فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۳۰۱ تا ۱۰٬۳۲۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم «صبر جمیل» یکی از فضایلی است که در قرآن برای توصیف نحوه بردباری برخی از بندگان خاص خدا در برابر سختی ها و مصائب به کار رفته است. در این مقاله برآنیم تا با کاویدن مفهوم «صبر جمیل» در قرآن، روایات و کتب تفسیر، معنای روشنی از آن را به دست آورده و این فرضیه را به آزمون گذاریم که آیا صِرف حکایت گری قرآن از شیوه صبر حضرت یعقوب (ع) و بازگوکردن آرزوی آن حضرت برای برخورداری از صبر جمیل، به این معناست که آن جناب به این فضیلت کاملاً آراسته بوده و شیوه صبر او می تواند الگوی تمام نمای مؤمنان باشد؟ مقاله در پی اثبات این ادعاست که الگوی صبر جمیل در قرآن، پیامبرانی چون ایوب (ع)، ابراهیم (ع) و نبی مکرم اسلام (ص) هستند و قرآن در بیان داستان چگونگی مواجهه حضرت یعقوب (ع) با گم شدن فرزند، در مقام تأیید رفتار این پیامبر بزرگوار و الگوسازی تمام نما از صبر ایشان نیست.
دراسه خطبه رقمی 27 و 34 من نهج البلاغه على أساس نظریه الأفعال الکلامیه لجون سیرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ق) العدد ۳ (المتوالی ۹)
89 - 102
حوزههای تخصصی:
یعتبر الأفعال الکلامیه جانبًا مهمًا من جوانب براغماتیه اللغه التی اقترحها أوستین لأول مره ولاحقًا من قبل جون سیرل وهو أعطى تصنیفًا مکونًا من خمسه أجزاء. یعتمد أساس نظریه سیرل فی الکلام أو الفعل الکلامی على حقیقه أن أدوار الأفعال والجمل یمکن تقسیمها إلى خمس فئات: الإخباری والتوجیهی والتعبیری والالتزامی والإعلانی .استخدام مناهج مثل نظریه الأفعال الکلامیه، یسمح للباحث بأن ینظر إلى بحثه من زوایا مختلفه و استکشاف الزوایا غیر المرئیه للنص. فی هذا البحث وباستخدام المنهج الوصفی التحلیلی، یتم دراسه خطبه رقم 27 و34 على أساس نظریه جون سیرل اللغویه. توضح دراسه عدد الأفعال الکلامیه فی الخطب المذکورین أن معظم الأفعال فی الخطبتین یتم التعبیر عنها مباشره بصوره فعل کلامی- أخباری، لکن المسأله التی تؤدی إلى فهم أفضل لمعنى کلام الإمام علی(ع) وعمق الخطبتین هی الفعل الإخباری غیر المباشر الذی یتمثل فی صوره الفعل التوجیهی والتعبیری والالتزامی والإعلانی. لذلک فإن ما یساعد المتلقی على تحقیق الفعل الموضوعی فی الکلام هو الانتباه إلى السیاق الموقفی وکلام المتحدث.
الأنماط الزمنیه، مفارقاتها وجمالیاتها فی روایه "وکان مساء" لعبد الحمید جوده السحار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
73 - 88
حوزههای تخصصی:
یعتبر السرد أحد الرکائز الرئیسیه للنصوص القصصیه، والزمن یعد من مواصفاته عناصره الأصلیه. نظریه جیرار جینیت حول الزمن الروائی، تعد من أکمل النظریات حول هذا العنصر السردی الهام. حسب هذه النظریه نجد فرقاً بارزاً بین زمن القص وزمن النص؛ تقسّم المنظر الفرنسی الزمن إلی ثلاثه أنماط رئیسیه فهی علی التوالی: الترتیب والمده والتواتر. روایه "وکان مساء" کتبها عبدالحمید جوده السحار، من الروائیین