فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۲۰۱ تا ۹٬۲۲۰ مورد از کل ۷۶٬۷۷۵ مورد.
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
1 - 30
حوزههای تخصصی:
بحث ماهیت حکم شرعی نزد اصولیان اهمیت فراوانی دارد. برخی از آنان ماهیت حکم را همان اراده تشریعی دانسته و برخی آن را رد کرده اند؛ اما تقریباً بیشتر اصولیان اصل وجود اراده تشریعی الهی را پذیرفته اند. بر خلاف محقق اصفهانی که اراده تشریعی را انکار کرده و در سراسر بحث های اصولی خویش کوشیده است که این دیدگاه خود را مستدل کند. وی بر آن است که خداوند، پیامبر و ائمه، عالمان مبلّغ شریعت و اساساً هر مولای عرفی، فاقد اراده تشریعی اند؛ زیرا اراده تشریعی به کسانی تعلق دارد که از انجام شدن فعل نفعی به آنان می رسد. در حالی که افعال مکلفان برای خدا یا پیامبر(ص)و ائمه (علیهم السلام)،و علما نفعی ندارد. افزون بر اینکه وجود اراده تشریعی برای خدا با محذور دیگری نیز ملازم است که پذیرش آن را ناممکن می کند و آن تطابق میان نظام ربانی و امکانی است. نفی اراده تشریعی در سراسر علم اصول تأثیرگذار خواهد بود. نوشتار پیش رو با گردآوردن عبارات محقق اصفهانی و تحلیل آن به دنبال تبیین دیدگاه و تقریر استدلال ایشان بر این مدعاست.
بدن مثالی از نظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آذر۱۴۰۰ شماره ۲۸۸
43-54
حوزههای تخصصی:
براساس نظر صدرالمتألهین نفس انسان موجود مجرد مثالی است که جسمانیهالحدوث و دارای مراحل و مراتب تشکیکی و وحدت در عین کثرت است. یکی از مراتب این موجود، بدن مثالی است. مقاله به روش توصیفی تحلیلی با هدف معرفی ویژگی های بدن مثالی و نحوه ارتباط آن با بدن عنصری و نفس از نظر صدرالمتألهین نوشته شده است. در این تحقیق سعی شده هر آنچه صدرالمتألهین درباره بدن مثالی در آثار خود منعکس کرده به صورت منسجم و مرتب ارائه شود. بدن مثالی از نظر صدرالمتألهین، موجودی غیرمحسوس به حواس ظاهر، فناناپذیر، ملازم نفس و مانند تمثالی، حاکی از ملکات و ذاتیات نفس است. این بدن متحد با نفس و بدن اصلی اوست؛ به این معنا که نفس اولاً و بالذات مدبر آن و متصرف در آن است و در زندگی دنیوی، برزخی و اخروی با انسان خواهد بود.
نقش آکراسیا و/یا ضعف اراده در عدم التزام اخلاقی از منظر امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی–تحلیلی به تبیین امکان و درمان آکراسیا و/یا ضعف اراده در انسان از دیدگاه امام علی (ع) می پردازد. درحالی که معمولاً آکراسیا را ضعف اراده دانسته اند، برخی فیلسوفان اخلاق میان آن ها فرق نهاده و اولی را عمل خلاف داوری اخلاقی و دومی را عمل خلاف تصمیم اخلاقی یا نقض ناموجه تصمیم دانسته اند. امام علی(ع) در تبیین سقوط اخلاقی انسان به هر دو حالت اشاراتی دارد. از منظر امام علی(ع) آکراسیا (عمل برخلاف باور اخلاقی) در دو حالت رخ می دهد: 1- فقدان یقین و 2- غفلت فاعل. بدین سان، «شک» و «غفلت» مهم ترین عواملی معرفی می شوند که قدرت درونی باور را برای صدور فعل مناسب می کاهند. برای مقابله با آکراسیا و درمان آن باید از راه 1- کسب یقین (عبور از شک) و 2- تذکر (زدودن غفلت و بی توجهی) به تقویت نقش انگیزشی شناخت فاعل اخلاقی پرداخت. هم چنین در نهج البلاغه ضعف اراده فاعل اخلاقی با واژه هایی مانند 1- «وهن» (سستی) و 2- «فترت» (کاهلی) مورد اشاره و تبیین قرار گرفته است. قوت و ضعف اخلاقی به صورت نبرد درونی میان امیال مادی (شهوات و آمال) با تصمیم و عزم اخلاقی (پایداری) توضیح داده شده است. درمان ضعف اراده با صبر، همت، عزم و تلاش در زمینه سازی برای تصمیم گیریِ درست ممکن می شود.
