مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
کمیت
حوزه های تخصصی:
ابن سینا برای اولین بار در تاریخ منطق کمیت و کیفیت گزاره های شرطی را به تفصیل بحث نموده است و در قالب زبان طبیعی به تبیین چگونگی اعتبار کلیت جزئیت و نیز تعیین جایگاه ایجاب و سلب در گزاره های شرطی پرداخته است هر چند وی در این تحلیلها به نکات و دقایق متعددی دست یافته است اما منطق معمول و موجه شرطی ها را در هم آمیخته که به دلیل برخی مواضع متضاد در آن سیستم صوری معینی درباره شرطی از آن قابل استخراج نیست وی پایه گذار بحث قیاس اقترانی شرطی به شمار می آید و به نظر می رسد در صدد بوده است تا با مقایسه گزاره های شرطی با گزاره های حملی و وجوه شباهت آنها منطق شرطی را بر اساس منطق حملی استوار نماید
بازنگاهی معاصر به فلسفه ریاضیات هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوشش ما در این نوشتار به چند مهم خلاصه می شود. ابتدا تصویر نسبتا روشنی از فلسفه ریاضیات هگل که اندکی مهجور مانده، ارائه می کنیم؛ سپس جایگاه ریاضیات و میزان اهمیت آن را در نظام هگلی کندوکاو می کنیم و در نهایت قرائت های پنهان و آشکار عصر معاصر را مطرح و اندکی به فراخور داوری می کنیم.
بررسی، نقد و چند پیشنهاد در کمّیّت صامت ها، مصوّت ها و هجاهای عروض فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دستاوردهای عروض جدید، استفاده از واحد آوایی «هجا» به جای واحدهای «سبب»، «وتد» و «فاصله» است که در عروض قدیم مورد استفاده قرار می گرفت. «هجا» از دو واحد آوایی کوچک تر به نام های «صامت» و «مصوّت» تشکیل شده، براساس تعداد و نحوه ی ترکیب این واحدها در آن، به چند نوع تقسیم می شود.
با اندکی تأمّل در تقسیم بندی رایج هجاها و کمّیّت سنجی آن ها در عروض معاصر می توان به یافته های جدیدی دست یافت که گاهی با یافته های قبلی در تعارض است. قوانین ریاضی نیز که بنای عروض بر آن است، صحّت یافته های جدید را اثبات می کند. در مقاله ی حاضر ابتدا منابع معتبر مربوطه مورد مطالعه قرار گرفته، تعاریف و اصول به ظاهر قطعی واحدهای آوایی استخراج و بر اساس قوانین ریاضی، با یکدیگر مقایسه شده اند. در این تحقیق سعی شده است ضمن تعیین دقیق کمّیّت هجا ها و تقسیم بندی صحیح انواع آن، به سؤالات زیر نیز به صورتی استدلالی پاسخ داده شود:
1- آیا «صامت» ها نیز مثل «مصوّت»ها دارای امتداد هستند یا خیر؟ اگر دارای امتداد هستند این امتداد به چه میزان است وآیا امتداد «صامت» ها نیز مثل «مصوّت»ها متفاوت است؟
2- آیا فرض تساوی کمّیّت «یک هجای بلند» با کمّیّت «دو هجای کوتاه» صحیح است؟
3- آیا کمّیّت «هجای کشیده» با کمّیّت «یک هجای بلند و یک هجای کوتاه» یکسان است؟
شأن کیفیت در معماری اسلامی، با استناد به آراء ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطبان آثار معماری اسلامی به واسطه حضور در این مکان ها به کیفیتی اذعان می کنند که بی گمان عمق وجود آن ها را نشانه رفته است. اما اگر این تجربه عمیق درونی را که مختص بناهای اسلامی نیز نیست و در اغلب بناهای فرهنگ های سنتی یافت می شود، با نظریه پردازی های رایج در باب فهم معماری مقایسه نماییم کمتر سنخیتی پیدا می کنیم. بر این مبنا اهتمام این مقاله بر آن است که با استعانت از پشتوانه غنی عرفان اسلامی، نکات و ابهاماتی را که درباره مسئله کیفیت وجود دارد، تا حدی روشن نموده و نتایج آن را در حد بضاعت خود، در حوزه معماری جاری سازد. در این راستا با ابتنای بر آنچه از قلمرو اندیشه عارفان اسلامی مستفاد می شود، می توان گفت که یک اثر معماری نیز همچون کلیت پدیده های عالم اعم از مصنوع و طبیعی، زنده و ذومراتب بوده و بسطی طولی در نظام هستی دارد: از مرتبه ماهوی یا باطنی تا نمود بیرونی یا ظاهری. اما مبتنی بر قاعده سلسله مراتب وجودی در پدیده ها، زندگی ذاتی مکان های مختلف نسبی است. در این میان کیفیت و کمیت یک مکان نیز دو مؤلفه اساسی و تعین بخش مرتبه ظاهری آن هستند که میزان هستی ذاتی یک مکان، به آن ها نیز سریان پیدا می کند. نکته مهم تر آنکه در فهم عرفانی از میان دو وجه ظاهری مکان، کیفیات آن تقدم وجودی، مرتبه ای و معرفتی نسبت به کمیت آن داشته و در واقع نسبتی طولی با ذات مکان دارند. پس می توان استنباط نمود تأثیرگذاری عمیقی که به واسطه حضور در آثار معماری اسلامی رخ می دهد، در وهله اول به مناسبت ذات زنده این مکان هاست؛ که این میزان از زندگی از مجرای کیفیات چندسطحی مکان ها از سوی مخاطبان آن ها دریافت می شود.
کمیت قیاس شرطی نزد شمس الدین سمرقندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
113 - 134
حوزه های تخصصی:
شمس الدین سمرقندی که در بحث قیاس شرطی دیدگاهی نو در برابر ابن سینا پیش نهاده است، از 19 ضرب منتج سینوی 12 ضرب را نامعتبر می داند. در مقاله دیگری نشان داده ایم که اگر تنها «کیفیت» گزاره ها را در نظر بگیریم میان قیاس های سمرقندی و منطق ربط مطابقت شگفت انگیزی وجود دارد. در این مقاله، اما، نشان می دهیم که اگر «کمیت» گزاره ها را نیز در نظر آوریم این مطابقت از میان می رود. دلیل این مسئله آن است که در بحث از سورهای جزئی شرطی، سمرقندی مانند ابن سینا دچار این اشتباه شده است که می توان تحلیلی از «لزومی جزئی» ارائه کرد که متمایز از لزومی کلی و اتفاقی جزئی باشد. هر تحلیلی که تا کنون از لزومی جزئی ارائه شده است به «همیشه صادق» شدن آن انجامیده و نه سمرقندی، نه ابن سینا و نه هیچ منطق دان دیگری تا کنون نتوانسته است از این ایراد بگریزد. واژگان کلیدی: منطق ربط، قیاس اقترانی شرطی، شمس الدین سمرقندی، کمیت
آراء العَروضیّین العرب والمستشرقین حول أساس النظام الوزنی العربی ومناقشتها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۱۶ سال ۱۴۳۰ شماره ۴
117-135
علی الرغم من کثره الأقلام حول علم العروض العربی منذ العصور الماضیه إلى الآن، إلا أنّ علماء العروض من العرب والمستشرقین قد اختلفوا حول أساس الوزن فی الشعر العربی. قد تناولنا فی هذا المقال الآراء المطروحه حول أساس النظام الوزنی فی الشعر العربی الفصیح، فی ثلاثه مباحث؛ أوّلاّ عالجنا العناصر اللغویّه المؤثّره فی أساس النظام الوزنی. ثمّ أوردنا الآراء المطروحه من قِبَل علماء العَروض العرب والمستشرقین حول أساس النظام الوزنی العربی، وقارنّا الآراء بعضها ببعض. وأخیراً فی المبحث الثالث ناقشنا تلک الآراء، وأبدینا رأینا بترجیح فرضیّه الکمّ أساساً للنظام الوزنی العربی.
در مقوله کم و اقسام آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله دو هدف اساسی را پی می گیرد. نخست تشریح فشرده مفهوم کم و کمیت از هر دو منظر فلسفی و علمی با هدف برقراری نسبت علمی و ارتباط معنائی فیمابین آنها. و دوم پیشنهاد اصلاح مفهوم فلسفی کم به گونه ای که هم سازگار با مفهوم علمی آن باشد و هم توانائی توصیف واقعیت های کمی را از منظر عقلی و فلسفی بیابد. شرح این معنا، حرف تازه مقاله است. این مقاله تأکید دارد که مفهوم «کم»، همانند کثیری از مفاهیم مشترک فلسفی و علمی، باید با نگاه جدید تحلیل شود. این معنا در این واقعیت ریشه دارد که کثیری از مفاهیم مندرج در فلسفه طبیعی اسلامی از تحولات گسترده و ژرف علوم طبیعی طی چند قرن اخیرتأثیر نپذیرفته اند. در این مقاله نشان داده می شود که تعریف اولیه حکما از مقوله کم دقیق است و به نیکی می توان آن را برای تعریف کلی و عمومی کمیت در دانش تجربی جدید نیز به کار گرفت، اما توصیف و انقسام آن باید اصلاح و کامل شود.
رابطه میزان سواد رسانه ای والدین تهرانی با کمیت و کیفیت استفاده بازی های رایانه ای فرزندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
85 - 95
حوزه های تخصصی:
پژوهش مقدمه و هدف پژوهش: در دهه نود، شمار فزاینده ای از گزارش های اصلی روزنامه ها، داستان های هراس انگیزی را درباره ی بازی های ویدیوئی تکان دهنده و خشونت بار مطرح می کرد که برای کودکان و نوجوانان ساخته شده بود و موضوع هایی را در برمی گرفت که بر آدم کشی و ضرب و شتم تأکید داشت (بری گانتر، 1388). هدف از بررسی رابطه میزان سواد رسانه ای والدین تهرانی با کمیت و کیفیت استفاده بازی های رایانه ای فرزندان شناخت و شناسایی این عوامل است. روش پژوهش : جمعیت نمونه آماری این پژوهش را والدین و کودکان و نوجوانان زیر 18 سال تهرانی ازیکی از مناطق 22 گانه استان تهران با تحصیلات زیر دیپلم تا دکتری تشکیل می دهند. این مطالعه یک نوع پژوهش کمی از نوع پیمایشی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات در آن از طریق پرسشنامه بوده است. حجم نمونه براساس فرمول برآورد حجم نمونه کوکران برابر 344 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن با استفاده از روایی صوری و محتوایی تایید شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد، تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار spss21 انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایچ آزمون فرضیه اول نشان داد بین بعد ادراکی سواد رسانه ای والدین تهرانی با کمیت و کیفیت استفاده بازی های رایانه ای فرزندان رابطه معناداری وجود دارد و میزان تاثیر سواد رسانه ای بر کمیت استفاده فرزندان از بازی های رایانه ای برابر 0.22 و میزان تاثیر آن بر کیفیت برابر 0.26 درصد است، نتایج آزمون فرضیه دوم نشان داد بین بعد حسی سواد رسانه ای والدین تهرانی با کمیت و کیفیت استفاده بازی های رایانه ای فرزندان رابطه معناداری وجود دارد، نتایج آزمون فرضیه سوم نشان داد، بین بعد اخلاقی سواد رسانه ای والدین تهرانی با کمیت و کیفیت استفاده بازی های رایانه ای فرزندان رابطه معناداری وجود دارد.
بازخوانی انتقادی دیدگاه قیصری درباره ماهیت زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اختلافی در باب زمان، حقیقت و ماهیت آن است. مشهور فلاسفه مسلمان به تبع ارسطو، زمان را از مقوله کمّ می دانند و عدمِ قرار را به عنوان ذاتی زمان برمی شمارند. قیصری در رساله ای با عنوان نهایه البیان فی درایه الزمان با این رأی مخالفت می کند و بعد از نقل اقوال مختلف در این باب و نقد آنها، به تبیین دیدگاه خود می پردازد. قیصری زمان را به «بقای وجود» یا «مقدار بقای وجود» تفسیر می کند و آن را حقیقتی عرضی که لازمه ذات حق تعالی و متأخر از وجود اوست، معرفی می نماید که در عینِ معیتِ وجودی با حقایق عالم، بر همه آنها، تقدم ذاتی دارد. در این نوشتار که به شیوه کتابخانه ای در جمع آوری مطالب و با روش توصیف و تحلیل عقلانی داده ها به نگارش درآمده، ضمن تبیین دیدگاه قیصری و تأیید آن، نظر مشهور ارسطوییان مبنی بر اینکه زمان کم متصل غیرقارّ است، پذیرفته می شود و براساس مبانی قویم فلسفی و عرفانی، عدم تنافی این دو نظریه با یکدیگر تبیین می گردد و در تأیید این ادعا، به کلماتی از بیانات صدرالمتألهین استناد می شود.