فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
57 - 78
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی در توجیه مباحث معرفتی گره خورده به تجرد، از جمله توجیه تجرد ادراک های حسی و توجیه سریان علم در جهان ماده و چگونگی معلوم واقع شدن امور مادی، ثبات تغیر را پیش می کشد و در استدلال خود می گوید تغیر در تغیر خود ثابت است. هدف اصلی این نوشتار آن است که بکوشد به گونه ای جامع به بررسی انتقادی همین تعبیر پارادوکسیکال ثبات تغیر و نسبت آن با تجرد ادراک بپردازد. ما در این مقاله بیش تر به نقدها و اشکال های خاص خود بر ثبات تغیر خواهیم پرداخت: تفاوت معنای تجرد با معنای ثبات در امور مادی ثابت؛ مجرد شدن سکون؛ مجرد شدن کل جهان مادی؛ از میان رفتن یکپارچگی و اتصال در یک ثبات واحد؛ خلط همیشه بودن حرکت/تغیر با حرکت/تغیر همیشگی؛ مثال نقضی در مورد نیاز به تجرد در ادراک و صور ذهنی؛ و در نهایت مشکل تسلسل. و از آن جا که برخی از معاصران نیز تعبیر پارادوکسیکال ثبات تغیر را ناخوش آیند یافته اند، به نقدها و بررسی های آن ها نیز اشارة کوتاهی خواهیم داشت.
معنای زندگی در مسیحیت
منبع:
الهیات سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶
21-33
حوزههای تخصصی:
علت شناسی تطور زمانی ادله فقیهان امامی درباره شهادت ثالثه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزودن شهادت ثالثه(اشهد انّ علیاً ولی الله) به اذان و اقامه از قرون ابتدایی در میان فقیهان امامیه مطرح بوده است، اما سؤال مهم اینکه چگونه شهادت ثالثه با وجود انضباط شدید در روش فقهی متأثر از جامعه دچار تحول از منع تا الزام شده است؟ پاسخ به این سؤال حاوی نکات روش شناختی در فقه و نیز نشان دهنده چگونگی اثرگذاری جامعه بر استنباط است. در این مقاله دیدگاه های فقیهان امامیه به روش توصیفی و با مراجعه به منابع فقهی از دوره اصحاب ائمهD تا دوران معاصر درباره شهادت ثالثه در اذان و اقامه جمع آوری شده است. در حین بررسی دیدگاه های فقهی در چهار دوره زمانی راویان شیعه، شیخ صدوق تا قرن دهم، قرن یازدهم و دوازدهم و قرن سیزدهم تا عصر حاضر، ادله و روش های فقهی ایشان مورد توجه و تحلیل قرار گرفته است. علاوه بر مستندات فتاوا، شرایط اجتماعی هر دوره نیز بررسی و اثر آن بر فتوا نشان داده شده است. در نتیجه این پژوهش، روشن می شود که فقه چکونه در طول زمان تکامل یافته و چطور از واقعیت های اجتماعی تأثیر می پذیرد؛ نیز اگر تأثیرپذیری فقه از جامعه به صورت دقت بیشتر در اجتهاد و کشف دلایل دقیق تر برای پاسخ به موضوعات مورد نیاز جامعه باشد، این تحول ها با انضباط روشی در استنباط تعارض ندارد. اتقان روش فقهی، محصول نهایی این تطور را ترجیح گفتن شهادت ثالثه با این قید تکمیلی کرده است که نباید در نگاه عرف جزو فصول اذان محسوب شود. این قید تکمیلی برآمده از قواعد کلی فقه و بدون تأثیرپذیری از جامعه است.