المصریین الذین اهتموا بالزمن السردی وتوظیفه بحساسیه کبیره فی الروایه. هذا الروائی یسرد فی روایته هذه، الأفکار والهواجس والآلام والتفاعلات العاطفیه والنفسیه للرجل الذی فشل فی حبه و فی الوصول إلی حبیبته وفهو یلعب دور الراوی والبطل أو الشخصیه الأصلیه فی الروایه. فی الدراسات السردیه، من الضروی أن نتحدث عن الأنماط الزمنیه فی الروایات التقلیدیه التی کتبت بالصیغه الحکائیه المألوفه. من الواضح أن الزمن فی الروایه الجدیده تتسم بالمفارقات والثنائیات العدیده، لکن کیفیه استخدامه فی الروایه التقلیدیه غیر مکشوفه؛ إذ لاندری بوضوح أ هو الزمن الخطی القدیم أم غیر ذلک. تهدف المقاله دراسه الأنماط الزمنیه فی روایه "وکان المساء" من الروایات العربیه التقلیدیه وتکشف عن جمالیاتها ومفارقاتها فی ضوء نظریه جیرار جینیت. أما نتیجه البحث هی أن الکاتب ینتمی إلی المدرسه الواقعیه واستفاد من جمیع الأرضیات الموجوده لعنصر الزمن، فهو قى استخدم المفارقات الزمنیه المتمایزه عبر توظیف الترتیب الخطی لسرد أحداث الروایه وکذلک استفاد من المؤشرات الزمنیه المألوفه لدى نمطَی المده والتواتر. کذلک اهتم السحار بکسر حاجز الزمن وتحطیمه وکأهم میزات الزمن فی الروایه الحدیثه، قد لجأ به الروائی لتقدیم الشخصیات والأحداث وکذلک لخلق حاله التعلیق ولتقدیم العقده والحل ولخلق الصراعات المتعدده على صعید النص السردی. اضافه إلی ذلک شاهدنا الاهتمام البالغ بسرد الأحداث الماضیه والمستقبله عبر استعاره تقنیه الإسترجاع والإستباق.
شگردهای تمرکززدایی و رابطه میان متن و تصویر در «مجموعه قصص الحیوانات فی القرآن» نوشته وارث الکندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودک فطرتی تمرکزگرا و همچنین توانایی تمرکززدایی نیز دارد. استفاده از شگرد تمرکززدایی در ادبیّات داستانی کودکان، زمینه ساز تفکّر خلّاق است و آن ها را آماده می کند که بدانند چگونه منطقی بیندیشند و با چه روشی فکر کنند تا به نتیجه برسند. پژوهش گران ادبی در زمینه تمرکززدایی مباحثی داشته اند، امّا به ادبیّات قرآنی کودک نپرداخته اند؛ درحالیکه پژوهش و واکاوی ادبیّات قرآنی کودک بسیار ضروری است. هدف ما در این پژوهش این است که با واکاوی مجموعه داستانی قصص الحیوانات فی القرآن که در حوزه ادبیّات قرآنی کودک نگاشته شده است، پیشگام پژوهش های بیشتر در حوزه ادبیّات علوم قرآنی کودک باشیم. پژوهش پیش رو با رویکرد توصیفی – تحلیلی به واکاوی شگردهای تمرکززدایی پرداخته است و به رویکرد آماری نیز توجّه داشته و در پردازش رابطه متن و تصویر، هر دو راه تحلیل محتوای کیفی یعنی قیاسی و استقرایی را مدّ نظر داشته است. یافته های این پژوهش نشان داد که داستان های این مجموعه از نظر رابطه میان متن و تصویر از شگردهای تمرکززدایی به طور همسان بهره نبرده و با پررنگ ساختن برخی شگردها از دیگر شگردها باز مانده است. به گونه ای که شگرد قرینه ای (31/35 %) و تقابل در زاویه دید (95/25 %)، بیشترین بسامد را دارند و شگرد پس زمینه (42/0 %) کمترین بسامد را دارد.
