فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۲۶۱ تا ۱۲٬۲۸۰ مورد از کل ۷۶٬۸۵۷ مورد.
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲۳
24 - 9
حوزههای تخصصی:
اطمینان به درجه ای از معرفت گفته می شود که به سرحد یقین فلسفی نمی رسد و در عین حال از ظنون قوی تر است. پیگیری میزان و ملاک حجیّت اطمینان به جهت اینکه اغلب معارف به حدّ و اندازه علم و یقین نمی رسند، بسیار اثرگذار و ضروری است. هرچند نصوص دینی عمل به غیر علم را منع می کنند، اما از آنجا که اساساً علم و یقین منطقی به ندرت حاصل می شود ما را به این مطلب رهنمون می سازد که مراد از علم در نصوص دینی اعم از اطمینان است. همچنین اطمینان در نظر عقلا معتبر شناخته شده و به عنوان حجت لازم الاتباع مورد امضای شرع واقع شده است؛ زیرا با اینکه عمل به اطمینان در منظر شارع بوده، نهیی از آن صورت نگرفته است. باتوجه به یافته های مذکور اطمینان، حجیت ذاتی ندارد ولی در عین حال جانشین انواع قطع اعلم از موضوعی و طریقی می شود.
وضعیت مؤلفه «الرشد فی خلافهم» در اخبار علاجیّه و اعتبارسنجی آن در شهادت و قضاوت غیرشیعیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲۳
163 - 143
حوزههای تخصصی:
در علاج تعارض روایات، خبر مخالف با عامه بر روایات موافق مقدم است؛ چرا که گفته شده رشد، در مخالفت با آن هاست. این ضابطه نسبت به همه اهل سنت در موضوع تعارض روایات، مسلّم تلقی شده است و از سویی اختصاص به شیعه هم ندارد؛ زیرا عامه نیز متقابلاً روایت مخالف شیعه را مقد م می دارند. اما در خصوص عمومیت ضابطه و نیز شمول آن بر حوزه های دیگر، ازجمله شهادت و قضاوت، اختلاف نظر وجود دارد و نوشتار حاضر به منظور بررسی این مسئله، به روش توصیفی تحلیلی این بحث را به میان کشیده و به این باور رسیده که دلیل مزبور مخصوص رفع تعارض بوده و بیش از این صلاحیت ندارد؛ براین اساس استناد به آن برای اثبات اشتراط ایمان (تشیع) در قاضی و شاهد قابل دفاع نیست.
مبانی اصل «منع تفویض اختیار قانون گذاری» و رویه شورای نگهبان در قبال آن
منبع:
فقه دولت اسلامی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
85-104
حوزههای تخصصی:
مستند به قانون اساسی مجلس وظیفه قانون گذاری را بر عهده دارد و براساس صدر اصل 85 مجلس حق ندارد وضع قانون را به شخص یا هیأتی بسپارد. این امر تحت عنوان اصل منع تفویض اختیار شناخته می شود. با این همه و برخلاف صدر اصل 85 قانون اساسی ذیل این اصل به مجلس اجازه داده شده که تصویب آزمایشی قانون را به کمیسیون های داخلی خویش و همچنین تصویب اساسنامه شرکت ها، سازمان ها، مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت را به دولت یا کمیسیون ها تفویض کند. در پرتو نظریات شورای نگهبان و تنقیح این اصل، مجلس در تفویض قانون گذاری حق واگذاری کامل را ندارد؛ مضاف بر آن که تصویب برخی از قوانین جزء وظایف اصلی و غیرقابل تفویض مجلس شناخته می شود. بر همین مبنا به دلیل اصل بودن منع تفویض اختیار تفویض محدود و استثنائی بوده و تنها با شرایطی امکان پذیر است. همانند این که تفویض اختیار قانون گذاری باید از جانب مجلس باشد یا تفویض تصویب باید به کمیسیون ها بوده و در تفویض اختیار ضرورتی باشد. علاوه بر این که کمیسیون ها به آزمایشی بودن این مصوبات تصریح کرده باشند و مدت زمان اجرای آزمایشی را تعیین کنند. نظارت شورای نگهبان بر حسن اجرای این مهم خواهد افزود. با این وجود همان طور که از نظریات شورای نگهبان برمی آید مجلس بارها از این مسئولیت تخلف کرده است. بنابراین لازم است که مجلس در چارچوب تعیین شده جهت نظام اساسی در قانون گذاری به این امر توجه لازم را نماید.