واکاوی آموزه های تربیتی سوره یونس(ع) در قرآن و حدیث با تأکید بر نظرات آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال دوم بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۵)
105 - 131
حوزههای تخصصی:
تربیت،هرگونه فعالیتی از طرف خداوند، انبیا و اولیا،به منظور اثرگذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق، و رفتار فرد، بر اساس اهداف ازپیش تعیین شده است. خداوند متعال، پیامبران را برای هدایت و تربیت انسان ها فرستاد تا، با جدیت، بشریت را در مسیر تربیت و کمال پیش ببرند.سوره یونس (ع) نیز سرشار از آموزه هایی تربیتی برای نسل نواندیش اسلامی در جامعه کنونی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی_تحلیلی و منابع کتابخانه ای-نرم افزاری و استناد به آیات قرآن و روایات و کلام بزرگان دین، برخی از این آموزه ها رابراساس نیاز انسان معاصردر جهت حرکت به سوی کمال و رهایی از دغدغه های دنیای مادی واکاوی کرده و به این نتایج دست یافته است:عجله نداشتن خداوند در مجازات ظالمان به دلیل فرصت بازگشت یا اتمام حجت، سازگار نبودن نظام هستی با ظلم، دل بسته نبودن به دنیای فانی و استفاده صحیح از فرصت ها، لزوم به کارگیری نعمت های الهی در جهت کمال، انعکاس رفتارهای انسان در دنیا، قرآن عاملی برای هدایت و رحمت و شفای بیماری ها، نیکو بودن فرح و شادمانی به واسطهبرخورداری از نعمت وحی و آموزه ها و معارف الهی، برخورداری اولیای الهی از کمال و سعادت بشری و توبهبه موقع که نجات دهنده از عذاب الهی است.
گفتگوی ادیان بر مبنای آموزه میثاق
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
133 - 159
حوزههای تخصصی:
در گفتگوهای بین ادیان رویکردهای نظری هر چند لازم، اما کافی نیست. بهتر است گفتمان با تجربهای واقعی و بر مبنای آموزه هایی که به کنه ادیان مربوط می شوند، پیش برود. این اتفاق در عمل بهوسیله ی اهالی معنا و با تکیه بر باطن ادیان و نیز با گذر از محدودیتهای عقاید شخصی و با نگرش مثبت و به همه ی ادیان و تکریم سایر معتقدان قابل رخ دادن است. مسئله این است که کدام مبنای مشترک می تواند بهترین مبنا برای گفتگوهای ادیان در نظر گرفته شود. توحید می تواند مبنای مناسبی برای گفتگوهای میان ادیان باشد اما واقعیت این است که الهیات ادیان به لحاظ معرفت شناختی محل بحث بسیاری است و در نتیجه به عنوان یک مسئله، نیاز به مطالعات و بحث های بیشتر دارد. عبادت نیز می تواند به عنوان مبنای مشترک ادیان در نظر گرفته شود. اما عبادت با جلوه های متفاوت در اصل یک رابطه شخصی و نوعی مواجهه باطنی با خداوند است و محتوای آن در اصل یک تجربه شخصی است. اما آموزه "میثاق" بویژه در ادیان ابراهیمی اصلی بسیار روشن است و نسبت به برخی آموزه های الهیاتی نیاز کمتری به ایضاح دارد. علاوه بر این آموزه میثاق در مقیاسی کوچکتر در زندگی روزانه ما انسانها امری رایج و متداول است و معنا، مفهوم، و نقش آن در زندگی اجتماعی کمابیش برای همگان روشن است. لذا پژوهش حاضر به تبیین آموزه میثاق بعنوان یک مبنای مطلوب در گفتگوی ادیان، با استفاده از منابع مکتوب و با روش تحلیلی می پردازد.
مفهوم شناسی واژه کفر در تصوف تا سده پنجم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
179 - 200
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اساسی در تصوف و عرفان اسلامی، بویژه در حوزه عرفان نظری، مفهوم کفر، جایگاه آن در هستی و همچنین نقش آن درباره دین و ایمان است. با جستجو در آثار و مکتوبات به جامانده از عرفای مسلمان می توان به دیدگاه های متنوعی در این خصوص دست یافت که اگرچه گاه در تضاد آشکاری باهم قراردارند؛ اما پس از بررسی و در کنار هم نهادن این نظرات می توان به وجود سیر تحولی تدریجی برای این مفهوم در تاریخ تصوف پی برد. مفهوم کفر از قرن دوم هجری هم زمان با ترویج سنت کتابت رسائل عرفانی نزد عرفا و درضمن نظرات گوناگون فقهی و حدیثی ایشان، با مضامینی نزدیک به تلقی متکلمان و فقهای مسلمان از آن مطرح شد و پس از گذشت حدود یک قرن معنای متفاوت و مجزایی یافت که در آثار نامدارانی چون جنید بغدادی و حلاج به وضوح قابل رؤیت است. کمی بعد این مفهوم در اندیشه عین القضات همدانی به نقطه متعالی خود در تصوف و عرفان اسلامی دست می یابد، مفهومی که نه تنها با مفهوم ایمان مانعه الجمع نیست، بلکه حتی در دست یافتن به حق و حقیقت نقشی اصلی ایفامی کند. در این جستار برآنیم از طریق بازخوانی و ارزیابی آراء صوفیانی که درباب کفر سخن گفته یا قلم زده اند، سرگذشت مفهوم کفر و تحولات معنایی آن در تصوف تا سده پنجم هجری را پیگیری و بررسی نماییم.
