فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۲۱ تا ۶٬۰۴۰ مورد از کل ۳۲٬۰۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تجاوز نظامی عراق علیه ایران که از آن به عنوان جنگ تحمیلی یاد می شود، در 31 شهریور1359 ه.ش آغاز و به مدت هشت سال به درازا کشید. این جنگ منافع دولت های مختلفی را تحت تأثیر خود قرار داد. دولت های عربی که در پیرامون کانون این نزاع قرار داشتند با تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بر این کانون، در آغاز و پایان آن دخیل بودند. این تحقیق با واشکافی رفتار خارجی دولت های عربی در طی جنگ تحمیلی، به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که « رفتار خارجی دولت های عربی چه تأثیری در آغاز و پایان جنگ تحمیلی داشت؟» یافته ها نشان می دهند رفتار خارجی اکثر دولت های عربی در آغاز و پایان جنگ تحمیلی با تأثیرپذیری از تحولات میدانی جنگ، ناسیونالیسم عربی و سیاست های غرب و شرق همواره به صورت مستقیم و غیرمستقیم در راستای همراهی با حزب بعث عراق بود که این امر بیشتر ناشی از مؤلفه هویتی می باشد؛ لذا این امر سبب ترغیب به جنگ، تداوم جنگ و تحمیل خسارات فراوان مالی و جانی برای ایران گردید. تبیین عملکرد و مواضع دولت های عربی در طی جنگ تحمیلی از مهم ترین اهداف این پژوهش می باشد. مواد خام این مقاله با استفاده از متون تخصصی مرتبط با این پژوهش گردآوری و با روش توصیفی و تحلیلی موردبحث و کنکاش قرارگرفته است.
بررسی تاثیر رسانه های سازمانی و اجتماعی بر پیشگیری از کرونا با میانجیگری ادراک ریسک فردی و نقش تعدیلگر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر رسانه های سازمانی و اجتماعی بر پیشگیری از کرونا با میانجیگری ادراک ریسک فردی و نقش تعدیلگر جنسیت است. پژوهش حاضر، توصیفی پیمایشی است سوال اصلی پژوهش بررسی تاثیر رسانه های سازمانی و اجتماعی در درک افراد از پاندمی کرونا و تاثیردر میزان پیشگری از بیماری کووید19 می باشد. جامعه آماری شامل پرسنل شرکت سایپا که تعداد آنها 7000 نفر که با استفاده از فرمول کوکران 364 نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و از طریق روش دلفی، با استفاده از نظر خبرگان نهائی شده است. پایائی از طریق الفای کرونباخ تائید و با استفاده از نرم افزار PLS3 و روش معادلات ساختاری به تحلیل و آزمون فرضیه ها پرداخته شد. یافته ها حاکی از آن است که شبکه های اجتماعی و سازمانی بر ادراک ریسک فردی دارای تاثیر، رسانه های اجتماعی بر اقدامات پیشگیرانه از بیماری کرونا دارای تاثیر، اما رسانه های سازمانی بر اقدامات پیشگیرانه تاثیر ندارند. از سوی دیگر نقش تعدیل گری جنسیت بر روی شاخصه ها مورد ارزیابی قرار گرفته، و مشخص گردید جنسیت، هیچکدام از شاخص ها را تعدیل نمی کند
تلفیق «قانون الهی» و «قانون طبیعی» در فلسفه آکوئینی و پیامد آن برای عرفی شدن سیاست
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
53 - 76
حوزههای تخصصی:
مباحث در باب نسبت «قانون الهی و قانون طبیعی» در بستر مباحث عقل و وحی، در جهان مسیحی تاریخی به قدمت قرون وسطی دارد. توماس قدیس یکی از متألهینی بود که در اواخر قرون وسطی، موضعی متفاوت نسبت به مواضع پیشین در باب نسبت قانون الهی و قانون طبیعی گرفت. به گونه ای که بستر فکری آکوئیناس تا زمانه او، دو گروه عمده را در بر می گرفت که به شکل متعارض، گروه نخست قائل به برتری وحی و به تبع آن قانون الهی بر عقل و گروه دوم قائل به برتری عقل بر وحی و همچنین قانون طبیعی بودند. آکوئیناس در این زمینه با وارد کردن فلسفه ارسطو، موضع سومی اتخاذ کرد که تلاش داشت تا نوعی «هماهنگی» میان عقل و وحی برقرار سازد و در حوزه حکمت عملی نیز این هماهنگی را در شکل تلفیق قانون الهی و قانون طبیعی دنبال کرد. این نوآوری آکوئیناس نتایج خود را در حوزه سیاست با محوریت دولت و قانون نشان داد که آن عرفی شدن سیاست بود. ازهمین رو، ما با بهره گرفتن از روش «متن- زمینه محور» کوئنتین اسکینر، فلسفه سیاسی آکوئیناس را در زمینه فکری آن مورد مطالعه قرار می دهیم.