حوزه و پدیده نوشوندگی
واکاوی شیوه های بینشی و فکری مدیریّت زمان در سبک زندگی (با تکیه بر آیات و روایات)
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
176 - 161
حوزههای تخصصی:
زندگی انسان، با ویژگی های بی نظیرش، از نعمت های گرانسنگ خدای والا به شمار می آید که پیوسته در معرض نیست شدن است. از سوی دیگر، در زندگی قرآنی، مدیریّت زمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ یعنی انسانِ با ایمان برای رسیدن به آرمان های والای خویش، باید با برنامه ریزی هوشمندانه، کیفیت بهره وری از عمرش را بیش تر کند تا زودتر به مقاصد خویش برسد. بدین منظور باید انسان مؤمن مدبّر، شیوه های بینشی خاصی را سرآمد امور خویش قرار دهد؛ یعنی نوعی تغییر و دگردیسی در قلمرو اندیشه اش پدید آورد تا بتواند از زندگانی اش استفاده بهینه و بیشینه داشته باشد. نخستین کتاب غربی در باره مدیریّت زمان، اواخر دهه1950 به بازار آمد؛ ولی سال ها پیش تر، در منابع اسلامی با عناوین استفاده بهینه از عمر و فرصت های گوناگون زندگی، گاه نیز ضرورت داشتن نظم، از آن یاد شده بود. پژوهش پیش رو، با تحلیل شیوه های بینشی و فکری مدیریّت زمان در سبک زندگی قرآنی، بر اساس چیدمان منطقی و دسته بندی های استاندارد و نگارشی روان و گویا، چهار شیوه را پیشنهاد می دهد. روش پژوهش این مقاله، نقلی وحیانی(تحلیل دلالیِ متنی و فرامتنی آیات و روایات) و گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و با استفاده از نرم افزارهای مرتبط و داده پردازی متن مقاله، به روش توصیفی و تحلیلی است.
مفهوم شناسی امی در قرآن با روی آورد زبان شناختی
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
216 - 189
حوزههای تخصصی:
واژه امی از مفاهیم مهم در آیات الهی است که در درازنای تاریخ اسلام مورد توجه خوانندگان مسلمان و غیرآن قرار گرفته و با ایدئولوگ همبسته با گفتمانی که در آن قرار داشتند، رایزنی های گسترده انجام داده که به گمانه های مفسرانه شناخته شده است. جستار پیش رو برای گذر از فهم نحیفانه و بی قاعده، قرآن کریم را به مثابه متن دانسته و با رهیافت حوزه معنایی در زمانی و هم زمانی با مؤلف ه های هم نشینی، تقابل، توسعه معنایی و عناصر همبسته با آن، با روش توصیفی و تحلیلی در پی چیستی واژه امی در روایت گری قرآن کریم است. در این راستا کاربست واژه امی در قرآن مورد بازخوانش قرارگرفته و مفهوم غیراهل کتاب و امت عرب را برای آن سازگار با متن قرآن و نظام گفتمانی عصر نزول دانسته وخوانش های حداکثری مفسران بسان بی سوادی و غیر آن را به چالش کشانده است.
واکاوی مفهوم «حشر أعمی» در آیه 124 سوره طه
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
265 - 245
حوزههای تخصصی:
مسأله حشر، از ویژگی های مهم جهان آخرت است که آیات بسیاری از قرآن به این مسأله اختصاص پیدا کرده و در آن حالات مختلف حشر انسان ها بیان شده است. یکی از آن ها، حشر به صورت از دست دادن بینایی (حشر أعمی) است که مربوط به انسان های بی توجه از یاد خدا است. خداوند می فرماید: « وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَى » (طه/ 124) پیرامون «حشر أعمی»، نظرات گوناگونی مطرح شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیل و با ابزار کتابخانه ای به بررسی و تحلیل این موضوع بپردازد؛ نتایج حاصل نشان می دهد با توجه به سیاق آیه 24 سوره طه، مراد از حشر أعمی، از دست دادن حس بینایی ظاهری یعنی از دست دادن بینایی چشم سر است که از جانب خداوند متعال، عذابی برای بی توجهان از یاد خدا و آیات شریفش است. کور دلی نتیجه اعراض از یاد خداوند و نابینایی حس باصره است. این حس (فقدان بینایی ظاهری)، شامل همه گناهکاران نمی گردد بلکه مختص به گروهی است که از یاد خدا روی گردان شده و آیات الهی را به دست فراموشی بسپارند.