دیدگاه ابن عربی بر وحیانی بودن قران و پاسخ به شبهات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
1 - 20
حوزههای تخصصی:
معانیی که از حضرت الهی فرودمی آیند یک صورت جسمانی مانند صورت خیال ما می پذیرند و سپس به عالم ملک فرودمی آیند. بدین لحاظ جهان مثال را « خیال منفصل» نیز می نامند. و ارواح کلی انسانی پیش از ظهورشان در بدن با آن صورت ها ظاهرند و اکثر مکاشفات در این عالم است که آن را « خیال مقید» می نامند انواع خواب ها مربوط به این عالم است و معبر نیز خواب را با توجه به این عالم تعبیرمی کند. پیامبر (ص) در مورد دو خواب فرموده : یوسف (ع) وقتی که برادرانش در برابر او سجده کردند صورت خارجیه حسیه را حق قرارداد و گفت خوابم تعبیر شد و آن را خیال اندر خیال دانست نه حقیقت و در مورد ابراهیم (ع) بایست خوابش را تأویل می کرد اما چون انبیاء امور را در عالم مثال مطلق مشاهد ه می کنند که مطابق با واقع است و نیازی به تعبیر ندارد آن را تأویل نکرد و به ذبح فرزندش پرداخت و این فدیه مربوط به آن چیزی بود که در ذهن ابراهیم (ع) بود نه آنچه در نفس الامر بود. به این دلیل خداوند فرمود: « ان یا ابراهیم قد صدقت الرویا» نفرمود در رویا صادق بودی. دکتر عبدالکریم سروش نیز به پدیدارشناسی قرآن پرداخته و در موردِ ماهیت رویا ، قرآن و وحی الهی نق. طه نظراتی دارد؛ از این رو ، هر دوی این مطالب را بررسی می کنیم زیرا بر این اعتقادیم که تضاربِ آراء نه تنها جمودِ فکری دینی را ازبین می برد بلکه بیش از آن ، باعثِ رشدِ و ارتقاء معرفتی نیز می گردد. این مقاله ، از ره آوردِ چالش های میانِ ادعای سروش و نقد های بر آن است که می تواند به درک و فهمی عمیق تر از مسائلِ مهم و تأثیرگذار در زندگی دینی راه یابد.
بازشناسی شیوه های امر به معروف ونهی از منکر در تصوف عملی ابوسعید ابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
261 - 280
حوزههای تخصصی:
ابوسعید ابوالخیر به عنوان عارفی انسان دوست علی رغم رفتارهای خشن متشرعه عصر خود، با تاثیرگذاری یک مرشد معنوی و به کارگیری شیوه های غیرمتدوال و خلاقانه، بدون آنکه موجبات آزردگی کسی را فراهم سازد، به امر به معروف و نهی از منکر می پرداخت و مانع بسیاری از نابهنجاری ها و مفاسد می شد. آنچه در این مقاله به عنوان مسئله اصلی مورد بررسی قرارگرفته، این است که التزام عملی ابوسعید به این فریضه دینی با وجود تساهل و تسامح وی از یک سو، و رویکرد ملامتی گری وی از سوی دیگر، چگونه صورت می گرفته است و آیا در شیوه هایی که او در انجام این فریضه به کارمی بسته، امر به معروف و نهی از منکر در معنای فقهی و اخص آن انجام می گرفته یا در معنای عام؟ آنچه از بررسی ها حاصل شد، این بود که روش اصلی ابوسعید در امر به معروف ونهی از منکر استفاده از زبان عامیانه متناسب با ظرفیت های فکری و فرهنگی مردم زمانه خود بوده و او با توجه به تفاوت های فردی و خصوصیات روحی افراد، به جای دعوت زبانی و موعظه مستقیم، به طور غیرمحسوس و غیرمستقیم به اصلاح و تربیت افراد می پرداخته است او در این شیوه به شکلی متناقض نما با عدم مبادرت به امر به معروف، موجب «امر به معروف و نهی از منکر» می شد.
نقش عوامل خارجی در مشروطه خواهی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
۱۲۸-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
جنبش مشروطه خواهی نقطه عطفی در تاریخ معاصر افغانستان است. این جنبش فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کرد و در هر دوره به گونه ای با شکست روبه رو شد. امیر حبیب الله خان با تأسیس «لیسه حبیبیه»، زمینه فعالیت های سیاسی روشنفکران و مشروطه خواهان را فراهم ساخته بود. «لیسه حبیبیه» به عنوان یکی از مراکز مهم و عمده اصلاح طلبی، آزادی خواهی، استقلال طلبی و مشروطه خواهی، به بستری برای فعالیت های سیاسی تبدیل شد که معلمان داخلی و خارجی در آن مشغول تدریس شدند. جنبش مشروطه خواهی متأثر از ایده اصلاحی سیدجمال الدین و الهام یافته از عوامل خارجی، تحولات جهانی و منطقه ای بود که روشنفکران، آزادی خواهان و مشروطه خواهان برای تحقق آن تلاش می کردند. مشروطه خواهان برای رهایی از وابستگی دولت های استعماری، استبداد داخلی و اصلاح ساختار سیاسی و برقراری نظام سلطنتی مشروطه به مبارزه پرداختند. این مقاله تلاش دارد با استفاده از متون تاریخی به زبان های فارسی، روسی و انگلیسی به بررسی تأثیر و نقش عوامل خارجی در شکل گیری مشروطه خواهی بپردازد. این تحقیق درصدد پاسخ به این سؤال است که نقش عوامل خارجی در مشروطه خواهی افغانستان چگونه بوده و چه پیامدهایی به بار آورده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که معلمان مسلمان هندی، ترکان جوان عثمانی، مشروطیت ایرانی و نقش قدرت های استعماری به خصوص انگلیس و روسیه مهمترین عوامل خارجی موثر در مشروطه خواهی افغانستان بودند.
اصول کلی مدیریت اسلامی نیروها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
83 - 98
حوزههای تخصصی:
بحث مدیریت از نقطه ای شروع می شود که جمعی شکل گرفته و این جمع در رسیدن به تأمین نیازهای پیچیده خود برای این که هم هدف اقدام کند، بین نیروها ارتباط باشد، ساعی و تلاشگر باشند، دغدغه مند و پرانگیزه حرکت کنند و هماهنگی لازم در برنامه ها را داشته باشند نیاز به مدیریت دارند که این مسائل را سامان ببخشند که اینها مسائل مدیریت هستند. حال سؤال این است در مدیریت اسلامی چگونه می توان پاسخ به مسائل مدیریت دست یافت. در ادله وحیانی ما دلیلی که تصریح کند این مسائل را چگونه مدیر می تواند حل کند وجود ندارد اما با توجه به نیازمندی انسان به بحث مدیریت و آن طرف هم دین به عنوان روش صحیح زندگی کردن نمی توان توقع داشت که دین به این مسئله مهم نپرداخته باشد. به نظر می آید روش دین در ارائه پاسخ به مسائل مدیریت، تصریحی نبوده است چون عنصر شرائط و امکانات در بحث مدیریت تأثیرگذار می باشد. بنابراین نمی توان یک نسخه واحد حکمی پیچید لذا دین آمده اصول حاکم بر مدیریت را تبیین کرده است که این اصول در تمامی شرائط و امکانات قابلیت اجراء را دارد؛حال سؤال می شود این اصول حاکم بر مدیریت را از چه راهی می توان در ادله دینی کشف کرد؟ به نظر می آید از سه طریق می توان این اصول را کشف کرد: 1. مبانی و اهداف دین؛ 2. روش های دین در هر مسئله؛ 3. خطوط و اصول کلی دین در بحث مدیریت. با توجه به خطوط و اصول کلی دین در بحث مدیریت که در این نوشتار به اصول مدیریت تعبیر شده به اصل رفعت و ارتقاء وجودی نیروها در قسمت آرمان مدیریت و اصل بینات و روشنگری در قسمت زمینه های مدیریت اسلامی و فهمیدن و کار کردن نیروها در پیوند مدیریت با نیروها و مسئولیت همگانی در قسمت مسئولیت ها دست یافته ایم؛ البته با مقایسه جزیی این چهار اصل با مدیریت بشری، تفاوت مدیریت اسلامی با سائر مدیریت ها روشن تر می شود.
