ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۴۱ تا ۶٬۲۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
۶۲۴۱.

پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با میانجی گری منبع کنترل سلامت در زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تعارض زناشویی تنظیم هیجان زنان منبع کنترل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۸۴
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با میانجی گری منبع کنترل سلامت در زنان بود. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متعارض زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره اسلامی شهر دزفول در سال 99-98 بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 200 نفر زن دارای تعارض زناشویی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2002)، مقیاس منبع کنترل سلامت والستون و همکاران (1978) و پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی و براتی (1375) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان از تأثیر مستقیم منبع کنترل بیرونی و منبع کنترل درونی بر تعارضات زناشویی در زنان، تأثیر مستقیم تنظیم هیجان کارآمد و ناکارآمد بر تعارضات زناشویی در زنان، و تأثیر غیرمستقیم تنظیم هیجان از طریق متغیر میانجی منبع کنترل سلامت داشت. همچنین برازش مدل پژوهش مطلوب بود و مورد تأیید قرار گرفت (001/≥p). نتیجه گیری: بنابراین می توان این گونه نتیجه گرفت که راهبردهای کارآمد تنظیم هیجان و منبع کنترل سلامت درونی کاهش دهنده تعارضات زناشویی در افراد است.
۶۲۴۲.

بررسی بالینی درمان عقلانی هیجانی رفتاری (REBT)، دارودرمانی وپلاسیبو بر کاهش پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان عقلانی هیجانی رفتاری (REBT) پریشانی روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۳
مقدمه: خانواده به عنوان نخستین واحد اجتماعی، وظایف و کارکردهای متفاوتی در ارتباط با سلامت افراد بر عهده دارد و مکان اصلی یادگیری ارزش ها، هنجارها و شکل گیری کنش و تعاملات بین فردی است که دراین میان باورهای منطقی و غیرمنطقی از مهم ترین عوامل انعطاف پذیری و آسیب پذیری در خانواده می داند .پژوهش حاضر با هدف بررسی بالینی درمان عقلانی هیجانی رفتاری (REBT)، دارودرمانی وپلاسیبو بر کاهش پریشانی روان شناختی خانواده صورت گرفت. روش پژوهش: این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه پژوهش حاضر خانواده هایی با تشخیص اختلال اضطراب مراجعه کننده به بیمارستان لقمان شهر تهران بود. پس از انتخاب آزمودنی ها با رعایت ملاک های ورود و خروج، 40 نفر انتخاب شده، به طور تصادفی در چهار گروه (دارودرمانی، رفتاردرمانی عقلانی هیجانی، پلاسیبو، گروه کنترل) به طور مساوی (هرگروه 10 نفر) کاربندی شدند. برای اجرای این پژوهش، طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با استفاده از مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS) اجرا شد و و پس از 3 ماه نیز آزمون پیگیری به عمل آمد. یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (در سطح معناداری 05/0) و با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند. نتایج نشان داد مداخله رفتاردرمانی عقلانی هیجانی به طور معناداری در کاهش اضطراب بیماران مؤثر واقع شد. نتیجه گیری: رفتاردرمانی عقلانی هیجانی با کمک به خانواده ها در جهت بازشناسی وسیع تر باورهای غیر منطقی خود و کاستن از اضطراب (سرزنش خود) و خصومت (سرزنش کردن دیگران و جهان) باعث کاهش مشکلات روان شناختی وافزایش سلامت خانواده می شود.
۶۲۴۳.

اثربخشی آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر اهمال کاری تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهمال کاری تحصیلی برنامه ریزی عصبی - کلامی خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۲۱۸
هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر اهمال کاری تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان در حال تحصیل در مقطع متوسطه اول منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای اندازه گیری پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (APQ) (سولومون و راثبلوم، 1984) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (ERQ) (هافمن و کاشدن، 2010) بودند. آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر اهمال کاری تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی به مدت 10جلسه 60 دقیقه ای و هفته ای دو بار بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش خودتنظیمی هیجانی تأثیر داشته است (05/0P<). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی موجب کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان می شود، لذا اجرای کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در مدارس توصیه می شود.
۶۲۴۴.

مدل تمایل به تبعیت افراد از توصیه های بهداشتی درحین پاندمی کرونا ویروس (کووید 19) بر اساس تحلیل احساسات کاربران شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل احساسات تمایل به تبعیت توصیه های بهداشتی شبکه های مجازی ویروس کرونا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۸۵
یکی از منابع ارزشمند در خصوص هیجان های افراد در مورد پدیده های مختلف، شبکه های اجتماعی است، که با استفاده از تحلیل آنها می توان اطلاعات با ارزشی بدست آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل تمایل به تبعیت از توصیه های بهداشتی بر اساس تحلیل احساسات کاربران شبکه های مجازی در پاندمی کرونا طراحی شد. روش این پژوهش داده کاوی بود. جامعه آماری این پژوهش متون کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی مجازی توئیتر، تلگرام و اینستاگرام بود. به منظور انجام این پژوهش نمونه ای متشکل 2500 متن از داده های پیش پردازش شده ی شبکه های مجازی توئیتر، تلگرام و اینستاگرام در بازه زمانی 1 اسفند 1398 تا 31 فروردین 1399 مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان در طبقه های تمایل به تبعیت از توصیه های بهداشتی و احساسات دسته بندی شدند، در آخر نیز به منظور بررسی سئوال پژوهش از روش رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس پنج هیجان ترس، اعتماد، غم، شادی و پیش بینی، می توان تمایل به تبعیت کاربران از توصیه های بهداشتی را پیش بینی کرد. همچنین نتایج نشان داد که هیجان شادی با تمایل به تبعیت رابطه منفی و هیجان های ترس، اعتماد، غم و پیش بینی با تمایل به تبعیت رابطه مثبت معناداری دارد (۰۵/۰P ‹). به طور کلی یافته های این پژوهش موید نقش هیجان ها در تمایل به تبعیت افراد از توصیه های بهداشتی بود.
۶۲۴۵.

اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت بر حرمت خود، نظم جویی هیجان و مکانیسم های دفاعی در مردان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال اضطراب اجتماعی حرمت خود نظم جویی هیجان مکانیسم های دفاعی درمان روانپویشی فشرده و کوتاه مدت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۲۹۱
زمینه: اختلال اضطراب اجتماعی، شایع ترین اختلال اضطرابی محسوب می شود. این افراد حرمت خود پایین دارند و در تعاملات آن ها تأثیر منفی می گذارد. همچنین ناتوانی در نظم جویی هیجان در این بیماران منجر به تشدید علائم می شود زیرا نمی توانند هیجانات خود را در موقعیت های مختلف کنترل کنند و از موقعیت های اجتماعی بیشتر اجتناب می کنند. وجود مکانیسم های دفاعی ناکارآمد نیز به این بیماران اجازه نمی دهد تا بتوانند مشکلات خود را دقیق تر بررسی کنند. بنابراین تمرکز بر رفع این سه مشکل اساسی در این بیماران حائز اهمیت است. هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت بر عزت نفس، نظم جویی هیجان و مکانیسم های دفاعی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش: در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه مردان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در شهر شیراز بود که در سال 1399 به مراکز مشاوره و ارائه خدمات روانشناختی مراجعه کرده بودند. بدین منظور از بین این افرد، 20 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. تمام شرکت کنندگان پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت (۱۹۶7)، سبک های دفاعی آندروز و همکاران (1993) و تنظیم هیجان گراتز (2004) را قبل از اجرای پژوهش تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش پروتکل روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت دکتر حبیب دوانلو (1996) را به صورت 2 جلسه 60 دقیقه ای هفتگی در 15 جلسه دریافت کردند. پس از اتمام جلسات درمان و دوماه بعد، تمامی شرکت کنندگان، در هر دو گروه مجددا پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت بر افزایش عزت نفس و سبک های دفاعی رشد یافته و کاهش سبک های دفاعی رشدنیافته و روان آزرده و دشواری تنظیم هیجان مردان مبتلا به اضطراب اجتماعی، در مراحل پس آزمون و پیگیری، مؤثر است (01/0 >p). نتیجه گیری: می توان گفت روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت می تواند منظور بهبود مشکلات شایع هیجانی، عزت نفس و مکانیسم های دفاعی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت استفاده شود.
۶۲۴۶.

بررسی اثربخشی تئاتر درمانی (سایکودراما) بر بهبود علائم وسواسی – جبری و خشم در بیماران مبتلا به اختلال وسواس – اجبار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تئاتردرمانی اختلال وسواس - اجبار خشم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۳۳۷
زمینه: مطالعات قبلی نشان دهنده اثربخشی تئاتر درمانی بر التیام سوگ، خشم، اختلالات اضطرابی و خلقی و اختلال کندن پوست به عنوان یکی از اختلالات مرتبط با وسواس بوده اند با این حال تحقیقات اندکی در زمینه کاربرد تئاتر درمانی برای بیماران مبتلا به اختلال وسواس -اجبار وجود دارد. هدف: بررسی اثربخشی تئاتر درمانی بر بهبود علائم وسواسی – جبری و خشم در بیماران مبتلا به اختلال وسواس – اجبار بود. روش: تحقیق حاضر با طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری بیماران مبتلا به اختلال وسواس - اجبار مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی و مشاوره نیک آوین شهر اصفهان در طی ماه های خرداد ماه 1399 تا تیرماه 1399 و شرکت کنندگان 24 نفر بیمار مبتلا به وسواس (16 زن و 8 مرد) بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. در طول انجام تحقیق هر دو گروه تحت رژیم دارویی برای معالجه وسواس بودند با این تفاوت که گروه آزمایش به مدت 4 هفته، هر هفته 3 جلسه تئاتردرمانی را به صورت یک درمان گروهی دریافت کردند. بسته آموزشی تئاتردرمانی مورد استفاده در پژوهش حاضر توسط نویسنده اول مقاله (شیرانی) در سال 1399 ایجاد و طراحی شده و به نگارش درآمده است. قبل و بعد از انجام مداخله از پرسشنامه وسواس مادزلی (1977) و فرم کوتاه مقیاس خشم نواکو (1994) استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافته ها نیز با استفاده از روش آماری" تحلیل کوواریانس چند متغیری و SPSS-23 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تئاتر درمانی بر بهبود علائم وسواسی – جبری و کاهش خشم در بیماران مبتلا به اختلال وسواس - اجبار به صورت معناداری اثربخش است (0/05 P<). نتیجه گیری: بیماران مبتلا به وسواس که در جلسات گروهی تئاتردرمانی شرکت کردند بهبودی علائم اختلال وسواس - اجبار و کاهش خشم را نشان دادند. با توجه به نتایج این پژوهش تئاتردرمانی به عنوان یک درمان مؤثر برای بهبود علائم اختلال وسواس - اجبار پیشنهاد می شود.
۶۲۴۷.

رابطه سبک زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه های اجتماعی با میانجیگری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وابستگی به شبکه های اجتماعی سبک زندگی نیازهای بنیادی روانشناختی هوش هیجانی دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۲۷۶
مقدمه : از زمان معرفی شبکه های اجتماعی تاکنون، سرعت تحولات در زندگی دچار افزایش تصاعدی گردیده است. وابستگی به شبکه های اجتماعی می تواند، جریان زندگی انسان را دستخوش تغییرات اساسی نماید. این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه های اجتماعی با میانجیگری هوش هیجانی انجام پذیرفت. روش : طرح پژوهش همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، دانشجویان استان تهران در سال 1400 بودند که 515 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای مورد بررسی قرار گرفتند. در خصوص تحصیلات، 98/13 درصد کمتر از کارشناسی، 74/48 درصد کارشناسی، 08/24 درصد کارشناسی ارشد و 20/13 درصد دکتری شرکت داشتند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه وابستگی به اینترنت و شبکه های اجتماعی یانگ (1998)، پرسشنامه سبک زندگی لعلی و عابدی (1391)، پرسشنامه نیازهای بنیادی روانشناختی گواردیا و همکاران (2000) و پرسشنامه هوش هیجانی اسکات (1998) استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های سبک زندگی، نیازهای بنیادی روانشناختی و هوش هیجانی با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد (P<0.01). با توجه به شاخص های CFI, GFI, RMSEA به ترتیب با مقادیر 057/0، 949/0 و 967/0 برازش مدل تأئید گردید. همچنین، نقش واسطه ای هوش هیجانی در ارتباط سبک زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه های اجتماعی مشخص گردید. نتیجه گیری : بنابراین از طریق بهبود سبک زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی می توان، نسبت به اصلاح وابستگی به شبکه های اجتماعی اقدام نمود.
۶۲۴۸.

مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی در زنان متأهل براساس جهت گیری دینی با میانجیگری معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعهد زناشویی جهت گیری دینی معنویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۸۵
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی در زنان متأهل براساس جهت گیری دینی با میانجیگری معنویت بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر زنان متأهل مراجعه کننده به سراهای محله به تعداد 1095000 نفر در سال 1397 بودند که از میان آن ها 347 نفر به روش تصادفی دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)؛ مقیاس تجارب معنوی روزانه اندروود و ترسی (2002) و پرسشنامه جهت گیری دینی آلپورت و راس (1967) بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر غیرمستقیم بین جهت گیری مذهبی بیرونی (001/0=P، 104/0=β) و جهت گیری مذهبی درونی (001/0=P، 201/0=β) و تعهد زناشویی مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه-گیری: به نظر می رسد زمانی که تعارضات زوجین چنان بالا می گیرد که فروپاشی زندگی خانوادگی، آنها را تهدید می کند زوجین مذهبی با تکیه بر اصول دینی و معنویت دست به مقابله می زنند. توجه بیشتر به نقش باورهای مذهبی و معنویت در افزایش تعهد زناشویی در تمامی نهادهای جامعه به ویژه خانواده ضروری می نماید.
۶۲۴۹.

رابطه بین سبک های یادگیری و خلاقیت با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سبک های یادگیری خلاقیت خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۴۰
مقدمه: در دنیای امروز، حوزه ی یاددهی – یادگیری در زمره فعالیت های شناختی، عاطفی قرار می گیرد. همچنین با توجه به قرارگیری مقوله خودکارآمدی ذیل نظریه شناختی- اجتماعی، شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان امری ضروری است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های یادگیری و خلاقیت با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان است. روش ها: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بوده، جامعه پژوهش نیز شامل کلیه دانش آموزان پایه هشتم (پایه دوم دوره متوسطه اول) در شهرستان نکا است. ابزار پژوهش متشکل از پرسشنامه های سبک یادگیری، خلاقیت و خودکارآمدی تحصیلی بوده که پایایی آن ها با ضریب آلفای کرونباخ و روایی نیز با استفاده از نظر متخصصان تأیید گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که میانگین متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی، خلاقیت و سبک یادگیری در بین دانش آموزان بالاتر از میانگین فرضی طیف لیکرت قرار دارد. همچنین یافته ها حاکی از ارتباط معنی دار چهار سبک یادگیری همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباق دهنده با خودکارآمدی تحصیلی است. از دیگر یافته های پژوهش می توان به وجود ارتباط مثبت و معنی دار خلاقیت (42/0 r=) و ابعاد آن یعنی؛ سیالی (20/0 r=)، بسط (22/0 r=)، ابتکار (23/0 r=) و انعطاف پذیری (57/0 r=) با خودکارآمدی تحصیلی اشاره نمود. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت و معنادار سبک های یادگیری و خلاقیت با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان، همچنین اهمیت دوره متوسطه اول در دوره نوجوانی و از سوی دیگر وجود مطالعه ی بین المللی تیمز در پایه ی هشتم، پیشنهاد می شود که متصدیان امر تعلیم و تربیت در راستای بهبود و ارتقاء خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان، به برپایی کارگاه و آموزش معلمان و دانش آموزان در رابطه با سبک های یادگیری و نگرش به خلاقیت اهتمام ورزند.
۶۲۵۰.

