فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های پیشین نشان داده است که در مقایسه با جمعیت عمومی، بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی اغلب اختلال هایی در عملکرد رابطه ای، از جمله مشکلات بین شخصی، بی اعتمادی و خشنونت در روابط بین فردی احتمال ازدواج کمتر و افزایش ناراحتی های زناشویی، دوسوگرایی و تعارض های بین شخصی شدید، انتقام جویی و مشکلات جنسی شایع را دارند؛ لدا هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان پارادوکسی بر نشانگان وسواس فکری عملی رابطه ای بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش جمع آوری داده ها آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود که گاهی آن را آزمایش تک آزمودنی یا آزمایش سری های زمانی نیز می نامند. آزمایشی است که مشتمل بر تحقیق فشرده بر روی یک فرد یا تعدادی از افراد است که به عنوان یک گروه واحد در نظر، گرفته می شوند. از میان طرح های تک آزمودنی، در این پژوهش از طرح خط پایه- مداخله- پیگیری (A-B-C)، استفاده شد. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری در دامنه سنی 20 تا 45 سال شهر تهران بود. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری در دسترس 6 نفر انتخاب شدند و جلسات درمانی را تکمیل نمودند. جهت تشخیص اختلال وسواس فکری- عملی رابطه ای و تشخیص های افتراقی آن از مصاحبه بالینی استفاده شد. داده ها از نوع کمی و از طریق تکمیل پرسشنامه ها و مقیاس های پژوهش در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری جمع آوری شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش نشان داد که فرضیه پژوهش با عنوان «روان درمانی پاردوکسی، استحکام من را در بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی رابطه ای بهبود می بخشد» با 5/56 درصد بهبودی کلی تایید شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحلیل دیداری شش شرکت کننده و نتایج اندازه اثر قوی و میزان بهبودی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی رابطه ای می توان نتایج درمان پارادوکس را بسیار اثربخش دانست.
تبیین مدل ساختاری پیش بینی اضطراب جنسی براساس طرحواره های خودجنسی با بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب ارتباط جنسی که به میزان ترس از بحث درباره روابط جنسی فرد با دیگری اشاره دارد، مسئله ای است که به اندازه دیگر جزئیات مطالعه نشده است؛ لذا تبیین مدل ساختاری پیش بینی اضطراب جنسی بر اساس طرحواره های خودجنسی با بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی-کاربردی و از نظر گرد آوری داده ها و ماهیت عنوان یک پژوهش کمی از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش مردان مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به بیمارستان شهید دکتر لواسانی شهر تهران در سال 1402 بود. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت غیرتصادفی و در دسترس بود که 300 مرد انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه اضطراب ارتباط جنسی دیویس (2006)، مقیاس طرحواره جنسی اندرسن و سیرانوسکی (1994) و تنظیم هیجانی گرتز و همکاران (2006) استفاده شد؛ جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس . اموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قوی ترین تأثیر مستقیم بر اضطراب رابطه جنسی مربوط به تنظیم هیجانی با ضریب تأثیر 50/0- و بعد از آن طرحواره خود جنسی با ضریب تأثیر 47/0 بود. نتیجه آزمون اثرات مستقیم نشان داد این اثرات در سطح اطمینان حداقل 95 درصد معنی دار است (05/0>p). نتیجه گیری: تایید نقش واسطه گری متغیرها، نشان میدهد که در آسیب - شناسی و درمان کژکاری جنسی مردان، توجه به ابعاد روان شناختی به ویژه جنبه های شناختی و هیجانی به اندازه توجه به ابعاد فیزیولوژیکی آن اهمیت دارد می توان نتیجه گرفت که ارزیابی نقش واسطه ای متغیرهای هیجانی و شناختی در مدل کنترل دوگانه نیاز به توجه بیشتری دارد.
