فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۳۰۱ تا ۸٬۳۲۰ مورد از کل ۷۶٬۷۷۵ مورد.
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
171 - 208
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو در پی پاسخ به دو سوال اساسی است. اول اینکه رابطه میان حقوق و اخلاق چگونه است؟ هر چند اصل وجود رابطه میان این دو حوزه مهم اجتماعی روشن به نظر می رسد اما کیفیت نسبت این دو با یکدیگر واضح نیست. نسبت میان اخلاق و حقوق از دیرباز محل مناقشه فلاسفه اخلاق و حقوقدانان بوده است. دلیل این اختلاف، تفاوت در میان مکاتب فکری مختلف حقوقی و اخلاقی است. در دیدگاه اسلامی منشاء هر دو حوزه اخلاق و حقوق به خواست شارع بر می گردد و به همین جهت مکتب اخلاقی اسلام رابطه ای متفاوت از سایر مکاتب اخلاقی با حقوق پیدا خواهد کرد. سوال دوم این است که اخلاق به عنوان حوزه ای متفاوت و در عین حال مرتبط با حقوق چگونه می تواند در روند قانون گذاری تاثیر گذار باشد؟ آیا قانونگذار می تواند احکام اخلاقی را که طبعاً فاقد ضمانت اجرای حقوقی اند از پشتبانی قهری حاکمیت برخوردار سازد؟ با مراجعه به آثار فقها در حوزه اختیارات حاکم اسلامی، به نظر می رسد اگر تئوری مصلحت امام (ره) را مبنا بگیریم، قانونگذار می تواند هر مصلحت مورد تایید کارشناسان را به عنوان قانون وضع کند بنابر این احکام اخلاقی هم اگر مصلحت جامعه اقتضا کند توان تبدیل به قانون را خواهند داشت.
بازتاب انقلاب اسلامی در معماری معاصر ایران در بازه زمانی 77-57 (نمونه موردی: حرم رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
155 - 197
حوزههای تخصصی:
یکی از شاهکارهای معماری بناهای مذهبی مربوط به معماری ایرانی اسلامی حرم رضوی است که طی دوره های تاریخی و با توجه به شرایط اجتماعی سیاسی شکل گرفته است. این مقاله ضمن بررسی کالبدی و معنایی معماری شکل گرفته در این مجموعه در دو دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر معماری مذکور می پردازد و به این منظور، آگاهی از شرایط سیاسی تاریخی حکومت اسلامی ایران در این بازه زمانی ضروری است. این مقاله درپی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، آثار معماری شاخص ایجاد شده پس از انقلاب اسلامی ایران در حرم رضوی را طی سال های57- 77 با دیدگاه نظریه پردازان انقلاب اسلامی ایران در مقوله هویت اسلامی در ایران بررسی کند و به تبیین جریان ویژه متاثر از انقلاب اسلامی ایران در مجموعه مذکور در دو دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بپردازد. سوال اصلی پژوهش این است که چه رابطه ای میان انقلاب و معماری مجموعه حرم رضوی در دو دهه پس از آن وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه پژوهش این است که رابطه ویژه ای میان مبانی فکری انقلاب اسلامی و معماری حرم رضوی بین سال های 57 تا77 وجود دارد.
هویت و بی طرفی در سیاست خارجی عمان در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی عمان در مواجهه با موضوعات مختلف منطقه ای در خاورمیانه از الگوی رفتاری دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس متمایز است. رویکرد این کشور در قبال ایران، برخورد متمایز تاریخی با مسئله اعراب و اسرائیل و بحران دیپلماتیک قطر جملگی مواردی هستند که عمان در برخورد با آن ها نوعی استقلال رفتاری از خود نشان داده و سیاست خارجی متمایزی را پیگیری کرده است. یکی از مهم ترین مؤلفه هایی که سبب تکوین این الگوی رفتاری گردیده، بستر اجتماعی منحصربه فرد عمان و هویتی است که در این بستر اجتماعی قوام یافته و به عنوان یک ارزش سبب انتخاب الگوی رفتاری خاصی گردیده است. بر این اساس، این پژوهش در راستای پاسخ به پرسش چگونگی تأثیرگذاری هویت بر سیاست خارجی عمان، این فرضیه را بررسی می کند که هویت عمان با پذیرش تکثرگرایی بر سیاست خارجی این کشور تأثیر گذاشته و منجر به اتخاذ رویکرد بی طرفی و میانجیگری شده است. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه سازه انگاری، به این نتیجه رسیده است که تکثرگرایی ناشی از تساهل دینی/زبانی/قومیتی به عنوان متغیر مداخله گر از جزم گرایی عمان در عرصه سیاست خارجی ممانعت به عمل آورده و موجب رویکرد بی طرفی در برخورد با مسائل مختلف منطقه گردیده است.