شیوه نیایش بر درگاه خدا با استفاده از آیه 55 سوره اعراف(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۲)
129 - 144
حوزههای تخصصی:
دعا، حلقه اتصال میان انسان و خداوند به شمار می آید که در گونه های مختلف، ظهور و بروز می یابد. آیه شریفه 55 سوره اعراف «اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَهً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ»، یکی از آیاتی است که برخی از مفسران اسلامی ازجمله زمخشری، ضمن حکم به وجوب یا استحباب صدای آهسته و پنهانی در قرائت دعا، به عدم جواز جهر و رفع صوت در دعا حکم نموده اند. پژوهش درباره صحت و سقم این حکم، از اهداف این نوشتار است. نتایج تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به همراه درون متنی، بیانگر این نکته مهم است که ادله مختلف این برداشت تفسیری، از آن جمله قرب خداوند به انسان، رعایت ادب در دعا، پرهیز از ریا، دعای حضرت زکریا با صدای آهسته، تساوی دعا با ذکر، صدق بدعت و ...، نه تنها با روح دعا منافی است، بلکه با ظواهر آیات الهی هم در تضاد روشن است. ضمن آنکه توجه به سیره ائمه معصومین (ع) در موقعیت های مختلف، اقتضای حالات و مقامات مختلف، صدق تعظیم شعائر الهی بر جهر در دعا و ...، جواز صدای بلند و دسته جمعی در دعا با شرایط خاص را اثبات و تأیید می نمایند.
بررسی عوامل سیاسی، اقتصادی و نظامی استکبار ستیزی با تأکید بر قرآن و اندیشه مقام معظم رهبری
منبع:
قرآن و عترت سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
91 - 125
حوزههای تخصصی:
استکبارستیزی به معنای نفی پذیرش هرگونه ظلم و ستم است. استکبارستیزی، یکی از مهم ترین شاخصه های انقلاب اسلامی و نزاع بین اسلام و کفر است که محدود به زمان خاصی نبوده و نیست. حضرت آیت الله العظمی خامنه ای بر مقوله ی استکبارستیزی تأکید ویژه ای دارند و این امر را یکی از اهداف و مبانی بزرگ انقلاب ارزیابی و همواره به ملت ایران، خطر استکبار و وابستگی به مستکبران را گوشزد می کنند. در این نوشتار به بررسی عوامل استکبارستیزی در عرصه های سیاسی، اقتصادی و نظامی از منظر قرآن و بیانات مقام معظم رهبری پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که استکبارستیزی در عرصه ی سیاسی به دلایل دخالت سیاسی مستکبران، اختلاف افکنی و تخریب ملت ها است. دشمن با تحریم کردن، غارت کردن و تک محصولی کردن اقتصاد کشور، ملت ها را به مبارزه ی با خود در عرصه ی اقتصادی کشانده است و با کارهای نظامی مانند حمله کردن به کشورها و ایجاد ناامنی، مردم را به ستیز و مقابله با خود برانگیخته است. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و به روش کتابخانه ای انجام شده است.
نگاهی به ایماژهایِ زندگی در نگره مولوی و کازنتزاکیس با تاکید بر ایماژِ «زندگی به مثابه سوءتفاهم/ جنگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
235 - 262
حوزههای تخصصی:
زندگی به مثابه فرایند تکامل و با توجه به دو ساحت باورها و عواطف- احساسات در نگاه اندیشمندان به اشکال مختلف بازنموده شده است. در این میان، ایماژهایِ برساخته از زندگی و معنایِ آن در لایه هایِ مختلف، یکی از نکاتِ برجسته در متون است که در قالب تصویرهای هنری و کلان استعاره ها مفصل بندی می شود. از سویی دیگر، در میان مجموعه متفکران، مولوی و کازنتزاکیس دو شخصیت کم نظیری هستند که با وجود تمایزهای معرفتی و گفتمانی از یک سو و تاریخی و جغرافیایی از سویی دیگر، مفهوم زندگی را در قالب استعاره/ ایماژهای هنری تصویرسازی کرده اند. در این مقاله، نویسنده سعی می کند این مسئله را با توجه به چهارچوب نظری انواع «ایماژهای زندگی» از منظر رابرت سالامون در مهم ترین آثار این دو متفکر بررسی کند. سالامون در این مبحث شانزده ایماژ از مهم ترین ایماژهای زندگی را شناسایی کرده که مهم ترین این موارد زندگی به مثابه بازی، داستان، غمنامه، کمدی، ماجرا و مأموریت است. این نوع طرز تلقی به زندگی، در آثار این دو تصویرسازی شده است که از بنیان هایِ معرفتی مشترک با وجود همه افتراق ها حکایت دارد. یکی از نکات مهم در تحلیل یافته ها اِشعار هردو به ایماژ ویژه ای است که در دستگاه فکری این دو به صورت برجسته مفصل بندی شده و آن «زندگی به مثابه سوءتفاهم» است. نویسنده ضمن بررسی مجموعه ایماژهای مشترک با تأکید بر ایماژ اخیر، اندیشه این دو متفکر را از منظر ارزش و کارکرد زندگی تحلیل کرده است.
