فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۰۱ تا ۵٬۳۲۰ مورد از کل ۸۰٬۴۷۹ مورد.
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
33 - 62
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم اخلاقی که پیشینه آن به یونان باستان بازمی گردد این است که معرفت اخلاقی مستقل از فرمان خداست یا وابسته به آن. برخی مانند معتزله و امامیه معتقدند عقل توانایی فهم دست کم بسیاری از ارزش های اخلاقی را دارد و معرفت اخلاقی، عقلی و مستقل از خداست و از این جهت بر دین تقّدم دارد و حتی اثبات وجود خدا و نبوت عامه تنها با فهم برخی از ارزش های اخلاقی از طریق عقل امکان پذیر است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و بازخوانی و تحلیل آیات اخلاقی قرآن، به دنبال پاسخگویی به این سوال است که با وجود فهم گزاره های اخلاقی از سوی عقل، کارکرد گزاره های اخلاقی قرآن چیست؟ نتابج نشان از آن دارد که مقصود اصلی قرآن کریم تربیت اخلاقی و پذیرش و استناد به دانسته های اخلاقی پیشین آدمی است نه معرفت بخشی. بر این مدعا می توان شواهد مختلفی از جمله: وفای به عهد، شکر منعم، الگوگرایی در توصیههای اخلاقی، و نیز استفاده از زبان وعظ به جای درس و بحث، اقامه کرد.
بررسی حسن و قبح ذاتی افعال در مقام ثبوت از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
191 - 214
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین قواعد علم کلام که زیربنای بسیاری از قواعد و مسائل این علم می باشد، قاعده «حسن و قبح» است. پذیرش یا عدم پذیرش این قاعده تاثیر بسزایی در نگرش ما به جهان هستی، خداشناسی و دیگر مسائل مهم کلامی دارد. در این نوشتار تلاش می شود با روش تحلیلی، توصیفی و کتابخانه ای، تنها حسن و قبح ذاتی افعال(مقام ثبوت) را از منظر قرآن کریم بررسی کرده و به آیاتی پرداخته شود که در مقام ثبوت به خود قاعده یا مضمون آن اشاره دارند و تا به حال در کتب کلامی و مقالات منتشر شده مورد تحلیل قرار نگرفته اند. نتیجه پژوهش نشان می دهد در قرآن کریم آیه ای که به صراحت بر قاعده دلالت کند یافت نمی شود، اما به صورت ضمنی در دو مقام تکوین و تشریع به آن پرداخته است. در مقام تکوین هدف و غرض خود از خلقت و در مقام تشریع نیز غرض و هدف خود از تشریع احکام را بیان کرده که با دلالت التزامی می تواند دال بر قاعده حسن و قبح ذاتی افعال باشد.
بازخوانی و تحلیل شاخصه ها و پیامدهای حیات دینی پادشاهان ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۳۱۱
81 - 89
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم با تأکید بر جزیره العرب، بر حیات جاهلی در گستره جهان مقارن ظهور اسلام اشاره دارد. بالطبع این سؤال مطرح است که وضعیت ایران عصر ظهور اسلام چگونه بوده است؟ و سؤال دقیق تر این که وضعیت دینی پادشاهان به عنوان عنصر اصلی قدرت، در ایران مقارن ظهور اسلام به چه صورتی بوده است؟ ازاین رو متن پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تاریخی، به این سؤال پاسخ داده که شاخصه ها و پیامدهای حیات دینی پادشاهان ساسانی چیست؟ برون داد پژوهش مذکور بر شاخصه های نامعقول در حیات دینی پادشاهان ساسانی و پیامدهای منفی آن تأکید دارد. پژوهش پیش رو مبتنی بر شاخصه های چهارگانه: تعریف جایگاه خداگونه، تعریف جایگاه «جانشین منصوب خدا»، تنوع مذهبی، و رویکرد قهرآمیز نسبت به دیگر مذاهب است. شاخصه های مذکور به ایجاد انحراف بیشتر در دین زرتشت، ثروت اندوزی بزرگان زرتشتی، فاصله گیری مردم از معنویت و اکتفا به اعمال سخت و نامعقول، گسترش مسیحیت در ایران، و مهاجرت مردم منجر گردید. شرایط بیان شده در کنار دیگر موارد، وضعیت دشواری برای مردم ایران فراهم ساخته بود؛ ازاین رو با ورود اسلام به ایران، مردم به استقبال آن رفته و مسلمان شدند.