چگونه توانستم مهارت نوشتن را در دانش آموزان پایه دوم کلاسم تقویت کنم؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 9
حوزههای تخصصی:
نوشتن ، پیچیده ترین مهارت زبانی است که در آموزش آن نیاز به فراگیری مهارت های شناختی و فراشناختی بسیاری است که با توجه به بعد عاطفی و اجتماعی محقق می شود.هدف پژوهش حاضر بررسی مشکلات نوشتن دانش آموزان پایه دوم ابتدایی است. نمونه مورد بررسی دانش آموزان کلاسم بود که به این نتیجه رسیدم که در طول سال گذشته به دلیل وجود کرونا و عدم حضور در کلاس درس دانش آموزان به آسانی نمی توانستند بنویسند و افکار خود را بیان نمایند و نوشتن برای آنها جذابیتی نداشت . نارسایی حتی بر نحوه ی پاسخ دادن آنها در دروس کتبی نیز اثر گذاشته بود.در این تحقیق نوشتن و مشکلات آن را بررسی و راهبردهایی برای مواجهه به آن ارائه دادم.یافته ها حاکی از آن بود که روش های به کاربرده ( خلاصه نویسی ، خاطره نویسی ، گزارش نویسی و داستان نویسی) برای بهبود نوشتن موثر بوده است.
کاربرد مدل دو پارامتری لوجیت آشیانه ای در شناسایی منابع DIF در سؤال های چندگزینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
124 - 163
حوزههای تخصصی:
مشخص کردن گزینه های انحرافی به عنوان منابع کنش افتراقی سؤال (DIF) در سؤال های چند ارزشی اهمیت بسزایی برای طراحان و تحلیل گران سؤال دارد. هرچند DIF روش معمول بررسی تغییرناپذیری اندازه گیری است؛ این رویکرد به خصوص در سؤال های چندگزینه ای با چالش ها و محدودیت هایی همراه است. هدف این مطالعه، ارزیابی رویکرد لوجیت آشیانه ای (NLM) در شناسایی سؤال های حاوی کنش افتراقی گزینه های انحرافی (DDF) با استفاده از روش تحقیق آزمایشی (داده های شبیه سازی) و روش توصیفی-تحلیلی (داده های واقعی) بود. 6 سؤال، تحت شرایط مختلف دشواری و شیب، توزیع توانایی، وجود یا نبود کنش افتراقی و بزرگی DIF/DDF با نمونه ای به حجم 2000 و با 50 تکرار شبیه سازی شد. همچنین، داده های فرم D آزمون ریاضی کنکور 1397 با نمونه ای تصادفی به حجم 2000 مرد و زن، نمونه واقعی را تشکیل می داد. بر اساس نتایج تحلیل داده های شبیه سازی: رویکرد لوجیت آشیانه ای به طور متوسط 88 درصد سؤال های DIF دار و 97 درصد سؤال های DDF دار تحت شرایط مختلف را آشکار نمود. نرخ خطای نوع اول در اغلب شرایط بسیار نزدیک به ارزش های مورد انتظار نظری بود هرچند در شرایط توزیع نابرابر، مقداری تورم خطا نشان داد. بر اساس یافته های شبیه سازی، نرخ تشخیص کنش افتراقی متأثر از پارامترهای سؤال (دشواری و شیب) بود و با افزایش سطح DIF و یا DDF نرخ رد افزایش می یافت. مبتنی بر تحلیل داده های واقعی، 2 سؤال به طور هم زمان هردوی DIF (بزرگ و متوسط) و DDF (جزئی تا متوسط) را به نمایش گذاشت، درحالی که در رویکرد رقیبِ پاسخ اسمی، 11 سؤال به عنوان سؤال با کنش افتراقی شناسایی شد؛ بنابراین همان طور که انتظار می رفت رویکرد NLM مبتنی بر استراتژی «تقسیم بر گزینه های انحرافی» تعداد سؤال های کمتری را به عنوان DIF / DDF دار ردگیری نمود. رویکرد دومرحله ای مدل لوجیت آشیانه ای، ضمن تفکیک آزمون DDF از DIF، امکان ارزیابی روشن از اینکه آیا گزینه های انحرافی مسئول احتمالی DIF هستند را میسر می سازد. ازآنجاکه آزمون های سرنوشت ساز نقش ویژه ای در گزینش افراد دارند و تحلیل های DIF و DDF جایگاه ویژه ای در تعیین اعتبار و نامتغیر بودن اندازه گیری سؤال های این آزمون ها دارند، پیشنهاد می شود جهت سرند کردن سؤال های سودار تحلیل های جامع DIF / DDF مبتنی بر رویکردهای لوجیت آشیانه ای مورداستفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر نشخوار فکری و تنظیم هیجانی در مردان با اقدام به خودکشی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر نشخوار فکری و تنظیم هیجانی در مردان با اقدام به خودکشی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مردان اقدام کننده به خودکشی، ارجاعی به مرکز اورژانس بیمارستان امام خمینی شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه آماری شامل 30 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001) بود. همچنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS-v22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود باعث کاهش نشخوار فکری در مردان با اقدام به خودکشی شد. همچنین نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود باعث افزایش تنظیم هیجانی در مردان با اقدام به خودکشی شد. یافته های این پژوهش حاکی از اثربخشی درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر نشخوار فکری و تنظیم هیجانی در مردان با اقدام به خودکشی بود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، طب سنتی و پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، طب سنتی و پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ نوع داده کمی و به لحاظ روش گرداوری داده ها نیمه آزمایشی که طرح مورداستفاده در این پژوهش طرح پیش آزمون-پس آزمون چند گروهی (سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مبتلایان به کرونا، بستری در بیمارستان مسیح دانشوری شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 60 نفر از بیماران بود که با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند و روش نمونه گیری هدفمند بود. ابزار گردآوری داده ها مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS) علی پور و همکاران (1398) بود. به منظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار پژوهش بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها در بخش اول آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی برای توصیف متغیرها و همچنین درصد، فراوانی، جدول و نمودار برای توصیف ویژگی های جمعیت شناختی بود و در بخش دوم به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار Spss-V23 استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان های شناختی رفتاری، طب سنتی و پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا اثربخش بود؛ همچنین یافته ها نشان داد که در میان این مداخله ها درمان شناختی رفتاری بیشتر از طب سنتی و طب سنتی بیشتر از طب پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا اثربخش بود.
تجارب زیسته زنان بالای 35 سال در زمینه چالش های انتقال به مرحله والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
21 - 32
حوزههای تخصصی:
انتقال به مرحله والدینی موجب ایجاد وظایف جدید برای همسران می شود که همیشه برای آن ها چالش انگیز خواهد بود، به ویژه اگر این انتقال در سنین بالا اتفاق بیافتد. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر مطالعه تجارب زیسته زنان بالای 35 سال در زمینه چالش های انتقال به مرحله والدینی بود. روش شناسی این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه موردپژوهش را زنانی که در سن 35 سال به بالا در شهر اراک در سال 1401 که برای اولین بار تجربه مادر شدن را داشته اند و فرزندان آن ها زیر دو سال بودند، تشکیل دادند. از بین آن ها به روش نمونه گیری هدفمند نمونه 10 نفری انتخاب شدند، فرآیند نمونه گیری تا رسیدن به اشباع طول کشید. روش جمع آوری داده، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫ ﺎی گردآوری شده ﺑ ﻪ روش کلایزی اﻧﺠﺎم شد. بعد از تحلیل داده ها 23 مضمون فرعی، 6 مضمون اصلی شامل (چالش نگرانی ایمنی بارداری و زایمان، استرس ناشی از فرآیند درمان ناباروری، فشارهای روانی، فشارهای مالی، نگرانی های اجتماعی و انعطاف ناپذیری و دشواری تطابق با تغییرات ) و یک مضمون هسته ای به دست آمد. نتایج یافته های پژوهش علاوه بر ایجاد بینش و آگاهی نسبت به چالش های مادرانی که بالای 35 سال باردار می شوند، می تواند جهت برنامه ریزی برای رفع مشکلات و چالش های این گروه از مادران مورداستفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان راه حل محور بر کیفیت زندگی در مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
71 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان راه حل محور بر کیفیت زندگی در مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره ی اوّل متوسطه منطقه 15، 16 و 17 شهر تهران بودند که از این تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. از پرسشنامه ی سازگاری تحصیلی کلارک و همکاران (1976) و کیفیت زندگی در مدرسه اندرسون و بورک (2000) به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. گروه آزمایش در طول هشت جلسه، هرجلسه به مدت 45 دقیقه درمان راه حل محور گرانت (2011) را دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره با نرم افزار SPSSاستفاده شد. یافته ها نشان داد راه حل محور بر کیفیت زندگی در مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان موثر بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که استفاده از درمان راه حل محور می تواند منجر به افزایش کیفیت زندگی در مدرسه و سازگاری تحصیلی در دانش آموزان شود.
فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
۱۳۸-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب از اختلالات شایع دوران کودکی است که علاوه بر درمان های دارویی از مداخلات و درمان های روان شناختی جهت کاهش آن استفاده شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان اجرا شد. روش: در این فرا تحلیل، جامعه آماری شامل پژوهش های در دسترس مرتبط با مداخلات درمانی غیر دارویی اضطراب کودکان در داخل و خارج کشور ایران بوده است که در سال های 2010 تا 2020 در پایگاه های علمی (Google scholar, pub Med, since Direct, NCBI, Taylor & Francis Online, SID Magiran, ensani) منتشر شده اند و با کلیدواژه های اختلال اضطراب، اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، فوبی خاص، اضطراب کودک، اضطراب فراگیر، درمان شناختی- رفتاری، بازی درمانی، رفتار درمانی، قصه درمانی، هنر درمانی، درمان پذیرش و تعهد، و درمان ذهن آگاهی جستجو شدند. نمونه آماری شامل پژوهش هایی از جامعه آماری بود که با توجه به چک لیست فرا تحلیل، ملاک های ورود به پژوهش را داشته باشند که بر این اساس، 65 پژوهش ملاک های ورود را داشتند و به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تجزیه تحلیل داده ها، روش فراتحلیل بود که با استفاده از نرم افزار CMA2 انجام شد. یافته ها: فراتحلیل بر روی پژوهش های اولیه در هشت گروه درمان انجام شد که نشان داد اندازه اثر ترکیبی به دست آمده از پژوهش های مرتبط با هر درمان، نشان دهنده اثربخشی همه مداخلات مذکور بر اضطراب کودکان بود. بر اساس میزان اندازه اثر ترکیبی اثربخشی درمان های پذیرش و تعهد (755/0)، قصه درمانی (655/0)، درمان مبتنی بر دلبستگی (598/0)، بازی درمانی (575/0)، شناختی رفتاری (569/0)، درمان تعامل والد کودک (565/0)، ذهن آگاهی (539/0) و هنر درمانی (496/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کاهش اضطراب کودکان داشته است که نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت بین آنها معنادار نیست (355/0P=، 132/1=65,7F). نتیجه گیری: اندازه اثر به دست آمده، اثربخش بودن مداخلات مذکور در کاهش اضطراب کودکان را نشان داد و با توجه به معنادار نبودن تفاوت میزان اثربخشی این درمان ها، تمامی درمان های بیان شده می توانند در درمان اضطراب کودک به تنهایی یا به صورت تلفیقی مورد استفاده قرار گیرند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایات مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: محققان علاقه مند به مکانیسم های تسهیلگر در مداخلات درمانی ازجمله سازوکارهای فرهنگی می باشند، بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی مادران کودکان فلج مغزی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش از نوعِ ترکیبی (کیفی-کمی) می باشد. طرح پژوهش در قسمت کیفی از نوع روش تحلیل محتوای قیاسی و در قسمت کمی از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 48 نفر از مادران دارای کودک فلج مغزی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به روش تصادفی در 3 گروه آزمایشی (2 گروه) و گواه جای گزاری شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) استفاده شد. داده ها با بهره گیری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی و توسط نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت اثر دو شیوه درمان بر مؤلفه های تحمل (020/0=p)، ارزیابی (037/0=p) و به تبع آن نمره کل تحمل پریشانی (016/0=p) معنادار است، به طوری که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایات مولانا علاوه بر نمره کل تحمل پریشانی میانگین نمرات دو مؤلفه تحمل و ارزیابی آن را بیشتر افزایش داده است. نتیجه گیری: می توان گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایات مولانا روش مؤثرتری برای افزایش تحمل پریشانی در مادران کودکان فلج مغزی است.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر تاب آوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف در جهت اثربخشی بیشتر موردعلاقه بسیاری از محققان می باشد؛ در این راستا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر تاب آوری زنان مطلقه بود. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در سال 1399 بودند که از میان آن ها 45 نفر داوطلب واجد شرایط وارد مطالعه شدند که با همگن سازی سن در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. در پژوهش حاضر جهت توصیف و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزارSPSS و سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در پس آزمون و پیگیری، میانگین نمرات تاب آوری در گروه های آزمایش نسبت به کنترل به طور معنی دار و با تفاوت بیشتر افزایش پیداکرده است (05/0>p). به عبارت دیگر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر نمرات تاب آوری اثربخش بوده اند (05/0>p). همچنین تأثیر روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در مرحله پس آزمون از درمان معنویت درمانی بر افزایش تاب آوری مؤثرتر بوده است. در گروه درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، معنویت درمانی نمرات پس آزمون و پیگیری تاب آوری نسبت به پیش آزمون افزایش پیداکرده است و بین میانگین پس آزمون و پیگیری در هر دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین در گروه کنترل بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تاب آوری تفاوت معنی داری وجود ندارد 05/0<P). نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی هر دو برای زنان مطلقه موجب بهبود تاب آوری، در این افراد و کاهش پیامدهای فردی و اجتماعی ناشی از طلاق شود. تازه های تحقیق هایده صابری: Google Scholar, Pubmed
اثربخشی تمرینات ذهن آگاهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی ورزشکاران ۱۸- ۱۴ سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تمرینات ذهن آگاهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی ورزشکاران ۱۸-۱۴ سال بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی ورزشکاران نوجوان رشته های رزمی جودو شهر قم در سال ۱۴۰۱ بودند که از میان آن ها ۵۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوش هیجانی (SSREI) شات و همکاران (۱۹۹۸) و پرسشنامه شخصیت نئو (NEO-FFI) کاستا و مک کری (۱۹۸۵) استفاده شد. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی بود(001/0 P<). بنابراین می توان نتیجه گرفت تمرینات ذهن آگاهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی ورزشکاران مؤثر بوده است.
پویایی های احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش شامل 19 نفر از دانشجویان دانشگاه های فردوسی مشهد و بیرجند در سال تحصیلی 1398-1399 بود که با روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به اصل اشباع انتخاب شدند و با مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش استویک-کولایزی-کین انجام شد. نتایج منجر به تولید 5 مضمون اصلی، 14 مضمون فرعی و 50 واحد معنایی گردید. تحلیل مصاحبه ها پنج مضمون اصلی شامل ادراک از جو دانشگاه (محیط حامی خودمختاری، نگرش به دانشگاه، امکانات)، تعامل با استادان (تأکید بر رشد علمی، رعایت احترام، صمیمیت، همدلی و حمایت)، تعامل با همسالان (نزدیکی رابطه، الگوپذیری)، مشارکت اجتماعی (فعالیت های فوق برنامه و عضویت ادراک شده) و عوامل درون فردی (باورهای خودکارآمدی و درگیری تحصیلی) را نشان داد. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که تجربه های مثبت و منفی دانشجویان در خصوص احساس تعلق به دانشگاه، تحت تأثیر ترکیبی از عوامل درون فردی، بین فردی و بافتی است که نقش عمده ای در زندگی دانشگاهی آنان ایفا می کند.
Investigating the Effectiveness of Cognitive Rehabilitation on the Executive Functions of Students with Specific Learning Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to investigate the effectiveness of cognitive rehabilitation on the executive functions (behavioral and cognitive regulation) of students with specific learning disorder. The research method was experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population of the research was made up of all the students with specific learning disorder who referred to the learning disorders center of Ardabil in the academic year of 2021-2022, from which 40 students were selected using the available sampling method. Then, they were randomly replaced in the experimental group (20 participants) and the control group (20 participants). The experimental group was exposed to cognitive rehabilitation intervention for 11 sessions. To collect data, the behavioral rating questionnaire of Gioia et al. (2000) was used. The data were analyzed through the analysis of covariance statistical test. The findings showed that cognitive rehabilitation intervention improved executive functions (behavioral and cognitive regulation) in students with specific learning disorder of the experimental group (P<0.01). Considering the effect of cognitive rehabilitation intervention in students with special learning disorder, schools and counseling centers can use this type of treatment in working with these children to improve their executive functions (behavioral and cognitive regulation).
An Irreducible Death-Drive or an Emancipative Event: Trauma and PTSD Recovery form Žižek-Badiou Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Žižek supposes that traumas can turn into death-drives and offer the subject surplus jouissance. He warns that ideological systems can profit from traumas to further subjugate their citizens. Notwithstanding, Badiou construes that traumas can appear as tremendous moments of Truth/Events that betrays the voids of the Symbolic Order and actualizes the universal truths that postmodernism has constantly denied or endeavored to suppress. In so thinking, he hypothesizes that the Truth/Event will find/invent its own faithful subject that cooperate to actualize the suppressed or denied Real of their age. Badiou criticizes the Western Ethics for devising a secured mode of life that emasculates the subject of post capitalism age and deprives him of experiencing the sufferings that can confront him with the Real. Badiou states that the Western ethics deliberately ignores the positive effects of PTSD recoveries that can reveal a lot regarding the psychological and social weakness of the subject and the society as well. Defending the idea of traversing the fantasies and encountering the Real, Žižek, however, does not become convinced of the emancipatory force that Badiou attributes to traumatic Events. Instead, he announces that the subject’s fidelity to the Badiouian Truth/Event approximates to the devoted insurgents’ allegiance to the ‘mythic violence’ that enables them to disclaim responsibility for their deeds. Badiou himself is apprehensive of ever-present ‘simulacra’ that the sovereign ideology concocts to counterfeit the Truth/Event. What Žižek prescribes is an ‘Act’ that can be embodied in ‘divine violence’ that divulges the Symbolic Order’s void.
اثربخشی مداخله مثبت اندیشی بر فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
83 - 108
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف اثربخشی مداخله مثبت اندیشی بر فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر کرمان انجام شد. روش مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. ابتدا به 100 نفر از دانش آموزان به صورت در دسترس پرسشنامه فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی داده شد و از میان آنها 40 نفر به عنوان نمونه (افرادی دارای درگیری تحصیلی پایین تا متوسط و فرسودگی تحصیلی بالا) انتخاب شدند و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش از دو پرسشنامه درگیری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی و همچنین بسته استاندارد آموزشی مثبت اندیشی استفاده شد. مشارکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش داده شدند؛ درحالی که در این مدت گروه کنترل در کلاس های مثبت اندیشی شرکت نداشتند. قبل از شروع آموزش از هر دو گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های اجرای دو پرسشنامه نشان دادند آموزش مثبت اندیشی بر فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان تأثیر معناداری دارد؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت آموزش مثبت اندیشی باعث بهبود فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان شده است. همچنین، آموزش مثبت اندیشی در دانش آموزان باعث حذف افکار منفی و پرورش افکار مثبت شده است، سطح انرژی و توانمندی دانش آموزان را افزایش داده و این امکان را برای دانش آموز فراهم کرده است تا با رهایی از تفکر منفی، شکست را به موفقیت و تهدید را به فرصت تبدیل کنند.
مقایسه خودکارآمدی و هیجانات معلم در آموزش غیر حضوری و ادراک از حضوری در همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
60 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: اگرچه آموزش از راه دور در ایران پدیده ای نوین است، اما سال هاست که این روش آموزشی در جهان رواج و مورد استقبال قرار گرفته است. روش جدید و نسبتا ناشناخته این روش آموزشی در کشور، ضرورت بررسی نقاط قوت و ضعف آن را نشان می دهد. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه خودکارآمدی و عواطف معلمان در آموزش از راه دور و ادراک از آموزش حضوری در اپیدمی کووید 19 در مقطع متوسطه منطقه یک شهر قم انجام شد. روش: این مطالعه یک مطالعه علی- مقایسه ای پس رویدادی است که در سال تحصیلی 1399-1399 بر روی 71 نفر از معلمان دبیرستان های شهر قم انجام شد. پرسشنامه ها در دو زمان مختلف آموزش از راه دور (فعلی) و ادراک آموزش حضوری (در سال های گذشته) تنظیم شدند. با توجه به اینکه برای انجام این تحقیق، نمرات هر فرد را با خود در غیبت و درک حضور مقایسه کردیم، از روش هتلینگ t2 (مانور دو گروهی) برای مقایسه شرایط مختلف تحصیلی استفاده کردیم. نتیجه گیری: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که F در خودکارآمدی معلم (و مؤلفه های آن) و همچنین مؤلفه های عشق، لذت، غم و خشم معلم معنادار است. آموزش حضوری خودکارآمدی معلمان و مولفه های آن و عواطف عشق، لذت، غم و خشم در دبیرستان در دوره اپیدمی کوید 19. بین میانگین کل هیجان معلم و مؤلفه هیجان ترس معلم تفاوت معناداری وجود ندارد که نشان دهنده عدم تأثیر آموزش از راه دور بر هیجان کل و مؤلفه هیجان ترس در معلمان دبیرستان در دوران اپیدمی کووید-19 است.
مقایسه اثربخشی درمان گروهی استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری بر تعارض کار- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان گروهی استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری بر کاهش تعارض کار- خانواده بود. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی پرسنل پالایشگاه گاز شهید هاشمی نژاد سرخس در سال 1400 به تعداد 553 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورود و خروج 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند (15 نفر گروه آزمایشی درمان استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی، 15 نفر گروه آزمایشی هیپنوتراپی شناختی- رفتاری و 15 نفر گروه کنترل). برنامه مداخله ای استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری (هر کدام) در هشت جلسه 90 دقیقه ای به آزمودنی های دو گروه آزمایشی (یک گروه ذهن آگاهی و گروه دیگر هیپنوتراپی) ارائه گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تعارض کار– خانواده کارلسون و همکاران (2000) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی از آزمون آماری کوواریانس در نرم افزار SPSS استفاده شد. مقایسه میانگین ها نشان داد که روش درمان گروهی استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش تعارض کار- خانواده با گروه کنترل تفاوت معناداری داشت (01/0>P). در مقایسه میانگین نمرات گروه هیپنوتراپی شناختی- رفتاری با گروه کنترل نیز در کاهش تعارض کار- خانواده تفاوت معناداری مشاهده گردید (01/0>P).یافته ها: بطور کلی نتایج بیانگر آن بود که درمان های استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری هر دو به طور معناداری تعارض کار- خانواده را در گروه های مداخله کاهش داده اند اما تفاوتی معنادار بین این دو درمان در کاهش تعارض کار- خانواده وجود نداشت.
آموزش اثربخشی مهارتهای مقابله با تنیدگی بر اضطراب کرونا و تاب آوری دانشجویان در دوران پاندمی کووید – 19(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
59 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف : تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با تنیدگی بر اضطراب کرونا و تاب آوری دانشجویان در دوران پاندمی کووید 19. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار در سال تحصیلی 1400-1401 بوده است. بنابراین 30 نفر ازدانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار به روش نمونه گیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند، آزمون اضطراب بیماری کرونا و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون به عنوان پیش آزمون و پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که پس از تعدیل اثرات پیش آزمون، آموزش مهارت های مقابله با تنیدگی بر اضطراب کرونا با 95 درصد اطمینان در دانشجویان در دوران شیوع پاندمی کرونا اثربخش بوده است همچنین با 99 درصد اطمینان آموزش مهارت های مقابله با تنیدگی بر تاب آوری دانشجویان مؤثر بوده است که این میزان تأثیر به مقدار 24 درصد گزارش شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، در دوران کرونا آموزش مهارتهای مقابله ای نقش بسزایی در کاهش اضطراب کرونا و نیز افزایش تاب آوری در دانشجویان دارد.
باور فرهنگ افتخار و قضاوت در مورد عاملان و قربانیان خشونت های ناموسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد تفاوت بین فرهنگ ها به نام فرهنگ افتخار در ادبیات شناخته شده است که بنا بر آن، شرافت و آبروی خانوادگی، ارزش های بسیار مهمی محسوب می شوند. با این حال، این باور فرهنگی می تواند زمینه ساز پرخاشگری مردان به خصوص در مواجهه با رویدادهای ناموسی باشد. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر شناسایی نقش باور افتخار مردانه در پیش بینی قضاوت در مورد عاملان و قربانیان خشونت های ناموسی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان 348 نفر ایرانی (7/68 درصد زن، میانگین سنی 74/27 سال) بودند که به چهار داستانک با محتوای خشونت ناموسی و نیز پرسش نامه باور افتخار مردانه پاسخ دادند. بعد از هر داستانک، سوال هایی با موضوع قضاوت اخلاقی در مورد عمل قربانی و عمل عامل، توجیه پذیری عمل عامل و نیز سرزنش قربانی از افراد پرسیده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندگانه چندمتغیری استفاده شد که در آن، ویژگی های جمعیت شناختی و باور افتخار مردانه به عنوان متغیرهای پیش بین و قضاوت در مورد عاملان و قربانیان خشونت های ناموسی به عنوان متغیرهای ملاک لحاظ شدند. باور افتخار مردانه غیراخلاقی دانستن عمل قربانی، سرزنش قربانی و توجیه پذیری عمل عامل را به طور مثبت، اما غیراخلاقی دانستن عمل عامل را به طور منفی پیش بینی نمود. از میان متغیرهای جمعیت شناختی نیز دین داری در جهتی مشابه با باور افتخار مردانه اما مستقل از آن، چهار متغیر ملاک را پیش بینی نمود. یافته های حاضر مؤید نقش برجسته باور افتخار مردانه به عنوان یک ارزش فرهنگی در تعیین قضاوت در مورد خشونت های ناموسی به عنوان یکی از آسیب های اجتماعی است.