نقش تصاویر و روایت های داستانی در دیپلماسی عمومی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۴)
39 - 62
حوزههای تخصصی:
شکل گیری عرصه سیاست بصری جهانی، باعث اهمیت بیش از پیش "دیپلماسی بصری" و "دیپلماسی روایی" به عنوان دو گونه جدید از دیپلماسی در چارچوب دیپلماسی عمومی شده که بطور فزاینده ای ابعاد دیجیتالی آن برجسته تر می شود. نقش تصاویر و راهبردهای روایی و داستان سازانه در فرایند تصویرسازی ملی، مدیریت افکار عمومی و مدیریت احساسات در عرصه بین المللی، اهمیت بیشتری می یابد. تصاویر و روایت های داستانی، چارچوب درک، کنش و چگونگی نگاه و مواجهه ما به پدیده های سیاست داخلی و خارجی را شکل می دهند. هدف اصلی این مقاله، تشریح ابعاد بصری و روایی دیپلماسی عمومی دیجیتالی و بیان دلایل اهمیت آن در عرصه سیاست بصری جهانی است. لذا تلاش می گردد با بهره گیری از مفاهیم بین رشته ای ، چارچوبی مفهومی برای فهم عرصه سیاست بصری جهانی ارائه گردد و به این سئوال پاسخ داده شود که تصاویر و روایت های داستانی چه نقشی در دیپلماسی عمومی دیجیتالی ایفا می کنند؟ و اهمیت آنها چیست؟ این نوشتار از سه بخش تشکیل شده است. در بخش اول، عرصه سیاست بصری جهانی و جایگاه دیپلماسی عمومی دیجیتالی و نقش آن در فرایند تصویرسازی ملی تشریح می شود. بخش دوم، به بررسی دیپلماسی بصری وکاربست تصاویر در عمل دیپلماتیک اختصاص دارد. در بخش آخر نقش دیپلماسی روایی در این زمینه بیان شده است.
گام دوم انقلاب اسلامی، تهاجم نرم و سواد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
95 - 121
حوزههای تخصصی:
آیت الله العظمی سید علی خامنه ای رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ضمن مروری به تجربه 40 ساله انقلاب، با اشاره به گام دوم انقلاب، سرفصل ها و توصیه های اساسی را در بخش هایی چون علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی مطرح می کنند اما پیش از این سرفصل ها یکی از نکاتی را که بدان اشاره و خاطرنشان می کنند موضوع سیاست تبلیغی و رسانه ای و محاصره تبلیغاتی دشمن است که بدون توجه به آن ها تحقق گام ها انقلاب امکان پذیر نیست. نوشتار توصیفی – تحلیلی حاضر تلاش دارد با توجه به تأکیدات رهبری نشان دهد که ابزارهای رسانه ای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانون های ضدّ معنویّت و ضدّ اخلاق نهاده است و هم اکنون تهاجم روزافزون رسانه ای دشمنان به سمت جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان به چشم می آید. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری توجه به سیاست گذاری رسانه ای میتنی بر مهارت انتقادی به عنوان یکی از بخش های سواد رسانه ای ضمن فراهم ساختن شکست محاصره تبلیغاتی نظام سلطه تسهیل کننده تحقق فصول بیانیه گام دوم به مثابه منشوری برای «دومین مرحله ی خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی» انقلاب اسلامی خواهد بود.
تغییر رویکرد در سیاست خارجی ترکیه: از اتحادیه اروپا به خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیه از جمله کشورهای درحال توسعه و نوظهور است که از جهات اقتصادی و سیاسی در بین کشورهای منطقه و پیرامون موفق ظاهر گشته است. موقعیت جغرافیایی این کشور در همجواری با اروپا و خاورمیانه موجب گشته نسبت به هردو منطقه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متقابل داشته باشد.مسیر رشدو توسعه ترکیه به گونه ای بود که این کشور در پی دستیابی به استانداردهای سیاسی، اقتصادی، رفتاری و ارزشی اروپایی بود و طی سالیان گذشته همواره متقاضی پیوستن به اتحادیه اروپا بوده است. این درحالی است که امروزه شاهد آن هستیم که ترکیه مسیر دیگری را برگزیده است و با اعتنا و توجه کمتر به استانداردهای اروپایی،سعی دارد خودرا یک کنشگر فعال درخاورمیانه و شمال آفریقا بنمایاند. مقاله حاضر به دنبال چیستی این تغییر رویکرد ترکیه در فاصله سالهای 2000 تا 2020 است و این فرضیه رابا روش توصیفی-تحلیلی به آزمون می گذارد که سیاست رهبران ترکیه بر این اساس است که باتوجه به وجود قدرت های بزرگ و تاثیرگذار در اتحادیه اروپا، ترکیه در بهترین شکل می توانست یک بازیگر درجه دوم در اروپا باشد،اما این قابلیت های ترکیه در خاورمیانه می تواند این کشور را به مهمترین بازیگر عمده و تاثیرگذار در سطح اول منطقه بشناساند ولذا در یک انتخاب استراتژیک ترکیه مسیر دوم رابرگزیده است.
The State of Iran's Economy in the Global Value Chain (1979 – 2018)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی بایدن در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۰)
225 - 252
حوزههای تخصصی:
جو بایدن، قبل و بعد از انتخابات، یکی از اولویت های سیاست خارجی خود را تدوین و تعقیب سیاست نوین آمریکا در قبال ایران اعلام کرده است. در کانون «سیاست ایران» بایدن نیز بازگشت به برجام قرار دارد. با این حال، در مورد چیستی و چگونگی این سیاست و بازگشت آمریکا به برجام ابهاماتی وجود دارد. از این رو، در این مقاله تلاش می شود به این پرسش پاسخ داده شود که سیاست خارجی بایدن نسبت به ایران چه ماهیت، مؤلفه ها و مختصاتی دارد و چگونه خواهد بود؟ با روش مطالعه اسنادی و تحلیل گفتارها، مکتوبات و مواضع اعلامی بایدن و تیم سیاست خارجی او، استدلال می شود که گفتمان سیاست خارجی بایدن «بین الملل گرایی لیبرال» است. سیاست هسته ای بایدن نیز بر پایه پیوند موضوعی و مرحله ای مبنی بر بازگشت به برجام در گام نخست، تقویت و توسعه مفاد و طولانی ترکردن زمان آن در گام دوم و تسری آن به برنامه موشکی و نفوذ منطقه ای ایران در گام سوم است.
