فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
17 - 40
حوزههای تخصصی:
نوسازی دارای ابعاد گوناگون فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. نوسازی روندی است که همه کشورها آن را تجربه کردند و یا در حال تجربه کردن هستند. عربستان سعودی یکی از کنشگرانی است که از زمان کشف نفت وارد این روند شد، اما با گسترش ارتباطات، در دو دهه اخیر این روند شتاب بیشتری به خود گرفته است. برنامه نوسازی در عربستان مشتمل بر همه ابعاد مذکور است (هرچند با اولویت قتصادی)، بازتاب های این تغییرات در جامعه و تأثیر آن بر ثبات سیاسی حکومت موضوعی مهم قلمداد می شود. اما آنچه در این مقاله مورد بحث اصلی است این است که روند نوسازی در کشور سعودی بر اساس فاکتورهای مشخص شده، چه تأثیری بر ثبات سیاسی جکومت سعودی دارند؟ با توجه به تعریفی که از ثبات/ بی ثباتی سیاسی ارائه شده یافته های پژوهش نشان می دهد در برخی موارد نوسازی ظرفیت بی ثباتی برای حکومت با خود همراه دارد و در مواردی نیز نوسازی پاسخی درخور به مطالبات اجتماعی نداده و پتانسیل ایجاد چالش و بی ثباتی می باشد. در مجموع در طیف پیوسته ثبات/ بی ثباتی، حکومت سعودی در جهت ثبات گام برداشته و اصلاحات اجتماعی انجام شده، با وجود نمادین بودن در برخی ابعاد، احتمال کمتری برای بی ثباتی دارد.
نورد استریم2: گذشته، حال و آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۱)
133 - 164
حوزههای تخصصی:
«نورد استریم- II » [1] یا «جریان شمالی-2» نام خط لوله گاز طبیعی صادراتی جدید روسیه به اروپا از طریق دریای بالتیک است که در سال های اخیر به عنوان تهدیدی برای امنیت انرژی اروپا از آن نام برده می شود. ازاین رو، این پروژه از ابتدا با چالش هایی مواجه بود که نه تنها موجب تعویق دوساله در تکمیل احداث این خط لوله شد، بلکه تا به امروز مانع از بهره برداری آن و عرضه گاز به اروپا شده است. در این نوشتار سعی بر این است که ضمن مروری بر زمینه های طراحی این خط لوله، دلایلی که مانع از احداث به موقع و همچنین بهره برداری از آن شده، مورد بررسی قرار گیرد. مقاله به ضرورت های احداث پروژه از نگاه روسیه و چالش هایی که مخالفان غربی آن برای منافع خود متصور هستند می پردازد. از نگاه روسیه راه اندازی این پروژه در راستای تأمین منافع ملی اقتصادی و ژئوپلیتیک است درحالی که از نگاه غرب موجب تضعیف امنیت انرژی اروپا خواهد شد. افزون بر این، تأثیر تجاوز نظامی روسیه علیه اوکراین بر این خط لوله نیز مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله یک پژوهش توصیفی تبیینی است که بر اساس منابع کتابخانه ای نگاشته شده است.
راهبردهای معرفتی و عملیاتی در ایجاد و گسترش همگرایی اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگرایی به معنای نزدیکی، احساس برادری پیروان مذاهب و پذیرش اسلام و مسلمانی پیروان سایر مذاهب از ابتدای انقلاب در بیانات و مکتوبات مقام معظم رهبری مورد تأکید و مطالبه جدی ایشان بوده و یک اصل دینی است که بر دیگر اصول مقدم است.همگرایی دارای اقسام اسلامی، بین المللی، حکومتی و مردمی است که در مقاله حاضر راهبردهای معرفتی و عملی همگرایی اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. از نظر مقام معظم رهبری، سوق دادن اختلافات به محافل علمی، شناخت اشتراکات و کمرنگ ساختن افتراقات، تلقی همگرایی به مثابه اصل و وظیفه، شناخت مخاطب و اقتضائات از راهکارهای شناختی و معرفتی همگرایی محسوب شده، در کنار این موارد، تمرکز بر شعارهای وحدت آفرین، دقت به تنوع سلایق و جداسازی مسائل امروز از گذشته از جمله راهبردهای عملیاتی همگرایی است. همه این راهبردها در کنار یکدیگر موجب تقریب مذاهب اسلامی و در نتیجه همگرایی و احساس برادری مسلمانان خواهد شد.
