فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۸۶۱ تا ۱۱٬۸۸۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تفسیر سیاسی علاوه بر مبناهای عام، نیازمند مبناهای خاص «فلسفه علمی» و «علمی» است تا هویت بنیادین مستقلی بیابد. مبانی علمی دست کم در سه گستره «متن»، «مخاطب» و «مفسر» مطرح است. در گستره متن هم می تواند انواعی داشته باشد. بدین روی این مسئله مطرح است که مبانی اخیر شامل چه موضوعاتی می شود؟ این مبانی می تواند با عنایت به کمیت آیات ناظر به سیاست، یا رسالت قرآن نسبت به تحول سیاسی، یا نقش نظارتی قرآن نسبت به سیاست باشد. در نتیجه، این مسئله مطرح می شود که مبناهای علمی خاص احتمالی در این سه گستره کدام است؟ پژوهش حاضر در پی دستیابی به مبناهای علمی خاص تفسیر سیاسی در سه گستره مذکور است تا ممیزاتی برای تفکیک آن از دیگر گونه ها تبیین نماید. گردآوری اطلاعات با مطالعه تفاسیر اجتماعی سیاسی، و از منظر روشی، به روش «توصیفی و تحلیلی» سامان پذیرفته و یافته هایش این است که تفسیر سیاسی دست کم با سه مبنا در محور متن قرآن (کثرت و اهمیت نقش آیات ناظر به سیاست و حاشیه ای نبودنشان؛ تبیین گری قرآن برای تحول سیاسی بر پایه دین؛ مهیمن بودن قرآن بر سیاست و پالایش آن) هویت مستقل دارد.
دلالت آیات «مخلَصین» بر عصمت انبیا از گناهان از دیدگاه آیت الله سبحانی و پاسخ به اشکالات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آیت الله سبحانی معتقد است که آیات «َلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ* إِلاّعِبادَکَ مِنْهُمُ المُخْلَصینَ» (حجر: 39-40) و مانند آن، بر عصمت مخلَصان دلالت دارد؛ زیرا پیراستگى فردى از اغوای شیطان، ملازم با پیراستگى از معصیت و تمرد است؛ و ازآنجاکه انبیا از مخلَصان اند، درنتیجه انبیا از گناهان معصوم اند. برخی نویسندگان بر استدلال آیت الله سبحانی اشکالاتی مطرح کرده اند. مسئله این است که دیدگاه آیت الله سبحانی در زمینه اثبات عصمت به وسیله این دلیل چگونه است؟ و آیا اشکالات مطرح شده بر آن وارد است یا خیر؟ نگارنده در این مقاله با بررسی واژه های به کاررفته در آیات مربوطه و نیز اشکالات مطرح شده بر این دلیل، در صدد است که با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، به تبیین و تحلیل این دلیل و بررسی اشکالات آن بپردازد.
بررسی تطبیقی تشکیل حکومت دینی قبل از ظهور آخرین منجی از منظر امامیه و یهودیت ارتدکس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام اسفند ۱۴۰۰ شماره ۲۹۱
33-44
حوزههای تخصصی:
یکی از حقایق مورد انتظار مؤمنان امامیه و نیز یهودیت ارتدکس، تشکیل حکومت دینی و کسب فیض حضور در کنار ولی خداست و در چشم داشت آن روز، دعاها می کنند. لیکن در زمان حاضر منتظر آمدن آخرین منجی هستند تا تحت لِوای او به آن سعادت وعده داده شده و واقعی نائل شوند. هدف از این نوشتار تبیین این مطلب است که قبل از ظهور آخرین منجی، تشکیل حکومت دینی توسط مؤمنان جایز است یا خیر؟ در اثر پیش رو به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای، سعی شده تا به این مسئله پاسخ داده شود. با بررسی های صورت گرفته در منابع هرکدام از این دو مذهب این نتیجه حاصل شد که قبل از ظهور آخرین منجی، تشکیل حکومت دینی از منظر امامیه واجب و از منظر یهودیان ارتدکس حرام است.