اثربخشی مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی اعتیاد به اینترنت اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۲۶۱
با توجه به عواقب خطرناک و شیوع اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی و پیامدهای آنها در میان نوجوانان و دانش آموزان، هدف از مطالعه حاضر یررسی اثربخشی مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامیِ دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهرستان تاکستان در سال تحصیلی 1400_1399 بود. نمونه مورد نظر شامل 30 دانش آموز پسر مقطه متوسطه دوم بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (PASS) و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IAQ) استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و اندازه گیری مکرر با نرم افزار 26 SPSS- استفاده شد. نتایج بیانگر این بود مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش اعتیاد به اینترنت در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بود(P<0.01). همچنین مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش اهمالکاری تحصیلی در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بود(P<0.01). باتوجه به یافته ها می توان بیان کرد که مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم موثر می باشد.
۶۲۵۱.

مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی با طرحواره درمانی گروهی بر پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتاردرمانی دیالکتیکی طرحواره درمانی پریشانی روانشناختی بیماری کرونر قلبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۲۰۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی با طرحواره درمانی گروهی بر پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعهکننده به بیمارستان آزادی شهر تهران در سال 99-1398 بودند، که تعداد 45 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس پریشانی روانشناختی (کسلر و همکاران، 2002) بود. پس از اتمام هشت جلسه رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی (هفته ای دو جلسه به مدت 4 هفته) و هشت جلسه طرحواره درمانی گروهی (هفته ای دو جلسه به مدت 4 هفته) در گروههای آزمایشی، مجدداً پرسشنامههای مذکور بلافاصله و پس از سه ماه به ترتیب به عنوان پس آزمون و پیگیری در گروهها تکمیل شد. نتایج با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر) در نرمافزار SPSS.23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که هر دو درمان بر پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی از مرحله پیشآزمون، به پسآزمون و پیگیری موثر بودند (001/0=p)؛ نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی نسبت به طرحواره درمانی گروهی تاثیر بیشتری در کاهش پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی از مرحله پیشآزمون، به پسآزمون و پیگیری دارد (001/0=p). نتیجه گیری: آموزش استفاده از رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی توصیه میشود.
۶۲۵۲.

تاثیر مداخله مبتنی بر نظریه ذهن برکاهش پرخاشگری و تقویت همدلی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ذهن پرخاشگری همدلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۳۴
بر اساس اهمیت جنبه @های مختلف تحول در دانش آموزان اعم از جسمی، شناختی، هیجانی و اجتماعی در شکل گیری شخصیت آنها، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر نظریه ذهن برکاهش پرخاشگری و تقویت همدلی در کودکان بود. جامعه آماری در این پژوهش نیمه آزمایشی شامل کلیه دانش آموزان دوره اول ابتدایی 7 تا 9 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 98- 1397 بود. حجم نمونه شامل30 دانش آموز بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. داده ها به وسیله پرسشنامه سنجش پرخاشگری باس و پری (باس و پری، 1992) و پرسشنامه همدلی-بهر و تحلیل کودکان جمع آوری شد و با روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد مداخله مبتنی بر نظریه ذهن بر کاهش پرخاشگری و تقویت همدلی دانش آموزان تاثیر معناداری دارد P≤0/05)) و مداخله همدلی را با میزان تاثیر 68 درصد بهبود و پرخاشگری را با میزان تاثیر 4/82 درصد کاهش داد. بنابراین مداخله مبتنی بر نظریه ذهن می تواند با افزایش توانایی کودکان در درک احساس و افکار دیگران، مهارت های اجتماعی آنها را افزایش دهد.
۶۲۵۳.

بررسی اجمالی مفهوم، راه حل مقابله و شیوه های اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی

کلیدواژه‌ها: عدم تقارن اطلاعاتی انتخاب نامناسب مخاطره اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
در سالهای کنونی مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی یکی از مهمترین موضوعات حوزه اقتصاد اطلاعات است و تلاش قابل توجهی در این زمینه در بازارهای مالی با هدف گسترش شرکت ها و جدایی مالکیت از مدیریت و تضاد بین آنها ازیک طرف و ایجاد بازارهای سرمایه از طرف دیگر، پررنگتر شده است. اگر مالکان بتوانند تمامی فعالیت های مدیر را زیر نظر بگیرند به واسطه جدایی ذهنی، عدم تقارن اطلاعاتی بازهم وجود خواهد داشت. در ابتدا ضمن بیان عدم تقارن اطلاعاتی به معرفی راه حل مقابله و شیوه های اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی پرداخته می شود. سپس در ادامه، ارتباط هر یک از این معیار ها با عدم تقارن اطلاعاتی بیان می گردد.
۶۲۵۴.

اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر اضطراب کرونا و اختلال وسواسی - جبری در زنان

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی - رفتاری اضطراب کرونا اختلال وسواسی - جبری زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۸
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب کرونا و اختلال وسواسی- جبری در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان گنبدکاووس بود. پژوهش حاضر، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق، شامل همه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان گنبدکاووس طی ۹ ماه نخست سال ۱۴۰۰ بود. نمونه آماری شامل ۳۰ نفر از زنان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه های آزمایشی ۱۰ جلسه درمانی ۹۰ دقیقه ای دریافت کردند. داده های موردنیاز با استفاده از پرسش نامه اضطراب کرونا علی پور و همکاران (۱۳۹۸) و پرسش نامه وسواس فکری- عملی مادزلی هاجسون و راچمن (۱۹۷۷) جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب کرونا و اختلال وسواسی- جبری در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان گنبدکاووس مؤثر است(۰۵/۰ > p).
۶۲۵۵.

تجربه زیسته زنان متأهل دارای ازدواج بدون رضایت والدین: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته زنان ازدواج بدون رضایت والدین مطالعه پدیدارشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۲۹۷
چکیده چکیده زمینه: ازدواج به عنوان مسیری جهت کسب آرامش و تامین نیازهای انسان همواره پیش روی او بوده است و افراد همیشه سعی می کنند بهترین انتخاب را برای شریک زندگی خود داشته باشند تا زندگی سرشار از رضایت داشته باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته در زنانی است که بدون رضایت والدین ازدواج کرده اند. روش : پژوهش با رویکرد کیفی و الگوی پدیدارشناسی انجام شد. جامعه مورد مطالعه 15 نفر از زنانی که بدون رضایت خانواده خود ازدواج کرده و به همین دلیل با خانواده مبداء خود ارتباط ندارند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافت. روش تحقیق کیفی مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. تمام مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد و با استفاده از روش کولیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه 4 درون مایه اصلی و چندین درون مایه فرعی بررسی و استخراج شد. درون مایه های اصلی که شامل: رضایت زناشویی، احساس تنهایی، تحمل پریشانی و حمایت متقابل بود. نتیجه گیری: با توجه به فرهنگ ایرانی و تاثیر عمیق خانواده، مسئله رضایت خانواده و والدین موردی هست که زوجین در حین انتخاب و تصمیم خود برای ازدواج، باید مورد توجه ویژه قرار دهند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از رضایت زناشویی پایین، احساس تنهایی بالا، و حمایت متقابل پایین در زنان مورد پژوهش بود. همچنین تحمل پریشانی به نسبت بالا از نتایج به دست آمده است. کلیدواژگان: تجربه زیسته، زنان، ازدواج، بدون رضایت والدین، مطالعه پدیدارشناسی
۶۲۵۶.

Efficacy of Dialectical Behavior Therapy in Reduction of Negative Emotions in Obese Women(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: BMI DBT Emotion regulation obesity Weight Loss

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۲۴۰
Objective: Dialectical Behavior Therapy (DBT) was originally developed to treat individuals with pervasive emotion dysregulation. Then it developed its approach in other disorders such as obesity. This research aims to found out the efficacy of DBT in the reduction of negative emotions (anxiety, depression, and anger) with weight loss in obese women with different reasons for obesity. Methods: The population of this quasi-experimental study consisted of 56 obese women with a body mass index more than 29.9 kg/m2. Descriptive statistics were computed for demographic information and self-report questionnaire. Anger, Anxiety and,, Depression are three subscales of feelings that were tested by the 25 items of Emotional Eating Scale that was developed by Arnow, Kenardy and Agras in 1994. Results: The results demonstrated that negative emotions such as anger, anxiety, and depression, significantly (ρ-value<0.001) decrease in obese women by weight loss during the time. Mixed-effect modeling ANOVA repeated measurements were performed to study changes in variables over time. Conclusions: The results of the present study show that DBT-skills can be effective in decreasing emotion dysregulations and Body Mass Index (BMI).
۶۲۵۷.

روایابی نسخه فارسی مقیاس پذیرش بیماری در بین زنان 18 سال به بالا در دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایابی اعتبار پذیرش بیماری زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۶۵
این پژوهش با هدف روایابی نسخه فارسی مقیاس پذیرش بیماری (PDAS) در بین زنان 18 سال به بالا در دوره شیوع کووید-19 در پاییز سال 1400 انجام شد. ابزار مورد استفاده نسخه اصلاح شده مقیاس پذیرش بیماری (لئونگ و همکاران، 2021) بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل عاملی اکتشافی؛ تحلیل عاملی تاییدی و ضریب آلفای کرونباخ بوده است. نتایج نشان داد شاخص های برازندگی در ساختار عاملی بدست آمده طی تحلیل اکتشافی دارای NFI، NNFI، GFI، CFI، IFI، RFI در محدوده 9/0 بوده است که در سطح خطای RMSEA مورد تایید واقع شد. این مطلب بیانگر تایید روایی سازه نسخه فارسی ابزار مورد بررسی بوده است. ضریب آلفای کرونباخ نیز برای تک تک خرده مقیاس ها و نیز مقیاس کل بالاتر از 7/0 حاصل شد. در خصوص سطوح پذیرش بیماری نیز، یافته ها نشان داد 8/48 درصد سطح پایین پذیرش بیماری، 8/43 درصد سطح متوسط پذیرش بیماری و 5/7 درصد سطح پذیرش خوب از بیماری را دارا هستند. با توجه به اینکه روایی این ابزار مورد تایید واقع شده است، استفاده از این ابزار در مراکز مشاوره خانواده، مراکز نگهداری افراد دارای بیماری زمینه ای، بیماران مبتلا به بیماری های صعب العلاج یا افراد دارای نیازهای ویژه جهت اندازه گیری میزان پذیرش بیماری افراد پیشنهاد می گردد.
۶۲۵۸.

اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر داغ ننگ و اضطراب مرگ بیماران مصروع شهرستان بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه درمانی شناختی-رفتاری داغ ننگ اضطراب مرگ صرع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۲۳۰
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر داغ ننگ و اضطراب مرگ بیماران مصروع شهرستان بوکان انجام شد . روش: پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون یا گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه بیماران مبتلا به صرع مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر بوکان در سال 1399 بود. بر این اساس 60 نفر (22 مرد و 38 زن) در دو گروه 30 نفری شامل گروه آزمایش و گروه کنترل و به روش گمارش تصادفی تقسیم شدند. گروه آزمایش به شیوه کارآزمایی بالینی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دوبار در هفته و با استفاده از پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) و  مقیاس تعدیل شده استیگمای بیماری ریتچر (2003) جهت گردآوری داده ها مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره، اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر  اضطراب مرگ (P=0/05 ) و داغ ننگ (P=0/01)  و مولفه های آن از جمله تنهایی (P=0/01)، تأیید تصورات قالبی (P=0/01)، تجربه تبعیض اجتماعی (P=0/05) و کناره گیری از اجتماع (P=0/05)  را نشان می دهد . بنابراین استفاده از درمان شناختی- بر اضطراب مرگ و داغ ننگ و مولفه های آن از جمله تنهایی، تأیید تصورات قالبی، تجربه تبعیض اجتماعی، کناره گیری از اجتماع آزمودنی های گروه آزمایش تاثیر معناداری داشته است . نتیجه گیری: گروه  درمانی شناختی- رفتاری باعث کاهش اضطراب مرگ و داغ ننگ در بیماران مصروع شهرستان بوکان شد.
۶۲۵۹.

تاثیر پاداش بر شادکامی در محیط کار با توجه به نقش میانجی درگیری کاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پاداش درگیری کاری شادکامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۲۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رابطه پاداش بر شادکامی با نقش میانجی درگیری کاری در کارکنان مرکز آموزش جهاد کشاورزی استان تهران صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش از نظر هدف؛ کاربردی و از نظر روش اجرا یک تحقیق توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شاغل در مرکز آموزش جهاد کشاورزی استان تهران در سال 1398 بود که در مجموع 460نفر بودند که تعداد 210 نفر از آن ها بر اساس جدول مورگان و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه درگیری در کار شافلی و همکاران (2002)، پاداش پاجو و همکاران (2010) و شادکامی در محیط کار آکسفورد (1998) بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار Smart PLS 3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیر پاداش با ضریب مسیر 351/0 و مقدار معناداری 640/2 بر شادکامی در محیط کار از طریق نقش میانجی درگیری کاری تاثیر دارد(01/0≥p). نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش؛ مدیریت سازمان می تواند با به کارگیری صحیح و هدفمند مکانیسم های پاداش های مالی و غیر مالی شادکامی در محیط کار را بهبود بخشد و درگیری کاری کارکنان را افزایش دهد.
۶۲۶۰.

ارائه الگوی آموزش خلاقیت مبتنی بر مدل غنی سازی در سطح آموزشگاه (SEM) ویژه دانش آموزان استعدادهای درخشان: مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت غنی سازی در سطح آموزشگاه استعدادهای درخشان داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۲۲۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی آموزش خلاقیت مبتنی بر مدل غنی سازی در سطح آموزشگاه (SEM) ویژه دانش آموزان استعدادهای درخشان انجام شد. روش: روش پژوهش، کیفی و رویکرد داده بنیاد بود. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند از بین متخصصان (3نفر)، مدیران (2نفر)، معلمان (4نفر) و دانش آموزان (6نفر) مدارس استعدادهای درخشان شهر اصفهان انتخاب شدند و دیدگاه آنان مورد بررسی قرار گرفت. ابزار: ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که داده ها با 15 مصاحبه به اشباع رسید و با استفاده از رهیافت نظام مند استراووس و کوربین (2008) تحلیل گردید. یافته ها : یافته ها شامل 156 مفهوم (کدگذاری باز)، 23 مولفه (کدگذاری محوری) و 8 مقوله (کدگذاری گزینشی) می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد مقولات انطباق و بسط آموزش (پدیده محوری)؛ انعطاف پذیری در محتوا؛ عدم سکون فکری عوامل آموزشی؛ توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان (عوامل علی)؛ سیالی فرآیندهای ذهنی و روانی(راهبرد)؛ پیوستار خلاقیت پرور (عامل زمینه ای)؛ ناآگاهی و مقاومت در پذیرش تغییر و نوآوری (مداخله گر)؛ توسعه نوآوری، ابتکار و تولید در جامعه (پیامد) در تدوین الگوی آموزش خلاقیت به دانش آموزان استعدادهای درخشان حائز اهمیت می باشند. جهت اعتباریابی یافته ها، معیارهای تطابق همگونی داده ها و گروه خبرگان به کار گرفته شد. از آنجایی که جامعه امروزی نیازمند پرورش افراد خلاق و مولد است، پیشنهاد می شود طراحان سیستم های آموزشی، با توجه به مشکلات و با به کارگیری راهبردهای ارائه شده، گام موثری در ارتقاء خلاقیت دانش آموزان استعدادهای درخشان بردارند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان