فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۸۰٬۴۷۹ مورد.
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۳
133 - 151
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ فلسفهْ تناسخ ارواح یکی ازنظرِیاتی است که جهت تبیین پاداش یا عقاب افعال و میل به جاودانگی انسان ها مطرح شده است. براساس این نظریهْ پس از مرگْ روح انسان به بدن حیوان یا انسان دیگری تعلق می گیرد که این تعلق به جهتِ سازگاری و تناسب میان روح و بدن در اخلاق و ملکات کسب شده است. ابن سینا یکی از فیلسوفانی است که به بررسی و نقد نظریه ی تناسخ ارواح می پردازد. ایشان ادعای تعلق نفس انسانی به بدن حیوان یا انسانی دیگر را با اقامه ی دو برهان ابطال می نماید. از دیدگاه ابن سینا در فرض تناسخ لازم می آید دو نفس ناطقه به یک بدن تعلق یابد. همچنین در این فرض به دلیلِ نبود بدن جسمانی، لازم می آید نفس از انجام افعال بازماند، که هر دو لازمه محال اند. استاد فیاضی نسبت به این براهین انتقاداتی وارد نموده که به نظر نگارندگان با بررسی و دقت در مبانی فلسفی شیخ الرئیس می توان همچنان از دیدگاه ایشان دفاع نمود و به اشکالات استاد فیاضی پاسخ داد.
استاد فیاضی نسبت به این براهین انتقاداتی را وارد نموده که به نظر نگارندگان با بررسی و دقت در مبانی فلسفی شیخ الرئیس می توان هم چنان از دیدگاه ایشان دفاع نمود و به اشکالات استاد فیاضی پاسخ داد. کلیدواژگان: ابن سینا، تناسخ، نفس ناطقه، بدن، فیاضی. کلیدواژگان: ابن سینا، تناسخ، نفس ناطقه، بدن، فیاضی. کلیدواژگان: ابن سینا، تناسخ، نفس ناطقه، بدن، فیاضی.کلیدواژگان: ابن سینا، تناسخ، نفس ناطقه، بدن، فیاضی.
رهیافت روایی به اقسام مدلول های ظاهری قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
7 - 34
حوزههای تخصصی:
از موضوعات زیربنایی در فهم و تفسیر قرآن، شناسایی و تفکیک انواع مختلف دلالت ها در کلام الهی است. تنقیح دلالت های قرآن می تواند ملاکی برای ارزیابی و سنجش برداشت های تفسیری فراهم کند و مانع از تفاسیر ذوقی و سلیقه ای شود. به رغم اهمیت این موضوع، اقسام مدلول های قرآن تاکنون به صورت تفصیلی و مستقل مورد مطالعه قرار نگرفته است. از طرفی، انتساب هر نوع دلالتی به قرآن کریم نیازمند دلیل معتبر است. ازاین رو پژوهش حاضر با تکیه بر روایات معصومان(ع) به عنوان مهم ترین مرجع فهم قرآن، به مطالعه تحلیلی-توصیفی دلالت های قرآنی پرداخته و به جهت گستره بحث، بررسی خود را محدود به مدلول های ظاهری نموده است. بنابه نتایج پژوهش، مدلول های ظاهری قرآن در سه دسته کلی جای می گیرند: مدلول های منطوقی، مدلول های التزامی اخص و مدلول های التزامی اعم. در ذیل این مدلول ها، اقسام مختلفی همچون مدلول حقیقی، مجازی، کنایی، ایهامی، تقدیری، پیش انگاری، تعریضی، استلزامی، تقریری و... قرار دارند که جستار پیش رو به تبیین آن ها پرداخته و برای هر یک نمونه های روایی ارائه نموده است.
