مطالب مرتبط با کلیدواژه

ابدیت


۱.

شاملو و عالم معنا

کلیدواژه‌ها: عرفان نفس اعتقادات دینی عشق موعود معنویت جاودانگی بندگی خویشتن عالم معنی ابدیت اگزیستانسیالیسم الهی دایره قسمت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران معاصر
تعداد بازدید : ۱۹۵۲ تعداد دانلود : ۸۸۴
احمدشاملو(ا.بامداد)1304-1379،شاعر،مترجم،محقق ومدیرمجلات ادبی اغلب به عنوان شخصیتی ماده گرا (ماتریالیست)باتفکرات دهری مطرح شده که نه تنها میانه ای با معنویت وعرفان سنتی،مجردات وحقایق معنوی ندارد، بلکه آنها را به هزل می گیرد.درحالی که این گمانی غلط وبه دور از واقعیت است وغالب موضوعات ومضامین آثارش در قالب مصطلحات مابعدالطبیعی ومفاهیم مرتبط با عالم معناست وبه شدت به مفاهیم مجرد تعلق خاطردارد.دراین مقاله به عرفان و معنویت درآثارشاملو پرداخته شده ونشان داده می شود که او خدا، روح، نفس،جان،معاد ودوزخ را اموری یقینی می داند.نگارنده ادعا دارد که بار معنایی واصطلاحی واژگان دینی ومعنوی اوبه مراتب ژرفتر،صادقانه تر وافزونتر از شاعران هم دوره اونظیر اخوان،رحمانی،نادرپور،توللی،سپهری ودیگران است.
۲.

عرفان شرقی در آثار کانستانتین بالمونت شاعر سمبولیست و ملک الشعرای روسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۴۰۲
در این مقاله، ضمن معرفی کانستانتین بالمونت شاعر سمبولیست سدۀ بیستم روسیه معروف به ملک الشعرا و شمس الشعرا در ادبیات روسی، به آن دسته از اشعار با مضامین شرقی وی، که هم سو با اساس مکتب سمبولیست روسی است، پرداخته شده است. بالمونت یکی از بنیان گذاران مکتب سمبولیست روسی است. این ایدۀ ادیان الهی، که با مرگ انسان تنها جسم او از بین می رود و بازگشت انسان به سوی خداست، اساس سمبولیسم روسی نیز است که در اشعار بالمونت به کرّات ملاحظه می شود. سپس به خاستگاه و نحوۀ شکل گیری برخی از مضامین شرقی اشاره خواهد شد. عناصر چهارگانه یا عناصر اربعه (آتش، آب، خاک، و هوا) از مضامین اصلی اشعار بالمونت است. بالمونت با شاعران ایرانی مانند مولانا، خاقانی، و حافظ آشنا بود و به نظر می رسد اشعار با مضامین عناصر چهارگانه به تأسی از شاعران ایرانی سروده شده اند. او که درپی یافتن «شمس» در این دنیاست، تحت تأثیر قرآن ، پیامبر اکرم (ص)، آثار عرفانی ایرانی شرقی، و صوفی گری حافظ و مولاناست و اشعار «فراموش نکن: قرآن کتاب پرهیز است»، «ازآن جا»، «ستارۀ صحرا»، «سکوت»، «جلال الدین رومی»، «پند»، «عندلیب»، و ... را براساس مضامین شرقی و اشعار شاعران ایران زمین سروده است. مضامینی که در شکل گیری اندیشه های عرفانی و صوفیانۀ شاعر روس تأثیرگذار بودند و توجه عمدۀ شاعر در آن ها به «جهان هستی» و مفهوم «ازلیت و ابدیت» است.
۳.