اهداف حکومت دینی براساس تعالیم اسلام شیعی و مسیحیت کاتولیک(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مهم حکومت ها در سازمان دهی جوامع و اداره مردم با جهت دهی افکار و اعمال آنان و ورود جدی دین به حوزه تعیین سرنوشت افراد، بررسی اهداف حکومت های دینی، ضروری است. در این میان اسلام و مسیحیت به عنوان دو دین زنده و دارای پیروان فراوان در جهان امروز، شایسته بررسی دقیق تری هستند. مقاله پیش رو با مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی _ تحلیلی به شناسایی و مقایسه اهداف حکومت های دینی _ اسلامی و مسیحی پرداخته و نتیجه می گیرد که به رغم وجود تفاوت هایی در مبانی و روش های این دو دین، شباهت های فراوانی در اهداف اصلی این دو حکومت دینی وجود دارد. براساس این بازنگری نو، اهداف اسلام در حکومت دینی عبارتند از: امنیت و عدالت اجتماعی، کمال انسان و تحقق حکومت خدا در زمین و اهداف مسیحیت در حکومت دین عبارتند از: امنیت و عدالت اجتماعی، رساندن جهان به کمال و تحقق حکومت خدا در زمین.
التحلیل اللسانی الإدراکی لسوره غافر، من منظور استعاره «فوق/تحت» الاتجاهیه للایکوف-جونسون
منبع:
نثرپژوهی عربی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
18 - 38
حوزههای تخصصی:
تعتبر المخططات الصوریه إحدى طرق فهم المعنى والمفاهیم المجرده فی المجال اللغوی، والتی تعتمد على الاستعاره المفاهیمیه؛ تتناول هذه المقاله البحث فی أحد الموضوعات المرکزیه فى علم اللغه الإدراکى، وهو الاستعاره الإدراکیه الاتجاهیه. یعتبر الاتجاه اللغوی للاستعاره الدلالیه، من الاتجاهات الحدیثه فی الدراسات اللغویه؛ حیث یضفی بإطاره التداولی الموسّع فی القرآن وجهاً مکانیاً علی المدلولات الانتزاعیه. إنّ هذه المقاله بصدد حلّ الشفره عن المدلولات المجرّده الانتزاعیه فی سوره غافر، علی بنیه مخطّط الحرکه الاتجاهی (فوق/تحت)، تحقیقاً لتحلیل أعمق للمعانی المتقابله فی السوره والمتضمنه فی مدلولات التوحید والکفر والشرک. ومن هذا المنطلق، تمّ تحدید البؤر الاستعاریه فی سوره غافر المتجلیه فی مفردات «تنزیل، یلقی، حاق، دحض، علی، دون، العلیّ، رفیع، السماء» للبحث عن المفاهیم الدینیه المجرده التی یتم تصورها معها. تشیر نتائج هذا البحث الوصفی- التحلیلی، أنّ المفاهیم المجرده تقع فوق خط عمودی علی أساس خطاطه القدره وأنّ استعاره «القدره تُتصوَّر فوق» الاتجاهیه أکثر الاستعارات توظیفاً فی سوره غافر، مرکّزاً علی مخطّط القدره. وبالأحری؛ فإنّ «الله» تمّ تصویره فی هذه السوره فی العلو، بصفته القدره المطلقه التامه ومصدر البرکات المادیه والمعنویه، وفی المقابل فإنّ مدلولات انتزاعیه کالضعف والأقل والأسوأ هی فی الأسفل؛ ومن خلال هذا، رُسِم ما سوی الله فی موقف الضعف فی الأسفل، ولیس للإنسان إلا السیر إلی الأعلی إذا شاء تحقیق الخیر ونیل الفلاح والخلاص من عذاب الله وسخطه؛ فإنّ «القدره، کلّها فوق».
روش فهم و تبیین روایات در دو شرح عقل گرا و نقل گرای ملاصدرا و مجلسی بر کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
111 - 140
حوزههای تخصصی:
هریک از شارحان حدیث با رویکرد خاصی به تبیین روایات پرداخته اند. از این میان می توان به دو رویکرد عقل گرایی فلسفی و نقل گرایی اشاره کرد. برای شناخت بهتر تأثیر این دو رویکرد در روش فهم و تبیین روایات، لازم است که آن ها را مورد مطالعه قرار داد. برای این منظور در این پژوهش با روش مقایسه ای، به مطالعه موردی شروح دو اندیشمند تأثیرگذار عصر صفوی (ملاصدرا و محمدباقر مجلسی) بر کتاب کافی پرداخته شده است. نتیجه اینکه گاهی نگرش منطقی و فلسفی ملاصدرا در تبیین معنای لغات تأثیرگذار بوده است. همچنین در مواردی که بحث صرفی به اختلاف در معنا منجر می شده، مجلسی به آن موارد، بیشتر توجه نشان داده است. در مباحث نحوی نیز به نظر می رسد هرچند ملاصدرا به این مباحث توجه دارد، اهتمام مجلسی به این مباحث بیشتر است. در استناد به روایات، منبع روایت برای ملاصدرا اهمیت خاصی ندارد، ولی برای مجلسی دارای اهمیت است. برخلاف ملاصدرا، مجلسی در شرح بخش اصول کافی ، بسیار از دیگر شروح کافی بهره برده و تکیه وی بر آن ها به نحو شگرف آوری بسیار است. مجلسی هرچند در برخی موارد درخصوص فلسفه و تصوف موضع گیری منفی از خود نشان داده، گاهی در شرح خود، به نقل اقوال فلاسفه و عرفا پرداخته است.
تحلیل انتقادی راهکارهای برون رفت از تعارض روایات تأویلی قصه آدم علیه السلام با ظاهر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
108 - 131
حوزههای تخصصی:
برخی احادیث منقول از امامان معصوم(ع) در ذیل آیات قصه آدم(ع) ناظر بر تأویل آیات هست که این تأویلات در نگاه نخست، بامعنای ظاهری الفاظ آیه معارض به نظر می رسد.این پژوهش راهکارهای برون رفت از این تعارض بدوی را از میان رویکردهای مختلف تفسیری استخراج نموده است. و با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی این راهکارها را بررسی کرده و به این نتایج دست یافته است که 1) راهکار دیدگاه بطنی نگری به دلیل صرف نظر کردن از ظاهر قرآن و استناد بی ضابطه به روایات تأویلی نمی تواند گزینه مناسبی برای این برون رفت باشد.2) راهکار نماد انگاری هم الفاظ قرآن را پوسته ای برای معنای تأویلی در روایت در نظر می گیرد که علاوه بر اینکه واقعیت قصه را نفی می کند به دلیل اصالت دادن به تأویل وارده در روایت به اعتبار سنجی روایات از طریق مطابقت با ظاهر قرآن کمکی نمی کند ولی3) با استفاده از روش جری و تطبیق و بهره گیری از قاعده تطبیق مفهوم بر مصادیق متعدد؛ در روایات تأویلی اسماء تعلیمی، کلمات القائی، عهد آدم (ع)، شجره ممنوعه و هدایت امکان رفع تعارض وجود دارد و روایت نمایان شدن ابلیس به شکل مار از اسرائیلیاتی است که از تورات وارد کتاب های تفسیری ما گشته است.
غرض شناسی انواع تقدیم و تأخیر قرآنی در آینه تفسیر جوامع الجامع
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
55 - 79
حوزههای تخصصی:
تقدیم و تأخیر از جمله اسلوب های برجسته و تأثیرگذار در ساختار بلاغی قرآن کریم است. این پژوهش با هدف بررسی دیدگاه علامه طبرسی در تفسیر جوامع الجامع درباره تقدیم و تأخیر های قرآنی انجام شده است. اهمیت این تحقیق به دلیل ارزش ادبی تفسیر جوامع الجامع و تأثیرپذیری آن از تفسیر کشاف زمخشری می باشد که از جنبه های بلاغی و ادبی مورد توجه قرار گرفته است. سؤال اصلی تحقیق این است که علامه طبرسی چگونه تقدیم و تأخیر های قرآنی را تفسیر و دسته بندی می کند؟ فرضیه تحقیق بر این مبنا استوار است که تقدیم و تأخیر از دیدگاه طبرسی به دو نوع طبیعی و غیرطبیعی تقسیم می شود. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و با مطالعه کتابخانه ای است که به بررسی تفصیلی آیات مربوط به تقدیم و تأخیر پرداخته است. نتایج نشان می دهد که تقدیم و تأخیر طبیعی شامل مواردی است که ساختار نحوی جمله دست نخورده باقی می ماند و عناصر در جایگاه اصلی خود قرار دارند، در حالی که تقدیم و تأخیر غیرطبیعی به مواردی اشاره دارد که جای عناصر تغییر یافته و ترتیب نحوی متفاوت از ساختار رایج است. اقسام تقدیم و تأخیر غیرطبیعی شامل تقدیم خبر، مفعول، ظرف و جار و مجرور، و حال می باشد. نتیجه اصلی این پژوهش نشان می دهد که تقدیم و تأخیر طبیعی غرض اختصاص و غیرطبیعی غرض اهتمام را دنبال می کند.
بررسی تحلیلی علل رفتاری صبر حضرت زهرا (س) هنگام مصیبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۳۱۲
47 - 53
حوزههای تخصصی:
صبر در ادبیات مقاومت جایگاه والایی دارد. معارف اسلامی نیز سرشار از دعوت به سوی اقسام صبر، ازجمله صبر هنگام مصیبت است. در این مقاله با بهره گیری از سیره حضرت زهرا (س) که الگویی کامل برای جهانیان است، به علل رفتاری صبر ایشان هنگام مصیبت پرداخته می شود؛ عللی که بی تردید نقشه راه تقویت پایداری هنگام مصیبت را پیش روی رهروان آن حضرت ترسیم خواهد کرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، به دنبال استخراج این علل است. با تأمل در زندگی حضرت زهرا(س) علل رفتاری مزبور را می توان بدین شرح طبقه بندی کرد: رفتارهای جوانحی از قبیل: اراده قوی، تقوا، تدبر در داستان های پیامبران الهی(ص) و رفتارهای جوارحی از قبیل: تمسک به قرآن و پیروی از شرع و عقل، عبادت، عادت دادن نفس به صبر، تربیت صحیح و امداد الهی. امید آنکه بتوان با بهره گیری از سیره این بانوی معصوم، صراط مستقیم را طی کرد و به قرب الهی رسید.
تبرج از منظر قرآن و اسلام و راهکارهایی تربیتی جهت مقابله و کنترل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۳۱۲
67 - 74
حوزههای تخصصی:
تبرج از نمادها و شاخصه های جاهلیت اولی یا پیش از اسلام است که امروزه در دنیای مدرن از نماد ها و نمایندگان اصلی جاهلیت جدید به شمار می آید. قرآن کریم در آیاتی به این معضل اجتماعی و حرمت آن اشاره کرده است. با توجه به رشد سریع و همه جانبه معضل تبرج در میان جوانان و عدم بصیرت و آگاهی طیف وسیعی از آنان در این باب، لازم می آید اقدامات بیشتری جهت مقابله و مبارزه با این آفت اجتماعی توسط مدارس و سایر دستگاه های تربیتی انجام پذیرد؛ چراکه یقیناً پس از خانواده مهم ترین نهاد شکل گیری شخصیت افراد، مدرسه است. هدف این پژوهش، بررسی معضل اجتماعی تبرج از دیدگاه قرآن و اسلام و تحلیل و شناسایی نقش مدارس و سیستم تربیتی در هدایت و کنترل این معضل اجتماعی است. دستاورد این تحقیق بیان می دارد که مدارس باید بیش از پیش به نقش های تربیتی خود در تمامی زمینه ها بخصوص حجاب و عفاف بپردازند. متأسفانه شاهدیم که برخی از مدارس تنها به جنبه های آموزشی می پردازند و اولویت تعلیم و آموزش را بر تربیت مقدم ساخته اند. این مطالعه با استفاد از منابع کتابخانه اى و با روش توصیفى تحلیلی انجام شده است.
استخراج مسئلۀ عوض الهی در آلام از دعای پانزدهم صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
81 - 98
حوزههای تخصصی:
گاه انسان با بیماری یا رنج هایی مواجه می شود که خود او و اختیارش در آن دخیل نیست و مستقیم از جانب خداوند به او رسیده است. در این گونه موارد، که از آنها به آلام ابتدایی تعبیر می شود، از جانب خداوند آیا می بایست جبرانی برای این فرد صورت پذیرد؟ متکلمان اسلامی، در مبحث عوض به این موضوع پرداخته اند. نوشتار حاضر نخست با روش تحلیلی و تطبیقی ضمن تعریف عوض از دیدگاه برخی متکلمان شیعی و معتزلی، شرایط، حدود و اوصاف آن را بیان نمود. و در نهایت با توجه به نظرات کسانی که مسئله عوض الهی را قبول دارند، به بررسی فراز های دعای پانزدهم صحیفه سجادیه پرداخته و ثابت کرده است که حضرت سجاد علیه السلام نیز در قالب دعا و مناجات، عوض الهی را مطرح نموده اند.
واکاوی مناسبت سعادت و سیاست در فلسفه سیاسی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین چیستی و راه نیل به «سعادت» به عنوان ایده ای اساسی در زندگی انسان و «سیاست» به عنوان جامع اعتبارات قدرت بنیاد بعدالاجتماعی، همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده و صدرالمتألهین نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که رابطه سعادت و سیاست در ضمن فهم معنای آن ها نزد ملاصدرا چگونه است؟ در فرایند پاسخ به این سؤال، مقاله به سعادت و مساوقت آن با وجود، خیر و سلامت از نظر ملاصدرا می پردازد و اهمیت کمال عقل نظری و عملی را در تحقق سعادت بیان می کند. صدرا از سعادات متفاضل و ملائمت آن ها با مرتبت انسان ها و توان ادراکیشان سخن می گوید و در نهایت نیز به سعادت قصوی التفات دارد. سیاستی که او به اجمال طرح می کند نیز بخشی از قوس صعود نفس و صیرورت سعادتمندانه اش با دو بال عقل نظری و عقل عملی است که رهنمون بیت الله المحرم می شود. حضور اجتماعی انسان شرط تکامل و نیل به سعادت عنوان شده و اساسا معاش، معبر معاد شناخته می شود. پس در مقام دستاورد مقاله می توان به وضوح، «برهم کنش دوسویه سعادت و سیاست» را مورد اذعان قرار داد. در واقع هم تمام توجه صدرا در ترسیم ابعاد سیاست مطلوبش، مصروف تأمین سعادت برای اهالی مدینه فاضله می گردد تا در سایه انسان کامل، غایت نهایی که فناء فی الله است حاصل شود و هم تحصیل سعادت جز از مسیر یک سیاست متعالیه به دست نمی آید. این مقاله، با رویکردی بنیادین در پژوهش و روشی متخذ از روش تفسیری رئالیستی که با حفظ تفاوت هایی در هستی شناسی معنا و معرفت شناسی آن به هرمنوتیک هرش نزدیک است، معنای لفظی سعادت و سیاست را در ژانر فلسفی اصاله الوجودی واکاویده است.