حلّ تعارض تحکیم خانواده با قبول حریم خصوصی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
258 - 235
حوزههای تخصصی:
در فقه اسلامی آمده است که زوجین از حریم خصوصی و منافع مستقلّی نسبت به یکدیگر برخوردارند و هیچ یک از آن دو حقّ ورود به حریم دیگری را ندارند. ولی در رویه عرفی زندگی مشاهده می گردد که زوجین امنیت، آسایش و استحکام خانواده را جز با همکاری و تعامل زوجین امکان پذیر نمی دانند و بر همین اساس خود را دارای منافع و مضارّ مشترک می دانند لذا ضرورت پیدا می کند که از مسائل و امورات خصوصی مربوط به هم مطّلع شوند. که به نظر می رسد بین توصیه های شریعت و رویه عرفی جامعه تعارض وجود دارد. لذا با بررسی و تحقیق در آیات و روایات و کلام فقهاء، با ذکر مستنداتی اثبات گردید برخی از رفتارهای مردم در زندگی بر مبناء اقتضائات شرعی است و برخی نیز اقتضاء عرفی دارد. بنابراین در این تحقیق آمده است که از صدر اسلام، در شریعت نشانه هایی از تأیید عرف مشاهده می شود که آن عرف چنان برجسته گردیده است که تصوّر می شود عرف بر شرع ترجیح داده شده است در حالی که آن عرف رایج به جهت تقویت خانواده از طرف شریعت اعتبار یافته است. لذا زوجین ضمن پذیرش مرزهای استقلال یکدیگر، با تعامل و همکاری فیمابین در منافع مستقل و مشترک، امنیت و آسایش خانواده را تقویت و از ورود آسیب به آن جلوگیری می کنند.
واکاوی مؤلفه های هویت یابی در نظریه انسان به منزله عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، واکاوی مؤلفه های هویت یابی در نظریه «انسان به منزله عامل» است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیلی استنتاجی انجام شد. این نظریه در انسان شناسی، تصویر انسان در قرآن را به عنوان سخت هسته توصیف نموده است. طبق این نظریه ، اعمال فرد هویت او را می سازد. هر فرد به تناسب عمل خویش و تعامل با محیط پیرامونش، هویت معینی را در وجود خویش می آفریند. با توجه به کوشش فلسفی نظریه انسان به منزله عامل، در جهت تبیین ماهیت آدمی و استنتاج مبادی عمل از آیات قرآن، در این نظریه به واکاوی مؤلفه های هویت یابی پرداخته شد. طی این واکاوی، از مبادی شناخت، میل و اراده، عمل و آثار عمل، چهار مؤلفه خودآگاهی، ارزشمندی، وحدت و اقتدار استخراج گردید. از مؤلفه خودآگاهی، دو شاخص «معرفی خود و توصیف احساسات، هیجانات، نیازها، علاقه مندی ها، توانمندی ها» و «خودارزیابی» استنتاج شد. مؤلفه ارزشمندی نیز، از طریق «دیگر ارزیابی» و پی بردن فرد به «شباهت و تفاوت با دیگران» ارزش هویتی را محقق می سازد. با توجه به مواجهه فرد با تکثر و تنوع موقعیت هایی زندگی، «اولویت بندی امور» موجب وحدت و انسجام درونی می شود. از طرفی هویت فردی اجتماعی در جریان «مشارکت در فعالیت جمعی» به عنوان یکی از شاخص های مؤلفه وحدت، شکل می گیرد. علاوه براین سه مؤلفه، اقتدار هویتی با «انتخاب و تصمیم گیری» و درنظرگرفتن «اثر و نتیجه عمل» ظهور پیدا می کند.
مفهوم شناسی نظام قرآن بنیان تأمین اجتماعی با تأکید بر مفهوم حیات طیبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
53 - 80
حوزههای تخصصی:
مفهوم رایج تأمین اجتماعی غالباً در حمایت معیشتی دولت ها از افراد جامعه خلاصه می شود. هرچند مفهوم تأمین اجتماعی، برآمده از تعریفی اصطلاحی و معاصر و برگرفته از نگاه سکولار غرب به نیازهای این جهانی انسان است، لکن به نظر می رسد این امر به هیچ وجه مانع از ارائه مفهومی جدید از آن نخواهد بود. در پژوهش حاضر و با روش توصیفی تحلیلی، مشخصاً به این مسئله پرداخته شده است که چگونه می توان مفهومی از نظام تأمین اجتماعی، بر پایه زندگی مطلوب و بر اساس آموزه های قرآن کریم ارائه نمود؟ قرآن کریم کیفیتی از زندگی انسان را با عنوان «حیات طیبه» معرفی نموده است که دارای ویژگی هایی است؛ از جمله اینکه حیاتی دائمی، محصول مراتب ایمان و مصادیق گسترده عمل صالح، زندگی کرامت مدار، امنیت زا و آرامش بخش و در نتیجه زندگی شادمانه است. در این کیفیت از زندگی، تأمین زندگی مادی و معیشتی نه تنها مغفول نیست که از مهم ترین عناصر و مؤلفه های تشکیل آن است. از سوی دیگر، از آنجا که بنا بر رویکردهای متفاوت به کرامت انسان، هدف غایی نظام تأمین اجتماعی حتی در مفهوم شایع آن، تأمین کرامت افراد جامعه معرفی شده است و این مهم از اهداف اساسی هدایت های قرآن کریم است، نظام قرآن بنیان تأمین اجتماعی دارای ارتباطی تنگاتنگ با مفهوم حیات طیبه به عنوان زندگی مطلوب انسان خواهد بود. نتیجه اینکه این نظام، نظامی همسو با حیات طیبه و در راستای تأمین کرامت، امنیت و آرامش هر دو جهانیِ انسان اجتماعی است و دولت اسلامی به معنای حاکمیت و به عنوان قدرتمندترین نهاد اجتماعی، بیشترین وظیفه تأمین آن را دارد تا جایی که می توان ادعا کرد که دولت اسلامی، دولت نظام قرآن بنیان تأمین اجتماعی است.
گستره موضوعی و روش مفسران فریقین در تفسیر آیات مهدویت (قرن های چهارم و پنجم)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
37 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و تحلیل رویکرد مفسران فریقین قرون چهارم و پنجم هجری قمری به موضوع مهدویت انجام گرفته است. در این پژوهش گستره موضوعات و روش مفسر در طرح موضوعات مهدوی در میان مفسران قرون چهارم و پنجم بررسی شده است. قرن چهارم به دلیل آزادی نسبی که برای دانشمندان و مخصوصاً شیعیان ایجاد شده بود و همچنین افزایش میل به کسب علم در میان امت اسلام، قرن شکوفایی علم و دانش در جهان اسلام بوده و کتب تفسیری افزایش چشمگیری یافتند. براساس یافته های پژوهش تفاسیر فریقین در این قرن به طور گسترده مباحث مهدوی مثل اشراط الساعه و نزول حضرت عیسی؟ع؟ شروع شده و در ادامه به اثبات وجود حضرت مهدی؟عج؟ و نشانه های ظهور، همچنین وقایع پس از ظهور و ویژگی های خاص حضرت مهدی؟عج؟ به علاوه موضوع رجعت از دیگر مباحثی هستند که در تفاسیر این دوره مورد توجه مفسران قرار گرفته است. اما قرن پنجم به خاطر جنگ های صلیبی و... تفاسیر شیعه افول شدید پیدا کرده و به تبع گستره موضوعات کمتری دیده می شود. مفسران در ابتدا تنها با روش روایی به تفسیر آیات می پرداختند اما رفته رفته روش های لغوی و ادبی، عقلی، عرفانی و اجتهادی نیز به روش های تفسیری اضافه شدند و برخی مفسران نیز سعی کردند تا تمام روش های تفسیری را به کار گیرند. مباحث مهدوی را غالباً تفاسیری بیان کرده اند که روش تفسیری روایی داشته اند و یا به روایت در تفسیر خود توجه ویژه داشته اند.