بحران فلسطین در اندیشه ی آیت الله بروجردی و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
103 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف در پژوهش حاضر بررسی مسئله ی فلسطین در منظومه ی فکری آیت الله بروجردی (ره) و امام خمینی (ره) با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی است. سؤال پژوهش این است که چه تفاوتی در رویکرد آیت الله بروجردی و امام خمینی نسبت به فلسطین وجود داشته است؟ دولت فلسطین در سال 1948 میلادی با رأی سازمان ملل متحد و نفوذ قدرت های بزرگ جهانی به دو دولت مجزا تقسیم شد که دولت فلسطین و رژیم اسرائیل حاصل این تصمیم بود. در مقابل این روند ایجادشده، اعتراض های گسترده ای از جمله حوزه های علمیه و مراجع در بازه های زمانی مختلف شکل گرفت. آیت الله بروجردی در زمان رژیم پهلوی دوم نسبت به این حادثه تلخ واکنش نشان داد که در اعلامیه ی ایشان آمده است و با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نحوه ی برخورد با مسئله ی فلسطین قوت بیشتری گرفت و فضا جهت حمایت از فلسطین بازتر شد. یافته پژوهش نشان می دهد، آیت الله بروجردی و امام خمینی در چگونگی برخورد با مسئله فلسطین رویکرد متفاوتی داشتند. نگاه امام خمینی و آیت الله بروجردی در باب مسئله ی فلسطین بر اساس نگاه دو مرجع به بحث دین و سیاست و نحوه ی فعالیت آن ها در حوزه های دینی و سیاسی برمی گردد. فرضیه مقاله این است که با توجه به مبانی فکری امام خمینی و آیت الله بروجردی درباره ارتباط دین و سیاست، امام خمینی اعتقاد به کنشگری فعال و حمایت مادی و معنوی از مسئله فلسطین بود، اما آیت الله بروجردی به خاطر صیانت از حوزه علمیه نوپا، رویکرد کنشگری غیرفعال را در حمایت از فلسطینیان انتخاب کرده بود.
آینده پژوهی انقلاب اسلامی با نگرشی به تحولات فرهنگی- اجتماعی ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
533 - 562
حوزههای تخصصی:
وقوع برخی تغییرات ناهمسو با ارزش ها و شیوه های مألوف و مسلط در فضای فرهنگی اجتماعی جامعه ایران، این سؤال را ایجاد کرده است که با وجود این تغییرات، آینده مطلوب برای انقلاب اسلامی چگونه رقم خواهد خورد؟ فرض بر آن است که این تغییرات در صورت فعال سازی ظرفیت های گره گشای فقه شیعه، قابلیت هضم و درونی سازی داشته و نمی تواند پایداری انقلاب اسلامی را در معرض تهدید قرار دهد. با اتکا به نظریه کارکردگرایی ساختاری پارسونز و سیاست هویت برای فهم این تغییرات و استفاده از روش سناریوپردازی و نرم افزار Micmac برای شناسایی متغیرهای کلیدی(راهبردی)، با اتکا به منابع کتابخانه ای و اسنادی و همچنین، مصاحبه با صاحب نظران، این یافته ها به دست آمده که این تحولات اگرچه نمی تواند سبب فروپاشی سیاسی به عنوان یکی از سناریوهای ممکن شود، اما می تواند در تسریع شکل گیری جنبش های ریزوم وار، آشوب های کور و استحاله به عنوان سناریوی محتمل برای آینده انقلاب اسلامی تأثیرگذار باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که رقم خوردن آینده مطلوب انقلاب اسلامی با توجه به تحولات حوزه فرهنگی اجتماعی ایران امروز، منوط به فعال سازی ظرفیت های گره گشا و بن بست شکن فقه شیعه برای ارائه پاسخ معتبر به این تغییرات و درونی سازی آنها از یک سو و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران در حل و رفع چالش های زندگی روزمره مردم با اتکا به ظرفیت های داخلی و احیای انسجام نخبگان و جریان های سیاسی کشور، از سوی دیگر می باشد.
کاربردشناسی ِگفتمان تعهد و مسأله ی خودمداری در هنر نقاشیِ دو دهه ی ۴۰ و ۵۰ شمسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۰
147 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، کاربردشناسی ِگفتمان تعهد و مسأله ی خودمداری در هنر نقاشیِ دو دهه ی ۴۰ و ۵۰، به ویژه نهادهای مولد این نوع گفتمان تعهد است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بوده و به این پرسش اصلی پاسخ داده شد که نقش گفتمان تعهد از منظر ارنستو لاکلو، شانتال موف و نورمن فرکلاف، منجر به بروز چه ویژگی هایی در زبان بصریِ هنر نقاشی ایران در دو دهه ی ۴۰ و ۵۰ شمسی شده است؟ نتایج نشان داد که چه شاخصه هایی باعث شکل گیری این نوع گفتمان تعهد در هنر نقاشی دو دهه ی 40 و 50 ایران شده است. بر اساس گفتمان تعهدِ به وجود آمده در این دو دهه، شاخصه های بصری اصلی نقاشی متعهد و خودمدار به این شرح است: نقاشی، معمولاً فیگوراتیو (شکل گرا) و روایت گرا (محتوا محور) بوده است؛ فرم و محتوا به صورت جدا دیده می شده؛ نوجوییِ فرمالیستی در فرم های به کاررفته در نقاشی مورد پذیرش نبوده؛ فهم آن برای اکثریت عامه ی مردم ساده بوده؛ توده ها برای قطع دست رژیم فاسد و امپریالیسم، خصوصاً آمریکا، از ثروت های عمومی کشور تهییج می شدند که این کار همراه با انتقال مفاهیمی هم چون ظلم ستیزی، عدالت خواهی، اسلام خواهی، بازگشت به خویشتن، خودمداری، بومی گرایی و... بوده است؛ همگی این مفاهیم، متعارض با رژیم پهلوی بوده و دال مرکزیِ مورد نظر برای گروه های مذهبی، اسلام خواهی و خلق گرایی برای گروه های چپ گرا بوده است.
چین، بریکس و تحوّل در نظم نهادی اقتصاد جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همکاری میان اعضای بریکس، پس از اولین گردهمایی بریک در سال 2006، تاکنون رو به افزایش بوده و این گروه به تدریج، جایگاه مهم تری را درزمینه مسائل اقتصادی بین المللی به دست آورده است. در گروه بریکس باوجود محدود بودن، اعضا همراه با چین با ایجاد نهادهای مالی جدید در قالب بریکس، یک کمربند-یک جاده، برای مقابله با نهادهای مالی هژمونیک جهانی تلاش کرده اند. نوشتار پیش رو می کوشد نقش چین در حال رشد را در بریکس و چگونگی تغییر حاکمیت اقتصاد جهانی و پتانسیل ابتکارات مستقل آن برای تأثیر بریکس بر اقتصاد جهانی بررسی کند؛ از سوی دیگر، چین قدرتی نوظهور به شمار می رود که به سرعت در حال ارتقای جایگاه خود در نظم اقتصادی بین المللی است. به گونه ای که احتمال می رود این کشور به قدرت هژمون آینده این حوزه تبدیل شود. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که: چین برای ایجاد تحوّل نظم اقتصادی جهان در سال های 2009-2020 چگونه از بریکس بهره گرفته است؟ جستار پیش رو با روش توصیفی - تحلیلی که از رویکردی به طور عمده کیفی استنباط می کند. فرضیه ای که در همین راستا مورد آزمون قرار گرفته، این است که چین با بهره گیری از سازوکار بریکس و بریکس پلاس، کوشیده است تا ازراه نهادسازی و تغییر روابط خود با قدرت های بزرگ، نظم اقتصادی جهان را در سال های 2009-2020 درراستای منافع خود متحوّل کند. پژوهش حاضر بر نگاه ابزاری چین به گروه بریکس و ابتکارهایی که مقام های پکن در چارچوب سازوکار بریکس در پیش گرفته اند، تأکید دارد.
تحلیل بیداری اسلامی بر کریدورهای انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه میان اقتصاد و سیاست مبتنی بر نفت و بروز نارضایتی عمومی منجر به حرکت های اعتراضی، می تواند بیانگر نکات قابل توجّهی در شناسایی انقلاب های اخیر در منطقه خاورمیانه باشد. یکی از عناصر اصلی که توسعه اقتصادی جهان را تسهیل می کند، انرژی است. تهدید جهان زمینه سازی توسعه ناپایداری و عدم تعادل در عرضه و تقاضای انرژی ایجاد کرده است؛ بنابراین مشکل اساسی نیاز به یک رویکرد اضطراری برای ملت های جهان است. انرژی یک کشور به منبعی تبدیل شده است که توانایی کشور را در تأثیرگذاری بر گرایش های اقتصادی جهان، خطوط کلی، ژئوپلیتیک و روابط بین المللی تعیین می کند. پرسش اصلی نوشتار پیش رو این است که بیداری اسلامی چه تأثیری بر جریان انرژی در جهان گذاشته است؟ یافته پژوهش نشان می دهد تاکنون بیداری اسلامی حداقل اختلال را در بازار نفت ایجاد کرده است؛ زیرا تولیدکنندگان خلیج فارس و به طور عمده عربستان سعودی، خسارات ناشی از عرضه نفت را جبران کرده اند. ازنظر اقتصادی، اختلالات تا حد زیادی محدود به کشورهای درگیر در رویدادهای بیداری اسلامی بوده است و کمتر سیستم انرژی نظام بین المللی را به چالش کشیده است. پیامدهای منفی وابستگی دولت های عرب خاورمیانه به درآمدهای نفتی و کمک های خارجی در بروز حرکت های اعتراضی منتهی به جریان بیداری اسلامی نقش عمده ای داشته است. روش نوشتار پیش رو، تحلیلی - توصیفی است و در چارچوب نظریه اقتصاد سیاسی گیلپین مسئله اصلی پژوهش بررسی شده است؛ همچنین روش گردآوری اطلاعات برپایه منابع اسنادی معتبر ثانویه کتابخانه ای و اینترنتی است.
فرصت ها و چالش های دیپلماسی اقتصادی ایران در بستر توافق مشارکت جامع راهبردی با چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران و چین دو کشوری که درگیر تعارضات ساختاری با نظام بین الملل هستند، در یک روند مبتنی بر هم گرایی، توافقی موسوم به «توافق مشارکت جامع راهبردی» امضاء کرده اند که اساساً معطوف به اهداف ژئواکونومیکی است. این سند مشارکت می تواند حامل فرصت هایی برای دیپلماسی اقتصادی ایران بوده و در عین حال، اجرای آن با چالش هایی نیز همراه خواهد بود. نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که توافق مشارکت جامع راهبردی چه فرصت ها و چالش هایی برای تقویت دیپلماسی اقتصادی ایران به همراه دارد؟ فرضیه آن است که این توافق متضمن فرصت های اقتصادی برای ایران در حوزه های تسهیل زیرساخت های ارتباطات و اطلاعات، گسترش تجارت و سرمایه گذاری، همکاری مالی و بانکی، مشارکت در ابتکار کمربند و راه و کاهش فشارهای تحریمی است. باوجود این، چالش هایی مانند رویکردها و انتظارات متفاوت از توافق، ناهماهنگی دو کشور در حوزه های نظری و عملی سیاست گذاری، ساختارهای تجاری متفاوت، تحریم زدگی هم گرایی مالی و بانکی دو کشور و کمبود دیپلمات های اقتصادی و تجاری ایرانی بازدارنده دیپلماسی اقتصادی ایران می شوند. هدف پژوهش آن است که نقاط تلاقی و تفارق میان دیپلماسی اقتصادی ایران و چین به موجب توافق 25 ساله شناسایی و تجزیه و تحلیل شود. دستیابی به این هدف براساس روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر چارچوب های مفهومی و نظری دیپلماسی اقتصادی دنبال می گردد. نتیجة نهایی بیانگر آن است که باوجود گشایش هایی برای دیپلماسی اقتصادی ایران در پرتو توافق راهبردی، امّا چالش های تأثیرگذاری نیز آن را تحت تأثیر قرار می دهد. مهم ترین این چالش ها سایة سنگین تحریم هاست که قدرت مانور ایران را در بهره مندی از مزایای اقتصادی این توافق به شدت محدود می سازد.