تأویل و تفسیر عرفانی در نگاه اندیشمندان سده اخیر حوزه علمیه قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع گرایش ها و مکاتب تفسیری «تفسیر عرفانی» است. نگارنده در این نوشتار به دنبال بررسی دیدگاه اندیشمندان معاصر حوزه علمیه قم درباره چیستی و حقیقت تأویل و تفسیر عرفانی است. در مجموع سه رویکرد متفاوت در بین اندیشمندان سده اخیر حوزه علمیه قم درباره «تفسیر عرفانی» و مبانی آن وجود دارد: گروهی به طور مطلق با «تفسیر عرفانی» مخالفت کرده اند. گروهی در عین اختلاف در چیستی تأویل، مبانی «تفسیر عرفانی» را پذیرفته اند. گروه سوم قائل به تفصیل شده اند. در مقاله پیش رو پس از گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای، دیدگاه افراد شاخص این سه گروه درخصوص تأویل و تفسیر عرفانی بررسی شده و برخی از آنها تحلیل و ارزیابی گردیده و در پایان این نتایج حاصل شده است: روش تفسیری باطنیه با روش تفسیری اهل معرفت تفاوت دارد؛ زیرا باطنیه به ظواهر توجه ندارند، اما اهل معرفت راه رسیدن به باطن را ظاهر می دانند و همواره در کنار باطن، بر ارزش ظواهر تأکید کرده اند. تفاسیر عرفانی از باب تداعی معانی نیست، بلکه از باب تعمیق معناست. هرچند بطن نهایی قرآن از سنخ الفاظ و مفاهیم نیست، اما می توان هر بطنی از بطون قرآن را «تأویل» قرآن نامید و بطون معنایی در دایره تفسیر قرار ندارند.
مرجعیت سیاسی در یهودیت تا قبل از پیدایش صهیونیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
103-120
حوزههای تخصصی:
سخن از مرجعیت سیاسی در حیات یک جامعه انسانی، درواقع وارسی صاحبان حاکمیت و اقتدار در آن جامعه است. در جامعه یهودی، هرچند پیدایش صهیونیسم و جعل دولتی با نماد حاکمیت یهود، فصل جدیدی فراروی این جامعه، به ویژه در خصوص مرجعیت سیاسی البته با روبند سکولایزم گشود، اما پرسش مهم آن است که در متن سنتی یهود، حقیقت مرجعیت سیاسی از حیث منشأ حقانیت و حدود اقتدار آن چگونه است؟ و در این بین نقش مردم چیست؟ این نوشتار با جستاری اسنادی تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال ها سامان یافته و این حقیقت را روشن ساخته است که دین یهود حاکمیت اصیل و ذاتی را از آن خداوند می داند، به گونه ای که بی اذن خداوند هیچ مرجعیتی دارای مشروعیت و حقانیت نیست. از این نگاه، خداوند انبیا و سپس اوصیای آنها را برای رهبری مذهبی و سیاسی برگزید تا اقتدار الهی را در میان مردم به ظهور رساند و سپس عالمان با اصناف گوناگون، سلسله مأذونان الهی در اعمال اقتدار در جامعه یهود را استمرار بخشیدند. از نظر اندیشه سیاسی یهود، نقش مردم، نه ایجاد مشروعیت، بلکه عینیت بخشیدن به حاکمیت مأذونان الهی بوده است.