بی علقگی در زیبایی شناسی ابن سینا و مقایسه آن با بی علقی در زیبای شناسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی علقگی یا داوری آزاد در زیبایی شناسی به معنای لابشرط بودن یا فاقد هرگونه علاقه بودنِ احکام زیبایی شناسی نسبت به احکام شناختی، اخلاقی، سودمندی است. احکام زیبایی شناسی به نحوی ضروری صرفاً از عین، نه از تصور مفهوم، خیر یا فایده مندی حاصل می شوند و بررسی آثار ابن سینا نشان می دهد او بر استقلال یا بی علقگی ادراک لذت تأکید کرده است. وی در مسئله لذت به ملائمت، یعنی خوشایندی اشاره کرده و آن را کمال و خیر قوه مدرکه یا فعل خاص قوه مدرکه دانسته است. ازنظر ابن سینا لذت فقط به دلیل ملائمت حاصل می شود و هیچ چیز دیگری اعم از گزاره های معرفتی و اخلاقی در حصول ملائمت یک قوه و به عبارتی، لذت یک قوه دخیل نیست. او ادراک زیبایی را مشروط و منوط به حصول ملائمت یا لذت دانسته است و بنابراین، داوری آزاد در ادراک لذت در زیبایی شناسی وی نیز وجود دارد؛ علاوه بر آن، او معتقد است زیبا فقط به خاطر زیبایی اش انتخاب می شود و مورد ستایش و لذت قرار می گیرد؛ نه چیز دیگر. کانت در تبیین قوه حکم یا زیبایی شناسی، بی علقگی یا داوری آزاد را یکی از اصول چهارگانه حکم به زیبایی دانسته و آن را به صورت مجزا تبیین کرده است؛ اما آنچه در این حوزه مطرح کرده، بسیار گسترده تر، صریح تر و منسجم تر از چیزی است که ابن سینا به آن اشاره کرده است. از این جهت در پژوهش حاضر کوشیده ایم با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین بی علقگی در لذت شناسی و به تبع آن، زیبایی شناسی ابن سینا این موضوع را با مفهوم بی علقگی در اندیشه کانت نیز مقایسه کنیم. یافته ها نشان می دهند بی علقگی موردنظر کانت، همان مفهومی است که نزد ابن سینا وجود داشته و بنابراین می توان گفت ابن سینا قبل از کانت به این مطلب اشاره کرده؛ اما به دلیل مطرح نشدن اندیشه او در یک نظام زیبایی شناسی، به آن توجهی نشده است.
تبیین ابن سینا از پدیده دورجُنبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های موردمطالعه در فراروان شناسی، دورجنبانی است که آن را از دو منظر تجربی و فلسفی می توان بررسی کرد. درحوزه تجربی به اثبات وجود این پدیده و درقلمرو فلسفی به امکان عقلی و تبیین وجود آن پرداخته می شود. برای فهم تبیین فلسفی ابن سینا از پدیده دورجنبانی باید جایگاه اصل علیت، چگونگی تعامل نفس با ماده و نیز معانی طبیعت ازنظر وی را بازشناسیم. ابن سینا بدون انکار اصل علیت و با توسع معنای آن که علاوه بر علیت فیزیکی، علیت غیرفیزیکی را نیز دربر می گیرد، پدیده دورجنبانی را مسئله ای طبیعی دانسته که مطابق با نظم کلی جهان و حاصل گسترش دامنه فعالیت نفس از محدوده بدن به جهان پیرامون آن است.
تحلیل کمّی و کیفی آیات مختوم به ماده «عقل» و «فکر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواتیم آیات قرآن کریم عباراتی هستند که در پایان آیات آمده اند و ظاهرا مستقل به نظر می رسند اما با متن آیه مرتبط هستند و بررسی آنها ما را در فهم معارف آیات کمک شایان می کند. اینکه چرا خداوند در پایان آیاتی گوناگون، از خاتمه ای یکسان استفاده کرده است؟ و ارتباط این آیات با یکدیگر و همچنین با خواتیم آیات دیگر چیست؟ این مقاله در صدد آن است تا با استفاده از روش تحلیل کمی و کیفی محتوای آیات مختوم به ماده «عقل» و «فکر» و نیز مقایسه آنان با یکدیگر با مطالعه کتابخانه ای، ، به فهم مراد خداوند نسبت به استفاده از این واژگان در انتهای آیات متعدد، نزدیک شود. طبق بررسی های انجام گرفته، مشخص شد ارتباطی میان آیات مختوم به ماده «عقل» و نیز ارتباطی میان آیات مختوم به ماده «فکر» وجود دارد. خداوند در قرآن کریم معمولا در خواتیم آیاتی که در صدد بیان امری واضح بوده است که با داشتن عقلِ سالم قابل فهم است از ماده «عقل»، و در خواتیم آیاتی که حاوی مطلبی است که با دقت بیشتر و تفکر قابل درک و فهم است، از ماده «فکر» استفاده کرده است و نیز عقل دارای مراتبی است که تفکر مرتبه بالای آن است
فتوای معیار در قانون گذاری؛ انطباق با مصالح الزامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
91 - 118
حوزههای تخصصی:
فقه شیعه در فضای پاسخ گویی به نیازهای فردی و در فاصله ای معنادار با نگرش اجتماعی، رشد و نموّ یافته است. کتاب اجتهاد و تقلید نیز از این قاعده مستثنا نیست و به همین دلیل در برخی موضوعاتی که از دریچه مسائل فردی تحلیل شده است، در مواجهه با مسائل اجتماعی، بن بست های نظری رخ می دهد و پاره ای از این مشکلات، با متد فقه فردی قابل حل نیست. یکی از مهم ترین موارد، انطباق قوانین مصوب با احکام اسلام است. قانون گذاری نه تنها در فلسفه سیاسی قدیم دارای اهمیت ویژه بوده، که در دوران مدرن نیز قلب دموکراسی های جدید خوانده شده است. در این زمینه، مسائل و موضوعات مختلفی وجود دارد که یکی از مهم ترین آن ها، موضوع «فتوای معیار قانون گذاری» است؛ یعنی این مسئله که در صورت وجود اختلاف فتوا، اسلامی بودن مصوبات با کدام یک از فتواها سنجیده می شود؟ فتوای فقیه حاکم، اعلم، فقهای شورای نگهبان، فتوای کارآمد، مطابق با احتیاط، فتوای مشهور. مقاله حاضر پس از طرح این نظریات و اشکالات مهمی که در آن ها وجود دارد، از یک سو عدم هماهنگی میان دو منظر فردی و اجتماعی را در استنباط احکام نشان داده و از سوی دیگر نظریه فتوای منطبق با «مصالح الزامی» را مطرح نموده و برخی زمینه های نظری لازم را برای آن فراهم کرده است. تقلیل الزام به فتوای خاص در قانون گذاری، به موارد احراز مصالح الزامی و شرح چگونگی ترخیص در عمل بر طبق فتوا در پاره ای قوانین مرتبط با امور شخصیه، از پایه های مفهومی این نظریه است.
اعتبارسنجی شرط ادخال غیرموقوف علیهم در وقف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
249 - 270
حوزههای تخصصی:
وقف از اعمال حقوقی ای است که بعد از انشای آن، رابطه واقف با مال موقوفه قطع شده و هیچ حق عینی ای برای واقف نسبت به موقوفه باقی نمی ماند. از این رو، این سٶال مطرح شده است که آیا واقف می تواند در ضمن وقف، شرط کند که بتواند در آینده افراد جدیدی را به موقوف علیهم اضافه نماید یا خیر؟ در صورتی که عقد مطلق باشد، تقریباً عموم محققان و فقها بر این باورند که به علت گسسته شدن رابطه واقف با مال موقوفه، امکان ادخال و اضافه کردن افراد جدید به موقوف علیهم نیست. ولی در صورت اشتراط امکان ادخال افراد جدید به موقوف علیهم، بین محققان اختلاف نظر وجود دارد. گروهی شرط را باطل دانسته و لذا برای واقف امکان اضافه کردن افراد جدید را ممکن نمی دانند. در مقابل، گروهی شرط را صحیح دانسته و به اقتضای «المٶمنون عند شروطهم»، برای واقف چنین حقی را قائل هستند. در نوشته حاضر که مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است، این نتیجه به دست آمده است که چنانچه مفاد شرط، تسلط واقف بر تصرف در موقوفه و ادخال هر کسی که اراده کند، در موقوف علیهم باشد، چنین شرطی باطل است.
Reading the Qur'anic and Narrative Views on Inventory Features Called “Jenn”(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۷, Issue ۲۵, Winter ۲۰۲۱
113 - 132
حوزههای تخصصی:
The Holy Qur'an and narratives, rejecting the invisible beings of the pseudonymous genius, reject the beliefs and beliefs of the falsehood, and by explaining the truth of the existence of the gens, the path to the arrival and prevalence of any religious and practical deviation among the Muslims is closed about this creature. Although the elements of the existence of the jinn are different with man, the purpose of the creation of man and the jinn is one and the most similar creatures are introduced to man; therefore, the explanation of the true characteristics of the genius from the perspective of the Quran and the Hadith, in order to recognize the false, false and distorted beliefs, It is necessary and necessary. Jenn has sex, genitals, authority, perception, responsibility, and duty, and therefore has groups of believers and infidels and different religions and sects, and because of the totality of these blessings, they have resurrection, publishing, and Account will be. Jinn from the perspective of the Qur'an and narratives are the most similar beings to humans, but because the original element of the creation of the jinn is different with humans, there are differences with humans. They were created from the fire before the human being created from the soil. For this reason, they benefit from certain features such as impurity and speed. Because of their power, they can appear in different forms in the sky and in the earth, but they are human beings. An inventory has authority, perception, science, responsibility and duty.
اعتبارسنجی نظریه اعجاز روان شناختی قرآن با تأکید بر آراء امین خولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
263 - 282
حوزههای تخصصی:
«اعجاز قرآن» از مباحث مورد اعتنای اساطین علوم قرآن بوده و یکی از نظریاتی که در این باره مطرح کرده اند، نظریه «اعجاز روان شناختی» است. جستار پیش رو که از نوع تحقیقات کتابخانه ای است، اعجاز روان شناختی قرآن را با روشی توصیفی تحلیلی، از منظر «امین خولی» محقق معاصر مصری، بررسی کرده است. نتیجه آنکه از نگاه خولی، اعجاز روان شناختی، یکی از وجوه اعجاز ادبی بیانی قرآن محسوب می شود و مراد از آن، این است که قرآن با هدفِ پرورش انسان و اصلاح جامعه، در دعوت خویش زوایای پنهان نفس آدمی را مدّنظر داشته و شناخت عمیق قرآن از این زوایا که گزاره های علمی روز از روان انسان نیز آن را تأیید می کنند نشان از الهی بودن قرآن و اعجاز آن دارد. با این حال، نظریه خولی با چند اشکال و ابهام مواجه است: نخست آنکه مقدماتی که برای نظریه خود پی ریزی کرده است، در برخی ابعاد و اجزاء با یکدیگر سازگاری ندارند؛ دوم آنکه مبانی دیدگاه وی با برخی از ضروریات دین منافات دارد؛ سوم آنکه وی برخی از مفاهیم کلیدی نظریه خود را تبیین نکرده است؛ و چهارم آنکه شواهد نظریه اش از بُعد کمّی و کیفی ناتمام است.
سقوط حد سرقت در صورت نبود عضو متعلق قطع در فقه شیعه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
73 - 100
حوزههای تخصصی:
یکی از مجازات ها در حد سرقت، قطع عضو است. از موضوعات مهم در این زمینه، چگونگی اجرای مجازات سارقانی خواهد بود که دارای محل اقامه حد نیستند. پرسش بنیادین این است که آیا در صورت نبود عضو متعلق قطع، حد سرقت منتفی خواهد شد؟ گروهی از فقیهان، به قطع عضو دیگر گرایش پیدا کرده اند؛ البته در این مسئله که چه عضوی باید قطع شود، دیدگاه ها گوناگون است. در مقابل، بیشتر فقیهان چنین دیدگاهی را نپذیرفته اند و به طور مفصل به آنها پاسخ گفته اند. از دید این گروه، با انتفای موضوع حکم، خود حکم نیز منتفی می شود و مجازات حد (قطع) در چنین مسئله ای ساقط خواهد بود و به عضو دیگر انتقال نمی یابد. در نوشتار پیش رو تلاش شده است که دیدگاه های فقیهان و مبانی آنها درباره این مسئله واکاویده و ارزیابی شوند. نخست فرضی بررسی خواهد شد که سارق در هنگام سرقت، دارای عضو متعلق قطع است، ولی پس از سرقت و پیش از اقامه حد، فاقد این عضو می شود و سپس به فرضی که سارق در هنگام سرقت، فاقد عضو متعلق قطع است، پرداخته خواهد شد؛ تا از این رهگذر قضاوت صحیحی میان آرای مختلف فقیهان ارائه شود و در پایان قانون ها در این زمینه، مطرح و پیشنهادهایی نیز ارائه شده است.
مطالعه ی تطبیقی طلاق در فرهنگ جاهلیت و قرآن با تکیه بر بسترهای معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت نظام فکری رایج مردم جاهلی درباره ی مسائل زنان، زمینه ای برای درک و فهم بهتر قوانین و احکام مربوط به زنان در اسلام فراهم می کند. مسئله ی « طلاق » از جمله مباحثی است که بین فرهنگ جاهلی و اسلام تفاوت های باینی داشته و قرآن با رویکرد تحول گرا و اصلاحی در این خصوص، در جامعه بشریت نقش اساسی ایفا کرده است؛ اصلی ترین وجوه افتراق « طلاق » آسان و ساده انگاری آن در میان عرب جاهلی بود؛ این مسئله بر گرفته از بستر معرفتی فرهنگ جاهلیت نسبت به حقوق زن و تضعیف آن در امر « طلاق » است. در عصر جاهلیت « طلاق » بدون هیچ مقدمات و شرایط و لواحقی (جز رضایت مرد) به وقوع پیوسته و هدف از آن انتقام جویی یا تنبیه زن یا قبیله ی وی بود. در حالی که اسلام برخی از انواع « طلاق » از جمله: ایلاء، ظهار و عضل را لغو و بعضی دیگر از جمله: طلاق رجعی، خلع، مبارات و بائن را تعدیل نمود. زن پس از « طلاق » به دلیل تعصب افراطی مرد، حق ازدواج با مرد دیگر (حتی بعد از عده) را نداشت؛ عدم محدودیت « طلاق » و نیز غیر کلامی بودن آن ابزاری در دست مرد به منزله ی آزار زن بود. عده ی « طلاق » در زمان جاهلیت، در منابع تفسیری و تاریخی از جمله مباحث مورد تناقض است ؛ در حالی که با استنادات قرآنی و روایی در اسلام این امر مورد تاکید قرار گرفته و طبق دیدگاه مفسران مراد از « ثَلا ثَهَ قُرُوء » در آیه ی قرآن، دلالت بر سه بار پاک شدن از حیض، به منظور اتمام دوره ی عده است. لذا هدف اسلام در مسئله ی « طلاق » ارائه ی الگوی مطلوب انسانیت و تکریم مقام زن است . گردآوری اطلاعات در این مقاله کتابخانه ای (از طریق مراجعه به کتب تاریخی و شعری عرب جاهلی و کتب تفسیری) و پردازش آن ها به روش مقارنه ای و تحلیلی است.
مبانی قرآنی و روایی قاعده فقهی احترام خون مسلمان
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
131 - 156
حوزههای تخصصی:
برخی احکام شرعی از فراگیری برخوردارند و می توان بسیاری از احکام شرعی دیگر را تحت پوشش آنها قرار داد. چنین احکام کلانی به قاعده فقهی مشهورند؛ البته برخی قواعد فقهی نیز در میزان شمول و موضوع و مستند و اعتبار بر برخی دیگر برتری دارند؛ قاعده احترام خون مسلمان یکی از قواعدی است که در فقه جزایی کاربرد فراوان دارد. با آنکه این قاعده به صورت پراکنده در مسائل مختلف فقهی با عبارت های مختلف مورد استناد فقها قرار گرفته، اما در هیچ یک از کتاب های قواعد فقه به صورت مستقل از آن سخن به میان نیامده است؛ پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی در صدد تبیین مبانی قرآنی و روایی این قاعده و جایگاه آن در فقه است. مستندات این قاعده فقهی اعم از آیات و روایات کاملاً حجیت این قاعده را می رسانند.
مقایسه رابطه نفس و بدن از دید رفتارگرایی فلسفی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
31 - 44
حوزههای تخصصی:
بحث از رابطه نفس و بدن همواره از مسائل چالش برانگیز بوده است. مهمترین مشکل در این بحث، چگونگی رابطه نفس «بمثابه وجودی مجرد» با بدن «بمثابه وجودی مادی» است. بسیاری از اندیشمندان برای پاسخ به این مسئله، نظریاتی ارائه کرده اند. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی و مقایسه دیدگاه رفتارگرایی که یکی از نظریات مهم در فلسفه» ذهن است با دیدگاه ملاصدرا بعنوان برجسته ترین فیلسوف اسلامی، پرداخته شده است. نتیجه اینست که هم رفتارگرایان و هم ملاصدرا در شمار یگانه انگاران نفس (ذهن) و بدن جای دارند، با این تفاوت که از نظر رفتارگرایان، نف س و ح الات نف سانی چیزی جز رفت ار بیرون ی ان سان نیست؛ در واقع، در این رویکرد تجرد نفس و حالات غیرمادی آن انکار میشود. اما ملاصدرا با استفاده از مبانی خاص خود، از جمله حرکت جوهری اشتدادی و جسمانیهالحدوث بودن نفس، رابطه نفس و بدن را از نوع ترکیب اتحادی میداند. در نگاه او، نفس در عین اینکه جوهری واحد است، بدلیل اشتمال بر مراتب گوناگون، هم از مرتبه مادیت و جسمانیت و هم از مراتب تجرد اعم از تجرد مثالی و عقلی برخوردار است. بعبارت دیگر، یک حقیقت واحد متصل است که در مراتب پایین، بدن و در مراتب بالا، نفس است.
حق بیمار بر محرمانگی اطلاعات پزشکی و گستره آن از منظر امامیه و اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول بنیادین در درمان، دریافت اطلاعات صحیح و کامل از بیمار است و این فرایند نیز تنها در سایه اعتماد بیمار به کادر درمان رخ می دهد. از این رو، رازپوشی و حفظ اسرار بیماران در نظام سلامت از جایگاه ویژه ای برخوردار است، همان گونه که متون به جای مانده در این زمینه گواه قدمت دیرینه آن است. در این میان، یکی از عوامل تحول ساز در زمینه نهادینه کردن لزوم حفظ اسرار بیماران، نگرش «حق مدارانه» به امر محرمانگی مدارک پزشکی است؛ زیرا از سویی در سایه این «حق» می توان نوعی ضمانت اجرایی را به تصویر کشید و از سوی دیگر تعیین گستره این حق گامی اساسی در ارتقاء امنیت سلامت فرد و جامعه است، زیرا گاهی اقتضای برخی از مصالح، نوعی الزام به افشاگری است که نتیجه آن تزاحم میان حق بر محرمانگی اطلاعات با حق بر افشای اطلاعات بیمار است. بر این اساس هدف این نوشتار، اثبات «حق بیمار بر رازداری و تبیین گستره آن» است. بنابراین، سؤال مطرح آن است که در تعالیم دینی، از چه مؤلفه هایی می توان برای الزام آوری به عنوان یک «حق» در راستای حفظ یا افشای اطلاعات بیمار بهره برد. نتایج نوشتار حاضر که با تکیه بر گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و روش توصیفی - تحلیلی سامان یافته است، نشان می دهد که محرمانه قلمداد شدن مدارک پزشکی به عنوان یک حق برای بیمار ثابت است، اما در شرایطی که رازداری سلامت بیمار، اطرافیان و یا جامعه را با مخاطره مواجه سازد، پزشک ملزم به رازداری نبوده، بلکه در برخی موارد موظف به اطلاع رسانی است.
ضمان قهری صدور چک بین بانکی بلاوجه و طرق اعاده خسارات از منظر فقهی _ حقوقی
منبع:
رسائل سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
7 - 29
حوزههای تخصصی:
امروزه با وجود سامانه هایی همچون «ساتنا» و «پایا» برای تراکنش های بین بانکی، همچون گذشته، از «چک رمزدار بین بانکی» استفاده نمی شود؛ با وجود این، این چک ها به دلیل کوتاه بودن زمان انتقال وجه توسط آن ها، همچنان مورد اقبال مشتریان بانکی بوده و از سوی دیگر، ابزار مناسبی نیز برای بزهکاران بانکی قرار داده است تا در کوتاه ترین زمان ممکن، اقدام به انتقال وجه نامشروع نمایند؛ لذا بررسی ابعاد فقهی و حقوقی این چک ها، موضوع با اهمیتی است که این پژوهش، به یکی از این ابعاد، یعنی بررسی ضمان قهری ناشی از صدور چک بین بانکی بالوجه و طرق اعاده خسارات ناشی از آن، میپردازد.پژوهش حاضر در گام نخست، به تحلیل ماهیت چک بین بانکی میپردازد که با توجه به دیدگاه فقها و متون قانونی دو نظریه در خصوص ماهیت چک بین بانکی به دست آمده است که عبارتند از: «سند دین در ذمه بودن چک» و «اعتبار مالی داشتن آن». از آنجا که قانونگذار در این خصوص، نظر روشنی ارائه نکرده است، با استفاده از برخی قرائن، نظریه اول صحیح به نظر می رسد. در گام دوم، با توجه به ماهیت چک مذکور، ضمان افراد مختلف دخیل در صدور چک، بررسی می گردد که بر اساس نظریه «سند دین در ذمه بودن بودن» چک بین بانکی، مسئولیت آن بر عهده «متقاضی چک مذکور» و «اشخاص ثالث معامله کننده با دارنده پول غصبی» است و بر اساس نظریه «اعتبار مالی دانستن» چک، علاوه بر افراد ذکرشده، «متصدی بانک صادرکننده چک» نیز ضامن خواهد بود. در نهایت، این پژوهش به بیان شیوه های اعاده حق و جبران خسارات این بحث می پردازد که طبق نتیجه آن، مالباخته، علاوه بر دریافت عین مال خود از ذوالید و در صورت تلف شدن آن، بدل یا مثل آن از همه غاصبین یا هر یک از آنها، میتواند عوض منافع را نیز از غصب کنندگان دریافت نماید.