فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۳۲٬۷۶۴ مورد.
۳۶۱.

بررسی رابطه میان تأثیر ادراک شده حملات تروریستی، تاب آوری و باورهای مذهبی بر اضطرابِ مرگ در میان دانشجویان در اسلام آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: حملات تروریستی ویژگی های تاب آوری اعتقادات مذهبی اضطراب مرگ افراد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۵
اهداف این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ادراک شده حملات تروریستی بر اضطراب مرگ، ازنظر احساس وحشت، فقدان کنترل و میزان درمعرض قرار گرفتن انجام شده است. همچنین این پژوهش با هدف بررسی اثر تعدیل کنندگی ویژگی های تاب آوری و باورهای مذهبی صورت گرفته است. مواد و روش ها در این مطالعه 359 نفر دانشجو (159 نفر که مستقیماً در معرض حملات تروریستی بودند و 200 نفر با تجربه غیرمستقیم) به عنوان نمونه انتخاب شدند که در رده سنی 15 تا 22 سال قرار گرفتند. آن ها از دانشگاه شهر اسلام آباد و روالپندی پاکستان انتخاب شدند. 223 نفر از شرکت کنندگان مرد بودند با میانگین سنی 18/97 و انحراف معیار 2/48 وتعداد 136 نفر از مشارکت کنندگان زن بودند با میانگین سنی 18/53 و انحراف معیار 2/68. داده ها با استفاده از مقیاس تأثیرات ادراک شده حملات تروریستی، مقیاس اضطراب مرگ، مقیاس تاب آوری بزرگسالان و نیز پرسش نامه دینداری گردآوری و از روش پژوهش کیفی استفاده شد. داده های گردآوری شده با نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شدند. در ضمن توصیف آماری، تحلیل همبستگی و تعدیل نیز انجام داده شد. یافته ها نتایج تحلیل همبستگی نشان داد تأثیر ادراک شده حملات تروریستی (ازنظر وحشت، عدم کنترل و میزان درمعرض قرار گرفتن) به طور مثبت و معناداری (0/001≥P) با اضطراب مرگ در بین هر دو گروه -با تجربه مستقیم و غیرمستقیم- مربوط است. گرچه افرادی که مستقیماً در معرض قرار گرفته بودند، نسبت به گروه دوم ترس از مرگ کمتری داشتند. اعتقادات مذهبی و ویژگی های تاب آوری تأثیر تعدیل کننده ای بر ارتباط میان تأثیر ادراک شده حملات تروریستی و اضطراب مرگ داشتند. نتیجه گیری براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که اعتقاد به آخرت، حضور خداوند و مقاومت و مقابله می تواند اضطراب مرگ را در افرادی که مستقیماً در معرض قرار گرفته بودند، نسبت به آن هایی که تجربه مستقیم نداشتند، کاهش دهد.
۳۶۲.

بررسی اقتدارگرایی مددجویان زندان مرکزی شیراز بر اساس سن، جنسیت و وضعیت خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتدارگرایی مددجویان زندانیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۵
زمینه: یکی از گرایشهای قوی در انسان، «اقتدارگرایی» یا «قدرت طلبی» است که شامل افرادی می شود که در روابط اجتماعیشان می خواهند بر دیگران اعمال سلطه کنند؛ میخواهند در رأس هرم قدرت خانواده باشند و وقتی در سطحی کلانتر قرار میگیرند نیز، در پی اعمال سلطه بر زیردستان خود هستند. موقعیت و ﻋﻮاﻣل مختلفی در ایﺠﺎد و ﺗﻘﻮیﺖ اﻗﺘﺪارﮔﺮایی ﻣﺆﺛﺮﻧﺪ. یکی از مکانهایی که چنین رفتارهایی در آن به وفور دیده می شود، زندان است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی میزان اقتدارگرایی مددجویان زندان مرکزی شیراز براساس سن، جنسیت و وضعیت خانوادگی بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور، از میان زندانیان مرکزی شهر شیراز، 374 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اقتدارگرایی در خانواده اسکینر و همکاران (2005) و شیوه فرزندپروری اسکینر و همکاران (2005) استفاده شد. سپس دادهها با استفاده از آزمون t تک متغیره، ضریب همیستگی و تحلیل واریانس یک راهه با بهره گیری از نرم افزار SPSS22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های به دستآمده نشان داد، میانگین نمرات متغیر اقتدارگرایی مددجویان 3/57 بوده که از نقطه برش 3 (میانگین مقیاس) بیشتر است و در سطح 0/01 >P معنی دار است؛ و حاکی از سطح بالای اقتدارگرایی مددجویان است. بین سن با رفتار اقتدارگرایی مددجویان زندان مرکزی شیراز رابطه منفی و معناداری در سطح 0/01 >p وجود داشت. همچنین می توان گفت مردان با میانگین مقیاس اقتدارگرایی 3/136 نسبت به زنان، رفتار اقتدارگرایانه بیشتری دارند و در نهایت بین اقتدارگرایی مددجویان با وضعیت خانوادگی آنها (فرزند طلاق، متارکه و گروه عادی) تفاوت معنی داری وجود دارد و حاکی از بالا بودن رفتار اقتدارگرایانه در فرزندان خانواده طلاق در سطح 0/001>p بود. نتیجه گیری: به نظر میرسد عامل زندان، سن، جنسیت و وضعیت خانواده در میزان اقتدارگرایی نقش مؤثری دارد. با این اوصاف توجه به چنین عواملی در میزان اقتدارگرایی میتواند در نمونههای بیشتر و فرهنگهای متفاوت برای مدیریت رفتاراقتدارگرایی مورد توجه پژوهش گران قرار گیرد.
۳۶۳.

بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اصلاح مؤلفه های شناختی، رفتاری و احساسی نگرش به رفتار فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اثربخشی درمان پذیرش و تعهد رفتار فرازناشویی زنان شهر تهران نگرش مثبت به رفتار فرازناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۴۱
زمینه: تحقیقات نشان می دهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش استرس و اضطراب زنان دارای تجربه عاطفی و جنسی روابط فرازناشویی مؤثر بوده است. اما در زمینه کاربرد این آموزش بر مؤلفه های شناختی، رفتاری و عاطفی نگرش به رفتار فرازناشویی در جامعه مورد تحقیق شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد بر اصلاح نگرش به رفتار فرازناشویی بود. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش از نوع آمیخته بود. جامعه آماری شامل ۴76 نفر از زنان شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود. در بخش کیفی حجم نمونه شامل 16 نفر از زنان بود که به شیوه هدفمند برای مصاحبه دعوت شدند و در بخش کمی، حجم نمونه 30 نفر از زنان واجد شرایط بود که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند. برای تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها از روش کدگذاری باز و محوری بوسیله نرم افزار Maxqda و در بخش کمی از تحلیل کواریانس به وسیله نرم افزار SPSS24 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل محتوای کیفی عوامل مؤثر بر شکل گیری نگرش زنان به رفتار فرازناشویی در چهار عامل: 1. ضعف نگرش و ارزش های فردی؛ 2. ضعف در سبک زندگی و نقص بهزیستی زناشویی؛ 3. مشکلات مربوط به زندگی خانوادگی پیش از ازدواج؛4. نقص نظام آموزشی – فرهنگی - اقتصادی دسته بندی شد. نتایج اجرای روش آموزش مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد سطح معناداری (0/05 >P) را نشان داد که گویای اثربخش بودن روش مذکور بوده است. نتیجه گیری: می توان گفت روش آموزش مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد منجر به تغییر و اصلاح نگرش این گروه از زنان به رفتار فرازناشویی شده است. لذا، کاربرد این پژوهش با حجم نمونه های بیشتر به سایر پژوهشگران پیشنهاد می شود.
۳۶۴.

اثربخشی بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

کلید واژه ها: مصاحبه انگیزشی درمان پذیرش و تعهد درمان متمرکز بر شفقت مولتیپل اسکلروزیس اضطراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۰
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر طرح پژوهشی نیمه آزمایشی با گروه گواه و پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری بود. 40 نفر از زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس شهر تهران در سال 1399 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از طریق جایگزینی تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند (هر گروه 20 نفر). داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه تحمل ناکامی و پرسشنامه اضطراب سلامت بیماران مبتلا به ام اس به دست آمد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین میانگین متغیرهای مورد بررسی در مرحله پیش آزمون بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت که بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل ناکامی (20/8327=F، 001/0P>) و اضطراب سلامت (8/7816=F، 001/0P >) در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت می تواند در بهبود تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در بیماران زن مبتلا به ام اس موثر باشد.
۳۶۵.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن

کلید واژه ها: ذهن آگاهی ناگویی هیجانی تمایزیافتگی خود اضافه وزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۰
زمینه و هدف: شیوع چاقی و اضافه وزن به میزان هشدار دهنده ای در ایران نیز رو به افزایش است که این مساله می تواند پیامدهای مختلف روان شناختی را برای افراد چاق به همراه بیاورد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه زنان دچار اضافه وزن شهرستان گنبدکاووس بود که در نیمه نخست سال 1400 به کلینیک های درمان اضافه و چاقی این شهر مراجعه نمودند. از جامعه آماری پژوهش، یک گروه نمونه متشکل از 30 زن دارای اضافه وزن که به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن) (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. سپس زنان دچار اضافه وزن گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو و همکاران (2007) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1988) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنادار از لحاظ بهبود دشواری شناسایی احساسات (16/8=F، 001/0>P)، دشواری در توصیف احساسات (83/10=F، 001/0>P)، و تفکر معطوف به بیرون (89/10=F، 001/0>P)، واکنش هیجانی (35/78=F، 001/0>P)، جایگاه من (34/60=F، 001/0>P)، بریدگی عاطفی (89/34=F، 001/0>P) و آمیختگی با دیگران (61/79=F، 001/0>P) بین آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (01/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
۳۶۶.

ارزیابی مدل معادلات ساختاری تبیین اهمال کاری تحصیلی بر اساس ادراک از محیط یادگیری و مسئولیت پذیری اجتماعی با نقش واسطه ای اضطراب تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اهمال کاری تحصیلی ادراک از محیط یادگیری مسئولیت پذیری اجتماعی اضطراب تحصیلی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۲۵
زمینه: اهمال کاری تحصیلی به عنوان یک مسئله آموزشی همه ابعاد سیستم آموزشی را تحت تأثیر قرار می دهد. دانشجویان اهمال کار در سایر جنبه های روانشناختی، مشکلاتی را تجربه می کنند. ادبیات پژوهش حاضر اگرچه به اهمال کاری تحصیلی پرداخته است، اما متغیرهای تأثیرگذاری مانند اضطراب تحصیلی و مسئولیت پذیری اجتماعی مورد غفلت واقع شده اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل معادلات ساختاری تبیین اهمال کاری تحصیلی بر اساس ادراک از محیط یادگیری و مسئولیت پذیری اجتماعی با نقش واسطه ای اضطراب تحصیلی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به شیوه مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آن ها 350 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی (سولومون و روتبلام، 1984)، اضطراب پیشرفت تحصیلی (آلپرت و هابر، 1960)، ادراک از محیط یادگیری (راف و همکاران، 2001) و مسئولیت پذیری (کردلو، 1393) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارهای SPSS-19 و AMOS-20 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیر ادراک از محیط یادگیری (0/35- و 0/21-)، مسئولیت پذیری (0/22- و 0/13-) اثرات مستقیم و معنی داری به ترتیب بر اهمال کاری تحصیلی و اضطراب تحصیلی داشتند (0/05 >p). هم چنین اضطراب تحصیلی (0/27) بر اهمال کاری تحصیلی اثر مستقیم و معنی داری داشت (0/01 >p). همچنین نتایج نشان داد که دو متغیر ادراک از محیط یادگیری (0/13-) و مسئولیت پذیری (0/12-) به واسطه اضطراب تحصیلی، اثر غیرمستقیم و معنی داری بر اهمال کاری تحصیلی داشتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، هر سه متغیر اضطراب تحصیلی، ادراک از محیط یادگیری و مسئولیت پذیری اثرات مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر اهمال کاری تحصیلی داشتند. این مدل نشان داد می تواند مدل مناسبی برای کاهش اهمال کاری تحصیلی و اضطراب تحصیلی و تقویت محیط های یادگیری و مسئولیت پذیری دانشجویان باشد. هم چنین انجام پژوهش های بیشتر با حجم نمونه های بزرگ تر می تواند مفید باشد.
۳۶۷.

بررسی اثربخشی بسته آموزشی الگوی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند تیزهوش بر نیمرخ کلامی کودکان پیش دبستانی با بهره هوشی متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی رفتار والدینی نیمرخ کلامی بهره هوشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۴
زمینه: بررسی هوشبهر، مبانی نظری و نظریه های جدید آن، اشاره به غنی سازی محیط از طرق مختلف و تأثیر آن بر افزایش هوشبهر دارند. در این میان خلاء پژوهش در خصوص آموزش والدین از طریق بسته بومی و تأثیر آن بر هوشبهر کودکان احساس می شد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته آموزشی الگوی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند تیزهوش بر نیمرخ کلامی کودکان پیش دبستانی دارای هوشبهر متوسط بود. روش: این پژوهش کاربردی و با کمک طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه این پژوهش والدین و فرزندان آن ها در سن پیش دبستانی در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر اراک بودند. به علت شیوع کرونا، پژوهش در یک مرکز پیش دبستان انجام شد و والدین و فرزندشان به کمک روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوشی تهران-استنفورد-بینه (روید، 2000) استفاده شد و سپس والدین گروه آموزش 13 جلسه آموزشی یک ساعته را به صورت بر خط دریافت نمودند. سپس پس آزمون روی نوآموزان اجرا شد. داده ها در محیط SPSS نسخه 26 و با کمک مدل تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد نمرات گروه آزمایش در دو هوشبهر دانش و استدلال کمی افزایش معنادار داشته است (05/0 P<) و بر هوشبهرهای استدلال سیال، پردازش دیداری - فضایی و حافظه فعال کلامی تأثیر معنادار نداشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش، بسته آموزش الگوی رفتار والدینی باعث افزایش نمرات هوشبهرهای دانش و استدلال کمی شده است و از آن می توان برای آموزش والدین استفاده کرد.
۳۶۸.