نقد دلایل ناکارآمدی قاعده عرضه حدیث بر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
225 - 248
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های اعتبار یابی متن احادیث، عرضه آنها به قرآن مجید است. این روند که به «قاعده عرضه حدیث به قرآن» نام برده شده بر دلیل های گوناگون عقلی و نقلی استوار است. معروفترین این دلایل دسته ای از روایاتی به عنوان «اخبار عرض» می باشند. با این وجود، اشکالاتی به درستی این قاعده از سوی جریان ظاهر گرایی عامه و برخی از ظاهر گرایان خاصه، وارد شده است. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و بهره از روش توصیفی تحلیلی در پی بازخوانی این دلایل، میزان دلالت آنها بر مقصود و پاسخ گویی به آنهاست. در این جستار، اشکالات مخالفان قاعده در چهار رده: رویکردهای معرفت شناختی، اشکالات سندی، اشکالات مبتنی بر ادله نقلی و لازمه های نادرست اجرای قاعده عرضه تقسیم شده اند. در یک ارزیابی کلی، ریشه دلایل معرفتی و محتوایی پیش گفته به آسیب هایی چون فهم یک سویه از پاره ای اخبار، عدم درک استوار از مفهوم مخالفت در محتوای اخبار عرض و نیز یکسان انگاری مفهوم سنّت با حدیث باز می گردد. پاسخ های فراهم آمده به اشکالات پیش گفته نیز بر درک این آسیب ها استوار است. اشکالات سندی نیز به سبب تمرکز بر شمار محدودی از خانواده اخبار عرض رخ نموده اند که با مراجعه به سایر احادیث و حصول تواتر معنوی یا استفاضه پاسخ داده می شوند. نتیجه اینکه هیچ یک از دلایل را نمی توان در جهت خدشه به اخبار عرض به کار برد.
رد جبرگرائی براساس مکانیک کوانتومی: بررسی استدالل الهیاتی راسل و پوالرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله جبر و اختیار در چارچوب فیزیک مدرن بیش از همه بر اساس مبانی مکانیک کوانتومی مورد بحث قرار می گیرد. در این میان ویلیام پوالرد و رابرت جان راسل، که هر دو فیزیکدانانی برجسته و در عین حال کشیش های مسیحی هستند، با تکیه بر استدلال های الهیاتی به رد جبرگرائی بر اساس یافته های مکانیک کوانتومی پرداخته اند که در آن با قبول عدم تعیّن به عنوان ویژگی ذاتی فرآیندهای اتمی و دفاع از نقش و قیومیت الهی در خلق این عدم تعیّن و کنترل آن، ادعای جبرگرایان در خصوص تناقض میان قبول اختیار برای انسان و ایمان به خدای عالم و قادر را رد نموده اند. در نوشتار حاضر پس از بررسی دیدگاه های ایشان نشان می دهیم که رویکرد حاضر گام مؤثری در ارائه یک دیدگاه سازگارگرایانه رضایت بخش و جامع، بخصوص در چارچوب استدلال های الهیاتی، است. البته برای رفع کاستی های این دیدگاه، مشکل تبیین کنندگی و تحویل گراییِ مفروض در این رویکرد باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
واکاوی نگرش صدرایی به نفی ظهور غیر خداوند در ادعیه مأثوره و اسانید روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
51 - 71
حوزههای تخصصی:
در منظومه فکری صدرالمتألهین و به اتکاء مبانی ای همچون اصالت وجود و تشکیک وجود و از همه مهم تر بساطت وجود و نیز قاعده «بَسِیطُ الْحَقِیقَهِ کُلُّ الْأَشْیَاءِ وَلَیْسَ بِشَیْءٍ مِنْهَا»، تنها یک «ظهور واحد» در عالم هستی محقق است و ماسوی اللّٰه از خود ظهوری نداشته و همگی تجلیات، شئونات و اطوار وجود بسیط محسوب می شوند. لذا اساس هستی که بر وحدتِ اطلاقی استوار است، جز آن حقیقتِ واحد مطلق، همه تعین، تجلی و ظهور آن حقیقت محسوب می شوند؛ یعنی تنها بُود اوست و ماسوا نمود او، و همه اشیاء جلوه گاه ظهور آن ذات یگانه و مطلق با شأنی خاص هستند. این نگرش در بسیاری از فرازهای ادعیه حضرات معصومینM (که تخاطب مستقیم، ویژه و بی پرده ایشان با پروردگار می باشد) وجود دارد. عباراتی همچون «إلهی أنتَ الظَّاهِرُ فَلَیس فَوقَکَ شَیْء»، «یَا بَاطِنًا فِی ظُهُورِهِ»، «فَرَأیتُکَ ظَاهِرًا فی کُلِّ شَیءٍ»، «أیَکونُ لِغَیرِکَ مِنَ الظُّهورِ»، «الْحَمْدُ للّٰه الْمُتجلّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ» و... به همراه مؤیداتی از روایات و آیات قرآن، گویای این مهم بوده که منجر به استحکام بخشی این نگاه صدرایی می باشد و راهگشای طریق معرفت برای طالبان معرفتِ رب تعالی خواهد بود. برای این پژوهش و استنادنگاری موضوع به ادعیه، سابقه ای مشاهده نشده است و روش آن بر اساس کتابخانه ای است.