نقش فطرت در معرفت بخشی از دیدگاه دکارت و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
249 - 271
حوزههای تخصصی:
وجود فطرت در انسان و نقش آن در معرفت بخشی و رفتاری مورد گفتگو قرار گرفته است. برخی دانشمندان وجود آن را مسلم گرفته و درباره گستره و چگونگی آن سخن گفته اند در برابر برخی به انکار آن پرداخته اند. در میان دانشمندان اسلامی وجود فطرت تقریباً قطعی تلقی شده است و سخن به سوی حوزه نفوذ و چگونگی تاثیرگذاری آن نشانه رفته است. در میان دانشمندان غربی دکارت بر جایگاه و نقش مفاهیم فطری در معرفت بخشی و گستره آن تاکید تام دارد. در یک مقایسه اجمالی میان آنچه این دو فیلسوف گفته اند به تفاوت ها و احیاناً اشتراکات آنها پی می بریم. از نگاه دکارت انسان وجود خداوند و انسان و طبیعت را به گونه ای روشن و متمایز که ویژگی مفاهیم فطری است درک می کند. از نظر آیت الله جوادی نیزفطرت انسان وجود خداوند و صفاتش همچون توحید و نبوت و معاد و به طور کلی اصول اعتقادی و اخلاقی و حتی رفتاری را می شناسد. به هر دو فیلسوف اعتراض شده که ما این مفاهیم فطری را در آغاز حیات خویش نمی یابیم. جوادی با پذیرش فقدان مفاهیم فطری در آغاز آفرینش انسان این نوع معرفت را بر اساس وجود فطرت و نفس مجرد انسان به گونه شهودی می دانند اما دکارت بدون تاکید بر معرفت شهودی و صرفا یاد کردن از شهود عقلی این مفاهیم فطری را در آغاز آفرینش انسان موجود می دانند ولی به صورت نهفته که با پیدایش زمینه ظهور آشکار شده و عقل آنها را کشف می کند.
بازخوانی انتقادی دیدگاه قیصری درباره ماهیت زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اختلافی در باب زمان، حقیقت و ماهیت آن است. مشهور فلاسفه مسلمان به تبع ارسطو، زمان را از مقوله کمّ می دانند و عدمِ قرار را به عنوان ذاتی زمان برمی شمارند. قیصری در رساله ای با عنوان نهایه البیان فی درایه الزمان با این رأی مخالفت می کند و بعد از نقل اقوال مختلف در این باب و نقد آنها، به تبیین دیدگاه خود می پردازد. قیصری زمان را به «بقای وجود» یا «مقدار بقای وجود» تفسیر می کند و آن را حقیقتی عرضی که لازمه ذات حق تعالی و متأخر از وجود اوست، معرفی می نماید که در عینِ معیتِ وجودی با حقایق عالم، بر همه آنها، تقدم ذاتی دارد. در این نوشتار که به شیوه کتابخانه ای در جمع آوری مطالب و با روش توصیف و تحلیل عقلانی داده ها به نگارش درآمده، ضمن تبیین دیدگاه قیصری و تأیید آن، نظر مشهور ارسطوییان مبنی بر اینکه زمان کم متصل غیرقارّ است، پذیرفته می شود و براساس مبانی قویم فلسفی و عرفانی، عدم تنافی این دو نظریه با یکدیگر تبیین می گردد و در تأیید این ادعا، به کلماتی از بیانات صدرالمتألهین استناد می شود.
آسیب شناسی عملکرد ایران در مواجهه با جریانات نوسلفی در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افق تمدنی انقلاب اسلامی و به تبع آن ضرورت تعیین جایگاه کنشگران اسلام گرا در میان عناصر تمدن، آرمان وحدت اسلامی و نقش آفرینی ایران به شکل یک دولت انقلابی که به طبع به ارجحیت جنبش های دینی بر دولت های محافظه کار می انجامد، ایجاب می کند که جریانات اسلام گرا به شیوه عام و اسلام گرایان سیاسی به شکل خاص در هدف گذاری های سیاسی و امنیتی و راهبردهای کلان نظام جایگاه ویژه ای داشته باشند. در این پژوهش می خواهیم با درنظرگرفتن این الزام به آسیب شناسی عملکرد ایران در مواجهه با یکی از اثرگذارترین و پربسامدترین جنبش های معاصر اسلام گرای سنی یعنی «جنبش نوسلفیه» بپردازیم. با این هدف و با کاربست رویکرد توضیحی تبیینی، تعامل و تعارضات جریانات نوسلفی و نهضت انقلابی شیعی در ایران در سه دوره تاریخی (پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پس از شکل گیری نظام اسلامی تا تحولات عربی در سال ۲۰۱۱ و پس از آن) و در قالب سه سطح کنشگری (جنبش جنبش، جنبش دولت و دولت دولت) را بررسی می کنیم. در پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از منظر کارکردی چه عواملی موجب واگرایی ایران با جریانات نوسلفی شده است؟ فرضیه پژوهش این است که شناخت ناکافی و یکسان انگاری بین جریانات سلفی در قالب وهابیگری، محو تدریجی رگه های کنشگری نهضتی در میان نخبگان فکری و ابزاری دستگاه سیاست خارجی ایران، ارجحیت ارتباط با جریانات اسلام گرای سکولار و صوفی به جای اسلام گرایان سیاسی و عدم تلاش برای برقراری گفت وگوهای راهبردی و تعامل انتقادی فعال با جنبش های نوسلفی، سبب واگرایی ایران با جریان های مورد نظر را فراهم کرده است.
نگاهی به ساختار معنایی «تکبّر» در فرهنگ ثقلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکبر در کتب لغوی و اخلاقی غالبا خودبزرگ بینی و خود برتر بینی معنا شده است. از سویی مطالعه آیات و روایات، این مطلب را قویا نشان می دهد که در کاربرد «کبر» و کلمات هم خانواده آن، زیر بار حق نرفتن، گردن کشی در برابر حق یا حق گریزی، به منزله ریشه و عامل خودبزرگ بینی و خود برتر بینی مورد تأکید فراوان قرار گرفته تا جایی که در موارد متعددی اساسا کبر و تکبر، معادل حق گریزی و امثال آن دانسته شده است. در روایات به مواردی برمی خوریم که (با پررنگ کردن ریشه کبر) مراد از تکبر صرفا حق گریزی هایی، مانند سرباز زدن از ولایت و انکار معرفت حجت های الاهی دانسته شده است. همچنین در مواردی که روایات، کبر را با تعابیری نظیر «ام العیوب» و «اعظم الذنوب» توصیف کرده و عقابهای شدیدی برای آن بر شمرده اند، تأکید بر حق گریزی است. حاصل این بررسی، توجه بیش از پیش به موضوع «حق پذیری» و «تسلیم در برابر حق» به عنوان مؤلفه مهم «ایمان» و «دین داری» است که حاوی پیام مهم و تأثیرگذاری در رویکرد ما به مفاهیم و ارزش های دینی خواهد بود.
De-Militarization of Language in Arabic Grammar Books and its Impact on Human Life(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۰, Issue ۳۳, Winter ۲۰۲۳
219 - 239
حوزههای تخصصی:
SUBJECT AND OBJECTIVES : Sibawayh, a leading grammarian in 8th Century used first time violent words and phrases such as “Izhaba, waqtala and wazrib” meaning “Go, and killed and hit”, and “Yazhabu, Yazribu, Yaqtilu and Yuzrib” meaning “He is going, hitting, killing and being hit” in his book “Al-Kitaab”. Since then, these types of words and phrases are being used in almost all the books of Arabic grammar. This article examines the concept and roots of militarization of textbooks and the effects of these words and phrases on human life and society. METHOD AND FINDING : In this research, content analysis has been used to quantify and analyze the presence of specific words and phrases used in Arabic grammar books, based on the psychology of words and human behavior. The words being used in our daily communication shapes human aura which has radiations that effects on emotional and physical state. A word, phrases and sentences carry not only meaning; but psychological effects, responsible to develop human Aura that influence human brain and personality. CONCLUSION : These words and phrases effect on human brain which leads people towards anxiety and irritability, consequently reduce human cooperation and collaboration in a significant manner. The nature of human thoughts depends on the words and phrases being used or heard and finally develop human aura that creates positive and negative energy in human. This research confirms adverse impact of negatives words and phrases on human life.
بررسی فقهی و حقوقی نکات مثبت و منفی اعطای امتیاز به ایثارگران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مسئله اعطای امتیاز به ایثارگران محترم از جمله مسائلی است که مبادی آن کمتر بررسی و از منظر فقه و حقوقی مغفول مانده است؛ لذا در پی سوال محوری این مسئله که مبادی اعطای امتیاز مادی و معنوی به ایثارگران، کدامند، با روش توصیفی – تحلیلی و با فحص در یافته های فقهی و حقوقی مبانی آن بررسی و تحلیل گشت. از اینرو در حوزه های دلایل قرآنی، قواعد فقهی و قواعد حقوقی مبادی آن معرفی شدند. دستاورد این بررسی ها شامل لزوم توجه به مجاهدین، قاعده الخراج بالضمان، الغنم بالغرم، ملازمه بین درک اموال و نمائات، در کنار مسئله مسئولیت دولت بر مبنای نفع ناشی از خطر، و استناد به لزوم عدم ظلم ، همچنین نظریه فراملی و مشترک استفاده از کهنه سربازان و تقدیر از آنان می تواند به عنوان مهمترین مبادی نظری اعطای امتیاز به ایثارگران محترم معرفی گردد. در وجه نوآوری این پژوهش با سایرین می توان بیان نمود که هیچ پژوهشی که به صورت کلی و جامع مبادی نظری اعطای امتیاز به ایثارگران را معرفی نموده باشد، بررسی نشده است و لذا پژوهش جاری در بررسی ها در اعتبار دهی به حقوق حقه ایثارگران گرانقدر حاصل شده است.
آموزه های اسلامی و جرم زدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به شماری از مبانی و مفاهیم فقهی و اسلامی می پردازد که به موجب آنها جرم زدایی مُجاز یا حتی ضروری می شود. تاکید آموزه های اسلامی بر مداخله کمینه در حقوق و آزادی های شهروندان و بویژه عدم دخالت در حریم خصوصی آنان، ضرورت توسعه خیر و فضیلت از راه هایی جز الزامات قهری و بیرونی، لزوم مشروعیت و مقبولیت نظام عدالت کیفری و ضرورت توجه به یافته های تجربی حاصل از جرم انگاری بویژه یافته هایی که بی فایده گی جرم انگاری را اثبات نماید از جمله بنیادهایی است که جرم زدایی در زمینه های غیرضرور را ایجاب می نماید. البته برابر مبانی اسلامی، جرم زدایی از برخی رفتارها زیر تاثیر ملاحظات عملی هرگز به معنای قُبح زدایی از اعمالی که شرعا ناروا قلمداد شده است نخواهد بود. آنچه برابر متون اسلامی قبیح قلمداد شده -خواه از جنس فعل باشد یا ترک فعل- قابل قبح زدایی نیست. اما از آن جا که جرم انگاری و جرم تابع مصالح و ملاحظات عملی متعددی است هر عملی هرچند قبیح ضرورتا جرم قلمداد نمی شود. به علاوه، مبارزه با پدیده های نابهنجار به جرم انگاری یا اصرار بر جرم نگاه داشتن یک رفتار نامطلوب منحصر نیست.
واکاوی روش پاسخ دهی ارتباطی قرآن با اصحاب شبهه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
145 - 172
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین وظایف علم کلام پاسخ به شبهات اعتقادی و تحکیم باورهای دینی جامعه است. پر بسامدترین مطالب قرآن نیز حاوی پاسخگویی نظری و عملی به شبهات است. قرآن کریم برای پاسخ دهی و رفع شبهه هیچ گاه به پاسخ دهی نظری بسنده نمی کند، بلکه افزون بر استفاده از عناصر حجّت، هماره ارتباطی فراتر از پاسخ نظری را نه تنها در رفتار، بلکه در کلام نیز سامان می دهد، تا علاوه بر تبیین مغالطه و خطای اصحاب شبهه، شبهه دفع و رفع گردد. پژوهش حاضر با هدف تبیین روش پاسخ دهی ارتباطی قرآن با اصحاب شبهه انجام شده است، تا علاوه بر استنتاج از آیات قرآن در جهت کشف انواع روش های ارتباطی قرآن با اصحاب شبهه ، الگویی عملی برای دفع و رفع شبهات ارائه گردد. روش پژوهش، توصیفى تحلیلى است، داده هاى تحقیق از طریق بررسى اسنادى، جمع آوری و با رویکرد کیفی تحلیل شده است. جامعه پژوهش متن قرآن بوده و سایر منابع ناظر به اهداف پژوهش، به عنوان مستندات توضیحی و تکمیلی مورد استفاده قرارگرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد نوع ارتباط قرآن با اصحاب شبهه ، گفتاری، رفتاری و مرکب از گفتار و رفتار است، که هر یک با مدل متناسب به اجرا درآمده است. گزینش نوع ارتباط نیز وابسته به سه مؤلفه مخاطب است؛ عناد، پرسشگری و هدایت پذیری و هدایت ناپذیری.