کرامت انسان در اسلام و ادیان غیرابراهیمی (بودیسم، کنفوسیوس، دائویسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام اسفند ۱۴۰۰ شماره ۲۹۱
69-77
حوزههای تخصصی:
بررسی چگونگی جایگاه انسان، ازجمله مسائل حائز اهمیت است؛ چراکه ادیان براساس بینش خود نسبت به آن، مراتب تکامل معنوی وی را در نیل به سعادت نهایی ترسیم می کنند. ادیان شرقی نیز از این امر مستثنا نیستند و نظراتی پیرامون آن مطرح کرده اند. از آنجاکه امروزه نسبت به برخی آموزه های ادیان غیرابراهیمی در غالب دین جهانی، گرایشاتی به چشم می خورد؛ بررسی نوع نگاه این ادیان نسبت به انسان در مقایسه با اسلام، ارزشمند است. طبق بررسی هایی که به روش کتابخانه ای صورت گرفت، به طور قطع می توان گفت که آن حد از کرامت ذاتی که اسلام برای انسان به دلیل دارا بودن روح الهی و... قائل شده با سه دین دیگر قابل مقایسه نیست. از میان ادیان غیرابراهیمی، کنفوسیوس نیز برای انسان تا حدی کرامت قائل است. اما در آیین بودا انسان دارای کرامت و ارزش ذاتی نبوده و نوعی نگرش منفی نسبت به انسان وجود دارد و آیین دائو در این زمینه دیدگاهی خنثا دارد؛ به گونه ای که انسان بسته به عملکردش می تواند دارای کرامت باشد.
تحلیل تفسیری الگوی قرآنی اقدام، در تحقق تمدن اسلامی با تأکید بر عبودیت خاصه در 20 سوره نخست مکی به ترتیب نزول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
۶۱-۸۰
حوزههای تخصصی:
آیات قرآن کریم، الگویی سه مرحله ای را برای تحقق توحید عبادی ارائه کرده است. این الگو بر مراحل سه گانه اقدام، اشاعه و اقامه مبتنی است. مرحله اقدام ناظر به تحقق عملی اوامر و نواهی الهی در رفتار انسان مؤمن است، در مرحله اشاعه به روش ترویج و گسترش اندیشه و رفتار توحیدی توجه شده است. مرحله اقامه نیز ناظر به نحوه تحقق نظام اجتماعی توحیدی است. تحقق این مراحل، که با یکدیگر رابطه طولی دارند، با هدایت و مدیریت مربی الهی؛ رسول اکرم| انجام می پذیرد. هدف این پژوهش، استخراج و تبیین الگوی عملی تحقق عبودیت در عرصه های فردی، اجتماعی و تمدنی است. روش پژوهش نیز بر مطالعه تفسیری آیات 20 سوره اول مکی به ترتیب نزول مبتنی است. دستاورد پژوهش نیز بازیابی راهکارهای قرآنی تحقق عبودیت در عرصه های فردی، اجتماعی و تمدنی است.
ضرورت تمسّک به مجموعه قرآن کریم و عترت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رجوع به قرآن کریم و لزوم تمسّک به آن همواره مورد توجه عموم مسلمانان بوده است. لزوم تمسک به اهل البیت: نیز برای راه یابی به علوم قرآن، به ویژه در فقه و استخراج تخصّصی احکام و مبانی و اصول اعتقادات، مورد توجه برخی از مسلمانان آگاه می باشد. لیکن التزام به این مهم از دیرباز فراز و نشیب های بسیار زیاد داشته است. حکام بنی العبّاس با منزوی نمودن حجج الهی: و دور ساختن مردم از آنها این وظیفه را از یاد برده اند که آثار مخرّب آن تا مدتی طولانی ادامه داشته است؛ از جمله تحریف واقعیت و معنای مراجعه به این دو یادگار گرانبهای پیامبر در دریافت حقایق مبنائی مبدأ و معاد و دگرگونی هایی در مباحث دیگر مانند مبحث الفاظ و حقیقت اختیار و موضوع عالم تشریع. در این مقاله به تعدادی از این مغایرتهای پیامدهای علوم بشری با حقایق کتاب و سنت در جای خود اشاره می شود. کشف این مغایرتها عملاً تنها از طریق رجوع خالص و مبرّا از تأویلات علوم بشری به مجموعه قرآن و حجج الهی: تحت عنوان «حجیت جمعیه قرآن کریم و عترت» فراهم گشته است. این نوشتار به بازخوانی و یادآوری نکاتی چند در این موضوع از دیدگاه محدثان و فقهاء عظام رضوان الله علیهم می پردازد که مورد اتفاق تمام عقلاء اندیشمند در مباحث قرآنی می باشد.