تأثیر آموزش گروهی افزایش صبر بر خودکارآمدی و نگرش مادران دارای کودک استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صبر خودکارآمدی نگرش مادران دارای کودک استثنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۸
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش گروهی افزایش صبر بر خودکارآمدی و نگرش مادران دارای کودک استثنایی بود. این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مادران دارای کودک استثنایی شهر مشهد بود که در آموزش وپرورش استثنایی استان خراسان رضوی ثبت نام شده بودند، انتخاب نمونه به صورت داوطلبانه و از روش در دسترس استفاده شده است. 32 مادر دارای کودک استثنایی انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شد (16 نفر در هر گروه). از پرسش نامه های صبر، خودکارآمدی دومکا و نگرش والدین به کودک استثنایی برای سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. پیش آزمون از دو گروه گرفته شد. گروه آزمایش 10 جلسه ی آموزش صبر را دریافت کردند درحالی که گروه گواه هیچ آموزشی را دریافت نکردند. پس از ارائه جلسات آموزشی، هر دو گروه مجدداً به پرسشنامه ها در پس آزمون پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغیره (ANCOVA) و تحلیل کواریانس چندمتغیری (MONCOVA) مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش صبر بر خودکارآمدی و تغییر نگرش، ناکامی، ناامیدی و شرم زدگی و صبر مادران دارای فرزنداستثنایی مؤثر است. در نتیجه توصیه می شود مشاوران و روان شناسان در برنامه های آموزش خانواده و گروه های والدین دارای فرزند استثنایی، آموزش صبر را موردتوجه قرار دهند.
۳۶۹.

اثربخشی نوروفیدبک بر اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال زنان باردار در طول همه گیری کووید-19: طرح تک آزمودنی با چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوروفیدبک اضطراب افسردگی زنان باردار کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۳۹
مقدمه: در طول همه گیری کووید-19، مطالعات متعددی شیوع اضطراب و افسردگی را در زنان باردار شناسایی کرده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر نوروفیدبک بر اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال در زنان باردار انجام شد. روش: این پژوهش یک طرح آزمایشی تک آزمودنی از نوع طرح خط پایه چندگانه با دوره پیگیری بود.    3 زن باردار مبتلا به اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال براساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت پلکانی به تحقیق وارد شدند. ابزارهای به کار رفته شامل درمان نوروفیدبک، مقیاس های اضطراب بارداری و مقیاس افسردگی بک- ویرایش دوم بود. داده ها با استفاده از تحلیل چشمی، اندازه اثر و درصد بهبودی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته: نوروفیدبک به طور معناداری موجب کاهش شدت علائم اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال شد، به طوری که درصد بهبودی برای بیمار اول، دوم و سوم در علائم اضطراب بارداری به ترتیب 72، 74 و 71 درصد و در علائم افسردگی پریناتال 72، 77 و 77 درصد به دست آمد. تحلیل های دیداری و نتایج تحلیل های درون موقعیتی و بین موقعیتی نیز حاکی از تفاوت معنادار بین مرحله خط پایه و مداخله برای همه آزمودنی ها بود (PND>70 و PAND>50). ماندگاری اثر نوروفیدبک در مرحله پیگیری نیز تایید شد. نتیجه گیری: نوروفیدبک در بهبود علایم زنان باردار مبتلا به اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال موثر است. نتیجه این پژوهش و پژوهش های مشابه می توانند در حوزه های تشخیصی و درمانی علائم روانی در زنان باردار مورد استفاده قرار گیرد.
۳۷۰.