تحلیل و بررسی ارزش اثباتی شهادت ولد الزنا در مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شهادت» به عنوان یکی از دلایل اثبات دعوا از موضوعات مهم و پرکاربرد در فقه و حقوق اسلامی است که شرایط و ضوابط آن را فقها و مجتهدین امت اسلامی به خوبی بیان نموده اند. یکی از مباحث اساسی و اختلاف برانگیز در این باب، شرط طهارت مولد است که مشهور فقهای امامیه و به تبع آن قانون ایران هم آن را جزو شرایط شاهد دانسته است، لذا شهادت ولد الزنا را به طور مطلق نمی پذیرند؛ اما شهید ثانی و شیخ طوسی از فقهای بزرگ امامیه و جمهور فقهای اهل سنت، حلال زادگی را شرط نمی دانند و قائل به پذیرش شهادت ولد الزنا در همه امور مدنی و کیفری هستند. مالکیه شهادت ولد الزنا را بر زنای شخص دیگر، جایز نمی داند و شیخ طوسی نیز در دیدگاهی دیگر شهادت ولد الزنا را صرفاً در امور جزئی و کم اهمیت پذیرفته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی، تحلیلی انجام گرفته، نشان می دهد دیدگاه پذیرش شهادت ولد الزنا مطلقاً، به دلیل عمومیت و اطلاق ادله شهادت و عدم تخصیص یا تقیید آن و نیز مطابق آیه «وزر» از اتقان و استحکام و قوت بیشتر برخوردار است. در نتیجه شهادت ولد الزنا مقبول خواهد بود.
چالش های احتمالی مناسبت «حکم» و «موضوع» در استنباط احکام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناسبت میان حکم و موضوع به این معناست که هنگام شنیدن حکمی شرعی، مناسبت ها و ملاک هایی برای شکل گرفتن چنین حکمی، به ذهن افراد تبادر می کند، به گونه ای که به صورت امر ارتکازی عرفی در می آید. این مناسبت ها، موجب تخصیص حکم یا تعمیم آن می شود. عرف و فهم عمومی بر مبنای تأثیر زمان و مکان در استنباط احکام شرعی و با توجه به کشف مقاصد شریعت، به برداشت های جدید دست یافته و ظهور جدیدی را برای نصوص به ارمغان می آورد. که این ظهورات جدید، در جهت پاسخگویی به مسائل مستحدثه راهگشا خواهد بود. مناسبت های حکم و موضوع قراین لبی متصل می باشند که منشأ انصراف در الفاظ می گردد. در این پژوهش، ابعاد و زوایای تناسب حکم و موضوع، از جهاتِ تعریف و دلیلِ حجیت مورد تحلیل قرار می گیرد و به این پرسش پاسخ می دهد که مناسبت حکم و موضوع با چه چالش هایی روبرو بوده و راهکارهای برون رفت از آنها چیست؟ اگر چه چالش هایی از جمله تلقی یکسان انگاری مناسبت حکم و موضوع با قیاس وجود دارد ولی با تنقیح ضوابط و لوازم این قاعده و بیان تاثیر آن بر شکل گیری ظهور، می توان از این چالش ها رهایی یافت و حجیت مناسبت حکم و موضوع به عنوان یک قرینه در برداشت از ادله را به اثبات رساند.
برابری مسلمانان و اهل کتاب در احکام فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهل کتاب و احکام فقهی درباره ایشان همواره محل توجه پژوهشگران قرار داشته است. به ویژه در عصر کنونی با مطرح شدن مباحث حقوق بشر و آزادی عقیده لزوم دقت نظر و دستیابی به دیدگاه شارع مقدس دراین باره اهمیت بیشتری پیداکرده است. یکی از مسائلی که دراین باره مطرح شده، آن است که رویکرد فقه اسلام درباره اهل کتاب چیست؟ نگاه حمایتی یا نگاهی توأم با فشار و طرد کردن ایشان از جامعه اسلامی. برای پاسخ به این پرسش و به منظور دستیابی به دیدگاه واقعی فقه اسلام درباره اهل کتاب، با روش کتابخانه ای و بررسی کتب فقهی شیعه و اهل سنت و استقرای احکام مربوط به اهل کتاب و دیدگاه فقها درباره اهل کتاب این نتیجه حاصل می شود که علی رغم تبلیغات منفی دراین باره، در فقه نسبت به اهل کتاب(و تا حدودی غیر آنان) توجه ویژه ای شده است و ضمن آنکه حقوق آنان در بالاترین شکل ممکن لحاظ شده و آنان از همه امتیازاتی که یک مسلمان در درون جامعه اسلامی از آن بهره مند است، برخوردارند. در واقع، فقه اسلامی به خلاف مباحثی که درباره سختگیری به اهل کتاب مطرح می شود، نگاه حمایتی به اهل کتاب دارد و این نگاه ارفاقی و حمایتی را می توان از قواعدی همچون عدم تکلیف کفار به فروع، قاعده جب، پاک انگاری اهل کتاب و موارد دیگر به دست آورد.
