فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تشکیل حکومت صلیبی رها و انطاکیه، در شمال شام و تهدیدات نظامی آن ها علیه حکومت های اسلامی منطقه، ایجاد هم گرایی سیاسی و اتحاد بین حکومت نورالدین محمود زنگی و سلجوقیان روم در زمان مسعودبن قلیچ ارسلان را باعث شد. این اتحاد در راستای تامین منافع دوجانبه برای طرفین بود. با ازبین رفتن حکومت رها و تضعیف شدید انطاکیه و استقرار حکومت نوپای نورالدین، لزوم این اتحاد نیز از بین رفت. قدرت گیری نورالدین، سلجوقیان روم را در معرض خطر قرار داد؛ به ویژه که نیروی صلیبی، به عنوان حد واسط بین دو دولت قرار نداشت. ازاین جهت، تعارض این دو دولت شروع واگرایی سیاسی بین آن ها بود. درپی آن، نورالدین به علت وجود منافع مشترک با دولت بیزانس، اقدام به تقریب روابط با آن دولت علیه سلاجقه روم کرد؛ اما این هم گرایی نیز تا جایی ادامه یافت که منجر به قدرت گیری یکی از طرفین در منطقه نشود. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، درپی آن است تا علل هم گرایی و واگرایی بین نورالدین محمود زنگی با سلجوقیان روم و بیزانس را تبیین کند.
مخالفت ها علیه میلسپو در ایران ( 1323 تا 1321ش/۱۹۴۲ تا ۱۹۴۴م)
حوزههای تخصصی:
پس از وقایع شهریور1320ش/1942م، به علت مواجهه دولت ایران با مشکلات فراوان اقتصادی دولتمردان ایران تصمیم گرفتند، آرتور میلسپو را مجدداً استخدام کنند؛ بنابراین مجلس دوره سیزدهم شورای ملی، در تاریخ 21آبان1321ش/1943م، قانون استخدامی میلسپو را با سمت رئیس کل دارایی ایران تصویب کرد. میلسپو در راه انجام وظایف اقتصادی خود در ایران، با مخالفان فراوانی روبه رو بود؛ اما در این میان دولت شوروی و حزب توده و نیز مصدق و ابتهاج، مخالفان اصلی وی به شمار می رفتند. اتحاد شوروی و حزب توده، به هرگونه تلاش آمریکا، برای کسب نفوذ بیشتر در ایران مشکوک بودند؛ همچنین برخی از سیاستمداران ناسیونالیست، مانند مصدق، با نظارت افراد خارجی بر امور ایران مخالف بودند. ابتهاج نیز از مخالفان اصلی میلسپو به شمار می رفت. مقاله پیش رو را با استفاده از اسناد مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه ایران، روزنامه اطلاعات سال های 1322 و 1323ش/1944و 1945م، مذاکرات مجلس دوره سیزدهم و چهاردهم شورای ملی ایران و همچنین روش توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی تنظیم و سعی کرده ایم، به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که مخالفان اصلی میلسپو چه کسانی بوده و چه اقداماتی علیه او انجام داده اند؟
بزرگان پربار کرمانشاه؛ گفت وگو با استاد فرشید یوسفی، به بهانه انتشار زندگی نامه بزرگان کرمانشاه
علل و پیامدهای شکل گیری پدیده کشف حجاب در دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضا شاه، مدعی بود که وقتی مردم لباس متحدالشکل بپوشند و کلاه پهلوی بر سر گذارند و نسبت به اعتقادات دینی سست شوند، متمدن خواهند شد. براین اساس، به ستیز با نمادهای سنتی و دینی، نظیر لباس و پوشاک سنتی پرداخت.
رضاشاه، فکر متمدن شدن ایران را از آغاز سلطنت خود در سر می پروراند و متحدالشکل کردن لباس در سال 1307 ، و نوع پوشش اعضای خانواده شاه، مؤید این واقعیت بود. اما سفر ترکیه این تلقی را تقویت کرد و رضاشاه بعد از مسافرت ترکیه از رفع حجاب زنان و آزادی آنها صحبت کرد. در 17 دی 1314 کشف حجاب به صورت علنی اعلام شد. انتشار این خبر موجب تشدید واکنش های اجتماعی شد. از جمله این واکنش ها حادثه مسجد گوهرشاد بود.
در این مقاله، تلاش بر این است که به این سؤال پاسخ داده شودکه علل و زمینه و پیامد های کشف حجاب در ایران چیست؟ پاسخ به این سؤال را براساس این فرضیه ارائه میشود که به دلیل مقاومت زنان و روحانیون در برابر رژیم، کشف حجاب درایران به نتیجه نرسید. بنابراین، در پژوهش حاضر، تلاش بر ریشه یابی مقوله کشف حجاب است. ابتدا، به ریشه های کشف حجاب در ایران پرداخته می شود و در ادامه به نتایج و پیامدهای آن اشاره خواهد شد.
مجلس اول شورای ملی و رویارویی با حکام و متنفذین محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأسیس مجلس شورای ملی ایران از مهم ترین ثمرات انقلاب مشروطه بوده است. بی تردید شناخت سمت گیری ها و رویکرد اساسی این مجلس بدون توجه به نحوه مناسبات آن با حکام و نیروهای بانفوذ محلی، ناقص خواهد بود. اساساً درتاریخ ایران حکومت ایالات از مهم ترین مناصب دولتی بودهاست. همچنین در این دوره خاص غالب حکام که به شیوه دوره دیرین استبداد خو گرفته بودند، نسبت به مجلس نظر مساعدی نداشتند و به عنوان بخش مهمی از جبهه استبداد داخلی عمل می کردند. محمد علی شاه هم به یاری حکام در ایالات چشم طمع داشت تا از بسط مشروطه در نقاط مختلف کشور جلوگیری شود. از جمله اقدامات اصلاحی مجلس اول در این راستا این بود که حکام با نظر مجلس تعیین شده و تحت چارچوب های قانونی کار نمایند که به صورت تدوین قانون تشکیلات ایالات و ولایات و دستور العمل حکام متبلور شد. در اینجا بر موضوع رویارویی مجلس با حکام و منتفذین مستبد توجه شده که در واقع مکمل تصویب این قانون بوده است. با تلاش های مجلس اول دست حکام استبداد تا حد زیادی از کارها قطع شد، از جمله می توان به خلع ظل السلطان از حکومت اصفهان و آصف الدوله از حکومت خراسان اشاره کرد. همچنین سردار منصور از رشت، حاج آقامحسن از اراک، سپهدار خلعتبری از تنکابن، حاج میرزا حسن و امام جمعه از تبریز، با کوشش مجلس دست تجاوزشان قطع شد. رحیم خان چلبیانلو و سالار مفخم بجنوردی هم از جمله افراد منتفذی بودند که با نفوذ مجلس بازداشت شدند. هرچند که در برخی موارد هم مجلس چندان موفق نبود، مانند برخورد با قوام الملک شیرازی که به خاطر ساختار خاص ایلی فارس و اوضاع پرآشوب آن ایالت و ریشه داری خاندان قوام در آنجا می بود.
مقاله انگلیسی: خدمات تمدنی پزشکان ایرانی در دربار شاهان گورکانی هند (Civilisational Contributions of Iranian Physicians in Gurkani Royal Court)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند مهاجرت نخبگان ایرانی به شبه قاره ی هند از زوایای مختلف مورد توجه محققان قرار گرفته است لیکن مطالعه و پژوهش در چگونگی، چرایی و تأثیرگذاری مهاجرت پزشکان ایرانی به عنوان جمع خاصی از این مهاجران خواست مقاله ی حاضر است. مطالعات مقدماتی نشان داد که حرکت رو به رشد این مهاجرت ها از یک سو متأثر از وجود عوامل دافعه در ایران و از سوی دیگر عوامل جاذبه در هند بوده است. با رصدکردن چگونگی ورود پزشکان ایرانی به دربار گورکانیان، می توان نقش آنان را در تحول مظاهر علمی، ادبی و هنری هند جستجو کرد. زیرا ابداعات و اقدامات و مداخلات فرهنگی و سیاسی و علمی این نخبگان علمی در دربار گورکانیان به توسعه ی حوزه ی پزشکی، سیاسی و حکومتی و سرانجام نفوذ فرهنگ ایرانی در دربار فرمانروایان گورکانی انجامیده است. نتیجه ی حاصله نیز آن است که این مهاجرت ها نه تنها در آشنایی هندیان با اندیشه ی ایرانی موثر بوده است بلکه اقدامات پزشکان مهاجر در جلب اعتماد پادشاهان گورکانی نسبت به ایرانیان نیز تأثیر داشته و به ترویج و توسعه ی فرهنگ و تمدن اسلامی - ایرانی در هند منجر شده است. مقاله ی حاضر مبتنی بر روش پژوهش تاریخی است و عمده ی استنادات از منابع کهن استخراج و به شیوه ی توصیف و تحلیل مبتنی بر استنتاجات تاریخی تدوین شده است. K2
اختلاف های شیخیه کرمان با دیگر فرقه های شیخیه و انشعابات آن پس از درگذشت موسس این فرقه حاج محمد کریم خان کرمانی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران عصر قاجار شاهد ظهور فرقه جدیدی در مذهب تشیع به نام شیخیه شد. این فرقه پس از مرگ دومین رهبر آن، سیدکاظم رشتی، دچار انشعابات درون گروهی شد؛ آن چنان که هر یک از شاگردان او براساس اجتهاد خود، به بسط آرا و دیدگاه های دو رهبر نخست و ترویج شیخی گری پرداختند. یکی از آنان حاج محمد کریم خان کرمانی بود که با شرح یکی از اصول اعتقادی شیخیه، یعنی رکن رابع، شاخه مستقلیِ از شیخیه، یعنی شیخیه کرمان را به وجود اورد. پس از مرگ او، شیخیه کرمان با بحران جانشینی مواجه شد و به ترتیب دو پسر او، حاج محمد رحیم خان و حاج محمدخان، هر یک مدتی زعامتِ شیخیه کرمان را عهده دار شدند و بدین ترتیب دو شاخه دیگر از شیخیه کرمان به وجود آمد. همچنین حاج محمدخان، سومین رهبر شیخیه کرمان، پس از رسیدن به قدرت به ترویج رکن رابع و فروعات آن پرداخت. این موضوع حساسیت و خشم علمایِ شیخی شهرهای دیگر را برانگیخت و زمینه های جدایی آنان را از شیخیه کرمان فراهم آورد. از این رو بار دیگر شیخیه کرمان با انشعابات داخلی مواجه شد؛ اما حاج محمدخان با تألیف کتاب ها و رسائل مستقل و پاسخ به شبهات آنان کاملاً این فرقه را از دیگر شاخه های شیخی جدا کرد.
برابرسنجی دلایل نقض بی طرفی ایران در جنگ های جهانی اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت ها در سیاست بین الملل، مطابق نیازهای داخلی، موقعیت جغرافیایی، ژئوپولیتیک، ساختار و عملکرد نظام بین الملل، استراتژی هایی را برای تأمین منافع ملی برمی گزینند. ایران از بازیگرانی بود که در جنگ جهانی اول و دوم، استراتژی بی طرفی را در پیش گرفت؛ اما در هر دو مورد بی طرفی اش نادیده انگاشته شد. در این مقاله می کوشیم با بهره گیری مقایسه ای از مقوله ی بی طرفی در دو دانش حقوق بین الملل و روابط بین الملل، دلایل نقض بی طرفی ایران را بررسی کنیم.