اولویت شناسی رسالت قرآنی معصومان(ع) بر پایه تحلیل آماری روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
27 - 57
حوزههای تخصصی:
شناخت رسالت بنیادین اهل بیت(ع) در قبال قرآن بر پایه تحلیل آماری روایات تفسیری مسئله مقاله حاضر است. بررسی توصیفی تحلیلی جامعه آماری چهارده هزار روایات اهل بیت(ع) در نظر به قرآن حاکی از آن است که ایضاح لغوی و مفهومی عبارات قرآن هدف اولی و اصلی اهل بیت(ع) در تفسیر قرآن تلقی نمی شود؛ بلکه رویکردهای مهم اهل بیت(ع) در قبال قرآن به ترتیب فراوانی تفصیلی، تکمیلی تطبیق، و سپس تفسیر آیات است. چرا که ایشان در الویت سنجی نسبت به قرآن تفصیل آیات را محور روایات خود قرار داده، و در رتبه بعد تکمیل و تطبیق و بیان مصادیق نو از قرآن، به منظور تلاش آنان در روز آمد سازی آیات و معارف قرآن و گره زدن آیات با حوادث زمان خود بوده است. در اولویت بعدی، رویکرد تفسیری و بیان مفهومی آیات جای می گیرد. بنابراین اولویت اصلی رسالت اهل بیت(ع) اولویت تفصیلی و تطبیقی است و نه رسالت تفسیر از آیات قرآن.
بررسی و نقد مدخل های ثواب و عقاب و بهشت و دوزخ در دو دایره المعارف قرآنی خاورشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱شماره ۴۸
185 - 211
حوزههای تخصصی:
دایره المعارف قرآن لیدن و دانشنامه قرآن الیور لیمن از مهم ترین پژوهش های قرآنی خاورشناسان است که با هدف ارائه معارف قرآن کریم به مخاطبان تالیف شده اند. در این دو دایره المعارف هر چند ادعا می شود که دقیق و منصفانه تدوین شده اند اما در آنها خطاهای روشی و محتوایی متعددی به چشم می خورد. این مقاله درصدد است تا به روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به مصادر معتبر اسلامی و استدلال های متقن قرآنی به بررسی مدخل های ثواب و عقاب و بهشت و جهنم در این دو دایره المعارف بپردازد و به این سوال اساسی پاسخ دهد که کاستی ها و اشکالات مقالات بهشت و جهنم و ثواب و عقاب چیست؟. بر اساس مهم ترین یافته های این پژوهش، همپوشانی برخی مدخلها با یکدیگر، استناد به منابع غیر اصیل یا نامعتبر، ناسازگاری و ناهمخوانی محتوای مقالات با یکدیگر از مهم ترین اشکالات روشی، و القای اثرپذیری و پیروی تعالیم قرآنی از تعالیم پیشین، فرشته انگاری ابلیس، تصویرپردازی جسمانی از بهشت و جهنم، ارائه سیمایی خشن و نامتعادل از مسئله کیفر و پاداش در قرآن و تبیین نادرست از ربط و نسبت اختیار انسان با حاکمیت خداوند و نیز ارتباط شیطان با دوزخ از مهم ترین اشکالات محتوایی مقالات این دو دایره المعارف در مسئله مورد بحث است که نشان می دهد نویسندگان نتوانسته اند به فهم دقیقی از معارف اعتقادی قرآن دست یابند.