اهمیت گزارش مورخان ارمنی در ثبت حوادث فتوحات اعراب در دو قرن اول هجری (با استناد به دو کتاب تاریخ سبئوس و تاریخ غِوُند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آغاز فتوحات اعراب مسلمان و فروپاشی امپراتوری ساسانی نقطه عطفی در تاریخ ایران و مناطق پیرامون آن است. فتوحات اسلامی سرفصل جدیدی از حوادث تاریخ اسلامی را رقم زده است. ثبت این حوادث توسط مورخان عرب و ایرانی با دو قرن تأخیر انجام شد. در این حین مورخان ارمنی به ویژه سبئوس و غوند که در قرن 7 و 8 میلادی به ثبت و ضبط این وقایع پرداختند، اولین مورخان غیرمسلمان در حوزه تاریخ نگاری فتوحات اسلامی هستند. در حوزه فتوحات اعراب خصوصاً فتح ایران، گزارش های گوناگونی به قلم مورخان عرب و ایرانی ارائه شده است. این گزارش ها با فاصله زمانی بسیار زیاد پس از وقوع حوادث، روایت شفاهی چند نسل و تحت تأثیر باورهای اعتقادی و هویتی راویان ارائه شده است. سؤال پژوهش حاضر این است که گزارش های منابع ارمنی سده 7 و 8 میلادی درباره فتوحات اعراب مسلمان حاوی چه ویژگی هایی است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که گزارش های منابع دست اول ارمنی در مورد استفاده مورخان مسلمان قرار گرفته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تطبیقی و با استناد به گزارش های تاریخ سبئوس و تاریخ غِوُند انجام شده نشان می دهد که گزارش های مورخان ارمنی درباره فتوحات اعراب از لحاظ زمانی هم عصر فتوحات اسلامی و از نظر اعتقادی و هویتی بی طرفانه تر نوشته شده است.
صوره الفرس وثقافتهم من منظار الجاحظ البصری فی کتاب البیان والتبیین
حوزههای تخصصی:
الجاحظ البصری (متوفی255ﻫ.ق) من کبار أئمه الأدب رسم صوره الآخر (الفرس) فی کتابه البیان والتبیین واشتغل بتعریف الأنا (العرب) واتضح بأن الذات وهویته القومیه وثقافته تقف أمام الآخر. المسأله التی تحتاج إلى البحث والدراسه هی نظره الجاحظ إلى الآخر (الفرس) التی قد تکون مناقضهً للأنا أو مکملهً لذاته. فحاولت هذه المقاله دراسه صوره الفرس وثقافتهم ومکانتهم فی رؤیه الجاحظ خلال کتابه البیان والتبیین على ضوء علم الصوره الأدبیه المقارنه (الصورولوجیا Imagology) التی تبحث عن صوره الأنا والآخر وصوره ثقافات الآخر الأجنبیه وعناصرها فی الأدب، واستفادت من المنهج الوصفی- التحلیلی والمقارن فی تحلیل الشواهد للوصول إلی خصائص الصوره المرسومه للآخر الفارسی وثقافتهم وحضارتهم، فتدلّ النتائج علی أن الجاحظ قدّم للقارئین صوره الفرس من قبل الإسلام صوره واسعه من علمهم وأدبهم وحضارتهم العریقه وثقافتهم الأصیله کالآخر الذی هو مسهم مع العرب فی إغناء الحضاره الإسلامیه ورسم من الفرس صوره متوازنه التی یرسم الجاحظ عن الآخر تنبع من أوضاع الثقافیه والاجتماعیه والعلاقه التمازجیه بین الأمم فی ذلک العصر، فنستنتج بأن الجاحظ یری الآخر الفارسی مکملاً للأنا العربی والحضاره الإسلامیه.
بررسی و تحلیل رویکردهای تصوف پژوهی لئونارد لویزُن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد زوایه دید و اسلوب نظام مندی است که پژوهشگر با اتّکا به آن، به پروژه مفروض خود نزدیک می شود و فهم ژرف تری از موضوع به دست می آورد. گستردگی تصوف سبب شده است که رویکردهای گسترده ای نسبت به آن پدید آید. تصوف پژوهان غربی در مواجهه با تصوف از رویکردهای متنوعی بهره گرفته اند؛ لذا برای فهم تصوف پژوهیِ شرق شناسان، تبیین رویکرد آنان نیز اهمیت دارد. جستار حاضر با روش توصیفی– تحلیلی، در پی واکاوی رویکردشناسیِ لئونارد لویزُن، عرفان پژوه نامدار آمریکایی بوده است. نقد و تحلیل تصوف از زوایه سمبلیسم و نمادپردازی، به ویژه تبیین سنّت ادبی کفریات، استعاره های شناختی، نظریه زیبایی شناختیِ شهود و از همه مهم تر، تأویل گرایی، مهم ترین سویه های رویکرد زیبایی شناختیِ تحقیقات لویزن را در بر می گیرد. او بر این باور است که استعارات، سمبل ها و تأویل های صوفیه فراتر از علم بلاغت ادبی، و در حوزه «علم احوال» و «معانی مثالی» است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که لویزن در کنار رویکرد ادبی- بلاغی، از رویکرد تاریخی- اجتماعی نیز غافل نمانده است؛ چنان که او تصوف را «دین نهادینه شده توده ها» می داند و معتقد است «تطور تاریخیِ گذر صوفی به ملّا»، برای جریان شناسی اندیشه صوفیان بسیار اهمیت دارد. با وجود این که رویکرد زیبایی شناختی لویزن در شناخت بهتر تصوف کارآیی دارد، اما رویکرد تاریخی او که تصوف را از منظر صرفاً تاریخی و اجتماعی تحلیل می کند، گاه از شناساندن روح تصوف برکنار مانده است.
نامه شیخ سعدی به شمس الدین صاحب دیوان
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۲)
63 - 72
حوزههای تخصصی:
جنگ خطی محفوظ در کتابخانه لالا اسماعیل استانبول به نام «جنگ لالا اسماعیل» یا «مجموعه لالا اسماعیل»، مجموعه ای نفیس از فوائد تاریخی و ادبی و یادداشت های عمده منظوم و رونوشت پاره ای از مراسلات ناموران است که علی الخصوص از برای وقوف بر جوانبی از فرهنگ و ادب ایران در روزگار ایلخانیان اهمیت فراوان دارد. بسیاری از فوائد این جنگ، راجع به فضای فرهنگی، علمی و سیاسی آذربایجان و خاندان جوینی و پیرامونیان این خاندان است. در این جنگ، رونوشت نامه ای از سعدی به شمس الدین صاحب دیوان جوینی است که از چشم انداز تاریخی و ادبی حائز اهمیت است. نویسنده در نوشتار حاضر، این نامه را ارائه و نکاتی پیرامون نامه مذکور و انتساب آن به سعدی، بیان می نماید.
نقدنگاشت ترجمه های قرآنی (7): نقد و بررسی ترجمه جناب آقای دکتر حداد عادل از قرآن کریم
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۲)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو، در تلاش است ترجمه قرآن جناب آقای حداد عادل را در بوته نقد و بررسی قرار دهد. وی در راستای این هدف، با بیان آیات 1 تا 12 از سوره مائده، نکات انتقادی خود را نسبت به ترجمه بیان کرده و سپس، دیدگاه خود را مطرح می سازد.
بررسی تطبیقی حج گزاری در حکومت فاطمیان مغرب و مصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
93 - 112
حوزههای تخصصی:
فاطمیان (567 297ق) خلافتی شیعی بودند که پس از فعالیت های تشکیلاتی مخفی توسط سازمان دعوت اسماعیلیان و با استفاده از ظرفیت های موجود درمیان قبایل بربر شمال آفریقا دولتی تشکیل داده و با فتح مصر و بنای شهر قاهره چشم انداز خود را در فتح شرق اسلامی آشکار کرده و به رقابت با خلافت عباسیان پرداختند. نگاه و عملکرد فاطمیان در دوره مغرب (297-362ق) و مصر(632-567ق) از چند جهت متفاوت بود. این تحقیق با روش تحلیلی و رویکرد تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای درصدد پاسخ به این پرسش است که فاطمیان در دوره مغرب و مصر درخصوص حج گزاری و آیین های مربوط به حج و حرمین چه تفاوت هایی داشتند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که حج به عنوان نقطه اشتراک امت اسلامی و حرمین به عنوان مناطق مورد احترام همه مسلمانان بود؛ ولی این موضوع برای فاطمیان مغرب به عنوان حکومتی محلی دور از مرکز جهان اسلام و فاطمیان مصر به عنوان یک خلافت، امپراطوری رقیب عباسیان در یک پایه نبود. فاطمیان مغرب مشکلات اجتماعی و درگیری هایی که با امویان اندلس داشتند و حج و حرمین در اولویت مسائل این دولت نبود؛ فاصله جغرافیایی از مرکز جهان اسلام نیز آن را تشدید می کرد. در مقابل، فاطمیان مصر به دلیل تثبیت در مرکز جهان اسلام و رقابت با عباسیان به تسلط سیاسی برحج وحرمین و برگزاری آیین های اجتماعی مربوط به آن اهتمام داشتند. نگاه جهانی واقدامات راهبردی ناشی از آن نیز در توجه به این مسأله مؤثر بود. از طرفی ضرورت مرزبندی با قرامطه و نزدیک شدن به افکار عمومی امت اسلامی بویژه اهل سنت نیز ایجاب می کرد به مسأله حج وحرمین اهمیت زیادی نشان دهند.
«برکت» و «نفرین» در تورات و رابطه آنها با «میثاق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برکت و در مقابل آن، نفرین مفاهیم پیچیده ای اند که ارتباط نزدیک میان کلام و واقعیت را نشان می دهند. خدا یا انسان ها این مفاهیم را در عهد عتیق و در مناسبت های مختلف به کار گرفته اند. برکت و نفرین در تورات به طور مستقیم از جانب خداست و ارتباطی تنگاتنگ با طرح «میثاق» دارد؛ اما در منابع دیگر، آنها مانند افسون های جادویی به نظر می رسند که امور خیر و شر بدان ها نسبت داده می شود. رواج این مفاهیم در متونی غیر از کتاب مقدس نشان دهنده این است که در بین مردم اسرائیل باستان، درک کلی از برکت و نفرین وجود داشته است و مردم آنها را به عنوان اهرم های قدرتمندی برای تأثیرگذاری بر یکدیگر می دانسته اند. برکت در تورات بیشتر به معنی بهره های مادی است و انسان می تواند با درخواست آن یا با انتقال آن به سایرین، نقش داشته باشد. بازگرداندن برکت از جانب انسان به خدا به مفهوم سپاسگزاری از خدا و ستایش اوست. هدف از اعطای برکت از جانب خداوند، بازیابی، تقویت و نگهداری رابطه انسان با خدا و درنهایت، اطمینان از سعادت ابدی انسان است. این تحقیق مبتنی بر تورات و منابع مکتوب است که با روش تحلیلی و با رویکرد نظری به ایضاح مفاهیم برکت و نفرین و نسبت آن با میثاق پرداخته است.
Critique of the Fallibility of the Prophet (PBUH) in the Holy Qur’an
حوزههای تخصصی:
Muslims are consensus on the principles of Islamic beliefs (‘usūl), though wide differences have appeared among them on the secondary beliefs (furūāt), including the infallibility (‘isma) of the prophets, especially the holy Prophet of Islam (PBUH). Some believe in the fallibility of the prophets and hence the holy Prophet of Islam, referring to some verses of the Holy Qur’an. They argue that although the prophet’s infallibility can be proved by rational reasons, rather than the words from God Almighty, as he himself took them from Him, if there are verses indicating the fallibility, then such infallibility shall be criticized and refuted through such verses. In this article, based on the analytical-citation method, different opinions on the holy Prophet’s (PBUH) immune from sin and their evidences are mentioned. In addition, the verses argued by the critics of the infallibility of the Prophet are mentioned. An investigation of the interpretations of these verses show that they not only do not indicate to this claim, but also prove the infallibility of the Holy Prophet (PBUH) at the highest level.
Typology and Study of Interpretive Narrations of Ahl al-Bayt (AS) in Tha‘labī’s Interpretation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abu Ishaq Ahmad ibn Muhammad ibn Ibrahim Tha'labī Nayshābūrī is one of the Shafi'ī commentators in the fourth and fifth centuries AH, whose commentary under the name of Al-Kashf wal al-Bayān fī Tafsīr al-Qur’an is an important source for commentators after him. In this commentary, among the countless narrations narrated from the Companions and Followers, the narrations of Ahl al-Bayt (AS), as well as of their merits can also be seen. This has led to sharp criticism of Tha’labī and his interpretation by some of Sunni scholar. On the other hand, the existence of this feature in his interpretation has attracted the attention of some Shiite commentators. Out of about 455 narrations narrated from Ahl al-Bayt (AS) in the commentary of Tha’labī, 292 narrations from Ali ibn Abitalib, 77 narrated by Ja‘far ibn Muhammad, 35 narrated by Muhammad ibn Ali, 22 narrated by Ali ibn Husain, 12 narrated by Reza, 11 narrated by Hasan ibn Ali, 3 narrations from Mūsa ibn Ja‘far, 2 narrations from Hussein ibn Ali, and 1 narration from Fatemeh Zahra (AS), which are very small amount in comparing with other narrators but it is important. This article has used descriptive-analytical method: typology, study and evaluation of narrations narrated from Ahl al-Bayt (as) in the Tha’labī's interpretation.
الهیات سلبی قاضی سعید قمی و معضل تعطیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۶
103 - 122
حوزههای تخصصی:
بنابر الهیاتِ سلبیِ قاضی سعید، خداوند فاقد هرگونه صفتی اعم از صفت عین ذات یا زائد بر ذات است و بین او و مخلوقاتش هیچ گونه سنخیتی نیست، لذا الفاظی که بر خالق و مخلوق حمل می شوند در مخلوقات دارای معنای ایجابی هستند اما در خداوند معنای سلبی می دهند، به عنوان مثال، موجود بودن او همان معدوم نبودن اوست. لذا ما از او هیچ گونه درکی جز درک سلبی نمی توانیم داشته باشیم. اما نداشتن هیچ گونه درک ایجابی از خداوند، ممکن است به تعطیل منجر شود. هدف از این نوشتار، بیان راهکارهای قاضی سعید برای حل این مشکل و ارزیابی این نکته است که آیا این راهکارها منطقاً توان حل مسئله تعطیل در اندیشه او را دارند؟ قاضی سعید برای حل این مشکل، چهار راه حل ارائه داده است: 1. جانشینی معرفت سلبی به جای معرفت ایجابی؛ 2. مطرح کردن خداوند به عنوان بخشنده صفات نه متصف به آنها؛ 3. خداوند ثبوت دارد نه وجود و نه عدم، و ما این ثبوت را درک می کنیم، اما این درک نیز فقط ثبوت دارد و مخلوق قوای ادراکی ما نیست؛ 4. جانشینی درک ایجابی از اسماء و صفات به جای درک ایجابی از ذات خداوند. ارزیابی عقلی این راه حل ها نشان می دهد که هیچ یک توان حل معضل تعطیل در اندیشه توحیدی قاضی سعید قمی را ندارند.
بررسی انتقادی نسبت معرفت و رؤیابینی در اندیشه ی کارلوس کاستاندا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۰
91-106
حوزههای تخصصی:
نسبت معرفت و رؤیابینی یکی از دیدگاه های مهم کارلوس کاستاندا به حساب می آید. او تحت این نظریه مدعی است که معرفت را می توان به دو گونه تصور کرد: نخست، معرفتی که متعلق آن، امور مادی و این جهانی است و دیگری، معرفتی اصیل که در حالت غیرطبیعی به دست آمده و ماهیت غیرتجربی دارد. در این میان، رؤیابینی حالتی برای تحصیل معرفت اصیل است و گیاهان روان گردان نیز ازجمله طریقی برای کسب این آگاهی به حساب می آیند. در مقام تحلیل انتقادی این دیدگاه به نظر می رسد که دیدگاه کاستاندا انسجام کافی ندارد؛ زیرا اگر معرفتِ متعالی با التفات به ساحت های دوگانه ی وجود آدمی فراهم شده و سعادت نیز در شکوفایى استعدادهای مادی روحی و پاسخ مناسب به نیازهاى روحى و جسمى قوام یابد، ناگزیر، کاستاندا تبیین دقیقی از چیستی معرفتِ سعادت بخش یا متعالی به دست نمی دهد. او تنها به همین ادعا بسنده می کند که معرفت غیرحسی یا معرفت برآمده از غیرمحسوسات، مؤید تعالی است. ازسوی دیگر، در اندیشه ی کاستاندا، معرفت اصیل نوعی آگاهیِ برآمده در حالت غیرطبیعی است. این معرفت که نحوه ای از شهود معنوی تلقی می شود، مبتنی بر تقویت قوای نفسانی لحاظ نشده است. درواقع، اهمیت استفاده ی از گیاهان روان گردان برای تحصیل این معرفت نیز مؤید این مدعاست.
فقه؛ هدایت و حیات (نقدی بر شبهات دکتر عبدالکریم سروش علیه فقه و فقاهت)
منبع:
نظام ولایی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
11-28
حوزههای تخصصی:
دکتر عبدالکریم سروش در ششم دیماه 1399 در نشستی، به اظهارنظر درباره نسبت «دین و قدرت» پرداخت و نکاتی در رابطه با قرآن کریم، سیره پیامبر(ص) و سنت اسلامی اظهار کرد. این اظهارنظر واکنش هایی را در پی داشت. از جمله این واکنش ها نقد مفصلی بود که آیت الله ابوالقاسم علیدوست از اساتید حوزه علمیه با عنوان «دین و حکم» به رشته تحریر درآورد. چندی بعد عبدالکریم سروش در یادداشتی دیگر به آیت الله علیدوست پاسخ داد و در ضمن پاسخ، به ارائه نظرات و نکاتی در زمینه ارتداد، جهاد ابتدایی پرداخت و در کنار آن نقدهایی نیز نسبت به علم فقه مطرح کرد.
اصل امامت و مساله صلح امام حسن علیه السلام(نقدی بر دیدگاه دکتر مصطفی محقق داماد)
منبع:
نظام ولایی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
61-74
حوزههای تخصصی:
آقای دکتر مصطفی محقق داماد با طرح شبهه جدایی خلافت از امامت، امامت به معنای مدیریت و سرپرستی سیاسی را در چارچوب مفهوم خلافت تصور می کند و بر این عقیده است که چون خلافت امر غیر قدسی است، از امامت تفکیک پذیر است و برای این برداشت خود به صلح امام حسن علیه السلام استناد کرده است. به زعم وی، امر خلافت، غیر قدسی بود که امام حسن علیه السلام امامت سیاسی یا همان خلافت را تسلیم معاویه کرد. مقاله حاضر، که به اهتمام گروه فقه سیاسی مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام آماده و منتشر شده است، به بررسی و نقد این انگاره پرداخته است.
جستاری در بررسی اعتبار روایات حرمت تفسیر به رأی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
235 - 264
حوزههای تخصصی:
منابع روایی فریقین مملو از روایاتی است که مسلمانان را از تفسیر به رأی، نهی کرده است. تعدادی از این روایات، با استناد به منابع روایی متقدم و متأخر معتبر فریقین ذکر شده است. برخی این گونه روایات در کتب روایی شیعه را منتقل از عامه دانسته اند که به سبب دارا بودن سند مستقل شیعی و نقل آن ها در کتب معتبر شیعه، این ادعا چندان قوّتی ندارد. در این پژوهش، پس از بررسی احادیث ذکرشده از جهت وثوق سندی، وثوق صدوری و میزان مطابقت با مضامین قرآن، برمی آید که سند برخی از این احادیث، صحیح، برخی موثق و برخی ضعیف است؛ اما از جهت توثیق صدوری، دو مورد از روایات به واسطه قراین تواتر، علو مضمون، شهرت روایی و عمل اصحاب و...، تقویت شده و معتبر به حساب می آیند. علاوه بر اینکه مضمونشان با آیات قرآن همخوانی دارد. بر این اساس، وقتی در یک مضمون، صدها روایت در کتب روایی فریقین آمده و دست کم سه مورد از آن ها صحیح و معتبر است و مضمون آن روایات با مضامین قرآن همخوانی دارد، سزاوار است که به مضمون آن روایات عمل شود؛ هرچند طبق گفته برخی، این روایات بیشتر مرتبط با احکام عملی باشد.