مشروعیت صفویان و پادشاهی نادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی سقوط اصفهان توسط غلزایی های قندهار در سال 1135 ﻫ.ق که به منزلة پایان قدرت سیاسی صفویان بود، سرداری از خراسان به نام نادر توانست با تکیه بر فراست ذاتی و ازهم گسیختگی سیاسی در جغرافیای پهناور ایران در کنار طهماسب دوم، بر رقبای داخلی و متخاصمان خارجی (افغان ها، عثمانی ها و روس ها) غلبه و دگرباره حکومت صفویان را احیاء نماید. بی تردید، نادر علاقه ای به احیاء مجدد حکومت ازهم گسیختة صفوی نداشت، بلکه مشروعیت صفویان شیعی مذهب و عدم پذیرش فرد گمنام که در باور توده های ایرانی هر حرکتی را پس می زد، سردار افشار را به یک سیاستی دوگانه واداشت. بدین صورت که برای کسب مشروعیت به عنوان سردار شاه صفوی با دلیری و نظامی گری، ایران را از بحران های پیش رو نجات داده و کسب مقبولیت نمود و از سویی دیگر با یک دهه بسترسازی شرایط را برای انتقال نرم قدرت به افشاریه فراهم نمود؛ امّا دورة پادشاهی را با تندروی هایی در عرصة تقابل با فرهنگ مذهبی جامعه دنبال کرد. فرایند چنین نگرشی، غروب زود هنگام درخشش حکومت افشاری و دولت مستعجل است. در این تحقق پس از مقدمه، عوامل مشروعیت نظام صفوی, سقوط صفویه، بحران مشروعیت دورة نادر، عبور از مشروعیت صفوی و تکاپوهای جدید مشروعیت ساز نادر مورد بررسی قرار می گیرد.
سلطان حسین بایقرا و حیات اقتصادی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یورش تیمور، تخریب اراضی، ویرانی شبکه های آبیاری، افزایش اراضی بایر و رکود نسبی در وضعیت اقتصادی را در پی داشت. اما پس از تثبیت حکومت تیموریان در ایران و خاصه خراسان، سلاطین تیموری با انجام اصلاحاتی درصد جبران و ترمیم این ویرانی ها برآمدند. در این میان سلطان حسین بایقرا نیز برای جبران نابسامانی ها و بهبود اوضاع حکومت و تقویت امور فرهنگی و تبدیل دربار خود به یک کانون هنری و فرهنگی، اقداماتی را انجام داد. سلطان حسین بایقرا به منظور دوام حکومت و شکوفایی فرهنگی دولت تیموریان اساس سیاست خود را مبتنی بر احیای اقتصادی مالی و بالا بردن سطح زندگی مردم قرار داده و بدین جهت اقداماتی در زمینه کشاورزی و تجارت انجام داد. دوران حاکمیت سلطان حسین بایقرا به واسطه استقرار نسبی معیشت و تنظیم امور تجاری و احیای کشاورزی و دلبستگی شخصی سلطان به عمران و آبادانی، وضعیت اقتصادی حکومت تیموریان به خصوص خراسان بهبود یافت و سلطان توانست برای خراسان دورانی از ثبات، رونق و رفاه و اقتصادی فراهم سازد.
بررسی و تحلیل مناسبات سیاسی- نظامی شیوخ صفوی با شَروان شاهان (900-864 هـ .ق./1495-1460م.)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل مناسبات سیاسی- نظامی شیوخ صفوی(جنید، حیدر و علی) با شروان شاهان می پردازد و در صدد ارائه رهیافت هایی به پرسش هایی است که در ذهن پژوهش گر درباره این موضوع نقش می بندد. به عبارتی بر آن است که روشن سازد چه عاملی در شکل گیری این مناسبات نقش عمده دارد و علل و انگیزه های شیوخ صفوی از تکاپوی نظامی در منطقه قفقاز و درافتادن با شروان شاهان چه بوده است؟ چرا که شروان شاهان بر ایالت شروان حکمرانی داشتند که به منزله دروازه ورود به سرزمین های مسیحی نشین قفقاز محسوب می شد. این سرزمین ها از دیرباز مورد توجه حکام مسلمان در انجام سنّت غزا و جهاد در «بلاد کفر» قرار داشت. شیوخ صفوی نیز با توسل به این شعار، دست اندازی به این سرزمین ها را در کانون عملیات جهادی خویش قرار دادند. طبیعی است که در مسیر خود باشروان شاهان برخورد پیدا کردند که مناسبات پر تنش و ستیزه جویانه آن دو رقم خورد و شیوخ صفوی از نیل به قدرت سیاسی و تشکیل دولت که هدف نهایی و مکنون آن ها بود، بازماندند اما این فصل پرماجرا از تاریخ صفویان، که با ظهور اسماعیل و غلبه بر فرخ یسار شروان شاه شکلی دیگر به خود گرفت، در مرحله پس از تشکیل دولت نیز تا آن گاه که شروان به طور قطعی به قلمرو صفویه ملحق شد، ادامه یافت. یافته اصلی این پژوهش آن است که عامل سیاسی، دست یابی به قدرت و تشکیل حکومت، نقش محوری در ایجاد مناسبات شیوخ صفوی با شروان شاهان داشته است.
ماهیت ترکمانان عراقی و رابطه آنان با ترکمانان سلجوقی
حوزههای تخصصی:
مهاجرت ترکان سلجوقی و تشکیل اولین حکومت با منشاء ایلی، سرآغاز تحولات شگرف در تاریخ و فرهنگ ایران زمین بود. ترکمانان عراقی، طلایه داران این مهاجرت، به دلیل نفوذشان در منطقه عراق عجم به عراقی مشهور شدند. ماهیت و ریشه های نژادی این گروه و ارتباط شان با سلاجقه از دو دیدگاه قابل بررسی است. گروهی از مورخان آنان را از اتباع اسرائیل، پسر سلجوق، می دانند که پس از اسارت او به دست محمود غزنوی به ایران مهاجرت کردند ولی این پژوهش با استناد به منابع، به چند دلیل، این نظریه را تایید نمی کند و آنان را شاخه ای از سلاجقه می داند. از سوی دیگر، اقدامات حکومت غزنویان و بعدها سیاست حکومت سلجوقیان، چه پیش از ورود به ایران و چه بعد از به دست گرفتن قدرت برای مهار این ترکمانان فراز و نشیب های معناداری دارد. که می توان آن را به سه مرحله بی طرف در قبال اقدامات آنان، اتحاد موقتی با آنان و سرکوب آنان مورد بررسی قرار داد.
بررسی تحلیلی مناسبات شاه اسماعیل صفوی با شروانشاهان (906- 930 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولین کانون قدرتی که مورد حمله ی اسماعیل صفوی، پس از خروج از گیلان در سال 905 ه.ق قرار گرفت، دولت شروانشاهان بود که بر ایالت مهم شروان حکومت می کرد. بی شک انتقام گیری از شروانشاهان به دلیل قتل جنید و حیدر (پدر و جد اسماعیل)، آزمایش توان رزمی نیروها پیش از درگیری با قدرت ترکمنی مستقر در آذربایجان و تدارک پشتوانه ی مالی از طریق کسب غنایم سرشار ایالت شروان، در تصمیم اسماعیل در انتخاب شروان به عنوان نقطه ی آغازین عملیات نظامی خویش مؤثر بوده اند. در این رویارویی، شروانشاهان که قدرت خویش را از دست دادند، پس از مدتی کشمکش و ستیزه جویی، به برقراری مناسبات حسنه با شاه اسماعیل تن دادند. در این مقاله، مناسبات شاه اسماعیل صفوی با شروانشاهان در محدوده ی زمانی سال های 906 تا 930 ه.ق و عوامل مؤثر در شکل گیری این روابط را بررسی و تحلیل کردیم و به این نتیجه رسیدیم که انگیزه ی اصلی اسماعیل در پایان بخشیدن به سلسله ی محلی شروانشاهان، هموار کردن زمینه ها برای دستیابی به قدرت سیاسی در ایران بود؛ زیرا هدف نهایی او براندازی دولت ترکمنان آق قویونلو و برچیدن بساط ملوک الطوایفی از ایران و دستیابی به تاج و تخت سلطنت و تأسیس دولت بود. اسماعیل بر اساس تجارب پیشین، برای جلوگیری از هرگونه اتحاد و تبانی دولت شروانشاهی با دولت ترکمنی، در گام نخست به شروان لشکر کشید و شروانشاهان را از سر راه خود برداشت.
بررسی و تبیین عوامل مؤثر در شیوع قحطی سال های 1320 تا 1324 ش و اقدامات دولت در کاهش آثار مخرب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشیده شدن دامنه جنگ جهانی دوم به ایران و ورود قوای متفقین در سحرگاه سوم شهریور1320به کشور، پیامدهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراوانی برای مردم ایران در برداشت. مشکلاتی مانند ناامنی، قحطی، شیوع بیماری های مختلف از نتایج بارز اشغال ایران بودند در این وضعیت، قحطی به عنوان مهم ترین عامل چنان گسترش یافت که مردم حتی قادر به تهیه قوت لایموت نیز نبودند و بسیاری از مردم در اثر گرسنگی جان خود را از دست می دادند. مهم ترین علل بروز قحطی در سال های جنگ جهانی دوم، به صورت مستقیم و غیرمستقیم، به حضور نیروهای بیگانه بازمی گشت. سوال اصلی پژوهش پیش رو این است که جنگ جهانی دوم در بروز قحطی ایران چه تأثیری داشت؟ به نظر می رسد جنگ جهانی دوم نه تنها زمینة ایجاد قحطی را فراهم کرده بود، بلکه در پاره ای از مواقع عوامل اصلی بروز قحطی را تشدید می کرد. حال این پژوهش می کوشد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استناد به اسناد و روزنامه های آن زمان، عوامل مؤثر در بروز و تشدید را دسته بندی و بررسی و تبیین کند.
جایگاه بیزانس در سیاست خارجی ایلخانان (736-656 هـ. ق / 1335-1258م)
حوزههای تخصصی:
بعد از آنکه روند هجوم مغولان توسط ممالیک متوقف شد، ایلخانان مغول برای ارتباط بهتر با اروپا، مقابله با ممالیک و حفظ منافع سیاسی و اقتصادی خویش، نیازمند ائتلاف با دولت های مسیحی شرقی همچون ارمنستان و بیزانس بودند. دولت بیزانس نیز در زمان سلسله پالئولوگوس (paleologue) در مقابل خطرات سیاسی پیرامون خود که حیات بیزانس را تهدید می کرد با ایلخانان دارای اهداف و منافع مشترک سیاسی و اقتصادی گردید. با وجود این دولت بیزانس گرچه در ابتدای دوره ایلخانان، برای ائتلاف با آنان پاره ای اقدامات انجام داد؛ اما نه تنها نتوانست مانند ارمنستان به ائتلافی پایدار و همگرایی مداوم با ایلخانان دست پیدا کند، بلکه به دلیل شرایط استراتژیک خود، در اکثر مواقع، در برخورد با همه دولتها به ویژه رقیبان ایلخانان سیاست موازنه را پی گرفت. این پژوهش ضمن تبیین جایگاه بیزانس در سیاست خارجی ایلخانان، با روشی توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای سعی دارد چگونگی و عوامل مؤثر در اتخاذ رویه مذکور از سوی دولت بیزانس را مورد بررسی و بازکاوی قرار دهد.