Kāshānī’s Impact on Mullā Ṣadrā’s Contribution to The Problem of Mental Existence: A Historical-Comparative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
137 - 166
حوزههای تخصصی:
Discussions on the works of lesser-known philosophers in history can illuminate various issues, helping to establish historical connections between various thinkers. One such philosopher is Abū al-Hasan Kāshānī (d. 1558), a 16th-century figure whose views have not yet been thoroughly studied. He authored numerous works in the field of philosophy and logic, many of which remain unpublished or unedited. His treatise on mental existence (al-wujūd al-dhihnī) contains detailed and profound contributions. Mullā Ṣadrā (c. 1571-1635/40 AD) authored several works on mental existence based on Kāshānī’s views. For example, it was Kāshānī who first used the distinction between primary predication (al-ḥaml al-awwalī) and common technical predication (al-ḥaml al-shāyiʿ al-ṣanāʿī) in solving the puzzle of mental existence. Mullā Ṣadrā adopted Kāshānī’s terminology in his magnum opus Al-Asfār al-Arbaʿah. We demonstrate Kāshānī’s influence on Mullā Ṣadrā’s account of mental existence, utilizing a comparative and descriptive methodology. The material of this research includes Kāshānī’s manuscript on mental existence as well as Mullā Ṣadrā’s works on this issue. The authors edited and revised Kāshānī’s manuscript and during the editing realized this important influence by comparing it with Mullā Ṣadrā's works.
تحلیل مسئل بی طرفی در کمک، بر پایه اخلاق سودگرایانه و سنجش آن در ترازوی آیات و روایات اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
«سودگرایی» به عنوان یکی از نظریه های مهم اخلاقی، بر بیشینه سازی سود جمعی تأکید دارد. در سودگرایی رادیکال، بی طرفی کامل به عنوان یک الزام اخلاقی معرفی می شود و فرد موظف است بدون توجه به روابط شخصی، به یاری نیازمندان بشتابد. با این حال، این نگاه در همه ابعاد با آموزه های اخلاقی قرآن سازگار نیست؛ زیرا در سنّت اسلامی، مسئولیت هایی چون حمایت از خانواده، همسایگان و جامعه دینی اهمیت ویژه دارد. در مقابل، سودگرایی معتدل با تأکید کمتر بر بی طرفی مطلق، رویکردی منعطف تر و نزدیک تر به اخلاق قرآنی دارد. این دو رویکرد تفاوت هایی مهم در نحوه کمک رسانی دارند: سودگرایی رادیکال، فرد را به کمک به نیازمندترین افراد - فارغ از هر گونه وابستگی عاطفی یا دینی - فرامی خواند؛ در حالی که سودگرایی معتدل، ترجیح نزدیکان و هم کیشان را در چارچوبی اخلاقی و عقلانی مجاز می شمارد. این مقاله قصد دارد بی طرفی معتدل را در پرتو آیات و روایات ارزیابی کرده و نشان دهد که رویکرد اسلامی - چه در چالش تعیین حدود کمک رسانی و چه در اصل کاربردی بودن آموزه های اخلاقی در زندگی روزمرّه - نسبت به بی طرفی رادیکال ارجحیت دارد.
بررسی اسطوره ای- تاریخی شرف شمس در اندیشه های مهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۸۵
265 - 286
حوزههای تخصصی:
آیین های باستانی و کهن الگوها دیرپا و ماندگارند و در گذرِ زمان، خود را با فرهنگ ها و آیین-های روزگار خود سازگار و همسان می کنند. مهرپرستی یکی از این آیین های کهن و باستانی است. آیین مهر، آیین اسرار و رموز است و سرشار از نمادها و نشانه های گوناگونی است که هریک، انسان را به اندیشه و باوری شگفت و شگرف در آیین مهر رهنمون می کند. با توجه به جایگاه خورشید در میان اقوام کهن ازجمله ایرانیان باستان و دین وآیین مهرپرستی و نفوذ وگسترش آن در میان مردم آن دوره، همچنین جایگاه خورشید در عرفان ایرانی-اسلامی و نزد شاعرانی چون مولانا و خاقانی و ریشه اساطیریِ بسیاری از باورهای دینی، در این نوشتار، باورهای پیوسته با رخدادِ نجومی "شرف شمس" را بررسی می کنیم. چه بسا، شرف شمس را بتوان یکی از نمادهای مهری برشمرد. کلیدواژه ها: آیین مهر، کهن الگو، شرف شمس، خورشید، مولانا.