ادلّه تجرّد نفس انسان از دیدگاه ابن سینا

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
موضوع نفس آدمی که گاه از آن به روح و زمانی از آن به روان تعبیر می شود، یکی از مهم ترین دل مشغولی های آدمیان از دیرباز بوده است و از زمانی که اولین انسان که اتفاقاً پیامبر الهی هم بود، آفریده شد این موضوع ذهن انسان ها و فرزندان آدم و حوا را مشغول کرده و پرسش های فراوانی را در فراروی فرزندان آدم قرار داده است. این کیست که از آن به عنوان نفس، روح یا روان یاد می شود و همه موجودیت انسان را در بر دارد، آیا مادی است یا غیر مادی؟ آسمانی است یا زمینی؟ این جهانی است یا آن جهانی؟ از بین رفتنی است یا ابدی که هرگز و هیچ گاه از بین نخواهد رفت؟ بین جسم و روح ما ارتباط و تعاملی برقرار است یا نه؟ اگر ارتباطی هست، به چه صورت است و صدها پرسش دیگر. در این مقاله فقط به یکی از مباحث نفس که همان تجرد نفس است و آن هم فقط از دیدگاه یک فیلسوف که همانا ابوعلی سینای بزرگ و نابغکه دوران که فلاسفکه بعدی در فلسفه و بیشتر علوم وام دار اویند، می پردازیم.
۴.

معنای زندگی در ساحت اخلاق؛ پژوهشی در فلسفه ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق معنای زندگی ابدیت هستی نگری ویتگنشتاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۲۰۴
مقوله اخلاق، به عنوان یکی از کلیدی ترین و در عین حال بحث برانگیزترین مسائل در عرصه تعالیم بشری، همواره مورد توجه و بحث قرار گرفته است. بررسی اصول و قواعد اخلاقی و تدوین نظریات متعدد در این حوزه، به منظور یافتن بهترین مدل زندگی، به عنوان یکی از مهمترین کاوش های اندیشه ای بشر به شمار می رود. پژوهش حاضر با واکاوی آراء ویتگنشتاین، در حوزه اخلاق، با نظر به شیوه هستی نگری وی، به ارتباط این مقوله با مبحث زندگی، پرداخته و خوانشی نو از مسیر دست یافتن به زندگی معنادار در ساحت اخلاق ارائه می نماید. بر این اساس با تحلیل مفهوم زیست اخلاقی در فلسفه ویتگنشتاین به طور خاص، استدلال می شود که زندگی اخلاقی-معنادار در نظر وی مبتنی بر به کاربستن اراده اخلاقی خیر و حل معمای زندگی است که هردو نیازمند اتخاذ دیدگاهی ویژه نسبت به جهان هستند. در این نظرگاه، جهان در ساحتی ازلی مشاهده می شود.
۵.

مقایسه «نامیرایی» از نظر یاسپرس و «فنا ناپذیری» از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یاسپرس موقعیت مرزی ابدیت ملاصدرا مرگ فناناپذیری نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۲
مفهوم مرگ الهام بخش تأملات فلسفی متعددی درباره وجود انسان است که در نوع نگرش و نحوه ی زندگی انسان تأثیرگذار است. ملاصدرا و یاسپرس به عنوان دو فیلسوف اصالت وجودی، به مساله مرگ و ابعاد آن توجه داشته اند. از مقایسه آرای این دو فیلسوف که با رویکرد تطبیقی و تحلیلی صورت گرفته است، این نتایج حاصل می شود که یاسپرس فارغ از نگاه دینی و عرفانی، مواجهه انسان با مساله مرگ را به عنوان یک موقعیت مرزی، از موثرین عوامل شکل گیری هویت و یافتن خود اصیل انسانی می داند. وی با تمایز قائل شدن بین مراحل سه گانه وجود تجربی انسان با مرتبه اگزیستنز بر این باور است که انسان در مرتبه متعالی اگزیستنز قابلیت درک جاودانگی یا به تعبیری «نامیرایی» و «تجربه ابدیت» دارد و بدون داشتن بعد مجرد می تواند آن را در طول حیات خود تجربه نماید. از سوی دیگر مرگ و فناناپذیری از نظر ملاصدرا مفهومی گسترده و نظام مند دارد که برگرفته از مبانی فلسفی و دینی وی است ؛ در فلسفه صدرایی میان تجرد نفس و جاودانگی آن ملازمتی برقرار است و نفس دارای مراتب وجودی مختلف است که با حرکت جوهری خود و طی مراتب تکاملی وجودی به مراتب تجرد دست می یابد و نه تنها با نابودی بدن از بین نمی رود بلکه همواره به دلیل مجرد بودن، همواره جاودان و فناناپذیر خواهد بود. وی جاودانگی را امری تشکیکی دانسته که هم در این دنیا با مرگ ارادی و هم بعد از زندگی دنیوی مطرح است.