فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامه ریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش باتوجه به هدف، کاربردی و با توجه به شیوه جمع آوری داده ها از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعه کننده ب ه متخصصان روانپزشکی، درمانگاه ها و مراکز تخصصی خدمات روان پزشکی شهر تبریز در سال 1401 (مهرماه تا اسفندماه) بود که از این جامعه، نمونه ای به تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفر در هر گروه) به تصادف جایگزین شدند. جهت اندازه-گیری متغیرها، از مقیاس سنجش مانیای یانگ، آزمون دیداری عملکرد پیوسته (CPT-V)، دستگاه کرونسکوپ (زمان واکنش)، آزمون برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه، فنون توانبخشی شناختی را دریافت نمود و برای گروه کنترل هیچ مداخله ای اعمال نشد. در نهایت، مرحله پس آزمون به مرحله اجرا گذارده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامه ریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی اثربخش است. مبتنی بر یافته ها می توان بیان داشت که در بهبود توانایی های شناختی بیماران دوقطبی، به کارگیری مداخلات توان بخشی می تواند زمینه ساز شرایط مساعد برای سایر مداخلات درمانی باشد.
شناسایی و ارائه الگوی شایستگی های حرفه ای راهبر آموزشی و تربیتی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
69 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی های حرفه ای راهبران آموزشی و تربیتی، به لحاظ هدف کاربردی و از منظر گردآوری اطلاعات آمیخته - اکتشافی بود.
روش شناسی پژوهش: در در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند 20 نفر از خبرگان حوزه آموزش ابتدایی از جمله، معاونین و کارشناسان آموزش ابتدایی، راهبران آموزشی و تربیتی، معلمان و مدیران مدارس چندپایه روستایی و اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 242 نفر از جامعه آماری معلمان، مدیران و راهبر آموزشی مدارس ابتدایی استان زنجان انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی ، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل یافته های کیفی ، از روش تحلیل محتوا و کدگذاری استفاده شد. در بخش کمی برای سنجش اعتبار مدل شایستگی ، از پرسشنامه ای محقق ساخته و روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردید. به منظور بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری و سازه و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت .
یافته ها: تحلیل یافته های پژوهش منجر به شناسایی 40 مؤلفه و 5 بُعد شایستگی برای راهبران آموزشی شامل ؛ شایستگی های دانشی ، مهارتی، توانایی، ویژگی های فردی و نگرشی- انگیزشی شد. نتایج تحلیل کمی نیز نشان داد، مدل از برازش مناسبی برخوردار است .
بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش دریچه های جدیدی برای ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه انتخاب و انتصاب راهبران آموزشی و تربیتی در مدارس می گشاید.
ررسی انگیزه تحصیلی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بقیه ا...(عج)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انگیزه یکی از مهمترین مسائل تاثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی است. این مطالعه با هدف بررسی انگیزه تحصیلی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بقیه ا...عج انجام شد. روش: در مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر 180 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده شامل بخش های اطلاعات دموگرافیک، مقیاس انگیزش تحصیلی و بخش چهار آیتمی مربوط به رضایت از وضعیت رفاهی، آموزشی، آینده شغلی و رشته تحصیلی بود. p ‹ 0.05 در نظر گرفته شد. نتایج: دانشجویان شامل 50 دانشجوی پزشکی، 4 دانشجوی داروسازی، 34 دانشجوی پرستاری، 24 دانشجوی اطاق عمل و 43 دانشجوی هوشبری بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان در پژوهش 55/1±66/21 بود. همچنین 2/82 درصد مرد، 6/90 درصد مجرد، 1/51 درصد مقطع کارشناسی، 3/93 درصد غیر بورسیه و 3/88 درصد ساکن خوابگاه دانشجویی بودند. میانگین (SD±) برای انگیزش درونی 77/52 (90/13±)، برای انگیزش بیرونی 08/55(07/14±)، برای بی انگیزشی 98/14(32/6 ±) و برای کل انگیزش تحصیلی 84/122(48/29 ±) گزراش شد. انگیزه تحصیلی با در رابطه با سطوح مختلفی سنی، تفاوت آماری معنی داشت (05/0 ≥ p) . همچنین انگیزه بیرونی با رضایت از آینده شغلی (20/0 = r) و رضایت از رشته تحصیلی (15/0 = r) همبستگی معنی داری نشان داد (05/0 ≥ p). نتیجه گیری: جهت افزایش انگیزه تحصیلی دانشجویان توانمند سازی اساتید در به کارگیری تئوری های مختلف انگیزشی و توجه بیشتر به رفاه دانشجویان پیشنهاد می شود. تحصیل داشنجویان در رشته مورد علاقه خود و اطمبنان از آینده شغلی میتواند زمینه را برای افزایش میزان موفقیت تحصیلی آنها را فراهم آورد.
