مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
سیستم بازداری رفتاری
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: با توجه به اهمیت بررسی زیرساختهای روانی در بیماری برگشت محتویات معده به مری ( GERD ) ، این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه میزان فعالیت سیستمهای مغزی/رفتاری افراد مبتلا به GERD و افراد سالم، انجام پذیرفت.
روش: 60 بیمار (30 زن و 30 مرد) مبتلا به GERD ، از بین بیماران مراجعهکننده به یک کلینیک تخصصی گوارش در شهر تهران، با تشخیص پزشک فوقتخصص گوارش و 60 فرد سالم (30 زن و 30 مرد) که از نظر میانگین سنی و ملاکهای ورود به گروه بیمار نزدیک بودند، بهعنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. هر دو گروه، پرسشنامه شخصیتی، گری ویلسون را تکمیل کردند. میانگینهای دو گروه در متغیرهای موردنظر، با استفاده از آزمون T برای مقایسه دو گروه مستقل، مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: میزان فعالیت سیستم بازداری رفتاری در افراد مبتلا به GERD ، بیشتر از افراد سالم بود. درحالیکه، میزان فعالیت سیستم فعالساز رفتاری در افراد سالم، بیشتر از گروه بیمار بود. در فعالیت سیستم جنگ/گریز دو گروه، تفاوتی دیده نشد.
نتیجهگیری: بررسی بنیادی متغیرهای عصبی/رفتاری در قلمرو اختلالات گوارشی ضروری است."
رابطه بین تیپ شخصیتی D با سیستمهای بازداری رفتاری و فعال ساز رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که امروز ذهن محققان را در حیطه روانشناسی سلامت به خود مشغول کرده است رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و ابتلا به بیماری کرونر قلبی است. در این راستا پژوهش حاضربه بررسی رابطه بین تیپ شخصیتی D که مستعد بیماری کرونر قلبی است و سیستمهای بازداری رفتاری و فعال ساز رفتاری می پردازد تا فهم ما را از مکانیسمهای زیربنایی نوروفیزیولوژیکی تیپ شخصیتی D افزایش دهد.
به این منظور، 400 دانشجوی زن ومرد مقطع کارشناسی ارشد (259 مرد، 141 زن) به تصادف ازتعدادی از کلاسهای کارشناسی ارشد دانشگاههای دولتی شهر مشهد انتخاب و به وسیله پرسشنامه تیپ شخصیتی D و پرسشنامه شخصیتی گری ـ ویلسون ارزیابی شدند.
اطلاعات به دست آمده ازطریق آزمون همبستگی، تحلیل رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شد.
نتایج نشان داد تیپ شخصیتی D به طورمعناداری با افزایش فعالیت سیستم بازداری رفتاری درکل نمونه و در آزمودنیهای با بالاترین تیپ شخصیتی D همراه است. اما تیپ شخصیتی D به طور معناداری با کاهش فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری در کل نمونه و در آزمودنیهای با بالاترین تیپ شخصیتی D همراه نبود.
مقایسه سیستم های مغزی ـ رفتاری افراد سیگاری و غیرسیگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری (BAS/BIS) در افراد سیگاری و غیرسیگاری بود. برای این منظور 124 نفر (62 نفر سیگاری و 62 نفر غیرسیگاری) از بین دانشجویان دانشگاه تبریز انتخاب و با استفاده از مقیاس بازداری/فعال ساز رفتاری کارور و وایت مورد بررسی قرار گرفتند. داده های آماری با به کارگیری آزمون t گروه های مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد افراد سیگاری و غیرسیگاری در سیستم فعال ساز رفتاری و زیرمقیاس های سائق و پاسخ دهی به پاداش تفاوت معنی داری باهم ندارند اما در زیرمقیاس جستجوی سرگرمی تفاوت به نفع گروه سیگاری معنی دار است (05/0p<). همچنین نتایج نشان داد دو گروه از نظر سیستم بازداری رفتاری تفاوت معنی داری (05/0p<) دارند. این تفاوت به نفع گروه غیرسیگاری بود.
ارتباط سبک ها و مکانیزم های دفاعی با سیستم های مغزی/ رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وقتی در مورد مکانیزم های دفاعی در حیطه شخصیت مطالعه می کنیم، در می یابیم که تفکر انسان همیشه منطقی، مبتنی بر واقعیت، عینی و هدفمند نیست. مکانیزم های دفاعی که وظیفه حفاظت در برابر اضطراب را بر عهده دارند، تحت تأثیر سیستم های مختلف مغزی/ رفتاری ممکن است کارکرد بهنجار یا نابهنجار داشته باشند. پژوهش حاضر با همین هدف به بررسی ارتباط سبک ها و مکانیزم های دفاعی با سیستم های مغزی/ رفتاری می پردازد. روش: 214 دانشجوی مؤنث تحصیلات تکمیلی یکی از دانشگاه های تهران به شیوه انتخاب تصادفی ساده با تکمیل پرسشنامه شخصیتی گری- ویلسون و پرسشنامه سبک های دفاعی در این پژوهش شرکت داشتند. داده ها با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که سیستم فعال ساز رفتاری در ابعاد کلی با هیچ یک از سبک های دفاعی ارتباط ندارد اما مؤلفه اجتناب فعال با مکانیزم دفاعی رشد یافته والایش و پیشاپیش نگری ارتباط مثبت معنادار و با مکانیزم دفاعی رشد نایافته دلیل تراشی و فرافکنی ارتباط منفی معنادار دارد. سیستم بازداری رفتاری و مؤلفه های خاموشی و اجتناب منفعل، با سبک و مکانیزم های دفاعی رشد یافته ارتباط منفی معنادار و با سبک و مکانیزم های دفاعی رشد نایافته ارتباط مثبت معنادار دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که افراد دارای سیستم بازداری رفتاری غالب بیشتر از مکانیزم های دفاعی رشد نایافته استفاده می کنند.
سامانه فعال ساز مغزی و سامانه مهاری مغزی در اختلال شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع گسترده اختلال شخصیت مرزی و پیامدهای مخرب اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی آن، لزوم توجه بیشتر به این اختلال و عوامل زمینه ساز آن را برجسته می نماید. هدف پژوهش حاضر، بررسی سیستم های مغزی رفتاری بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و وجوه تمایز این سیستم ها در افراد بیمار با افراد عادی بود.
مواد و روش ها: بدین منظور 30 فرد بیمار که با تشخیص اختلال شخصیت مرزی در بیمارستان رازی تبریز بستری بودند، پرسش نامه BIS/BAS Carver و White را تکمیل نمودند. گروه شاهد شامل 30 فرد فاقد سابقه تشخیص روان پزشکی بود.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که دو گروه مورد مطالعه در متغیرهای سیستم بازداری رفتاری و سیستم فعال ساز رفتاری و خرده مقیاس جستجوی لذت تفاوت معنی دار با یکدیگر دارد (01/0 < P). در این میان عامل جستجوی لذت با مقدار Wilk's Lambda (42/0) و سیستم فعال ساز رفتاری با Wilk's Lambda (53/0) در تمایزگذاری دو گروه نقش قابل توجهی داشت.
نتیجه گیری: فعالیت بالای سیستم بازداری رفتاری زمینه ساز اضطراب دایمی و احساسات منفی تجربه شده در فرد بود و فعالیت بالای سیستم فعال ساز رفتاری می تواند عامل زیربنایی تکانشگری باشد که از مؤلفه های هسته ای اختلال شخصیت مرزی است. این مطالعه هماهنگ با سایر مطالعات مبتنی بر بررسی چگونگی تأثیر عوامل زیستی- عصبی در بروز اختلال شخصیت مرزی می تواند راه گشای فهم دقیق تر این اختلال و به پیرو آن ایجاد راه کارهای مناسب جهت پیش بینی احتمال بروز بیماری و پیش گیری های نخستین و نیز گسترش روش های درمانی مؤثرتر باشد.
سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سیستم های مغزی- رفتاری تأثیر زیادی بر شخصیت و رفتار انسان دارند. سیستم بازداری رفتاری با رفتارهای اجتناب و کناره گیری مرتبط است؛ در حالی که سیستم فعال ساز رفتاری با رفتار روی آورد در ارتباط می باشد. بیش فعالی و کم کنشی هر یک از این سیستم ها می تواند دامنه وسیعی از اختلالات را تبیین کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر فراشناختی در بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری انجام گرفت.
روش: در این پژوهش که از نوع مطالعات همبستگی بود، 80 بیمار مرد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری با روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعه کنندگان به مراکز روان پزشکی 22 بهمن و ابن سینای شهر مشهد در شش ماهه اول سال 1391 انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، شخصیت گری ویلسون، باورهای فراشناخت- 30 سؤالی و راهبردهای کنترل فکر را تکمیل نمودند. داده های پژوهش از طریق روش همبستگی و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: باور نیاز به کنترل افکار و راهبرد تنبیه خود، بیشترین همبستگی را با سیستم بازداری رفتاری داشتند. خودآگاهی شناختی، باورهای مثبت درباره ی نگرانی و باورهای مربوط به کنترل ناپذیری و خطر؛ راهبردهای تنبیه خود و نگرانی؛ و سیستم بازداری رفتاری قوی ترین پیش بینی کننده های علائم وسواس بودند.
نتیجه گیری: بین باورهای فراشناختی، راهبردهای کنترل فکر و سیستم های مغزی- رفتاری در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری ارتباط معناداری وجود دارد. آشنایی با سطوح فراشناختی و انتخاب راهبردهای کنترل فکر مناسب در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، می تواند چارچوب ارتباط این اختلال را با سیستم های مغزی- رفتاری مشخص تر سازد.
رابطه فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری با بخشش و رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج یکی از مهم ترین روابط اجتماعی و صمیمانه آدمی است و یکی از جوانب با اهمیت یک نظام زناشویی، رضایتی است که همسران در ازدواج تجربه می کنند. عوامل زیادی بر رضایت زناشویی همسران اثر می گذارد که از جمله می توان به ویژگی های زیستی شخصیت و بخشش اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری با بخشش و رضایت زناشویی زوجین انجام شد. گروه نمونه 200 نفر (115 زن، 85 مرد) متاهل شهرستان مرند بودند که در جلسه اولیا و مربیان مدارس دخترانه ابتدایی این شهر شرکت کرده بودند و به مقیاس بخشش (HFS)، مقیاس بازداری/ روی آوری (BAS/BIS) و پرسشنامه رضایت زناشویی (ENRICH) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین بخشش خود با بازداری رفتاری رابطه منفی معنادار و بین بخشش خود و بخشش دیگران با روی آوری رفتاری رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین رضایت زناشویی با بخشش خود و دیگران و سیستم روی آوری رفتاری به طور مثبت و معنادار و با سیستم بازداری رفتاری به طور منفی و معنادار همبسته بود. سیستم روی آوری رفتاری، بخشش خود، بخشش دیگران و رضایت زناشویی را به طور مثبت و معنادار پیش بینی می کند و مولفه بازداری رفتاری، بخشش خود و رضایت زناشویی را به طور منفی و معنادار پیش بینی می-نماید. یافته ها در چهارچوب نظریه حساسیت به تقویت گری و مفهوم بخشش مورد بحث قرار گرفتند. نتایج این پژوهش می تواند در طراحی برنامه های پیش گیرانه توانمندسازی زوجین و مداخلات درمانی برای زوجین مفید باشد.
مدل یابی معادلات ساختاری تعیین گرهای ناگویی خلقی: نقش سیستم فعال ساز/بازداری رفتار ی و ذهن آگاهی رگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری ، ذهن آگاهی رگه و ناگویی خلقی در قالب یک مدل مفروض است. برای این منظور در یک تحقیق توصیفی-همبستگی و گذشته نگر، 180 دانشجو از مقاطع مختلف دانشگاه تبریز به روش در دسترس انتخاب و به مقیاس ناگویی خلقی تورنتو ، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی و مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که سیستم بازداری رفتاری بر ناگویی خلقی و ذهن آگاهی رگه اثر مستقیم و مثبت دارد و سیستم فعال ساز رفتاری نیز بر ذهن آگاهی رگه اثر مستقیم دارد. ذهن آگاهی با ناگویی خلقی رابطه ندارد و اثر غیر مستقیم سیستم فعال ساز و بازداری رفتاری با ناگویی خلقی معنا دار نیست. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که سیستم بازداری رفتاری یکی از تعیین کننده های اساسی سطوح ذهن آگاهی و ناگویی خلقی است. همچنین، مدل مفروض آزمون شده مدلی مطلوب در تبیین ناگویی خلقی افراد سالم است.
بررسی حافظه گذشته نگر و آینده نگر و توانایی شناختی بر اساس ابعاد شخصیتی نظریه حساسیت به تقویت گری: گرایش رفتاری و بازداری رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ابعاد مختلف حافظه شامل حافظه گذشته نگر و آینده نگر و توانایی شناختی در سه گروه شخصیتی مبتنی بر نظریه حساسیت به تقویت بود. به این منظور، ابتدا 358 نفر از دانشجویان از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از دانشگاه بوعلی سینا انتخاب شدند . سپس مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری به منظور پاسخگویی در بین آنها توزیع گردید تا پاسخ دهند. پس از تحلیل نتایج اولیه تعداد 51 نفر از آنان بر اساس تحلیل خوشه ای در پرسش نامه سیستم های مغزی/رفتاری انتخاب شده و درنهایت به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، شرکت کنندگان در ابعاد حافظه گذشته نگر و آینده نگر و توانایی شناختی مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از شاخص های توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون های تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین سه گروه شخصیتی تفاوت معناداری در ابعاد حافظه و توانایی شناختی وجود دارد. به این صورت که گروه با حساسیت سیستم بازداری رفتاری بالا در مؤلفه های حافظه گذشته نگر، آینده نگر، حافظه عمومی، توانایی نام بردن عملکرد بهتری داشتند؛ گروه با حساسیت بالای سیستم جنگ-گریز-انجماد نمرات بالاتری در حافظه آینده نگر و حافظه عمومی داشتند. نتایج نشان داد که بیش فعالی و کم فعالی سیستم های مغزی/رفتاری می تواند رابطه نزدیکی با توانایی حافظه و سایر توانایی های شناختی داشته باشد. به نظر می رسد توانایی های شناختی می تواند تحت تاثیر سیستم های مغزی مرتبط با حساسیت به تقویت قرار گرفته و به این وسیله کارکردهای شناختی تغییر یابند.
نقش تعصب، تاب آوری و سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری (BAS/BIS) در پیش بینی رفتار تکانشی در پدران دارای سابقه خشونت جسمی با فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۱۱ (پیاپی ۵۶)
111-120
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش انواع تعصب، تاب آوری و سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری ( BAS/BIS ) در پیش بینی رفتار تکانشی در پدران دارای سابقه خشونت جسمی با فرزندان بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش مردان دارای فرزند دختر مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات درمانی وابسته به بهزیستی منطقه 9 شهر تهران بودند. از بین آنها تعداد 80 نفر که دارای سابقه خشونت جسمی با فرزندان بودند به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های تکانشگری (بارت، 2004)، تعصب (بهرمان، 1393)، تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003) و سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری (کارور و وایت، 1994) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد رفتار تکانشی با تعصب (مذهبی، جنسیتی، نژادی، قوم مداری) و سیستم فعال ساز رفتاری رابطه مثبت و معنادار و با تاب آوری و سیستم بازداری رفتاری رابطه منفی و معنادار دارد (05/0 P< ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که تعصب مذهبی (70/0)، تعصب جنسیتی (41/0)، تاب آوری (36/0)، سیستم فعال ساز رفتاری (57/0) و سیستم بازداری رفتاری (22/0) رفتار تکانشی را پیش بینی می کنند. با توجه به نقش انواع تعصب، تاب آوری و سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری در پیش بینی رفتار تکانشی در پدران دارای سابقه خشونت جسمی با فرزندان، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای این مفاهیم به خانواده ها ضروری به نظر می رسد.
سیستم بازداری رفتاری و شدت نشانه های اضطراب اجتماعی: نقش واسطه ای کمال گرایی و عاطفه منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
209 - 223
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی کمالگرایی، عاطفه منفی در رابطه بین سیستم بازداری رفتاری و شدت نشانههای اختلال اضطراب اجتماعی انجام گرفت.طرح پژوهش حاضر به روش توصیفی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال 1398 بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس تعداد 333 نفر انتخاب شدند. پرسشنامههای اضطراب اجتماعی، سیستمهای مغزی بازداری و فعالسازی رفتاری (BIS/BAS) کارور و وایت، مقیاس چندبعدی کمالگرایی (MPS) و مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی (PANAS) بعنوان ابزارهای پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری مورد تجزیهو تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که کمال گرایی و عاطفه منفی میتواند رابطه بین سیستم بازداری رفتاری و نشانههای اختلال اضطراب اجتماعی را میانجیگری کنند.یافته ها نشان میدهد که کمالگرایی و عاطفه منفی می توانند تأثیر سیستم بازداری رفتاری را بر اختلال اضطراب اجتماعی افزایش دهند
مدل یابی باورهای انگیزشی بر اساس سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجی گری شخصیت تاریک در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : باورهای انگیزشی، دسته ای از معیارهای شخصی و اجتماعی است که افراد برای انجام دادن یا پرهیز از کاری به آن مراجعه می کنند. از دید روانشناسان و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت، باورهای انگیزشی یک مفهوم کلیدی است و برای توضیح مفهوم سطوح مختلف عملکرد به کار می رود. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی باورهای انگیزشی بر اساس سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجی گری شخصیت تاریک صورت گرفت. روش: این پژوهش به روش توصیفی-همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان رشته علوم انسانی مقطع دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 1621 نفر بود که از بین آن ها تعداد 770 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های باورهای انگیزشی پنتریچ و همکاران (1991)، سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری کارور و وایت (1994) و شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری معادلات ساختاری در سطح معناداری 05/0 و از طریق نرم افزارهای Spss 22 و Pls 3 تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد سیستم بازداری رفتاری با نقش میانجی شخصیت تاریک دارای اثر منفی و معنی داری بر باورهای انگیزشی داشت (754/6 = P ،100/0-= β ). همچنین سیستم فعال سازی رفتاری با نقش میانجی شخصیت تاریک دارای اثر مثبت و معنی داری بر باورهای انگیزشی داشت (060/6 = P ،122/0= β ). نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت برای مدل یابی باورهای انگیزشی می توان سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجی گری شخصیت تاریک در دانشجویان را مورد مطالعه قرار داد.
مدل یابی رابطه بین سیستم بازداری رفتاری، پاداش و قربانی شدن با بدشکلی بدن با توجه به نقش میانجی تحریف های شناختی بین فردی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
11 - 32
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین سیستم بازداری رفتاری، پاداش و قربانی شدن با بدشکلی بدن از طریق میانجی گری تحریفات شناختی بین فردی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که از طریق تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مقطع متوسطه در سال تحصیلی 1398 شهر تهران بود. تعداد 364 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با مقیاس اصلاح شده وسواس فکری – عملی ییل براون، مقیاس تحریف های شناختی بین فردی، شاخص احتمال پاداش، مقیاس قربانی شدن مرادی و خرده مقیاس سیستم بازداری رفتاری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد سیستم بازداری رفتاری، قربانی شدن و تحریفات شناختی بین فردی با بدشکلی بدن رابطه مستقیم و مثبت دارند. پاداش رابطه مستقیم و منفی با بدشکلی بدن داشت. همچنین نتایج نشان داد تحریفات شناختی بین فردی نقش واسطه ای معناداری بین سیستم بازداری رفتاری، قربانی شدن، پاداش و بدشکلی بدن دارد. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که سیستم بازداری رفتاری، قربانی شدن، پاداش و تحریفات شناختی بین فردی در بدشکلی بدن دانش آموزان نقش دارند. این نتایج در طراحی برنامه های مشاوره ای و درمانی برای دانش آموزان قابل استفاده است.
اثر القای خلق مثبت و منفی بر تصمیم گیری پرخطر نوجوانان با تعدیل گری سیستم های مغزی رفتاری بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخذ تصمیمات پرخطر در نوجوانان به یک نگرانی اصلی برای بهداشت عمومی تبدیل شده است و فهم همبسته های مؤثر بر این فرایند امکان عملی کردن طرح هایی برای پیشگیری را فراهم می کند، ازاین رو مطالعه ی حاضر باهدف بررسی اثر القای خلق مثبت و منفی بر تصمیم گیری پرخطر نوجوانان با تعدیلگری سیستم های مغزی رفتاری بالا صورت گرفت. ابتدا 327 نوجوان 13-18 سال شهر اصفهان به صورت در دسترس انتخاب و از طریق پرسشنامه ی سیستم های مغزی رفتاری BAS/BIS غربالگری شدند، از میان آن ها و براساس نمره ی استاندارد دو گروه 24 نفری شامل BAS/BIS و بالا انتخاب شدند، اعضای هر گروه به صورت تصادفی به دو زیرگروه 12 نفر تقسیم گشته و از طریق قطعه فیلم های هیجانی نیمی در معرض خلق مثبت و نیمی در معرض خلق منفی قرار گرفتند و آزمون خطرپذیری بادکنکی BART و مقیاس عاطفه ی مثبت و منفی PANAS را پیش و پس از القای خلق تکمیل کردند. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس عاملی تک متغیره نشان داد که بین القای خلق مثبت و منفی بر تصمیم گیری پرخطر تفاوت معناداری وجود دارد 0/05≥P و خلق مثبت منجر به افزایش تصمیمات پرخطر می شود. همچنین یافته ها حاکی از این بود که سیستم های مغزی رفتاری به عنوان خصایص زیستی شخصیت، اثر القای خلق بر تصمیم گیری پرخطر را به طور معناداری تعدیل می کنند0/05 ≥p. بدین معنا که افراد با سیستم فعال ساز رفتاری بالا هنگام مواجه با خلق مثبت فزون کنشی بیشتری داشته و نسبت به افراد با سیستم بازداری رفتاری بیشتر درگیر خطر می شوند درحالی که افراد با سیستم بازداری رفتاری به خلق منفی و نشانه های تنبیه حساسیت بیشتری نشان داده و محتاط ترند.
صفات شخصیتی مرضی و هم وابستگی: نقش میانجی حساسیت به تقویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۲۲۶-۲۰۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین صفات شخصیتی مرضی و هم وابستگی با در نظر گرفتن میانجی گری حساسیت به تقویت (سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری) بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه زنان دارای همسر دارای اختلال مصرف مواد شهرستان سنقر در سال 1400 بود. از این بین، 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از شاخص هم وابستگی هالیوک، پرسشنامه شخصیت راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی-ویرایش پنجم و مقیاس سیستم فعال ساز/بازداری رفتاری استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که صفات شخصیتی مرضی بر هم وابستگی اثر مستقیم و معناداری داشت و سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری در این رابطه دارای نقش واسطه ای معناداری بودند. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری نقش مهمی در افزایش یا کاهش رابطه ی صفات شخصیتی مرضی با هم وابستگی دارند. بنابراین، پیشنهاد می شود در زمینه ی پیشگیری، تشخیص و مداخلات درمانی، هم وابستگی مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر ویژگی های شخصیتی (سیستم های مغزی/ رفتاری) بر ارتکاب جرم سرقت (مورد مطالعه؛ استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
321 - 347
حوزه های تخصصی:
ویژگی های شخصیتی ازجمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار در بروز رفتار مجرمانه می باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی (سیستم های مغزی/ رفتاری) بر ارتکاب جرم سرقت می باشد. روش انجام پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه محکومان به سرقت می باشد. که در سال 1398 در زندان های استان لرستان به سر می برند. از بین جامعه آماری مورد نظر، به دلیل اینکه اطلاعات جامعی در مورد تعداد محکومان به سرقت در دسترس نیست، برای انتخاب حجم نمونه، از نرم افزار G.power استفاده شده و گروه نمونه ای به اندازه حداقل 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دسترس (به دلیل اینکه دسترسی به گروه نمونه هدف در محیط های خاص زندان و دادگستری و ... امکان پذیر است و دسترسی در این محل ها به این قبیل افراد برای معرف بودن می باشد) انتخاب می شود. نتایج به دست آمده نشان داد که فرضیه موردنظر تأیید می شود یعنی به طورکلی ویژگی های شخصیتی در میزان ارتکاب به سرقت آنان تأثیرگذار است. نتایج به دست آمده نشان داد که سیستم بازداری رفتاری در ارتکاب به سرقت تأثیر دارد یعنی افرادی که سیستم بازداری رفتاری فعال تری دارند با احتمال بیشتری مرتکب سرقت می شوند.
بررسی روابط ساختاری سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری با مشکلات درون سو و برون سو با توجه به نقش میانجی کارکرد های اجرایی گرم و سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
458 - 489
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی روابط ساختاری سیستم فعال ساز و بازداری رفتاری با مشکلات درون سو و برون سو، با توجه به نقش میانجی کارکرد های اجرایی گرم و سرد می باشد. روش پژوهش حاضر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان 18 تا 25 ساله در دانشگاه های تهران در سال 98 بود. هم چنین، نمونه شامل160 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد 19 تا 25 ساله به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و با استفاده از آزمون های شناختی مکعب های کرسی، فلنکر، کارت های ویسکانسین، آزمون قمار، آیوا، استروپ هیجانی و پرسشنامه کاهش ارزش تاخیر، پرسشنامه ی سیستم ارزیابی کودکان و نوجوانان برای افراد 18 تا 25 سال و پرسشنامه ی حساسیت به تنبیه و حساسیت به پاداش، مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه ی مستقیم بین متغیر نهفته سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری با متغیر های نهفته ی کارکرد های اجرایی سرد و گرم(b = -0/71, p value < 0/05) ، مشکلات درون سو (b = 0/33, p value < 0/05) و مشکلات برون سو (b = -0/21, p value < 0/05) معنادار می باشد. هم چنین، رابطه ی غیر مستقیم میان متغیر نهفته ی سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری با متغیر های مشکلات درون سو(b = 0/84, p value < 0/05) و مشکلات برون سو(b = 0/46, p value < 0/05) نیز ضریب مسیر مثبت و معناداری را نشان می دهد. معنادار بودن رابطه مستقیم سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری با مشکلات درون سو و برون سو نشان می دهد که کژ تنظیمی این دو سیستم، می تواند سبب بروز طیفی از علائم روانپزشکی در افراد شود. هم چنین، معناداری نقش میانجی کارکردهای اجرایی سرد و گرم در رابطه بین سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری و مشکلات درون سو و برون سو، بیانگر آن است که کارکردهای اجرایی می توانند در عملکرد سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری دارای نقش تنظیم کننده باشند و از طریق اعمال کنترل بر این سیستم ها، در رابطه آن ها با مشکلات روانشناختی نقش تنظیمی ایفا نمایند. با توجه به امکان اجرای مداخلات شناختی برای بهبود کارکرد های اجرایی و هم چنین، کاربرد تشخیصی نیمرخ های فعالیت سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری و مشکلات کارکرد های اجرایی، نتایج این پژوهش از اهمیت تشخیصی و بالینی برخوردار می باشد.
پیشبینی سیستم بازداری رفتاری بر اساس عدم تحمل ناکامی و دشواری در تنطیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی سیستم بازداری رفتاری بر اساس عدم تحمل ناکامی و دشواری در تنظیم هیجان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مراجعه کنندگان 20 تا 30 ساله در سال 1402 بود که به مراکز مشاوره و روان درمانی خصوصی در منطقه 3 شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس دیدگاه کلاین (2016) 200 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه یا ارسال فرم پرسشنامه به مراکز مربوطه نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل مقیاس تجدیدنظر شده حساسیت به تقویت جکسون (2009)، پرسشنامه تحمل ناکامی هارینگتون (2005)، و پرسشنامه دشواری در نظم بخشی هیجانی گراتز و رومر (2004) بود. در نهایت داده های به دست آمده از طریق تکمیل پرسشنامه های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. عدم تحمل ناکامی با ضریب بتای 22/0- و دشواری در تنظیم هیجان با ضریب بتا 24/0- می توانند سیستم بازداری رفتاری آزمودنی ها را به صورت مثبت پیش بینی کنند (01/0> p). همچنین نشان داد عدم تحمل ناکامی و دشواری در تنظیم هیجان می تواند 9/28 درصد از سیستم بازداری رفتاری را در نمونه آماری پژوهش پیش بینی کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از طریق متغیرهای دشواری در تنظیم هیجان و عدم تحمل ناکامی سیستم بازداری رفتاری نوجوانان را پیش بینی نمود.
کمال گرایی و تنظیم شناختی هیجان: نقش میانجی فعال سازی و بازداری رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
285 - 294
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل تنظیم شناختی هیجان بر اساس کمال گرایی با واسطه گری سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا شهر همدان بود که در سال تحصیلی 1401 – 1400 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند که با توجه حجم جامعه (7685) و با استفاده از جدول مورگان، 382 نفر از دانشجویان (258 دختر و 124 پسر) با روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاک های پژوهش، انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تنظیم شناختی هیجان از گارنفسکی و همکاران (2001)، مقیاس کمال گرایی از تری شورت و همکاران (1995) و مقیاس سیستم بازداری و فعال سازی رفتاری از کارور و وایت (1994) بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ و برای آزمون روابط بین متغیرها و فرضیه های نهایی از نرم افزار لیزرل نسخه ۸/۸ استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل تبیین تنظیم شناختی هیجان براساس کمال گرایی با نقش واسطه گری سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری از برازش مطلوب برخوردار است (0/01> p). همچنین، سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری بین کمال گرایی و تنظیم شناختی هیجان نقش واسطه ای معناداری دارند (0/01> p). یافته های این پژوهش حاکی از این است که کمال گرایی و عواملی همچون سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری نقش مهمی در تنظیم شناختی هیجان دارند .