طرح کلی اسلام از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
77 - 93
حوزههای تخصصی:
ارائه طرح کلی دین از ضروریات فهم نسبتاً جامع از مبانی و اصول و امتدادهای دین در عرصه حیات فردی و اجتماعی انسان محسوب میشود. از منظر آیتالله جوادی آملی، دین مجموعه عقاید و باورها، اخلاق و نظام ارزشی، و احکام و نظام رفتاری میباشد. بر این اساس الهیات توحیدی ایشان در قالب شناخت مبدا و توحید در عرصه نظر و عمل و نیز تربیت موحد، دستهبندی میشود و در مسئله قلمرو دین نیز ایشان قایل به بسط قلمرو دین در عرصههای اجتماعی و سیاسی و تشکیل حکومت با همه ابعاد و حیثیات آن میباشند. نقش مردم در این نظام سیاسی بسیار تعیینکننده و قوامبخش حرکت توحیدی اسلام به سمت اهداف عالیه آن میباشد.
نقش قواعد تفسیری در ترجمه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
281 - 303
حوزههای تخصصی:
ارائه معارف قرآن به زبان های دیگر از شاخصه های اصلی تبلیغ این کتاب الهی است. از سوی دیگر ترجمه قرآن کریم متأثر از تفسیر آن؛ و تفسیر قرآن نیز متأثر از قواعدی است که مفسر در تفسیر به کار می برد، لذا برخی از قواعد تفسیری(نه لزوماً همه آن ها) به طور غیر مستقیم در ترجمه قرآن مؤثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، شناسایی، بررسی و تبیین نقش اینگونه قواعد تفسیری در فهم و ترجمه های ارائه شده از قرآن کریم است. بر اساس نتایج حاصله از این تحقیق، قواعد تفسیری مؤثر در ترجمه قرآن عبارت اند از قاعده استفاده از تأویل، قاعده اعتبار سیاق، قاعده جری و تطبیق، قاعده مناسبت، قاعده اعتبار مجاز، قاعده خاص و عام، قاعده تبیین مجمل به مبین و قاعده توجه به مفهوم و منطوق که نقش هر یک از آن ها در ترجمه قرآن کریم نیز در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.
بداء و نشانه های حتمی ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
89 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین آموزه های مهدویت نشانه های ظهور است که به دو دسته حتمی و غیرحتمی تقسیم می شوند و بحث قابل توجه در آن این است که آیا نشانه های حتمی براساس وعده های قطعی و همچنین اوصاف زمانی و مکانی آنها لزوماً رخ خواهند داد؟ یا ممکن است واقع نشده و به اصطلاح در آنها بداء روی دهد؟ وجود برخی روایت های مخالف مثل روایت قاسم الجعفری چگونه قابل تحلیل است؟ هدف از این تحقیق این است که علیرغم نظر برخی از اندیشمندان و صاحب نظران که براساس روایت جعفری بداء را در نشانه های حتمی هم جایز دانستند، ثابت کند براساس آیات و روایت های معتبر، بداء در این نشانه ها امکان ندارد و روایت های مخالف یا مشکل سندی و یا دلالی دارند و یا معارض با آیات و روایت های معتبر بوده و باید کنار گذاشته شوند، البته در خصوص زمان و مکان وقوع این نشانه ها به گونه ای که علامت بودن شان دچار مشکل نشود، بداء ممکن است. جمع آوری داده ها در این نوشته به صورت کتابخانه ای بوده و تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی حول دو مسئله انجام گردیده است: الف) بررسی بداء در نشانه های حتمی ظهور؛ ب) بررسی بداء در زمان یا مکان این نشانه ها، نتیجه این که بداء در نشانه های حتمی ممکن نبوده و در اوصاف زمانی یا مکانی تحت شرایطی امکان پذیر است.
