فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
إنَّ الخطاب مجموعه ملفوظات تحدد أنماط السلوک، وتؤثر على الحیاه المجتمعیه سلباً وایجاباً، فلذلک توغّل خطاب السلطه فی جمیع الأوضاع الاقتصادیه والسیاسیه والثقافیه وحتى القضایا النفسیه، وبما أنّ الروایه عالم سردی یستحضر ما ظهر من واقع المجتمع وما خفی منه، فلا یمکن تحلیلها بمعزل عن خطاب السلطه. ولخطاب السلطه حضور متمیّز فی التشکیل السردی فی روایات حمید العقابی خاصه فی تشکیل البنیه الفاعلیه؛ لأنها الأکثر تأثیراً فی نظام السلطه وخطابها المهیمن. ویحاول المقال البحث عن أهم ممیزات السلطه فی روایات حمید العقابی، وتأثر الشخصیات الروائیه المختلفه بخطاب السلطه فی هذه الروایات. وقد فرضت علینا مسأله الدراسه الاستعانه بالمنهج الوصفی-التحلیلی، بشکل عام، والمنهج البنیوی التکوینی کمنهج نقدی لتحلیل الخطاب الروائی، معتمداً على أدوات الاستقراء والاستنباط والتفسیر. وقد أختیرت روایتا "أقتفی أثری" و"الفئران" لمعالجتهما ضمن إطار نظام السلطه السیاسی والظواهر المهمیمنه وفق ما تقتضیه الشخصیات لاستخلاص النتائج وفهمها. وقد توصل البحث إلى عده نتائج أهمّها: إنّ السلطه لم تؤثّر على الأوضاع المعیشیه فحسب بل أثرت على السلوکیات والأطباع وصار هذا الخطاب متفشیاً فی نسیج المجتمع، وکانت الشخصیات المنهزمه أکثر فاعلیه من الشخصیات المنتمیه فی الروایتین، وحاول العقابی أن یصوّر ما فی السلطه من تأثیر سلبی على الشخصیات الروائیه کالتشظی وضیاع الهویه والأزمات النفسیه الحاده.
The Semantics of Ḍaraba in the Verse 34 of Surah An-Nisa
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۱, Issue ۱, ۲۰۲۳
57 - 73
حوزههای تخصصی:
The meaning of the word Ḍaraba in the phrase iḍrebuhunna in the verse 34 of Surah An-Nisa is one of the words of the Holy Qur’ān that has occupied the minds of commentators. According to this verse, the Holy Qur’ān gives three orders to men whose wives are disobedient: advise them, forsake them in bed or beat them. Throughout the history of the Holy Qur’ān interpretation, there have been many discussions about the meaning of iḍrebuhunna by commentators, and in the contemporary era, many scholars of the Holy Qur’ān have talked about the meaning of this word. The purpose of this article is to clarify the meaning of Ḍaraba in this verse. Indeed, this study tries to find what the exact meaning of Ḍaraba in the phrase iḍrebuhunna in the verse 34 of Surah An-Nisa is. To figure out the meaning of iḍrebuhunna , we used the method of semantics and the method of qualitative content analysis and examined and classified the commentators’ opinions. The result is that what God means by “beating” in this verse, based on the severity of beating/hitting, is the psychological beating in such a way that a man is ready to hit with anger so that the woman stops disobeying her husband; however, this does not involve the stage of physical hitting.