دراسة وتحليل أساليب التدريس النشط والعوامل الداعمة في تحسين المهارات اللغوية مع الترکيز على دروس اللغة العربية
حوزههای تخصصی:
تعدّ أسالیب التدریس النشط فی تعلیم اللغه العربیه وسیله لتسهیل اکتساب الطلاب الکفایات اللازمه لتعلم هذه اللغه. ویعتمد التدریس النشط على اتجاه دمج أربع مهارات التحدث، ومهارات الاستماع، ومهارات الکتابه، ومهارات القراءه. وتهدف الدراسه الحالیه بالاعتماد على منهج البحث النوعی إلى تقدیم عشر طرق التدریس النشط فی تعلیم اللغه العربیه وعملیه تفعیلها وتنفیذها. وقد جُمعت بیانات البحث من خلال تلقی تجارب معلمی اللغه العربیه وإجراء المقابلات وتحلیل الوثائق المتعلقه بهذه اللغه. وبناءً على نتائج البحث، تتضمن أسالیب التدریس النشط فی تعلیم اللغه العربیه ثلاث مراحل، وهی التخطیط لمراحل التعلم، والتخطیط للتنفیذ، والتقییم من قبل المعلم؛ ولذلک فإن ترکیز التدریس على عملیه تعلم اللغه العربیه یشمل أنشطه الطلاب وإبداعهم فی اکتساب المعرفه والمهارات والقیم والاتجاهات أثناء تعلم اللغه العربیه. کما ویقوم المعلم فی موضوع التقییم بدراسه التغیرات السلوکیه للطلاب بشکل فعال ویستخدمها کمعیار للتخطیط وتطویر التعلم، والغرض من هذه المرحله هو تقییم الجوانب المعرفیه والعاطفیه والنفسیه والحرکیه حتى یتمکن معلمو اللغه العربیه من الاستخدام النشط لطرق تدریس هذه اللغه لإبراز الإمکانات الاستیعابیه وتحسین نتائج التعلم لدى التلامیذ.
نقش انفاق در تقویت خشوع مومنان براساس آیات سوره حدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
خشوع، نمود درونی و باطنی فروتنی و تواضع است و حالتی خاص برای بندگان در درک عظمت و کبریای پروردگار به شمار می رود. این صفت اخلاقی تنها در عمل و با افعال به ملکه ظهور می رسد. از سویی دیگر انفاق، گذشتن از امری تا حد اتمام، گستره وسیعی دارد که از انفاق مال تا انفاق معنوی را فرا گرفته و سر حد آن انفاق جان (جهاد) است. در قرآن کریم اصل عمل انفاق مانند سایر امور عبادی تنها برای تحقق اطاعت امر خدا و رسول است، و این امر بدون خشوع و نیت خالص محقق نمی شود. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال است که بر اساس آموزه های سوره حدید، انفاق چگونه موجب تقوت صفت خشوع در مؤمنان می شود. بررسی توصیفی تحلیلی این مسئله حاکی از آن است که انفاق اطاعت امر خداوند بعد از درک عظمت الهی او بوده و در واقع انفاق نمود بیرونی خشوع است و تحقق خشوع را می توان در دو مرحله، نخست زمینه های پیدایش و ایجاد خشوع، سپس عوامل تقویت آن تبیین کرد. در مرحله اول (آیات1-15) با ایجاد شناخت نسبت پروردگار و صفاتش و با به تصویر کشیدن حقیقت ایمان مؤمنان در آخرت، ایشان را بر انفاق، ترغیب و تشویق می کند. در مرحله بعد ضمن نمایاندن چهره واقعی دنیا و متعلقات آن، بر فانی بودن اعمال و علائق دنیا و به دوری از حب به آن تاکید کرده است. پس در نتیجه، این حالت اخلاقی در اثر تقویت خشوع و درک عظمت الهی در مؤمنان ایجاد می شود و بذل انفاق در گستره های مختلفی چون جان، مال، امور مادی و معنوی، با قید اخلاص فی سبیل الله محقق می شود.
عدم حجیت علم حسی قاضی مأذون در جرائم حق اللهی با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۶
105 - 131
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در فقه قضایی مسئله حجیت علم قاضی و گستره آن است؛ به ویژه آنکه علم قاضی و نیز دعاوی حقوقی از جهات گوناگونی قابل دسته بندی هستند. در دوره معاصر با توجه به پیدایش مفهومِ قاضی مأذون و نیز ابهام قوانین موضوعه مربوطه، پیچیدگی این مبحث بیشتر شده است. در این نوشتار مسئله حجیت علم ناشی از ادراک حسی قاضی مأذون در مسائل کیفری حق اللهی با رویکرد به آرا و مبانی امام خمینی موردبررسی قرار می گیرد؛ بدین منظور نخست مسئله ادراک حسی از دیدگاه منطقی و امکان حجیت دهی شرعی به آن بررسی شده است؛ سپس گستره حجیت علم ناشی از ادراک حسی با توجه به سیره عقلایی موردتحقیق قرارگرفته و ضمن مشخص نمودن محور اصلی در بحث از حجیت علم حسی قاضی مجتهد، ادله عدم حجیت علم حسی قاضی مأذون در مسائل کیفری بیان شده است. نتیجه آنکه قاضی مجتهد و قاضی مأذون در هیچ حالتی حق استناد به علم ناشی از ادراک حسی خود را در جرائم حق اللهی نخواهند داشت و این ممنوعیت در مورد قاضی مأذون روشن تر است.
تأملی در مفهوم عقد امانی و نقدی بر شمول ادله عدم ضمان امین بر عقود امانی غیر احسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۴۱
61 - 85
حوزههای تخصصی:
جاری شدن احکام فقهی مال بر اشیا نیازمند صدق عنوان «مال» بر آن هاست. احزار مالیت اشیا از آنجا ضرورت می یابد که در جامعه امروزی، مردم در روابط مالی و اقتصادی خود با مواردی مواجه اند که تطبیق عنوان مال بر آن ها به سادگی زمان گذشته نیست؛ از مواردی مانند «حق تألیف» و «حق سرقفلی» گرفته تا پدیده های نوظهوری همچون «امتیاز انواع بازی های رایانه ای»، «صفحات مجازی با دنبال کنندگان زیاد» و «ارزهای رمزپایه»؛ ازاین روست که تعیین ضابطه مالیت اشیا اهمیت دارد. این پژوهش ضمن دسته بندی و نقد دیدگاه های فقهی و ارائه تعریفی متفاوت از مال، با روش تحلیلی به این نتیجه دست یافته که مال یک عنوان عرفی-انتزاعی بوده و تنها راه احراز مالیت چیزی، توجه به معاوضات عرفیه و تحلیل رفتار عقلا در مورد آن است. براین اساس امکان ندارد شارع مالیت چیزی را ساقط کند، نهایت آنکه می تواند تنها از بعضی یا همه آثار مترتب بر آن همچون معامله شراب نهى کند؛ ازاین رو می توان گفت بسیاری از مشخصه هایی که در منابع فقهی برای «مال» مطرح شده، تکلفات بی مورد و نیازمند اصلاح است. به علاوه، استفاده از تعبیر «مال شرعی» صحیح نبوده و شرط دانستن «مالیت» برای عوضین نیز لغو است.
تأثیر نظریه رهایی بخشی در آیین کاتولیک بر نظریه محمود ایوب با عنوان رنج رهایی بخش در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چگونگی تأثیرگذاری آموزه رهایی بخشی در الهیات کاتولیک بر نظریه محمود ایوب با عنوان رنج رهایی بخش در اسلام می پردازد. در این راستا، ما نیاز داریم تا دریابیم که چگونه دیدگاه های الهیاتی مسیحیت پیرامون عمل رهایی بخش مسیح (ع)، الهام بخش ایوب بوده و چگونه اصطلاح شناسی مسیحیت به کمک ایوب در مدل سازی افکارش می آید. بنابراین سؤال اصلی این پژوهش عبارت ست از این که مدل رنج رهایی بخش ایوب چگونه از آموزه های الهیات مسیحی تأثیر پذیرفته است؟ بر این اساس، ابتدا سعی می شود نظریه ایوب به اختصار معرفی شود. سپس، سه قلمرو مهم که بر اساس الهیات مسیحی دارای ظرفیت الهام بخشی برای ایوب هستند بررسی می شود. این سه قلمرو عبارت اند از اصطلاح شناسی، کارکرد نظریه و نیز نقش تحمل رنج ها در رهایی بخشی. در قلمرو نخست، تعریف ایوب از رهایی بخشی به فهم یهودی-مسیحی از این اصطلاح چندان وفادار نبوده و سعی کرده با ارائه تعریفی عام از ورود اشکالات احتمالی جلوگیری کند. در قلمرو دوم، کارکرد نظریه ایوب با مبانی مسیحیت اشتراک عمده ای دارد؛ همان طور که مسیح انسان را از بردگی گناه نجات می دهد، شفاعت نیز به کمک گناهکاران برای نجات از کیفر گناهان خواهد آمد. در نتیجه، با وجود دیدگاه های متفاوت اسلام و مسیحیت در مورد تقسیم بندی گناهان، رهایی بخشی در هر دو مورد از گناه رخ می دهد. در نهایت، قلمرو سوم به این مطلب می پردازد که تحمل رنج ها و مصائب توسط مسیح (ع) و امام حسین (ع) الهام بخش اساسی ایوب در نظریه رنج رهایی بخش در اسلام بوده است، هرچند تحمل رنج به تنهایی نمی تواند موجب رهایی بخشی باشد.
تحولات علم انشاء در ایران عصر صفوی (907-984 ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
10 - 32
حوزههای تخصصی:
علم الانشاء به آموزه ها و فنونی گفته می شد که موضوع آن شیوه های نگارش منشآت (نامه ها) و مکاتبات بوده است. کوشش در راستای تعریف، کاربرد و کارکرد علم انشاء همواره مورد توجه دانشمندان بوده است. هدف از این پژوهش بررسی تحولات علم انشاء در عصر صفوی است. پژوهش پیش رو از نوع کیفی و با روش تاریخی تحلیلی و با بهره جستن از نسخه های خطی و منابع دست اول به انجام رسیده است. در بخش نخست پژوهش به تعریف علم انشاء، ویژگی های عمومی کار منشیان، آموزه ها و افزارهای مادی آنان، کاربردها و کارکردهای ترسل و نیز باید و نبایدهای کار دیوانی پرداخته شده است. در بخش دوم بطور خاص تحولات علم انشاء در عصر صفویان بررسی خواهد شد. پژوهش پیش رو نشان داد که نگرش به علم انشاء و بویژه منشات تعلیمی در این عصر هم از دیدگاه دیوانی و هم از نگر ایدئولوژیک به نسبت ادوار پیشین تحول یافت. از دیدگاه نخست رسوم و طرزهای دیوانی جدیدی همسو با جغرافیای هر منطقه سامان یافت، به گونه ای که به گواه برخی منابع، دفاتر دیوانی با ویژگی های منطبق بر عرف همان جغرافیا تحریر می شد. همچنین برخی اصطلاحات دیوانی خاص در مناطق مختلف پدید آمد که منحصر به همانجا بوده و در دفاتر دیوانی مناطق دیگر بکار نمی رفت. از دیدگاه دوم به پدید آمدن گونه ای از منشآت انجامید که می توان از آن با عنوان منشآت تعلیمی شیعی یاد کرد.
"هر کسی را اصطلاحی داده اند" تقیّه ورزی و هویّت مندی در میان جماعت گُپتی هندوستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
55 - 117
حوزههای تخصصی:
گُپْتی های بهاونگر هند، نمونه ای نامعلوم از تقیّه اند و چالشی برای طبقه بندی های سنّتی هویّت دینی در جنوب آسیا. تقیّه غالباً توسط گروه های اقلیّت یا مسلمانانِ در مضیقه که از افشای اعتقادات واقعی خویش بیم دارند، انجام می گیرد. از چشم انداز تاریخی، شیعیان، چه اثناعشری و چه اسماعیلی، به طور معمول خود را در زیّ تسنّن، که شکل دهنده جماعت اکثریّت اند، پنهان داشته اند. سوال اصلی تحقیق این است که نحوه تقیه گُپتی ها چگونه است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد گُپْتی ها که پیروان امام اسماعیلی اند و نامشان نیز به معنای پنهان یا مخفی است، نه در لباس اهل سنّت، که در کسوت هندوان پنهان می شوند. عمل تقیّه گُپْتی ها به دلیل دیگری نیز استثنایی است: هندوئیسم صرفاً پوششی برای پیشگیری از پیامدهای زیانبار نیست، بلکه بخشی جدایی ناپذیر از نظام اعتقادی و هویّتی گُپْتی ها، و اساس اعتقاد ایشان به آقاخان، نه تنها به عنوان امام، بلکه در جایگاه اَوتار عصر حاضر است.
تحلیل نقادانه کتاب درسنامه مهارت های پژوهشی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۱۲)
527 - 548
حوزههای تخصصی:
درس «مهارت های پژوهشی» یکی از دروس سطح یک حوزه است. چند سالی است که معاونت پژوهش حوزه برای تدریس این درس، معاونت پژوهشی را در همه مدارس کشور راه اندازی کرده است و در این سال ها این درس، بدون متن آموزشی رسمی و مشخص در این مدارس تدریس شده است. پس از سال ها انتظار، معاونت پژوهش حوزه با همکاری مرکز تدوین متون و منابع درسی حوزه های علمیه، متن آموزشی این درس با عنوان «درسنامه مهارت های پژوهشی» را تولید کرده است. این متن برای طلبه های مقطع دیپلم در ترم دوم پایه دوم و برای سیکلی ها در ترم اول پایه پنجم تدریس خواهد شد. در این مقاله این درسنامه بر اساس شاخص های محتوایی، ساختاری، شکلی، زبانی و روشی، تحلیل نقادانه شده است. برخی از نتایج این تحلیل عبارت اند از: 1. استفاده از کلمه «مهارت ها» به شکل جمع در عنوانِ درسنامه صحیح نیست. 2. درس های این درسنامه باید کارگاهی ارائه شود. 3. درسنامه به ویرایش محتوایی، ادبی و فنی نیاز دارد. 4. در انتخاب محتوای درسنامه به نیازها و رغبت های یادگیرندگان توجه لازم نشده است.
بررسی نسبت میان امکان فقری و امکان ذاتی از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
183 - 202
حوزههای تخصصی:
«امکان فقری» از نوآوری های صدرالمتالهین شیرازی در باب مفهوم «امکان» است و حقیقت آن را به گونه ای متفاوت شناسانده است. از میان حکیمان صدرائی، آیت الله جوادی آملی معتقد است نظریه امکان فقری، در تنافی و تضاد با «امکان ذاتی» قرار داشته بلکه اساسا بساط «ماهیت» را برمی چیند و مجالی برای امکان ذاتی باقی نمی گذارد. در مقابل برخی از محققان، با ارجاع به علامه طباطبایی، معتقدند امکان فقری، امتداد و تعمیق امکان ذاتی است و این دو با هم سر ناسازگاری ندارند. بر این اساس، هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش اصلی است که آیا پایبندی به نظریه امکان فقری نافی صدق انگاره امکان ذاتی است؟ اگر چنین است این تنافی و ناسازگاری چگونه تبیین می شود؟این پژوهش از نوع مطالعه بنیادین است که به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا و با جست وجوی داده های مرتبط با هدف و سؤال اصلی تحقیق، ابتدا امکان ماهوی را تقریر و سپس تبیینی از امکان فقریِ ملاصدرا ارائه می کند. در ادامه با استناد به تعابیر آیت الله جوادی آملی، به توضیح و تشریح نظریه ایشان پرداخته و استدلال مخالفان ایشان مورد بررسی و نقد قرار می گیرد. این پژوهش در پایان، با تایید و تاکید بر درستی نظریه آیت الله جوادی آملی و اشاره به برخی از لوازم این دیدگاه، نتیجه می گیرد که سازگاری میان امکان فقری و امکان ذاتی منتفی است؛ چرا که با تثبیت امکان فقری، ماهیات هویت و تذوّت خود را از دست می دهند و به تعبیر آیت الله جوادی آملی، ماهیت از فرهنگ نامه فلسفی مرخص شده، به موزه معرفت باستانی می رود.
حفاظت از اشخاص در بیماری های همه گیر با رویکردی بر فقه و حقوق بشر
منبع:
پژوهش های فقهی حقوق بشر دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
68 - 88
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نهاد دولت به عنوان نگهبان نظم عمومی و تأمین امنیت اشخاص جایگاه ویژه ای در نظام های حقوقی-سیاسی دارد. هدف از پژوهش حاضر تبیین تعهدات دولت ها در موارد شیوع بیماری های همه گیر در چهارچوب فقه، حقوق ایران و اسناد بین المللی می باشد.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: تعهد دولت ها به حفاظت از اشخاص در موارد شیوع بیماری های همه گیر بر مبنای اصول حاکمیت در همه نظام های حقوقی داخلی و نیز هنجارهای عرفی نظام حقوق بشر بین المللی مورد پذیرش قرار گرفته است. برخی از اصول و قواعد مبنایی فقه امامیه نیز تعهد مزبور را ایجاب می نماید.
نتیجه : تعهد دولت ها به حفاظت از اشخاص در موارد شیوع بیماری های واگیردار در چهارچوب فقه امامیه و حقوق داخلی ایران واجد ضمانت اجرا می باشد؛ در چهارچوب حقوق بین الملل مسئولیت خاص برای دولت در این ارتباط در نظر گرفته نشده است؛ بلکه باید به قواعد عمومی و عرفی نظام مسئولیت بین المللی مراجعه نمود.
طراحی الگوی سازمانی دولت خدمتگزار مبتنی بر حکمرانی متعالی برای سازمان های دولتی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، حکمرانی متعالی به عنوان یکی از روش های حکمرانی با الهام از اصول دینی و با تأکید بر اصل خدمتگزاری در جامعه مورد توجه قرار گرفته است. دولت خدمتگزار در کارآمدی سازمان های دولتی و کسب رضایت ارباب رجوع نقش زیادی داشته است اگر سازمان ها بتوانند عوامل اجرایی خود را با اصول دولت خدمتگزار بر مبنای حکمرانی متعالی طراحی نمایند کارایی آنها دوچندان افزایش خواهد یافت. بر این اساس هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی سازمانی دولت خدمتگزار مبتنی بر حکمرانی متعالی در سازمان های بخش دولتی است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش کیفی می باشد و در تحلیل داده ها از روش داده بنیاد و کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق با خبرگان تا رسیدن به مرحله اشباع نظری استفاده شده است حجم نمونه که شامل پانل خبرگان می باشد، به تعداد 15 نفر از متخصصین آشنا به موضوع در دو بخش خبرگان علمی و اجرایی انتخاب شدند و با طی کردن مراحل اجرایی مطالعات کتابخانه ای، تدوین نظری مطالعه، انجام مصاحبه با خبرگان، تحلیل داده ها و طی سه مرحله کدگذاری، سرانجام مدل نهایی تحقیق با استفاده از روش اشتراوس و کوربین طراحی گردید. نتایج کدگذاری ها منجر به استخراج 287 کد باز، 46 کد محوری و 11 کد انتخابی گردید. در ادامه عوامل مالی-اقتصادی و عوامل ارتباطی به عنوان عوامل زمینه ای، عوامل سیاسی-قانونی و ارتباط با مشتری به عنوان عوامل علی، عوامل منابع انسانی به عنوان عوامل مداخله گر، عوامل فناوری و تصمیم گیری به عنوان راهبرد و عوامل سازمانی، مدیریتی و فرهنگی-اجتماعی به عنوان پیامدهای الگوی سازمانی دولت خدمتگزار مبتنی بر حکمرانی متعالی انتخاب شدند عوامل اخلاقی به دلیل تکرار در مصاحبه ها به عنوان مقوله محوری دولت خدمتگزار مبتنی بر حکمرانی متعالی انتخاب گردید.
امیرحسینی هروی و خیام
حوزههای تخصصی:
امیر حسینی هروی، شاعر و صوفی اهل خراسان (د. 718 ق) به واسطه آثاری همچون نزههالارواح و مثنوی های عرفانی اش شهرت دارد. او همان کسی است که پرسش های منظوم او از شیخ محمود شبستری، انگیزه سرودنِ گلشن راز شبستری شده است. امیر حسینی، دیوان شعری دارد که بسیار نادرالوجود است. دیوان او مشتمل بر قصیده، غزل، قطعه و رباعی است. او در یکی از رباعیاتش از خیّام انتقاد می کند و در چند رباعی دیگر، به رباعیات منسوب به این حکیم پاسخ گفته است. نقد او به خیّام، در امتداد و استمرار دیدگاه متصوفانی همچون نجم رازی و شمس تبریزی است. وی در رساله نزههالارواح خود به چند رباعی منسوب به خیّام بی ذکر نام گوینده استشهاد کرده است. در این مقاله، به بررسی رباعیات دیوان امیر حسینی در ردّ خیّام و رباعیات خیّامانه نزههالارواح پرداخته ایم.
مبانی تفکیک عوامل رافع مسؤولیت کیفری و علل موجهه جرم در حقوق ایران و دیوان کیفری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
155 - 165
حوزههای تخصصی:
سیر تکوین عوامل رافع مسؤولیت کیفری و علل موجهه جرم از دیرباز مورد توجه حقوق دانان و فقهای متأخر و معاصر بوده است و نظرات مختلفی در این راستا طرح گردیده است. تبیین و تحلیل دیدگاه های مختلف در این خصوص از اهمیت بالایی برخوردار است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی مبانی تفکیک عوامل رافع مسؤولیت کیفری و علل موجهه جرم در حقوق ایران و دیوان کیفری بین المللی است. این مقاله توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی هدف مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که قوانین بین المللی از جنبه وسیعی به موضوع علل موجهه و عوامل رافع مسؤولیت کیفری توجه داشته که این امر در مقایسه با حقوق ایران که هر دو موضوع را متمایز از یکدیگر تلقی کرده، متفاوت است، البته در شناسایی ماهیت و مبنای این دو موضوع، می بایست به ارکان آن نیز توجه داشت. مبانی این دو موضوع در حقوق ایران، منشأ فقهی دارد و در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی برمبنای دکترین حقوقی شکل گرفته است که درصورت اثبات عوامل رافع مسؤولیت و موجهه، هیچ گونه مسؤولیتی برعهده مباشران، شریکان و معاونین جرم نخواهد بود.