تحلیل موضوعی اصول حقوقی مقرر در معاهدات بین المللی مالکیت فکری بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پذیرش معاهدات بین المللی مالکیت فکری همچون؛ پاریس، برن، واشنگتن، رم و تریپس توسط اکثریت کشورهای جهان از اسباب حمایت بین المللی مالکیت فکری می باشد. در این معاهدات به اصولی اشاره شده که به جهت نقش موثر شان در تفسیر قواعد مقرر در معاهدات و تعیین حدود حمایت بین المللی مالکیت فکری در مطالعات حقوق مالکیت فکری حائز اهمیت می باشند. اهم این اصول عبارتند از: اصل رفتار ملی، اصل کامله الوداد، اصل لزوم پیش بینی حداقل حقوق، اصل استقلال حقوق، اصل منع رقابت غیرمنصفانه و اصل منع سوءاستفاده از حق. مواد و روش ها: مطالعه مباحث توصیفی_تحلیلی، برمبنای اطلاعات کتابخانه ای و سایت های معتبر می باشد. یافته ها: دولتها جهت جلب حمایت حقوق مالکیت فکری اتباع اشان توسط سایر دولتها، ناچار به عضویت در معاهدات بین المللی مالکیت فکری و پذیرش اصول مقرر در آن می باشند که نتیجه این امر، حمایت حقوقی بین المللی برخی از مصادیق فکری است. ملاحظات اخلاقی: مقاله حاضر با رعایت حقوق معنوی نویسندگانی می باشد که از تألیفات ایشان بهره برداری شده است. نتیجه گیری: نظر به ماندگاری اصول تحت بررسی{ اصل رفتار ملی، کامله الوداد، لزوم پیش بینی حداقل حقوق، استقلال حقوق، منع رقابت غیرمنصفانه و منع سوءاستفاده از حق} توسط دول متعاهد و وحدت ملاک از بخش ج بند ۱ ماده ۳۸ دیوان بین المللی دادگستری لاهه، این نظریه قابل طرح است که اصول مزبور را به جهت پذیرش آن توسط ملل متمدن که همان دول متعاهد می باشند، اصول کلی حقوق بین المللی مالکیت فکری بنامیم.
واکاوی تجربه زیسته مرضیه حدیدچی دباغ و نقش عاملیت فردی او در کنشگری سیاسی- نظامی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
7 - 32
حوزههای تخصصی:
مرضیه حدیدچی دباغ از تأثیرگذار ترین زنان ایران معاصر است که از حیات سیاسی خاصی برخوردار بود. فرماندهی سپاه، نمایندگی مجلس، فرماندهی بسیج و غیره ازجمله سمت های اجرایی اوست. این مقاله به بررسی عاملیت فردی ایشان و اثر ساختارهای جنسیتی و سیاسی در حیات سیاسی نظامی وی می پردازد. تاکنون نقش و تأثیرگذاری زنان در حوزه قدرت سیاسی بررسی شده است؛ اما کمتر به رابطه میان عاملیت و فضای زیسته و تأثیر متقابل این دو بر حیات سیاسی زنان پرداخته شده است. اهمیت این موضوع با توجه به سیطره بر کلیشه هایی که در مورد زن مسلمان وجود دارد (به طورعمده با نقش محدودکننده ساختارها پررنگ شده) بیشتر است. تصور بر آن است که ساختار و فضای غالب می تواند به کنشگری زن مسلمان شکل دهد؛ اما تجربه زیسته مرضیه حدیدچی دباغ این تصور را زیر سؤال برد و نشان داد درک او از هویت و نقش خود، چندان مقید به تعاریف متداول نیست. این مقاله درصدد است نقش عاملیت فردی را در برابر شرایط زیسته خاص سیاسی اجتماعی (انقلاب ایران) برجسته کند. پرسش اصلی این مقاله این است: عاملیت فردی و شرایط زیسته در حیات سیاسی مرضیه حدیدچی دباغ چه تأثیری داشت؟ چگونه عاملیت فردی باعث تخطی او از دوگانگی مفروض خصوصی/عمومی شد و آن را به چالش کشید؟ نقش ساختارهای جنسیتی در تجربه زیسته او چه بود و چگونه با این عامل بر ذهنیت او تأثیر داشت و به کنش ها و باورهای متناقض در او منجر شد؟در نهایت، موضوع این پژوهش بررسی نقش و نفوذ عاملیت فردی در به چالش کشیدن شرایط زیسته و ذهنیت متأثر از آن است و بر مطالعه موردی بر زندگی و مناسبات پیچیده مرضیه حدیدچی تمرکز دارد. همسر، مادر و زنی که در کشاکش عاملیت فردی و تجربه زیسته زنانه در بافتی پدرسالار به کنش سیاسی روی می آورد.