روایات تطبیقی فریقین درباره آیه إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبتر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در برخی روایات فریقین درباره مصداق و معنای ابتر، خلط مفهومی صورت گرفته است و این مسئله از عدم توجه به جریان های بعد از نزول سوره و بعد از رحلت پیامبرj نشأت می گیرد. توجه به این نکته حیاتی است که این آیه، تقابل دو جریان فکری در طول زمان می دهد که در همه عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در مقابل یکدیگر خواهد ایستاد.مفسران در تعیین مصداق ابتر و همین طور در بیان معنای ابتر، اختلاف زیادی دارند و برخی نیز بین مصداق و معنا، خلط مفهومی نموده اند. یافته های این پژوهش در تعین مصداق ابتر، دو جور است. برخی روایات از افراد همچون عاص بن وائل و... نام می برند و برخی دیگر به جای نام افراد، از صفت سخن گفته اند. به نظر می رسد هر دو نوع مصداق باهم تعارض ندارد و قابل پذیرش برای ابتر می باشد. از یافته های مهم و نتیجه بحث را می توان معنای «به هدف نرسیدن »برای ابتر دانست. پژوهش حاضر با روش تطبیقی و با توجه به عرضه حدیث بر قرآن سامان یافته و طبق همین روش، تصحیح و تضعیف روایت به جای راوی شکل گرفته است.
روش شناسی تربیت در جهت بازداری از دخالت با تأکید بر آیه دوازده سوره حجرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
123 - 143
حوزههای تخصصی:
از مسائل بسیار مهمی که دین اسلام به آن شدیداً اهتمام دارد، نگه داری حرمت و آبروی مسلمین و پرهیز از جست وجوی عقاید و دخالت کردن در زندگی دیگران است. دخالت و خبرجویی از اندرون زندگی شخصی مردم جایز نبوده و کسی اجازه ندارد که اسرار و لغزش های مردم را افشا کند؛ در حقیقت جست وجوگری عاملی است برای کشف اسرار و رازها و احیاناً عیوب نهانی مردم، و اسلام هرگز اجازه نمی دهد که رازهای خصوصی افراد فاش شود. لذا پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در صدد است با توجه به آیه 12 سوره حجرات عوامل بروز تجسس و دخالت همچون عدم تقوا، حسادت و عداوت را از منظر آیات مورد بررسی قرار داده و بیان نماید که در صورت عدم ترک، این رذیله اخلاقی می تواند پیامد های سوئی را از جمله افشاء زندگی شخصی و ایجاد تنفر در بین افراد ایجاد نماید. در پایان نیز با اشاره به راهکار درمانی این بیماری اخلاقی؛ بیان می دارد که عمل به دستورات قرآن در انتخاب روش تربیتی صحیح می تواند آسایش خاطر و امنیت بر زندگی شخصی افراد را حاصل نماید.
تقابل واژگان عسر و یسر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
525 - 549
حوزههای تخصصی:
هدف ما در این پژوهش، بررسی معناشناختی تقابل واژگان عسر و یسر در قرآن کریم است؛ زیرا علاوه بر منابع لغت، یکی از بهترین راه های دانستن معنای واژگان، استفاده از واژگانی است که با یکدیگر تقابل معنایی دارند. راه دیگر، استفاده از سیاق آیات قبل و بعد است. گاه از روی سیاق یا معنای واژه مقابل، معانی ای از یک واژه فهمیده می شود که در هیچ کتاب لغتی به چشم نمی خورد. ضمن اینکه بین معنای فهمیده شده و اصل ریشه واژه، قرابت معنایی وجود دارد. هرچه بیش تر به کنه معانی آیات پی ببریم بیش از پیش از مفاهیم آیات قرآن لذت خواهیم برد و بهتر در زندگی مادی و معنوی مان از آیات خداوند بهره مند خواهیم شد. از مهم ترین نتایج این پژوهش، پی بردن به زیبایی های معناشناختی آیات قرآن در کنار شناخت دقیق تر معنای این دو واژه، آشنایی با دو روش مذکور و بکارگیری آن ها است و اینکه هرگاه خداوند ابتدا یسر را ذکر نموده و سپس عسر را بیان کرده است به نوعی هشدار داده و هرگاه عسر بر یسر مقدم شده است نوید و امید به برطرف شدن سختی و رسیدن به گشایش داده است.
بررسی سن ممیّزی صبی با تکیه بر مفهوم شناسی آن در لغت، فقه و حقوق ایران
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
53 - 70
حوزههای تخصصی:
اهل لغت سن خاصی را نسبت به صبی ممیّز و غیر ممیّز بیان نکردند و تنها زمان تولد تا بلوغ را، بطور کلی مورد توجه قرار دادند. امّا فقها در کتب فقهی، سن تمییز و عدم تمییز صبی را؛ به توان کودک در تشخیص اجمالی بین نفع و ضرر خودش و عدم آن تعبیر نمودند که به طور معمول، از زمان تولد تا سن شش و هفت سالگی را ناممیّز و از این سن به بعد تا چهارده و پانزده سالگی را که سن بلوغ و تکلیف صبی فرا می رسد، ممیّز دانستند. حقوقدانان نیز به تبعیّت از فقها، همین سن را در مورد صبی ممیّز و غیر ممیّز بیان نموده اند، با این تفاوت که سن تمییز را معمولاً بین ده تا دوازده سالگی می دانند. البته بعضی از حقوقدانان سن تمییز را نسبی دانسته و دلیل آنرا قدرت قوه درک کودکان دانستند.در نوشته حاضر که مبتنی بر روش جمع آوری درکتابخانه بوده و از روش تحلیلی- توصیفی کمک گرفته است، این نتیجه بدست آمده که از زمان تولد تا حدود سن هفت سالگی، سن عدم تمییز کودک و از این سن تا زمان بلوغ که حدود سن پانزده سالگی می باشد، سن تمییز کودک خواهد بود.
مطالعه «ذمه» در فقه اسلام و«دارایی» در حقوق کلاسیک فرانسه،باتاکید بر فقه عامه
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
71 - 102
حوزههای تخصصی:
پژوهش گران حقوق تطبیقی،یکی از فوایدی که برای این چنین مطالعات بر می شمارند،پی بردن به نقاط قوت وضعف موضوع یا مسئله مورد مطالعه در نظام های مختلف است.ذمه یکی از مفاهیم پر کاربرد در حقوق اسلامی وفقه است به گونه ای که می توان کاربرد آن رااز باب عبادات تا قصاص ودیات در فقه مشاهده نمود.بااین وجود،تعریفی از آن در قانون دیده نمی شود.در حقوق اسلام «ذمه» به عنوان یک محل اعتباری برای تعلق دیون شناسایی شده است که همین مفهوم بااندکی تغییر در حقوق موضوعه که مختص به امور مالی است،تحت عنوان «دارایی» مورد شناسایی قرار گرفته است.سوال اصلی این تحقیق این است که این دوچه نسبتی از نسب اربعه،بایکدیگر برقرار کرده اند وآثار هر یک از این دونهاد چیست؟ به عبارت دیگر؛ این دونهاد چه مشابهت ها وچه تفاوت هایی بایکدیگر دارند؟در فرآیند تحقیق،به این برآیندها می رسیم که نهاد ذمه،دارای خصایصی وامتیازاتی همچون عام بودن از حیث موضوع،استمرار بقا حتی پس از فوت شخص وداشتن شخصیت حقوقی است واین امور باعث برتری نهاد ذمه بر تئوری دارایی است.در این تحقیق از روش مطالعه تطبیقی خرد وکتابخانه ای،استفاده شده است.
رؤیت خدا در پرتو آیات و روایات با تأکید بر نظر متکلمان وعرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
89 - 108
حوزههای تخصصی:
ظاهر شماری از آیات قرآن بر رؤیت خداوند در قیامت دلالت دارد مانند آیه: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَهٌ الى رَبِّها ناظِرَهٌ» (قیامت /23-22)؛ اما ظاهر برخی دیگر آیات از جمله آیه: «لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ» (انعام /103) رؤیت خداوند را انکار می کند. آیه «الى رَبِّها ناظِرَهٌ» (قیامت/23) از مهم ترین آیات مورد اختلاف مفسران اشاعره، معتزله و امامیه و نیز عرفا می باشد. در این آیه شریفه چیستی معنای واژه های «الی» و «ناظره» مورد دقت مفسران قرار گرفته است. این آیه با عطف توجه به واژه «ناظره»، یکی از مستندات قائلین به جواز رؤیت خداوند از جمله اشاعره می باشد. مفسرین معتزله و امامیه ضمن تبیین معنای صحیح آیه، قول اشاعره را نادرست اعلام کرده اند اما خود در بیان معنای آیه دچار اختلاف شده اند. در بیان عرفا، مفهوم رؤیت و نظر با آنچه که متکلمان برداشت می کند متفاوت است؛ رؤیت هم ان عل م ش هودی و حضوری است که ج ز ب ه خ ود انس ان و متعلق ات او تعلق نمی گیرد. در این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای، به شیوه تحلیلی و مقایسه ای، سعی در بیان و بررسی اقوال مختلف مفسران داشته و با جمع آوری تمام احتمالات معنایی به همراه گونه های مختلف عقلی- نقلی به بررسی و تبیین این آیات پرداخته است. نتایج نشان می دهد که امکان «رؤیت خدا» با چشم سر، چه در این دنیا و چه آخرت، امکان پذیر نیست و نظر صحیح، انتظار کشیدن رحمت، ثواب و نعمت های خداوند می باشد.
معرفت به حق از نظر عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
153 - 172
حوزههای تخصصی:
شناخت خداوند بلندمرتبه ، به دو صورت ممکن می شود: شناختی که از راه وصول علم است وشناختی که ازراه وصول ِحال است، چنان که حاصل سیروسلوک عارف درمشرب شیخ محمودشبستری، معرفت، فنای درحق است.معرفت به حق، عاری شدن ازصفات بشری است تازمانی که حضورفرد درمیان است، بنده درحجاب خودی باقی می ماند.معرفت ، براساس آگاهی وتغییرسطح آگاهی بشری است زیرا تا تن در دیگِ محنت وابتلای آتش ریاضت گداخته نگردد به کمال ومعرفت دست نمی یابد. انسان زمانی مُدرک حق وجهان هستی می شودکه صاحب مقام شده وبه مسأله استبطان وبینندگی، دست یافته باشد.زمانی که سالک ازخود پرستی فارغ نشود، خداپرست نمی گردد.اول قدم بایدبنده بود تا باریاضت وعنایت الهی آزادی یابد. زیرا هدف ازمعرفت ِسالک، جهت وصال نیازبه زمان وادوات مادی دارد چون برای سیر به کمال، دل ِآدمی به روزگار نیازمند است. اسباب وادوات یا مُلکی(آن چه مربوط به قالب وظاهر)اندویا ملکوتی(هرچه تعلق به باطن دارد چون:حضور، خشوع، محبت، شوق و..). اهمیت موضوع دراین عبارت خلاصه می شود که آیا عرفا در مورد معرفت دارای آرای یکسانند یاخیر؟ این مقاله با شیوه توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. مسأله این است که آیا ریاضت وسیر وسلوک به تنهایی منجر به معرفت می شود ؟یا عنایت باید شامل عارف گردد؟ همچنین آیا معرفت دارای مراتبی است ؟ آیا عارف می تواند ذات الهی را آن چنان که هست ادراک کند؟
تحلیل فقه الحدیثی مدلول روایات مخلوق اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
3 - 30
حوزههای تخصصی:
در جوامع روایی، مجموعه ای از احادیث وجود دارند که بر اساس آن ها، آب، قلم، عقل، نور پیامبر اکرم۹، ارواح ائمه:، مشیت الهی و حروف معجم به عنوان مخلوق اول معرفی شده اند که سبب تعارض ظاهری این اخبار است. در میان حدیث پژوهان دو رویکردِ جمع و نقد نسبت به این احادیث وجود دارد؛ جمع به این صورت که موارد مذکور، نام های حقیقتی واحدند و نقد به این صورت که مضمون یکی را تأیید و مدلول سایر موارد را ردّ کرده اند؛ امّا شواهد متعددی همچون معنای لغوی کلمه «اول» که مخلوقات مذکور در احادیث به آن توصیف شده اند و کاربرد قرآنی - روایی آن، پذیرش هر دو رویکرد را با چالش روبه رو می کند. لذا در پژوهش حاضر جمع نوینی نسبت به این احادیث ارائه شده است؛ به این نحو که مقصود از معرفی مخلوقاتی متنوع تحت عنوان مخلوق اول در روایات، اشاره به شرافت و اهمیت آن ها و ضرورت توجه مسلمانان به مصادیق مخلوق اول بوده و نه معرفی مخلوق نخستین.
رویکرد مفسران به مواجهه سیاق با روایت در دلالت یابی آیات حوزه زنان (مطالعه موردی سوره نسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
56 - 78
حوزههای تخصصی:
ملاک هایی که مفسران برای دلالت یابی آیات بر می گزینند در هر دوره متفاوت بوده است. در برخی از ادوار تاریخ تفسیر، روایت، تنها ملاک یا مهم ترین ملاک مقبول بوده و در برخی از دوره ها بافت کلام، بر روایت ترجیح یافته است. گاه نیز مفسران بین این دو قرینه، تعامل ایجاد کرده اند. مفسران بر اساس نوع ملاکی که پذیرفته اند، درباره آیات حوزه زنان در سوره نساء به نتایج معناداری دست یافته اند. مقاله حاضر به روش توصیف و تحلیل محتوای تفاسیر، این تعامل را پی گیری نموده است. نتیجه این بررسی نشان داده است که مفسران دوره معاصر در تعامل سیاق با روایت در اکثر موارد، سیاق را بر روایت ترجیح داده اند. در دلالت یابی آیات حوزه زنان در سوره نساء به طور کلی دو نوع تعامل مشاهده می شود: 1. تعامل مجموعی (عام)، 2. تعامل جزئی (خاص) و تعامل جزئی از بسامد بالاتری برخوردار بوده است.
نقد دیدگاه مشهور «رجفه» در فتنه شام قبل از ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
79 - 111
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی پژوهش حاضر، تبیین و تحلیل «رَجفَه الشام» قبل از ظهور است. در صحنه تحولات فتنه شام قبل از ظهور، دو واژه «رَجفَه» و «خَسف» به عنوان نشانه های کلیدی و سرنوشت ساز در حوادث قبل از تسلط سفیانی (اولین نشانه حتمی ظهور) بر دمشق سوریه بیان شده است؛ اگرچه درباره مصداق و معنای خسف، اتفاق نظر وجود دارد و به فرو رفتن زمین در منطقه حرستا و جابیه دمشق تعبیر شده است لکن درباره معنا و مصداق رجفه الشام، اختلاف نظر فراوان بوده و کماکان مبهم است. اهمیت فراوان «رَجفَه الشام» به عنوان «اولین» حادثه از سلسله حوادث منتهی به حاکمیت سفیانی مورد حمایت غربی ها بر دمشق سوریه قبل از ظهور، محل نزاع و گفتگوی علمی بین صاحب نظران و کارشناسان مهدویت قرار گرفته است. در این نوشتار، سه تفسیر در معنای «رَجفَه الشام»، یعنی: 1. حادثه زمینی (زلزله)، 2. حادثه آسمانی (حمله با سلاح مرگبار اتمی و قتل بیش از صد هزار نفر)، 3. جنگ در منطقه شام بیان گردیده و در پایان با توجه به کتب لغت، احادیث هم خانواده و قراین دیگر، معنای سوم اخذ گردید. بنابراین، وقوع زلزله بسیار بزرگ در مقیاس وسیع (احتمال اول) و نیز حمله با سلاح غیرمتعارف و مرگبار اتمی (احتمال دوم) قبل از ظهور در منطقه شام که در آنِ واحد منجر به کشته شدن صد هزار نفر شود، منتفی است و رجفه الشام به معنای جنگ بین دو جبهه نظامی مخالف هم است که در ضمن «فتنه شام»، منجر به قتل فراوان انسان ها نیز خواهد شد. در این نوشتار از منابع اسنادی - کتابخانه ای استفاده شده و در چارچوب روش توصیفی - تحلیلی به رشته تحریر در آمده است.