ظرفیت فقه سیاسی در گسترش و تعمیق مرزهای راهبردی دولت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بیشینه سازی قدرت برای زیست در ساحت بین الملل از مسائل مهم دولت اسلامی است. پژوهش پیش رو با طرح این پرسش که ظرفیت فقه سیاسی در گسترش و تعمیق مرزهای راهبردی دولت اسلامی چیست، در تلاش است با توسعه مفهوم مرز و سرحدات دولت اسلامی از خط مرزی به نقطه راهبردی انگاره مرزهای راهبردی دولت اسلامی را تأسیس و در جست وجویی فقهی، گسترش و تعمیق این مرزها را پیگیری نماید تا منافع و مصالح این دولت تأمین شود. مرز، اعتباری است که با اغراض ایدئولوژیکی و استراتژیکی، انواع حوزه نفوذ دولت را به وجود می آورد. این تحقیق از لحاظ روش، توصیفی تحلیلی بوده و یافته های آن نشان می دهد مرز راهبردی بر اساس راهبرد کلان دولت ها در جهت تأمین منافع فراملی شکل می گیرد؛ تقابل منفعت ها و مصلحت ها، حضور دولت در عمق استراتژیک خود را ضروری می سازد. احکام فقه سیاسی ظرفیت متنوعی برای گسترش و تعمیق مرزهای راهبردی دارد. تألیف قلوب و شرایط حاکم در هم کاری ها و معاهدات دولت اسلامی، مهم ترین این ظرفیت ها محسوب می شود.
Power from Revolution: The Configuration and Evolution of Iran’s Political Identity Reflected in the Supreme Leaders’ Hajj Messages(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۴, Issue ۳, summer ۲۰۲۰
437 - 470
حوزههای تخصصی:
This research sheds light on what has constituted and defined Iran’s postrevolutionary political identity and provides insights into its development with important socio-political implications. In order to understand the configuration and the evolution of post-revolutionary identity in Iran, we examined Hajj Messages issued by Iran’s Supreme Leader through a content analysis within the framework of a threefold typological model of identity advanced by the authors: empiricistic, rationalistic, and idealistic. The passages selected from the Supreme Leader’s Hajj Messages are classified into the above-mentioned three categories based on the model. Results indicate that in the post-revolutionary Iran, a rationalism that inherits the doctrines of anti-despotism, anti-colonialism, and return to Islam prevails. It is also observed that the post-revolutionary identity of Iran has both empiricist and idealist factors, in the narrations of which the rituals of Hajj and the history of prophets are underscored respectively. This research also concerns ebbs and flows in the process of identity development in postrevolutionary Iran. Whilst the rationalist factor keeps stable and is gradually strengthening its preponderance, idealism is ebbing away and empiricism is flowing in.
Science Diplomacy of Iran in Eastern Europe: The Case of Medical Science of the University of Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Foreign policy is implemented in the international environment with special and various tools; one of those tools witha prominent role in diplomacy. However, along with traditional diplomacy, with the emergence of new actors after the Cold War and the entry into the age of communication and technology, diplomacy took new forms. One type of diplomacy that has received more attention in recent years is science diplomacy. So far, scientific diplomacy in the world and especially in Iran has not been fully and sufficiently studied and the interest in this issue is more related to the development in recent years. Additionally, due to its less attractive scientific aspect in the world compared to many other countries, Iran should strengthen its international scientific cooperation networks. So, this article focuses on this issue and the main question is how the Islamic Republic of Iran performed in the application of science diplomacy in the field of medical sciences with Eastern Europe between 1991 and 2018. The hypothesis of this research is: The performance of the Islamic Republic of Iran in various dimensions of science diplomacy including memorandums of understanding and agreements, collaboration desks, international meetings and visits, summer schools, international seminars and congresses, visiting professors, and joint articles towards the Eastern European region from 1991 to 2018 has been increasing. The present study is applied research with the experimental scientific method and hypothesis- deductive research strategy and the review of these activities based on the indicators of science diplomacy shows that during the years 1991 to 2018, these activities have increased significantly in most of the proposed indicators.
Iranian-Indian Relations: Transportation Factor(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The emergence of future powers is one of the most important features of the contemporary international system. The collapse of the Soviet Union and a new wave of globalization of the economy and the movement of Russia and China towards a market economy in the early 1990s forced governments around the world to reconsider their foreign policies. At this time, India was experiencing the worst economy of its time. The demonstration of the inefficiency of state socialism made New Delhi think for a change. In the present study, by using the explanatory-analytical method, we seek to answer the question "How and with what methods and tools does India pursue its strategy towards becoming a world power?" The proposed hypothesis for the question is that “India seeks to achieve the position of a global superpower by special emphasis on domestic strategies and relying on a pragmatic foreign policy." Therefore, due to the increasing importance of emerging powers during the transition of the international system, the analysis and examination of characteristics, perspectives and global effects of their empowerment can deepen our understanding of the evolvinginternational system.
دیپلماسی فرهنگی فرانسه: راهبردهای حمایت از صادرات فرهنگ از طریق کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سیاست خارجی جمهوری فرانسه گواه آن است که در نگاه حکومت های مختلف آن، فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی دارای جایگاه و اهمیت بوده است. کتاب به عنوان صنعت فرهنگی که مخاطبان بین المللی را هدف قرار می-دهد در زمره ابزارهای عمده فرهنگی برای جذب و نفوذ فرانسه در کشورهای دیگر محسوب می شود. صنعت کتاب امروز از صنایع فرهنگی پیشرو فرانسه در زمینه صادرات به شمار می رود و عملکرد ناشران نقش مهمی در تبیین و نمایاندن فرهنگ فرانسوی در خارج از کشور دارد. مراکز و شبکه های فرهنگی فرانسه در چارچوب برنامه های راهبردی و اجرایی دیپلماسی فرهنگی، از طریق پشتیبانی ترجمه و ترویج سفر نویسندگان فرانسوی زبان در سراسر جهان از صنعت کتاب حمایت می کنند. از نظر سیاست گذران حوزه کتاب فرانسه، نویسندگان حاملان عمده نفوذ فکری و فرهنگی فرانسه به شمار می روند. این مقاله با رویکردی توصیفی و تاریخی به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که چگونه دولت فرانسه از رهگذر بهره گیری از صادرات کتاب درصدد تقویت دیپلماسی فرهنگی خود در کشورهای فرانسوی زبان آفریقا برآمده است؟ فرضیه مقاله حاضر آن است که دولت فرانسه از رهگذر صادرات کتاب و ادبیات فرانسوی به عنوان یکی از منابع اصلی قدرت نرم در عرصه دیپلماسی فرهنگی با جذب مخاطبان به ویژه در کشورهای فرانسوی زبان قاره آفریقا به صادرات از طریق رسانه کتاب به انتقال فرهنگ، ادبیات و هنر برای ارائه تصویری مثبت از این کشور در عین تداوم هژمونی می پردازد.
جایگاه تقنینی سیاست جنایی مشارکتی در حقوق کیفری نوین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
1542 - 1559
حوزههای تخصصی:
سیاست جنایی مشارکتی به عنوان یکی از موضوعات نوینی است که وارد حقوق ایران شده و امروزه در متون اکثر قوانین ایران همچون قانون اساسی، قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392، قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، آیین نامه میانجی گری در امور کیفری مصوب 1394، قانون شورای حل اختلاف مصوب 1394، قانون پیشگیری از وقوع جرم مصوب 1394 می توان مورد مطالعه قرار داد. به طوری که در حقوق ایران با توجه به تحول قوانین کیفری، مشارکت در فرآیند اجرای عدالت در جلوه های مختلفی همچون ظهور سازمان های مردم نهاد، نقش دهی به بزه کار و بزه دیده و جامعه محلی در ساز و کارهایی مثل میانجیگری و سازش، تبلور خواست بزه دیده در اعطای تسهیلات ارفاقی به متهم تجلی یافته است. با این وجود سیاست جنایی مشارکتی در قوانین مختلف در پی تثبیت جایگاه خود برای رسیدن به اهدافی است که تضمین حقوق بزه دیده را در پی دارد. با این وجود در پژوهش پیش رو به صورت تحلیلی و توصیفی به بررسی جایگاه تقنینی سیاست جنایی مشارکتی در حقوق کیفری نوین ایران خواهیم پرداخت.
چگونگی رابطه خود / دیگری در ایران سده اخیر: با کاربست الگوی باختین و رهیافت شانتال موف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده یکی از مهمترین مسائلی که ذهن روشنفکران و اندیشمندان ایرانی را از سال ها پیش از مشروطه تاکنون به خود مشغول ساخته است، مواجهه "ما" با "دیگری" می باشد. مقاله حاضر، در پی طرح این مسئله است که مبحث "خود جمعی" یا درک بودن ما "درکنار" یا "در برابر" دیگری"، از نظرگاه میخائیل باختین چگونه صورت بندی می شود؟ بدین منظور، برای فهم و تفسیر کیفیات رابطه خود با دیگری، تلاش داریم با کالبدشکافی گزاره های مندرج در اندیشه باختین و با استعانت از رهیافت شانتال موف در خصوص امر سیاسی، این فرضیه را مورد آزمون قرار دهیم که علی رغم تلاش هایی که اندیشمندان و رجال سیاسی این دوران در خصوص فهم و شناخت غیر" (به مثابه تجدد) طی دوران معاصر داشته اند، نوع مواجهه "ما" با "دیگری" در خصوص مبحث هویت و گفتمان توسعه ، در نهایت منجر به تقویت گفتمانی مونولوگ -تخاصمی از سوی حاکمیت ها گردیده و گفتگومندی(دیالوگ) با "غیر"در برخی دوره ها به صورت بسیارضعیف و شکننده تحقق یافته است. به نظر می رسد مفهوم دیالوجیسم باختینی همراه با زبان سیاسی موف، قابلیت توضیح و استفاده برای انسداد گفت و گو در جامعه امروز ایران را در خصوص سویه های این رویارویی دارند.
پزشکی و قدرت از عهد ناصری تا دوره رضاخان؛ تبارشناسی سوژه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
141 - 172
حوزههای تخصصی:
در سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی شاهد روند تغییر حکمرانی در ایران هستیم. ساحت چندگانه نیروها در این دوره پدید می آیند که در این چندگانگی دانش مدرن سهم بسزایی دارد. در واقع بخش مهمی از این تغییر به ورود دانش جدید پزشکی و روانپزشکی بر می گردد. دانش جایگاهی در منازعه قدرت می یابد. در بافت اجتماعی نیز دو شکل عام و خاص(سوژه ساز) همبستر این قدرت شده و بر تغییر ساحت روان آن تأثیرگذار است. این مقاله با هدف آشکارسازی بخشی از این منازعه با تکیه بر ورود دانش پزشکی نگاشته شده است. چگونگی اثرگذاری، جریان سازی و در نهایت تغییر در روند جامعه و سوژه ایرانی بگونه ای است که بخشی از قدرت تن به ماهیت این دانش ها می دهد و یا آن را به چالش می کشد. لذا بخش قابل توجهی از حکمرانی برخلاف دوره های پیشین تحت تأثیر این دانش ها به عرصه ای جدید پا می نهد که بر ماهیت گفتمانی موجود در ایران شکل می دهد. روند ادراکی این تغییر بدین صورت پیش می رود که ماهیت ثابت، سنتی و دیرین حکمرانی سوژه نسبتاً یکدست پیشین وارد شکل جدیدی از ذهنیت و تصور از خود می شود. از یک طرف مناسبات میان فرد و دانش های نوین موجب نوعی از تکنیک های خود می شود و از طرفی دیگر بدن اجتماعی به مثابه استعاره ای کلی ظهور می کند. نگاهی تبارشناسانه بر شکل روشی این متن حاکم است.
ایران و چندجانبه گرایی راهبردی مبتنی بر دیپلماسی علم: مطالعه ی تطبیقی حضور ایران، ترکیه، عربستان و مالزی در سازمان های بین المللی علم و فناوری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۹
121 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی بهره برداری کشورهای اسلامی ایران، ترکیه، عربستان و مالزی از سازمان های بین المللی حوزه ی علم و فناوری و ظرفیت ها و فرصت های مغفول مانده ی ایران در این حوزه است. در این راستا ابتدا مهم ترین سازمان های بین المللی در حوزه علم و فناوری، در بُعد منطقه ای و جهانی، شناسایی شده و میزان حضور و بهره برداری کشورهای مذکور با ایران مقایسه گردید. در این نوشتار مصاحبه و تحلیل نظرات خبرگان حوزه علم و فناوری نشان می دهد هرچند به لحاظ کمّی حضور ایران در فرآیندهای چندجانبه بین المللی این حوزه سطح قابل قبولی دارد، اما به لحاظ کیفی مطلوب نیست. مهم ترین دلیل این امر، کمبود نیروی انسانی دارای مهارت در حوزه ی همکاری های بین المللی علم و فناوری و سطح پایین دانش تخصصی فعالان این حوزه است. عضویت ایران در نهادهای بین المللی غالباً به صورت غیرمتمرکز بوده و نمایندگان ایرانی از حضور یک دیگر اطلاع ندارند و نمی توانند از تجارب و ظرفیت های موجود حداکثر استفاده را ببرند. ناهماهنگی و عدم هم سویی نمایندگان حاضر در این سازمان ها بسیار جدی است. از چالش های اصلی حضور نمایندگان در نهادهای بین المللی می توان به مواردی هم چون: تعامل با سازمان های اصلی متولی ازجمله وزارت امور خارجه، عدم جدیت سایر سازمان ها در تعاملات خود، عدم شفافیت قوانین داخلی و عدم اشراف بر قوانین و حقوق بین المللی اشاره کرد.
بررسی و شناسایی دستور کار آینده دیپلماسی زیست محیطی ایران در دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف نظر پنج کشور ساحلی دریای خزر در مورد شیوه تقسیم این قلمرو آبی، سبب شده است که بسیاری از مشکلات مربوط به آن از جمله بحران های زیست محیطی همچنان نادیده گرفته شوند؛ بحران هایی که تأثیرهای منفی بسیاری بر زندگی و اقتصاد مردم ساکن در نواحی ساحلی این دریا برجای گذاشته اند. از سوی دیگر، برخلاف اینکه این دولت ها حاضر نیستند از دعواهای حاکمیتی خود در تعارض یادشده دست بکشند، مسائل زیست محیطی در حوزه سیاست کم ارزش شده اند و دولت ها حساسیت کمتری نسبت به همکاری در این زمینه از خود نشان می دهند. بنابراین مشکلات زیست محیطی دریای خزر می تواند دلیلی برای شروع همکاری ها میان دولت های ساحلی، گسترش آن ها به سایر حوزه ها و در نتیجه تشدید همگرایی میان این دولت ها باشد. بنابراین در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که ایران می تواند چه مشکلات نااندیشیده ای را در دستور کار دیپلماسی زیست محیطی خود با کشورهای حاشیه خزر بگنجاند و بدین وسیله به همگرایی با این کشورها شدت بخشد؟ برای پاسخ دادن به این پرسش، ابتدا مقدمه نظری و روش شناختی لازم را بیان می کنیم. سپس با استفاده از روش دلفی، هجده گروه از مشکلات زیست محیطی دریای خزر از دیدگاه صاحب نظران را شناسایی و عملکرد دیپلماسی زیست محیطی ایران در این دریا را از دیدگاه آن ها بررسی می کنیم. نتایج نشان داد که آن ها دوازده راهکار برای حل مشکلات باقیمانده یا تداوم یافته دارند. در آخر نیز با توجه به این راهکارها، دستور کاری دیپلماتیک، مشتمل بر پنج محور اصلی برای آینده دیپلماسی زیست محیطی ایران در دریای خزر را بیان می کنیم.
بررسی مقایسه ای استراتژی های امنیت ملی آمریکا در قرن بیست و یکم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۸۷)
153 - 178
حوزههای تخصصی:
این مقاله از طریق بررسی مقایسه ای پنج استراتژی امنیت ملی اخیر آمریکا، شیوه قالب بندی و توجیه عناصر اصلی سیاست های امنیتی و خارجی این کشور را در دولت های بوش، اوباما و ترامپ با یکدیگر مقایسه کرده است. دولت های بوش و اوباما در تعریف کلی مسئله تهدید و چالش های پیش روی آمریکا با هم اختلاف داشته اند، اما عمدتاً در زمینه اهداف امنیت ملی هم نظر هستند. اختلاف اساسی آنها در زمینه اهمیت نسبی نظم بین الملل است. همچنین، استراتژی های امنیت ملی بوش و اوباما درباره ابزارها و رویکردهای سیاست خارجی تا حد زیادی (منهای جنگ پیش دستانه) شبیه یکدیگرند. این در حالی است که در دولت ترامپ، زبان بیان مسئله (شناسایی تهدیدها) و ارائه اهداف و رویکردها تغییر کرده است و در پرتو واقع گرایی اصولی و خوداتکایی ملل، استراتژی «اول آمریکا» با نفی مسئولیت های بین المللی، کاستن از تعهدات نظامی، حمایت گرایی اقتصادی و تحریم و همچنین کاربست ملی گرایی، تفاوت قابل توجهی را منعکس می کند.
تحلیل انتقادی گفتمان نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل انتقادی گفتمان نامزدهای رقابت های دوازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران پرداخته تا موضوعات مهم جامعه را در هر گفتمان شناسایی نماید. مواد خام تحلیل شامل متن مناظره های انتخاباتی و فیلم های مستند تبلیغاتی است که مورد تحلیل بینامتنی و بینا گفتمانی قرار گرفت. استخراج مضامین و محتوای دال های مرکزی بر اساس میزان تکرار و تأکید صریح نامزدها در مقایسه با متون رقبا، صورت گرفت. در این رقابت ها سه گفتمان اصول گرای اصلاح طلب، اصلاح طلبی اصول گرا و توسعه پایدار رقابت نمودند. در حوزه گفتمانی توسعه پایدار اجتماعی، هاشمی طبا وضعیت موجود کشور را نقد کرد؛ اما به دلیل ضعف سیاسی زنجیره هم ارزی (جامعه دانشگاهی) و کمتر ایدئولوژیک بودن، قدرت کافی در رقابت ها نیافت. مثلث رئیسی، قالیباف و آقا میرسلیم (اصول گرایی اصلاح طلب) مرز ضدیتی خود را بر عدالت و حمایت از اقشار محروم ترسیم کردند، قالیباف مدیریت مدرن عدالت محور خود را از دولت کار - کرامت رئیسی متمایز ساخت. زوج روحانی - جهانگیری در گفتمان اصلاح طلبی اصول گرا، موفق نشدند نماینده گفتمان اصلاح طلبی دوم خردادی باشند و تنها با یاری جوانان جویای امید پیروز گشتند. گفتمان های فوق، افزون بر همگرایی شدید انقلابی اسلامی، وقته های مشترک اقتصادی - اجتماعی (فقر و نابرابری های اقتصادی - اجتماعی) داشتند. فاصله طبقاتی، بی اخلاقی های سیاسی، فساد مالی و رانت خواری عناصر مشترک گفتمان ها بود.