فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۳۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله مبتنی بر هستی شناسی دینی بر نشانگان بالینی و تفکر وجودی دانشجویان دارای اختلال افسردگی انجام شد. روش: این پژوهش در چارچوب یک مطالعه ی آزمایشی تک موردی در سه دانشجوی دارای نشانگان افسردگی که به روش نمونه گیری هدفمند از بین دانشجویان دانشگاه اردکان در سال تحصیلی 1402-1401 انتخاب شده بودند انجام شد. شرکت کنندگان 8 جلسه مداخله مبتنی بر هستی شناسی دینی را به صورت فردی دریافت کردند و دو بار در طی مرحله خط پایه، سه بار در طی مرحله درمان و دو بار در طی مرحله پیگیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک (1996) و مقیاس تفکر وجودی آلن و شرر (2012)، مورد سنجش قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل نموداری، تعیین درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پیشرفت های بالینی و آماری معنی داری در کاهش نشانگان بالینی و افزایش تفکر وجودی بعد از مداخله به دست آمد (01/0>p). در مدت دو ماه پیگیری نیز پیشرفت های به دست آمده در طول مداخله حفظ شد که بیانگر پایداری اثرات درمان بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان از مداخله مبتنی بر هستی شناسی دینی جهت کاهش نشانگان بالینی و افزایش تفکر وجودی دانشجویان دارای اختلال افسردگی استفاده کرد.با توجه به اینکه جامعه ایران دارای یک بافت دینی منسجم می باشد و مذهب جایگاه ویژه ای در زندگی افراد دارد، این مداخله می تواند در کاهش نشانگان افسردگی رهگشا باشد.
بررسی تأثیر بسته آموزشی مدیریت حافظه هیجانی بر سازگاری اجتماعی در زنان و مردان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (شهریور) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
۱۲۵۷-۱۲۴۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از شایع ترین اختلال خلقی، افسردگی است. این اختلال همیشه منجر به مختل شدن سازگاری اجتماعی و عملکرد زندگی روزمره افراد می شود. مدیریت حافظه هیجانی به عنوان روشی مبتنی بر نظم جویی هیجانات، از روش های پذیرفته شده در بهبود بسیاری از اختلالات روانشناختی از جمله افسردگی است. با وجود استفاده از برنامه آموزشی مدیریت حافظه هیجانی در پژوهش های مختلف، مطالعات محدودی به بررسی اثربخشی آموزش مدیریت حافظه هیجانی بر سازگاری اجتماعی در زنان و مردان با علائم افسردگی پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزشی مدیریت حافظه هیجانی بر سازگاری اجتماعی در زنان و مردان با علائم افسردگی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان زن و مرد سازمان بنادر و دریانوردی و پرسنل نیروی دریایی ارتش ساکن در شهر تهران و خانواده های آن ها بودند که به دلیل افسردگی طی سال 1396 لغایت 1397 به یک مرکز مشاوره در شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه آماری از بین افراد جامعه آماری به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه 30 نفری (هر گروه: 15 نفر مرد و 15 نفر زن) آزمایش و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 75 دقیقه ای در جلسات آموزش مدیریت حافظه هیجانی (برنامه محقق ساخته) شرکت کردند و در این مدت به گروه گواه هیچ گونه آموزشی داده نشد. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سازگاری اجتماعی (بل، 1961) و افسردگی (بک و همکاران، 1996) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و برای محاسبات آماری از SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش بسته مدیریت حافظه هیجانی بر سازگاری اجتماعی مردان و زنان افسرده تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین بین میانگین نمرات سازگاری اجتماعی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (0/001P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد در برنامه آموزشی مدیریت حافظه هیجانی افراد می آموزند چطور با یکدیگر تعامل کنند، هیجانات خود را به صورت مناسب بروز دهند، مشکلات ابراز هیجانی خود را تصحیح کنند. بنابراین با افزایش ظرفیت دانش هیجانی و ارتباطی، سازگاری اجتماعی افراد ارتقاء می یابد.
اثربخشی روش تلفیقی طرحواره درمانی با آموزش اختصاصی سازی حافظه بر افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دانشجویان دارای طرحواره های ناسازگار اولیه: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
1840-1821
حوزههای تخصصی:
زمینه: افراد دچار افسردگی اساسی و اضطراب عموماً دچار طرحواره های ناسازگار اولیه متعدد و بیش کلی گرایی حافظه در بازیابی خاطرات هستند. از سوی دیگر بیش کلی گرایی حافظه، انتقال طرحواره های ناسازگار اولیه را از مادر به کودک تسهیل می کند. در مورد اثربخشی روش تلفیقی طرحواره درمانی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دانشجویان دارای طرحواره های ناسازگار اولیه، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی روش تلفیقی طرحواره درمانی با آموزش اختصاصی سازی حافظه بر افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دانشجویان دارای طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع مورد منفرد با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه اصفهان در سال 1401 بود. نمونه ی پژوهش نیز شامل چهار دانشجوی مبتلا به افسردگی اساسی با نمرات بالا در سطح اضطراب و نشخوار فکری بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته بر اساس DSM5، پرسشنامه طرحواره یانگ - فرم کوتاه 90 سؤالی (یانگ، 1999)، پرسشنامه افسردگی بک-II (بک، 1996)، پرسشنامه نشخوار فکری (نولن - هوکسما و مارو، 1991)، پرسشنامه اضطراب بک (بک، 1998) و آزمون حافظه سرگذشتی (ویلیام و برودبنت، 1986) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نمودار روند، درصد داده های ناهمپوش، درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، روش تلفیقی طرحواره درمانی با آموزش اختصاصی سازی حافظه بر افسردگی شرکت کنندگان با میانگین درصد بهبودی 30/55 پس از مداخله و اضطراب با میانگین درصد بهبودی 30/65 پس از مداخله مؤثر است، اما مداخله بر روی نشخوار فکری شرکت کنندگان با میانگین درصد بهبودی 39/1 مؤثر نیست. همچنین این روش در کاهش بیش کلی گرایی حافظه شرکت کنندگان مؤثر است. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی مداخله تلفیقی حاضر بر افسردگی و اضطراب و کاهش بیش کلی گرایی حافظه، استفاده از آموزش اختصاص سازی حافظه در خلال جلسات طرحواره درمانی به عنوان یک تکنیک در کنار سایر تکنیک های تجربی، هیجانی، شناختی و رفتاری پیشنهاد می شود.
بررسی اثربخشی بسته آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۰۰۴-۱۹۹۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: نگرش ها نه فقط در حوزه تحصیلی بلکه در تمام زندگی دانش آموزان و فعالیت های آنان نقش اساسی دارند و از عوامل اصلی درک رفتارهای فردی، اجتماعی و پذیرش خود هستند. مطالعات پیشین نشان داده است که زیباشناسی می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود نگرش دانش آموزان در مدارس مورد توجه قرار گیرد، اما در مورد اثربخشی آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر همدان بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری پژوهش (40 نفر) از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. مداخله آموزش زیبایی شناسی بر اساس نظریه تجارب یادگیری (محقق ساخته) به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای برای اعضای گروه آزمایش اجرا شد، اما اعضای گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه نگرش تحصیلی (سکر، 2011) بود. تحلیل داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری و با بهره گیری از نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها: داده های حاصل از تحلیل کوواریانس در این پژوهش نشان داد که آموزش بسته آموزشی زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی دانش آموزان دختر معنادار بود (0/01 P<). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که آموزش زیبایی شناسی باعث شد دانش آموزان، نگرش تحصیلی مثبتی در یادگیری از خود نشان دهند. به عبارت دیگر، توجه به عواطف و احساسات دانش آموزان می تواند نگرش تحصیلی آنان را بهبود دهد