ویژگی های فاعلی، قابلی و محتوایی وحی
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹)
193 - 217
حوزههای تخصصی:
به باور مسلمانان، قرآن کریم مهم ترین منبع آموزه های اسلام و تنها کتاب آسمانی و وحی فرودآمده است که بدون هرگونه تغییر و تحریف بر جای مانده است؛ ازهمین رو تبیین وحی و شناساندن زوایای مختلف این کتاب آسمانی، همواره در کانون توجه و پژوهش اندیشمندان مسلمان قرار داشته است. به رغم این اهتمام، در دهه های اخیر، شماری از خاورشناسان به تبع برخی فیلسوفان و متکلمان مسیحی، تحلیل ها و تفسیرهایی درباره وحی ارائه کرده اند که بسیاری از آنها به انکار وحی می انجامد. با غرض بیان حقیقت وحی و روشن شدن صحت و سقم تفسیرهای ارائه شده از سوی خاورشناسان و متکلمان مسیحی درباره وحی و بدون اینکه به این تحلیل ها پرداخته شود، به سراغ قرآن رفته و این سؤال را به قرآن کریم عرضه کرده ایم که این کتاب آسمانی چه ویژگی هایی برای فاعل، قابل و محتوای وحی بیان کرده است. از رهگذر این جستار که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، به این نتیجه می رسیم که وحی از منظر فاعلی منشائی بیرونی دارد، از منظر قابلی ویژگی هایی همچون شایستگی، علم و استشعار و عصمت از خطا دارد و از منظر محتوایی مشتمل هدایت بشر در بعد عقیده، اخلاق و عمل است. نتایج به دست آمده نادرستی بسیاری از تحلیل های ارائه شده از وحی را آشکار می کند. اشراف بر مباحث یادشده زمینه پذیرش تحلیل های مستشرقان را منتفی می کند.
بسترهای فقهی اخلاق در روابط همسرانه پس از طلاق از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
39 - 66
حوزههای تخصصی:
از نگاه قرآن کریم طلاق راهی برای گریز از بن بست های خانوادگی است؛ به همین دلیل نباید خودش موجب مشکلات جدیدی شود. این پیش فرض باعث شده است قرآن کریم برای زندگی پس از طلاق الگویی اخلاقی طراحی کند تا زن و مرد را از رفتارهای غیراخلاقی مشکل آفرین حفظ کند. منطبق بر این الگو رفتارهای اخلاقی در مقطع پس از طلاق در بسترها و زمینه هایی از باورها و رفتارهای قانونی پدید می آیند. اطلاع از این الگو و ابعاد مختلف آن می تواند نگاه کنشگران فقهی و اخلاقی را به طلاق و نوع بهره برداری از آن تغییر دهد. مقاله حاضر با احساس این ضرورت، درصدد برآمده با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به قرآن کریم و منابع تفسیری، بسترهای فقهی رفتار اخلاقی در زندگی پس از طلاق را تبیین کن و درنهایت تحقیق به این نتیجه دست یافته است که از نگاه قرآن کریم همه رفتارهای اخلاقی چه از جانب زن و چه از جانب مرد در دو زمینه معروف و احسان رخ می دهد.