تحلیل ژئوپلیتیکی از بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه امروزی ایران می توان خطرات بالقوه ای همچون بحران کم آبی، بحران ریزگردها، پیامدهای فضای مجازی و بسیاری مسائل دیگر را شناسایی کرد. یکی از این موضوعات در کشور ایران که هرلحظه بروز بیشتری می یابد، موضوع فارغ التحصیلان بیکار دانشگاهی است. فارغ التحصیل دانشگاهی بیکار به عنوان قشری آگاه به شرایط و گاه ناامید، این پتانسیل را دارد که به دامان جریانات سیاسی یا مذهبی افتاده، خودتخریبی کند و حتی به جریان سازی سیاسی دست بزند، زیرا امروزه فارغ التحصیل دانشگاهی بیکار به منزله یک طبقه خود را مطرح کرده است. این مسئله را به هیچ وجه نمی توان به منطقة خاصی محدود نمود، زیرا امروزه به پهنای کشور گسترش یافته است، امّا پاره ای از استان ها با درصد بالاتری این موضوع را تجربه می نمایند که یکی از مهم ترین آن ها، استان کرمانشاه است. پژوهش حاضر در پی آن است که مسئله فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار استان کرمانشاه را براساس رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی بررسی کند. در راستای شرح این مسئله، از دو روش کمی و کیفی در کنار یکدیگر بهره برده شده تا مشخّص نماید طبقه بیکار فار التحصیل دانشگاهی تا چه اندازه می تواند عامل تهدیدزایی در یک استان مرزی قلمداد شود. به همین سبب در روش کیفی با استفاده از فن مصاحبه و در روش کمی با استفاده از ابزار پرسش نامه ، این موضوع بررسی شد. با ده نفر از متخصصان حوزه بیکاری در استان کرمانشاه مصاحبه گردید و همچنین پرسش نامه ای میان 406 نفر از فارغ التحصیلان بیکار در سطح استان توزیع و براساس چارچوب مفهومی «حفره های دولت» از ریچارد مویر تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که در اقلیت های مذهبی، قومی و مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری، مؤلّفه هایی همچون تضعیف هویت ملّی، تضعیف اعتماد نهادی، احساس تبعیض یا تضعیف حس تعلق شهروندی، نمود بیشتری دارد که همین مسئله می تواند در آینده بستر تهدیدسازی را برای این موضوع فراهم نماید
Scarcity & the EU Resilience-Building Capacity in Moldova by Stabilizing the Transnistrian Conflict(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۶, Issue ۳, summer ۲۰۲۲
567 - 603
حوزههای تخصصی:
Resilience-building within the EU borders is critical to ensure the security of European states. Moldova is one of the target areas for this policy due to the frozen Transnistrian conflict. The primary purpose of this article is analyzing the role of the EU in the Transnistrian conflict and why the EU resilience building activities had limited effects on the ground. The theoretical framework of this study is Mullainathan and Shafer's idea of Scarcity. Scarcity is a broad concept that means "having less than you need." The EU security scarcity has led to a security poverty. Scarcity’s capture of attention affects not only what the EU sees the world, but also the way in which it interprets and understands it. This article hypothesizes that the EU has started tunneling due to the security scarcity for resilience-building in the Transnistrian conflict, and this has led to a decrease in the bandwidth and consequently diminished the resilience-building capacity and conflict resolution in the region. The method of research is case study.
Economic Effects of Receiving IMF Loans in D8-Group Countries (Panel Data Approach)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۶, Issue ۳, summer ۲۰۲۲
605 - 636
حوزههای تخصصی:
Economic growth is a major goal for developing countries; governments therefore strive to create favorable conditions and allocate necessary resources for the prosperity of their nations. This study examines the impact of International Monetary Fund (IMF) loans, along with other macroeconomic variables, on the economic growth of selected countries in the D8 group. The study utilizes panel data covering the period from 2001 to 2020, and employs a panel data method to investigate the effects of explanatory variables on growth. The research findings indicate that IMF loans have had a positive impact on the economic growth of member countries. Furthermore, IMF loans have contributed to the promotion of structural reforms and trade liberalization, which further enhances economic growth. Other variables, such as foreign direct investment, labor, and exports also had a positive impact on economic growth in the D8 countries. However, an increase in inflation rate has been found to have an adverse impact on economic growth. Therefore, economic policymakers in the D8 countries should seek loans for economic growth from the IMF and invest in projects that promise high returns. This study contributes to the existing literature on the relationship between IMF loans and economic growth in developing countries, and provides valuable insights for policymakers in D8 countries. The findings suggest that prudent borrowing, along with strategic investment in high-return projects, can help these countries achieve sustained economic growth.
تأثیر طرح توافق آبراهام بر امنیت محور مقاومت در منطقه غرب آسیا در دوره ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
69 - 91
حوزههای تخصصی:
وجه بارز تحولات غرب آسیا، پویایی و تحول در عین پیچیدگی، ابهام و آشوب زدگی منطقه ای است. طرح توافق آبراهام ترامپ و روندهای بعدی آن ازجمله عادی سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی، این وضعیت را تشدید نموده است. طرح توافق آبراهام با به رسمیت شناختن حاکمیت رژیم صهیونیستی بر بیت المقدس، به این رژیم امکان می دهد ۳۰ درصد از کرانه باختری را به خاک خود ضمیمه کند و ضمن شناسایی موجودیت حداقلی، حق فلسطین برای ایجاد ارتش و دسترسی به دریا را محدود سازد. جغرافیای الگوی ژئوپلیتیکی آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز بر پهنه ژئوپلیتیکی محور مقاومت منطبق است. سیاست مدارانی چون محمد بن زاید و محمد بن سلمان نیز رهیافت خود را در قالب چنین الگویی ترسیم نموده و سودای آن دارند که جاه طلبی های منطقه ای خود را در بستری از نظم امنیتی و سیاسی آینده غرب آسیا تعریف کنند. این امر آثار و عواقب متعددی برای محور مقاومت به همراه دارد. در این ارتباط، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که طرح توافق آبراهام چه تأثیرات و پیامدهای بر امنیت منطقه ای محور مقاومت دارد؟ مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز، به روش کتابخانه ای و مراجعه به منابع اینترنتی معتبر گردآوری می شود. یافته های مقاله برمبنای تفسیر موسع از امنیت و روش توصیفی تحلیلی، نشان می دهد که آثار و عواقب امنیتی اطلاعاتی چنین وضعیتی بر امنیت منطقه ای ایران و محور مقاومت را می توان در قالب تشدید معادله امنیتی در خلیج فارس، ائتلاف سازی دریایی علیه ایران، افزایش مسابقه تسلیحاتی، افزایش جاسوسی از محور مقاومت و درنهایت، برهم خوردن موازنه قوا در خلیج فارس مورد توجه قرار داد.
تقویت ضریب ایدئولوژیک به مثابه عامل مقوم امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
71 - 95
حوزههای تخصصی:
امنیت ملی هر کشور یکی از مهم ترین دستاوردهای هر نظام سیاسی است که سایر حوزه های توسعه و پیشرفت جامعه در سایه آن به سرانجام می رسد. یکی از پشتوانه های اصلی تقویت و بیشینه کردن امنیت ملی، ضریب ایدئولوژیک هر کشور است که مؤلفه ها و شاخص های آن می تواند در هر جامعه ای متفاوت باشد. این مؤلفه ها و شاخص ها با گذر زمان کمرنگ شده و بعضاً به دست فراموشی سپرده می شود و اگر از طریق بازگویی و بازتولید به نسل های بعدی منتقل نگردد، بعد از مدتی ضریب ایدئولوژیک که مهم ترین پشتوانه امنیت ملی یک کشور به حساب می آید، تضعیف شده و به دنبال آن امنیت ملی کاهش یافته و تهدیدات افزایش می یابد. بنابراین تقویت امنیت ملی از روش های بازگویی و بازتولید می تواند تهدیدات امنیت ملی را با تقویت و بالا بردن ضریب امنیت ملی کاهش دهد. در این تحقیق که از روش آمیخته یا ترکیبی انجام شده است با استفاده از تحلیل منابع 5 مؤلفه و 29 شاخص برای ضریب ایدئولوژیک شناسایی شد که بعد از توزیع پرسشنامه ها تعداد 36 پرسش نامه جمع آوری و با نرم افزار «SPSS» تجزیه وتحلیل شد که پس از تجزیه وتحلیل مؤلفه ارزش ها، مشارکت سیاسی، شخصیت ها و نهادهای افتخارآفرین، هویت ملی، مراسم و شعائر ملی- مذهبی به ترتیب دارای بیشترین تأثیر بودند و از بین 29 شاخص امام خامنه ای(مدظله) و حضرت امام(ره) از مؤلفه شخصیت ها و نهادهای افتخارآفرین، ولایت مداری از مؤلفه ارزش ها، دین و مذهب از مؤلفه هویت ملی و شهید حاج قاسم سلیمانی مجدداً از مؤلفه شخصیت ها و نهادهای افتخارآفرین در اولویت های اول تا پنجم تأثیرگذاری بر ضریب ایدئولوژیک قرار دارند و مابقی شاخص ها در اولویت های بعدی می باشند.
ارزیابی شاخص های حکمرانی خوب در جمهوری اسلامی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
99 - 112
حوزههای تخصصی:
متد و الگوی حکمرانی خوب از مباحث تازه و کلیدی است که بیش از دو دهه اخیر به ادبیات توسعه وارد شد و به سرعت توجه همگان را به خود معطوف کرد. حکمرانی خوب برای دوری جستن از نتایج و عواقب حکمرانی بد بوده است، زیرا فقدان یک حکومت مردم سالار و عدم ساختارهای دموکراتیک موجب بروز مشکلات و ناهنجاری هاییی از قبیل: فقر، نابرابری، عدم اشتغال، فساد، عدم بهداشت و آموزش و عدم توزیع مناسب ثروت در سطح جامعه می گردد. حکمرانی خوب دارای شاخص ها و ویژگی هایی چون: مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، پاسخگویی و مسئولیت پذیری، توجه به آرای عمومی و توافق جمعی یا اجماع، برابری، اثربخشی و کارآیی است. با توجه به آنچه گفته شد، پژوهش حاضر تلاش دارد که به ارزیابی شاخص های حکمرانی خوب در جمهوری اسلامی ایران بپردازد. لذا در پاسخ به این پرسش تنظیم شده است که حکمرانی خوب در جمهوری اسلامی ایران با توجه به شاخص های آن چگونه است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش مورد سنجش قرار می گیرد آن است که: در جمهوری اسلامی ایران به جهت آنکه سیاستگذاری در چهار حوزه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به وسیله دولت و به شیوه عمودی صورت می گیرد، نتایج این سیاست گذاری دولت ناهمسو به شاخص های حکمرانی خوب است. لازم به ذکر است که روش گرد آوری داده ها و اطلاعات، مشاهده و مطالعه است که از طریق مراجعه به کتابخانه و آرشیو اسناد و مدارک و همچنین جستجو در شبکه های مجازی و اینترنتی انجام شده است. اما ماهیت پژوهش، توصیفی و تحلیل داده ها و یافته ها می باشد.
جایگاه قواعد حقوق بین الملل در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) (با تاکید بر حکم قتل سلمان رشدی)
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
165 - 178
حوزههای تخصصی:
سابقه اندیشه سیاسی افراد را معمولاً در متونی که بیانگر این اندیشه هاست جستجو می کنند، ولی در خصوص سیاستمداران، بررسی عملکردها و موضع گیری های سیاسی آنان نیز علاوه بر آثار مدون آنان مورد توجه واقع می شود. از طرف دیگر نگاه موجود به قواعد حاکم بر صحنه بین المللی و الگوهای جداسازی حکومت ها (وجه خارجی حاکمیت) و جداسازی افراد در صحنه بین المللی (تابعیت) می تواند در تبیین نگاه ویژه آن ها به قواعد بین الملل روشنگر باشد. سؤالی که در اینجا مطرح است آن است که آیا در نگاه امام خمینی(ره) قواعد حاکم بر صحنه بین المللی بطور مطلق قابل پذیرش هستند؟ اگر نیستتند ملاک و میزان پذیرش یا عدم پذیرش این قواعد در چیست؟. مسلم آن است که همه کشورها در چارچوب منافع ملی خود و بر اساس قدرت خویش قائل به محدودیت هایی برای این قواعد هستند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی به این نتیجه رسیده ایم که در نگاه امام خمینی(ره) شاخص مهم دیگری به ملاک های فوق اضافه شده و آن «عدم تعارض این قواعد با اصول ثابت و مسلم اسلامی» است و چنین به نظر می رسد که ایشان با مبنا قرار دادن این اصول، آن بخش از قواعد حقوق بین الملل را که صرفاً بر مبنای اندیشه های غرب شکل گرفته را به چالش می کشاند.
کشمکش های ایدئولوژیک و نهادینگی لائیسیته در فرانسه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
26 - 1
حوزههای تخصصی:
کلیسای کاتولیک پیش از انقلاب 1789 فرانسه رابطه نزدیکی با دولت مطلقه داشت؛ و این اتحاد دیرینه، چند سده در جریان بود. کلیسا و کشیشان از امتیازهای زیادی برخوردار بودند، و از طبقات ممتاز جامعه به شمار می رفتند. با این حال، در فرایند لائیسیزاسیون پس از انقلاب، از کلیسا رسمیت زدایی شد. پلورالیسم مذهبی پذیرفته شد، و مفاهیمی همچون آزادی مذهبی، تساهل و آزادی وجدان در اسناد قانونی این دوره بازتاب یافت. پرسش اصلی مقاله این است که چه عواملی در شکل گیری و نهادینگی لائیسیته در فرانسه مهم ترین نقش را داشته اند؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که کشمکش های سیاسی و ایدئولوژیک بین جمهوری خواهی لیبرال و محافظه کاری متمایل به کاتولیسیسم، بیشترین تاثیر را بر نهادینگی لائیسیته در این کشور داشت. با استفاده از روش تحلیل محتوی مفهومی کیفی اسناد دولتی مانند قوانین اساسی در سال های مختلف و بررسی رویدادهای تاریخی مهم در دوران پساانقلاب، یافته های پژوهش نشان داد که تحولات انقلاب فرانسه پیشینه حقوقی، ایدئولوژیک و تاریخی برای فرایند لائیسیزاسیون ایجاد کرد، اما با تغییر رژیم های سیاسی و سیاست های دینی کاتولیک محور در سده نوزدهم، این روند با چالش هایی مواجه شد. کشمکش های سیاسی و ایدئولوژیک طولانی بین جمهوری خواهان لائیک با کلیسای کاتولیک و محافظه کاران متمایل به کاتولیسیسم، در این فرایند نقش بزرگی داشت. این کشمکش ها در جمهوری سوم، با توجه به تسلط جمهوری خواهان بر فضای سیاسی، به وسیله مجموعه ای از اصلاحات و قانون 1905، به نهادینگی لائیسیته انجامید.