طراحی پروتکل نوروفیدبک و اثربخشی آن بر تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و رفتار جرح خویشتن در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال شخصیت مرزی اختلالی با یک الگوی فراگیر بی ثباتی در روابط بین فردی، خودانگاره و عواطف به همراه تکانشگری بارز است. این اختلال با نقص مدارهای فعالیت فرونتالی مشخص شده است که نقش مهمی را در بازداری و تنظیم پرخاشگری بازی می کنند. پژوهش حاضر با هدف طراحی پروتکل نوروفیدبک و بررسی اثربخشی آن بر تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و رفتار جرح خویشتن در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. پژوهش نیمه آزمایشی بوده که با طرح پیش آزمون – پس آزمون و دوره پیگیری با گروه گواه اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 30 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که با توجه به تشخیص روانپزشک و با استفاده از مصاحبه بالینی ساختارمند بر اساس DSM5 ، تشخیص اختلال شخصیت مرزی را دریافت کردند. آنها با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (آموزش نوروفیدبک) و کنترل تقسیم شدند .گروه آزمایش تحت 30 جلسه آموزش نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. پس از آخرین جلسه درمانی، هردو گروه مجددا ارزیابی شدند. از مقیاس اختلال شخصیت مرزی(STB، پرسشنامه تکانشگری بارات(1957)، پرسشنامه بدتنظیمی هیجانی گراتز و رومر( 2004)، مقیاس خودآسیبی(سوانسون و همکاران، 1998) برای ارزیابی استفاده شد. سه ماه بعد از اجرای پژوهش آزمودنی ها مجددا مورد پیگیری قرار گرفتند . داده ها یا تحلیل کواریانس، تحلیل کوواریانس چندمتغیر( مانکووا) و تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، آموزش نوروفیدبک تاثیر معنی داری در کاهش علایم تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و مولفه های آن و همچنین رفتار جرح خویشتن در گروه آزمایشی به نسبت گروه کنترل داشت(000/0=p). با توجه به یافته ها می توان گفت روش آموزش نوروفیدبک به عنوان یک روش موثر در کاهش تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و رفتار جرح خویشتن قابلیت کاربرد اجرایی در مراکز درمانی را دارد.
اثربخشی بسته آموزشی راهبردهای تقویت فرایندهای روانشناختی پایه بر بهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی فرایندهای روانشناختی پایه بر بهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری در ریاضی انجام شد. روش پژوهش، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه ی دانش آموزان دختر با اختلال ریاضی دوم ابتدایی بود که درسال تحصیلی 1399 -1400 به مرکز آموزش مشکلات ویژه یادگیری طلوع قاین مراجعه کرده اند، تعدادکل این دانش آموزان 20 نفر بودند که به صورت نمونه در دسترس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کاربرگ هایی در 20 حیطه متفاوت فرایندهای روانشناختی تهیه وگروه آزمایش به مدت20 جلسه ی 45 دقیقه ای مورد آموزش قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از خرده مقیاس سرعت پردازش ویراست چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان(وکسلر، 2003)، آزمون ریاضی ایران کی مت و دو آزمون محقق ساخته پیشرفت ریاضی (قربانپور،1399) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج به دست آمده تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون نشان داد. بدین معنی که آموزش، توانسته دربهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی مؤثر واقع شود. براساس نتایج به دست آمده توجه به راهبردهای آموزشی فرایندهای روانشناختی پایه می تواند در آموزش و توانبخشی دانش آموزان با اختلال یادگیری نتایج امید بخشی در پی داشته باشد و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
مقایسه ی ظرفیت تأملی، تنظیم هیجان و تاب آوری در مادران کودکان با و بدون اختلال نقص توجه-بیش فعالی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
472 - 483
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی ظرفیت تأملی، تنظیم هیجان و تاب آوری در مادران کودکان با و بدون اختلال نقص توجه-بیش فعالی بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری کلیه ی مادران دانش آموزان دوره ی ابتدایی (7-12 سال) شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. از این جامعه 70 مادر کودک فاقد اختلال با روش خوشه ای تصادفی چندمرحله ای و 70 مادر کودک مبتلا به نقص توجه-بیش فعالی به صورت نمونه گیری در دسترس و با تشخیص روانشناس و روان پزشک انتخاب شدند. سه پرسشنامه ی ظرفیت تأملی والدین (PRFQ، لویتن و همکاران، 2018)، دشواری در تنظیم هیجان (DERS، گراتز و رامر، 2004) و تاب آوری (RS، کونور و دیویدسون،2003) توسط مادران تکمیل گردید. تحلیل داده ها به شیوه ی تی مستقل و با استفاده از نرم افزار SPSS23 انجام شد. نتایج نشان داد که مادران کودکان نقص توجه- بیش فعال از ظرفیت تأملی و تاب آوری کمتری نسبت به مادران کودکان عادی برخوردارند و همچنین دشواری بیشتری در تنظیم هیجان نشان می دهند. بنا بر نتایج یافته ها می توان نتیجه گرفت که این ویژگی های مادران می تواند در بروز یا تشدید نشانه های اختلال نقص توجه-بیش فعالی اثرگذار باشد.