تبیین جایگاه وجودی و معرفتی عقل فعال از نظر ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقل فعال موجودی برتر از عالم طبیعت، عاری از ماده و احکام آن، قائم به نفس و فعلیت صرف است. این موجود از نظر حکمای مشائی هم در ساختمان هستی و هم در فرآیند معرفت انسان نقش بی بدیلی دارد. به باور ایشان معرفت بشر بدون وجود عقلی مفارق و قدسی به سامان نمی رسد و فرآیند معرفت در تمام مراحل خود، به افاضه و دستگیری چنین موجودی محتاج است. نحوه ی ارتباط نفس با عقل فعال از مقوله ی فعل و انفعال است که عقل فعال در سوی فعلیت و نفس انسان در سوی انفعالِ این رابطه ایستاده اند. ملاصدرا در مباحث معرفت شناسی خود اصطلاح عقل فعال را بسیار بکار برده است. ایشان نیز ادراک انسان را در مرحله ی تعقل، ناشی از برقراری ارتباط نفس با این موجودِ مجردِ مستقل از نفس انسانی می داند. اما در نهایت و برخلاف رویکرد غالب مفسران، عباراتی دارد که حاکی از درونی بودن عقل فعال در نفس انسانی است.
منهجیه شرح أعلام نهج البلاغه لعلی بن ناصر السرخسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ق) العدد ۳ (المتوالی ۹)
145 - 158
حوزههای تخصصی:
یُعدّ التعریف بشروح نهج البلاغه من خلال المناهج والاتجاهات المختلفه وسیلهً للوصول إلی أفضل طرق شرح نهج البلاغه. والقضیه الأساسیه التی یبحث عنها هذا البحث، هی التعریف بطریقه شرح علی بن ناصر السرخسی فی شرحه «أعلام نهج البلاغه». یتطرق هذا الشرح فی مجلد واحد، إلی معانی المفردات والألفاظ المشکله والغریبه فی کلمات الإمام أمیر المؤمنین لیقوم بإیضاحها وشرحها مستفیدًا من آراء اللغویین والآیات القرآنیه والأحادیث النبویه وأشعار العرب. کما أنه خلال شرحه الموسوم بسمه الاختصار یستفید من الآیات والروایات النبویه ویناقش القضیه المهدویه والشعر والأحداث التاریخیه والفلسفیه- الکلامیه کذلک یعتنی فی شرحه بنسخ نهج البلاغه الأخری وبتعلیقات السید الرضی والشروح السابقه. السرخسی لم یذکر جمیع عبارات نهج البلاغه فی شرحه بل یقتصر علی العباره التی ینوی شرحها. کما أنه وبسبب جنوحه ومقدرته علی تبیین القضایا اللغویه والصرف والنحو والبلاغه، نجد أن هذه الجوانب تطغی علی سائرالقضایا ویأخذ أسلوبه فی الشرح صبغه أدبیه. یهدف هذا البحث باستخدام المنهج الوصفی أن یدرس منهج السرخسیّ فی شرحه کلام الإمام أمیر المؤمنیین @فی کتاب نهج البلاغه. الکلمات المفتاحیه : تبیین منهج شروح- نهج البلاغه- أعلام نهج البلاغه- الشرح اللغوی-الأدبی علی بن ناصر السرخسی
حدیث «رهان طیر» در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
79-102
حوزههای تخصصی:
در روایات فقهی، جواز رهان (برد و باخت)، به سه مورد شتردوانی، اسب دوانی و تیراندازی منحصر شده است. وهب بن وهب ابوالبختری نیز که یکی از راویان عامی و البته معاصر امام صادق (ع) است، در همین موضوع روایتی نقل کرده که پرنده را نیز به موارد سه گانه جواز رهان الحاق می کند. این حدیث متعارض با احکام فقهی و در کتب حدیثی فریقین محکوم به جعل است، چون شخصیت راوی آن در کتب رجالی، مخدوش و متهم به وضع است. تحقیق پیش رو دو ادّعا دارد؛ نخست اینکه وهب روایت مزبور را جعل نکرده است، و دیگر اینکه آن را از امام صادق(ع) نیز شنیده است. مهم ترین قرینه در تأیید این دو ادعا، وجود روایاتی صحیح به همین مضمون از آن حضرت در مجامع روایی شیعه است. راه حل رفع تعارض این خبر با سایر روایات نیز، تقیه ای دانستن روایت منقول از امام صادق (ع) و موافق روایت وهب است. این مقاله با رویکردی تحلیلی انتقادی می کوشد تا حدیث مذکور را در منابع روایی در سنجه نقد نهد و در تلاش است با کاوش در دیگر مصادر و یافتن بسامد و گونه های حدیثی و تاریخی، آن را تحلیل نماید.
بررسی مبانی و قواعد معرفت شناختی تأویلی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
157 - 172
حوزههای تخصصی:
تأویل هستی و متن نوعی کاوش باطنی (عقلی - شهودی) در یک موضوع است که به کشف و استخراج گزاره های جدید می انجامد. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف، دارای مبانی مستدلی در معرفت شناسی است که بر سبک تأویلی او تأثیر گذاشته است. بررسی و تحلیل این مبانی و استنتاج و شناسایی قواعد مبتنی بر این مبانی و نیز میزان تأثیر این مبانی و قواعد بر تأویلات صدرایی از اهداف مهم این نوشتار است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بر مبنای آثار ملاصدرا است. قواعد اصلی استخراج شده عبارت اند از حرکت از علم حصولی به علم حضوری در تأویل شهودی، نقش فعال و زاینده عقل در تأویل عقلی، پذیرنده و منفعل بودن ادراک قلبی در تأویل شهودی، لزوم هماهنگی تأویل عقلی - شهودی با درک فطری، دارای مراتب بودن ساختار تأویل شهودی، نقش واسطه بودن عالم مثال و خیال در تأویل شهودی و لزوم کنترل منابع شناخت در تأویل (لزوم ضابطه مندی به طور خاص). این مقاله ضمن آنکه بخشی از قواعد منطقی و فلسفی - از بعد معرفت شناختی - حاکم بر تأویل های متن را نشان می دهد، تحلیلی از منابع معرفت تأویلی (عقل و قلب) را نیز ارائه می کند که به سهم خود می تواند به فهم عمیق تر و کاربردی تر حکمت متعالیه کمک شایانی کند.
تأملی در حقیقت قوه واهمه و ادراکات آن، بر اساس آرای صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
35 - 64
حوزههای تخصصی:
در فلسفه اسلامی قوه واهمه یکی از قوای باطنی معرفی شده که عملکرد آن ادراک معانی جزئی است. فیلسوفان معمولاً کارکرد این قوه باطنی را به ادراک محبت و عداوت و امثال آن از معانی نهفته در افعال ارادی انسان و حیوانات اختصاص داده اند. صدرالمتألهین دو تحول عمده در رابطه با این قوه نفسانی انجام داده است: یکی اینکه قوه واهمه انسان را همان عقل نازل به مرتبه جزئیات دانسته است؛ دوم اینکه گستره آن را به صورت مشخّص، از حد ادراک برخی معانی نهفته در افعال ارادی انسان و حیوان، به ادراک مطلق محکی معقولات ثانیه فلسفی تعمیم داده است. در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی، نخست به بیان دیدگاه فیلسوفان پیشین درباره حقیقت قوه واهمه و قلمرو ادراکات آن پرداخته ایم. سپس ضمن بیان تفسیر صدرالمتألهین از حقیقت قوه واهمه و گستره ادراکات آن، اشکالات معطوف به این نظریه را پاسخ داده ایم. در نهایت نیز به تأثیر آن بر کیفیت دست یابی به محکی معقولات ثانیه فلسفی اشاره کرده ایم. هدف پژوهش این است که نشان دهد علم به محکی معقولات ثانیه فلسفی از طریق اتصال قوه واهمه (عقل نازل) به خارج انجام می پذیرد و برای انتزاع این دسته مفاهیم از حقایق خارجی، نیاز به طرح پیچیده برخی فیلسوفان معاصر نیست.
واکاوی دشنام در کلام معصومین (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ازجمله امور ناپسند در اخلاق اسلامی، مسئله دشنام و ناسزاگویی است که گاه در کلام اهل بیت (ع)، که الگوی گفتاری و رفتاری برای مسلمانان هستند، وارد شده است. این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی، ابتدا مصادیق ظاهری دشنام در کلام اهل بیت(ع) را مشخص نموده و سپس، به ماهیت آن در کلام ایشان می پردازد. با جست وجوهای انجام گرفته در احادیث معصومین(ع) این نتیجه حاصل شد که برخی از مصادیق ظاهری دشنام در کلام اهل بیت(ع)، جزئی از لعن و نفرین اند که از دستورات دین و تحت عنوان «تبری» قرار دارند. برخی دیگر از این گونه کلمات مانند زنازاده، از موارد ترجمه غلط در معنای کلمات هستند. اما تشبیه به حیوانات در کلام اهل بیت(ع)، هم درباره مؤمنان و هم غیر مؤمن به کار رفته اند که نشان از عدم مصداق قرار گرفتن این تشبیهات، به عنوان دشنام گویی است؛ چراکه گاه به کار گرفتن چنین تعابیری با توجه به وجه تشبیهه، در فرهنگ زمانه تلقی به دشنام نمی شود. از موارد دیگر اشباح الرجال، خیانتکار و... هستند که با وجود عصمت و علم اهل بیت(ع) و شناخت آنها نسبت به باطن افراد، وصف صورت حقیقی افراد و در جهت اخطار به آنها و یا در مواردی، شناساندن آنها به عامه مردم بوده است. این امر نیز برخلاف کاربرد آن در افراد معمول، به عنوان دشنام تلقی می شود.
ابعاد تربیتی و اخلاقی استاد علامه مصباح یزدی (ره) در گفت وگو با حضرت استاد آیت الله تحریری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معناشناختی کاربردی سنّت عاقبت بخیری در اختتام آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات قابل بررسی در قرآن سنّت های الهی است. هدف از بیان قوانین حاکم بر هستی در قرآن، ایجاد جریانی رفتاری در فرد و اجتماع بوده که در آن همه به سوی یک مبدأ در حرکتند. بدین سبب آشنائی با ابعاد معنایی و جنبه های کاربردی این قوانین بایسته است. یکی از این سنّت ها، سنّت عاقبت بخیری است که در اختتام سه آیه 128اعراف، 83قصص و 49هود ذکر شده است. اشتراک ظاهری این سه اختتام با وجود صدر و موضوعات متفاوت، و نیز اجمال و ابهام موجود در گزاره های قرآنی ناظر بر سنّت عاقبت بخیری باعث شده تا نوشتار حاضر با تلفیق روش زبان شناسی-کاربردشناسی و با در نظر گرفتن کلیه عناصر بافتی و معنایی تأثیرگذار، به تحلیل ابعاد این سنّت در اختتام آیات قرآن و دستگاه کارگفتی آن بپردازد. بررسی ها نشان می دهد که سنّت عاقبت بخیری از جهت گستره عام و مشترک، و از لحاظ شمول خاص و مقیّد به اعمال انسانهاست. جنبه های همگرائی این سه اختتام عبارتند از دلالت بر استمرار و ثبوت، ماهیّت اجتماعی، موضوع کلّی، و تشابه لفظ. این پایانه ها از لحاظ سطوح مخاطبان، شرایط نزول، جهان ممکن و مصادیق تقوا متفاوتند. برای این گروه اختتامی، به ترتیب فراوانی کارگفت های اظهاری، تعهّدی، ترغیبی، و عاطفی قابل تعریف است.
اسماء وصفات الهی از دیدگاه حکیم ملّاهادی سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
۱۰۰-۸۱
حوزههای تخصصی:
موضوع دانش عرفان نظری، حقّ سبحانه تعالی است و تعیّنات ذات مطلق فقط در قالب اسماء و صفات الهی قابل شناسایی است، لذا بحث از اسماء وصفات که موجب شناخت خداوند است، ضرورت می یابد. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی، با مداقه درآراء سبزواری به مسئله اسماء و صفات الهی از منظر معرفت شناسی و نقش آن در ایجاد موجودات، سلوک ومعرفت الهی، به ارتباط حقّ با عالم آفرینش و نیز علم و مشیت الهی می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد از منظر وحدت شخصی وجود، وجود حقیقی خداوند است وسایر موجودات نماد و شئون آن هستند که از طریق اسماء با خداوند ارتباط دارند. صفات نیز از نظر مفهوم متکثر و از نظر ذات دارای یک مصداق بوده و تعلیم اسماء، تکوینی و وجودی است. اگرچه نمی توان اسماء و صفات خداوندی را جدای از ذات باری تعالی دانست، ولی در مقام اطلاق، اسماء و صفات را می توان برای او اعتبار نمود.
یادی از دکتر علی شیخ الاسلامی
حوزههای تخصصی: