آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

علی رغم غلبه نگرش فلسفی در رویکردهای انتقادی به علوم انسانیِ مدرن که چندین دهه است در جهان اسلام و در ایران بسیار رایج شده است، همچنان فقدان رویکردهای قرآنی در تولید علوم انسانی قرآن بنیان احساس می شود. در این راستا به نظر می رسد که می توان از ظرفیت روش تفسیر موضوعی برای ورود قرآن کریم به ساحت علوم انسانی بهره جست. تفسیر موضوعی با توجه به درون یا برون قرآنی بودن موضوع آن، در نقد ساختار دانش مدرن و تحقیقات علوم و همچنین تولید علوم انسانی اسلامی، کارکردهای متعددی دارد. از تفسیر موضوعیِ درون قرآنی می توان در جهت «نقد مبناییِ» مبانی عام علوم انسانی  مبانی معرفت شناسی، ارزش شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی و همچنین ابتناء و پی ریزی علوم انسانی بر پایه مبانی به دست آمده از قرآن کریم بهره برد. از تفسیر موضوعی برون قرآنی  مانند رویکرد استنطاقی شهید صدر برای پاسخ دهی به مسئله های علوم انسانی استفاده می شود که این فرایند با چالش هایی از جمله پیچیدگی و چندتباری «موضوعِ» علوم انسانی مواجه است که در اصطلاحات مدرن این حوزه وجود دارد. برای حل این مسئله، در مواردی می توان به منظور فرایندشناسی تغییر مؤلفه های مفهوم مدرن از رویکرد «تاریخ انگاره» و همچنین از رویکرد «تحلیل موضوع» به مؤلفه های معنایی بهره جست و با تجزیه دقیق آن موضوع به چند مؤلفه نشان داد که مؤلفه ها لزوماً محصول عصر مدرن نیستند و می توان آن ها را در قرآن کریم پی جویی نمود. سپس از «ترکیب» نتایج به دست آمده بر اساس تفسیر موضوعی، به دیدگاه قرآن کریم نسبت به موضوع مدرن در حوزه مورد نظر دست یافت.

Measuring the Capacity of Thematic Exegesis in the Production of Islamic Humanities

The lack of Quranic approaches in the production of Quran-based humanities is still felt, despite the predominance of the philosophical approach in critical approaches to modern humanities, which has become very common in the Islamic world and in Iran for several decades. It seems that the capacity of the method of thematic exegesis (al-Tafsīr al-mawdū'ī, Arabic: التفسیر الموضوعیّ) in this regard, can be used to bring the Holy Quran into the field of humanities. Thematic exegesis, according to whether its subject is inside or outside the Qur'an, has several functions in criticizing the structure of modern knowledge and scientific research, as well as the production of Islamic humanities. It is possible to make use of thematic exegesis of the inside of the Holy Book of Quran in order to “fundamental criticism” of the general fundamentals of humanities -the fundamentals of epistemology, axiology, ontology and anthropology- and it is also possible to use thematic exegesis for constructing and producing foundation of humanities obtained from the Holy Quran. It is used by thematic interpretation exegesis of the outside of the Holy Book of Quran -such as Shahīd (martyr) Sadr’s interrogational approach- to answer the problems of humanities and this process faces challenges such as the complexity and multiplicity of the “subject” of the humanities that exist in modern terminology of this field. It can be used in order to solve this issue in some cases to know the process of the change of the components of the modern of the conceptual history’s approach and also by analyzing the issue into several components can be shown that the components are not necessarily a product of the modern era and can be followed up in the Holy Quran and can be found up in the Holy Quran. The perspective of the Holy Quran, after that, regarding the modern subject in the desired field by the “combining” of the results obtained based on the thematic interpretation.

تبلیغات