بازسازی بقیع و اصلاح اداره حج ابراهیمی در اندیشه شیخ محمد بن ابراهیم الأحمدی الظواهری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۴)
147 - 163
حوزههای تخصصی:
مخالفت با تخریب بنای مزارات قبرستان بقیع و برخی دیگر از اماکن مقدس در حجاز و مطالبه بازسازی آن ها مسئله ای اسلامی است که منحصر به هیچیک از مذاهب اسلامی نمی شود. از همان ابتدا، هم از سوی اهل سنت و هم از سوی شیعه مطرح شده است به نحوی که می توان نیمه دوم دهه 1920م را در دوران تاریخ وحدت اسلامی بنام بقیع ممتاز کرد. این موضوع از خلال اسناد و گزارش های موجود در دهه 1340ق / 1920م قابل تبیین است که نمونه آن تأکید هیئت های هند (جمعیت خلافت) و مصر بر ضرورت آزادی مذهبی حاجیان در مناسک حج و بازسازی قبور بزرگان اسلام نظیر قبرستان بقیع زیر نظر هیئتی از علمای فریقین (شیعه و اهل سنت) است که آن را در جلسه پایانی کنگره حج سال 1344ق مطرح کردند. شیخ محمد الظواهری مفتی مصر و شیخ الازهر، یکی از مدافعان این طرح بود که مقاله حاضر به تحلیل دیدگاه ها و اقدامات وی در نقد وهابیان و نگرش تکفیری ایشان می پردازد.
خوانش فلسفی ابن رشد از انسان به عنوان اشرف مخلوقات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
189 - 212
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی در اندیشه ابن رشد از جهات مختلف مانند اجتماعی و سیاسی (مدنی بالطبع)، فلسفی با تکیه بر عقل انسان، و از حیث کلامی و از حیث اخلاقی قابل بحث است. بحث انسان به عنوان «اشرف مخلوقات» هر چند قرائتی دینی از انسان است مسئله: پرسش این است مواجهه ابن رشد با نگاه فلسفی به «انسان به عنوان اشرف مخلوقات» چگونه است و چه تبیینی از آن دارد؟روش: این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی و نقد مسئله اشرف مخلوقات و نیز قرائت فلسفی از انسان در قالب اصطلاح های «انسان اشرف مخلوقات»، «خلیفه الله»، «انسان محیط بر عالم» و «انسان صورت خدا» در ابن رشد می پردازد یافته ها ابن رشد از سه عبارت «اشرف محسوسات» و «اشرف مخلوقات» و «اشرف موجودات» سخن می گوید که از میان آنها «اشرف موجودات» خاص خداست؛ «اشرف مخلوقات» خاص عقول است و «اشرف محسوسات» درباره انسان بکار می رود؛ چون انسان واسط دو عالم محسوس و معقول است.. نتیجه این نوشتار این است که با استفاده از دو دلیل «اختراع» و «عنایت»، تقریر ابن رشد از این مسئله می توان بر اشرف مخلوقات بودن انسان از حیث الهیاتی، از حیث طبیعی، و دینی توجیه ارائه کرد هم بر اشرف مخلوقات نبودن او آنهم از حیث مقایسه انسان با عقول مجرد دلیل آورد .
متون آموزشی شیعیان امامیه در پنج قرن نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۳۱۱
35 - 46
حوزههای تخصصی:
بعد از رحلت رسول خدا، ائمه اطهار با هدف حراست از دین اسلام و هدایت جامعه اسلامی، آموزه های دینی را به پیروان خویش آموزش دادند. آنان بر پایه مبانی نظام فکری امامیه، نظام آموزشی مستقلی را طراحی کردند که در آن متون و محورهای خاصی آموزش داده می شد؛ تا شیعیان را از بحران های علمی و نیازهای معرفتی عبور داده و از دیگران متمایز کنند. به دلیل کاستی های پژوهشی در این زمینه و نیاز جامعه علمی به الگو، تصویر دقیقی از این موضوع وجود ندارد تا بتوانیم ضمن بازخوانی گذشته و بررسی تطبیقی آن با وضعیت موجود، ضعف ها یا نقاط قوت را بررسی و تحلیل تاریخی کنیم. ازاین رو این پژوهش بر آن شد تا در یک بررسی تاریخی و روایی دریابد که متون و محورهای نظام آموزشی امامیه در پنج قرن نخست هجری، به دلیل اهمیت تاریخی این دوره کدامند؟ نتیجه پژوهش مبتنی بر روش مطالعه در ساختار آموزشی، ازجمله تحقیق درباره متون درسی به عنوان یک عنصر در نظام آموزشی و بهره گیری از منابع تاریخی و حدیثی به صورت توصیفی تحلیلی، حاکی از آن بود که شیعیان امامیه به دلیل نیاز به متون و معارف شیعی، تحت تأثیر امامان خود در عرصه علوم دینی فعال بوده و محورهایی را در اولویت آموزش قرار داده و از متون آموزشی استفاده کرده اند.
A Comparative Study of the Literal and Symbolic Meaning of the Numbers in Qur’anic Verses about Creation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The number words in the Qur’an are generally considered to have numerical meanings, while other meanings of these words have been reported under some verses (especially the creation verses). There are diverse cultural-ritual symbols of the number words employed by the people living in different geographical regions of the world from ancient centuries to the present. The peresent research aims to conduct a comparative study of the non-numerical meanings of number words and their numbered objects in the Qur’an and different rituals and cultures, using the method of ritual-cultural symbology, in order to discover and analyze the relationship between the literal meanings of Qur’anic numbers and their symbolic meanings. According to the results of this research, it seems that the non-numerical meanings of number words in the verses of Creation are not metaphors, ironies and parables, and they are possibly symbolic. Moreover, there is a close relationship between the ritual-cultural symbology and the literal meanings of numbers and their associations in the Creation Verses, so it can be suggested that there is a kind of language that all people can understand regardless of culture and geography.
Evaluation of the Basis of Punishment for the Claimant to Prophethood (Mutanabbī) from the Perspective of the Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The majority of Imamiyah jurists believe that anyone who falsely claims to be a prophet should be sentenced to death. All people can carry out this punishment without needing the permission of the ruling authority. This is contrary to the sound teaching of the Qur'an, which indicates that the primary principle regarding human life is to preserve everyone's blood, and any violation of this principle requires valid justification. Given the importance of the issue, this article will look at the documentation of this sentence and criticise such a view based on the Qur'anic principles. Accepting the notion that the claimant of the prophecy deserves to die (<em>mahdūr al-dam</em>), in the author's opinion, contradicts the necessity of caution in this matter, as the evidence presented is not sufficient to prove the claim. Moreover, this assertion does not seem to be justified in the light of the verse 33 of surah al-Māʾidah, which describes the verdict of corruption on earth (<em>al-ifsād fī al-</em><em>arḍ</em>). This is because the separate criminalisation of corruption on earth from fighting against Allah (<em>al-muḥārabah</em>) cannot be inferred from the verse in question. Therefore, the punishment of such a person should be determined in the light of the rules and evidence of Sharia punishments i.e. the Ruler of the Sharia should consider the appropriate punishment for him, taking into account the circumstances.
انسان شناسی سلوکی، عرفانی ابن سینا در رساله الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
107 - 136
حوزههای تخصصی:
رساله الطیر یکی از سه رساله رمزی و تمثیلی ابن سیناست که به اتفاق حی بن یقظان و سلامان و ابسال، دوره ای از سیر و سلوک عقلانی و معنوی را به زبان رمز بیان کرده است. او در این رساله، هبوط نفس را از جهان ارواح به عالم خاکی و عروج نفس ناطقه انسانى از مرتبه تعلقات جسمانى و گرفتار آمدن در دام وابستگی های دنیایی را تا مراتب عالى کمال روحانى و مرتبه دیدار با خداوند به تصویر می کشد. در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده نوع نگاه ابن سینا به انسان، ظرفیت ها و قابلیت های سلوکی وی با عنایت به رساله الطیر بررسی شده است. وی در این رساله با نگاهی انسان شناسانه وضعیت انسان سالک را به شکلی بیان کرده که به مشرب حکمای اشراقی و عارفان بسیار نزدیک است. به گونه ای که می توان این اثر را یکی از منابع و مأخذ افکار و عقاید حکمای اشراقی به حساب آورد.