طراحی الگوی فرسودگی شغلی براساس وضعیت سلامت جسمی و سیستم مغزی - رفتاری با میانجیگری استرس شغلی در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس شغلی سیستم مغزی رفتاری فرسودگی شغلی سلامت جسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۱
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مدل فرسودگی شغلی بر اساس وضعیت سلامت جسمی و سیستم مغزی رفتاری با میانجی گری استرس شغلی در کارکنان شرکت نفت آبادان است. روش: تحقیق از نوع معادلات ساختاری است و جامعه ی آماری کلیه ی کارکنان شاغل در شرکت نفت آبادان بودند که تعداد 255 نفر از آنها به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش به پرسشنامه های مقیاس فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981)، وضعیت سلامت جسمی اسپنس و همکاران (1987)، سیستم های مغزی-رفتاری کارور و وایت (1994) و فشار روانی شغلی پارکر و دکوتیس (1983) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سلامت جسمی و سیستم مغزی فعال ساز رفتاری بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و معکوس دارد و سیستم بازدارنده رفتاری و استرس شغلی بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و مثبت دارد. همچنین بر اساس نتایج پژوهش وضعیت جسمی و دو سیستم فعال ساز/بازدارنده رفتاری می توانند از طریق میانجی گری استرس شغلی در شکل گیری فرسودگی شغلی نقش داشته باشند. بعلاوه مشخص شد که مدل ارائه شده برازنده داده ها می باشد. نتیجه گیری: با سلامت جسمانی و بهبود سیستم فعال ساز رفتاری و کاهش استرس های شغلی، میزان فرسودگی شغلی کاهش می یابد.
۳۷۱.

طراحی و ساخت مقیاس زمینه یابی پیمان شکنی زناشویی بر اساس اندیشه اسلامی (مقیاس اولیه)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: مقیاس پیمان شکنی زناشویی خیانت اسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۶
پژوهش حاضر با هدف طراحی، ساخت و اعتبارسنجی مقیاس اولیه زمینه یابی پیمان شکنی زناشویی بر اساس اندیشه اسلامی تدوین گردید. روش پژوهش مذکور، ترکیبی اکتشافی متوالی است و شامل دو بخش کیفی و کمی می شود. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، داده ها از متون اسلامی استخراج و مقوله ها و عوامل به دست آمد و در بخش کمی نتایج حاصل از بخش کیفی جهت استخراج گویه ها و ساخت مقیاس مورد استفاده قرار گرفت. حجم نمونه در بخش کمی 50 نفر از کاربران متاهل موجود در شبکه های اجتماعی است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بر اساس نتایج حاصل از روایی سنجی داده ها، نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) با استفاده از ارزیابی 10 نفر از کارشناسان در دامنه 80/0 تا 0/1  گزارش شد که نشان از تایید روایی محتوای مقیاس دارد. همچنین، اعتبارسنجی گویه ها با استفاده از ضریب آلفای 81/0 و روش دو نیمه کردن نمره 61/0 مورد تایید قرار گرفت. بنابراین، مقیاس اولیه با 56 گویه به دست آمد که می تواند زمینه ها و عوامل فردی و ارتباطی پیمان شکنی زناشویی بر اساس اندیشه اسلامی را ارزیابی نماید
۳۷۲.

اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده، خلق منفی، خودکارآمدی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی استرس ادراک شده خلق منفی خودکارآمدی ادراک درد آرتریت روماتوئید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۴
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده، خلق منفی، خودکارآمدی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود . روش: پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی تهران بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 40 نفر (20 زن و 20 مرد) هدفمندانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 مرد و 10 زن) و گروه کنترل (10 مرد و 10 زن) گمارده شدند. گروه آزمایش تحت برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در طول 8 جلسه به مدت 2 ماه، هفته ای یک جلسه 2 ساعته و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. همچنین گروه های آزمایش و کنترل، مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی بوند و لوی بوند (1995)، مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه درد مک گیل ملزاک (1975) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون، درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش معنی دار (001/0 p < ) خودکارآمدی و کاهش معنی دار (001/0 p < ) استرس ادراک شده، خلق منفی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شد . نتیجه گیری: کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس ادراک شده، خلق منفی و ادراک درد در این بیماران  مؤثر واقع شود.
۳۷۳.

مدل یابی ساختاری انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انطباق پذیری شغلی خوش بینی رسالت شغلی خودکارآمدی تنظیم هیجانی و معلمان مدارس با نیازهای ویژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۴۷
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ویژه در استان کردستان در سال 1401 بودند که بر اساس قاعده «کلاین» برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 213 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی (CAAS)، مقیاس خوش بینی مسیر شغلی (CFI)، پرسشنامه رسالت مسیر شغلی (CVQ)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و مقیاس تنظیم هیجانی (ERS) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار Amos-22 تجزیه وتحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود مدل انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه دارای برازش مطلوبی می باشد. ضرایب استاندارد و غیر استاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از خوش بینی (54/0= β؛ 57/7 t= )، رسالت مسیر شغلی (47/0= β؛ 44/6t= )، خودکارآمدی(51/0= β؛ 08/7= t)، و تنظیم هیجانی(48/0= β؛52/6 = t) به انطباق پذیری مسیر شغلی معنی دار شده است (01/0 >p). همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه خودکارآمدی و تنظیم هیجانی اثر غیرمستقیم معناداری بر انطباق پذیری مسیر شغلی دارند. بنابراین وجود رابطه غیرمستقیم بین متغیرهای پژوهش تأیید می شود (05/0>p) .
۳۷۴.

مقایسه کارایی بالینی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت و درمان شناختی- رفتاری هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی انعطاف پذیری درمان شناختی - رفتاری درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت ماتریکس درمان پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۹
هدف: شواهد تجربی و نظری نشان می دهد که مداخله های شناختی- رفتاری، کارایی پایداری ندارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارایی بالینی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت و درمان شناختی- رفتاری هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی یک سر کور با طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود که به روش نمونه گیری هدفمند در طی 12 جلسه 60 دقیقه ای با پیگیری 2 ماهه بر روی 9 دانشجو با اختلال اضطراب اجتماعی اجرا شد. برای مقایسه نتایج این سه الگوی مداخله ای، از مقیاس اضطراب اجتماعی لیبویتز (هیمبرگ و همکاران، 1999)، فرم کوتاه مقیاس خود شفقت ورزی (ریس و همکاران، 2011)، نسخه دوم پرسشنامه پذیرش و عمل (باند و همکاران، 2011) و پرسشنامه زندگی ارزشمند (ویلسون و همکاران، 2010) استفاده شد. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های شش گانه کارایی بالینی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر سه روش مداخله ای در کاهش اضطراب اجتماعی (2.58->Z) و افزایش انعطاف پذیری موثر و از لحاظ بالینی معنادار است (2.58Z>). با این وجود، درمان شناختی- رفتاری هافمن در افزایش خود شفقت ورزی و زندگی ارزشمند از لحاظ بالینی موثر و معنادار نبود (1.96>Z)، و این نتایج نیز در پایان دوره پیگیری 2 ماهه حفظ شد. نتیجه گیری: بنابراین ماتریکس درمان پذیرش و تعهد و درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت از نظر اندازه تغییر، ثبات، کلیت تغییر و ایمنی در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری هافمن، کارایی بالینی موثرتری دارند، اما هر سه روش مداخله در میزان پذیرش و عمومیت تغییر مشابه بودند.
۳۷۵.

بررسی علل ناسازگاری زناشویی در تعاملات زوجی (مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعاملات زوجی ناسازگاری زناشویی مطالعه کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۳۹۶
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی علل ناسازگاری در تعاملات زوجی است. روش پژوهش: این مطالعه با روش کیفی و به شیوه تحلیل مضون (تماتیک) انجام شد. روش: روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع بود به این  ترتیب که 20 نفر از زوجین ناسازگار بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق بود. یافته ها: داده های گرد آوری شده به کمک تحلیل مضمون  و نرم افزار MAXQDA.2018 مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند.  پس از تحلیل محتوای داده ها هفت مقوله مرکزی حاصل گردید که به ترتیب اهمیت عبارت بودند از کمبود مهارت های ارتباطی (ناهماهنگی رفتارکلامی و غیرکلامی، ضعف مهارت گفتگو، مرزهای مبهم، ضعف مهارت های شنیداری)، نفوذ ناپذیری (عدم انعطاف پذیری، عدم توافق، تکبر ورزیدن)، نبود مرزبندی در خانواده اصلی (مثلث سازی، محکوم کردن، مداخله کردن)، عوامل اقتصادی (مشکلات مالی، مهریه سنگین، تورم)، ناارزنده سازی (کم ارزش دانستن، عدم پذیرش، قضاوت کردن)، عدم تحمل پریشانی (عدم کنترل خشم، احساسی عمل کردن، نفرت داشتن) و ازدواج اجباری (پایبندی به روابط قبیله ای، پایبندی به آداب و رسوم). نتیجه گیری: درتعاملات زوجی مقوله های بدست آمده، علل ناسازگاری زناشویی هستند.
۳۷۶.

پیش بینی بدرفتاری با کودکان بر اساس خستگی قرنطینه، تحمل پریشانی و سبک های حل تعارض مادران در دوره پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدرفتاری با کودکان تحمل پریشانی خستگی قرنطینه سبک های حل تعارض مادران کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۵
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی بدرفتاری با کودکان بر اساس خستگی قرنطینه، تحمل پریشانی و سبک های حل تعارض مادران در دوره پاندمی کرونا بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران استان گلستان دارای کودکان 12 سال و کمتر در سال 1400 بود. 417 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خستگی قرنطینه لابراگینو و همکاران (2020، LFS)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005، DTS)، پرسشنامه سبک های حل تعارض (1994، ROCI-II) و مقیاس خودگزارشی بدرفتاری با کودکان محمدخانی (2005، SCAS) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین خستگی قرنطینه (239/0=r؛ 01/0>P)، تحمل پریشانی (194/0-=r؛ 01/0>P) و سبک های حل تعارض (05/0>P) مادران در دوره پاندمی کرونا با بدرفتاری با کودکان رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این، متغیرهای پیش بین در مجموع 7/32 درصد از تغییرات بدرفتاری با کودکان در دوره پاندمی کرونا را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج، توجه به خستگی قرنطینه، تحمل پریشانی و سبک های حل تعارض برای کاهش بدرفتاری با کودکان تسهیل کننده خواهد بود.
۳۷۷.

اثربخشی طرحواره درمانی بر دلزدگی و رضایت زناشویی در افراد خیانت کننده در ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره درمانی طرحواره های ناسازگار اولیه خود تمایزیافتگی خیانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۵۸
هدف: در زوجین با تجربه خیانت مشکلات فراوانی وجود دارد و یکی از روش های موثر در این حیطه، طرحواره درمانی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر تعدیل دلزدگی و ارتقا رضایت زناشویی در افراد خیانت کننده در ازدواج انجام شد. روش: تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل مراجعین خیانت کننده به مرکز مشاوره ساحل در شهر تهران طی زمستان 1400و بهار 1401 بودند. تعداد نمونه 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه (هر گروه 20 نفر) شامل گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی تحت مداخله طرحواره درمانی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه ی رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه ی دلزدگی زناشویی پاینز بود. برای تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر تعدیل هر سه مولفه دلزدگی زناشویی و نیز ارتقا همه مولفه های رضایت زناشویی غیر از مدیریت مالی و روابط با فرزندان، در افراد خیانت کننده در ازدواج به طور معنادار اثربخش است (01/0 >p ). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که طرحواره درمانی در تغییر جنبه های دلزدگی و رضایتمندی زناشویی مفید است و می تواند در کاهش مشکلات خانوادگی و روان شناختی افراد خیانت کننده استفاده گردد.
۳۷۸.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار بر ابرازگری هیجان افراد با سندرم ضربه عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابرازگری هیجان درمان هیجان مدار سندرم ضربه عشقی هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۹۰
زمینه: سندرم ضربه عشقی یکی از سخت ترین و فراگیرترین تجربه ها در زندگی افراد است که ابرازگری هیجان را در افراد دچار مشکل می کند. پژوهش های متعدد نشان می دهد درمان هیجان مدار بر آسیب های هیجانی مؤثر است اما تاکنون پژوهشی مبتنی بر کاربرد هنر در کنار درمان های مبتنی بر هیجان و تجربه گرا انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار بر ابرازگری هیجان افراد با سندرم ضربه عشقی، انجام شد. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر مراجعه کنندگان 25 تا 45 ساله با سندرم ضربه عشقی به کلینیک های روانشناختی منطقه 2 شهر تهران بود که از بین آن ها 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 17 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزار سنجش این پژوهش سیاهه ضربه عشق راس (1999) و پرسشنامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) بود. برای گروه اول درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و گروه دوم درمان هیجان مدار گرینبرگ در 12 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار منجر به افزایش ابرازگری هیجانی در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد درمان هیجان مدار با کاربرد هنر بر افزایش ابراز هیجان مثبت، صمیمیت و ابراز هیجان منفی مؤثرتر از درمان هیجان مدار است (0/05>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده این نتیجه حاصل می گردد که هنر به عنوان کاتالیزوری در کنار درمان هیجان مدار از طریق باز کردن نیمکره راست، رسیدن به هسته اساسی تروما، ابرازگری سالم هیجان های مثبت و منفی و پذیرش احساسات منجر به اثربخشی بیشتر درمان هیجان مدار شده است. اجرای این درمان در گروه های دیگر و با نمونه های بیشتر پیشنهاد می شود.
۳۷۹.

مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان پسر دارای عملکرد تحصیلی پایین دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی راهبرد شناختی راهبرد فراشناختی راهبرد تنظیم هیجان دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۱
زمینه: عملکرد تحصیلی به عنوان شاخصی برای ارزیابی موفقیت سیستم آموزش و پرورش در نظر گرفته می شود. یکی از متغیرهای تأثیرگذار در عملکرد تحصیلی در دوره نوجوانی، بهزیستی روانشناختی است. با توجه به سبب شناسی عملکرد تحصیلی پایین در دانش آموزان، این حوزه دارای کاستی هایی می باشد. پژوهش ها نشان می دهد، مداخلات در این حوزه نیازمند توجه به مسائل رشد محوری چون مداخلات شناخت مدار و هیجان مدار در قالب آموزش می باشد. انواع مداخلات انجام شده در این حوزه، مدعی اثربخشی بوده اما مطالعه حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان پسر دارای عملکرد تحصیلی پایین دوره دوم متوسطه است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه با عملکرد تحصیلی پایین انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز با عملکرد تحصیلی پایین در سال تحصیلی 1401-1400 بود. برای انتخاب نمونه آماری پژوهش، تعداد 60 نفر به شکل نمونه گیری هدفمند (بر اساس ملاک های ورودی پژوهش) انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش (راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی و مداخله تنظیم هیجان) و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) جایابی شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی فرم کوتاه ریف (RSPWB-SF)، پروتکل های آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی (سیف، 1395) و مداخله تنظیم هیجان (گراس و تامپسون، 2007) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار SPSS27 استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره، تأثیر هر سه مداخله راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی و تنظیم هیجان بر نمره کل بهزیستی روانشناختی تأیید شد (0/05 >P). مقایسه مداخله ها در آزمون تعقیبی بنفرونی نیز نشان داد اثربخشی مداخله تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی به طور معنی داری بیشتر از دو مداخله راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی بود (0/05 >P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان، پتانسیل اثربخشی در جهت ارتقای سطح کلی بهزیستی روانشناختی را دارند و معلمان و مشاوران مدارس می توانند جهت ارتقای سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان، از این مداخلات استفاده نمایند.
۳۸۰.

ارزشیابی برنامه ارتقای سلامت روان مدارس در مدارس ایران: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ارزشیابی برنامه مدارس ارتقای سلامت سلامت روان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۷۲
اهداف باتوجه به اهمیت شناسایی مشکلات سلامت روان دانش آموزان و مدیریت صحیح آن ها با ارائه خدمات تخصصی به آنان، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه بهداشت روان مدارس در مدارس ایران، شناسایی کاستی های آن و ارائه توصیه هایی برای بهبود آن انجام شده است.. مواد و روش ها پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی با روش تحلیل محتوای قراردادی است که برای به دست آوردن داده ها از دیدگاه گروهی از ذی نفعان از مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق استفاده کرد. 35 نفر از مربیان منتخب، معلمان، مدیران و طراحان برنامه ارتقای سلامت روان مدارس، جامعه این پژوهش بودند. یافته ها یافته های پژوهش حاضر در 4 طبقه نقاط قوت برنامه، نقاط ضعف برنامه، عوامل تأثیرگذار در محقق نشدن اهداف برنامه و پیشنهادات برای ارتقای طرح قرار گرفت. 50 کد استخراج شد و 14 زیرطبقه به دست آمد. نتایج کلی ارزشیابی که از مصاحبه های عمیق و بحث گروهی متمرکز به دست آمد، نشان از اثربخشی برنامه سلامت روان مدارس دارد. نتیجه گیری نتایج کلی ارزشیابی طرح سلامت روان مدارس نشان از اثربخشی این طرح دارد. مدل جدید و کاربردی طرح سلامت روان مدارس چشم انداز جدیدی به مداخلات مدرسه محور گشوده است. با وجود این انتظار استقرار کامل و تداوم این طرح در کوتاه مدت و با منابع محدود چندان واقع بینانه به نظر نمی رسد. بنابراین پیشنهاد می شود ابتدا زیرساخت های مورد نیاز برای اجرای این برنامه ازجمله نیروی آموزش دیده، ارتقای هسته مشاوره مدارس، محدودیت زمانی معلمان و محدویت های قانونی و غیره برطرف شود و سپس این طرح در سطح ملی برای تمامی مدارس کشور اجرا شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان