روانشناسی بالینی

روانشناسی بالینی

روانشناسی بالینی سال چهاردهم بهار 1401 شماره 1 (پیاپی 53) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

اثربخشی طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه و استرس ادراک شده سالمندان مراکز روزانه شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی استرس ادراک شده سالمندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۴۷
مقدمه: سالمندی یکی از مراحل تکامل زندگی انسان بوده که آخرین تحولات رشدی آدمی در آن صورت می پذیرد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه و استرس ادراک شده سالمندان مراکز روزانه است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه آماری کلیه سالمندان مراکز نگهداری روزانه سالمندان مهر پویان شهر گرگان بودند که شرکت کنندگان با سطح بالای استرس ادراک شده به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15n=) و گواه (15n=) گمارده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله طرحواره درمانی دریافت کردند، در حالیکه گروه گواه در لیست انتظار ماندند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه و استرس ادراک شده بودند. در نهایت، داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله طرحواره درمانی منجر به کاهش استرس ادراک شده و طرحواره های ناسازگار گروه آزمایش شد (001/0>p). و این اثربخشی در مرحله پیگیری ثابت ماند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از طرحواره درمانی می تواند روشی جهت کاهش استرس ادراک شده و طرحواره های ناسازگار اولیه سالمندان باشد.
۲.

اثربخشی تلفیق رفتاردرمانی دیالکتیکی با لیتیوم کربنات در مقایسه با دارو درمانی تنها، بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتاردرمانی دیالکتیکی تنظیم هیجان خودکنترلی انعطاف پذیری شناختی اختلال دوقطبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۱
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر تلفیق رفتار درمانی دیالکتیکی با لیتیوم کربنات در مقایسه با دارودرمانی تنها بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بود. روش: در یک طرح کاربندی تصادفی کنترل شده جامعه آماری بیماران دارای اختلال دوقطبی مراجعه کننده به بیمارستان ابن سینا مشهد در سال 1399 هدف قرار گرفتند. یک نمونه شامل 30 بیمار به روش نمونه گیری دردسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدهو به تصادف در دو گروه 15 نفره آزمایش A و B تقسیم شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، خود کنترلی تانجی و انعطاف پذیری شناختی دنیس و همکاران بود. گروه آزمایش A به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته، ضمن مصرف داروی لیتیوم کربنات، تحت رفتاردرمانی دیالکتیکی، قرار گرفتند و گروه آزمایش B در همین مدت تنها به استفاده از مصرف داروی لیتیوم کربنات اقدام نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین تلفیق رفتاردرمانی دیالکتیکی با دارودرمانی و دارودرمانی بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تفاوت وجود دارد و تأثیر درمان تلفیقی بیشتر است(0.01>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که تلفیق رفتاردرمانی دیالکتیکی با دارودرمانی بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی مؤثرتر است، لذا می توان از این رویکرد درمانی جهت کاهش مشکلات بیماران دوقطبی سود جست.
۳.

ارائه مدل علی اختلال وسواسی- بی اختیاری نوجوانان بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی و فراشناخت با نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - بی اختیاری انعطاف پذیری روان شناختی فراشناخت ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۳۸
مقدمه: اختلال وسواسی- بی اختیاری یکی از اختلال های شایع روانشناختی است که در نوجوانان شیوع نسبتاً بالایی دارد. این اختلال هزینه های اجتماعی و اقتصادی بسیاری را برای افراد مبتلا و جامعه ایجاد می کند و بر کارکردهای اجتماعی، تحصیلی و شغلی این افراد تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین علائم اختلال وسواسی- بی اختیاری بر اساس انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناخت با نقش واسطه ای ذهن آگاهی انجام گرفته است. روش: پژوهش حاضر مقطعی و از نوع همبستگی بود. 225 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان الشتر در سال تحصیلی 98-1397با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارجمع آوری داده ها پرسش نامه فراشناخت، پرسش نامه وسواسی- بی اختیاری، پرسش نامه پذیرش و عمل و پرسش نامه ذهن آگاهی بود. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: ارزیابی مدل، نشان از برازش قابل قبول مدل فرضی داشت. نتایج تحلیل مدل نشان داد متغیرهای پیشبین انعطاف پذیری روانشناختی و باورهای فراشناخت به صورت مستقیم و غیرمستقیم با میانجی گری ذهن آگاهی بر نشانه های اختلال وسواسی- بی اختیاری دارای تاثیر معنادار بودند (01/0>p ). همچنین متغیر ذهن آگاهی دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر اختلال وسواسی- بی اختیاری بود (01/0>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که انعطاف پذیری روانشناختی و تعدیل باورهای فراشناخت ناکارآمد می توانند نشانه های وسواس را کاهش دهد و در این بین ذهن آگاهی به عنوان متغیر میانجی بخشی از فرایند اثرگذاری در کاهش نشانه های وسواس است.
۴.

پیش بینی اهمال کاری تحصیلی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و باورهای فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهمالکاری تحصیلی طرحواره های ناسازگار اولیه انعطاف پذیری شناختی باورهای فراشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۸۷
مقدمه: بنابر یافته های پژوهشی یک عامل شناختی موثر در شکل گیری و تداوم اهمالکاری تحصیلی افراد، طرحواره های ناسازگار اولیه آنان می باشد. گروه دیگری از مطالعات از نقش باورهای فراشناختی و انعطاف پذیری شناختی در کاهش اهمالکاری تحصیلی حمایت می کنند. در این راستا، پژوهش حاضر به منظور ارزیابی مدل ساختاری اهمالکاری تحصیلی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و بررسی اثرات میانجی انعطاف پذیری شناختی و باورهای فراشناختی صورت گرفت. روش: شرکت کنندگان این پژوهش 294 نفر از دانشجویان شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، از طریق فضای مجازی انتخاب گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه های اهمالکاری تحصیلی (APS)، فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، انعطاف پذیری شناختی (CFI) و باورهای فراشناختی ولز، گردآوری و با نرم افزارهایSPSS و PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته : یافته های حاصل از پژوهش بیانگر ارتباط معنادار بین نمره کل اهمالکاری تحصیلی و طرحواره های ناسازگار اولیه، مولفه های انعطاف پذیری شناختی و برخی مولفه های باورهای فراشناختی بود. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه به صورت مستقیم و غیر مستقیم ، به واسطه باورهای فراشناختی بر اهمالکاری تحصیلی اثرگذار است، اما این مسیر از طریق متغیر انعطاف پذیری شناختی اثرگذار نبود. نتیجه گیری: مدل ساختاری اهمالکاری تحصیلی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و باورهای فراشناختی از برازش مناسبی برخوردار است. کلیدواژه ها: اهمالکاری تحصیلی، طرحواره های ناسازگار اولیه، انعطاف پذیری شناختی، باورهای فراشناختی
۵.

اثربخشی درمان فراتشخیصی بر تنظیم هیجان و کفایت هیجان در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب اجتماعی درمان فراتشخیصی تنظیم هیجان کفایت هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۶۴
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی، یکی از انواع اختلات اضطرابی است. تحقیقات اخیر نشان داده است که نارسایی در تنظیم هیجان مکانیسم زیربنایی اختلال های خلقی و اضطرابی می باشد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر اضطراب اجتماعی دانشجویان است. روش: طرح مطالعه حاضرکاربندی تصادفی کنترل شده بود. ۲۴ نفر از شرکت کنندگان واجد شرایط ملاک های ورود با روش نمونه گیری در ددسترس انتخاب و به شکل تصادفی  در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان ها (DRES)، پرسشنامه هراس اجتماعی (SPIN) بود. پس از جمع آوری اطلاعات تحلیل آماری با روش اندازه گیری مکرر توسط نرم افزارSPSS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اجرای درمان فراتشخیصی می تواند علائم هیجان محور را در افراد مبتلاء به اضطراب اجتماعی بهبود بخشد. درمان فراتشخیصی ۸/۵۹ درصد از واریانس تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون را تبیین کرد. بنابراین استفاده از این پروتکل یکپارچه نگر موجب بهبود کفایت هیجانی و تنظیم هیجان در دانشجویان مبتلا به اضطراب اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه شد(0.05 >P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که درمان فراتشخیصی موجب کاهش اضطراب اجتماعی، بهبود کفایت و تنظیم هیجان دانشجویان می شود و می تواند آنرا روش مناسبی برای دانشجویان با اضطراب اجتماعی و مشکلات هیجانی تلقی کرد.
۶.

مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر رفتار درمانی شناختی و رویکرد غنی سازی زناشویی گاتمن بر شفقت ورزی و روشن سازی افکار در زنان متأهل افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد رفتار درمانی شناختی رویکرد غنی سازی زناشویی گاتمن روشن سازی افکار شفقت ورزی زنان افسرده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۹
مقدمه:افسردگی حالتی خلقی شامل بی حوصلگی و بی علاقگی است و می تواند بر افکار، رفتار و احساسات تأثیر بگذارد. این پژوهش با هدف مقایسه رویکرد رفتار درمانی شناختی با رویکرد درمان گاتمن بر شفقت ورزی و روشن سازی افکار در زنان متاهل افسرده انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. نمونه گیری با استفاده از ملاک های ورود و خروج صورت گرفت، جامعه آماری شامل زنان متاهل افسرده مراجعه کننده به مرکز مشاوره پیوند استان البرز در سال 1398 بود. با روش نمونه گیری در دسترس نمونه آماری شامل 45 نفر از زنان متاهل افسرده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. افراد در هر دو گروه طی 24 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت ننمود. آزمودنی ها به ابزارها ی پژوهش شامل مقیاس شفقت ورزی نف (2003) و مقیاس روشن سازی افکار هالون و کندال (1980) پاسخ دادند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داددرمان مبتنی بر رفتار درمانی شناختی و غنی سازی زناشویی گاتمن نسبت به گروه کنترل، میانگین روشن سازی افکار، شفقت ورزی و ابعاد شفقت ورزی تاثیر داشته است. درمان مبتنی بر غنی سازی زناشویی گاتمن نسبت به رفتار درمانی شناختی در مؤلفه های روشن سازی افکار، شفقت ورزی و ابعاد شفقت ورزی تاثیر بالاتری داشت. نتیجه گیری: رویکرد گاتمن نسبت به رویکرد رفتار درمانی شناختی تاثیر بیشتری بر روشن سازی افکار و شفقت ورزی داشت و همچنین باعث کاهش افسردگی در زنان متاهل شد.
۷.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری مذهبی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری کلاسیک در افسردگی و خودپنداره و خداپنداره بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری مذهبی درمان شناختی رفتاری کلاسیک افسردگی خودپنداره خداپنداره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۴۴
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مذهبی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری کلاسیک در کاهش افسردگی و بهبود خودپنداره و خداپنداره در مبتلایان به افسردگی بود. روش: روش پژوهش حاضر کارآزمایی تصادفی با پیش آزمون- پس آزمون بود. در این پژوهش 30 نفر شرکت کردند. 15 نفر درمان شناختی رفتاری کلاسیک و 15 نفر درمان شناختی رفتاری مذهبی را بصورت فردی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس DSM (SCID-I)، (1997) بود که شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای درمان به پرسشنامه ها پاسخ دادند. هر پروتکل شامل ده جلسه 50 دقیقه ای بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار22 SPSS- مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان شناختی رفتاری مذهبی به صورت معناداری بیش از درمان شناختی رفتاری کلاسیک، موجب افزایش احساس حضور و مراقب خدا و کاهش تصور منفی از خدا می شود(P<0/001). همچنین یافته ها نشان داد اگرچه دو درمان مذهبی و کلاسیک بطور معناداری موجب کاهش افسردگی و بهبود خودپنداره و مولفه های آن شدند اما اثربخشی آنها با یکدیگر تفاوت معناداری نداشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش های بایستی درمان شناختی رفتاری با رویکرد اسلامی به لحاظ مولفه ها و تکنیک ها تقویت شود تا اثربخشی آن در کاهش افسردگی و بهبود خودپنداره افزایش یابد.
۸.

بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس واکنش-پذیری هیجانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقیاس واکنش پذیری هیجانی ویژگی های روانسنجی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۹
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس واکنش پذیری هیجانی در دانشجویان ایرانی بود. روش: این پژوهش تحقیقی پیمایشی است که بر روی 625 نفر از دانشجویان دانشگاه اراک انجام شد. به منظور بررسی آماری داد ها از دو روش نظریه کلاسیک تحلیل آزمون و نظریه سوال – پاسخ استفاده شد. در رویکرد کلاسیک روایی ابزار با سه روش روایی صوری، همگرا-افتراقی و سازه بررسی شد. پایایی مقایس نیز به شیوه ثبات درونی و تنصیفی و آزمون- آزمون مجدد محاسبه شد. یافته ها: رابطه بین نمرات واکنش پذیری هیجانی و رفتارهای پرخطر(r=0.16) و خلق منفی (r=0.47) مثبت و معنادار و بین واکنش پذیری هیجانی و تاب آوری (r=-0.30) منفی و معنادار به دست آمد که بر روایی همگرا و افتراقی مناسب مقیاس دلالت دارند. تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی ابزار دال بر ساختار عاملی مناسب مقیاس بود. در روش سوال – پاسخ آماره ها برازش مدل را تایید می کرد. پایایی مقیاس به شیوه ثبات درونی و تنصیفی و آزمون- آزمون مجدد به ترتیب 0.91 و 0.87 ،0.86بدست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی مقیاس واکنش پذیری هیجانی دارای روایی و پایایی مطلوبی است و می تواند جهت نیل به اهداف پژوهشی بویژه در پیش بینی آسیبها و اختلالات روانی و نیز به عنوان یکی از متغیرهای مرتبط با دشواری تنظیم هیجان در ایران مورد استفاده قرار گیرد. کلیدواژه ها: مقیاس واکنش پذیری هیجانی، ویژگی های روانسنجی، دانشجویان
۹.

انگ زنی اجتماعی عموم کووید-19 و عوامل مرتبط با آن در جمعیت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استیگما کووید-19 واگیردار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۵۳
مقدمه: انگ زنی اجتماعی یک فرایند روانی اجتماعی است که با یک برچسب جسمی، روانی یا اجتماعی شروع می شود و به طرد و انزوای اجتماعی می انجامد. بیماری کووید-19 به عنوان یک بیماری مسری و کشنده به شدت مبتلایان را در معرض خطر انگ زنی اجتماعی و طرد قرار می دهد. روش:این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود.جامعه آماری شامل کلیه افراد با رده سنی 18 تا 60 سال شهر اصفهان در بازه زمانی مهر و آبان 1399 بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 322 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند،ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه انگ زنی اجتماعی عمومی کووید-19،پرسشنامه جمعیت شناختی، و عوامل مرتبط با بیماری بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل واریانس از طریق نرم افزار spssتجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بیش از 80 درصد زنان و مردان سنین و سطوح تحصیلی مختلف، و با شغلهای پزشکی و غیر پزشکی، در سطح زیاد،انگ زنی اجتماعی کووید-19 را تجربه می کنند. افرادی که خودشان یا بیش از یکنفر از اطرافیانشان به کرونا مبتلا شدند و یا از بیمار کرونایی مراقبت کردند، انگ زنی کمتری علیه افراد مبتلا گزارش کردند(0. 05 >p). نتیجه گیری : انگ زنی اجتماعی مربوط به بیماری کرونا تا حد زیادی در جامعه ایرانی وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده، تجربه بیماری و داشتن تعامل نزدیک با فرد انگ زده، با کاهش انگ زنی رابطه دارد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