Evaluating the Incongruity of Prohibiting the Use of Mass Destruction Weapons in Emergencies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of Islam's jurisprudential and moral issues is the competence or inadequacy of using weapons of mass destruction, predominantly nuclear weapons in war or defense. The present study aimed to analyze this issue and incongruity of do not use weapons of mass destruction with necessities such as the need to maintain the Islamic system or urgency such as preventing harm when there is a suspicion of death and severe embarrassment for Muslims. The results indicated that the use of weapons of mass destruction, both conventional and unconventional, has a jurisprudential and moral prohibition under normal circumstances. There are various reasons for this prohibition: the interdiction of using poison, the ban on killing women, children, the elderly, the prohibition of using inhumane tactics, the aggression rule, the observance of animals and the environment, and the rule of sin. The use of unconventional and prohibited weapons of mass destruction, such as nuclear weapons, according to the term of international law, even in cases of necessity, has jurisprudential prohibition and moral incompetence. Evidence of use permit is distorted and inadmissible.
پیامدهای خلأ قدرت ناشی از اخراج آمریکا از خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
99 - 124
حوزههای تخصصی:
این مقاله با مفروض گرفتن اخراج آمریکا از خلیج فارس در پی پاسخ به این پرسش است که پس از اخراج نیروهای آمریکایی از خلیج فارس و کاهش هژمونی و حضور آن در این منطقه، سناریوهای محتمل در خصوص نحوه پر شدن خلأ قدرت پیش آمده در این منطقه کدام اند؟ در مقاله سه حالت منطقی برای پاسخ به این پرسش در نظر گرفته شده است: حالت اول «پر شدن این خلأ توسط قدرت های فرا منطقه ای»، حالت دوم «پر شدن خلأ از جانب قدرت های منطقه» و حالت سوم «مشارکت میان قدرت های منطقه و قدرت های فرا منطقه ای برای جبران خلأ پیش آمده». نویسندگان مقاله کوشیده اند با برشمردن مصادیق محتمل برای هر یک از حالت های پیش گفته و بررسی دیدگاه های موجود دراین باره نشان دهند که احتمال وقوع حالت سوم در بازه زمانی میان مدت بیشتر از دو حالت دیگر است، چراکه آرایش قدرت بین المللی و پیش فرض حاکمیت عقلانیت بر تصمیمات طرف های ذی نفع، وقوع این صورت بندی را محتمل تر از دو حالت دیگر می سازد. مقاله با در پیش گرفتن روش واقع گرایی و رصد، گردآوری و پالایش داده ها از منابع متعلق به طرف های ذی نفع در رخداد موردبحث، به دنبال ایجاد درک واقع بینانه از آینده میان مدت منطقه خلیج فارس پس از اخراج آمریکا از آن است.
نقش سازمان های اطلاعاتی در کشورداری: از کشف اسرار تا برساختن محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
127 - 146
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال بررسی نقش نهادهای اطلاعاتی در کشورداری است. نویسنده کشورداری را به عنوان فعل ذاتی دولت تعریف می کند و فلسفه وجودی نهادهای اطلاعاتی را نقش آفرینی در کشورداری دانسته و معتقد است که سازمان های اطلاعاتی چهار نقش شناختی، نظارتی، صیانتی واجرایی را در راستای کارامدی کشورداری برعهده دارند. این نوشتار رابطه فعالیت اطلاعاتی و حکمرانی را ارتباط تکوینی می داند و برآن است که فعالیت اطلاعاتی برآمده از الزامات حکمرانی است و حکمرانی نیز بدون فعالیت اطلاعاتی ممکن نیست. نویسنده سه رهیافت نظری تاریخی نسبت به اطلاعات را شامل رهیافت «اطلاعات به مثابه کشف اسرار»، «اطلاعات به مثابه تفسیر اسرار» و «اطلاعات به مثابه ابزاری برای برساختن محیط» درخصوص نقش اطلاعات در حکمرانی ارائه کرده است.