بررسی انتقادی یک نقد در باره نظام تابع ارزشی منطق پایه گزاره ها؛ آیا راه های اثبات اصول EFQ وEQT مسدود می شود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
167 - 200
حوزههای تخصصی:
در منطق کلاسیک، استدلال درست است اگر و تنها اگر نتیجه به کمک قاعده های استنتاج از مقدمه ها به دست آید. بر اساس این تعریف، استدلال های P ∧ ∼ P ⊢ Q و Q ⊢ P ∨ ∼ P درست به شمار می آیند. اما شهود طبیعی درستی این دو استدلال را تأیید نمی کند. نویسنده، در نظریه منطق پایه دو بخشی گزاره ها در کتاب «طرحی نو از اصول و مبانی منطق»، با افزودن دو شرط جدید، تعریفی جدید از درستی استدلال ارائه کرده و بر پایه این تعریف، راه های اثبات این دو استدلال را مسدود کرده است. این تعریف مستلزم برخی تجدید نظرها در برخی قاعده های استنتاج و برخی استدلال ها در منطق کلاسیک است و به تأسیس نظریه نظام تابع ارزشی انجامیده است. اسدالله فلاحی در مقاله ای که با عنوان «نظام تابع ارزشی حاج حسینی» در شماره بهار ۱۴۰۲ نشریه علمی آینه معرفت منتشر شده است، بی آنکه موضع خود را در قبال استدلال های فوق مشخص نماید، با طرح انتقادات پراکنده، این نظریه را نقد کرده است. در این میان، تنها یک نقد اصل نظریه را هدف گرفته که به تفصیل به آن پاسخ خواهم داد. دو نقد مستلزم اصلاح خطای سهوی یا رفع ابهام از متن کتاب است. سایر نقدها ناشی از عدول از برخی الزامات نقد، فهم ناصواب از متن کتاب، نادیده گرفتن وجوه معتبر دیگر، غفلت از برخی توضیحات نویسنده با تکیه بر پیش فرض های ناقد به جای تکیه بر پیش فرض های نویسنده است.
آثار تربیتی تعامل با قرآن کریم با رویکرد مخاطب محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعی در فهم پیام آیات قرآن به صورتی که بتواند مشکل فرد و جامعه را در دوران کنونی حل نماید، تنها در صورتی ممکن است که همان گونه که قرآن مخاطب خود را جهانیان قرار داده و با آن ها به زبان فطرت سخن گفته، جهانیان نیز خود را مخاطب قرآن بدانند و با تلاش برای شکوفاسازی فطرت، خود را در معرض این نسیم رحمت قرار دهند. برای رسیدن به این مقصود، شرایط و ضوابطی لازم است که مخاطب قرآن باید آنها را احراز کند تا بتواند از آثار و برکات تربیتی قرآن کریم برخوردار گردد.در پژوهش پیش رو با شیوه ی توصیفی تحلیلی، به تبیین آن دسته از آثار تربیتی پرداخته شد که نتیجه مخاطب محوری است و تلاوت کننده قرآن می تواند از آن ها در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی در راستای تربیت و هدایت خویش بهره مند شود. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، آثار تربیتی مخاطب محوری در نسبت با اجتماع در سطح کلان عبارتند از: توحید محوری، اجرای قوانین مبتنی بر شرع مقدس اسلام، اقامه ی دین و فرمان های آن، و تبیین جایگاه خانواده و نقش آن. آثار تربیتی اجتماعی در سطح خرد هم آثاری مانند ایجاد روابط اجتماعی کرامت محور، اخوت و برادری، رعایت حق الناس، وحدت و همدلی، تعاون در کارهای خیر، ترویج امر به معروف و نهی از منکر و سیستم ارتباطی مبتنی بر خیر و نصیحت را به همراه خواهد داشت.
شناسایی و تبیین مولفه های زیبایی شناسی برنامه درسی بر مبنای مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
175 - 206
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین مولفه های زیبایی شناسی برنامه درسی بر مبنای مثنوی معنوی، جهت معرفی مختصاتی از برنامه درسی زیبایی شناسی اسلامی- ایرانی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و به لحاظ روش انجام کار تحلیل محتوای کیفی با رویکرد عُرفی می باشد. میدان این پژوهش، تمامی شش دفتر کتاب مثنوی معنوی، به میزان بیست و پنج هزار و ششصد و پنجاه و پنج بیت را در بر می گیرد، که به شیوه کدگذاری، معانی و مفاهیم صریح و نهفته ی زیبایی شناسانه برنامه درسی در ابیات مثنوی معنوی را مورد شناسایی قرار داده است. پس از تحلیل محتوای اشعار کتاب مثنوی معنوی، در نهایت 10 مولفه اصلی زیبایی شناسی برنامه درسی شناسایی و کشف گردیدند. بر این اساس مولفه های زیبایی شناسی برنامه درسی بر آمده از مثنوی معنوی شامل : خودشناسی ، ژرف نگری ، تناسب ، عشق ، حُریّت ، نقَّادی ، احترام به تفاوت ها ، کمال جویی ، کل نگری و ابتکار می باشد. مولفه های زیبایی شناسی بر آمده از مثنوی معنوی به عنوان یک منبع ارزشمند تعلیم و تربیت اسلامی – ایرانی، قادر است یک الگوی کامل ، جهان شمول و خط سیر جامع در مسیر بهره گیری از ابعاد ارزشمند برنامه درسی زیبایی شناسی را در تمامی عرصه های تعلیمی و تربیتی ارایه نماید. به گونه ای که با داشتن ویژگی بومی بودن، با دغدغه های فلسفی اسلامی و ایرانی مرتبط تر و قابل پذیرش تر باشد.
نسبت سنجی جهاد و آزادی از منظر قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
برخی از مخالفان اسلام و مستشرقین، آیات جهاد، قتال با مشرکین و برخورد با آنان را مورد استناد خود قرار می دهند و بر این باورند که این آیات، جایی برای آزادی، انتخاب مخالفین و غیر مسلمین در نظام اسلامی باقی نمی گذارد و چیزی به نام آزادی، بی معنی است. این مقاله به نسبت سنجی جهاد و آزادی از منظر قرآن کریم می پردازد و این شبهه را که جهاد، جلوی آزادی و انتخاب فکر، عقیده و رفتار سیاسی-اجتماعی شهروندان را می گیرد، بررسی می کند، در فرضیه بر این امر تاکید شده است که با توجه به ادبیات و منطق قرآن کریم و مبانی هستی شناختی و انسان شناختی آن و لحاظ اهداف جهاد، حکم به آن برای دفاع از ستمدیدگان، برداشتن موانع و بسترسازی برای انتخاب آگاهانه شهروندان و مقابله با آغازگران جنگ و رهاسازی مردم از یوغ طاغوتها بوده است، آزادی ارزشی بنیادین است که با وجود آن، شهروندان می توانند با در نظر داشتن معیارها و موازین شرعی، بدون تحمیل و فشار قدرت حاکم، آزادانه، رفتار سیاسی-اجتماعی انجام دهند و به حقوق سیاسی خود دست یابند، روح حاکم بر آیات و حکم جهاد نیز در راستای آزادی مردمانی بوده است که زیر سیطره مستبدین و مستکبرین قرار داشته اند، جهاد به معنای تحمیل عقیده نبوده است تا آزادی از میان رود، بلکه برای مسلمین چاره ای جز دفاع و رویارویی با دشمن نمانده بود، حقیقت جهاد، دفاع در برابر هجوم دشمن بوده است. در کنار بهره از روش توصیفی-تحلیلی در بررسی داده ها این مهم با روش تفسیر اجتهادی انجام شده است.
کاربرد مفاهیم اسماء الهی (جبار) در ساختار انعطاف پذیری معماری
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی به عنوان شاخصه اصیل طراحی بایستی با مراتب حضور انسان در فضا همراه باشد. این پژوهش با روشی از هرحیث تحلیلی و کاربردی با بررسی آیات و احادیث و اسناد و منابع در دسترس، با دنبال نمودن اسماء الهی به عنوان اوصاف خداوند در وجود انسان، سعی بر این دارد با پیروی عقل جزء از عقل مطلق به دنبال راهکارهایی در معماری انسانی با الگوگیری از معماری الهی ( آفرینش) با ادراک (مفاهیم) اسماء الهی است و هدف اصلی پژوهش حاضر استخراج راهکارهای معمارانه از اسماء الهی در زمینه مبانی نظری معماری در جهت تاثیرگذاری در مبانی طراحی معماری می باشد، همچنین این تلاش در پی پاسخ به سوال در زمینه چگونگی کاربرد اسماء الهی در زندگی بشر و به خصوص در زمینه تخصص معماری است که این مهم هدف اصلی این پژوهش می باشد. نتایج پژوهش بیانگر این است که انعطاف پذیری در معماری موضوعی جدید و نو نیست، که دوره مدرن زاینده آن باشد بلکه در وجود عالم بوده، پس انعطاف پذیری الزامی برای معماری محسوب می شود که زاینده آن افعال خداوند است که در انسان ظهور نموده بنابراین نتیجه بر پایه سنت خداوند می باشد.
نوشتگان (۵)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۲۰۴)
61 - 71
حوزههای تخصصی:
در شماره پنجم «نوشتگان»، نخست به نوشته های فارسی کهن از شرق دور پرداخته و برگی بازیافته از همین ناحیه را عرضه کرده ایم. در بخش دیگر، درباره تحوّل -a (< -ag < -aka- ) پایانی واژه ها به -e بحث و نمونه هایی پیش نهاده شده است که ممکن است کهن ترین شواهد این تبدیل باشد.
تنظیر یا استعاره های نظری؛ الگوی نوآوری در علم انسانی (با نگاهی به دیدگاه های فلسفی گادامر و علامه طباطبایی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
116 - 142
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها و حوزه های علمیه همواره از شعار نوآوری در علوم انسانی استقبال می کنند؛ اما با وجود تلاش های قابل توجه در این زمینه، در عمل موفقیت چندانی به دست نیامده است. این مقاله در تلاش است با رویکرد فلسفی و روش منطقی- تمثیلی به این سؤال پاسخ دهد که «نوآوری در علوم انسانی چیست و چگونه یک اندیشه جدید متولد می شود؟» به نظر می رسد میان شاخه های سه گانه حکمت (نظری، عملی و شعری)، این حکمت شعری (هنر) است که ادعای تولید و نوآوری دارد؛ از این رو اگر حکمت شعری به خدمت حکمت نظری درآید، می تواند قفل های خلاقیت در علوم انسانی را باز کند. پیوند این دو ساحت از حکمت در علوم انسانی منجر به «گذر-واژه هایی» خواهد شد که آن را «استعاره های نظری» نامیده ایم. نمونه های متعددی از استعاره های نظری در فلسفه، عرفان و فقه تا جامعه شناسی و روان شناسی در این مقاله بحث شده است. در گام دوم، «استعاره نظری» را در دو مسیر متفاوت تبیین نمودیم؛ یکی در رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر تحت عنوان «امتزاج افق ها» و دیگری در فلسفه رئالیستی علامه طباطبایی تحت عنوان «اعتباریات». پس از بررسی دیدگاه های این دو اندیشمند، نوآوری در علم انسانی به «تنظیر» (به جای استعاره نظری، امتزاج افق ها و اعتباریات) تعریف شد و سه مرحله «نظر، تنظیر و مناظره» به عنوان الگویی برای نوآوری پیشنهاد گردید.
التناص وتجلیاته في الخطاب السردي لقصص علی السباعي(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعرف التناص بأنه الصوت المتعدد ذلک لأن کل نص هو فی کنهه لوحه فسیفسائیه مکونه من الاقتباسات عن نصوص أخرى. ومن هذا المنطلق یکون النص محض إعاده إنتاج لخبرات تراکمیه سابقه، جمعت والتحمت فی البناء النصی الجدید الذی نهض فی هیکلیته على أساس من نصوص سابقه متباینه ومتعدده ومتنوعه المشارب. ومن هنا یکون کل نص تناصا بصوره مطلقه، ذلک أن النص یبرز فی عالم یغص بالنصوص (نصوص قبلیه، ونصوص محیطه به، وأخرى حاضره فیه)، واستراتیجیته المحوریه هی الهدم والتفکیک بغرض إعاده البناء. یهدف هذا البحث دراسه تجلیات التناص فی الخطاب السردی لقصص مختاره عن القاص العراقی علی السباعی حتی یستنتج بان أبرز أنماط التناص التی یمکننا تمییزها فی خطاب السباعی السردی فی المجموعات القصصیه المختاره (عینه البحث) نمطان رئیسان؛ الأول تناص ذاتی حصل مع نصوص الکاتب عینه، والآخر خارجی تفاعل فیه خطاب الکاتب السردی مع نصوص خارج حدود إبداعه الشخصی.
بررسی حد نصاب اخلاقی از منظر شهید مطهری با تکیه بر واقعیت اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
5 - 26
حوزههای تخصصی:
حد نصاب اخلاقی به مرز سعادت حقیقی اطلاق می شود. هدف این تحقیق استنتاج این حد، از کلام شهید مطهری با توجه به سنخ واقعیت اخلاقی به روش توصیفی تحلیلی است. وی سنخ واقعیت اخلاقی را دینی و پرستش آگاهانه می داند و این پرستش جز با اعتقاد به توحید یعنی حد نصاب اخلاقی امکان ندارد. به نظر می رسد بیان شهید مطهری در اثبات سنخ واقعیت اخلاقی که اخلاق دینی است، از جهت مبانی و لوازم آن، به بیان اصلاحی و تکمیلی ذیل نیاز دارد، به این بیان که با توجه به ویژگی خاص انسانی باید سنخ واقعیت اخلاق را برای انسان تعقل دانست. انسان بر اساس کما ل خواهی، قرب به کمال مطلق را متعلق تعقل خود قرار می دهد و در شناخت رابطه خود با کامل مطلق، به نیازمندی خود پی می برد و به تبعِ این شناخت، رفتار متناسب با آن نیاز را که ابراز آن نیازمندی و تشکر از معطی آن است انجام می دهد. شهید مطهری به آن، پرستش آگاهانه اطلاق می کند.
بررسی تقدم لاحرج بر اصالة اللزوم در اجرای قراردادها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
به منظور تحکیم روابط حقوقی افراد و پیش گیری از هرگونه تزلزل و بی ثباتی در تعهدات و اجرای قراردادها که منجر به بی نظمی در روابط اقتصادی و اجتماعی افراد در جامعه می گردد، در همه کشورها و در سطح جهان، تصمیم بر این شده که مفاد قرارداد ها لازم الاجرا باشند. اصل لزوم نیز به این معنا است که افراد باید به تعهدات و توافق های خودشان پای بند باشند و آنها را محترم و لازم الاجرا بشمارند. تمام قراردادها یی که بر اساس قانون واقع می شوند، از اصول و قواعد خاصی پیروی می کنند. قانون گذار نیز این اصول و قواعد مشترک را تحت عنوان قواعد عمومی قراردادها معرفی کرده و به بررسی آن ها پرداخته است. اولین اصلی که مقنن در این مواد به آن پرداخته است اصل لزوم می باشد و این همان اصلی است که فقها از آن به اصالهالزوم یاد می کنند. معنای لغوی واژه اصل و بنای عرفی و شرعی این اصل در بیع بر لزوم است؛ یعنی قصد مردم از خرید و فروش آن است که رابطه مالک اولیه با مال قطع شده، و نسبت به آن بیگانه می شود و خیار نیز حقی خارجی است که برای یکی از طرفین یا هر دو طرف قرار داده شده و اسقاط پذیر است. معنا و مفهوم اصل لزوم در اصطلاح حقوقی نیز آن است که، هرگاه قراردادی صحیحاً منعقد شد، اصل بر آن است که بین طرفین لازم الاتباع می باشد و باید به تعهداتی که ضمن آن نموده اند، وفادار باشند. بنابراین هر عقد و قراردادی که به جایز بودن آن تصریح نشده باشد، لازم است و هیچ یک از طرفین مگر در موارد مشخص و معین نمی توانند آن را بر هم بزنند.
نقد شبهات باستان شناختی درباره آیات قرآن کریم (با تأکید بر آیه 76 سوره حجر)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۹)
133 - 152
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، برخی از نویسندگان دگراندیش با پیش فرض های نادرست، به ارائه سؤالاتی انتقادی و شبهاتی نوین پیرامون برخی آیات قرآنی پرداخته اند. تحلیل این شبهات و پاسخگویی به پاره ای از آنها که در ضمنِ آیات «إِنَّها لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ* إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَهً لِلْمُؤْمِنِینَ» (حجر: 76-77) مطرح شده، امکان فهم صحیح آیات مزبور را نیز در آوردگاه تفسیری به ارمغان می آورد. بااین همه، این مقاله با اتخاذ رویکرد تحلیلی-انتقادی، ضمن جداسازی ابعاد شبهات مستشکل به دو بخش کلی، پاسخ های هر بخش را در عناوین «مبنا بودن ترجمه آیات نه نص آن»، «بی دقتی در ارجاع متعلق ضمیر «ها» در «إنّها»، «تعمیم عبرت آموزان و متعلق عبرت گیری»، «کشف آثار و بقایای قوم لوط»، «منحصر نبودن معرفت انسانی به شناخت تجربی»، «عدم تلازم معاصرت عبرت آموزی با مشاهده عذاب ها»، «تناقض درونی ادعاهای مطرح شده»، «توجه به توحید افعالی»، «اینکه عذاب الهی تسویه حساب شخصی نیست»، «نبود دلایل کافی در جداسازی مردمان قوم لوط»، «تنوع و گونه گونی عذاب ها» و «علت عذاب شدن نیکان جامعه» ارائه کرده است.
معنای زندگی در ساحت اخلاق؛ پژوهشی در فلسفه ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۴)
137 - 152
حوزههای تخصصی:
مقوله اخلاق، به عنوان یکی از کلیدی ترین و در عین حال بحث برانگیزترین مسائل در عرصه تعالیم بشری، همواره مورد توجه و بحث قرار گرفته است. بررسی اصول و قواعد اخلاقی و تدوین نظریات متعدد در این حوزه، به منظور یافتن بهترین مدل زندگی، به عنوان یکی از مهمترین کاوش های اندیشه ای بشر به شمار می رود. پژوهش حاضر با واکاوی آراء ویتگنشتاین، در حوزه اخلاق، با نظر به شیوه هستی نگری وی، به ارتباط این مقوله با مبحث زندگی، پرداخته و خوانشی نو از مسیر دست یافتن به زندگی معنادار در ساحت اخلاق ارائه می نماید. بر این اساس با تحلیل مفهوم زیست اخلاقی در فلسفه ویتگنشتاین به طور خاص، استدلال می شود که زندگی اخلاقی-معنادار در نظر وی مبتنی بر به کاربستن اراده اخلاقی خیر و حل معمای زندگی است که هردو نیازمند اتخاذ دیدگاهی ویژه نسبت به جهان هستند. در این نظرگاه، جهان در ساحتی ازلی مشاهده می شود.