نقش میانجی بهزیستی روانی در رابطه بین خوش بینی و کارآمدی خانواده(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
149 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در ارتباط بین خوش بینی و کارآمدی خانواده است. جامعه آماری این پژوهش تمام کارمندان متأهل مؤسسات و مراکز آموزش عالی استان قم، مشغول به کار در سال 1399 1400 بوده است. براساس قاعده تاباچنیک و فیدل از جامعه مذکور، باید دست کم 122 نمونه انتخاب شود که با 50 درصد افزایش، در مجموع از 183 تن نمونه گیری گردد. این پژوهش از نوع توصیفی و از شاخه همبستگی بوده و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی برای توصیف داده ها و برای آزمون فرضیه های تحقیق از تحلیل معادلات ساختاری استفاده گردیده است. براساس نتایج به دست آمده، بین خوش بینی و کارآمدی خانواده رابطه مثبت و معنا داری هست. نیز بین خوش بینی و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین بین بهزیستی روان شناختی با کارآمدی خانواده رابطه مثبت و معنا داری یافت شد. همچنین نتایج نشان داد: نقش میانجیگری متغیر بهزیستی روانی با ضریب بالا و سطح معنادار قابل قبولی پذیرفته شده است.
بررسی رابطه بین تاب آوری خانواده و بار علائم با نقش میانجی پایبندی به ورزش عملکردی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین تاب آوری خانواده و بار علائم با نقش میانجی پایبندی به ورزش عملکردی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، بنیادین و از نوع همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان ساکن شهر سقز در سال 1401 بود که به بیمارستان های شهر سقز مراجعه کردند که از بین آنها تعداد 150 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری خانواده (FRQ)، بار علائم (SBQ ) و مقیاس پایبندی به ورزش عملکردی (FECS) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS با روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که تاب آوری خانواده و خرده مقیاس های آن به طور معناداری با بار علائم همبستگی منفی و با پایبندی به ورزش عملکردی همبستگی مثبت داشت. همچنین پایبندی به ورزش عملکردی به طور معناداری با بار علائم رابطه منفی داشت. بنابراین تاب آوری خانواده به طور غیرمستقیم بر بار علائم از طریق پایبندی به ورزش عملکردی تأثیر می گذارد.نتیجه گیری: تاب آوری خانواده به عنوان یک عامل روان شناختی مثبت می تواند به طور غیرمستقیم بر عملکرد جسمانی بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از شیمی درمانی مؤثر باشد و تاح دی بار علائم را کاهش دهد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خرید وسواسی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خرید وسواسی بود. بدین منظور در یک طرح نیمه تجربی از میان افرادی که به یکی از مراکز درمانی شهرستان خوی مراجعه کرده بودند با استفاده از روش نمونه گیری ملاک محور، 30 نفر انتخاب شدند و بعد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی خرید وسواسی والنس، آستوس و فورتییر بود که در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. در این پژوهش طی 10 جلسه درمانی، رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به اعضای گروه آزمایش ارائه شد و طی این مدت هیچ مداخله ای بر روی گروه کنترل انجام نشد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تجزیه وتحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش خرید وسواسی در مرحله ی پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی داری دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را رویکردی مؤثر در درمان اختلال خرید وسواسی معرفی نمود به شکلی که این درمان ماندگاری معنی داری نیز دارد.
روابط ساختاری عامل های شخصیتی و کارکردهای خانوادگی در پیش بینی افکار خودکشی دانشجویان با واسطه گری سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
227 - 238
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سرمایه روانشناختی در رابطه با پیش بینی افکار خودکشی با توجه به عامل های شخصیتی و کارکردهای خانوادگی در بین دانشجویان در حال تحصیل در دانشگاههای تبریز بود. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر تبریز بودند. نمونه انتخابی شامل 240 نفر از بین جامعه آماری مورد نظر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش عبارتند از: پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت، مقیاس سنجش عملکرد خانواده و پرسشنامه سرمایه های روان شناختی، پرسشنامه افکار خودکشی بک. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عامل های شخصیت هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق نقش میانجی سرمایه های روانشناختی توانایی پیش بینی افکار خودکشی را دارد اما کارکرد خانواده فقط به صورت مستقیم توانست افکار خودکشی را پیش بینی نماید. بنابراین افکار خودکشی متاثر از عامل های شخصیت و کارکرد خانواده می باشد. بر این اساس مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. از این یافته میتوان برای طراحی مداخله و رویکرد جامع کاهش آسیب های روانشناختی و خودآسیب رسان در جامعه دانشجوئی استفاده کرد.
ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش خردورزی تحصیلی (AWS-3)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
289 - 299
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان داده است که خردورزی یک عامل مهم در بسیاری از حوزه ها از جمله عملکرد تحصیلی است. بنابراین هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای اندازه گیری خردورزی تحصیلی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و اعتباریابی آزمون بود. به همین منظور نمونه ای شامل 420 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 1402-1401 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس محقق ساخته خردورزی تحصیلی، پرسشنامه درگیری تحصیلی و مقیاس ترس از شفقت به خود را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بررسی داده ها در تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر آن بود که هر 18 گویه بار عاملی قابل قبولی دارند و یافته ها حاکی از سه عامل بودند (شناختی، عاطفی، تأملی). نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان داد که مقیاس برازش قابل قبولی دارد. یافته ها نشان داد که بین خردورزی تحصیلی با درگیری تحصیلی و ترس از شفقت به خود همبستگی معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج بیانگر آن بود که آلفای کرونباخ مقیاس از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که این مقیاس از روایی و پایایی خوبی بهره مند است و کارایی لازم برای اندازه گیری خردورزی تحصیلی در سه عامل مذکور را دارد.
اثربخشی پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیصی اختلالات هیجانی کودکان بر حساسیت اضطرابی و عدم تحمل ابهام کودکان دارای اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (فروردین) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
۱۲۴-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از رایج ترین مشکلات روانشناختی در کودکان و نوجوانان اختلالات اضطرابی است که با آسیب شناسی روانی قابل توجهی همراه است. عوامل روانشناختی مختلفی بر اضطراب تأثیر گذارند. با وجود اینکه حساسیت اضطرابی و عدم تحمل ابهام از جمله مؤلفه های فراتشخیصی در رشد اختلالات اضطرابی هستند و درمان فراتشخیصی در این دو متغیر تأثیر گذار بوده است، اما پژوهش های اندکی در جامعه مورد تحقیق صورت گرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیصی اختلالات هیجانی کودکان بر حساسیت اضطرابی و عدم تحمل ابهام کودکان دارای اختلالات اضطرابی بود. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پژوهش از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم دبستان بود که در سال تحصیلی 1400- 1401 در دبستان های ابتدایی بخش کهریزک (شهرهای باقر شهر، کهریزک و چهل و پنج روستای این بخش) تحصیل می کردند. از طریق نمونه گیری تصادفی 30 نفر از بین دانش آموزانی که براساس مقیاس های پرسشنامه اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر DSM5 و مصاحبه بالینی حداقل یکی از ملاک های اختلالات اضطرابی را برآورده کرده بودند، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گماشته شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر DSM5، شاخص A عدم تحمل ابهام برای کودکان و پرسشنامه حساسیت اضطرابی کودکان بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیصی بر حساسیت اضطرابی و عدم تحمل ابهام کودکان دارای اختلالات اضطرابی اثرگذار بود (سطح معناداری 0/05). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیصی برای اختلالات هیجانی کودکان منجر به بهبود حساسیت اضطرابی و عدم تحمل ابهام کودکان دارای اختلالات اضطرابی می گردد. همچنین مطالعه این پروتکل در گروه های دیگر با حجم بزرگ تر پیشنهاد می گردد.
انتخاب مناسب ترین سوالات شخصیت در سنجش ابعاد شخصیتی: ترکیب نظریه خصیصه مکنون و تحلیل داده های شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
154 - 164
حوزههای تخصصی:
کلمه شخصیت به یگانگی، فردیت و سوژگی موضوع مورد مطالعه اشاره دارد. سنجش چنین مفهوم دینامیک و پیچیده ای یک چالش اساسی در حوزه ی روش شناسی سنجش و اندازه گیری سازه های روانشناختی محسوب می شود. هدف این پژوهش ارائه ی یک روش نوین در دو بخش مختلف تحلیل سوالات پرسشنامه های شخصیتی است: الف) بعدیابی سوالات پرسشنامه های شخصیتی که از اجرای پرسشنامه ها روی نمونه های مستقل بدست آمده است از طریق تحلیل تناظر و ب) اولویت بندی سوالات با استفاده از روش تحلیل داده های شبکه ای بر اساس اهمیتی که سوالات در هر بعد دارند. برای دستیابی به این اهداف 32 پرسشنامه ی شخصیتی -که اکثر حوزه های کاربست پرسشنامه های شخصیتی را پوشش می دهند- روی 82988 نفر داوطلب تحت وب اجرا شد. نتایج تحلیل تناظر نشان می دهد که شخصیت دارای دو بعد غالب است که حدود 75 درصد واریانس شخصیت را تبیین می کند. نتایج تحلیل داده های شبکه ای نشان می دهد که سوالات مهم در شاخص های مختلف الزاما با یکدیگر یکسان نیستند و انتخاب سوال بر اساس یک شاخص خاص باید بر اساس معنایی که آن شاخص دارد باشد با این وجود با توجه به ساختار همبستگی اولویت سوالات در شاخص های شبکه، یک شاخص کلی تعریف شد که بر اساس آن سوالات در دو بعد شخصیت اولویت بندی شد. نتیجه ی تحقیق حاضر به ارائه یک الگوریتم انتخاب سوالات شخصیتی در ابعاد شخصیت منجر شد.
هم سنجی تأثیر برنامه غنی سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و زوج درمانی هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف در روان شناسی جهت اثربخشی بیشتر یکی از مسائل موردعلاقه محققان می باشد؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر همسنجی تأثیر برنامه غنی سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و زوج درمانی هیجان مدار بر صمیمیت و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی انجام می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری زنان درگیر خشونت خانگی ۲۰ الی ۴۰ سال منطقه ۷ تهران در سال ۱۴۰۱ بود. روش نمونه گیری در دسترس و ۶۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ۲۰ نفره آزمایش و ۲۰ نفره کنترل تقسیم شدند. برای گروهای آزمایش آموزش مداخله غنی سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و آموزش درمان هیجان مدار برگزار و گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را داشتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سازگاری و صمیمیت زناشویی جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر و با بهره گیری از SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که رفتاردرمانی شناختی و درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی تأثیر معناداری دارد (۰۵/۰>p)، اما نتایج برای تفاوت تأثیر روش درمانی معنادار نبود. (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت غنی سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین مؤثر است. تازه های تحقیق محمدرضا بیات: Google Scholar, Pubmed
تحلیل تمیز اختلالات شخصیت خوشه B براساس مشکلات بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات شخصیت تأثیرات گسترده ای بر زندگی فردی و اجتماعی افراد بر جای می گذارند. هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین میزان افتراق اختلالات شخصیت خوشه B براساس مشکلات بین فردی بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال شخصیت خوشه B در مناطق پنج گانه شهر اراک در سال ۱۴۰۱ بود. تعداد ۱۲۰ نفر از افراد براساس تعداد گروه ها و متغیرهای پژوهش از بین مراجعه کنندگان به مراکز روانشناسی و ترک اعتیاد شهر اراک به روش در دسترس انتخاب و به مقیاس های چندمحوری بالینی میلون نسخه ۴ (۲۰۱۵) و مشکلات بین فردی (۱۹۹۶) پاسخ دادند، همچنین افراد به وسیله مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیت (۲۰۱۶) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل تمایز در نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین مؤلفه های مردم آمیزی (۰/۰۰۱=P)، جرئت ورزی (۰/۰۰۱=P)، پرخاشگری (۰/۰۰۱=P)، در نظر گرفتن دیگران (۰/۰۰۱=P)، وابستگی به دیگران (۰/۰۰۸=P)، حمایت از دیگران (۰/۰۰۱=P) و مشارکت با دیگران (۰/۰۰۱=P) در گروه های مورد بررسی بود، اما بعد گشودگی بین گروه های مورد بررسی، تفاوت معناداری نشان نداد (۰/۱۴=P). در مجموع براساس مؤلفه های مورد ارزیابی، ۶۸/۳% شرکت کنندگان به درستی در گروه های خود قرار گرفتند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در پژوهش حاضر اکثر ابعاد مشکلات بین فردی در افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی خوشه B معنادار بودند، در نتیجه می توان از این متغیر جهت افتراق اختلالات شخصیت این خوشه و همچنین طرح مداخله استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان شفقت محور بر سرکوبگری عاطفی و خودنهان سازی در نوجوانان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
135 - 143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی در نوجوانان رشد شخصی و شغلی را به شدت می تواند مختل کند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان شفقت محور بر سرکوبگری عاطفی و خودنهان سازی در نوجوانان مبتلا به افسردگی بود.روش: پژوهش نیمه آزمایشی و بر اساس طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش منطقه ۵ تهران در سال 1401 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان فراشناختی، درمان شفقت محور و گروه گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش 1 تحت جلسات درمان فراشناختی و گروه آزمایش 2 تحت جلسات درمان شفقت محور قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های افسردگی بک (1996)، سرکوبگری عاطفی لارسون و جاستین (1990) و پرسشنامه سازگاری وینبرگر (1971) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین درمان فراشناختی نسبت به درمان شفقت محور دارای اثربخشی بیشتری در کاهش سرکوبگری عاطفی و خودنهان سازی در نوجوانان بود (05/0>P).نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، درمان فراشناختی با سازماندهی مجدد هیجانی، کنترل شناختی و تحمل پذیری منجر به کاهش سرکوبگری عاطفی و خودنهان سازی نوجوانان مبتلا به افسردگی شد؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این روش ها در کنار سایر روش های درمانی در جهت بهبود کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به افسردگی استفاده شود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن بر میزان آگاهی واج شناختی و نگرش به خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن بر آگاهی واج شناختی و نگرش به خواندن در دانش آ ّموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به طریق تصادفی انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه های آگاهی واج شناختی دستجردی و سلیمانی (PAT) (1389) و نگرش به خواندن مک کنا و کی یر (ATQ)(1990) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن باعث افزایش آگاهی واج شناختی و بهبود نگرش به خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن شد (001/0>P). بنابراین می توان گفت از آنجایی که خواندن یکی از مهارت های اصلی است، شناسایی دانش آموزان پایه های پایین تر دوره ابتدایی که دارای مشکلات خواندن هستند، برای حل مشکل آنها بسیار ضروری است.
معرفی و مرور کتاب «پژوهش کیفی موفقیت آمیز: راهنمای عملی برای مبتدیان»
حوزههای تخصصی:
روشهای پژوهش کیفی به ابزاری قدرتمند برای کشف پدیدههای پیچیده تبدیل شدهاند. در میان منابع بیشماری که در این زمینه در دسترس پژوهشگران قرار دارند، «پژوهش کیفی موفقیتآمیز: راهنمای عملی برای مبتدیان» کتابی است که ویرجینیا براون و ویکتوریا کلارک برای دانشجویان و همچنین پژوهشگرانی نوشتهاند که در زمینة روششناسی کیفی تجربة محدودی دارند (Clarke & Braun, 2013). همانطور که از عنوان کتاب پیدا است، هدف براون و کلارک از نوشتن این کتاب درسی آن است که اطمینان حاصل کنند که پژوهشگران مبتدی واقعاً این پژوهش کیفی را درک میکنند و بنابراین، میدانند که واقعاً چگونه پروژههای پژوهشی کیفی خود را پیش ببرند. به نظر میرسد که آنها به خوبی به هدف خود دست یافتهاند. حتی افرادی که پروژههای پژوهشی متعددی را اجرا کردهاند، نکات تازهای را از متن کتاب خواهند آموخت. بنابراین، عنوان مناسبتر برای این کتاب میتواند «راهنمای عملی برای پژوهشهای کیفی موفقیتآمیز» باشد (Craver, 2014). ترجمة روان این اثرِ مهم به زبان فارسی توسط شیوا گرانمایهپور و امیرعلی مازندرانی مرزهای زبانی را از میان برمیدارد و به مخاطبان اجازه میدهد تا به شکلی عمیقتر با مفاهیم این کتاب آشنا شوند. نویسندگان در این کتاب، تأکید ویژهای بر انجام «پژوهشهای کیفی با Q بزرگ» دارند که عبارتاند از پژوهشهایی که فراتر از استفاده از روشهای کیفی، دارای «پارادایمِ فلسفی کیفی» هستند (Pilcher & Cortazzi, 2024). به بیان دیگر، آنها بر این باورند که زیربنای پژوهشهای کیفیِ واقعی، سنّت تفسیری/برساختگرایی است و روشهای پژوهش و تحلیلی که در این اثر به عنوان نمونه و الگو معرفی شدهاند، دارای این رویکرد معرفتشناختی هستند. با این حال، در برخی از مواقع، آنها برای مقایسة دیدگاه نظری مورد نظرشان با رویکردهای تجربهگرا، به پژوهشهای کیفی مبتنی بر سنت اثباتگرایی یا «پژوهشهای کیفی با q کوچک» نیز اشاره میکنند.
Intergenerational Transmission Disconnection and Rejection Domain of Early Maladaptive Schemas in Mother and Daughter Relationships: The Mediating Role of Perceived Maternal Attention(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Intergenerational transmission of schemas has received more attention in recent years. Then the aim of this study was to investigate Intergenerational transmission disconnection and rejection domain of maladaptive schema in mother-daughter relationships: the mediating role of the perceived Maternal Attention.Methods: The method of research was correlation-structural equation modeling, and the research population was all mothers and their daughters in city of Mashhad, of which 207 groups of mothers (30-69) and daughters (16-30) were selected using the convenience sampling method. The sample group filled out the questionnaires, including Young Schema Questionnaire–Short Form Version 3 (YSQ-S3) (2005) and Parental Bonding Instrument of Parker’s et al., (PBI) (1979). The data was analyzed using amose-24 and spss-24 software.Results: The findings showed that the Perceived Maternal Attention can mediate the relationship between disconnection and rejection domains schemas in mothers and daughters.Conclusion: It can be concluded that the schemas of disconnection and rejection can affect the formation of these schemas in the daughter by transferring the perceived Maternal Attention to the daughter.
اثر برنامه هنردرمانی مادرمحور بر رفتارهای کلیشه ایی، مهارت های کلامی و تعاملات اجتماعی کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
126 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی هنردرمانی مادرمحور بر کاهش و بهبود مشکلات اساسی این کودکان درحیطه مهارت های کلامی، تعاملات اجتماعی و رفتارهای کلیشه ایی آن ها انجام شد. نقص مداوم در ارتباط اجتماعی و همچنین وجود رفتارها و حرکات محدود، تکراری، کلیشه ایی و یکنواخت از علائم طیف اتیسم است که نیاز به مداخلات را در این کودکان ضروری می سازد. روش: روش مورد استفاده در پژوهش، روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون، همراه با گروه کنترل و پیگیری (دوماهه) است. تعداد بیست مادر و کودک دارای اختلال طیف اتیسم (واجد ملاک های ورود) از میان مادران و کودکانی که به کلینیک آموزش و پژوهش کودکان با اختلال ویژه دانشگاه شهیدبهشتی مراجعه کردند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه ده نفره آزمایش و گواه قرار داده شدند. هر دو گروه در سه مرحله، پیش و پس از مداخله و دو ماه بعد از مداخله، به مقیاس درجه بندی اتیسم گیلیام پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و روش های آماری t استیودنت و تحلیل واریانس آمیخته استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه هنردرمانی مادرمحور به طور معناداری مشکلات اساسی کودکان دارای اختلال طیف اتیسم در گروه آزمایش را بهبود بخشیده است یعنی مهارت های کلامی ( 046/0 sig=؛ 13/4 F=) و تعاملات اجتماعی (011/0 sig=؛ 12/7 F=) افزایش و رفتارهای کلیشه ایی ( 001/0 sig<؛ 83/43 F=) کاهش یافته است. نتیجه گیری: بنابراین اثربخشی برنامه هنردرمانی مادرمحور تائید گردید و می توان از این برنامه در مراکز درمانی و توانبخشی کودکان اتیستیک استفاده نمود.
بررسی تغییرات روابط موضوعی در بازه های زمانی مختلف درمان معطوف به انتقال در اختلالات شخصیت خوشهB(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
32 - 11
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تغییرات روابط موضوعی در بازه های زمانی مختلف درمان معطوف به انتقال در اختلالات شخصیت خوشه B طرح ریزی و اجرا شد. روش : مطالعه حاضر شبه آزمایشی است. 32 مراجع اختلالات شخصیت خوشه B (17 مرد و 15 زن) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیده، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. 51 جلسه (یک بار در هفته ، به مدت 45 دقیقه) درمان معطوف به انتقال به صورت فردی در مورد گروه آزمایش اجرا شد. در بازه های مختلف درمان یک پیش آزمون و سه پس آزمون (مقیاس روابط موضوعی بل) برای هر دو گروه اجرا شد و همچنین برای گروه آزمایش بعد از شش ماه پیگیری انجام شد برای تجزیه وتحلیل داده ها از طرح واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون t زوجی استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش درمان معطوف به انتقال بر ابعاد مختلف روابط موضوعی اثر داشته (p=0/05) و این تغییرات در مرحله پیگیری نیز پایدار باقی مانده است. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد طلیعه تغییرات در دلبستگی ناایمن زودتر و در بیگانگی دیرتر از سایر ابعاد قابل مشاهده است و به نظر می رسد بیگانگی عمیق تر از سایر ابعاد است و به زمان طولانی تری برای تغییر نیاز دارد و نتایج پیگیری نشان داد علائم بعد از درمان بهبود پیداکرده اند ازآنجایی که درمان معطوف به انتقال موجب بهبود اختلالات شخصیت خوشه B می شود می توان از آن به عنوان روش مداخله ای مؤثر در درمان اختلالات شخصیت بهره برد.
نقش واسطه ای پنج عامل شخصیت در رابطه آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری و تجربه علائم اختلال استرس پس از سانحه در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
43 - 62
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در زمان شیوع کروناویروس، پرستاران و کارکنان بخش های مرتبط با کووید-19 که به عنوان خط مقدم مواجهه با همه گیری کروناویروس حضور دارند، در معرض طیف وسیعی از استرس زاهای روانی- اجتماعی قرار گرفتند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای پنج عامل شخصیت در رابطه بین آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری و تجربه علائم اختلال استرس پس از سانحه در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 بود . روش: پژوهش حاضر جزء پژوهش های کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه پژوهش را کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 شاغل در بیمارستان های شهر تهران در ماه های خرداد و تیر سال 1400 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 677 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی شخصیت NEO، مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی، پرسشنامه آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری به صورت آنلاین توسط کادر درمان تکمیل شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای Amos و SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که اثر غیرمستقیم آسیب پذیری ادراک شده بر تجربه علائم PTSD با واسطه گری روان رنجورخویی و توافق پذیری معنادار است . نتیجه گیری: غربال گری و شناسایی افرادی با ویژگی های روان رنجورخویی بالا و توافق پذیری پایین در کادر درمان و در نظر گرفتن مداخلاتی برای تعدیل این ویژگی های شخصیتی می تواند در پیشگیری از ابتلا به PTSD مؤثر باشد.
مدل پیش بینی سازگاری روانی - اجتماعی با بیماری بر اساس رفتارهای ارتقادهنده سلامت با میانجی گری شفقت به خود در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
163 - 179
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی سازش یافتگی روانی- اجتماعی با بیماری بر اساس رفتارهای ارتقادهنده سلامت با میانجی گری شفقت به خود در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بودند که در فصل پاییز و زمستان سال 1400 به مراکز درمانی و متخصصین گوارش شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 340 بیمار مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس سازش یافتگی روانی- اجتماعی با بیماری (دروگیتس، 1986) (PSADS)، پرسشنامه رفتارهای ارتقادهنده سلامت (والکر و همکاران، 1987) (HPLQ) و پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003 (SCQ) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و آزمون بوت استراپ صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد رفتارهای ارتقادهنده سلامت، شفقت به خود و سازش یافتگی روانی-اجتماعی با بیماری دارای رابطه معنادار است (01/0>p). همچنین رفتارهای ارتقادهنده سلامت و شفقت به خود بر سازش یافتگی روانی- اجتماعی با بیماری دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ نشان داد که شفقت به خود در رابطه بین رفتارهای ارتقادهنده سلامت با سازش یافتگی روانی- اجتماعی با بیماری دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). همچنین مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، شفقت به خود دارای نقش میانجی معنادار بین رفتارهای ارتقادهنده سلامت با سازش یافتگی روانی- اجتماعی با بیماری است.