نقد ترجمه محمدرضا صفوی از آیات اخلاقی قرآن بر اساس هنجار رابطه ای چسترمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمار آیات اخلاقی که فضائل و رذائل اخلاقی را بیان می کنند، در قرآن کریم بسیار است. با توجه به اهمیت اخلاق در رشد و کمال انسان، این آیات در قالب پیام های اخلاقی بیشترین کاربرد را دارند؛ از این رو، لازم است از ترجمه های محتوایی و تفسیری همراه این آیات استفاده شود تا پیام اخلاقی آیات دقیق تر منتقل شود. ترجمه صفوی نمونه ای از ترجمه محتوایی و تفسیری است که می توان آن را همراه این آیات به کار برد. در این پژوهش، کیفیت ترجمه صفوی از آیات اخلاقی به روش توصیفی - تحلیلی بر اساس نظریه هنجار رابطه ای اَندرو چسترمن نقد و بررسی شد. چسترمن مطالعات ترجمه را علمی هنجارگرا به معنای توصیفی کلمه میداند. او برای بیان ارتباط میان زبان مبدأ و مقصد از هنجار رابطه ای بهره برده است و با طرح راهبردهایی در سه سطح نحوی، معنایی و منظورشناختی آن را شرح داده است؛ در نتیجه، صفوی در ترجمه آیات اخلاقی در سطح نحوی بیشتر از راهبردهای تحت اللفظی، تغییر مقوله دستوری، تبدیل واحد و وام گیری، در سطح معنایی بیشتر از راهبرد هم شمولی و در سطح منظورشناختی برای توضیح آیات و بیان جمله های محذوف و مقدّر از راهبردهای تغییر میزان صراحت و تغییر اطلاعات استفاده کرده است. او به واسطه کاربرد راهبردهای نحوی، معنایی و منظورشناختی، نکات صرفی، نحوی، معنایی و تفسیری آیات را مطابق زبان معیار فارسی ترجمه و هنجار رابطه ای را لحاظ کرده است؛ از این رو، ترجمه او از آیات اخلاقی کیفیت بسیار خوبی دارد.
اسلام و مسئله شرّ: بررسی مختصر کتاب شناسی آثار اصلی موجود به زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فجایع انسانی حاصل از جنگ جهانی دوم و همچنین تجربه کشتارهای دسته جمعی یهودیان که پس از دوران حاکمیت عقل روشنگری و ارزش های شکل گرفته از آن رخ داده بود، به پرسش های وجودی و فلسفی بسیاری انجامید که منجر به شکل گیری گفتمان شر در سنت فلسفی و الهیاتی غرب گردید. در این فضا، فلاسفه ملحد در معقولیت خداباوری سنتی و دیدگاه آن نسبت به مسئله شرّ تردید نمودند. همچنین جریان های ضدتئودیسه نیز شکل گرفتند که هر گونه تلاش برای توجیه شرور را شرم آور و غیراخلاقی می خواندند. در این پس زمینه، متکلمان یهودی و مسیحی و فلاسفه دین باور به بازخوانی سنت دینی شان و ارائه پاسخ هایی با تاب آوری بیشتر در خصوص مسئله شرّ روی آوردند. اما در جهان اسلام متفکران مسلمان علاقه چندانی به این بازخوانی نشان ندادند. در این مقاله مختصر، با بررسی کتبی که به زبان انگلیسی در زمینه اسلام و مسئله شرّ در دوره معاصر نگاشته شده، نشان داده می شود که این آثار معدود نیز غالباً به واگویی همان پاسخ های کلاسیک و سنتی پرداخته اند و یا این که گفتمان شرّ را دغدغه ای غربی یا بیگانه قلمداد کرده اند. از این رو به نظر می رسد که الهیات اسلامی همچنان نیازمند پرداختن جدی تر به وجه وجودی و انسانی شرّ و ارائه پاسخ ها ی عملی بدان است.