بررسی و تحلیل جلوه های رمانتیسم اجتماعی در رمان «ذاکره الجسد» نوشته احلام مستغانمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس گرایی، تخیّل و رؤیاپردازی، درون نگری، غم گرایی، عشق و فردگرایی را می توان مبانیِ اساسیِ رمانتیسم به شمار آورد. حال اگر نویسنده ای رمانتیک با ویژگی هایی که ذکر شد بخواهد به محیط، اجتماع، ملّت، میهن، مردم و مقولاتی از این قبیل توجّه نشان دهد، شاخه ای از رمانتیسم با نام رمانتیسمِ اجتماعی شکل خواهد گرفت. ادبیّات عربی به عنوان یکی از حوزه های پویا در عرصه ادبیّات جهان، همواره شاهد تغییرات متنوّعی در طول دوره های مختلف بوده است. در دوره معاصر نیز، پابه پای تحوّلات جهانی هرچند با تأخیر، پذیرای آموزه های مکتب رمانتیسم شد. مؤلفه های رمانتیسم در راستای بیان مضامین اجتماعی در ادبیّات داستانی تا امروزه ادامه داشته است تا جایی که نویسنده ای چون احلام مستغانمی را باید به حقّ یکی از سرآمدان این مکتب ادبی دانست. «ذاکره الجسد» یکی از موفّق ترین آثار داستانی این نویسنده زن الجزائری است. این پژوهش با روشی تحلیل محتوا به بررسی و تحلیل دقیقِ مؤلفه های رمانتیسم اجتماعی در رمان «ذاکره الجسد» پرداخته است. مستغانمی با استفاده از چهارچوب رمانتیسم و با به کارگیری شیوه های زبانی هوشمندانه توانسته است دردها و دغدغدغه های اجتماعی خود و جامعه را به عنوان یک روشنفکرِ معاصر به مخاطب ارائه دهد. او در رمان «ذاکره الجسد»، ملّی گرایی، مسائل اجتماعی-سیاسی، نابرابری، فسادِ دستگاه سیاسی حاکم بر الجزائر، فقرِ اقتصادی و فرهنگیِ موجود در جامعه، سرخوردگی از انقلابِ استقلال طلبانه الجزائر و امید نداشتن به نسلِ بعد از انقلاب را با تصاویر و توصیف هایی عاشقانه و غنایی به تصویر می کشد و از آن جا که همه این مؤلفه ها را در سیر روایی عاشقانه ای به خواننده القاء می کند، می توان ذاکره الجسد را نمونه ای عالی از تلفیق احساس و اجتماع به حساب آورد.
بررسی و نقد لیبرالیسم اخلاقی براساس نگرش «وجود عین الربطی» ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۳
۱۷۶-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
لیبرالیسم اخلاقی بر پایه جدایی ارزش های اخلاقی از واقعیت، استوار است و تأکید دارد که معیار ارزش اخلاقی «خود فرد» است. در اخلاق لیبرالی، سعادت فرد وابسته به خود اوست و ارزش های اخلاقی معنای نسبی دارند. طبق نظر ملاصدرا، روند خلقت در قوس نزول بر پایه تجلی بوده و معلولات، عین الربط به علت اند و از مراتب تجلی علت، انتزاع می شوند. بر اساس نگرش عین الربطی وجود، اخلاق، فاعل محور، مطلق و تشکیکی است اما اخلاق لیبرالی فاعل محور و نسبی است. بر اساس فلسفه ملاصدرا، بین ارزش و واقعیت، عینیت حاکم است نه انفصال؛ فردگرایی مربوط به مرتبه وجودی فرد است و هر فرد ارزش های مرتبه وجودی خویش را آشکار می کند. هدف از پژوهش حاضر این است که با روش توصیفی تحلیلی و انتقادی و با تکیه بر نگرش وجود عین الربطی معلول، به نقد فردگرایی، نسبی گرایی و جدایی ارزش از واقعیت که سه شاخصه مهم اخلاق لیبرالی هستند، بپردازد.
دراسه السرعه السردیه فی روایه الزمن الموحش علی أساس نظریه جیرالد برینتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هذه المقاله تدرس سرعه السردیه فی روایه الزمن الموحش وفق نظریه الناقد الروائی جیرالد برینس. وهدفنا ، هو دراسه العلاقه بین زمان الروایه التی -تقاس بالثوانی والدقائق والساعات والأیام والشهور والسنوات – وبین طول نص القصه الذی یقاس بالسطور والصفحات والفقرات . عملت روایه الزمن الموحش من تألیف الکاتب السوری حیدر حیدر، على تحلیل قیم وتقالید المجتمع ورسم ملامح الشخصیات التی قطعت إرتباطها بالتقالید الماضیه فظهر علیها العجز و الهزیمه والموت و أفرزت أشخاصا ثوریین وأنانیین وملاحده وعدمیین ومزعجین. وقعت أحداث هذه الروایه فی غضون ثلاثه أعوام وما عدا بعض التلمیحات الى عدد من فصول السنه ، لن تجد فیها أیه إشارات الى الزمن الدقیق الذی یحدد متى وقعت تلک الأحداث. وأما علاقات الزمان والعله والمعلول فی هذه الروایه فهی ضعیفه لکن الذی یمنح الوحده لهذه الروایه هو نفس الراوی/ باعتباره الشخصیه الاصلیه فضلا عن وحده المکان. هذه الروایه لیست لها بدایه ونهایه منظمه ومرتبه بل تجد کل شیء فیها متشابکا ولایمت بصله الى بعضه البعض . وکذلک أحداث الروایه، فهی متفرقه. وکما تسعى هذه الروایه للقضاء على الشئون القدیمه، لماضی العرب وللانسان العربی وأواصره القدیمه فی مجالات الشکل والأساس فهی أیضا تحاول القضاء على تقالید الروایه فی مجالات الاُسس الزمکانیه والأحداث والشخصیات . وضمن تمتعها بالمقترحات السردیه الکثیره فإنها إستفادت من المجموعات الخمسیه لسرعه الروایه أیضا. وخلال هذا البحث، تجری دراسه سرعه الروایه والتغییرات التی تعتورها من حیث الإسراع والتباطؤ وهذه الدراسه تفید بأن الکاتب إستفاد بشده من تقنیات التداخل بین المشاهد، ومن ظاهره التناوب والتضمین وسبل تقلیل السرعه السردیه.
بررسی معنای باطنی «طهارت و نجاست» و نقش آن در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
109-124
حوزههای تخصصی:
مکاتب مادی، حکما، فلاسفه و عرفا مبانی و روش های مختلفی در علم اخلاق و راه نیل به فضائل و عبور از رذایل بیان کرده اند. اما راه حقیقی رسیدن به اخلاق کریمه، که در دیگر مکاتب اخلاقی دیده نمی شود؛ طهارت به معنای حقیقی کلمه است. وفق تعالیم اسلام، تنها طهارت سبب سعادت و رستگاری و مایه رشد و تکامل انسان است. تدقق در آیات و روایات افاده این مطلب را می کند که حقیقت طهارت، معرفت به امام(ع) است. لذا رکن اساسی اخلاق، معرفت به امام است و هر چه معرفت انسان به ولی الله الاعظم بیشتر شود تخلق او به اخلاق کریمه بیشتر خواهد شد. این پژوهش با نگاهی نو ضمن بررسی معنای باطنی طهارت و نجاست به تبیین تقابل این دو با یکدیگر می پردازد و اثبات می کند که حقیقت طهارت منحصر در ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) است، و از آنجایی که نجاست در معنای اولیه ضد طهارت ظاهری، و در معنای دوم نیز ضد طهارت باطنی است، چیزی جز دشمنان اهل بیت (علیهم السلام( نمی باشد. بنابراین کمال اخلاق در ولایت اهل بیت (ع) است و رسیدن به این مهم بدون ولایت معنا و مفهومی نخواهد داشت و این همان مساله ای است که سبب تحول اخلاق می شود..
نمودهای تحقق امنیت اجتماعی با تکیه برداستان حضرت موسی (ع) و فرعون در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
171 - 202
حوزههای تخصصی:
«امنیت اجتماعی» یکی از نیازهای اساسی جوامع انسانی از دیرباز تاکنون بوده است. به طوری که برقراری و تثبیت آن زمینه را برای رشد و تعالی مادی و معنوی افراد جامعه فراهم می کند. ازاین رو مورد توجه همه ی انبیاء الهی نیز بوده است. در این میان بررسی داستان حضرت موسی (ع) که پربسامدترین داستان های قرآن است اهمیت بسزایی دارد زیرا از یک سو جامعه مصر و قوم بنی اسرائیل که تحت حکومت ظالمانه ی فرعون قرار داشتند از کمترین امنیت برخوردار بودند و از سوی دیگر موسی (ع) موظف به نجات آن ها از حکومت فرعون شده بود. این پژوهش به دنبال تبیین و تحلیل مهم ترین نتایج راهبردهای موسی (ع) در تحقق امنیت اجتماعی در سه حوزه ی سیاسی، فرهنگی و اعتقادی است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و اطلاعات مورد استفاده به روش کتابخانه ای و با بررسی محتوای آیات مربوطه می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که موسی (ع) در حوزه های فوق از روش ها و راهکارهای مختلفی بهره برده است که در بسیاری از موارد موفق به برقراری امنیت در جامعه ی هدف گردیده است، اما علیرغم تلاش های خستگی ناپذیر و تغییر روش های تبلیغاتی، گاهی نتیجه ی موردنظر به دست نیامده است.
تحلیل گفتمان انتقادی داستان «یتیم» منفلوطی براساس نظریه «نورمن فرکلاف»
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، نظریه ای منسجم، جامع و پرکاربرد است که نشان می دهد یک متن در لایه های زیرین خود متأثر از مسائل جامعه شناختی، ایدئولوژیک، فلسفی، تاریخی و اجتماعی است. این دیدگاه با نگاهی علمی و کاربردی به متون در پی شناسایی علل تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی جهان معاصر می باشد؛ هدف گفتمان، گاه حفظ وضع موجود و یا پی ریزی آن ، و گاه شکستن ساختار و حتی بازسازی جوامع است، لذا تمرکز تحلیلِ گفتمانِ انتقادی بر روابط اجتماعی، بسیار پیچیده و لایه بندی شده می باشد. بر همین مبنا، پژوهش حاضر سعی دارد با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس نظریه فرکلاف داستان کوتاه «یتیم» اثر منفلوطی را در سه سطح توصیف، تفسیر وتبیین بررسی کند تا به این پرسش پاسخ دهد که داستان مذکور چگونه و تا چه حد بر مبنای نظریه فرکلاف قابل تحلیل و تبیین است؛ بنابراین هدف مقاله واکاوی چگونگی کارکرد مؤلفه های نظریه فرکلاف در داستان یتیم می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد نویسنده در سطح توصیف با استفاده از شگردهای بیانی چون سجع، تضاد و ترادف و تصویرآفرینی های هنری در پی تثبیت بهتر اندیشه خویش در ذهن مخاطب است؛ در سطح تفسیر، کاربست بینامتنی و دیگر عناصر نشانه شناسی کلامی، درترسیم بافت موقعیت موجود مؤثر واقع شده است؛ در سطح تبیین، می توان گفت که از یک سو فقر اجتماعی موجود در جامعه و از دیگر سو فقر ایدئولوژیک ناشی از اندیشه های ناسالم برخی شخصیت های مؤثر داستان از مهمترین اسباب شکل گیری گفتمان موجود است و نویسنده در دوره خود با فاصله-گیری از سبک سنتی و طرح مسائلی از این دست و برجسته سازی آنها در پیِ جهت دهی اندیشه-های پویا به سوی کشف راه حل های چنین آسیب هایی برآمده است.
نگاهی به اندیشه عرفانی آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آبان ۱۴۰۰ شماره ۲۸۷
9-16
حوزههای تخصصی:
آیت الله مصباح به عنوان متفکر و اسلام شناسی جامع، در حوزه های گوناگون معارف اسلامی، نظرورزی و نظریه پردازی کرده است. یکی از حوزه هایی که ایشان به نظرورزی و اصلاح گری پرداخته، عرفان اسلامی است. از عرفان اسلامی روایت ها و قرائت های گوناگونی وجود دارد. ازهمین رو، اختلاف نظر و موافق و مخالف نسبت به آن بسیار است. برخی از بزرگان همچون علامه طباطبائی، شهید مطهری و آیت الله مصباح، تلقی ای از عرفان اسلامی ارائه می دهند که از سویی حاصل تحلیل عقلی و از سوی دیگر، برآمد از متن آموزه های قرآنی و روایی است، به گونه ای که رد و انکار این تلقی از عرفان آسان نیست. در این مقاله خطوط کلی اندیشه های عرفانی آیت الله مصباح را که روح آن برگرفته از قرآن کریم است، همراه با ملاحظات انتقادی و اصلاحی ایشان نسبت به برداشت های ناصواب در این زمینه، به اختصار عرضه می شود؛ تا هم تشنگان عرفان اصیل اسلامی از زلال آن جرعه ای برگیرند و هم با بهره گیری از روشنگری های آن استاد فرزانه، از لغزش ها و افراط و تفریط ها در این زمینه ایمن باشند. عمده مطالب مقاله برگرفته از کتاب «در جستجوی عرفان اسلامی» حضرت استاد است.
مطالعه تطبیقی آثار مالکیت صنعتی در حقوق ایران و حقوق بین الملل
حوزههای تخصصی:
حقوق مالکیت صنعتی به طور اخص تنها ابزار حقوقی است که از تولیدات فکری در قالب فناوری، طرح، اختراع، علامت و سایر مقولات مالکیت معنوی تجلی پیدا می کند به طوری که در سطح ملی از طریق قوانین داخلی و در سطح بین المللی توسط معاهدات دو یا چندجانبه بین المللی حمایت به عمل می آورد. در مقاله فوق، این موضوع بررسی می شود که آثار مالکیت صنعتی در حقوق ایران و حقوق بین الملل به چه شکلی نمود عینی داشته است؟ از آنجا که حقوق مالکیت صنعتی با تشویق و ترغیب ابداع و نوآوری نقش به سزایی در رشد و شکوفایی اقتصاد دارد و کشورهای در حال توسعه ای همچون ایران با تنظیم و تصویب قوانین و مقررات کارآمد می توانند به رشد و پیشرفت صنعت و تجارت و افزایش تولید و اشتغال کمک نمایند، لذا امروزه هیچکس در مورد اهمیت حقوق مزبور و سهم آن در توسعه اقتصادی اجتماعی تردیدی به خود راه نمی دهد. بررسی نحوه حمایت قانونی و رویه قضایی از حقوق صاحبان مالکیت صنعتی امری ضروری به نظر می رسد. در همین راستا حمایت از حقوق مزبور مورد توجه قانونگذاران کشورها قرارگرفته است به نحوی که حمایت از آن ها چه در بعد داخلی و چه در بعد بین المللی در مقایسه با حقوق مالکیت ادبی و هنری سابقه بیشتری دارد. خصوصاً که در سال 1386 قانون ثبت اختراعات، طرح های صنعتی و علائم تجارتی به منظور هماهنگ نمودن قوانین حمایت از مالکیت صنعتی با معیارهای پذیرفته شده بین المللی در این خصوص به تصویب رسیده است. بر این اساس در این مقاله آثار حقوق مالکیت صنعتی مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی ارزش اخلاقی غیبت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عالمان اخلاق، یکی از ناهنجاری های اخلاقی در حوزه زبان را «غیبت کردن» از دیگران برمی شمارند. درباره غیبت، پرسش هایی اساسی مطرح است: از جمله اینکه آیا غیبت کردن همواره بد است، یا ممکن است در برخی موارد، خوب تلقی شود؟ پاسخ به این پرسش، بر اساس معیارهای مختلف قابل تبیین است. در این پژوهش، بر اساس معیار قرب الهی به این پرسش پاسخ داده شده است. تحلیل گزاره های اخلاقی بر اساس این معیار، به این نتیجه رهنمون می شود که غیبت کردن بسته به شرایط واقعی، می تواند دارای ارزش اخلاقی مثبت یا منفی باشد. بنابراین، غیبت را می توان به دو دسته مذموم و ممدوح تقسیم کرد. به همین دلیل، در مواردی که غیبت موجب صلاح واقعی فرد و جامعه است، خوب و در شرایطی که موجب فساد اخلاقی فرد و جامعه است، بد می باشد. بر اساس این معیار، تمام استثنائاتی که در باب غیبت بیان شده را می توان مصادیقی از غیبت مذموم شمرد که منجر به مفاسد واقعی فردی و اجتماعی می شوند. روش این نوشتار، کتابخانه ای توصیفی تحلیلی است.
پی جویی مبانی صلح فرهنگی گالتونگ در نظام فکری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
93 - 108
حوزههای تخصصی:
یوهان گالتونگ، صلح پژوه شهیر نروژی، سه ضلع برای خشونت قائل است: مستقیم، ساختاری و فرهنگی. خشونت فرهنگی به نوعی از خشونت اطلاق می شود که در بستر یک فرهنگ مجاز شمرده شده و ارتکاب آن منفی و ناشایست به حساب نیاید و ضمناً زمینه ساز یا توجیه گر سایر انواع خشونت باشد. در دیدگاه گالتونگ فرهنگ شامل ایدئولوژی، مذهب، زبان، هنر و ... است که در این نوشتار به تناسب نظام فکری صدرایی تنها به جنبه های الهیاتی فرهنگ می پردازیم و از جنبه های دیگر صرف نظر می کنیم. خشونت دینی گونه ای از خشونت فرهنگی است که در آن یک «دین» به خشونت مشروعیت می بخشد. دیدگاه مرتکبان چنین خشونتی حق مطلق دانستن خود و باطل مطلق دانستن دیگران است که باعث مقدس شمرده شدن خشونت و عدم تحمل غیر می گردد. نوشتار حاضر بر آن است که نشان دهد در نظام فکری صدرایی، اصولی تأثیرگذار برای کاهش این نوع از خشونت وجود دارد. صدرالمتألهین در کنار رد کثرت گرایی معرفتی، معتقد است اکثر انسان ها از نجات اخروی بهره مند خواهند شد– که نوعی کثرت گرایی نجات شمرده می شود. چنین نگاهی با وسیع کردن دایره تحمل دیگران زمینه کاهش بسیاری از خشونت های دینی و به تعبیر گالتونگ خشونت های فرهنگی را فراهم می آورد. همچنین کرامت ذاتی که صدرالمتألهین برای انسان قائل است، مانعی استوار در برابر خشونت دینی به شمار می آید. به علاوه، رحمت واسعه الهی و خلیفه الله بودن انسان موجب می شود رحمت انسان ها نسبت به مجموعه مخلوقات از غضبشان پیشی بگیرد و در نتیجه خشونت جای خود را به صلح و دوستی بدهد. قابل تحمیل نبودن دین هم از مبانی فکری صدرا در این زمینه است. این اصول را می توان با استفاده از مبانی اصالت وجود، تشکیک در وجود، مساوقت وجود و خیر و نیز حرکت جوهری از آراء ملاصدرا برداشت کرد.
ارزیابی نقش و عملکرد سازمان ملل متحد در بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مرور نقش و عملکرد سازمان ملل متحد در بحران ها و بررسی تطبیقی آن ها درمی یابیم همچنان عملکرد سازمان ملل متحد نمی تواند مستقل و مجزا از نقش قدرت های بزرگ باشد. با آغاز بحران سوریه در سال 2011 و ایجاد مجموعه پیچیده ای از معادلات سیاسی و امنیتی، سازمان ملل متحد برای حل وفصل آن وارد عمل شده و کوشیده است به پایان خشونت و درگیری ها دست یابد. در این مقاله به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که نقش و عملکرد اقدامات سازمان ملل متحد و میزان تأثیرگذاری آن در حل وفصل بحران سوریه چگونه بوده است؟ همچنین ضمن بررسی تلاش های این نهاد بین المللی به واکاوی و ارزیابی علمی آن بر مبنای تحلیل آیین و بررسی اسناد بین المللی صادرشده در این خصوص مانند قطعنامه های شورای امنیت می پردازیم. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی و با استفاده اسناد کتابخانه ای نوشته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، سازمان ملل با تصویب قطعنامه های متعدد و ارسال کمک های بشر دوستانه کوشیده است نقش فعالی در حل بحران سوریه داشته باشد، ولی اقداماتش منجر به ترک فوری و دائمی مخاصمه در سوریه نشد و به سبب منافع و رقابت قدرت های بزرگ عضو شورای امنیت میزان تأثیرگذاری آن محدود شده و نفرت و کشتار و آوارگی در سوریه ابعاد گسترده ای یافته است. بنابراین شورای امنیت سازمان ملل با وجود ظرفیت بالقوه فصل هفتم منشور ملل متحد نتوانسته است نسبت به این بحران عملکرد مناسبی داشته باشد.
رویکرد قرآن کریم به امر سلطه گری و سلطه پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
79 - 111
حوزههای تخصصی:
در تمام عمر انسان بر روی کره خاکی، انسان از واژه مظلومیت و بهره کشی متنفر بوده است و آن را به عنوان قبح عقلی و شرعی مد نظر داشته است. فطرت پاک خداوندی به عنوان ابزار بسیار حرکت بخش مانع از سلطه پذیری او بوده است و لیکن هر جامعه ای که زمینه فرهنگی سلطه پذیری و استضعاف را داشته باشد به مستکبر و استعمارگر در «خود برتر بینی اش» کمک کرده است. اشاره آیات شریف قرآن در «لا تَظلِمونَ و لا تُظلَمون» مبین چنین معنایی است.هدف این مقاله نمایاندن چهره استکبار در جامعه انسانی امروز است. کیفیت استکبار ستیزی از منظر قرآن و تبیین شیوه های مبارزه با استکبار با ارائه آیات شریفه موجبات طمأنینه؛ و آرامش و عزت نفس خواهد بود این بررسی با شیوه توصیفی و فلسفی و از نوع تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای است.
شیوه برخورد پیامبر در دعوت به مبانی اسلام با تکیه بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
171 - 196
حوزههای تخصصی:
در دنیای غرب، برخی اسلام و پیامبرش را جنگجو، خشن، خونریز و قسی القلب معرفی کرده اند و جایگاه مسلمانان را تا حد تروریست تنزل داده اند! حال آنکه حقیقت امر جز این است و منشأ این نوع تحلیل و برداشت را می توان در دشمنی غرب با اسلام، گزینشی برخورد کردن با سیره و منش پیامبر اسلام، و فهم نادرست از دین اسلام و عدم اطلاع جامع از دین اسلام دانست. پیامبر اکرم برای انجام رسالت خود اصول و مبانی را در دستور کار خود قرار داد که در فراگیر شدن اسلام در عربستان و کشورهای همسایه با ایجاد صلح و دوستی میان مردم و ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان مردم آن منطقه نقش بسزایی را ایفا کرد. از همین روی برای معرفی چهره جامع از پیامبر اکرم(ص) در این مقاله سعی شده است شیوه های بر خورد پیامبر اکرم(ص) در دعوت به مبانی اسلام بازخوانی شود و مبانی و اصول کلی آن با تکیه بر آموزه های قرآنی استخراج شود.
تبیین مؤلفه های جاهلیت از دیدگاه آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
429 - 445
حوزههای تخصصی:
از کلمه «جاهلیت» در چهار سوره مدنی قرآن کریم یاد شده است. مکتب انسان ساز اسلام، با عادات، احکام، عقاید باطل و انحرافات جامعه آن روز به مقابله پرداخت و از آن به جاهلیت تعبیر کرد. جاهلیت را نمی توان صرف نادانی در برابر علم دانست بلکه جاهلیت معنای وسیع تری دارد که خشونت، عدم توجه به علم، استبداد، خودپرستی و... را نیز در بر می گیرد. از منظر قرآن جاهلیت به دو بخش اولی و مدرن قابل تقسیم است که جاهلیت اولی مؤلفه هایی همچون ظن جاهلیت، تبرج جاهلیت، حمیت جاهلیت وحکم جاهلیت دارد. پس از این دوره، جاهلیت دیگری با مؤلفه های نسبتاً مشابه آغاز شد که تا عصر حاضر ادامه دارد که با جاهلیت مدرن نامبردار است. پژوهش حاضر با تأمل در آیات قرآن، آرای مفسران و... به تبیین مؤلفه های جاهلیت پرداخته است.
رابطه نماز و اخلاق مداری
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم آذر ۱۴۰۰ شماره ۲۹
108 - 96
حوزههای تخصصی:
نماز یک ارتباط قوی با سرچشمه خوبی ها، یعنی خداوند باری تعالی می باشد. نماز، پایه قوام دین و سرچشمه زلال معنویت همواره مورد توجه همه ادیان الهی و فرستادگان خداوند متعال بوده است. در جوامع امروزی، بیشتر از هر زمان دیگری، به اخلاق احساس نیاز می شود و مردم بیشتر دچار خلاء معنوی شده و برای رسیدن به خواسته ها و امیال خود، به هر کاری دست می زنند و در این راه به هویت و کرامت انسانی لطمه وارد می گردد. امروزه زندگی انسان ها، مملو ازحوادثی است که عامل بداخلاقی شده است از جمله: آلودگی صوتی، آلودگی هوا، بی هدفی، نداشتن تکیه گاهی مطمئن، مناقشه های خانوادگی و غیره. تمدن بشر در کنار گسترش رفاه نسبی و ارتباطات مختلف، یکسری رذایل اخلاقی را نیز توسعه داده است. این نوشتار یک پژوهش کاربردی به روش تحلیلی و توصیفی می باشد که به اهمیت رابطه بین نماز و اخلاق مداری پرداخته است. نماز بهترین ارتباط با منبع اصلی خلقت می تواند، انسان را با فضایل اخلاقی تربیت کند. نماز باعث ایجاد خلقیات حسنه ضروری و کاربردی در انسان می شود از جمله: توکل، صبر در برابر مشکلات ،امیدواری به رحمت خدا و غیره. این فضایل اخلاقی هم توسط نماز، روز به روز تقویت می شود تا جایی که انسان می تواند از بحران های امروزه نجات یابد و به سعادت، آرامش و شادی درونی برسد.
واکاوی تطبیقی شناسا بودن پیامبر(ص) نزد اهل کتاب از دیدگاه قرآن و عهدین
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش تحلیلی توصیفی و به صورت مقایسهای از دو بعد به آگاهی اهل کتاب از وجود پیامبر خاتم9 می پردازد: بعد قرآنی و بعد منابع اهل کتاب. قرآن کریم در آیات 146 و 147 سوره بقره، 157 سوره اعراف و 6 سوره صف به شناسا بودن پیامبر اکرم9 اشاره دارد. مفسران شیعه و اهل سنت بر سر دلالت این آیات شریفه بر شناسا بودن پیامبر خاتم9 نزد اهل کتاب اتفاق نظر دارند. هرچند کتب آسمانی پیشین که اکنون در دسترس است، با تحریف رو به رو است ولی دلالت های ضمنی و گاهی صریحی در آنها یافت می شود که از وجود پیامبر خاتم9 یا مشخصات او خبر می دهند. این منابع اهل کتاب از دو نظر قابل توجه هستند. اول این که، بخشی از محتوای آنها که درباره پیامبر خاتم است، با منابع اسلامی مطابقت دارد. دوم، مؤیدی از منابع خود اهل کتاب، به شمار می آید هر چند این منابع مورد تأیید همه اهل کتاب نباشد. از بررسی این آیات می توان دریافت که اهل کتاب به طور کامل با پیامبر خاتم9 آشنا بوده اند، شاهد آن که برخی از آگاهی خود پیروی کرده و به او ایمان می آورند. گفتنی است نشانه هایی از این آگاهی هم در انجیل و هم در تورات به چشم می خورد.