بررسی رابطه استرس شغلی ادراک شده، فشار ناشی از تعارض نقش وکیفیت زندگی کاری با خشنودی شغلی دبیران دوره متوسطه اول شهرستان دزفول
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
675 - 689
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه استرس شغلی ادراک شده، فشار ناشی از تعارض نقش و کیفیت زندگی کاری با خشنودی شغلی دبیران دوره اول متوسطه شهرستان دزفول بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دبیران مدارس متوسطه اول شهرستان دزفول در سال تحصیلی97-96 بوده که با استفاده از روش همبستگی و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 234 نفر (104 مرد و130 نفر زن) انتخاب گردید. ابزار مورداستفاده پژوهش پرسشنامه استرس شغلی ادراک شده پارکر و دکوتیس (1983)، پرسشنامه فشار ناشی از تعارض نقش ریزو، هوس و لیرتزمن (1970)، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1975) و پرسشنامه خشنودی شغلی (1989) بود. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 22، همچنین برای کلیه فرضیه ها سطح معناداری 05=α در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین استرس شغلی ادراک شده و خشنودی شغلی دبیران و بین فشار ناشی از تعارض نقش با خشنودی شغلی دبیران ارتباط معنادار و منفی و بین کیفیت زندگی کاری با خشنودی شغلی دبیران ارتباط معنادار و مثبت وجود داشته است.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
37 - 21
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر کاهش خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر بوکان انجام گرفت. روش پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر بوکان به تعداد تقریباً 4150 نفر در سال تحصیلی 93-1392 بود که 52 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (26 نفر) و گواه (26 نفر) جایگزین شدند. متغیر مستقل، بسته ی آموزش مصاحبه انگیزشی بر اساس الگوی فیلدز (2006) بود که در مدت 5 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایشی آموزش داده شد در حالی که گروه گواه در این مدت، برنامه عادی خود را دنبال می کرد. ابزار مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی میدگلی و همکاران (2000) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره (آنکوا) استفاده گردید. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس اثربخشی مصاحبه انگیزشی را بر کاهش خودناتوان سازی تحصیلی نشان داد (01/0>p). بر اساس نتایج این مطالعه مصاحبه انگیزشی موجب کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان می شود.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه منابع استرس دوره دانشجویی در یک نمونه از جمعیت دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
105 - 91
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل پیچیدگی جوامع، عوامل زیادی موجب زمینه سازی استرس به خصوص زمانی که دانش آموزان از دوران مدرسه به دوران دانشجویی انتقال می یابند، به جهت قرار گرفتن در یک محیط جدید در برابر استرس آسیب زا هستند. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه منابع استرس دوره دانشجویی(PSSI)، یعنی پایایی، روایی، تایید ساختارعاملی آن در جمعیت دانشجویی دانشگاه بود. پرسشنامه منابع استرس دوره دانشجویی، یک پرسشنامه خودسنجی43 ماده ای است و دارای پنج خرده مقیاس: تحصیلی، محیط یادگیری، فرهنگ محیط دانشگاهی، بین فردی و شخصی است. 345 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس و طبق فرمول تعیین حجم نمونه کوکران کوکران شدند و مقیاس استرس زندگی دانشجویی را تکمیل کردند. به منظور تعیین اعتبار سازه از روش تحلیل عاملی، برای تعیین همسانی درونی از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پنج مقیاس: تحصیلی، محیط یادگیری، فرهنگ محیط دانشگاهی، ارتباط بین فردی و شخصی به ترتیب 80/0، 82/0، 80/0، 78/0 و 88/0 به دست آمد. روایی همگرا از طریق همبستگی PSSI با نمره حاصل از پرسشنامه استرس دوران دانشجویی گادزلا برآورد شد که همبستگی بین نمره کل دو آزمون64/0 به دست آمد که از لحاظ آماری معنادار است( 05/0>P ). روایی سازه PSSI نیز از طریق تحلیل عاملی تایید بررسی و اصلاح شدمجموع می توان نتیجه گرفت مقیاس استرس دانشجویی ابزاری روا و پایا برای سنجش استرس دوران دانشجویی است.
ترسیم اشاره هایی برای مدیریت یادگیری برخط در پرتو یافته های علوم اعصاب شناختی درباره یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ترسیم اشاره هایی برای مدیریت یادگیری برخط بر بنیاد تبیین نگرش علوم اعصاب شناختی درباره یادگیری است. علوم اعصاب شناختی، برخی داده های تجربی برای تبیین مفهوم یادگیری در سطح مغز را فراهم می کند. در این مقاله با توجه به این تبیین و در رویارویی با برخی چالش های مرتبط با ماهیت یادگیری برخط، سیاست هایی برای مدیریت محیط های یادگیری برخط پیشنهاد شده است. در این راستا برای استفاده روش مند از یافته های علوم اعصاب شناختی در آموزش و یادگیری، لازم است بیش از به کارگیری روش های تصویربرداری از مغز و آزمایش های رفتاری، بر نظریه های برآمده از قلمرو علوم تربیتی تکیه کرد. بدین ترتیب نخست چهار فرایند در هم تنیده توجه، درگیری فعال، بازخورد خطا و استحکام، همچون شرایط لازم برای یادگیری برشمرده شده اند سپس تبیین شده است که در فرایند یادگیری برخط لازم است الگوی ذهنی فراگیران با پیگیری فرایندهای پیش گفته اصلاح شود. سپس به این پرسش پرداخته ایم که با چه سیاست ها یا راهبردهای کلانی می توان الگوی ذهنی فراگیران را به ترتیبی که گفته شد، اصلاح کرد. در پاسخ به این سوال، یادگیری فردی شده، ارائه محتوای مرتبط با زندگی، ارائه پودمانی، پویا و چندبعدی محتوا، برانگیختن هیجان، توجه به بدن مندی یادگیری، ارزیابی پودمانی و سرانجام خودارزیابی و پیگیری روش های یادگیری بلندمدت استنباط شده اند. برای به کارگیری سیاست های آموزشی پیش گفته، بن سازه ها یا ابزارهایی نیز برای مدیریت یادگیری برخط پیشنهاد شده است.
تدوین و اعتباریابی پروتکل آموزش سیستم عاطفه مثبت طبق معیارهای دامنه پژوهش در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۰
162 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف: رویکردهای درمانی موج سوم در سال های اخیر در به علت مناسب نبودن درمانهای شناختی-رفتاری برای همه مبتلایان، به اختلال وسواسی-اجباری مورد توجه قرار گرفته اند. از طرفی دیگر وجود سیستم عاطفه مثبت در نظامRDoC یک مسیر درمانی با تاکید برعلائم هیجانی و بدون برچسب زنی اختلال را پیشنهاد می کند. بر همین اساس مطالعه حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی بسته درمان اختلال وسواس، طبق سیستم عاطفه مثبت انجام شد. روش: جامعه آماری، افراد مبتلا به اختلال وسواس در شهرتهران در سال 1401 بودند و نمونه گیری از شانزده شرکت کننده به صورت هدفمند از چندکلینیک انجام شدند و مصاحبه تا رسیدن داده ها به اشباع ادامه یافت. گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر روش گراندد تئوری با روش استراوس و کوربین و سه مرحله کدگذاری انجام شد. یافته ها: کدهای نظری بدست آمده در پژوهش شامل: یادگیری پاداش، پاسخ گویی به پاداش، ارزش گذاری پاداش و امیدواری در کسب پاداش بودند که هر یک چهار دسته کد محوری و ده کد باز را شامل شدند که با عاملهای عاطفه مثبت در نظام RDoC تطابق بالایی داشتند. کدهای باز، محوری و نظری با تایید شش متخصص روان شناسی با ضریب کاپای 85/0 مورد تایید اعتبار قرار گرفتند. نوآوری: درمان اختلال وسواس، با توجه به حوزه عاطفه مثبت در نظام RDoC ، می تواند یکی از جدیدترین نگاهها به سبب شناسی و درمان این بیماری باشد که تاکنون با این جزییات به آن پرداخته نشده است. نتیجه گیری: توجه به سیستم عاطفه مثبت در افراد وسواسی، قادر است سطح خلقی و امیدواری مبتلایان را بالا برده و انگیزه آنان را جهت مبارزه درست با اختلال افزایش دهد. یافته های این مطالعه، کدهای ارزشمندی را در این زمینه معرفی می نماید؛ اما مطالعات بیشتری در خصوص یافتن کدهای بیشتر و دقیق تر، جهت تحصیل نتایج قابل اتکا مورد نیاز است.
پیامدهای روان شناختی کرونا ویروس (کووید 19) در دانشجویان: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
105 - 117
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی پیامدهای روانشناختی ویروس کووید 19 بر دانشجویان به روش مروری نظام مند بود.
روش: مقالات چاپ شده از زمان شیوع اپیدمی کرونا در خلال سال های 2019 تا 2023 در پایگاه های اطلاعاتی PupMed، Science direct،Google Scholar، ProQuest با جستجوی کلیدواژه های قرنطینه، سلامت روان، مشکلات روان شناخی و دانشجویان مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت از بین 70 مقاله، 34 مقاله وارد پژوهش شد.
یافته ها: ارزیابی یافته های حاصل از مقالات مورد بررسی نشان داد استرس پس از آسیب، افسردگی، اضطراب، ترس، وسواس فکری- عملی، انزوای اجتماعی، افکار خودکشی، کیفیت خواب پایین، اختلال خلقی، اختلال عملکردی، رژیم غذایی غلط، سوء مصرف الکل، درگیری های بین فردی، محدودیت های ارتباط اجتماعی، عدم تمرکز، مشکلات یادگیری و احساس تنهایی از پیامد های روانشناختی ویروس کووید 19 در دانشجویان به شمار می رود.
نتیجه گیری: با توجه به تاثیرات منفی روانشناختی پاندمی کرونا بر دانشجویان نیاز است تا برنامه ریزی مناسب و فراگیر در این زمینه صورت گیرد و مداخلات موثری در راستای ارتقاء سلامت این قشر از جامعه طراحی و اعمال شود.
تدوین مدل ساختاری عوامل مؤثر بر طرد همسالان در مقطع ابتدائی: یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
216 - 240
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر با توجه به سهم مؤثر طرد همسالان در مشکلات روان شناختی کودکان که گاهی به آینده نیز تعمیم پیدا می کرد، این سازه در ادبیات پژوهشی به شکلی بسیار جدی تر پا به عرصه وجود گذاشته است. هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری طرد همسالان بر پایه یک طرح پژوهشی آمیخته (کمّی - کیفی) بود. در قسمت کیفی با تکیه بر نظرات متخصصین تعلیم و تربیت و آموزگاران پایه ششم و نیز پیشینه پژوهشی مدل ساختاری عوامل مؤثر بر طرد همسالان با تکیه بر روش مثلث سازی طراحی گردید. بدین صورت که در آن متغیرهای مکنون ضعف های خانوادگی، ضعف در درک دیگران و ضعف در زبان و تعامل به صورت غیرمستقیم و سازه های مشکلات روان شناختی، ضعف های تحصیلی و عدم جذابیت ظاهری به صورت مستقیم بر طرد همسالان تأثیر می گذاشتند. در قسمت کمّی، جامعه مدنظر شامل کلیه دانش آموزان دبستانی شهر کرمانشاه در سال 97- 1396 بود که تعداد 311 نفر از ایشان به عنوان نمونه و به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به ابزاری محقق ساخته پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. بعد از تأیید روایی و پایائی مدل مفهومی، نتایج برازش مدل نشان دهنده تأیید آن بود. درمجموع می توان گفت که نتایج پژوهش حاضر می تواند الهام بخش اولیا، آموزگاران و سیاست گذاران آموزشی باشد و آن ها را در فرایند پیگیری و یا درمان کمک شایانی بنماید.
ویژگی های روان سنجی مقیاس درگیری در بحث کلاسی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
32 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رواسازی مقیاس درگیری در بحث کلاسی در دانشجویان دانشگاه تهران بود. مقیاس درگیری در بحث کلاسی، بحث را در قالب یک پرسش و پاسخ گروهی مفهوم سازی می کند که مستلزم ادراک از جو کلی یک کلاس و مشارکت افرادی است که درگیری دیگران را ارتقا می بخشند. این مقیاس، رفتار و تجارب افراد کلاس را در قالب چهار بعد اندازه گیری مهارت ها، اعتماد به خود، گشودگی در بحث و ادراک از جو کلی کلاس، اندازه گیری می کند. شرکت کنندگان 403 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران در مقاطع مختلف بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های درگیری در بحث کلاسی، درگیری تحصیلی، خودکارآمدی عمومی (GSES) و محیط یادگیری کلاس (CLC) که به صورت آنلاین در اختیار آن ها قرار گرفت، پاسخ دادند. داده ها در چند گام شامل تحلیل گویه، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی، محاسبه روایی همگرا، واگرا و پایایی موردبررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل گویه نشان داد تمام گویه ها کفایت لازم را ازنظر ملاک های توصیفی در نظر گرفته شده دارند. در تحلیل عاملی اکتشافی، حذف دو گویه و تحلیل مجدد بر روی گویه های باقیمانده منجر به شناسایی چهار عامل شد. تحلیل عاملی تأییدی نیز ساختار عاملی شناسایی شده در تحلیل عاملی اکتشافی را تأیید کرد. شواهد نشان داد مقیاس درگیری در بحث کلاسی از روایی همگرا، واگرا و پایایی مناسبی برخوردار است.
تأثیر زوج درمانی هیجان مدار بر اختلال استرس پس از سانحه ناشی از خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۲
118 - 146
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم که علاوه بر مختل کردن کانون خانواده و روابط زوجین، باعث تشدید آسیب در فرد آسیب دیده می شود، اختلال استرس پس از سانحه ناشی از خشونت خانگی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر اختلال استرس پس از سانحه ناشی از خشونت خانگی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان آسیب دیده از پدیده خشونت همسر بودند. 30 آزمودنی که در نمرات مقیاس PTSD عاطفی فوآ (2003) دارای طیف علائم متوسط به بالا بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایابی شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 15 جلسه در برنامه گروهی زوج درمانی هیجان مدار شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. نتایج تحلیل نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه زنان آسیب دیده از خشونت خانگی (001/0p< و 61/505=F) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است. از آنجا که زوج درمانی هیجان مدار باعث تنظیم هیجان های فرد می-شود و با توجه به اثربخشی این رویکرد در زوجین درگیر خشونت خانگی، استفاده از آن به عنوان یک رویکرد درمانی در این نوع مسائل توصیه می شود.
مدل مفهومی ارتباط علّی نگرش دینی و اثربخشی سازمانی: نقش میانجی عدالت سازمانی، اعتماد سازمانی و رضایت شغلی در مدیران ورزش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
77 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی برازش مدل ارائه شده در زمینه ارتباط علّی نگرش دینی با اثربخشی سازمانی با نقش میانجی عدالت سازمانی، اعتماد سازمانی و رضایت شغلی در مدیران ورزش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و ارتباط علّی(معادله ساختاری ) بود. جامعه آماری شامل، مدیران ورزش سازمان های نیروهای مسلح، به تعداد (N= 560 ) نفربود. تعداد نمونه ها (n=234) نفر و به روش نمونه گیری تصادفی طبقاتی، به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. برای سنجش واندازه گیری نگرش دینی از پرسشنامه نگرش دینی گلاک و استارک ، ابعاد عدالت سازمانی از پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن ، اعتماد سازمانی از پرسشنامه اعتماد سازمانی الونن و همکاران و رضایت شغلی از پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (MSQ) استفاده گردید.برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های AMOS 23 و SPSS 23 استفاده شد. با توجه به مشخصه های تکوینی برازندگی مدل و شاخص های بدست آمده معلوم شد برازش مدل در سطح مطلوبی قرار دارد در نتیجه مدل مفهومی پیش بینی شده تأیید گردید. برخورداری از اعتقادات مذهبی انسان را برای کار و فعالیت توأم با ایثار و فداکاری برمی انگیزاند در نتیجه وجود نگرش دینی ، باعث افزایش اثر بخشی در سازمان می گردد. بدین معنا که تقویت مبانی اعتقادی و نگرش های دینی افراد می تواند به گسترش عدالت و اعتماد در سازمان کمک نماید که این تقویت ها می تواند به صورت مثبت و مستقیم منجر به افزایش اثر بخشی در سازمان گردد.
رابطه پیوند والدینی و عملکرد جنسی با میانجی گری حساسیت بین فردی
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه پیوند والدینی و عملکرد جنسی با میانجی گری حساسیت بین فردی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بوده و جامعه آماری آن را زنان و مردان متاهل ساکن استان تهران در سال 98-99 تشکیل می دادند که کمتر از 7 سال از ازدواجشان گذشته بود. گروه نمونه پژوهش شامل 293 نفر (149 زن و144 مرد) بود که به شیوه دردسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های پیوند والدینی (PBI)، حساسیت بین فردی (IPSM) عملکرد جنسی زنان (FSFI) و پرسشنامه بین المللی عملکرد نعوظ مردان (IIEF) به دست آمد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره، پیوند والدینی و حساسیت بین فردی عملکرد جنسی را پیش بینی می کنند. در مؤلفه های پیوند والدینی، مراقبت مادر، به صورت مثبت، پیش بینی کننده عملکرد جنسی زنان و مردان است و مراقبت و کنترل پدر، عملکرد جنسی مردان را به صورت منفی پیش بینی می کند. همچنین عملکرد جنسی زنان و مردان توسط حساسیت بین فردی به صورت منفی پیش بینی می شود. از بین ابعاد حساسیت بین فردی، عزت نفس شکننده پیش بینی کننده منفی عملکرد جنسی مردان است. تحلیل مسیر نشان داد حساسیت بین فردی در ارتباط بین پیوند والدینی و عملکرد جنسی نقش میانجی ندارد. با توجه به تفاوت تعداد سوالات پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان و مردان، بررسی نقش جنسیت به عنوان تعدیل کننده میسر نشد. نتایج به طور کلی نقش پیوند والدینی و حساسیت بین فردی را بر عملکرد جنسی در بزرگسالی نشان داده است. روابط اولیه با والدین، مدل های بازنمایی شده درونی، از خود و دیگری را شکل می دهد، که می تواند، در روابط بین فردی و عملکرد جنسی، بزرگسالی بازآفرینی شود.
بررسی نقش معنویت سازمانی در شادکامی با میانجی گری تعلق سازمانی در بین منابع انسانی شاغل در شهرک صنعتی اشتهارد
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر معنویت سازمانی بر شادکامی کارکنان با نقش میانجی تعلق سازمانی در بین منابع انسانی شاغل در شهرک صنعتی اشتهارد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان ستادی و صف شرکت های تولیدی شهرک صنعتی اشتهارد در سال 1400 بود. از بین جامعه مذکور که با توجه به اطلاعات میدانی شامل 15 هزار نفر شاغل بود و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 375 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری توسط نرم افزار PLS صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد بین معنویت سازمانی و شادکامی با تبیین نقش میانجی تعلق سازمانی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد همه فرضیات تحقیق مورد تایید قرار گرفت که سطح معناداری کار با معنا و احساس همبستگی بین کارکنان و احساس هسویی با ارزش های سازمان با تبیین میانجی تعلق سازمانی بر شادکامی به ترتیب 3.82 و 2.88 و 3.20 بود. همچنین سطح معناداری بدون در نظر گرفتن تعلق سازمانی به ترتیب 3.08 و 2.2 و 2.08 بود. لذا نتیجه گیری شد که معنویت سازمانی بر شادکامی کارکنان با نقش میانجی تعلق سازمانی نقش معناداری دارد.
اثربخشی تلفیق طرحواره درمانی با فن مواجهه و پیشگیری از پاسخ بر تحمل پریشانی و نشانگان وسواس زنان مبتلا به وسواس شستشو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تلفیق طرحواره درمانی با فن مواجهه و پیشگیری از پاسخ بر تحمل پریشانی و نشانگان وسواس انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنانی که در بازه زمانی اول آبان 99 تا پایان بهمن 99 به کلینیک های مشاوره تحت نظارت سازمان نظام روانشناسی در شمال و مرکز شهر تهران مراجعه و توسط روانپزشک تشخیص قطعی اختلال وسواس شستشو دریافت کردند بود؛ که 30 نفر با روش نمونه گیری غیرتصادفی بصورت هدفمند بعنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه 15نفری قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش طی 14جلسه بصورت انفرادی تحت مداخله قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس تحمل پریشانی (DTS، سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس وسواس فکری-جبری ییل-براون (1989، YBOCS) بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد بین گروه آزمایش و گواه در پس آزمون و پیگیری تحمل پریشانی و نشانگان وسواس تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). بدین معنا که تلفیق طرحواره درمانی با فن مواجهه و پیشگیری از پاسخ موجب افزایش تحمل پریشانی و کاهش نشانگان وسواس شده؛ و میزان اثربخشی تا مرحله پیگیری دو ماهه نیز معنادار بوده است. براساس نتایج به دست آمده در پژوهش می توان گفت تلفیق طرحواره درمانی با فن مواجهه و پیشگیری از پاسخ بر افزایش تحمل پریشانی و کاهش نشانگان وسواس در زنان مبتلا به اختلال وسواس شستشو مؤثر بوده است.