بیمه ای می توانند ضمن شناسایی مهم ترین علل ایجاد تخلفات با اعتبارسنجی دقیق نمایندگان و مشتریان، افزایش منابع انسانی، ایجاد امتیاز برای نمایندگان فاقد تخلفات و تعیین قوانین سختگیرانه در صنعت بیمه به کاهش تقلب و تخلف در شرکت های بیمه کمک شایانی برسانند.
تأثیر غیرخطی مالکیت مدیریتی بر نسبت بدهی های کوتاه و بلندمدت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار سرمایه شرکت ها در تصمیم های سرمایه گذاری نقشی تعیین کننده ایفا می کند. مدیران به عنوان نمایندگان صاحبان سهام می بایست تلاش نمایند، ساختار سرمایه شرکت را به گونه ای تنظیم نمایند که هزینه سرمایه شرکت، حداقل و در نتیجه ارزش شرکت و ثروت سهامداران حداکثر گردد. در این تحقیق اثر غیرخطی مدیریت مالکیتی بر ساختار سرمایه مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا سه فرضیه مطرح گردید و ارتباط بین متغیرها مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق از سه معیار (نسبت بدهی کوتاه مدت به دارایی و نسبت بدهی بلندمدت به دارایی و نسبت کل بدهی به دارایی) برای ساختار سرمایه استفاده شده است. برای آزمون فرضیات، اطلاعات لازم برای 165 شرکت جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه ها توسط نرم افزار آماری Eviews و داده های پانل انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق بیان می کند که مدیریت مالکیتی بر نسبت بدهی کوتاه مدت و کل بدهی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اثر معنادار و غیرخطی ندارد. اما مدیریت مالکیتی بر نسبت بدهی بلندمدت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اثر معنادار و غیرخطی و U شکل معکوس دارد
ارائه چارچوبی برای شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر آینده حسابرسی با تمرکز بر فناوری های صنعت 4.0
حوزههای تخصصی:
حسابرسی با بکارگیری فناوری های صنعت 4.0 در حال تغییر و پیشرفت است. از این رو پژوهش حاضر به شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر آینده حسابرسی در ایران با تمرکز بر فناوری های صنعت 4.0 می پردازد. پژوهش حاضر کاربردی است و از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. خبرگان پژوهش 10 نفر از مدیران سازمان و مؤسسات حسابرسی، بازار سرمایه و جامعه دانشگاهی با تخصص حسابرسی و فناوری های دیجیتال بوده است. روش نمونه گیری با توجه به خبره محور بودن پژوهش، قضاوتی است. 20 پیشران با مطالعه پیشینه و مصاحبه با خبرگان استخراج شد. جهت غربال پیشران ها در مرحله اول از پرسش نامه خبره سنجی و روش دلفی فازی استفاده شد. سپس پیشران های غربال شده در مرحله اول، از طریق پرسش نامه اولویت سنجی و روش تصمیم گیری مارکوس رتبه بندی شدند. در غربال پیشران ها، 9 مورد که حد آستانه آنها بزرگتر از 7/0 بود، به عنوان پیشران های اصلی انتخاب شدند. در رتبه بندی پیشران های اصلی با استفاده از روش مارکوس، پیشران های میزان تمایل به تغییر مدیران حسابرسی، معیارهای رتبه بندی موسسات حسابرسی، تغییر استانداردهای حسابرسی جهت بکارگیری فرآیندهای مبتنی بر صنعت 4.0، ماهیت آموزش ها در موسسات حسابرسی و سیستم های اطلاعاتی حسابداری شرکت ها واجد بالاترین اولویت بوده و به عنوان پیشران های کلیدی شناسایی شدند. تمرکز بر پیشران های کلیدی به ایجاد فرصتی مناسب برای شکل دهی آینده و افزایش انعطاف پذیری در سیاست گذاری کمک می کند. تحلیل این پیشران ها توانایی درک خطرات و فرصت های در حال ظهور را افزایش داده و به آمادگی بهتر جهت تغییر در آینده و بکارگیری گسترده این فناوری ها در حسابرسی کمک می کند.
طراحی و تبیین مدل ارتقاء سلامت اداری در سازمان های مناطق آزاد تجاری، صنعتی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
59 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: هدف اصلی، طراحی و تبیین مدل ارتقاء سلامت اداری در سازمان های مناطق آزاد تجاری، صنعتی کشور بود.روش پژوهش: روش تحقیق کیفی و استراتژی پژوهش، داده بنیاد بود.جامعه آماری: مشارکت کنندگان شامل اعضای هیات مدیره، مدیران ارشد واحدهای مختلف در سازمان های مناطق آزاد تجاری، صنعتی کشور بودند.روش نمونه گیری: روش نمونه گیری هدفمند و با منطق اشباع نظری تعداد 12 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه و شیوه تحلیل، کدگذاری باز بود.یافته و نتیجه پژوهش: بر ارتقای سلامت اداری و مبارزه با فساد در سطح سازمان های مناطق آزاد دو دسته عوامل موثرند. عوامل درون سازمانی شامل: عوامل فردی (پایبندی به ارزش های دینی- اخلاقی، جامعه پذیری سلامت اداری، میزان ریسک پذیری و فرصت فساد، توجه به معیشت و مسائل مالی) و عوامل سازمانی (شفافیت، ساختار سازمان، نظام نظارت و کنترل، پاسخگویی، مدیریت منابع انسانی کارآمد، قانون محوری، آموزش و توسعه فرهنگ دینی و اخلاقی، استقرار و توسعه سامانه های الکترونیکی) است. عوامل برون سازمانی نیز شامل: ارتقاء امنیت در مناطق آزاد، ساماندهی مناطق آزاد، عوامل اجتماعی- فرهنگی، تنش زدایی سیاسی- قانونی و ثبات و پیوند با بازارهای بین المللی می باشد. با توجه به اینکه این سازمان ها از محورهای مهم توسعه کشور هستند و نبود سلامت اداری در آنها اثرات منفی زیادی ایجاد می کند، نیازمند توجه به تمامی جوانب درون سازمانی و برون سازمانی است و نمی توان به یک و یا چند عامل در مبارزه با فساد بسنده کرد.
شناسایی و اولویت بندی ریسک های زنجیره تأمین بر اساس کارت امتیازی متوازن و ارائه راهکارهایی برای تاب آوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
79 - 109
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش قابل توجه ریسک های زنجیره تأمین در سال های اخیر، ارزیابی ریسک زنجیره تأمین امروزه بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی ریسک های زنجیره تأمین بر اساس کارت امتیازی متوازن و ارائه راهکارهایی برای تاب آوری زنجیره تأمین است. برای شناسایی ریسک های زنجیره تأمین به بررسی و مطالعه منابع، مقاله ها و کتب حوزه زنجیره تأمین و ریسک زنجیره تأمین پرداخته شد. در نهایت لیستی از ریسک های مرتبط با زنجیره تأمین تهیه شد. سپس ریسک های موجود در شرکت تارآبگین بر اساس ابعاد پنج گانه کارت امتیازی متوازن دسته بندی شدند. در این گام از روش FMEA برای امتیازدهی ریسک ها استفاده شد؛ در گام بعدی پژوهش برای اولویت بندی ابعاد کارت امتیازی متوازن از روش ابتکاری که بر اساس سه شاخص FMEA یعنی شدت، وقوع و تشخیص و روش تصمیم گیری چندشاخصه AHP شکل گرفته شده است، استفاده شد و رتبه بندی ابعاد کارت امتیازی متوازن به دست آمد. سپس مجددأ از سه شاخص FMEA استفاده شد و این بار به کمک روش تصمیم گیری TOPSIS ریسک هایی که در هر دسته قرار گرفته بودند رتبه بندی شدند در نهایت درگام آخر بر اساس ریسک ها، راهکارها و استراتژی های تاب آوری که از مطالعه منابع این حوزه به دست آمده بودند ارائه شد تا تاب آوری زنجیره تأمین شرکت تارابگین امکان پذیر شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بعد مشتری دارای بیشترین اولویت و بعد رشد و یادگیری دارای کمترین اولویت برای شرکت تارابگین ذوب آهن اصفهان است.
تاثیر عدم قطعیت سیاست اقتصادی بر سرمایه گذاری شرکت
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۲ (جلد ۲)
205 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه ی تاثیر عدم قطعیت سیاست اقتصادی بر سرمایه گذاری شرکت می باشد. قابل ذکر است بازده زمانی در این پژوهش محدود به سال های 1391- 1400 می باشد، همچنین این پژوهش دارای یک فرضیه اصلی می باشد. پژوهش انجام شده از نظر نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته است و برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. نتایج بدست آمده نشان داد عدم قطعیت سیاست اقتصادی بر سرمایه گذاری شرکت تاثیر معکوس و معنی داری دارد؛ یعنی افزایش عدم قطعیت سیاست های اقتصادی سبب کاهش ورود جریانات نقدی به سمت سرمایه گذاری می شود .